〇🍂
مواظب خودت باش
دیگر هیچ مادری نمیتواند
تو را بهدنیا بیاورد...
●●✍ #آحمد_آریف |ترکیه| Ahmed Arif |
●●برگردان: #علیرضا_شعبانی
#şiir_sokakta
#شعر_در_خیابان
#دیوار_نوشت
@asheghanehaye_fatima
مواظب خودت باش
دیگر هیچ مادری نمیتواند
تو را بهدنیا بیاورد...
●●✍ #آحمد_آریف |ترکیه| Ahmed Arif |
●●برگردان: #علیرضا_شعبانی
#şiir_sokakta
#شعر_در_خیابان
#دیوار_نوشت
@asheghanehaye_fatima
در حسرت تو
غل و زنجیرها
فرسودم...
○●شاعر: #آحمد_آریف. | احمد_عارف | Ahmed Arif |
#şiir_sokakta
#شعر_در_خیابان
#دیوار_نوشته_ترکی
#دیوار_نوشت
@asheghanehaye_fatima
غل و زنجیرها
فرسودم...
○●شاعر: #آحمد_آریف. | احمد_عارف | Ahmed Arif |
#şiir_sokakta
#شعر_در_خیابان
#دیوار_نوشته_ترکی
#دیوار_نوشت
@asheghanehaye_fatima
■غل و زنجیرها در حسرتات فرسودم
تو را، تو را بازگفتن،
به قهرمانان به بچههای خوب
تو را آه تو را بازگفتن!
به آدمهای بیناموس
بهدروغ پتیارهی بیشرم
چند زمستان گذشت
گرگها و پرندهها و زندانها در خواب
و جهان آن بیرون بیوقفه در جریان
تنها کسی که نخفت من بودم
چند بهار دلانگیز
غل و زنجیرها در حسرتات فرسودم
کاش بر گیسوانات گلهای خون بیاویزم
یکی اینسو، یکی آنسو
کاش بتوانم تو را فریاد زنم
در چاههای بیانتها
بر ستارهای لرزان
بر سر کسی که در دل تاریکی
به یک چوب کبریت دست مییابد
و بر چوب کبریتی
که در دل دورترین موج اقیانوس
رها میشود
کاش به آن که گم کرده بوسهها را
و طلسم عشقهای نخستین را
غرق در پیالهای شراب یا نخی سیگار
بیآنکه سهمی از غروب نابهنگام ببرد
تو را، تو را بازگویم
ای نبودنات نام دیگر دوزخ
من سردم است
پلکهایت را نبند
#آحمد_آریف | #احمد_عارف | AhmedA Arif |
برگردان: #آیدا_مجیدآبادی | #تورگوت_سای
@asheghanehaye_fatima
Telegram
attach 📎