این طرز تفکر ـ که هیچچیز آسانتر از عشق ورزیدن نیست ـ گرچه هر روز شواهد بیشماری خلاف آن را اثبات میکند، همچنان بین مردم رایج است. هیچ فعالیتی، هیچ کار مهمی وجود ندارد که مانند عشق با چنین امیدها و آرزوهای فراوان شروع شود و بدینسان همواره به شکست بیانجامد. اگر این وضع در کارهای دیگر پیش میآمد، مردم مشتاقانه به دنبال دلایل شکست میرفتند و راه ترمیم آنرا درمییافتند ـ یا اینکه به کلی از آن صرفنظر میکردند. از آنجا که رفتن راه دوم در مورد عشق غیرممکن است، پس برای غلبه بر شکست تنها یک راه باقی میماند و آن مطالعه دقیق علت شکست و دریافتن معنی واقعی عشق است.
اولین قدم این است که بدانیم عشق یک هنر است، همانطور که زیستن هم یک هنر است. اگر ما بخواهیم یاد بگیریم که چگونه میتوان عشق ورزید، باید همان راهی را انتخاب کنیم که برای آموختن هر هنر دیگر چون موسیقی، نقاشی، نجاری، یا هنر طبابت، یا مهندسی، بدان نیازمنیدم.
مراحل لازم برای فراگرفتن یک هنر چیست؟
برای آموختن هر هنر معمولا باید دو مرحله را پیمود: اول تسلط بر جنبهی نظری؛ و دوم، تسلط بر جنبهی عملی آن. اگر من بخواهم هنر پزشکی را بیاموزم، باید اول بدن انسان و بیماریهای گوناگون را بشناسم: اما پس از آنکه همهی معلومات نظری را کسب کردم، هنوز به هیچوجه شایستگی پزشکی ندارم. تنها پس از تجربهی زیاد ممکن است در این کار مسلط شوم. یعنی وقتی که نتیجهی معلومات نظری من با آنچه از راه تجربه به دست آوردهام، با هم یکی شوند و بیامیزند، در من بصیرت، که اساس تسلط بر هر هنری است، به وجود میآید. ولی غیر از یادگیری نظری و عملی، عامل سومی نیز برای تسلط بر هر هنری لازم است ـ تسلط بر هنر مورد نظر باید هدف غائی شخص باشد، یعنی در جهان چیزی نباید در نظر او مهمتر از هنر جلوه کند. این در مورد موسیقی و طب و نجاری و عشق صدق میکند. در اینجا شاید بتوان جواب این سوال را پیدا کرد که چرا همهی مردم زمان ما، به رغم شکستهای آشکارشان، به ندرت برای آموختن هنر کوشش میکنند، وبه رغم اشتیاق عمیق و بی پایان که به عشق دارند، تقریبا همهی چیزهای دیگر ـ موفقیت، مقام، پول و قدرت را مهمتر از عشق میشمارند و تقریبا همهی نیروی آنان صرف این میشود که راه رسیدن به این هدفها را بیاموزند و هرگز ذرهای از آن را برای آموختن هنر عشق ورزیدن به کار نمیبرند.
آیا میتوان تصور کرد که فقط چیزهایی که ما را به پول و مقام میرسانند، ارزش آموختن دارند، و عشق، که «فقط» برای روح مفید است و به مفهوم امروزی سودی عایدمان نمیکند، فقط یک امر تفننی است که ما حق نداریم نیروی چندانی بدان تخصیص دهیم؟ به هر صورت که باشد، ما هنر عشق ورزیدن را از دو دیدگاه مورد بررسی قرار میدهیم: اول به بحث در بارهی « جنبهی نظری» عشق که قسمت اعظم کتاب را تشکیل میدهد، میپردازیم و بعد از «جنبهی» عملی عشق، مانند هر رشتهی دیگر، کمتر میتوان «گفتگو» کرد.
هنر عشق ورزیدن
#اریک_فروم
ترجمه:پوری سلطانی
@asheghanehaye_fatima
اولین قدم این است که بدانیم عشق یک هنر است، همانطور که زیستن هم یک هنر است. اگر ما بخواهیم یاد بگیریم که چگونه میتوان عشق ورزید، باید همان راهی را انتخاب کنیم که برای آموختن هر هنر دیگر چون موسیقی، نقاشی، نجاری، یا هنر طبابت، یا مهندسی، بدان نیازمنیدم.
مراحل لازم برای فراگرفتن یک هنر چیست؟
برای آموختن هر هنر معمولا باید دو مرحله را پیمود: اول تسلط بر جنبهی نظری؛ و دوم، تسلط بر جنبهی عملی آن. اگر من بخواهم هنر پزشکی را بیاموزم، باید اول بدن انسان و بیماریهای گوناگون را بشناسم: اما پس از آنکه همهی معلومات نظری را کسب کردم، هنوز به هیچوجه شایستگی پزشکی ندارم. تنها پس از تجربهی زیاد ممکن است در این کار مسلط شوم. یعنی وقتی که نتیجهی معلومات نظری من با آنچه از راه تجربه به دست آوردهام، با هم یکی شوند و بیامیزند، در من بصیرت، که اساس تسلط بر هر هنری است، به وجود میآید. ولی غیر از یادگیری نظری و عملی، عامل سومی نیز برای تسلط بر هر هنری لازم است ـ تسلط بر هنر مورد نظر باید هدف غائی شخص باشد، یعنی در جهان چیزی نباید در نظر او مهمتر از هنر جلوه کند. این در مورد موسیقی و طب و نجاری و عشق صدق میکند. در اینجا شاید بتوان جواب این سوال را پیدا کرد که چرا همهی مردم زمان ما، به رغم شکستهای آشکارشان، به ندرت برای آموختن هنر کوشش میکنند، وبه رغم اشتیاق عمیق و بی پایان که به عشق دارند، تقریبا همهی چیزهای دیگر ـ موفقیت، مقام، پول و قدرت را مهمتر از عشق میشمارند و تقریبا همهی نیروی آنان صرف این میشود که راه رسیدن به این هدفها را بیاموزند و هرگز ذرهای از آن را برای آموختن هنر عشق ورزیدن به کار نمیبرند.
آیا میتوان تصور کرد که فقط چیزهایی که ما را به پول و مقام میرسانند، ارزش آموختن دارند، و عشق، که «فقط» برای روح مفید است و به مفهوم امروزی سودی عایدمان نمیکند، فقط یک امر تفننی است که ما حق نداریم نیروی چندانی بدان تخصیص دهیم؟ به هر صورت که باشد، ما هنر عشق ورزیدن را از دو دیدگاه مورد بررسی قرار میدهیم: اول به بحث در بارهی « جنبهی نظری» عشق که قسمت اعظم کتاب را تشکیل میدهد، میپردازیم و بعد از «جنبهی» عملی عشق، مانند هر رشتهی دیگر، کمتر میتوان «گفتگو» کرد.
هنر عشق ورزیدن
#اریک_فروم
ترجمه:پوری سلطانی
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
اگر جزء سوم عشق، یعنی احترام وجود نداشته باشد، احساس مسئولیت به آسانی به سلطهجویی و میل به تملک دیگری سقوط میکند. منظور از احترام ترس و وحشت نیست؛ بلکه توانایی درک طرف، آنچنان که وی هست، و آگاهی از فردیت بیهمتای اوست. احترام یعنی علاقه به این مطلب که دیگری، آنطور که هست، باید رشد کند و شکوفا شود. بدینترتیب، در آنجا که احترام هست، استثمار وجود ندارد. من میخواهم معشوقم برای خودش و در راه خودش پرورش بیابد و شکوفا شود، نه برای پاسداری من. اگر من شخص دیگری را دوست دارم، با او آنچنان که هست، نه مانند چیزی برای استفاده خودم یا آنچه احتیاجات من طلب میکند احساس وحدت میکنم. واضح است که احترام آنگاه میسر است که من به استقلال رسیده باشم؛ یعنی آنگاه که بتوانم روی پای خود بایستم و بیمددِ عصا راه بروم، آنگاه که مجبور نباشم دیگران را تحت تسلط خود در بیاورم یا استثمارشان کنم. احترام تنها بر پایهی آزادی بنا میشود: به مصداق یک سرود فرانسوی، «عشق فرزند آزادی است.» نه ازآنِ سلطهجویی.
رعایت احترام دیگری بدون شناختن او میسر نیست، اگر دلسوزی و احساس مسئولیت را دانش رهمنون نباشد هر دوی آنها کور خواهند بود، دانش نیز اگر به وسیلهی علاقه برانگیخته نشود خالی و میان تهی است. دانش درجات بسیار دارد، دانشی که زاده عشق است، سطحی نیست، بلکه تا عمق وجود رسوخ میکند. چنین دانشی فقط وقتی میسر است که من بتوانم بر علاقهی به خودم فایق آیم و دیگری را، چنانکه هست ببینم. مثلا، من ممکن است بدانم که فلان کس تندخو است، گرچه این را آشکارا نشان نداده باشد، ولی ممکن است او را باز هم عمیقتر از این بشناسم در این صورت میفهمم که او مضطرب و نگران است، احساس تنهایی میکند، یا احساس گناه میکند. بدینترتیب درمیابم که اوقات تلخی و عصبانیت او معلول چیزی عمیقتر است. در نتیجه او را فردی نگران و ناراحت میبینم، یعنی انسانی که رنج میکشد، نه آدمی که بدخو و عصبانی است.
هنر عشق ورزیدن
#اریک_فروم
ترجمه:پوری سلطانی
•••
هر آنچه را که به سختی
در دستهایت نگاه داشتهای
هر آنچه را که به سختی
به آن عشق میورزی
هر آنچه را که اکنون به سختی
از آن توست
رها کن ای مونس من
تا به راستی از آن تو باشد...
#یانیس_ریتسوس
•••
پس از سفرهای بسیار و
عبور از فراز و فرود امواج این دریای توفانخیز
بر آنم که در کنار تو لنگر افکنم
بادبان برچینم
پارو وانهم
سکان رها کنم
به خلوت لنگرگاهت در آیم
و در کنارت پهلو بگیرم
آغوشت را بازیابم
استواری امن زمین را زیر پای خویش…
پنجه درافکندهایم با دستهایمان
به جای رهاشدن
سنگین سنگین بر دوش میکشیم
بار دیگران را
به جای همراهی کردنشان!
عشق ما نیازمند رهاییست نه تصاحب
در راه خویش ایثار باید نه انجام وظیفه…
#مارگوت_بیکل
ترجمه:محمد زرینبال؛ #احمد_شاملو
عشق در وهلهی نخست بستگی به یک شخص خاص نیست، بلکه بیشتر نوعی رویه و جهتگیری منشی آدمی است که او را به تمامی جهان، نه به یک «معشوق» خاص، میپیوندد. اگر انسان فقط یکی ار دوست بدارد و نسبت به دیگران بیاعتنا باشد، پیوند او عشق نیست، بلکه یک نوع بستگی تعاونی یا خودخواهی گسترش یافته است. با وجود این اکثر مردم فکر میکنند علت عشق وجود معشوق است. نه استعداد درونی. در حقیقت، آنان فکر میکنند که چون هیچ کسِ دیگری را جز معشوق دوست ندارند، این خود دلیلی بر شدت عشقشان است. این همان اشتباهی است که قبلا به آن اشاره کردیم. چون مردم نمیتوانند درک کنند که عشق نوعی فعالیت و نوعی توانایی روح است، خیال میکنند تنها چیز لازم پیدا کردن یک معشوق مناسب است و از آن پس همهچی به خودی خود ادامه خواهد یافت. این درست مثل آدمی است که میخواهد نقاشی کند، ولی به جای اینکه هنر و فن آن را یاد بگیرد، میگوید منتظر موضوع مناسبی برای نقاشی هستم و ادعا میکند که اگر موضوع را بیابد زیباترین نقاشیها را خواهد کرد. اگر آدم واقعا و صمیمانه کسی را دوست داشته باشد، حتما همهی مردم، دنیا و زندگی را دوست میدارد. اگر من بتوانم به کسی بگویم « تو را دوست دارم» باید توانایی این را هم داشته باشم که بگویم « من در وجود تو همهکس را دوست دارم، با تو همهی دنیا را دوست دارم، در تو حتی خودم را دوست دارم.»
از گفتن اینکه عشق نوعی جهتگیری است که هدفش همهی مردم است،نه یک نفر نباید چنین نتیجه گرفت که بین انواع مختلف عشق که تابع معشوقهای مختلفاند، تفاوتی وجود ندارد.
هنر عشق ورزیدن
#اریک_فروم
ترجمه:پوری سلطانی
•••
میان انسانهایم و انسانها را دوست دارم
عمل را دوست دارم
اندیشه را دوست دارم
نبردم را دوست دارم
در نبردم موجودی انسانیئی تو
تو را دوست دارم...
#ناظم_حکمت
@asheghanehaye_fatima
از گفتن اینکه عشق نوعی جهتگیری است که هدفش همهی مردم است،نه یک نفر نباید چنین نتیجه گرفت که بین انواع مختلف عشق که تابع معشوقهای مختلفاند، تفاوتی وجود ندارد.
هنر عشق ورزیدن
#اریک_فروم
ترجمه:پوری سلطانی
•••
میان انسانهایم و انسانها را دوست دارم
عمل را دوست دارم
اندیشه را دوست دارم
نبردم را دوست دارم
در نبردم موجودی انسانیئی تو
تو را دوست دارم...
#ناظم_حکمت
@asheghanehaye_fatima
📎
اگر جرات داشته باشیم
این قانون را بپذیریم که دنیا بیثبات است
و هیچچیز پایدار نیست ،به آرامش بزرگی میرسیم.
تمام تلاش ما برای آنکه قرار و ثبات را در
این دنیا حفظ کنیم محکوم به شکست است.
ما برای آنکه «قرار» را حفظ کنیم،بیقرار میشویم.
هر گاه سعی میکنیم پدیدهای را همانطوری که
هست حفظ کنیم، دچار اضطراب و رنج فراوان
برای حفظ قرار آن پدیده میشویم.
بیقراری آدمها عمدتا نتیجهی این است
که به دنبال قرار میگردند.
#اریک_فروم
@asheghanehaye_fatima
اگر جرات داشته باشیم
این قانون را بپذیریم که دنیا بیثبات است
و هیچچیز پایدار نیست ،به آرامش بزرگی میرسیم.
تمام تلاش ما برای آنکه قرار و ثبات را در
این دنیا حفظ کنیم محکوم به شکست است.
ما برای آنکه «قرار» را حفظ کنیم،بیقرار میشویم.
هر گاه سعی میکنیم پدیدهای را همانطوری که
هست حفظ کنیم، دچار اضطراب و رنج فراوان
برای حفظ قرار آن پدیده میشویم.
بیقراری آدمها عمدتا نتیجهی این است
که به دنبال قرار میگردند.
#اریک_فروم
@asheghanehaye_fatima
کسانی که در عشق ورزی
نابلد هستند
عشق را افسرده میکنند
و دل را پژمرده
عشق ، عاشقِ حاذق میطلبد
نه کاسبِ جاهل
#اریک_فروم
@asheghanehaye_fatima
نابلد هستند
عشق را افسرده میکنند
و دل را پژمرده
عشق ، عاشقِ حاذق میطلبد
نه کاسبِ جاهل
#اریک_فروم
@asheghanehaye_fatima
بسیاری افراد ازدواج میکنند تا همسرانشان را جایگزین مادرشان کنند و فرد قدرتمند دیگری را به جای الگوی مادر بنشانند ...
همین شیوه است که به سیاست اجازه میدهد در این دنیا کاربرد داشته باشد. چون مردم بهدنبال قدرتی میگردند ک به آن تکیه کنند. آنها به جای آنکه سعی کنند استقلال خود را به دست بیاورند و روی پای خود بایستند فقط تلاش میکنند کس یا کسانی را که به آنها تکیه میکنند تغییر دهند. موضوع وابستگی مسئله بسیار بزرگیست که فقط در نظریه فروید وجود ندارد.
#اریک_فروم
@asheghanehaye_fatima
همین شیوه است که به سیاست اجازه میدهد در این دنیا کاربرد داشته باشد. چون مردم بهدنبال قدرتی میگردند ک به آن تکیه کنند. آنها به جای آنکه سعی کنند استقلال خود را به دست بیاورند و روی پای خود بایستند فقط تلاش میکنند کس یا کسانی را که به آنها تکیه میکنند تغییر دهند. موضوع وابستگی مسئله بسیار بزرگیست که فقط در نظریه فروید وجود ندارد.
#اریک_فروم
@asheghanehaye_fatima
مشکل بسیاری از مردم در وهله نخست این است که دوستشان بدارند،
نه اینکه خود دوست بدارند!
#اریک_فروم
@asheghanehaye_fatima
نه اینکه خود دوست بدارند!
#اریک_فروم
@asheghanehaye_fatima
هرچه مسیر حرکت به سوی زندگی بیشتر سد شود، مسیر حرکت به سوی ویرانی قدرت می گیرد؛ هرچه زندگی بیشتر تحقق یابد، قدرت تخریب گری کم می شود. تخریب گری، نتیجه ی زندگی نزیسته است.
#اریک_فروم
از کتاب" گریز از آزادی"
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
#اریک_فروم
از کتاب" گریز از آزادی"
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
درودهایم بر تو که بهترینی
نسیم فروردینی مهرت شکوفه ی واژگانم را و سبزینه ی دل و جانم را می نوازد و جویبار خوشگوار زیستن را به بهارکده ی گلنوش ترانه های دلبرانه فرا میخواند...
سپاسگزارم که آیین دیرین ات مهربانیست...
درس امروز
نه تنها پزشکی، مهندسی و نقاشی هنر است بلکه زیستن نیز خود هنری است و در حقیقت مهمترین و در عین حال مشکلترین و پیچیدهترین هنری است که انسان تجربه میکند. هدف این هنر، انجام کار بهخصوصی نیست بلکه هدف آن زندگیِ شایانِ تحسین و پرورش استعدادهای ذاتی است. در پهنهٔ هنرِ زیستن، انسان هم هنرمند است و هم محصول هنر، هم پیکرتراش است و هم سنگ مرمر، هم پزشک است و هم بیمار.
#اریک_فروم
@asheghanehaye_fatima
#صبح
نسیم فروردینی مهرت شکوفه ی واژگانم را و سبزینه ی دل و جانم را می نوازد و جویبار خوشگوار زیستن را به بهارکده ی گلنوش ترانه های دلبرانه فرا میخواند...
سپاسگزارم که آیین دیرین ات مهربانیست...
درس امروز
نه تنها پزشکی، مهندسی و نقاشی هنر است بلکه زیستن نیز خود هنری است و در حقیقت مهمترین و در عین حال مشکلترین و پیچیدهترین هنری است که انسان تجربه میکند. هدف این هنر، انجام کار بهخصوصی نیست بلکه هدف آن زندگیِ شایانِ تحسین و پرورش استعدادهای ذاتی است. در پهنهٔ هنرِ زیستن، انسان هم هنرمند است و هم محصول هنر، هم پیکرتراش است و هم سنگ مرمر، هم پزشک است و هم بیمار.
#اریک_فروم
@asheghanehaye_fatima
#صبح
✍اریک فروم تعریف بسیار جالبی از عشق دارد:
او عشق را ترکیبی از چهار عنصر میداند:
۱. توجه
۲. معرفت
۳. احترام
۴. مسئولیت
او میگوید هر جوشش علاقه و کشش و محبتی به طرف مقابل به معنای عشق ورزیدن نیست. بلکه این احساسات، بیشتر مواقع ناشی از تنهایی و کمبود برآورده شدن تمایلات جسمی است که منجر به ایجاد چنین کششی خواهند شد.
اما عاشقی از نگاه فروم ابتدا به معنای توجه به فرد مقابل است. اینکه به او بیشتر از دیگرانی در کنار ما هستند توجه کنیم. و البته در کنار آن، شامل احترام گذاشتن به فرد مورد توجه است.
ریشه لاتین احترام، از دیدن گرفته شده و در واقع احترام به این معناست که معشوق را همانطور که هست ببینیم و بپذیریم.
خواسته های او و تمایلاتش را در نظر بگیریم و سعی نکنیم او را به دلخواه خود محدود و منزوی کنیم و...
و اما مسئولیت به این معناست که در برابر او احساس مسئولیت کرده و کاری نکنیم که او و آینده او را به خطر بیندازیم.
همچنین در جهت مثبت کارهایی را انجام دهیم که منجر به شکل گیری بهترین آینده برای او شود.
#اریک_فروم
📒 #انسان_برای_خویشتن
@asheghanehaye_fatima
او عشق را ترکیبی از چهار عنصر میداند:
۱. توجه
۲. معرفت
۳. احترام
۴. مسئولیت
او میگوید هر جوشش علاقه و کشش و محبتی به طرف مقابل به معنای عشق ورزیدن نیست. بلکه این احساسات، بیشتر مواقع ناشی از تنهایی و کمبود برآورده شدن تمایلات جسمی است که منجر به ایجاد چنین کششی خواهند شد.
اما عاشقی از نگاه فروم ابتدا به معنای توجه به فرد مقابل است. اینکه به او بیشتر از دیگرانی در کنار ما هستند توجه کنیم. و البته در کنار آن، شامل احترام گذاشتن به فرد مورد توجه است.
ریشه لاتین احترام، از دیدن گرفته شده و در واقع احترام به این معناست که معشوق را همانطور که هست ببینیم و بپذیریم.
خواسته های او و تمایلاتش را در نظر بگیریم و سعی نکنیم او را به دلخواه خود محدود و منزوی کنیم و...
و اما مسئولیت به این معناست که در برابر او احساس مسئولیت کرده و کاری نکنیم که او و آینده او را به خطر بیندازیم.
همچنین در جهت مثبت کارهایی را انجام دهیم که منجر به شکل گیری بهترین آینده برای او شود.
#اریک_فروم
📒 #انسان_برای_خویشتن
@asheghanehaye_fatima
کسانی که در عشق ورزی نابلد هستند، عشق را افسرده میکنند و دل را پژمرده
عشق، عاشقِ حاذق میطلبد نه کاسبِ جاهل!
#اریک_فروم
@asheghanehaye_fatima
عشق، عاشقِ حاذق میطلبد نه کاسبِ جاهل!
#اریک_فروم
@asheghanehaye_fatima
زن و شوهر فقط در بستر یا وقتی که دریچههای تنفر و خشم خود را متقابلاً به روی هم باز میکنند ، به نظر یکدل میرسند.
ولی همه اینگونه نزدیکیها با گذشت زمان بیشتر و بیشتر کاهش مییابد. در نتیجه انسان هوس میکند به جستجوی عشقی دیگر یا شخصی تازه و بیگانهای تازه برود... باز این بیگانه تبدیل به «آشنا» میشود ، و باز تجربهی گرفتاری عشق شدید و شورانگیز است و باز کمکم از شدتش کاسته میشود و به تدریج در آرزوی یک تمنای جدید ، یک عشق تازهی دیگر، از بین میرود و همیشه با همان خیال واهی که عشق تازه با عشقهای قبلی فرق خواهد داشت، جنبههای فریبندهی شهوتهای جنسی این پندار را تقویت میکند.
#اریک_فروم
کتاب: هنر عشق ورزیدن
مترجم: پوری سلطانی
@asheghanehaye_fatima
ولی همه اینگونه نزدیکیها با گذشت زمان بیشتر و بیشتر کاهش مییابد. در نتیجه انسان هوس میکند به جستجوی عشقی دیگر یا شخصی تازه و بیگانهای تازه برود... باز این بیگانه تبدیل به «آشنا» میشود ، و باز تجربهی گرفتاری عشق شدید و شورانگیز است و باز کمکم از شدتش کاسته میشود و به تدریج در آرزوی یک تمنای جدید ، یک عشق تازهی دیگر، از بین میرود و همیشه با همان خیال واهی که عشق تازه با عشقهای قبلی فرق خواهد داشت، جنبههای فریبندهی شهوتهای جنسی این پندار را تقویت میکند.
#اریک_فروم
کتاب: هنر عشق ورزیدن
مترجم: پوری سلطانی
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
عشق مهم است اما مهارت در عشق ورزیدن مهمتر از خودِ عشق است. از مهارت در عشقورزیدن، عشق متولد میشود. اما اگر عشق در دام ناعاشق یا نابلدِ عشق به بند کشیده شود افسرده میشود
#اریک_فروم
÷÷÷÷÷÷☆
"عشق، عاشقِ حاذق میطلبد نه کاسبِ جاهل!"
عشق مهم است اما مهارت در عشق ورزیدن مهمتر از خودِ عشق است. از مهارت در عشقورزیدن، عشق متولد میشود. اما اگر عشق در دام ناعاشق یا نابلدِ عشق به بند کشیده شود افسرده میشود
#اریک_فروم
÷÷÷÷÷÷☆
"عشق، عاشقِ حاذق میطلبد نه کاسبِ جاهل!"
دوست داشتن یک شخص، فقط یک احساسِ قدرتمند نیست. احساس ممکن است بیاید و ممکن است برود.
دوست داشتن یک تصمیم است؛
یک قضاوت است؛ یک پیمان است.
📒 #هنر_عشق_ورزیدن
#اریک_فروم
@asheghanehaye_fatima
دوست داشتن یک تصمیم است؛
یک قضاوت است؛ یک پیمان است.
📒 #هنر_عشق_ورزیدن
#اریک_فروم
@asheghanehaye_fatima
دوست داشتن یک شخص، فقط یک احساسِ قدرتمند نیست. احساس ممکن است بیاید و ممکن است برود.
دوست داشتن یک تصمیم است؛
یک قضاوت است؛ یک پیمان است.
📒 #هنر_عشق_ورزیدن
#اریک_فروم
@asheghanehaye_fatima
دوست داشتن یک تصمیم است؛
یک قضاوت است؛ یک پیمان است.
📒 #هنر_عشق_ورزیدن
#اریک_فروم
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عشق مهم است،
اما مهارت در عشق ورزیدن مهمتر از خودِ عشق است.
کسانی که در عشق ورزی نابلد هستند،
عشق را افسرده میکنند و دل را پژمرده.
عشق، عاشقِ حاذق میطلبد،
نه کاسبِ جاهل.
#اریک_فروم
📕هنر عشق ورزیدن
@asheghanehaye_fatima
اما مهارت در عشق ورزیدن مهمتر از خودِ عشق است.
کسانی که در عشق ورزی نابلد هستند،
عشق را افسرده میکنند و دل را پژمرده.
عشق، عاشقِ حاذق میطلبد،
نه کاسبِ جاهل.
#اریک_فروم
📕هنر عشق ورزیدن
@asheghanehaye_fatima
.
بله ممکن است دیگران رفتار ما را نفهمند، اما چه باید کرد؟!
اگر دیگران انتظار داشته باشند که فقط کارهایی انجام دهیم که آنها بفهمند و تصمیم های بگیریم که آنها دلیلش را درک کنند، یعنی عملاً انتظار دارند آنگونه که آنها زندگی کرده اند زندگی کنیم!
بگذار بگویند غیرمنطقی هستیم یا ضد اجتماعی هستیم، اما به این می ارزد که خودمان باشیم.
تا زمانی که رفتار ما و تصمیم های ما به کسی آسیبی نمیزند ما توضیحی به کسی بدهکار نیستیم.
چقدر زندگی ها که با این توضیح خواستن ها و تلاشهای بیهوده برای قانع کردن دیگران بر باد رفته اند.
#اریک_فروم
@asheghanehaye_fatima
بله ممکن است دیگران رفتار ما را نفهمند، اما چه باید کرد؟!
