@asheghanehaye_fatima
هر زمان
که میخواهم
رهایت کنم
دختر بچه ژولیده ای در من میگرید
و سراغ نازبالش شبهای تنهایی اش را میگیرد
شاید هم پسرک سراسیمه ای ست
بدنبال بستر خوابهای سرگردانیش!
و چه کسی
توان ایستادگی
در برابر
طفلی را دارد
که معصومانه
استمداد می طلبد
تا بهانه های ساده خوشبختیش را
از او نربایند؟
و من از من شکست میخورم
هر بار و هربار!!!
و دوباره در
مه زدگی اندوهگین
داشتن و نداشتنت
بودنت و نبودنت
محو میشوم.
#آناهیتا_سمیعی
هر زمان
که میخواهم
رهایت کنم
دختر بچه ژولیده ای در من میگرید
و سراغ نازبالش شبهای تنهایی اش را میگیرد
شاید هم پسرک سراسیمه ای ست
بدنبال بستر خوابهای سرگردانیش!
و چه کسی
توان ایستادگی
در برابر
طفلی را دارد
که معصومانه
استمداد می طلبد
تا بهانه های ساده خوشبختیش را
از او نربایند؟
و من از من شکست میخورم
هر بار و هربار!!!
و دوباره در
مه زدگی اندوهگین
داشتن و نداشتنت
بودنت و نبودنت
محو میشوم.
#آناهیتا_سمیعی
@asheghanehaye_fatima
#رویا
سپیده دم
از مرمر آغوشت
بر میخیزم،
و شکوه
روزی دل انگیز را
به تمامی
در تو میبینم:
خورشید
از مشرق چشمان تو
برمیخیزد
و شب
در گیسوی ژولیده ات
پنهان میشود؛
نوشاک من
گرمی لبان توست
و نتهای روشن حیات
زیر فشار انگشتان نقره ایت
در تنم جاری میشوند
من ثروتمندترین پریدخت جهانم
و پادشاهیم
زیباترین روح جهانست!!!
#آناهیتا_سمیعی
۳۱ شهریور
#رویا
سپیده دم
از مرمر آغوشت
بر میخیزم،
و شکوه
روزی دل انگیز را
به تمامی
در تو میبینم:
خورشید
از مشرق چشمان تو
برمیخیزد
و شب
در گیسوی ژولیده ات
پنهان میشود؛
نوشاک من
گرمی لبان توست
و نتهای روشن حیات
زیر فشار انگشتان نقره ایت
در تنم جاری میشوند
من ثروتمندترین پریدخت جهانم
و پادشاهیم
زیباترین روح جهانست!!!
#آناهیتا_سمیعی
۳۱ شهریور
🎼●آهنگ: «شبها در ساتن سفید» | Nights in White Satin
🎙●اجرا:
#The_Moody_Blues
○●شاعر: #Justin_Hayward
○●برگردان: #آناهیتا_سمیعی
Nights in white satin
Never reaching the end
Letters I've written
Never meaning to send
شبها در میان
ملحفههایی از ساتن سفید
هرگز پایان نمییابند
نامههایی که نوشتهام،
هرگز برای فرستاده شدن نوشته نشدهاند
Beauty I'd always missed
With these eyes before
Just what the truth is
I can't say anymore
همان زیباییی که همواره با همین چشمانام بهدنبالاش بودم
واقعیت همین است
و دیگر نمیتوانم چیز بیشتری بگویم
'Cos I love you
Yes, I love you
Oh, how I love you
چرا که دوستات دارم،
آری دوستات دارم،
آه چقدر دوستات دارم؛
Gazing at people
Some hand in hand
Just what I'm going through
They can't understand
به مردم خیره مینگرم
برخی دست در دست هماند
و نمیتوانند درک کنند که من در چه شرایطی هستم.
Some try to tell me
Thoughts they cannot defend
Just what you want to be
You will be in the end
برخی سعی میکنند چیزهایی به من بگویند
که نمیتوانند از آن دفاع کنند
و در انتهای زندگی تو بدل به چیزی خواهی شد که خودت برای خودت خواسته باشی
And I love you
Yes, I love you
Oh, how I love you
و من دوستات دارم،
آری دوستات دارم،
آه چقدر دوستات دارم
Nights in white satin
Never reaching the end
Letters I've written
Never meaning to send...
