یادگیری زبانی تازه.pdf
264.5 KB
📄●مقاله
#پی_دی_اف
«یادگیری زبانی تازه مثل
شروع رابطهای عاشقانه است»
■نویسنده: #ماریانا_پوگوسیان
■برگردان: #نجمه_رمضانی
🔺منبع: www.tarjomaan.com
@asheghanehaye_fatima
#پی_دی_اف
«یادگیری زبانی تازه مثل
شروع رابطهای عاشقانه است»
■نویسنده: #ماریانا_پوگوسیان
■برگردان: #نجمه_رمضانی
🔺منبع: www.tarjomaan.com
@asheghanehaye_fatima
Forwarded from اتچ بات
عباس معروفی (زاده ۲۷ اردیبهشت ۱۳۳۶ تهران) رماننویس، نمایشنامهنویس، شاعر، ناشر و روزنامهنگار معاصر ایرانی مقیم آلمان است. او فعالیت ادبی خود را زیر نظر هوشنگ گلشیری و محمدعلی سپانلو آغاز کرد و در دهه شصت با چاپ رمان سمفونی مردگان در عرصه ادبیات ایران به شهرت رسید.
معروفی به خاطر موضعگیری علیه حکومت ایران بارها بازجویی شد و سرانجام تحت فشار سیاسی از ایران خارج شد و به آلمان رفت.
فریدون سه پسر داشت ماجرای یک خانوادهی ایرانی است به نام امانی که چهار پسر و یک دختر دارند.
چهار پسر همیشه به توصیهی پدر خانواده فریدون، باید از هرگونه فعالیت سیاسی دور باشند. خیال خام پدر راه به جایی نبرد. چهار پسر فریدون خواسته یا ناخواسته درگیر سیاست میشوند.
اسد پسر بزرگتر خانواده و سعید و مجید و ایرج… در اوایل همه تنها به اهداف آزادی می اندیشند اما در ادامه هر کسی عقایدش با دیگری متفاوت میشود.
تمام داستان کتاب با خیال و واقعیت همراه است. از دید مجید امانی پسر سوم این خانواده . مجید امانی در زمان روایت داستان به علت مشکل روانی در تیمارستانی واقع در آلمان بستری است. مجید امانی همراه برادرهایش شروع به چاپ اعلامیه و توزیعش و مبارزه علیه نظام شاهنشاهی میکندو ...
#فریدون_سه_پسر_داشت
#عباس_معروفی
#پی_دی_اف
@asheghanehaye_fatima
معروفی به خاطر موضعگیری علیه حکومت ایران بارها بازجویی شد و سرانجام تحت فشار سیاسی از ایران خارج شد و به آلمان رفت.
فریدون سه پسر داشت ماجرای یک خانوادهی ایرانی است به نام امانی که چهار پسر و یک دختر دارند.
چهار پسر همیشه به توصیهی پدر خانواده فریدون، باید از هرگونه فعالیت سیاسی دور باشند. خیال خام پدر راه به جایی نبرد. چهار پسر فریدون خواسته یا ناخواسته درگیر سیاست میشوند.
اسد پسر بزرگتر خانواده و سعید و مجید و ایرج… در اوایل همه تنها به اهداف آزادی می اندیشند اما در ادامه هر کسی عقایدش با دیگری متفاوت میشود.
تمام داستان کتاب با خیال و واقعیت همراه است. از دید مجید امانی پسر سوم این خانواده . مجید امانی در زمان روایت داستان به علت مشکل روانی در تیمارستانی واقع در آلمان بستری است. مجید امانی همراه برادرهایش شروع به چاپ اعلامیه و توزیعش و مبارزه علیه نظام شاهنشاهی میکندو ...
#فریدون_سه_پسر_داشت
#عباس_معروفی
#پی_دی_اف
@asheghanehaye_fatima
Telegram
attach 📎
Tajolmolook_Malakeh.pdf
16.2 MB
#پی_دی_اف
#ملکه_پهلوی
خاطرات #تاج_الملوک آیرملو همسر اول رضا شاه و مادر محمدرضا پهلوی
@asheghanehaye_fatima
#ملکه_پهلوی
خاطرات #تاج_الملوک آیرملو همسر اول رضا شاه و مادر محمدرضا پهلوی
@asheghanehaye_fatima
Forwarded from اتچ بات
ڪتاب / نوشتـار: زن و عشق در دنیای #صادق_هدایت
نویسـنده: محمود کیانوش
ꜜ
در دنیای هر مردی، اگر زندگی عادی داشته باشد و طبیعت هم در حق او استثنایی روا نداشته باشد، در چهار مرحله چهار زن ظاهر میشوند: مادر، خواهر، همسر، و دختر. و باز هر مردی اگر طبیعی و عادی زاده و پرورده شده باشد، به هر یک از چهار زن در زندگی خود جایی خاصّ میدهد. شاید درست نباشد که از او بپرسند: کدامیک از این چهار زن را بیشتر دوست داری؟ یا پیوندت با کدامیک از آنها محکمتر است؟ زیرا که مرد نمیخواهد آنها را با یکدیگر مقایسه کند. پیوند با مادر پیوندی است که با عقل و استدلال تحلیل پذیر نیست. زنی که کودک یا مرد آینده، به محض زاده شدن دهانش از او شیر میجوید، در آغوش گرم او امنیت گرم رحم را باز مییابد، و بعد همچنان با یک بند ناف نامرئی به او وابسته میماند، صاحب بهشت کودکی اوست. این مادر میتواند جاهل بوده باشد، در فرزند خاطرههای تلخ به جا گذاشته باشد، در وظیفهی مادری بسیار کوتاهیها کرده باشد، اما با این همه، مرد هرگاه مادر را به یاد بیاورد، پنداری که فرشتهای را به یاد آورده است که او را از نفس خدا گرفته است.
#پی_دی_اف
@asheghabehaye_fatima
نویسـنده: محمود کیانوش
ꜜ
در دنیای هر مردی، اگر زندگی عادی داشته باشد و طبیعت هم در حق او استثنایی روا نداشته باشد، در چهار مرحله چهار زن ظاهر میشوند: مادر، خواهر، همسر، و دختر. و باز هر مردی اگر طبیعی و عادی زاده و پرورده شده باشد، به هر یک از چهار زن در زندگی خود جایی خاصّ میدهد. شاید درست نباشد که از او بپرسند: کدامیک از این چهار زن را بیشتر دوست داری؟ یا پیوندت با کدامیک از آنها محکمتر است؟ زیرا که مرد نمیخواهد آنها را با یکدیگر مقایسه کند. پیوند با مادر پیوندی است که با عقل و استدلال تحلیل پذیر نیست. زنی که کودک یا مرد آینده، به محض زاده شدن دهانش از او شیر میجوید، در آغوش گرم او امنیت گرم رحم را باز مییابد، و بعد همچنان با یک بند ناف نامرئی به او وابسته میماند، صاحب بهشت کودکی اوست. این مادر میتواند جاهل بوده باشد، در فرزند خاطرههای تلخ به جا گذاشته باشد، در وظیفهی مادری بسیار کوتاهیها کرده باشد، اما با این همه، مرد هرگاه مادر را به یاد بیاورد، پنداری که فرشتهای را به یاد آورده است که او را از نفس خدا گرفته است.
#پی_دی_اف
@asheghabehaye_fatima
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
کتاب #چهل_نامه_کوتاه_به_همسرم
اثر #نادر_ابراهیمی
📚 درباره کتاب:
نادر ابراهیمی، نویسنده ای است که آثار داستانی و عاشقانه اش از جمله محبوب ترین آثارهاست و همواره مخاطبان خاص خودش را دارد. مانند “یک عاشقانهی آرام” که روایتی آرام از ابتدای آشنایی و عاشقانه زندگی کردن است. “چهل نامهی کوتاه به همسرم” نیز یکی دیگر از عاشقانههای نادر است. آن طور که خودش تعریف میکند حدود سالهای ۶۳ تا ۶۵ وقتی دور از همسرش در فضایی پر از بوی دوات در حال تمرین خطاطی بوده، به یاد او نامههایی را به خط خوش برایش مینوشته است.
نادر در این نامه ها گاهی از مسائل جزئی و روزمرگیهای زندگی میگوید، گاهی نصیحت میکند، گاهی فلسفه میبافد و گاهی از سادگی عشق حرف میزند. اما وجه مشترک همهی این نامهها خط نازکی از احساس و عشق است که چهل نامهی کوتاه و بلند را به هم مرتبط کرده است.
📖قسمتهایی از کتاب:
📖عزیز من!
خوشبختی، نامه ای نیست که یک روز، نامهرسانی، زنگ در خانهات را بزند و آن را به دستهای منتظر تو بسپارد. خوشبختی، ساختن عروسک کوچکی است از یک تکه خمیر نرم شکلپذیر… به همین سادگی، به خدا به همین سادگی؛ اما یادت باشد که جنس آن خمیر باید از عشق و ایمان باشد نه هیچ چیز دیگر…”
📖عزیز من!
"زندگی بدون روزهای بد نمیشود"
بدون روزهای اشک و درد و خشم و غم. اما روزهای بد، همچون برگ های پاییزی، باور کن که شتابان فرو میریزند و در زیر پاهای تو، اگر بخواهی، استخوان میشکنند!
و درخت استوار و مقاوم برجای میماند.
عزیز من!
برگهای پاییزی بی شک در تداوم بخشیدن به مفهوم درخت و مفهوم بخشیدن به تداوم درخت، سهمی از یاد نرفتنی دارد...
📖هرکس که چیزی را میسازد _ حتی لانهی فروریختهی یک جفت قمری را_ منفور همهی کسانیست که اهل ساختن نیستند. و هرکس که چیزی را تغییر میدهد _ فقط به قدر جابه جا کردن یک گلدان، که گیاه درون آن، ممکن است در سایه بپوسد و بمیرد_ باید در انتظار سنگباران همهی کسانی باشد که عاشق توقفاند و ایستایی و سکون.
📖عزیز من!
اگر زاویهی دیدمان، نسبت به چیزی، یکی نیست، بگذار یکی نباشد. بگذار فرق داشته باشیم. بگذار، در عین وحدت، مستقل باشیم. بخواه که در عین یکی بودن، یکی نباشیم. بخواه که همدیگر را کامل کنیم نه ناپدید. تو نباید سایه ی کمرنگ من باشی. من نباید سایه ی کمرنگ تو باشم. این سخنی ست که در باب «دوستی» نیز گفته ام. بگذار صبورانه و مهرمندانه در باب هر چیز که مورد اختلاف ماست بحث کنیم؛ اما نخواهیم که بحث، ما را به نقطه ی مطلقاً واحدی برساند.
بحث باید ما را به ادراک متقابل برساند نه فنای متقابل.
@asheghanehaye_fatima
کتاب #چهل_نامه_کوتاه_به_همسرم
اثر #نادر_ابراهیمی
#پی_دی_اف 👇
اثر #نادر_ابراهیمی
📚 درباره کتاب:
نادر ابراهیمی، نویسنده ای است که آثار داستانی و عاشقانه اش از جمله محبوب ترین آثارهاست و همواره مخاطبان خاص خودش را دارد. مانند “یک عاشقانهی آرام” که روایتی آرام از ابتدای آشنایی و عاشقانه زندگی کردن است. “چهل نامهی کوتاه به همسرم” نیز یکی دیگر از عاشقانههای نادر است. آن طور که خودش تعریف میکند حدود سالهای ۶۳ تا ۶۵ وقتی دور از همسرش در فضایی پر از بوی دوات در حال تمرین خطاطی بوده، به یاد او نامههایی را به خط خوش برایش مینوشته است.
نادر در این نامه ها گاهی از مسائل جزئی و روزمرگیهای زندگی میگوید، گاهی نصیحت میکند، گاهی فلسفه میبافد و گاهی از سادگی عشق حرف میزند. اما وجه مشترک همهی این نامهها خط نازکی از احساس و عشق است که چهل نامهی کوتاه و بلند را به هم مرتبط کرده است.
📖قسمتهایی از کتاب:
📖عزیز من!
خوشبختی، نامه ای نیست که یک روز، نامهرسانی، زنگ در خانهات را بزند و آن را به دستهای منتظر تو بسپارد. خوشبختی، ساختن عروسک کوچکی است از یک تکه خمیر نرم شکلپذیر… به همین سادگی، به خدا به همین سادگی؛ اما یادت باشد که جنس آن خمیر باید از عشق و ایمان باشد نه هیچ چیز دیگر…”
📖عزیز من!
"زندگی بدون روزهای بد نمیشود"
بدون روزهای اشک و درد و خشم و غم. اما روزهای بد، همچون برگ های پاییزی، باور کن که شتابان فرو میریزند و در زیر پاهای تو، اگر بخواهی، استخوان میشکنند!
و درخت استوار و مقاوم برجای میماند.
عزیز من!
برگهای پاییزی بی شک در تداوم بخشیدن به مفهوم درخت و مفهوم بخشیدن به تداوم درخت، سهمی از یاد نرفتنی دارد...
📖هرکس که چیزی را میسازد _ حتی لانهی فروریختهی یک جفت قمری را_ منفور همهی کسانیست که اهل ساختن نیستند. و هرکس که چیزی را تغییر میدهد _ فقط به قدر جابه جا کردن یک گلدان، که گیاه درون آن، ممکن است در سایه بپوسد و بمیرد_ باید در انتظار سنگباران همهی کسانی باشد که عاشق توقفاند و ایستایی و سکون.
📖عزیز من!
اگر زاویهی دیدمان، نسبت به چیزی، یکی نیست، بگذار یکی نباشد. بگذار فرق داشته باشیم. بگذار، در عین وحدت، مستقل باشیم. بخواه که در عین یکی بودن، یکی نباشیم. بخواه که همدیگر را کامل کنیم نه ناپدید. تو نباید سایه ی کمرنگ من باشی. من نباید سایه ی کمرنگ تو باشم. این سخنی ست که در باب «دوستی» نیز گفته ام. بگذار صبورانه و مهرمندانه در باب هر چیز که مورد اختلاف ماست بحث کنیم؛ اما نخواهیم که بحث، ما را به نقطه ی مطلقاً واحدی برساند.
بحث باید ما را به ادراک متقابل برساند نه فنای متقابل.
@asheghanehaye_fatima
کتاب #چهل_نامه_کوتاه_به_همسرم
اثر #نادر_ابراهیمی
#پی_دی_اف 👇
Telegram
attach 📎