This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سكوت كنيد وقتی
زيباترين صداي دنيا مي آيد
سکوت لطفا!
صحبت از دست هاي اوست..
#نزار_قباني
@asheghanehaye_fatima
زيباترين صداي دنيا مي آيد
سکوت لطفا!
صحبت از دست هاي اوست..
#نزار_قباني
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
ترس تو مرا می کشد
ترس زنی که خود را سرگرم می کند
در پس پرده...
هیچ ایمان ندارم به عشقی که
شور انقلابی در آن نیست
این عشق دیوارها را فرو نمی ریزد
چون توفانی نمی آشوبد.
چقدر میخواستم عشق تو
مرا در کام می کشید...
چون توفانی مرا از ریشه در می آورد.
انتخاب با توست.
میان مرگ بر روی سینه من
یا بر دفتر های شعر من
راهی میانه نیست
بین
پردیس و دوزخ.
#نزار_قباني
ترس تو مرا می کشد
ترس زنی که خود را سرگرم می کند
در پس پرده...
هیچ ایمان ندارم به عشقی که
شور انقلابی در آن نیست
این عشق دیوارها را فرو نمی ریزد
چون توفانی نمی آشوبد.
چقدر میخواستم عشق تو
مرا در کام می کشید...
چون توفانی مرا از ریشه در می آورد.
انتخاب با توست.
میان مرگ بر روی سینه من
یا بر دفتر های شعر من
راهی میانه نیست
بین
پردیس و دوزخ.
#نزار_قباني
4_723784306719368482
<unknown>
قطعه «هل عندك شك؟»
شعر: #نزار_قباني
خواننده: #كاظم_الساهر
آهنگساز: #کاظم_الساهر
تقدیم به مونسم❤️❤️🌹
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
شعر: #نزار_قباني
خواننده: #كاظم_الساهر
آهنگساز: #کاظم_الساهر
تقدیم به مونسم❤️❤️🌹
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
مهربانی بهسان دایرههای آب در چشمانت حل میشود
زمان، مکان، کشتزارها، خانهها، دریاها و کشتیها
ذوب میشوند
چهرهام چونان گلدانى بر زمین میافتد
چهرهی شکستهام را میان دستانم میگیرم...
و آرزو میکنم زنی آن را بخرد..
اما خریداران ظروف قدیمی، به من خبر دادند که
زنان؛ چهرههای غمگین را نمیخرند..
#نزار_قباني
ترجمة: #محمد_حمادی
@asheghanehaye_fatima
زمان، مکان، کشتزارها، خانهها، دریاها و کشتیها
ذوب میشوند
چهرهام چونان گلدانى بر زمین میافتد
چهرهی شکستهام را میان دستانم میگیرم...
و آرزو میکنم زنی آن را بخرد..
اما خریداران ظروف قدیمی، به من خبر دادند که
زنان؛ چهرههای غمگین را نمیخرند..
#نزار_قباني
ترجمة: #محمد_حمادی
@asheghanehaye_fatima
قدرك أنتِ فهو أن تكوني حبيبتي
ولن تهربي من هذا القدر أبداً...
--------------------
سرنوشتِ تو آن است که محبوبِ من باشی
و هرگز از این سرنوشت گریزَت نخواهد بود...
#نزار_قباني
ترجمه: #اسماء_خواجه_زاده
@asheghanehaye_fatima
ولن تهربي من هذا القدر أبداً...
--------------------
سرنوشتِ تو آن است که محبوبِ من باشی
و هرگز از این سرنوشت گریزَت نخواهد بود...
#نزار_قباني
ترجمه: #اسماء_خواجه_زاده
@asheghanehaye_fatima
لن تجعلوا من شعبنا
شعبَ هنودٍ حُمر..
فنحنُ باقونَ هنا..
في هذه الأرضِ التي تلبسُ في معصمها
إسوارةً من زهر
فهذهِ بلادُنا..