اگر دیگران انتظار داشته باشند که فقط کارهایی انجام دهیم که آنها بفهمند و تصمیم های بگیریم که آنها دلیلش را درک کنند، یعنی عملاً انتظار دارند آنگونه که آنها زندگی کرده اند زندگی کنیم!
بگذار بگویند غیرمنطقی هستیم یا ضد اجتماعی هستیم، اما به این می ارزد که خودمان باشیم.
تا زمانی که رفتار ما و تصمیم های ما به کسی آسیبی نمیزند ما توضیحی به کسی بدهکار نیستیم.
چقدر زندگی ها که با این توضیح خواستن ها و تلاشهای بیهوده برای قانع کردن دیگران بر باد رفته اند.
#اریک_فروم
@asheghanehaye_fatima
.
بسیاری افراد ازدواج میکنند تا همسرانشان را جایگزین مادرشان کنند و فرد قدرتمند دیگری را به جای الگوی مادر بنشانند ...
همین شیوه است که به سیاست اجازه میدهد در این دنیا کاربرد داشته باشد. چون مردم بهدنبال قدرتی میگردند ک به آن تکیه کنند. آنها به جای آنکه سعی کنند استقلال خود را به دست بیاورند و روی پای خود بایستند فقط تلاش میکنند کس یا کسانی را که به آنها تکیه میکنند تغییر دهند. موضوع وابستگی مسئله بسیار بزرگیست که فقط در نظریه فروید وجود ندارد.
#اریک_فروم / هنر گوش دادن
ترجمه: پروین قائمی
@asheghanehaye_fatima
بسیاری افراد ازدواج میکنند تا همسرانشان را جایگزین مادرشان کنند و فرد قدرتمند دیگری را به جای الگوی مادر بنشانند ...
همین شیوه است که به سیاست اجازه میدهد در این دنیا کاربرد داشته باشد. چون مردم بهدنبال قدرتی میگردند ک به آن تکیه کنند. آنها به جای آنکه سعی کنند استقلال خود را به دست بیاورند و روی پای خود بایستند فقط تلاش میکنند کس یا کسانی را که به آنها تکیه میکنند تغییر دهند. موضوع وابستگی مسئله بسیار بزرگیست که فقط در نظریه فروید وجود ندارد.
#اریک_فروم / هنر گوش دادن
ترجمه: پروین قائمی
@asheghanehaye_fatima
.
اگر کسی به ما بگوید که عاشق گل است،
اما ببینیم که اغلب فراموش می کند به
گل هایش آب بدهد، عشق او را به گل
باور نمی کنیم .
عشق عبارتست از رغبت جدی به زندگی
و پرورش آنچه بدان مهر می ورزیم.
زمانی که رغبت جدی وجود نداشته باشد
عشقی هم در کار نیست.
📙 #هنر_عشق_ورزیدن
✍ #اریک_فروم
@asheghanehaye_fatima
اگر کسی به ما بگوید که عاشق گل است،
اما ببینیم که اغلب فراموش می کند به
گل هایش آب بدهد، عشق او را به گل
باور نمی کنیم .
عشق عبارتست از رغبت جدی به زندگی
و پرورش آنچه بدان مهر می ورزیم.
زمانی که رغبت جدی وجود نداشته باشد
عشقی هم در کار نیست.
📙 #هنر_عشق_ورزیدن
✍ #اریک_فروم
@asheghanehaye_fatima
اگر انسان انسان باشد و رابطه اش با جهان رابطه ای انسانی باشد، عشق با عشق و اعتماد با اعتماد مبادله
می شود.
اگر بخواهید از هنر لذت ببرید، باید از درک هنری برخوردار باشید!
اگر بخواهید بر دیگران تاثیر بگذارید باید بتوانید تاثیری برانگیزنده و مشوقانه بر دیگران داشته باشید!
#اریک_فروم
@asheghanehaye_fatima
می شود.
اگر بخواهید از هنر لذت ببرید، باید از درک هنری برخوردار باشید!
اگر بخواهید بر دیگران تاثیر بگذارید باید بتوانید تاثیری برانگیزنده و مشوقانه بر دیگران داشته باشید!
#اریک_فروم
@asheghanehaye_fatima