از تمام دلواپسی های این شهر
تنها یک آرزو دارم،
که شب و روز در انتظار تو
بر پشت شیشه های مه گرفته پنجره ای بایستم و آمدنت را آه بکشم
#جابرفدایی
@asheghanehaye_fatima
تنها یک آرزو دارم،
که شب و روز در انتظار تو
بر پشت شیشه های مه گرفته پنجره ای بایستم و آمدنت را آه بکشم
#جابرفدایی
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
#به_کدامین_عریانی_احساس_بوسه هایت_سوگند
که نوک انگشتانت بر شانه هایم آرامشی عبدی تراشیده است
به خیسی لب هایت سوگند؛
تا جد در جد بوسه هایی که
در وزن شعر
به تن عریانم می کشی؛
میپرانی مرا از واهمه ی مرگ؛
وقتی با انگشتانم به مهمانی سینه هایت دعوت می شوم.!!!
به سیمای نازهای زنانهٔ تو؛
تا ابدیتی احساسی مردانه ام
قسم که در شیطنتهای انگشتان تو
جنونی دیوانه وار لبریز است؛
وقتی از پیچ و خم آغوشم
رد می شوی تا جان بگیرم؛
در دنباله ی بوسه هایی که
بر بازوانم حک کرده ای
#_به_کدامین_عریانی_احساس_ بوسه هایت_سوگند
که اینگونه مرا تا مرز لمس سینه هایت میفشاری
بدون آنکه از کلمه کلمه ی آغوشت
اجازه بگیرم؛
در تو زاده می شوم
تولد شعرهایی که بی واهمه
در پهنای سینه ات عشق بازی
می کنند...
#جابرفدایی
#به_کدامین_عریانی_احساس_بوسه هایت_سوگند
که نوک انگشتانت بر شانه هایم آرامشی عبدی تراشیده است
به خیسی لب هایت سوگند؛
تا جد در جد بوسه هایی که
در وزن شعر
به تن عریانم می کشی؛
میپرانی مرا از واهمه ی مرگ؛
وقتی با انگشتانم به مهمانی سینه هایت دعوت می شوم.!!!
به سیمای نازهای زنانهٔ تو؛
تا ابدیتی احساسی مردانه ام
قسم که در شیطنتهای انگشتان تو
جنونی دیوانه وار لبریز است؛
وقتی از پیچ و خم آغوشم
رد می شوی تا جان بگیرم؛
در دنباله ی بوسه هایی که
بر بازوانم حک کرده ای
#_به_کدامین_عریانی_احساس_ بوسه هایت_سوگند
که اینگونه مرا تا مرز لمس سینه هایت میفشاری
بدون آنکه از کلمه کلمه ی آغوشت
اجازه بگیرم؛
در تو زاده می شوم
تولد شعرهایی که بی واهمه
در پهنای سینه ات عشق بازی
می کنند...
#جابرفدایی
شبها در آغوش تو پایانی ندارد
آرزو ها
دنیایی دیگر میسازند و
چشمهای تو
جای مهتاب خواهند درخشید!
#جابرفدایی
@asheghanehaye_fatima
آرزو ها
دنیایی دیگر میسازند و
چشمهای تو
جای مهتاب خواهند درخشید!
#جابرفدایی
@asheghanehaye_fatima
حضورت باید مزه ی بهار نارنج بدهد،
یا گوجه سبز نوبرانه،
یا چای دم کشیده ی زغالی در یک عصر عاشقانه...
حضورت باید بوی گل رز قرمز مخملی بدهد ،
یا بوی مه ییلاقی...
حضورت باید مثل روشنایی چند شمع در اتاق خوابمان باشد،
چه بگویم، اما حضورت باید
چیز هوس انگیزی باشد...
#جابرفدایی
هشت مارس روز جهانی زن مبارک عزیزم
...🚶♂....
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
یا گوجه سبز نوبرانه،
یا چای دم کشیده ی زغالی در یک عصر عاشقانه...
حضورت باید بوی گل رز قرمز مخملی بدهد ،
یا بوی مه ییلاقی...
حضورت باید مثل روشنایی چند شمع در اتاق خوابمان باشد،
چه بگویم، اما حضورت باید
چیز هوس انگیزی باشد...
#جابرفدایی
هشت مارس روز جهانی زن مبارک عزیزم
...🚶♂....
