@asheghanehaye_fatima
روباه گفت:
آدم فقط می تواند از چیزی که اهلی می کند سر در آرد. آدم ها دیگر برای سر در آوردن از چیزها وقت ندارند. همه چیز را همین جور حاضر و آماده از دکان ها می خرند. اما چون دکانی نیست که دوست معامله کند آدمها مانده اند بی دوست...
تو اگر دوست می خواهی
خوب منو اهلی کن.
✍ #آنتوان_دو_سنت_اگزوپری
📕 #شازده_کوچولو
روباه گفت:
آدم فقط می تواند از چیزی که اهلی می کند سر در آرد. آدم ها دیگر برای سر در آوردن از چیزها وقت ندارند. همه چیز را همین جور حاضر و آماده از دکان ها می خرند. اما چون دکانی نیست که دوست معامله کند آدمها مانده اند بی دوست...
تو اگر دوست می خواهی
خوب منو اهلی کن.
✍ #آنتوان_دو_سنت_اگزوپری
📕 #شازده_کوچولو
@asheghanehaye_fatima
- تو هم مثل آدمبزرگها حرف میزنی!
کمی شرمگین شدم.ولی او بیرحمانه ادامه داد:
- تو همه چیز را عوضی میگیری،همه چیز را با هم قاطی میکنی!
بهراستی که سخت خشمگین شده بود.موهای طلایی خود را در برابر باد تکان میداد:
- من سیارهای سراغ دارم که یک آقای سرخرو در آن هست.او هرگز گلی بو نکرده است.هرگز ستارهای تماشا نکرده است.هرگز کسی را دوست نداشته است.هرگز جز جمع زدن عددها کار دیگری نکرده است.و تمام روز مثل تو تکرار میکند:«من آدم جدّی هستم! من آدم جدّی هستم!» و باد به غبغب میاندازد و به خودش میبالد.ولی او آدم نیست،قارچ است!
- چی هست؟
- قارچ است!
اکنون رنگ شازده کوچولو از خشم پریده بود.
- میلیونها سال است که گلها خار میسازند.میلیونها سال است که باز هم گوسفندها گلها را میخورند.اینکه آدم بخواهد بفهمد چرا گلها این قدر به خودشان زحمت میدهند تا خارهایی بسازند که هرگز به هیچ دردی نمیخورد،آیا این جدّی نیست؟ آیا جنگ میان گوسفندها و گلها مهم نیست؟ آیا این جدیتر و مهمتر از جمع زدنهای یک آقای گندۀ سرخرو نیست؟ و اگر من گل بیهمتایی در جهان بشناسم که جز در سیارۀ من در هیچ جای دیگر یافت نشود و آن وقت یک گوسفند کوچک بتواند یک روز صبح آن را یک لقمه کند و خود نداند که چه میکند،لابد این هم مهم نیست!
سرخ شد و به سخن ادامه داد:
- اگر کسی گلی را دوست بدارد که در میلیونها میلیون ستاره یکتا باشد همین کافی است تا هر وقت که به ستارهها نگاه میکند خوشبخت باشد.نگاه میکند و با خود میگوید:«گل من آنجا در یکی از این ستارههاست...» ولی اگر گوسفند گل را بخورد مثل این است که یکباره همۀ ستارهها خاموش شوند! و لابد این هم مهم نیست!
بیش از این نتوانست بگوید.ناگهان بغضش ترکید و به گریه افتاد.
شازده کوچولو |آنتوان دو سنتاگزوپری |ترجمه: #ابوالحسن_نجفی
#آنتوان_دو_سنت_اگزوپری #کتاب_خوانی
- تو هم مثل آدمبزرگها حرف میزنی!
کمی شرمگین شدم.ولی او بیرحمانه ادامه داد:
- تو همه چیز را عوضی میگیری،همه چیز را با هم قاطی میکنی!
بهراستی که سخت خشمگین شده بود.موهای طلایی خود را در برابر باد تکان میداد:
- من سیارهای سراغ دارم که یک آقای سرخرو در آن هست.او هرگز گلی بو نکرده است.هرگز ستارهای تماشا نکرده است.هرگز کسی را دوست نداشته است.هرگز جز جمع زدن عددها کار دیگری نکرده است.و تمام روز مثل تو تکرار میکند:«من آدم جدّی هستم! من آدم جدّی هستم!» و باد به غبغب میاندازد و به خودش میبالد.ولی او آدم نیست،قارچ است!
- چی هست؟
- قارچ است!
