عاشقانه های فاطیما
781 subscribers
21K photos
6.4K videos
276 files
2.93K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima



قاصدك ! هان ، چه خبر آوردی ؟
از كجا وز كه خبر آوردی ؟
 خوش خبر باشی ، اما ،‌اما 
گرد بام و در من 
 بی ثمر می گردی 
انتظار خبری نیست مرا 
 نه ز یاری نه ز دیار و دیاری باری
برو آنجا كه بود چشمی و گوشی با كس 

 برو آنجا كه تو را منتظرند 
 قاصدك 
در دل من همه كورند و كرند 
 دست بردار ازین در وطن خویش غریب 
 قاصد تجربه های همه تلخ 
 با دلم می گوید 
 كه دروغی تو ، دروغ 
 كه فریبی تو. ، فریب 
 قاصدك 1 هان ، ولی ... آخر ... ای وای 
 راستی آیا رفتی با باد ؟
با توام ، آی! كجا رفتی ؟ آی 
راستی آیا جایی خبری هست هنوز ؟
مانده خاكستر گرمی ، جایی ؟
 در اجاقی طمع شعله نمی بندم خردك شرری هست هنوز ؟
 قاصدك 
ابرهای همه عالم شب و روز 
 در دلم می گریند

#اخوان_ثالث
@asheghanehaye_fatima



چشمانم
همه ی دارایی من است
تو
شرطت
را
دوست داشتن بگذار
مدیونم
اگر
نبازمشان

#اخوان_ثالث
@asheghanehaye_fatima


" برو آنجا که تو را منتظرند .. "

#اخوان_ثالث
Forwarded from اتچ بات
تشنه‌ام امشب اگر باز خیال لب تو
خواب نفرستد و از راه سرابم نبرد...

#اخوان_ثالث
دیلمان
#ایرج_بسطامی
آهنگ:کیوان ساکت

@asheghanehaye_fatima...🚶...
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
كاش از عمر،
شبی تا به سحر چون مهتاب

شبنمِ زُلفِ تو را
نوشم و خوابم نَبَرَد...

#اخوان_ثالث

@asheghanehaye_fatima
📌
این تنِ خسته زِ جان
تا به لبش ،
راهی نیست .. 😌

#اخوان_ثالث
بر گردِ آن دو نو گل پنهان به پیرهن
هر جا دلم بخواهد، آری به شرم و شوق

دستم خزد به جانب پستان نرم تو
واندر دلم شکفته شود صد گل از غرور

چون ببینم آن دو گونه‌ی گلگون ز شرم تو
#اخوان_ثالث
#عزیز_روزهام
نادر از هند نَبُرد

آنچه تو بُردی

ز #دلم


#اخوان_ثالث

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima


گزیده‌ای از شعر «ابری»

چه روزِ ابریِ زشتی
تُرُشرو، تنگ و تار، آنگه نه بارانی نه خورشیدی.
نه چشم انداز دلخواهی،
نه چشمی را توان و خواهشِ دیدی.
...
همان روز مبادایی که می‌گویند، امروز است.
و پاکیها و نیکیها به خاک نیستی مدفون،
بد و بیراه پیروز است.
...
نه امروز و نه فردایی
نه ایمان و نه امّیدی
چه روز است‌این، تُرُشرو، تنگ‌وتار، آنگاه
نه بارانی، نه خورشیدی.
به چشم اعتنا و مهر
خدایا کاش می‌دیدی.

تهران آذر ۱۳۶۵
#اخوان_ثالث

برگرفته از کتاب:
#سال_دیگر_ای_دوست_ای_همسایه
چاپ اول بهار ۱۳۹۳
#انتشارات_زمستان
صفحه ۴۵
@asheghanehaye_fatima

|

دیوانه بودباید و مست و
خوش و خراب
گه می چرم چو آهوی مستی،
به دست و لب
در دشت گیسوی تو
که صاف است و بی شکن
گه می پرم چو بلبل سرگشته با نگاه
بر گرد آن دو نو گل پنهان به پیرهن
هر جا دلم بخواهد،آری به شرم و شوق
دستم خزد به جانب پستان نرم تو
واندر دلم شکفته شود
صد گل از غرور
چون بینم آن دو گونه ی
گلگون ز شرم تو
تو خنده زن چو کبک ،
گریزنده چون غزال
من در پی ات
چو در پی آهو پلنگ مست ...

#اخوان_ثالث

@asheghanehaye_fatima



به دیدارم بیا هر شب؛
دلم تنگ است...
بیا اِی روشن، اِی روشن‌تر از لبخند!
شبم را روز کن
در زیر تن‌پوش سیاهی‌ها...



#اخوان_ثالث
@asheghanehaye_fatima



در آن
پرشور لحظه
دل من با چه اصراری تو را خواست
و می دانم چرا خواست
و می دانم که پوچ هستی و این لحظه های پژمرنده
که نامش عمر و دنیاست
اگر باشی تو با من ، خوب و جاویدان و زیباست



#اخوان_ثالث
💎

آمدم یاد تو از دل به برونی فکنم
دل بــــرون گشت ولـــی ..
یاد تو با ماست هنوز .!

#اخوان_ثالث

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima


لطفی کن و
در خلوت محزون من ای دوست
آرام و قرار دل دیوانه‌ی من باش ...

#اخوان_ثالث
نذر کرده ام
يک روزي که خوشحال تر بودم
بيايم و بنويسم که
زندگي را بايد با لذت خورد
که ضربه هاي روي سر را بايد آرام بوسيد
و بعد لبخند زد و دوباره با شوق راه افتاد!

يک روزي که خوشحال تر بودم
مي آيم و مي نويسم که
اين نيز بگذرد
مثل هميشه که همه چيز گذشته است و
آب از آسياب و طبل طوفان از نوا افتاده است...

يک روزي که خوشحال تر بودم
يک نقاشي از پاييز ميگذارم , که يادم بيايد زمستان تنها فصل زندگي نيست
زندگي پاييز هم مي شود , رنگارنگ , از همه رنگ , بخر و ببر...

يک روزي که خوشحال تر بودم
نذرم را ادا مي کنم
تا روزهايي مثل حالا
که خستگي و ناتواني لاي دست و پايم پيچيده است
بخوانمشان
و يادم بيايد که
هيچ بهار و پاييزي بي زمستان مزه نمي دهد
و
هيچ آسياب آرامي بي طوفان...

#اخوان_ثالث


@asheghanehaye_fatima
ای تکیه گاه و پناه
زیباترین لحظه‌های
پر عصمت و پر شکوه
تنهایی و خلوت من
ای شط شیرین پر شوکت من
ای با تو من گشته بسیار
در کوچه‌های بزرگ نجابت
ظاهر نه بن بست عابر فریبندهٔ استجابت
در کوچه‌های سرور و غم راستینی که‌مان بود
در کوچه باغ گل ساکت نازهایت
در کوچه باغ گل سرخ شرمم
در کوچه‌های نوازش
در کوچه‌های چه شب‌های بسیار
تا ساحل سیمگون سحرگاه رفتن
در کوچه‌های مه آلود بس گفت و گو ها
بی هیچ از لذت خواب گفتن
در کوچه‌های نجیب غزل‌ها که چشم تو می‌خواند
گهگاه اگر از سخن باز می‌ماند
افسون پاک منش پیش می‌راند
ای شط پر شوکت هر چه زیبایی پاک
ای شط زیبای پر شوکت من
ای رفته تا دوردستان
آنجا بگو تا کدامین ستاره ست
روشن‌ترین هم‌نشین شب غربت تو؟
ای هم‌نشین قدیم شب غربت من
ای تکیه گاه و پناه
غمگین‌ترین لحظه‌های کنون بی نگاهت تهی مانده از نور
در کوچه باغ گل تیره و تلخ اندوه
در کوچه‌های چه شب‌ها که اکنون همه کور
آنجا بگو تا کدامین ستاره ست
که شب فروز تو خورشید پاره ست؟

#اخوان_ثالث
مهدی اخوان ثالث, آخر شاهنامه
#عزیز_روزهام




@asheghanehaye_fatima
به دیدارم بیا هر شب دلم تنگ است .....
#اخوان_ثالث
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
و فقط خاطره هاست
که چه شیرین و چه تلخ
دست ناخورده به جا می ماند..

#اخوان_ثالث

@asheghanehaye_fatima
اما نهان برای تو
پر می‌زند دلم...



#اخوان_ثالث

@asheghanehaye_fatima