بیماری نادری ست
اینکه
نگاهت
به هرچه بیفتد
دلت برای کسی تنگ شود !
@asheghanehaye_fatima
👤 #رضا_جمالی_حاجیانی
اینکه
نگاهت
به هرچه بیفتد
دلت برای کسی تنگ شود !
@asheghanehaye_fatima
👤 #رضا_جمالی_حاجیانی
@asheghanehaye_fatima
چند ورق مه
می پیچم لای روزنامه
و به پستخانه می روم
می خواهم این وقتِ صبح را
به نشانی ات پست کنم
نفس نفس زدنِ آسمان را
که پایین آمده تا روی صورتِ زمین
برای تو که فکر می کنی
فاصله ها را نمی شود برداشت
#رضا_جمالی_حاجیانی
چند ورق مه
می پیچم لای روزنامه
و به پستخانه می روم
می خواهم این وقتِ صبح را
به نشانی ات پست کنم
نفس نفس زدنِ آسمان را
که پایین آمده تا روی صورتِ زمین
برای تو که فکر می کنی
فاصله ها را نمی شود برداشت
#رضا_جمالی_حاجیانی
@asheghanehaye_fatima
چند ورق مه
می پیچم لای روزنامه
و به پستخانه می روم
می خواهم این وقتِ صبح را
به نشانی ات پست کنم
نفس نفس زدنِ آسمان را
که پایین آمده تا روی صورتِ زمین
برای تو که فکر می کنی
فاصله ها را نمی شود برداشت ...
#رضا_جمالی_حاجیانی
چند ورق مه
می پیچم لای روزنامه
و به پستخانه می روم
می خواهم این وقتِ صبح را
به نشانی ات پست کنم
نفس نفس زدنِ آسمان را
که پایین آمده تا روی صورتِ زمین
برای تو که فکر می کنی
فاصله ها را نمی شود برداشت ...
#رضا_جمالی_حاجیانی
@asheghanehaye_fatima
چند ورق مِه
می پیچم لای روزنامه
و به پستخانه میروم
میخواهم این وقتِ صبح را
به نشانیات پست کنم
نفس نفس زدنِ آسمان را
که پایین آمده
تا روی صورتِ زمین
برای تو که فکر میکنی
فاصله ها را نمی شود برداشت...
#رضا_جمالی_حاجیانی
چند ورق مِه
می پیچم لای روزنامه
و به پستخانه میروم
میخواهم این وقتِ صبح را
به نشانیات پست کنم
نفس نفس زدنِ آسمان را
که پایین آمده
تا روی صورتِ زمین
برای تو که فکر میکنی
فاصله ها را نمی شود برداشت...
#رضا_جمالی_حاجیانی
بیماری نادریست ...
این که
نگاهت به هر چه بیفتد ؛
دلت
برای کسی تنگ شود...!
🖊 #رضا_جمالی
📷 رضا کریم پور
@asheghanehaye_fatima
این که
نگاهت به هر چه بیفتد ؛
دلت
برای کسی تنگ شود...!
🖊 #رضا_جمالی
📷 رضا کریم پور
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
عاشقت می شوم
مانند بادی که خلاف جهتش می وزد
عاشقت می شوم
و اندوه
مثل جیوه
از من بالا می آید.
#رضا_جمالی_حاجیانی
کتاب #چند_ورقه_مه
عاشقت می شوم
مانند بادی که خلاف جهتش می وزد
عاشقت می شوم
و اندوه
مثل جیوه
از من بالا می آید.
#رضا_جمالی_حاجیانی
کتاب #چند_ورقه_مه
@asheghanehaye_fatima
عاشقت میشوم
مانند بادی که خلاف جهتش میوزد
عاشقت میشوم
و اندوه
مثل جیوه
از من بالا میآید.
#رضا_جمالی_حاجیانی
کتاب #چند_ورقه_مه
عاشقت میشوم
مانند بادی که خلاف جهتش میوزد
عاشقت میشوم
و اندوه
مثل جیوه
از من بالا میآید.