اکنون رنگ شازده کوچولو از خشم پریده بود.
- میلیونها سال است که گلها خار میسازند.میلیونها سال است که باز هم گوسفندها گلها را میخورند.اینکه آدم بخواهد بفهمد چرا گلها این قدر به خودشان زحمت میدهند تا خارهایی بسازند که هرگز به هیچ دردی نمیخورد،آیا این جدّی نیست؟ آیا جنگ میان گوسفندها و گلها مهم نیست؟ آیا این جدیتر و مهمتر از جمع زدنهای یک آقای گندۀ سرخرو نیست؟ و اگر من گل بیهمتایی در جهان بشناسم که جز در سیارۀ من در هیچ جای دیگر یافت نشود و آن وقت یک گوسفند کوچک بتواند یک روز صبح آن را یک لقمه کند و خود نداند که چه میکند،لابد این هم مهم نیست!
سرخ شد و به سخن ادامه داد:
- اگر کسی گلی را دوست بدارد که در میلیونها میلیون ستاره یکتا باشد همین کافی است تا هر وقت که به ستارهها نگاه میکند خوشبخت باشد.نگاه میکند و با خود میگوید:«گل من آنجا در یکی از این ستارههاست...» ولی اگر گوسفند گل را بخورد مثل این است که یکباره همۀ ستارهها خاموش شوند! و لابد این هم مهم نیست!
بیش از این نتوانست بگوید.ناگهان بغضش ترکید و به گریه افتاد.
شازده کوچولو |آنتوان دو سنتاگزوپری |ترجمه: #ابوالحسن_نجفی
#آنتوان_دو_سنت_اگزوپری #کتاب_خوانی
@asheghanehaye_fatima
- تو کی هستی؟ خیلی خوشگلی...
روباه گفت:
- من روباهم
شازده کوچولو به او پیشنهاد کرد:
- بیا با من بازی کن.من خیلی غمگینم...
روباه گفت:
- نمیتوانم با تو بازی کنم.مرا اهلی نکردهاند.
شازده کوچولو آهی کشید و گفت:
- ببخش!
اما کمی فکر کرد و باز گفت:
- «اهلی کردن» یعنی چه؟
روباه گفت:
- تو اهل اینجا نیستی.پی چه میگردی؟
شازده کوچولو گفت:
- پی آدمها میگردم.«اهلی کردن» یعنی چه؟
روباه گفت:
- آدمها تفنگ دارند و شکار میکنند.این کارشان اسباب زحمت است! مرغ هم پرورش میدهند.فایدهشان فقط همین است.تو پی مرغ میگردی؟
شازده کوچولو گفت:
- نه.من پی دوست میگردم.«اهلی کردن» یعنی چه؟
روباه گفت:
- این چیزی است که امروز دارد فراموش میشود.یعنی «پیوند بستن»...
- پیوند بستن؟
روباه گفت:
- البته.مثلا تو برای من هنوز پسر بچهای بیشتر نیستی،مثل صد هزار پسر بچۀ دیگر.نه من به تو احتیاج دارم و نه تو به من احتیاج داری.من هم برای تو روباهی بیشتر نیستم،مثل صد هزار روباه دیگر.ولی اگر تو مرا اهلی کنی،هر دو به هم احتیاج خواهیم داشت.تو برای من یگانۀ جهان خواهی شد ومن برای تو یگانۀ جهان خواهم شد...
شازده کوچولو گفت:
- کمکم دارم میفهمم.یک گل هست...که گمانم مرا اهلی کرده باشد...
شازده کوچولو |آنتوان دو سنتاگزوپری |ترجمه: #ابوالحسن_نجفی
#آنتوان_دو_سنت_اگزوپری #کتاب_خوانی
- تو کی هستی؟ خیلی خوشگلی...
روباه گفت:
- من روباهم
شازده کوچولو به او پیشنهاد کرد:
- بیا با من بازی کن.من خیلی غمگینم...
روباه گفت:
- نمیتوانم با تو بازی کنم.مرا اهلی نکردهاند.
شازده کوچولو آهی کشید و گفت:
- ببخش!
اما کمی فکر کرد و باز گفت:
- «اهلی کردن» یعنی چه؟
روباه گفت:
- تو اهل اینجا نیستی.پی چه میگردی؟
شازده کوچولو گفت:
- پی آدمها میگردم.«اهلی کردن» یعنی چه؟
روباه گفت:
- آدمها تفنگ دارند و شکار میکنند.این کارشان اسباب زحمت است! مرغ هم پرورش میدهند.فایدهشان فقط همین است.تو پی مرغ میگردی؟
شازده کوچولو گفت:
- نه.من پی دوست میگردم.«اهلی کردن» یعنی چه؟
روباه گفت:
- این چیزی است که امروز دارد فراموش میشود.یعنی «پیوند بستن»...
- پیوند بستن؟
روباه گفت:
- البته.مثلا تو برای من هنوز پسر بچهای بیشتر نیستی،مثل صد هزار پسر بچۀ دیگر.نه من به تو احتیاج دارم و نه تو به من احتیاج داری.من هم برای تو روباهی بیشتر نیستم،مثل صد هزار روباه دیگر.ولی اگر تو مرا اهلی کنی،هر دو به هم احتیاج خواهیم داشت.تو برای من یگانۀ جهان خواهی شد ومن برای تو یگانۀ جهان خواهم شد...
شازده کوچولو گفت:
- کمکم دارم میفهمم.یک گل هست...که گمانم مرا اهلی کرده باشد...
شازده کوچولو |آنتوان دو سنتاگزوپری |ترجمه: #ابوالحسن_نجفی
#آنتوان_دو_سنت_اگزوپری #کتاب_خوانی
@asheghanehaye_fatima
- خداحافظ.راز من این است و بسیار ساده است.فقط با چشم دل میتوان خوب دید.اصل چیزها از چشمِ سَر پنهان است.
شازده کوچولو تکرار کرد تا در خاطرش بماند:
- اصل چیزها از چشم سر پنهان است.
روباه باز گفت:
- همان مقدار وقتی که برای گلت صرف کردهای باعث ارزش و اهمیت گلت شده است.
شازده کوچولو تکرار کرد تا در خاطرش بماند:
- همان مقدار وقتی که برای گلم صرف کردهام...
روباه گفت:
- آدمها این حقیقت را فراموش کردهاند.اما تو نباید فراموش کنی.تو مسئول همیشگی آن میشوی که اهلیش کردهای.تو مسئول گلت هستی...
شازده کوچولو تکرار کرد تا در خاطر بماند:
- من مسئول گلم هستم.
شازده کوچولو |آنتوان دو سنتاگزوپری |ترجمه: #ابوالحسن_نجفی
#آنتوان_دو_سنت_اگزوپری #کتاب_خوانی #کتاب
- خداحافظ.راز من این است و بسیار ساده است.فقط با چشم دل میتوان خوب دید.اصل چیزها از چشمِ سَر پنهان است.
شازده کوچولو تکرار کرد تا در خاطرش بماند:
- اصل چیزها از چشم سر پنهان است.
روباه باز گفت:
- همان مقدار وقتی که برای گلت صرف کردهای باعث ارزش و اهمیت گلت شده است.
شازده کوچولو تکرار کرد تا در خاطرش بماند:
- همان مقدار وقتی که برای گلم صرف کردهام...
روباه گفت:
- آدمها این حقیقت را فراموش کردهاند.اما تو نباید فراموش کنی.تو مسئول همیشگی آن میشوی که اهلیش کردهای.تو مسئول گلت هستی...
شازده کوچولو تکرار کرد تا در خاطر بماند:
- من مسئول گلم هستم.
شازده کوچولو |آنتوان دو سنتاگزوپری |ترجمه: #ابوالحسن_نجفی
#آنتوان_دو_سنت_اگزوپری #کتاب_خوانی #کتاب
📌
.
از دور ها می آیی
و فقط یک چیز کوچک در زندگی من جابجا میشود!!
اینکه دیگر " بدونِ #تو "
در هیچ کجا نیستم ...
#آنتوان_دو_سنت_اگزوپری
@asheghanehaye_fatima
.
از دور ها می آیی
و فقط یک چیز کوچک در زندگی من جابجا میشود!!
اینکه دیگر " بدونِ #تو "
در هیچ کجا نیستم ...
#آنتوان_دو_سنت_اگزوپری
@asheghanehaye_fatima
📕●داستان صوتی: #شازده_کوچولو | بخش اول
🔺نویسنده: #آنتوان_دو_سنت_اگزوپری | Antoine de Saint-Exupéry | فرانسه، ۱۹۴۴-۱۹۰۰ |
🎙●برگردان و راوی: #احمد_شاملو
🔺با هنرنمایی صداپیشگان فقید رادیو
@asheghanehaye_fatima
Telegram
attach 📎
📕●داستان صوتی: #شازده_کوچولو | بخش دوم
🔺نویسنده: #آنتوان_دو_سنت_اگزوپری | Antoine de Saint-Exupéry | فرانسه، ۱۹۴۴-۱۹۰۰ |
🎙●برگردان و راوی: #احمد_شاملو
🔺با هنرنمایی صداپیشگان فقید رادیو
@asheghanehaye_fatima
Telegram
attach 📎
آنگاه پیش روباه بازگشت و گفت:
- خداحافظ
روباه گفت: خداحافظ، و اینک راز من که بسیار ساده است: بدان که جز با چشم دل نمیتوان خوب دید. آنچه اصل است، از دیده پنهان است.
شازده کوچولو برای اینکه به خاطر بسپارد، تکرار کرد: آنچه اصل است، از دیده پنهان است.
آنچه به گل تو چنان ارزشی داده، عمری است که تو به پای او صرف کردهای.
شازده کوچولو برای اینکه به خاطر بسپارد، تکرار کرد:
- عمری است که من به پای گل خود صرف کردهام.
روباه گفت: آدمها این حقیقت را فراموش کردهاند، ولی تو نباید فراموش کنی. تو هر چه را اهلی کنی، همیشه مسئول آن خواهی بود. تو مسئول گل خود هستی... شازده کوچولو برای آنکه به خاطر بسپارد، تکرار کرد:
- من مسئول گل خود هستم...
👤#آنتوان_دو_سنت_اگزوپری
@asheghanehaye_fatima
- خداحافظ
روباه گفت: خداحافظ، و اینک راز من که بسیار ساده است: بدان که جز با چشم دل نمیتوان خوب دید. آنچه اصل است، از دیده پنهان است.
شازده کوچولو برای اینکه به خاطر بسپارد، تکرار کرد: آنچه اصل است، از دیده پنهان است.
آنچه به گل تو چنان ارزشی داده، عمری است که تو به پای او صرف کردهای.
شازده کوچولو برای اینکه به خاطر بسپارد، تکرار کرد:
- عمری است که من به پای گل خود صرف کردهام.
روباه گفت: آدمها این حقیقت را فراموش کردهاند، ولی تو نباید فراموش کنی. تو هر چه را اهلی کنی، همیشه مسئول آن خواهی بود. تو مسئول گل خود هستی... شازده کوچولو برای آنکه به خاطر بسپارد، تکرار کرد:
- من مسئول گل خود هستم...
👤#آنتوان_دو_سنت_اگزوپری
@asheghanehaye_fatima
.
آدمها همهچیز رو
همینطور حاضر وآماده
از دکانها می خرند.
اما چون دکانی نیست که
دوست معامله کند،
آدمها ماندهاند بیدوست.
تو اگر دوست میخواهی
خب مرا اهلی کن...!
✍ #آنتوان_دو_سنت_اگزوپری
📙 #شازده_کوچولو
@asheghanehaye_fatima
آدمها همهچیز رو
همینطور حاضر وآماده
از دکانها می خرند.
اما چون دکانی نیست که
دوست معامله کند،
آدمها ماندهاند بیدوست.
تو اگر دوست میخواهی
خب مرا اهلی کن...!
✍ #آنتوان_دو_سنت_اگزوپری
📙 #شازده_کوچولو
@asheghanehaye_fatima
من سیارهای سراغ دارم که یک اقای سرخ رو در آن است.
او هرگز گلی را بو نکرده است.
هرگز ستارهای را تماشا نکرده است.
هرگز کسی را دوست نداشته است.
هرگز جز جمع زدن اعداد کار دیگری نکرده است. و تمام روز مثل تو تکرار میکند: من آدم جدی هستم! من آدم جدی هستم! و باد به غبغب میاندازد و به خودش میبالد.
ولی او آدم نیست.
قارچ است!
#شازده_کوچولو
#آنتوان_دو_سنت_اگزوپری
@asheghanehaye_fatima
او هرگز گلی را بو نکرده است.
هرگز ستارهای را تماشا نکرده است.
هرگز کسی را دوست نداشته است.
هرگز جز جمع زدن اعداد کار دیگری نکرده است. و تمام روز مثل تو تکرار میکند: من آدم جدی هستم! من آدم جدی هستم! و باد به غبغب میاندازد و به خودش میبالد.
ولی او آدم نیست.
قارچ است!
#شازده_کوچولو
#آنتوان_دو_سنت_اگزوپری
@asheghanehaye_fatima