فيها وُجدنا منذُ فجرِ العُمر
فيها لعبنا، وعشقنا، وكتبنا الشعر
مشرِّشونَ نحنُ في خُلجانها
مثلَ حشيشِ البحر..
مشرِّشونَ نحنُ في تاريخها
في خُبزها المرقوقِ، في زيتونِها
في قمحِها المُصفرّْ
مشرِّشونَ نحنُ في وجدانِها
باقونَ في آذارها
باقونَ في نيسانِها
باقونَ كالحفرِ على صُلبانِها
باقونَ في نبيّها الكريمِ، في قُرآنها..
وفي الوصايا العشر..
—-------------------------
از ملت ما
ملتی سرخپوست نخواهید ساخت!
ما اینجا ماندگاریم...
در این خاک که دستبندی از گل با اوست...
اینجا سرزمین ماست،
از سپیده دم عمر اینجا بودهایم،
اینجا بازی کردهایم...
عاشق شدهایم...
و شعر نوشتهایم...
ما ریشه داریم در آبراهش
چون گیاهان دریا،
ریشه داریم در تاریخش،
در نان نازکش،
در زیتونش،
در گندم زردگونش...
ریشه داریم در وجدانش،
ماندگاریم در آذار و نیسانش،
ماندگاریم چون نقش بر صلیبهایش،
ماندگاریم با پیامبر والایش،
در قرآنش
و ده فرمانش...
#نزار_قباني
ترجمه: #عبدالرضا_رضایینیا
#القدس_تستغيث
#انقذوا_القدس
@asheghanehaye_fatima
شعبَ هنودٍ حُمر..
فنحنُ باقونَ هنا..
في هذه الأرضِ التي تلبسُ في معصمها
إسوارةً من زهر
فهذهِ بلادُنا..
فيها وُجدنا منذُ فجرِ العُمر
فيها لعبنا، وعشقنا، وكتبنا الشعر
مشرِّشونَ نحنُ في خُلجانها
مثلَ حشيشِ البحر..
مشرِّشونَ نحنُ في تاريخها
في خُبزها المرقوقِ، في زيتونِها
في قمحِها المُصفرّْ
مشرِّشونَ نحنُ في وجدانِها
باقونَ في آذارها
باقونَ في نيسانِها
باقونَ كالحفرِ على صُلبانِها
باقونَ في نبيّها الكريمِ، في قُرآنها..
وفي الوصايا العشر..
—-------------------------
از ملت ما
ملتی سرخپوست نخواهید ساخت!
ما اینجا ماندگاریم...
در این خاک که دستبندی از گل با اوست...
اینجا سرزمین ماست،
از سپیده دم عمر اینجا بودهایم،
اینجا بازی کردهایم...
عاشق شدهایم...
و شعر نوشتهایم...
ما ریشه داریم در آبراهش
چون گیاهان دریا،
ریشه داریم در تاریخش،
در نان نازکش،
در زیتونش،
در گندم زردگونش...
ریشه داریم در وجدانش،
ماندگاریم در آذار و نیسانش،
ماندگاریم چون نقش بر صلیبهایش،
ماندگاریم با پیامبر والایش،
در قرآنش
و ده فرمانش...
#نزار_قباني
ترجمه: #عبدالرضا_رضایینیا
#القدس_تستغيث
#انقذوا_القدس
@asheghanehaye_fatima
الحَرْفُ يبدأُ من عَيْنَيْكِ رحْلتَهُ،
كلُّ اللُغاتِ بلا عينيكِ.. تَنْدثِرُ
حروف؛ سفر خود را از چشمانت آغاز میکنند
تمام زبانها بدون چشمان تو.. منقرض میشوند
#نزار_قباني
ترجمه: #محمد_حمادی
@asheghanehaye_fatima
كلُّ اللُغاتِ بلا عينيكِ.. تَنْدثِرُ
حروف؛ سفر خود را از چشمانت آغاز میکنند
تمام زبانها بدون چشمان تو.. منقرض میشوند
#نزار_قباني
ترجمه: #محمد_حمادی
@asheghanehaye_fatima
«ميلادي أنت
و قَبلك لا أتذكر اني كُنت...»