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
#به_کدامین_عریانی_احساس_بوسه هایت_سوگند
که نوک انگشتانت بر شانه هایم آرامشی عبدی تراشیده است
به خیسی لب هایت سوگند؛
تا جد در جد بوسه هایی که
در وزن شعر
به تن عریانم می کشی؛
میپرانی مرا از واهمه ی مرگ؛
وقتی با انگشتانم به مهمانی سینه هایت دعوت می شوم.!!!
به سیمای نازهای زنانهٔ تو؛
تا ابدیتی احساسی مردانه ام
قسم که در شیطنتهای انگشتان تو
جنونی دیوانه وار لبریز است؛
وقتی از پیچ و خم آغوشم
رد می شوی تا جان بگیرم؛
در دنباله ی بوسه هایی که
بر بازوانم حک کرده ای
#_به_کدامین_عریانی_احساس_ بوسه هایت_سوگند
که اینگونه مرا تا مرز لمس سینه هایت میفشاری
بدون آنکه از کلمه کلمه ی آغوشت
اجازه بگیرم؛
در تو زاده می شوم
تولد شعرهایی که بی واهمه
در پهنای سینه ات عشق بازی
می کنند...
#جابرفدایی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
که نوک انگشتانت بر شانه هایم آرامشی عبدی تراشیده است
به خیسی لب هایت سوگند؛
تا جد در جد بوسه هایی که
در وزن شعر
به تن عریانم می کشی؛
میپرانی مرا از واهمه ی مرگ؛
وقتی با انگشتانم به مهمانی سینه هایت دعوت می شوم.!!!
به سیمای نازهای زنانهٔ تو؛
تا ابدیتی احساسی مردانه ام
قسم که در شیطنتهای انگشتان تو
جنونی دیوانه وار لبریز است؛
وقتی از پیچ و خم آغوشم
رد می شوی تا جان بگیرم؛
در دنباله ی بوسه هایی که
بر بازوانم حک کرده ای
#_به_کدامین_عریانی_احساس_ بوسه هایت_سوگند
که اینگونه مرا تا مرز لمس سینه هایت میفشاری
بدون آنکه از کلمه کلمه ی آغوشت
اجازه بگیرم؛
در تو زاده می شوم
تولد شعرهایی که بی واهمه
در پهنای سینه ات عشق بازی
می کنند...
#جابرفدایی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به کدامین عریانی احساس بوسه هایت سوگند
که نوک انگشتانت بر شانه هایم آرامشی عبدی تراشیده است
به خیسی لب هایت سوگند؛
تا جد در جد بوسه هایی که
در وزن شعر
به تن عریانم می کشی؛
میپرانی مرا از واهمه ی مرگ؛
وقتی با انگشتانم به مهمانی سینه هایت دعوت می شوم.!!!
به سیمای نازهای زنانهٔ تو؛
تا ابدیتی احساسی مردانه ام
قسم که در شیطنتهای انگشتان تو
جنونی دیوانه وار لبریز است؛
وقتی از پیچ و خم آغوشم
رد می شوی تا جان بگیرم؛
در دنباله ی بوسه هایی که
بر بازوانم حک کرده ای
به کدامین عریانی احساس بوسه هایت سوگند
که اینگونه مرا تا مرز لمس سینه هایت میفشاری
بدون آنکه از کلمه کلمه ی آغوشت
اجازه بگیرم؛
در تو زاده می شوم
تولد شعرهایی که بی واهمه
در پهنای سینه ات عشق بازی
می کنند...
#جابرفدایی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
که نوک انگشتانت بر شانه هایم آرامشی عبدی تراشیده است
به خیسی لب هایت سوگند؛
تا جد در جد بوسه هایی که
در وزن شعر
به تن عریانم می کشی؛
میپرانی مرا از واهمه ی مرگ؛
وقتی با انگشتانم به مهمانی سینه هایت دعوت می شوم.!!!
به سیمای نازهای زنانهٔ تو؛
تا ابدیتی احساسی مردانه ام
قسم که در شیطنتهای انگشتان تو
جنونی دیوانه وار لبریز است؛
وقتی از پیچ و خم آغوشم
رد می شوی تا جان بگیرم؛
در دنباله ی بوسه هایی که
بر بازوانم حک کرده ای
به کدامین عریانی احساس بوسه هایت سوگند
که اینگونه مرا تا مرز لمس سینه هایت میفشاری
بدون آنکه از کلمه کلمه ی آغوشت
اجازه بگیرم؛
در تو زاده می شوم
تولد شعرهایی که بی واهمه
در پهنای سینه ات عشق بازی
می کنند...
#جابرفدایی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima