خوب دقت کن ببین آیا کسی را که روزها، بیشتر روزها، چنان در خودش فرو میرود که هیچ عاملی نمیتواند او را تغییر بدهد میشود تحمل کرد؟!؟
دلم میخواهد بدانی، عزیز دلم، با چنان عشق و علاقهای به تو فکر میکنم که گویی خداوند به صریحترین صورت، تو را به من سپردهاست.
#کافکا
@asheghanehaye_fatima
دلم میخواهد بدانی، عزیز دلم، با چنان عشق و علاقهای به تو فکر میکنم که گویی خداوند به صریحترین صورت، تو را به من سپردهاست.
#کافکا
@asheghanehaye_fatima
همه چیز روزمره عوض میشود... هر روز با طلوع صبح، دنیا رنگ عوض میکند. آدم هم دیگر آن آدم سابق نیست. متوجهی چه میگویم؟
📘#کافکا_در_کرانه
✍#هاروکی_موراکامی
@asheghanehaye_fatima
📘#کافکا_در_کرانه
✍#هاروکی_موراکامی
@asheghanehaye_fatima
_
روزهایی را که دور از تو میگذرانم میتوانم به راحتی اشتباه کنم
برای من بیمعنی هستند
چنین احساس میکنم
که تمام عالم در تو خلاصه میشود
قدری دوستم داشته باش.
#کافکا به "فلیسه"
#نامه
@asheghanehaye_fatima
روزهایی را که دور از تو میگذرانم میتوانم به راحتی اشتباه کنم
برای من بیمعنی هستند
چنین احساس میکنم
که تمام عالم در تو خلاصه میشود
قدری دوستم داشته باش.
#کافکا به "فلیسه"
#نامه
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
من بهیاد آوردم که کی هستم. دیگر فریبی در چشمانت ندیدم، من هراسی وهمآلوده را آزمودم. (هراس از این رفتار که جایی را که به ما تعلق ندارد خانهٔ خود حس کنیم). این هراس را من در عالمِ واقع آزمودم، مجبور بودم به سوی تاریکی برگردم. نمیتوانستم روشنایی را تاب آورم. ناامید بودم. در حقیقت چون حیوانی سرگردان بودم. تا آنجا که میتوانستم به سرعت شروع به دویدن کردم و همیشه همان اندیشه: «آيا در آنجا که او زندگی میکند ظلمتی نیز هست؟» پرسیده بودی که چگونه زندگی میکنم، این است آنگونه که من زندگی میکنم.
#کافکا
من بهیاد آوردم که کی هستم. دیگر فریبی در چشمانت ندیدم، من هراسی وهمآلوده را آزمودم. (هراس از این رفتار که جایی را که به ما تعلق ندارد خانهٔ خود حس کنیم). این هراس را من در عالمِ واقع آزمودم، مجبور بودم به سوی تاریکی برگردم. نمیتوانستم روشنایی را تاب آورم. ناامید بودم. در حقیقت چون حیوانی سرگردان بودم. تا آنجا که میتوانستم به سرعت شروع به دویدن کردم و همیشه همان اندیشه: «آيا در آنجا که او زندگی میکند ظلمتی نیز هست؟» پرسیده بودی که چگونه زندگی میکنم، این است آنگونه که من زندگی میکنم.
#کافکا
نیازی به دلگرمی ندارم. دیگر به چه کارم میآید،
آن وقت که میخواستم نداشتم.
#کافکا
@asheghanehaye_fatima
آن وقت که میخواستم نداشتم.
#کافکا
@asheghanehaye_fatima
☕️قطعهای از کتاب
داشتن چیزی که نماد آزادی باشد، آدم را خوشحالتر از رسیدن به آزادیی میکند که آن چیز نماد آن است. بیشتر آدمهای دنیا سعی نمیکنند آزاد باشند، فقط فکر میکنند که آزادند. همهاش توهم است. بیشتر آدمهای دنیا اگر آزادشان بگذاری، بدجوری تو هچل میافتند بهتر است یادت باشد. مردم عملا ترجیح می دهند آزاد نباشند.
ژان ژاک روسو میگوید تمدن از وقتی شروع شد که مردم نردهها را ساختند. نظری بسیار هوشمندانه. درست هم هست همهء تمدن محصول فقدان آزادی است که دورش نرده کشیدهاند.........
📕 #کافکا_در_کرانه
✍ #هاروکی_موراکامی
@asheghanehaye_fatima
داشتن چیزی که نماد آزادی باشد، آدم را خوشحالتر از رسیدن به آزادیی میکند که آن چیز نماد آن است. بیشتر آدمهای دنیا سعی نمیکنند آزاد باشند، فقط فکر میکنند که آزادند. همهاش توهم است. بیشتر آدمهای دنیا اگر آزادشان بگذاری، بدجوری تو هچل میافتند بهتر است یادت باشد. مردم عملا ترجیح می دهند آزاد نباشند.
ژان ژاک روسو میگوید تمدن از وقتی شروع شد که مردم نردهها را ساختند. نظری بسیار هوشمندانه. درست هم هست همهء تمدن محصول فقدان آزادی است که دورش نرده کشیدهاند.........
📕 #کافکا_در_کرانه
✍ #هاروکی_موراکامی
@asheghanehaye_fatima
یکی از زیباترین #نامههای #کافکا به #فلیسه است که صدوده سال قبل نوشته شده. دنیا چقدر عشق و حسرت و دلتنگی را در خود داشته و دارد. متن [تقریبا] کامل نامه را بخوانید:
عزیزترین، عزیزترینم... تو را عذاب میدهم. خواهش میکنم عزیزم مرا ببخش! یک گل رز برایم بفرست تا بدانم مرا بخشیدهای. من در واقع خسته نیستم ولی بیحس و سنگینم و نمیتوانم کلماتِ مناسب را پیدا کنم. آنچه میتوانم بگویم این است که: در کنارم بمان و تنهایم نگذار... زندگی خیلی دشوار و غمانگیز است. چطور آدم میتواند امیدوار باشد که خواهد توانست کسی را با «نوشته» برای خودش نگه دارد؟ نگه داشتن کار دست است. ولی این دست من، دست تو را که برای زندگیام حیاتی شده، فقط در سه لحظه لمس کرده و نگه داشته: وقتی وارد اتاق شدم، هنگامی که قول سفر فلسطین را به من دادی، و وقتی من، با حماقتی که دارم، گذاشتم وارد آسانسور شوی.
با چنین وضعی آیا بوسیدنِ تو امکان پذیر است؟ آیا کاغذِ ناقابل را ببوسم؟ اگر اینطور باشد که میتوانم پنجره را باز کنم و هوای شب را ببوسم.
عزیز دلم، از دست من عصبانی نباش! این تنها چیزی است که از تو درخواست دارم.
ترجمهی اسلامیه و افتخاری
@asheghanehaye_fatima
یکی از زیباترین #نامههای #کافکا به #فلیسه است که صدوده سال قبل نوشته شده. دنیا چقدر عشق و حسرت و دلتنگی را در خود داشته و دارد. متن [تقریبا] کامل نامه را بخوانید:
عزیزترین، عزیزترینم... تو را عذاب میدهم. خواهش میکنم عزیزم مرا ببخش! یک گل رز برایم بفرست تا بدانم مرا بخشیدهای. من در واقع خسته نیستم ولی بیحس و سنگینم و نمیتوانم کلماتِ مناسب را پیدا کنم. آنچه میتوانم بگویم این است که: در کنارم بمان و تنهایم نگذار... زندگی خیلی دشوار و غمانگیز است. چطور آدم میتواند امیدوار باشد که خواهد توانست کسی را با «نوشته» برای خودش نگه دارد؟ نگه داشتن کار دست است. ولی این دست من، دست تو را که برای زندگیام حیاتی شده، فقط در سه لحظه لمس کرده و نگه داشته: وقتی وارد اتاق شدم، هنگامی که قول سفر فلسطین را به من دادی، و وقتی من، با حماقتی که دارم، گذاشتم وارد آسانسور شوی.
با چنین وضعی آیا بوسیدنِ تو امکان پذیر است؟ آیا کاغذِ ناقابل را ببوسم؟ اگر اینطور باشد که میتوانم پنجره را باز کنم و هوای شب را ببوسم.
عزیز دلم، از دست من عصبانی نباش! این تنها چیزی است که از تو درخواست دارم.
ترجمهی اسلامیه و افتخاری
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تو را میبینم که روی کارت خم شدهای، گردنت برهنه است،
من پشت سرت میایستم.
تو خبر نداری
لطفاً اگر لبهای مرا بر پشت گردنت حس کردی هراسان نشو.
مقصودم بوسیدن نبوده، فقط عشقی بیفریادرس است.
#کافکا
@asheghanehaye_fatima
من پشت سرت میایستم.
تو خبر نداری
لطفاً اگر لبهای مرا بر پشت گردنت حس کردی هراسان نشو.
مقصودم بوسیدن نبوده، فقط عشقی بیفریادرس است.
#کافکا
@asheghanehaye_fatima
چرا دوست داشتن كسی يعنی اينكه بايد او را به همان اندازه هم آزار بدهی؟ منظورم اين است اگر قرار است اينطور باشد دوست داشتن ديگر چه فايده ای دارد؟ اصلا چرا بايد اينطوری باشد؟
#کافکا_در_کرانه
#هاروکی_موراکامی
@asheghanehaye_fatima
#کافکا_در_کرانه
#هاروکی_موراکامی
@asheghanehaye_fatima