@asheghanehaye_fatima
🎼●آهنگ: «شبها در ساتن سفید» | Nights in White Satin
🎙●اجرا:
#The_Moody_Blues
○●شاعر: #Justin_Hayward
○●برگردان: #آناهیتا_سمیعی
Nights in white satin
Never reaching the end
Letters I've written
Never meaning to send
شبها در میان
ملحفههایی از ساتن سفید
هرگز پایان نمییابند
نامههایی که نوشتهام،
هرگز برای فرستاده شدن نوشته نشدهاند
Beauty I'd always missed
With these eyes before
Just what the truth is
I can't say anymore
همان زیباییی که همواره با همین چشمانام بهدنبالاش بودم
واقعیت همین است
و دیگر نمیتوانم چیز بیشتری بگویم
'Cos I love you
Yes, I love you
Oh, how I love you
چرا که دوستات دارم،
آری دوستات دارم،
آه چقدر دوستات دارم؛
Gazing at people
Some hand in hand
Just what I'm going through
They can't understand
به مردم خیره مینگرم
برخی دست در دست هماند
و نمیتوانند درک کنند که من در چه شرایطی هستم.
Some try to tell me
Thoughts they cannot defend
Just what you want to be
You will be in the end
برخی سعی میکنند چیزهایی به من بگویند
که نمیتوانند از آن دفاع کنند
و در انتهای زندگی تو بدل به چیزی خواهی شد که خودت برای خودت خواسته باشی
And I love you
Yes, I love you
Oh, how I love you
و من دوستات دارم،
آری دوستات دارم،
آه چقدر دوستات دارم
Nights in white satin
Never reaching the end
Letters I've written
Never meaning to send...
@asheghanehaye_fatima
Telegram
attach 📎
🎼●آهنگ: «بارها و بارها» | "Over And Over"
🎙●خواننده: "Nana Mouskouri" | یونان، ۱۹۳۴ |
○●برگردان: #آناهیتا_سمیعی
I never dare to reach for the moon
I never thought I’d know heaven so soon
I couldn’t hope to say how I feel
The joy in my heart no words can reveal
هرگز جرأت نداشتم به ماه دستیابام
هرگز فکرش را هم نمیکردم بهشت (خوشبختی) را به این زودی درک کنم
امیدی نداشتم که بتوانم احساسام را بیان نمایم
شادی درون قلبام را با هیچ کلمهای نمیتوانم بیان کنم
Over and over I whisper your name
Over and over I kiss you again
I see the light of love in your eyes
Love is forever, no more good-byes
بارها و بارها نام تو را زمزمه کردم
بارها و بارها تو را بوسیدهام
نور عشق را در چشمان تو دیدم
عشقی ابدی و بیپایان
Now just a memory the tears that I cried
Now just a memory the sighs that I sighed
Dreams that I cherished all have come true
All my tomorrows I give to you
اکنون تنها خاطرهای از اشکها و گریهها باقی ماندهست
اکنون تنها خاطرهای از چیزهایی که دیدهام بهجای ماندهست
رویاهایی که برایم بسیار عزیز بودند، به حقیقت پیوستهاند
و آینده من در دستان توست
Over and over I whisper your name
Over and over I kiss you again
I see the light of love in your eyes
Love is forever, no more good-byes
بارها و بارها نام تو را زمزمه کردم
بارها و بارها تو را بوسیدهام
نور عشق را در چشمان تو دیدم
عشقی ابدی و بیپایان
Life’s summer leaves may turn into gold
The love that we share will never grow old
Here in your arms no words far away
Here in your arms forever I’ll stay
برگهای سبز تابستانی ممکن است طلایی رنگ شوند
ولی عشقی که ما به یکدیگر داریم هرگز کهنه نمیشود
اینجا در آغوش تو کلمات حضور ندارند
اینجا و در آغوش تو تا ابد خواهم ماند
Over and over I whisper your name
Over and over I kiss you again
I see the light of love in your eyes
Love is forever, no more good-byes
بارها و بارها نام تو را زمزمه کردم
بارها و بارها تو را بوسیدهام
نور عشق را در چشمان تو دیدم
عشقی ابدی و بیپایان
Over and over I whisper your name
Over and over I kiss you again
I see the light of love in your eyes
Love is forever, no more good-byes
بارها و بارها نام تو را زمزمه کردم
بارها و بارها تو را بوسیدهام
نور عشق را در چشمان تو دیدم
عشقی ابدی و بیپایان
@asheghanehaye_fatima
Telegram
attach 📎
🎼●آهنگ انگلیسی: «تصور کن» | "İmagine"
🎙●خواننده: #جان_لنون | John lennon |
●برگردان: #آناهیتا_سمیعی
Imagine there's no heaven
It's easy if you try
No hell below us
Above us only sky
Imagine all the people
Living for today...
تصور کن بهشتی وجود نداره
(اگه یکم تلاش کنی میبینی که خیلی کار مشکلی نیست!)
و جهنمی هم زیر پاهامون نیست
و بالای سر ما فقط گسترهی آسمانه.
تصور کن همهی مردم
فقط برای امروزشون زندگی میکردند.
Imagine there's no countries
It isn't hard to do
Nothing to kill or die for
And no religion too
Imagine all the people
Living life in peace...
فکرشو بکن که هیچ کشور خاصی وجود نداشت؛
(خیلی سخت نیستا)
اون وقت چیزیام برای کشتن و کشته شدن وجود نداشت.
فکرشو بکن هیچ مذهبیام وجود نداشت،
اونوقت همهی مردم دنیا
با صلح و آرامش کنار هم زندگی میکردند.
You may say I'm a dreamer
But I'm not the only one
I hope someday you'll join us
And the world will be as one
شاید پیش خودت بگی که من یه خیالپردازم
ولی من تنها کسی نیستم که اینطور فکر میکنه
وآرزو میکنم تو هم روزی به ما بپیوندی
و اونوقت دنیای همه ما یکی خواهد شد.
Imagine no possessions
I wonder if you can
No need for greed or hunger
A brotherhood of man
Imagine all the people
Sharing all the world...
فقط تصور کن هیچ مالکیت خصوصی وجود نداشته باشه
(بعید میدونم بتونی)
در اون صورت حرص و طمع یا حتا گرسنگی وجود نداشت.
و انسانها برادرانه کنار هم زندگی میکردند.
تصور کن همه مردم
همه چیز این دنیا رو بین خودشون تقسیم میکردند.
You may say I'm a dreamer
But I'm not the only one
I hope someday you'll join us
And the world will be as one
شاید پیش خودت بگی که من یه خیالپردازم
ولی من تنها کسی نیستم که اینطور فکر میکنه
و من آرزو میکنم تو هم روزی به ما بپیوندی
و اونوقت دنیای همه ما یکی خواهد شد.
@asheghanehaye_fatima
Telegram
attach 📎
🎼●آهنگ انگلیسی: «بوسههای تابستان، اشکهای زمستان» |
"Summer Kisses Winter Tears"
🎙●خواننده: #الویس_پریسلی | Elvis Presley | آمریکا، ۱۹۷۷-۱۹۳۵ |
●برگردان: #آناهیتا_سمیعی
Summer Kisses, Winter Tears
Summer kisses, Winter tears
That was what she gave to me
Never thought that I'd travel all alone
The trail of memories
بوسههای تابستان، اشکهای زمستان
همهی آن چیزهاییست که برای من به یادگار گذاشته است
هرگز فکر نمیکردم تمام این مسیر را
به دنبال ردپای خاطرههایش به تنهایی طی کنم!
Happy hours, lonely years
But I guess I can't complain
For I still recall the Summer sun
Through all the Winter rain
ساعات خوش، سالهای تنهایی
ولی جایی برای شکوه نیست
چرا که در روزهای بارانی زمستان
خورشید آن تابستان همچنان با من ست
The fire of love, the fire of love
Can burn from afar
And nothing can light the dark of the night
Like a falling star
آتش عشق، آتش عشق
حتا از دوردستها هم میتواند بسوزاند
و هیچ چیز مانند یک ستارهای دنبالهدار
نمیتواند آسمان شب را روشن سازد
Summer kisses, Winter tears
Like the stars they fade away
Leaving me to spend my lonely nights
With dreams of yesterday
بوسههای تابستان، اشکهای زمستان
همانند ستارگانی که محو میگردند
مرا رها کردند تا در تنهایی خود شبها را سپری کنم
با رؤیاهای دیروزی عاشقانه!
The fire of love, the fire of love
Can burn from afar
And nothing can light the dark of the night
Like a falling star
آتش عشق، آتش عشق
حتا از دوردستها هم میتواند بسوزاند
و هیچ چیز مانند یک ستارهای دنبالهدار
نمیتواند آسمان شب را روشن سازد
Summer kisses, Winter tears
Like the stars they fade away
Leaving me to spend my lonely nights
With dreams of yesterday
بوسههای تابستان، اشکهای زمستان
همانند ستارگانی که محو میگردند
مرا رها کردند تا با رؤیاهای دیروزی عاشقانه
در تنهایی خود شبها را سپری کنم
Leaving me to spend my lonely nights
With dreams of yesterday
Summer kisses, Winter tears
مرا رها کردند تا در تنهایی خود شبها را سپری کنم
با رؤیاهای دیروزی عاشقانه!
بوسههای تابستان، اشکهای زمستان
@asheghanehaye_fatima
Telegram
attach 📎
🎼●آهنگ هندی: «تو هستی»
"Tum Hi Ho"
🎙●خواننده: #آرجیت_سینگ | Arijit Singh | هند، ۱۹۸۷ |
●●برگردان: #آناهیتا_سمیعی
حالا دیگر نمیتوانم بدون تو زندگی کنم
بدون تو هیچام من
حالا دیگر نمیتوانم بدون تو زندگی کنم
بدون تو هیچام من
اگر از تو دور شوم از خودم دور شدهام!
چرا که این تنها تویی که هستی
اکنون تو همه چیز من هستی
تو زندگی من هستی
تمام آرامش و رنج من هستی
اکنون ای عشق من! تو همه چیز من هستی
من هر روز فقط به خاطر تو زندگی میکنم
و تمام ثانیههای زندگیام را به تو میبخشم
برای من لحظهای بدون حضور تو وجود ندارد
و نام تو در هر نفس من تکرار میگردد
چرا که این تنها تویی که هستی
اکنون تو همه چیز من هستی
تو زندگی من هستی
تمام آرامش و رنج من هستی
چرا که تو عشق من هستی
و فقط تو هستی و بس
و فقط تو هستی و بس
اکنون ای عشق من! تو همه چیز من هستی
@asheghanehaye_fatima
Telegram
attach 📎
خوشبختی
اینه که دستای یکی رو بگیری و به دوردستها بری
خوشبختی
معصومیت تو در این آشفته بازاره
خوشبختی
اینه که شادی های کودکانه رو از خودت دریغ نکنی
خوشبختی
یه بالش پَر نرمه
رودخونه ایه که میره و میره
و اون دوردستها زیر بارون
از آبشار میریزه پایین
خوشبختی
روشن نگه داشتن کور سوی صلحه
خوشبختی
یه گیلاش شراب و یه ساندویچه
خوشبختی
گذاشتن یه یادداشت برای تو رو دراور خونه ست
خوشبختی
خوندن دونفره ی آهنگیه که من دوست دارم
نگاه کن آوازه ی عشق ما تا آسمونا رفته
درست مثل تصوری که از خوشبختی داریم
ببین که خورشید هم گرمتر شده
چون میدونه چطور باید به خوشبختی لبخند زد
خوشبختی
نورمحسورکننده شبهای مهتابیه
یه کارت تبریک پراز قلبهای رنگارنگه
خیلی چیز پیچیده ای نیست
خوشبختی
گذاشتن دستهات روی قلبیه که پر از عشق توه
خوشبختی
دیدن طلوع خورشید و انتظار کشیدن برای طلوع دوبارشه
خوشبختی
شبها قدم زدن تو ساحله وقتی موجها به پاهات میخورن
نگاه کن آوازه ی عشق ما تا آسمونا رفته
درست مثل تصوری که از خوشبختی داریم
ببین که خورشد هم گرمتر شده
چون میدونه چطور باید به خوشبختی لبخند زد
برگردان:
#آناهیتا_سمیعی
@asheghanehaye_fatima
اینه که دستای یکی رو بگیری و به دوردستها بری
خوشبختی
معصومیت تو در این آشفته بازاره
خوشبختی
اینه که شادی های کودکانه رو از خودت دریغ نکنی
خوشبختی
یه بالش پَر نرمه
رودخونه ایه که میره و میره
و اون دوردستها زیر بارون
از آبشار میریزه پایین
خوشبختی
روشن نگه داشتن کور سوی صلحه
خوشبختی
یه گیلاش شراب و یه ساندویچه
خوشبختی
گذاشتن یه یادداشت برای تو رو دراور خونه ست
خوشبختی
خوندن دونفره ی آهنگیه که من دوست دارم
نگاه کن آوازه ی عشق ما تا آسمونا رفته
درست مثل تصوری که از خوشبختی داریم
ببین که خورشید هم گرمتر شده
چون میدونه چطور باید به خوشبختی لبخند زد
خوشبختی
نورمحسورکننده شبهای مهتابیه
یه کارت تبریک پراز قلبهای رنگارنگه
خیلی چیز پیچیده ای نیست
خوشبختی
گذاشتن دستهات روی قلبیه که پر از عشق توه
خوشبختی
دیدن طلوع خورشید و انتظار کشیدن برای طلوع دوبارشه
خوشبختی
شبها قدم زدن تو ساحله وقتی موجها به پاهات میخورن
نگاه کن آوازه ی عشق ما تا آسمونا رفته
درست مثل تصوری که از خوشبختی داریم
ببین که خورشد هم گرمتر شده
چون میدونه چطور باید به خوشبختی لبخند زد
برگردان:
#آناهیتا_سمیعی
@asheghanehaye_fatima