تولدِ من تویی
و پیش از تو
به یاد نمیآورم که وجود داشتم...
#نزار_قباني
ترجمه از اسماء خواجه زاده
@asheghanehaye_fatima
و قَبلك لا أتذكر اني كُنت...»
تولدِ من تویی
و پیش از تو
به یاد نمیآورم که وجود داشتم...
#نزار_قباني
ترجمه از اسماء خواجه زاده
@asheghanehaye_fatima
يتغيَّرُ _ حينَ أُحِبُّكِ _ شكلُ الكرة الأرضيَّهْ
تتلاقى طُرق العالم فوق يديْكِ وفوقَ يَدَيَّهْ
يتغيَّرُ ترتيبُ الأفلاكْ
تتكاثرُ في البحر الأسماكْ
ويسافرُ قَمَرٌ في دورتي الدَمَوِيَّهْ...
_ آنگاه که دوستت میدارم _ کرهی زمین شکل میبازد
جادههای جهان بر فراز دستان من و تو به یکدیگر میرسند
نظم افلاک دگرگون میشود
ماهیان در دریا افزون میگردند
و ماه در گردشِ خونِ من سفر میکند...
#نزار_قباني
ترجمه: #اسماء_خواجه_زاده
@asheghanehaye_fatima
تتلاقى طُرق العالم فوق يديْكِ وفوقَ يَدَيَّهْ
يتغيَّرُ ترتيبُ الأفلاكْ
تتكاثرُ في البحر الأسماكْ
ويسافرُ قَمَرٌ في دورتي الدَمَوِيَّهْ...
_ آنگاه که دوستت میدارم _ کرهی زمین شکل میبازد
جادههای جهان بر فراز دستان من و تو به یکدیگر میرسند
نظم افلاک دگرگون میشود
ماهیان در دریا افزون میگردند
و ماه در گردشِ خونِ من سفر میکند...
#نزار_قباني
ترجمه: #اسماء_خواجه_زاده
@asheghanehaye_fatima
كل المنافي لا تبدد وحشتي
ما دام منفاي الكبير بداخلي
----------------------
همهی تبعیدگاهها اندوهم را از بین نمیبرند..
مادامی که تبعیدگاه بزرگم درونِ من است..
#نزار_قباني
#فؤاد_راهی_مالکی
@asheghanehaye_fatima
ما دام منفاي الكبير بداخلي
----------------------
همهی تبعیدگاهها اندوهم را از بین نمیبرند..
مادامی که تبعیدگاه بزرگم درونِ من است..
#نزار_قباني
#فؤاد_راهی_مالکی
@asheghanehaye_fatima
وقتى سعى در نوشتن از عشق كردم
چه دردى را تاب آوردم
سنگينى تمامى دريا را
بر پشت خود احساس كردم
آن سنگينى كه تنها
غرق شدگان قرن ها
در اعماق احساسش مى كنند...
#نزار_قباني
@asheghanehaye_fatima
چه دردى را تاب آوردم
سنگينى تمامى دريا را
بر پشت خود احساس كردم
آن سنگينى كه تنها
غرق شدگان قرن ها
در اعماق احساسش مى كنند...
#نزار_قباني
@asheghanehaye_fatima
يا قَمَراً يطلع كلّ مساءٍ من نافذة الكلِمَاتِ
-------------------
ای ماهتابی که هر شب از دریچهی واژهها برمیدمی
#نزار_قباني
ترجمه: #محمد_حمادی
@asheghanehaye_fatima
-------------------
ای ماهتابی که هر شب از دریچهی واژهها برمیدمی
#نزار_قباني
ترجمه: #محمد_حمادی
@asheghanehaye_fatima
حسبي وحسبكِ أن تظلّي دائما
سرّاً يمزّقني وليسَ يُقالُ
----------------------
برای من و تو همین بس است که،
برای همیشه رازی میمانی که مرا میدرد و گفته نمیشود..
