عاشقانه های فاطیما
784 subscribers
21K photos
6.4K videos
276 files
2.93K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima



_تو چته ؟
_تو چته ؟
__خب من عاشقتم ..تو نیستی !...پس حرفمو باور نمیکنی ...همه ی این اتفاقا افتاد که من بفهمم ،
اعتراف عشق ، برزخه ،
اثباتش ، دوزخ ....
اما خودش ، بهشت ....

#خواب_گل_سرخ
از قسمت66
#رمان
#چیستایثربی
@asheghanehaye_fatima



به من مى‌گفت:
"چشم‌هاى تو مرا به اين روز انداخت! اين نگاهِ تو كارِ مرا به اينجا كشانده.
تاب و تحمل نگاه‌هاى تو را نداشتم
نمى‌ديدى كه چشم بر زمين می‌دوختم؟"

به او گفتم:
"در چشم‌هاى من دقيق‌تر نگاه كن!
جز تو هيچ چيزى در آن نيست..."




#بزرگ_علوی
#رمان #چشمهایش
دختری ک رهایش کردی1.m4a
17.9 MB
1

معرفی کتاب
#رمان
#دختری_که_رهایش_کردی
نویسنده: #جوجو_مویز
گوینده: #مهلا_اشراقی
دختری که رهایش کردی نوشته جوجومویز نویسنده نام آشنای سال اخیر ایران است ک با کتاب من پیش از تو رتبه پرفروشترین رمان را به خود اختصاص داد.
این رمان بعد از انتشار در سال 2012 بسیار پرفروش شد و توانست نامزد بهترین رمان سال شود.
روی جلد کتاب جمله ای از دیلی میل به چشم میخورد:
کتابی ک نمیتوانید زمین بگذارید
جوجو مویز موضوع اصلی داستان خود را اشغال فرانسه توسط نازی ها و غارت اشیا هنری فرانسه توسط آنها قرارداده است.
داستان کتاب درباره دوزن با برخی ویژگی های مشابه است ک یکی از آنها به نام سوفی در زمان اشغال فرانسه مجبور است تا از خانواده اش در نبود شوهر در مقابل نازی ها محافظت نماید.زن دیگر لیو نام دارد ک در لندن زندگی میکند شوهر لیو قبل فوت به وی یک تابلو نقاشی هدیه می دهد که نمایی از یک زن است و مربوط ب یک قرن قبل می باشد و در جریان جنگ از فرانسه ب انگلستان منتقل شده است و.....
Forwarded from اتچ بات
🕘📚
#رمان_هفته 📖 #داستان_بلند 🎧 #برداشت_آزاد 🗣 #کتاب_گویا
+18
📓 داستان: #سه_روز_و_یک_زندگی
✍️ نویسنده: #پی‌یر_لومتر
🖌 اقتباس: #نگار_نیكنامی
🎙 به‌راویت: #علی_همت_مومیوند| #شیما_جانقربان
🎧 صدابردار: #شیما_اهدایی‌وند
💰 تهیه‌کننده: #ویدا_بابالو
زمان کامل: 03:33:36
🗜 حجم کامل: 98.9 mb
🔊 کیفیت صدا: 64 kb

🎧 این داستان را 7️⃣ قسمت، پی در پی می‌شنوید↓ ↓
⚠️ محتوای ترسناک و خشونت آمیز، این رمان برای سن بالای هجده سال مناسب است.
#Pierre_Lemaitre
#Three_Days_and_a_Life
پی‌نوشت 🔻

🔺
🔸 پی‌نوشت / #سه_روز_و_یک_زندگی

منتقدان به این اثر لقب «جنایت و مکافات مدرن» داده‌اند و شخصیت اصلی‌اش را «راسکولنیکُف قرن بیست و یکم » نامیده‌اند.

کتاب یک جنایی محض نیست؛ بلکه آمیزه‌‌ای از فلسفه و جهان‌بینی در آن موج می‌زند؛ نحوه‌ی واکنش و رفتار انسان در برابر گناهان و کنار آمدن با نیرویی درونی به نام «وجدان». درگیری‌های آنتوان با نیروی درونی‌اش چیزی است که کتاب را بسیار مهم می‌کند و این‌جا دقیقاً همان‌جایی است که حضور غیرفیزیکی رمی دِسمدِ نقش پررنگی دارد. شاید پرداختن به مسئله‌ی وجدان همان ‌چیزی باشد که باعث شده منتقدان این کتاب را با کتاب «جنایت و مکافات» مقایسه کنند. در کتاب جنایت و مکافات نیز، یکی از مهم‌ترین پیام‌های کتاب در این جمله خلاصه می‌شد:
«آن کسی که وجدان دارد، اگر به‌اشتباه خود پی برد، رنج می‌کشد. این خود بیش از اعمال شاقه برایش مجازات است.»
کتاب «سه روز و یک زندگی» اثری از پی‌یر لومتر، نویسنده‌ی فرانسوی است که می‌توان آن را رمانی جنایی–معمایی در نظر گرفت. لومتر با نوشتن رمان‌های دیگری در همین ژانر به شهرتی جهانی رسید و چندین جایزه‌ی ادبی را از آنِ خود کرد. مهم‌ترین جایزه‌ی ادبی او جایزه‌ی گنکور بود که به واسطه‌ی رمان «به امید دیدار در آن دنیا» به دست آورد.
«پی‌یر لومتر» از مشهورترین جنایی‌نویسان فرانسه است. سابقه‌ی او در تحصیل و تدریس روان‌شناسی در خلق شخصیت‌های رازآلود و چندلایه بی‌تاثیر نبوده؛ به طوری‌که تقریباً همه‌ی آثارش با استقبال مخاطبان، منتقدان و حتی سینماگران روبه‌رو شده است. رمان‌های لومتر هیچ‌کدام از جایزه بی‌بهره نمانده‌اند. کتاب «سه روز و یک زندگی» جدیدترین اثر پی‌یر لومتر است که در سال ۲۰۱۶ منتشر شده است.

⚠️ توجه: به مخاطبان عزیزی که مسائل تربیتی برایشان مهم است یادآوری می‌شود این رمان برای سن بالای هجده سال مناسب است. (محتوای ترسناک و خشونت آمیز)

#کتاب_صوتی

@asheghanehaye_fatima
محبوبم! قبول ندارم نرسیدن ما ربطی به سرنوشت داشته باشد. اینکه می گویند قرار نبوده یا چنین مقدر بوده، اهانت بزرگی ست به خواست دل ما، به شعور ما و به نقشه ها و برنامه هایی که برای خودمان، برای زندگی مان و برای آینده مان داریم و داشته ایم. اما قبول دارم و پذیرفته ام که من، تاکید می کنم من تا هیچ انگشت اشاره ای سمت تو که هنوز هم در گرامی ترین جای قلب من و در والاترین بخش آرزوها، رویاها و خاطرات من جای داری، نباشد، بله من، عشقم را، و احساساتم را و آنچه در تو می دیدم و می پرستیدم، و آنچه در افق های دور، برای آینده ی خودمان می دیدم را در لحظه ای نابجا و در جایی نامناسب و با کلامی گر چه در خور ولی شاید ناکافی بر زبان آورده بودم، و تو که حتی قبل از آنهم، صاحب و‌مالک ذره ذره ی احساسات و عاشقانه های من بودی، نشد و نتوانستی به آن ایمان خدشه ناپذیری برسی که عشق ناممکن ها را ممکن می کند، که راه عشق، گر چه پر فراز و نشیب، اما مسیری ست که ما را می سازد و می پروراند تا بتوانیم فرداهایی را بسازیم که در آن میوه های عشق را پرورش می دهیم. من تو را نه بت وار، که به کمال، و بی دلیل دوست داشتم و تو باوری به دوست داشتن های ساده و بی غش نداشتی، دنبال دلیل بودی و من رهاتر و بی چیز تر و ساده تر از آن بودم که بخواهم و بتوانم چیزی اثبات کنم. کف دستهای خسته ام را نشانت دادم و گفتم من همینم!
ما در زمان و مکان اشتباه بهم رسیدیم و من زبانی قاصر و کلامی خام و دلی نازک داشتم، وگرنه عشق برای هر دوی ما به اندازه بود و کافی
این را مایلم بدانی، بفهمی و به خاطر بسپاری.

#نیکی_فیروزکوهی
#رمان_جدید

@asheghanehaye_fatima