#رضا_جمالی_حاجیانی
کتاب #چند_ورقه_مه
سپاس اَت می گویم
بخاطر چشم هایی که داری
برای نفسی که می تواند
عصرهایِ زمستان را تسکین دهد
#رضا_جمالی_حاجیانی
@asheghanehaye_fatima
بخاطر چشم هایی که داری
برای نفسی که می تواند
عصرهایِ زمستان را تسکین دهد
#رضا_جمالی_حاجیانی
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
می چرخم در اتاق ها
خم می شوم
و خاطرات ریخته را جمع می کنم
روزهای رفته
جذب زمین نمی شوند
تسلیت می گویم به لیوان های خالی
تسلیت می گویم به صندلی ات
که دست به زانو
در تاریکی و سکوت نشسته است
سربر پشت دست می گذارم و
می گذارم شب
هزارو یک وجب از سرم بگذرد
از یادبردن
ماهیت ماهی ست
من اما حباب حباب تو را می خوانم:
کجا می توانم شناسنامه ام را گرو بگذارم
و کمی فراموشی بگیرم؟
خودم بودم و پهنای دلم
تو تمام جمعیتم بودی
همه ی مردمم
تنها مقیمِ مرزهایی
که بر مزارهاش
زمان طلوع و غروب
آن قدر به هم نزدیک است
که انگار تمامِ تاریخش در تاریکی گذشته است
دیگر باید بروم
پلنگی مفقودالاثر بشوم
که پوستم هیچ زنی را گرم نکند.
#رضا_جمالی_حاجیانی
کتاب : #ماهیان_خاکزی
می چرخم در اتاق ها
خم می شوم
و خاطرات ریخته را جمع می کنم
روزهای رفته
جذب زمین نمی شوند
تسلیت می گویم به لیوان های خالی
تسلیت می گویم به صندلی ات
که دست به زانو
در تاریکی و سکوت نشسته است
سربر پشت دست می گذارم و
می گذارم شب
هزارو یک وجب از سرم بگذرد
از یادبردن
ماهیت ماهی ست
من اما حباب حباب تو را می خوانم:
کجا می توانم شناسنامه ام را گرو بگذارم
و کمی فراموشی بگیرم؟
خودم بودم و پهنای دلم
تو تمام جمعیتم بودی
همه ی مردمم
تنها مقیمِ مرزهایی
که بر مزارهاش
زمان طلوع و غروب
آن قدر به هم نزدیک است
که انگار تمامِ تاریخش در تاریکی گذشته است
دیگر باید بروم
پلنگی مفقودالاثر بشوم
که پوستم هیچ زنی را گرم نکند.
#رضا_جمالی_حاجیانی
کتاب : #ماهیان_خاکزی
در سرم پلنگی را پوست می کنند
زیر نور ماه
وقتی نمی توانم آرامت کنم.
وقتی نمی توانم آرامت کنم
مردی هستم
که پای بریده اش می خارد.
#رضا_جمالی_حاجیانی
زیر نور ماه
وقتی نمی توانم آرامت کنم.
وقتی نمی توانم آرامت کنم
مردی هستم
که پای بریده اش می خارد.
#رضا_جمالی_حاجیانی
تو به رقص بادبادک می خندی
من به خنده هایِ تو
می بينی
هميشه شادیِ ما به نخی بند است..
#رضا_جمالی
@asheghanehaye_fatima
من به خنده هایِ تو
می بينی
هميشه شادیِ ما به نخی بند است..
#رضا_جمالی
@asheghanehaye_fatima
بخوانیم دو شعر از کتاب #ماهیان_آبزی سروده #رضا_جمالی_حاجیانی
1_آدابِ سَر بُریدنِ معشوق
از پشتِ سَر ببُرید
که چشم ندوزید در چشمش
در چشم های معشوق
هنگامِ ذبح
گله های آهو رَم می کنند
و در دره های تاریک فرو می افتند.
هنگامِ ذبح
آهسته در گوشش نجوا کنید:دوستت دارم
2_سپاس گزاری
صدایم کن
تا رگی از دریا بریده شود
و رودخانه ای از شنوایی من بگذرد
ممنونم به خاطر سنگی که در من انداختی دیوانه!
به خاطر اندوه دایره دایره
و چیزهای دیگر
@asheghanehaye_fatima
1_آدابِ سَر بُریدنِ معشوق
از پشتِ سَر ببُرید
که چشم ندوزید در چشمش
در چشم های معشوق
هنگامِ ذبح
گله های آهو رَم می کنند
و در دره های تاریک فرو می افتند.
هنگامِ ذبح
آهسته در گوشش نجوا کنید:دوستت دارم
2_سپاس گزاری
صدایم کن
تا رگی از دریا بریده شود
و رودخانه ای از شنوایی من بگذرد
ممنونم به خاطر سنگی که در من انداختی دیوانه!
به خاطر اندوه دایره دایره
و چیزهای دیگر
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عاشقت میشوم
مانندِ بادی که خلافِ جهتش میوزد
عاشقت میشوم
و اندوه مثلِ جیوه از من بالا میآید
" چند ورق مه"
#رضا_جمالی_حاجیانی
@asheghanehaye_fatima
مانندِ بادی که خلافِ جهتش میوزد
عاشقت میشوم
و اندوه مثلِ جیوه از من بالا میآید
" چند ورق مه"
#رضا_جمالی_حاجیانی
@asheghanehaye_fatima