@asheghanehaye_fatima
"نبوغِ مردم"
درونِ انسانی معمولی،
آنقدر خیانت،
نفرت،
خشونت،
و چرندیات وجود دارد،
که هر ارتشی را
برای هر زمانی تأمین میکند.
بهترین قاتلان آنانند
که بر ضدِ قتل موعظه میکنند،
و آنان که پر از نفرتند
از عشق سخن میرانند،
و در نهایت، جنگافروزترینان
آنهایند که دم از صلح میزنند.
آنها که شما را به خدا سوق میدهند
به خدا نیاز دارند.
آنها که ندای صلح سرمیدهند
در آرامش نیستند.
آنها که از عشق میگویند
عشقی ندارند.
از واعظان برحذر باشید.
از مدعیانِ دانایی برحذر باشید.
از آنها که همیشه کتاب میخوانند برحذر باشید.
از آنها که از فقر بیزارند
و آنهایی که به آن افتخار میکنند
برحذر باشید.
از آنها که زود لب به تحسین میگشایند برحذر باشید؛
زیرا به تحسینِ متقابل نیازمندند.
از آنها که به سرعت چیزی را مورد سرزنش قرار میدهند
برحذر باشید؛
زیرا آنها از ندانستههایشان میترسند.
از آنها که مدام دنبالِ جمعِ خاصی هستند برحذر باشید؛
آنها در تنهایی پوچند.
از مردان و زنانِ عادی
و عشقشان برحذر باشید.
عشقشان معمولیست
و هدفی معمولی را دنبال میکند.
اما در نفرتشان نبوغی نهفته است
که میتواند شما را
و هر آدمی را بکشد.
تنهایی را نمیخواهند،
تنهایی را نمیفهمند،
و هرآنچه که با خلوتِ آنها در تضاد باشد را تخریب میکنند.
عاجز از خلقِ هنر،
هنر را درک نمیکنند.
حسابِ شکستهایشان را
به پای دنیا مینویسند.
عاجز از بیمحابا عشقورزیدن،
عشقِ شما را ناقص میپندارند
و از شما متنفر میشوند.
نفرتشان بینقص است،
چون الماسی درخشان
همچون یک چاقو
یک کوه
یک پلنگ
و چون شوکران؛
این بهترین هنرشان است...
چارلز بوکفسکی | شاعر آمریکایی-آلمانی
برگردان: مهیار مظلومی
کتاب: لذتهای نفرین شده
#چارلز_بوکفسکی
#مهیار_مظلومی
"نبوغِ مردم"
درونِ انسانی معمولی،
آنقدر خیانت،
نفرت،
خشونت،
و چرندیات وجود دارد،
که هر ارتشی را
برای هر زمانی تأمین میکند.
بهترین قاتلان آنانند
که بر ضدِ قتل موعظه میکنند،
و آنان که پر از نفرتند
از عشق سخن میرانند،
و در نهایت، جنگافروزترینان
آنهایند که دم از صلح میزنند.
آنها که شما را به خدا سوق میدهند
به خدا نیاز دارند.
آنها که ندای صلح سرمیدهند
در آرامش نیستند.
آنها که از عشق میگویند
عشقی ندارند.
از واعظان برحذر باشید.
از مدعیانِ دانایی برحذر باشید.
از آنها که همیشه کتاب میخوانند برحذر باشید.
از آنها که از فقر بیزارند
و آنهایی که به آن افتخار میکنند
برحذر باشید.
از آنها که زود لب به تحسین میگشایند برحذر باشید؛
زیرا به تحسینِ متقابل نیازمندند.
از آنها که به سرعت چیزی را مورد سرزنش قرار میدهند
برحذر باشید؛
زیرا آنها از ندانستههایشان میترسند.
از آنها که مدام دنبالِ جمعِ خاصی هستند برحذر باشید؛
آنها در تنهایی پوچند.
از مردان و زنانِ عادی
و عشقشان برحذر باشید.
عشقشان معمولیست
و هدفی معمولی را دنبال میکند.
اما در نفرتشان نبوغی نهفته است
که میتواند شما را
و هر آدمی را بکشد.
تنهایی را نمیخواهند،
تنهایی را نمیفهمند،
و هرآنچه که با خلوتِ آنها در تضاد باشد را تخریب میکنند.
عاجز از خلقِ هنر،
هنر را درک نمیکنند.
حسابِ شکستهایشان را
به پای دنیا مینویسند.
عاجز از بیمحابا عشقورزیدن،
عشقِ شما را ناقص میپندارند
و از شما متنفر میشوند.
نفرتشان بینقص است،
چون الماسی درخشان
همچون یک چاقو
یک کوه
یک پلنگ
و چون شوکران؛
این بهترین هنرشان است...
چارلز بوکفسکی | شاعر آمریکایی-آلمانی
برگردان: مهیار مظلومی
کتاب: لذتهای نفرین شده
#چارلز_بوکفسکی
#مهیار_مظلومی
@asheghanehaye_fatima
"وقتی خودم را مرده تصور میکنم"
به ماشینهای پارکشده در پارکینگ میاندیشم،
وقتی خودم را مرده تصور میکنم.
به ماهیتابهها میاندیشم،
وقتی خودم را مرده تصور میکنم.
به کسی میاندیشم که با تو میخوابد،
وقتی من نیستم.
وقتی خودم را مرده تصور میکنم،
نفسم بند میآید.
وقتی خودم را مرده تصور میکنم،
به تمام کسانی میاندیشم که در انتظار مرگند.
وقتی خودم را مرده تصور میکنم،
دیگر قادر نیستم آب بنوشم.
وقتی خودم را مرده تصور میکنم،
هوا سفید میشود،
سوسکهای آشپزخانه به تکاپو میافتند،
و کسی باید شورتهای تمیز و کثیفم را
دور بریزد.
چارلز بوکوفسکی - شاعر آلمانی-آمریکایی
برگردان: مهیار مظلومی
"When I think of myself dead"
I think of automobiles parked in a parking lot
when I think of myself dead
I think of frying pans
when I think of myself dead
I think of somebody making love to you
when I'm not around
when I think of myself dead
I have trouble breathing
when I think of myself dead
I think of all the people waiting to die
when I think of myself dead
I think I won't be able to drink water anymore
when I think of myself dead
the air goes white
the roaches in my kitchen
tremble
and somebody will have to throw
my clean and dirty underwear
away.
#Charles_Bukowski
#چارلز_بوکفسکی
#مهیار_مظلومی
"وقتی خودم را مرده تصور میکنم"
به ماشینهای پارکشده در پارکینگ میاندیشم،
وقتی خودم را مرده تصور میکنم.
به ماهیتابهها میاندیشم،
وقتی خودم را مرده تصور میکنم.
به کسی میاندیشم که با تو میخوابد،
وقتی من نیستم.
وقتی خودم را مرده تصور میکنم،
نفسم بند میآید.
وقتی خودم را مرده تصور میکنم،
به تمام کسانی میاندیشم که در انتظار مرگند.
وقتی خودم را مرده تصور میکنم،
دیگر قادر نیستم آب بنوشم.
وقتی خودم را مرده تصور میکنم،
هوا سفید میشود،
سوسکهای آشپزخانه به تکاپو میافتند،
و کسی باید شورتهای تمیز و کثیفم را
دور بریزد.
چارلز بوکوفسکی - شاعر آلمانی-آمریکایی
برگردان: مهیار مظلومی
"When I think of myself dead"
I think of automobiles parked in a parking lot
when I think of myself dead
I think of frying pans
when I think of myself dead
I think of somebody making love to you
when I'm not around
when I think of myself dead
I have trouble breathing
when I think of myself dead
I think of all the people waiting to die
when I think of myself dead
I think I won't be able to drink water anymore
when I think of myself dead
the air goes white
the roaches in my kitchen
tremble
and somebody will have to throw
my clean and dirty underwear
away.
#Charles_Bukowski
#چارلز_بوکفسکی
#مهیار_مظلومی