#نزار_قباني
ترجمه: #فؤاد_راهی_مالکی
@asheghanehaye_fatima
سرّاً يمزّقني وليسَ يُقالُ
----------------------
برای من و تو همین بس است که،
برای همیشه رازی میمانی که مرا میدرد و گفته نمیشود..
#نزار_قباني
ترجمه: #فؤاد_راهی_مالکی
@asheghanehaye_fatima
حُبكِ يا عميقة العينين!
تطرّف
تصوّف
عبادة
حبك مثل الموت والولادة صعب بأن يعاد مرتين
عشقِ تو ای ژرفاچشمْ!
تندروی
صوفیگری
و پرستش است.
عشق تو همچون مرگ و ولادت سخت است که دو بار تکرار شود.
#نزار_قباني
@asheghanehaye_fatima
تطرّف
تصوّف
عبادة
حبك مثل الموت والولادة صعب بأن يعاد مرتين
عشقِ تو ای ژرفاچشمْ!
تندروی
صوفیگری
و پرستش است.
عشق تو همچون مرگ و ولادت سخت است که دو بار تکرار شود.
#نزار_قباني
@asheghanehaye_fatima
هر سال معشوق منی
هر سال محبوب توام
میدانم، بیش از آنچه که باید
آرزو میکنم
و بیش از مرزهای ممکن رویا پردازم
ولی چه کسی حق دارد
مرا به خاطر رویا پردازیام مواخذه کند؟
تهیدستان را چه کسی به خاطر پنج دقیقه رویاپردازیِ نشستن بر تخت پادشاهی مواخذه میکند؟
کویر را چه کسی بازخواست میکند
اگر ویارِ رود کوچکی شود؟
در سه حالت رویاپردازی مجاز است
در حالت دیوانگی،
شاعرانگی
و در حالت آشنایی با زن شگفت انگیزی
همچون تو
و خوشبختانه
مبتلایم به هر سه حالت...
#نزار_قباني
برگردان: سعیدهلیچی
@asheghanehaye_fatima
هر سال محبوب توام
میدانم، بیش از آنچه که باید
آرزو میکنم
و بیش از مرزهای ممکن رویا پردازم
ولی چه کسی حق دارد
مرا به خاطر رویا پردازیام مواخذه کند؟
تهیدستان را چه کسی به خاطر پنج دقیقه رویاپردازیِ نشستن بر تخت پادشاهی مواخذه میکند؟
کویر را چه کسی بازخواست میکند
اگر ویارِ رود کوچکی شود؟
در سه حالت رویاپردازی مجاز است
در حالت دیوانگی،
شاعرانگی
و در حالت آشنایی با زن شگفت انگیزی
همچون تو
و خوشبختانه
مبتلایم به هر سه حالت...
#نزار_قباني
برگردان: سعیدهلیچی
@asheghanehaye_fatima
.
حين أحببتك
صارت ضحكة الأطفال في العالم أحلى
ومذاق الخبز أحلى
وسقوط الثلج أحلى...
«عاشقت شدم
و خندهی کودکان جهان دلنشینتر
طعم نان شیرینتر
و بارش برف زیباتر شد...»🤍
#نزار_قباني
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
حين أحببتك
صارت ضحكة الأطفال في العالم أحلى
ومذاق الخبز أحلى
وسقوط الثلج أحلى...
«عاشقت شدم
و خندهی کودکان جهان دلنشینتر
طعم نان شیرینتر
و بارش برف زیباتر شد...»🤍
#نزار_قباني
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
لن تجعلوا من شعبنا
شعبَ هنودٍ حُمر..
فنحنُ باقونَ هنا..
في هذه الأرضِ التي تلبسُ في معصمها
إسوارةً من زهر
فهذهِ بلادُنا..
فيها وُجدنا منذُ فجرِ العُمر
فيها لعبنا، وعشقنا، وكتبنا الشعر
مشرِّشونَ نحنُ في خُلجانها
مثلَ حشيشِ البحر..
مشرِّشونَ نحنُ في تاريخها
في خُبزها المرقوقِ، في زيتونِها
في قمحِها المُصفرّْ
مشرِّشونَ نحنُ في وجدانِها
باقونَ في آذارها
باقونَ في نيسانِها
باقونَ كالحفرِ على صُلبانِها
باقونَ في نبيّها الكريمِ، في قُرآنها..
وفي الوصايا العشر..
—-------------------------
از ملت ما
ملتی سرخپوست نخواهید ساخت!
ما اینجا ماندگاریم...
در این خاک که دستبندی از گل با اوست...
اینجا سرزمین ماست،
از سپیده دم عمر اینجا بودهایم،
اینجا بازی کردهایم...
عاشق شدهایم...
و شعر نوشتهایم...
ما ریشه داریم در آبراهش
چون گیاهان دریا،
ریشه داریم در تاریخش،
در نان نازکش،
در زیتونش،
در گندم زردگونش...
ریشه داریم در وجدانش،
ماندگاریم در آذار و نیسانش،
ماندگاریم چون نقش بر صلیبهایش،
ماندگاریم با پیامبر والایش،
در قرآنش
و ده فرمانش...
#نزار_قباني
ترجمه: #عبدالرضا_رضایینیا
@asheghanehaye_fatima
شعبَ هنودٍ حُمر..
فنحنُ باقونَ هنا..
في هذه الأرضِ التي تلبسُ في معصمها
إسوارةً من زهر
فهذهِ بلادُنا..
فيها وُجدنا منذُ فجرِ العُمر
فيها لعبنا، وعشقنا، وكتبنا الشعر
مشرِّشونَ نحنُ في خُلجانها
مثلَ حشيشِ البحر..
مشرِّشونَ نحنُ في تاريخها
في خُبزها المرقوقِ، في زيتونِها
في قمحِها المُصفرّْ
مشرِّشونَ نحنُ في وجدانِها
باقونَ في آذارها
باقونَ في نيسانِها
باقونَ كالحفرِ على صُلبانِها
باقونَ في نبيّها الكريمِ، في قُرآنها..
وفي الوصايا العشر..
—-------------------------
از ملت ما
ملتی سرخپوست نخواهید ساخت!
ما اینجا ماندگاریم...
در این خاک که دستبندی از گل با اوست...
اینجا سرزمین ماست،
از سپیده دم عمر اینجا بودهایم،
اینجا بازی کردهایم...
عاشق شدهایم...
و شعر نوشتهایم...
ما ریشه داریم در آبراهش
چون گیاهان دریا،
ریشه داریم در تاریخش،
در نان نازکش،
در زیتونش،
در گندم زردگونش...
ریشه داریم در وجدانش،
ماندگاریم در آذار و نیسانش،
ماندگاریم چون نقش بر صلیبهایش،
ماندگاریم با پیامبر والایش،
در قرآنش
و ده فرمانش...
#نزار_قباني
ترجمه: #عبدالرضا_رضایینیا
@asheghanehaye_fatima
.
مینویسم...
تا زنان را نجات دهم
از تن پوشِ دیکتاتوران،
از شهرهای مردگان،
از چند همسری،
از روزمرگی،
از سرما و کولاک و
روزهای بی زیر و بم
مینویسم...
تا دلبرم را نجات دهم
از شهرهای بی شعر، بی عشق
از ناکامی و افسردگی
مینویسم...
تا او را به پیامآور
به تندیس
به ابر بدل کنم
هیج چیز ما را از مرگ
در امان نخواهد گذاشت
جز زن، و نوشتن...
✍ #نزار_قباني
ترجمه: #سعید_هلیچی
@asheghanehaye_fatima
مینویسم...
تا زنان را نجات دهم
از تن پوشِ دیکتاتوران،
از شهرهای مردگان،
از چند همسری،
از روزمرگی،
از سرما و کولاک و
روزهای بی زیر و بم
مینویسم...
تا دلبرم را نجات دهم
از شهرهای بی شعر، بی عشق
از ناکامی و افسردگی
مینویسم...
تا او را به پیامآور
به تندیس
به ابر بدل کنم
هیج چیز ما را از مرگ
در امان نخواهد گذاشت
جز زن، و نوشتن...
✍ #نزار_قباني
ترجمه: #سعید_هلیچی
@asheghanehaye_fatima
.
تو را
در خلال اندوهم،
« دوست می دارم »
ای رخساره ی دست نیافتنی ....
#نزار_قباني
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
تو را
در خلال اندوهم،
« دوست می دارم »
ای رخساره ی دست نیافتنی ....
#نزار_قباني
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
مینویسم...
تا منفجر کنم اشیاء را،
چرا که نوشتن انفجار است
مینویسم...
تا پیروز شود نور بر تاریکیِ شب
چرا که شعر رستگاریست
مینویسم...
تا مرا بخوانند خوشههای گندم و درختان
تا مرا بفهمند گل و ستاره، گنجشک و
گربه، گوش ماهیها و صدفها و ماهیان...
مینویسم...
تا جهان را نجات دهم از دندانهای هولاکو،
از فرمان چریکیها
و از دیوانگیِ فرماندهی شبه نطامیان
مینویسم...
تا زنان را نجات دهم از تن پوشِ دیکتاتوران،
از شهرهای مردگان،
از چند همسری،
از روزمرگی،
از سرما و کولاک و روزهای بی زیر و بم
مینویسم...
تا واژه را نجات دهم از بازجویی دادگاه
از بوکشیِ سگان
از تیغِ سانسور
مینویسم...
تا دلبرم را نجات دهم
از شهرهای بی شعر، بی عشق
از ناکامی و افسردگی
مینویسم...
تا او را به پیامآور
به تندیس
به ابر بدل کنم
هیج چیز ما را از مرگ در امان نخواهد گذاشت
جز زن، و نوشتن...
#نزار_قباني
ترجمه: #سعید_هلیچی
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
تا منفجر کنم اشیاء را،
چرا که نوشتن انفجار است
مینویسم...
تا پیروز شود نور بر تاریکیِ شب
چرا که شعر رستگاریست
مینویسم...
تا مرا بخوانند خوشههای گندم و درختان
تا مرا بفهمند گل و ستاره، گنجشک و
گربه، گوش ماهیها و صدفها و ماهیان...
مینویسم...
تا جهان را نجات دهم از دندانهای هولاکو،
از فرمان چریکیها
و از دیوانگیِ فرماندهی شبه نطامیان
مینویسم...
تا زنان را نجات دهم از تن پوشِ دیکتاتوران،
از شهرهای مردگان،
از چند همسری،
از روزمرگی،
از سرما و کولاک و روزهای بی زیر و بم
مینویسم...
تا واژه را نجات دهم از بازجویی دادگاه
از بوکشیِ سگان
از تیغِ سانسور
مینویسم...
تا دلبرم را نجات دهم
از شهرهای بی شعر، بی عشق
از ناکامی و افسردگی
مینویسم...
تا او را به پیامآور
به تندیس
به ابر بدل کنم
هیج چیز ما را از مرگ در امان نخواهد گذاشت
جز زن، و نوشتن...
#نزار_قباني
ترجمه: #سعید_هلیچی
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima