عاشقانه های فاطیما
781 subscribers
21K photos
6.4K videos
276 files
2.93K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima

وقتی تو نیستی
گویی شبان قطبی
ساعت را
زنجیر کرده اند
و شب
بوی جنازه های بلاتکلیف
می دهد
و چشم ها
گویی تمام منظره ها را
تا حد خستگی و دلزدگی
از پیش دیده اند

وقتی تو نیستی
من فکر می کنم تو
آنقدر مهربانی
که توپ های کوچک بازی !
تصویرهای صامت دیوار
و اجتماع شیشه های فنجان ها،
حتی از دوری تو رنج می برند ..

و من چگونه بی تو نگیرد دلم ؟
اینجا که ساعت و آیینه و هوا
به تو معتادند
و انعکاس لهجه شیرینت
هر لحظه زیر سقف شیفتگی هایم !
می پیچد ...

#استاد_حسین_منزوی
🍀
💞💦🌨☘️
💦🌨☘️
🌨☘️
☘️
☘️شعر زیبای #زن
✍️شاعر زنده یاد #استاد_حسین_منزوی
🎤 با صدای #شاعر
👈ارائه شده در #سوندکلود

زنی که صاعقه وار آنک، ردای شعله به تن دارد
فرو نیامده خود پیداست که قصد خرمن من دارد

همیشه عشق به مشتاقان ، پیام وصل نخواهد داد
که گاه پیرهن یوسف ، کنایه های کفن دارد

کی ام ، کی ام که نسوزم من؟ تو کیستی که نسوزانی؟
بهل که تا بشود ای دوست! هر آن چه قصد شدن دارد

دوباره بیرق مجنون را دلم به شوق می افرازد
دوباره عشق در این صحرا هوای خیمه زدن دارد

زنی چنین که تویی بی شک، شکوه و روح دگر بخشد
به آن تصوّر دیرینه، که دل ز معنی "زن" دارد

مگر به صافی گیسویت، هوای خویش بپالایم
در این قفس که نفس در وی، همیشه طعم لجن دارد



─═ঊঈ🕊 #استاد_حسین_منزوی 🕊ঈঊ═─

☘️🎧 در سوندکلود بشنوید👇
https://soundcloud.com/arta_rahimi/zan
Forwarded from شعرنوش
🍁 ترا کسی نشناخت
🖌 شعر و صدای استاد حسین منزوی
📀 تهیه و تنظیم آرتا رحیمی
🕊 ارائه شده در کانال آرتا تی وی

شاعر! تو را زین خیل بی دردان، کسی نشناخت
تو مشکلی و هرگزت آسان، کسی نشناخت

کُنج خرابت را بسی تسخَر زدند اما
گنج تو را، ای خانه ی ویران کسی نشناخت

جسم تو را تشریح کردند از برای هم
امّا تو را ای روح سرگردان! کسی نشناخت

آری تو را، ای گریه ی پوشیده در خنده!
و آرامش آبستن طوفان! کسی نشناخت

زین عشق ورزان نسیم و گلشنت، نشگِفت
کای گردباد بی سر و سامان! کسی نشناخت

وز دوستداران بزرگ کفر و دینت نیز
ای خود تو هم یزدان و هم شیطان! کسی نشناخت

گفتند: این دون است و آن والا، تو را، امّا
ای لحظه ی دیدار جسم و جان! کسی نشناخت

با حکم مرگت روی سینه، سال های سال
آنجا، تو را در گوشه ی یُمگان، کسی نشناخت

فریاد نایت را و بانگ شکوه هایت را،
ای طالع و نام تو ناهمخوان! کسی نشناخت

بی شک تو را در روز قتل عام نیشابور
با آن دریده سینه ی عرفان، کسی نشناخت

با جوهر شعر تو، چون نام تو برّنده!
ذات تو را ای جوهر برّان! کسی نشناخت

روزی که می خواندی: مخور می، محتسب تیز است!
لحن و نوایت را در آن سامان، کسی نشناخت

وقتی که می کَندند از تن پوستت را نیز
بی شک ترا زآن پوستین پوشان، کسی نشناخت

چون می شدی مَخنوق از آن مستان، تو را ای تو،
خاتون شعر و بانوی ایمان! کسی نشناخت

آن دم که گفتی: باز گرد ای عید! از زندان
خشم و خروشت را در آن زندان، کسی نشناخت

چون راز دل با غار می گفتی تو را، هم نیز،
ای شهریار شهر سنگستان، کسی نشناخت

حتّی تو را در پیش روی جوخه ی اعدام
جُز صبحگاهِ خونیِ میدان، کسی نشناخت

هر کس رسید از عشق ورزیدن به انسان گفت
امّا تو را، ای عاشق انسان! کسی نشناخت.

🍁 @shernosh
تو گودیای مشتات ، بهار چلّه نشسته
تو نی نیای چشمات ،ستاره نطفه بسته


عطر نسیم زلفات ، پاییز و رونده از باغ
برق بلور دستات ، پشت شبو شکسته


لبای تو باغ بوسه س،می شه که یه روز ببینم
گل از لبات میچینم ،دونه دونه،دسته دسته؟


تن دیگه نیس خیاله ، تنت بس که لطیفه
چشم،دیگه نیست شرابه ،چشم تو بس که مسته


با تو بودن یه خوابه ، یه خوابه ناز و شیرین
من این خوابو دوست دارم، مثل یه مرد خسته


بذار بگم من تو رو ، اون اندازه دوست دارم
که ساحلو دوست دارن ، زورقای شکسته


تو مثل هیشکی نیستی ، همینه که توی هر جمع
می شه تو رو پیدا کرد،حتّا با چشم بسته.

#استاد_حسین_منزوی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima