عاشقانه های فاطیما
817 subscribers
21.2K photos
6.5K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima


از دیدار تو بازمی‌گردم
با دست‌هایی که در دست‌هایم جا مانده‌اند
و حرف‌هایی که در دهانم...

از دیدار تو بازمی‌گردم
با چشم‌هایی،
که راه خانه را بازنمی‌شناسند

کسی در رگ‌هایم راه می‌رود
کسی در قلبم می‌ایستد
و در جیب‌هایم دستی‌ست
که بوی ِ عشق می‌دهد...

در آیینه نگاه می‌کنم
تو را می‌بینم


#مریم_ملک_دار
@asheghanehaye_fatima


به تو فکر میکنم
زخم هایم ستاره می شوند
نیمه شبی هستم
در رویای وصل روز
ستاره باران
ولی دلتنگ
ولی دلگیر


#مهلا_تیموریان
@asheghanehaye_fatima


ﻣﯽ ﺑﻮﺳﻢ
ﻭ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﻡ ﮐﻨﺎﺭ
ﺗﻤﺎﻡ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺭﺍ،
ﺩﺳﺘﻬﺎﯾﺖ ﺭﺍ،
ﻋﺎﺷﻘﯽ ﺍﺕ ﺭﺍ،
ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ...

ﻋﺎﺩﺕ ﺍﺣﻤﻘﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺳﺖ
ﭼﺴﺒﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﺭﻣﺸﺎﻥ !


#ﻣﻬﺪﯾﻪ_ﻟﻄﯿﻔﯽ
@asheghanehaye_fatima


ای همیشه خوب!
ای همیشه آشنا!

هر طرف که میکنم نگاه
تا همه کرانه های دور؛

عطر و خنده و ترانه می کند شنا
در میان بازوان تو!

ماهی همیشه تشنه ام
ای زلال تابناک!

یک نفس اگر مرا به حال خود رها کنی
ماهی تو جان سپرده روی خاک. . .

#فریدون_مشیری.
@asheghanehaye_fatima
 

دست از طلب ندارم تا کام من برآید

یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید

بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر

کز آتش درونم دود از کفن برآید

بنمای رخ که خلقی واله شوند و حیران

بگشای لب که فریاد از مرد و زن برآید

جان بر لب است و حسرت در دل که از لبانش

نگرفته هیچ کامی جان از بدن برآید

از حسرت دهانش آمد به تنگ جانم

خود کام تنگدستان کی زان دهن برآید

گویند ذکر خیرش در خیل عشقبازان

هر جا که نام حافظ در انجمن برآید


#حضرت_حافظ
تــو
گناهـــی
ساده هســتی ؛
وَ من ، معصومانه به تو مرتكبم...!

#مینا_آقازاده

@asheghanehaye_fatima
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
@asheghanehaye_fatima


نفسی مشترک
بر چهره ی اسماعیل های جوان دمیده است
‌و پیش از آنکه قوچ برسد
ابراهیم تیغ را کشیده است
و شاعری که معنای این شهادت را نداند
مرده به دنیا آمده است
اسماعیل ، دیگر
و دیگر
و دیگر
سر بر روی سنگ بگذار
نترس!
قوچ عصر نو از ناکجای ناآگاه عطا می شود.

#رضا_براهنی
.
#شرح_نقاشی

قربانی کردن اسماعیل توسط ابراهیم
منتسب شده به #لئوناردو_داوینچی
موزه :
#آرمیتاژ_سن_پترزبورگ

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima

«در سینه ات»


ایستاده ای
و در صحنه ی جرم
دنبال کلمه ای می گردی
که سینه ی تو را زخمی کرده

آمبولانس
پستچی بیمارستان است
و دکتر
در اتاق عمل نامه ها را باز می کند

در سینه ات چیزی نداری جز چند سطر اکسیژن
جز خالکوبی تصویر زنی که بارها در تو افتاده
در سینه ات
پوستری از تصویر چند مشت
چند جای کوفتگی

مردن
آنقدرها هم ساده نیست
نترس
من مراقب تو ام
من مراقب تو ام
این را
دکتر با لبخند می گوید
و تو به طراحی فکر می کنی
که همیشه اطمینان می دهد
عروسک هایش در هیچ زلزله ای نمی میرند.

#محسن_بیدوازی
کتاب:بیدارخوابی
نشر:مایا
@asheghanehaye_fatima


هر كس جوری با خودش قهر ميكند

يكی غذا نميخورد
يكی اخمو و عبوس ميشود

كسی شايد لباسْ تازه هايش را نپوشد
يكي ديگر مسواك و شانه نزند
يا حتی يكی ممكن است از خانه بيرون نرود

همه ی اينها را ميتوان فراموش كرد و به بهانه ای دوباره آغاز كرد

اما مويی كه كوتاه ميشود، هرگز شبيه سابقش نميشود!

#عرفان_پاکزاد
@asheghanehaye_fatima


به من بگو، بگو،
چگونه بشنوم صدای ریزش هزار برگ را ز شاخه ها؟
به من بگو، بگو،
چگونه بشنوم صدای بارش ستاره را ز ابرها؟
من از درخت زاده ام
تو ای که گفتنت وزیدن نسیم هاست بر درختها
به من بگو، بگو،
درخت را که زاده است؟
مرا ستاره زاده است
تو ای که گفتنت چو جویبارهاست، جویبارهای سرد
به من بگو، بگو،
ستاره را که زاده است؟
ستاره را، درخت را تو زاده ای
تو ای که گفتنت پریدن پرنده هاست
به من بگو، بگو،
تو را که زاده است؟

#رضا_براهنی
@asheghanehaye_fatima
...
باورت نمی شود
دوستت دارم
نام تمام شعرهایی ست
که جمله هایش را با دهان خودم بسته ام
باورت نمی شود
باهمین انگشتان ظریف
که بارها برای تو نوشته ام
چه مشت ها که به دیوار اتاقم نکوبیده باشم
آن قدر که حساب عاشقانه هایم
از انگشت هایم در رفته است
و سطر
سطر شعرهای من
گام های بلند مردی ست
که واژه های غرورم را لگد کرده است

خواننده ی عزیز
بااحتیاط کتاب مرا ورق بزن
تمام عاشقانه هایم درد می کنند

#منیره_حسینی
ازمجموعه ی بی حواس ترین زن دنیا
@asheghanehaye_fatima


از دور تو را دوست دارم
از دور...
بی آنکه عطر تو را حس کنم
بی آنکه در آغوشت بگیرم
بی آنکه صورتت را لمس کنم
تنها
دوست ات دارم.


#جمال_ثریا
🔆🔆🔆🔆🔆🔆
🔆

‌عاشقی هنرِ بزرگیه ، شبیه مرغ دریایی که به قدری عاشقِ پرواز و آسمونه که طوفان هم نمی‌تونه از پر کشیدن بندازش و اون‌قدر ادامه میده که به آسمون بفهمونه چقدر دوسش داره ،

یا به خودش ثابت کنه یه مرغِ دریاست و تو اوج مردن براش افتخاره و سقوط به دریای زیرِ بال‌هاش رو هرگز قبول نمی‌کنه ،

اصلا شاید سقوط کنه و دوباره از آب بزنه بیرون و بره تو دلِ آسمونا ، ولی انگار حاضره بمیره و از عشقش که آسمون و پروازه دست نکشه و موجودی که عاشقه حسابش از دیگرون جداست

حتا نفسش رو هم با رویاهاش می‌کِشه و خیال رو جوری می‌بافه که از هر جهنمی می‌تونه بهشت بسازه

هرصبح که پرده‌های خونه رو کنار می‌زنم تو دلم با نوری حرف می‌زنم که قراره به زندگیمون یک‌روزِ کامل بتابه و شبی رو برامون بسازه که شاید آخرین شب زندگیمون باشه ،

صدای گنجشکا که میاد آرزو می‌کنم شاید امروز یکیشون تو لونه‌ای که چندین ماهه براشون به دیوار بالکن زدیم نشسته باشه ،

یا شاید گلدون شمعدونیمون تو بالکن سرحال‌تر شده باشه و شاید امروز روز خوبی باشه ،

یا شاید امروز بیشتر بوسیدمش و شاید صدای خنده‌هاش بیشتر از دیروز تو خونه پیچید و شاید امروز بیشتر نگاهم کرد

شایدهایی که هر روز با پرنده‌های سفید روی شومینه در میون میذارم و بی‌توقع به جوابشون گرد و خاک رو از رو تنشون پاک می‌کنم

کفش‌های تو رو تو جاکفشی می‌ذارم و همون‌لحظه خدارو شکر می‌کنم که صدای نفس‌هات از اتاق‌ میاد و تو نزدیکی به دستام که هروقت احساس کردم تمام رویاهام خیال بوده و هیچ نوری صدای منو نمی‌شنوه که مهربون باشه و هیچ گنجشکی تو لونه‌ی بالکن ما خونه نمی‌کنه ،

وقتی چشمام داغ میشه و دلم تندتند می‌زنه و احساس تنهایی به گلوم چنگ می‌زنه ،

باید بهت حرفی بزنم ،

بیام کنارت و حتا اگه خواب باشی با یه دلهره‌ی بچه‌گونه بدون این‌که دستم بهت بخوره با یه حسرتِ بزرگ که دوست دارم بغلت کنم ،

به پلکای بستت نگاه کنم و بگم خیلی دوست دارمت و گوله‌های اشک برسه به گونه‌هام !

واقعا بعد از این‌همه سال زندگی ، نفهمیدم که دو قطره اشک چقدر سنگینه که وقتی می‌چکه ،

تا این حد سبک می‌شم ، یا شاید همین دو قطره تمامِ خیال‌های خوبیه که هرگز واقعی نشده و تمام احساسیه که شاید بهشون بی‌توجهی شده و فقط مرغای دریایی بودن که به عاشقِ آسمون بودن معروف شدن و ،

کسی ندید یه زن تا چه حد می‌تونه عاشقِ خونه و زندگیش باشه و عاشقِ دستای همسرش وقتی بی‌هوا دور کمرش حلقه میشه و ،

یه جفت نگاهِ مردونه‌ش که داد می‌زنه وجودِ زنش رو تو خونه دوست داره و دوستت دارمی که تمام خونه رو بغل کرده

#مرجان_پورشریفی



@asheghanehaye_fatima

🔆
🔆🔆🔆🔆🔆🔆
@asheghanehaye_fatima



ترکم کنید! خط خطی ام ، نیمه کاره ام
طردم کنید! تا بتوانم خطا کنم
احساس میکنم که به آخر رسیده ام
وقتش رسیده هرچه ندارم رها کنم!

باید به مرگ فکر کنم یا نبودنت
از من گذشتنت...نه!ولی با که بودنت...
یا از دهان یک زن دیگر سرودنت...
دیگر بعید نیست اگر خون به پا کنم!

#اهورا_فروزان
دنیای پس از مرگ را چگونه باور کنم

وقتی ذهنم را بوی تنت مومیایی کرده است!

#عرفان_پاکزاد


@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima


من هیچ وقت از تو دور نبوده ام

انقدر نزدیک بوده ام

که هوای یک سرزمین را با تو

نفس کشیده ایم

بر خاکی مشترک باتو قدم گذاشته ام

و شاید خیلی شبها

از پشت قاب پنجره

همان ستاره ای را که تو

به پسرت نشان داده ای

من برای دخترم نقاشی کرده ام

#راحیل_نیکفر
@asheghanehaye_fatima


چسبيده‌ام به تو
بسانِ انسان
به گناهَش
هرگز
ترکت نمي‌کنم...


#مرام_المصري
@asheghanehaye_fatima


نه آن جا به ما خوش گذشت
نه این جا
اسم دربه دری ها را سفر گذاشته اند
با چمدانی
سنگین از آرزوها
در آوارگی ها پیر می شویم!
از غربتی
به غربتی دیگر رفتن سفر نیست
حرکت ناگزیر باد است
از شهری به شهری دیگر

#رسول_یونان
@asheghanehaye_fatima
🔻

کمی گردگیری کنیم ...
تو دستی
به صورت آسمان بکش
من دردهایت را پاک می کنم
" آبــــی "
اتفاق قشنگی است ...
وقتی که پیراهن تو
و آسمان دست به یکی می کنند.

#حمیدجدیدی