عاشقانه های فاطیما
817 subscribers
21.2K photos
6.49K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
درخت به دستهایم وارد شده
شیره اش از بازوانم بالا رفته
درخت در سینه ام رشد کرده
به سمت پایین گسترده
شاخه هایش چون بازوانی از تنم بیرون خزیده

درخت تویی
خزه تویی
بنفشه ای با بادی بر فراز آن
کودکی- چنین بالا- تویی
و اینهمه حماقت است در چشم جهان

#ازرا_پاوند

@asheghanehaye_fatima
July 10, 2016
July 7, 2017
February 28, 2018
March 31, 2019
December 10, 2019
چشمان این زن مرده با من سخن می‌گویند،
چرا که در آن‌ها عشق بود؛ عشقی که نمی‌بایست نابود گردد.
در آن‌ها هوس بود، هوسی که نمی‌بایست بمیرد.
چشمان این زن مرده با من سخن می‌گویند.
این مرد، این نقاش، در جاده‌های مرموز عشق گام برداشته بود.
چرا که اگر جز این می‌بود، تصویر را این چنین زیبا نقش نمی‌توانست کرد.
و اکنون، آن مرد رفته است.
و زن نیز - که «ونوس» نقاش بود - همچنان، رفته است.
و تو - ای تصویر - در این جائی
و تو از برای من به جزایر دور دست یونان ماننده‌ئی - ای تصویر!
و این تصویر، چیزی است که دوامی جاودانه دارد.
چشمان این زن مرده با من سخن می‌گویند...

#ازرا_پاوند
ترجمه: #رضا_براهنی


@asheghanehaye_fatima
January 19, 2022
درختی به دستانم وارد شد
شیره‌اش از بازوانم بالا رفت
در سینه‌ام رشد کرد
و شاخه‌هایش از تنم بیرون آمد.
درخت، تویی.
خزه، تویی.
بنفشه‌هایی که باد می‌نوازدشان، تویی.
تو کودکی آن بالا.
و همه این‌ها در چشم دنیا ابلهانه است.

■شاعر: #ازرا_پاوند [ Ezra Pound • آمریکا، ۱۹۷۲-۱۸۸۵ ]

■برگردان: #مهیار_مظلومی

@asheghanehaye_fatima
May 7, 2022