آنچه ثروت میتواند فرای ارضای نیازهای واقعی و طبیعی فراهم آورد، در خشنودیِ ما تأثیری اندک دارد. برعکس، خشنودیِ ما در اثر نگرانیهای بسیار و ناگزیر که از نگهداری دارایی کلان ناشی میشود، مختل میگردد. با وجود این، آدمیان در راه کسب ثروت هزار بار بیشتر میکوشند تا در کسب فرهنگ، حال آنکه به یقین، " آنچه هستیم " بسیار بیشتر موجب سعادتمان میشود تا " آنچه داریم "...
#آرتور_شوپنهاور
#در_باب_حکمت_زندگی
@asheghanehaye_fatima
#آرتور_شوپنهاور
#در_باب_حکمت_زندگی
@asheghanehaye_fatima
کشیدم از تو: دو تا کوه، بعد، چند کلاغ
غروب کردم تا هر غروب گریه کنی
برای من که تمامیِ قصّه بد بودم
کجاست آغوشی تا که خوب گریه کنی؟!
.
میان بندریِ ضبط، بغض کردم تا
کنار ترمینالِ جنوب گریه کنی
نشستم و خود را توی چای حل کردم
لباس زیرت را در شبم بغل کردم
سفر نبود و کسی دست در کتابم برد
به سقف زل زدم از درد... تا که خوابم برد
صدای هقهق من پشت کوه قایم شد
برای بیداری، قرص خواب لازم شد
مرا ببخش که جغدم! همیشه بیدارم
مرا ببخش اگر گریههام تکراریست
به لب گرفتنِ تو زیر دوش گریه شدم
صدای خون، از حمّام خانهام جاریست
مرا ببخش که پاشیدهام به دیوارت
نمیتوانم دیگر... که زخمها کاریست
کجا فرار کند این کلاغِ بیآخر؟!
که پشت هر درِ بسته دوباره دیواریست!
مرا بغل کن، یک لحظه توی خواب فقط!
که حل شود در لیوان دو چشم قهوهایات
که خلسه در شب من وارد عمل بشود
تمام فلسفهها در تن تو حل بشود
تو میروی پشتِ کوههای نقّاشی
کنار من، تنها انتظار خواهد ماند
پرندهها همه سمتِ جنوب میکوچند
سکوتِ جغد ولی کنج غار خواهد ماند
تو میروی پشتِ بنـ/دری که باز نشد
کنار ضبط، کسی زار زار خواهد ماند
چه میشد این شبِ خسته به سمت لب برود؟!
کسی که آخر خطّم... عقب عقب برود
از انتهای زمستان، بهار برگردد
که با فشارِ دکمه... نوار برگردد!!
.
چه بود عشق؟ به جز تختِ خالیِ یک هیچ!
تمام خود را تقدیم دیگری کردن
طلاق دادنِ یک خواب در صراحت تیغ!
و گریه در وسطِ «دادگستری» کردن
کنار ترمینالی که نیستی ماندن
شب جنونزده را رقصِ بندری کردن!
صدای خندهی تو در سکوتِ خواهشِ من
شبی بلندتر از موی روی بالش من
عجیب نیست اگر ابر، غرق گریه شده
که از جدایی ما تازه باخبر شده است
مگر نسیم، رسانده به خانه بوی تو را
که تیغ کُند شده، قرص بیاثر شده است!
مرا بگیر در آغوش لعنتیت عزیز!
که گریههای من از شب بزرگتر شده است
مرا بگیر در آغوش...
.
✍️ #سیدمهدی_موسوی
📚 دفتر تازه منتشر شدۀ #در_ستایش_ناامیدی
💠 { کانال ادبی شعرنوش }
@asheghanehaye_fatima
غروب کردم تا هر غروب گریه کنی
برای من که تمامیِ قصّه بد بودم
کجاست آغوشی تا که خوب گریه کنی؟!
.
میان بندریِ ضبط، بغض کردم تا
کنار ترمینالِ جنوب گریه کنی
نشستم و خود را توی چای حل کردم
لباس زیرت را در شبم بغل کردم
سفر نبود و کسی دست در کتابم برد
به سقف زل زدم از درد... تا که خوابم برد
صدای هقهق من پشت کوه قایم شد
برای بیداری، قرص خواب لازم شد
مرا ببخش که جغدم! همیشه بیدارم
مرا ببخش اگر گریههام تکراریست
به لب گرفتنِ تو زیر دوش گریه شدم
صدای خون، از حمّام خانهام جاریست
مرا ببخش که پاشیدهام به دیوارت
نمیتوانم دیگر... که زخمها کاریست
کجا فرار کند این کلاغِ بیآخر؟!
که پشت هر درِ بسته دوباره دیواریست!
مرا بغل کن، یک لحظه توی خواب فقط!
که حل شود در لیوان دو چشم قهوهایات
که خلسه در شب من وارد عمل بشود
تمام فلسفهها در تن تو حل بشود
تو میروی پشتِ کوههای نقّاشی
کنار من، تنها انتظار خواهد ماند
پرندهها همه سمتِ جنوب میکوچند
سکوتِ جغد ولی کنج غار خواهد ماند
تو میروی پشتِ بنـ/دری که باز نشد
کنار ضبط، کسی زار زار خواهد ماند
چه میشد این شبِ خسته به سمت لب برود؟!
کسی که آخر خطّم... عقب عقب برود
از انتهای زمستان، بهار برگردد
که با فشارِ دکمه... نوار برگردد!!
.
چه بود عشق؟ به جز تختِ خالیِ یک هیچ!
تمام خود را تقدیم دیگری کردن
طلاق دادنِ یک خواب در صراحت تیغ!
و گریه در وسطِ «دادگستری» کردن
کنار ترمینالی که نیستی ماندن
شب جنونزده را رقصِ بندری کردن!
صدای خندهی تو در سکوتِ خواهشِ من
شبی بلندتر از موی روی بالش من
عجیب نیست اگر ابر، غرق گریه شده
که از جدایی ما تازه باخبر شده است
مگر نسیم، رسانده به خانه بوی تو را
که تیغ کُند شده، قرص بیاثر شده است!
مرا بگیر در آغوش لعنتیت عزیز!
که گریههای من از شب بزرگتر شده است
مرا بگیر در آغوش...
.
✍️ #سیدمهدی_موسوی
📚 دفتر تازه منتشر شدۀ #در_ستایش_ناامیدی
💠 { کانال ادبی شعرنوش }
@asheghanehaye_fatima
Forwarded from شعرنوش
🔹 نام اثر #در_من_آرام_بگیر
✍️ نوشته #زهرا_مهدوی
🎙 صداخوانی #فاطیما
📀 تنظیم #آرتا_رحیمی
🕊 ارائه شده در کانال #شعرنوش
💠 { کانال ادبی شعرنوش }
🌼 @shernosh
✍️ نوشته #زهرا_مهدوی
🎙 صداخوانی #فاطیما
📀 تنظیم #آرتا_رحیمی
🕊 ارائه شده در کانال #شعرنوش
💠 { کانال ادبی شعرنوش }
🌼 @shernosh
Forwarded from شعرنوش
🔹 نام اثر #در_من_آرام_بگیر
✍️ نوشته #زهرا_مهدوی
🎙 صداخوانی #فاطیما
📀 تنظیم #آرتا_رحیمی
🕊 ارائه شده در کانال #شعرنوش
بهشان بگو دوستم دارد و من نیز
بگو در آغوشم گرفت و چنان روئیدیم
که آسمان چشم گشود و بارید
بگو ناگهان زمزمهام کرد و نور به رگهایم ریخت
ناگهان مرا بوسید
مرا بوئید و به جهان خود کشاند
انکار اگر کردند
مرا برایشان شرح بده
چنان که رسولِ بی قبیلهای در غربت خود، خدایش را
از لبهایم بگو
که بوسه میآفرینند
و از قدرت دست هایم که آغوش می شوند
باور نمیکنند
اما تو شرح بده
از دوست داشتنمان بگو
از تپش قلبهایمان برای هم
از چشم به راه داشتن
از میراث عشقمان بگو
و بعد
به یادشان بیاور احساس سرکوب شدهیشان را
بگذار به یاد بیاورند در ابتدا
همه عاشق بودهایم
بگو ما به اصالتمان برگشتهایم و آنان که غریباند، آنهایند
بگو تا میتوانند دوست بدارند
دست از سرسختیِ خود بردارند که در انزوا خبری نیست
سپس به حال خود رهایشان کن
به آغوش من بازگرد
برای من از حسرتِ جامانده در چشمهایشان بگو
و چون کودکی بیتاب
از من پناه بخواه
و در من آرام بگیر
💠 { کانال ادبی شعرنوش }
🌼 @shernosh
✍️ نوشته #زهرا_مهدوی
🎙 صداخوانی #فاطیما
📀 تنظیم #آرتا_رحیمی
🕊 ارائه شده در کانال #شعرنوش
بهشان بگو دوستم دارد و من نیز
بگو در آغوشم گرفت و چنان روئیدیم
که آسمان چشم گشود و بارید
بگو ناگهان زمزمهام کرد و نور به رگهایم ریخت
ناگهان مرا بوسید
مرا بوئید و به جهان خود کشاند
انکار اگر کردند
مرا برایشان شرح بده
چنان که رسولِ بی قبیلهای در غربت خود، خدایش را
از لبهایم بگو
که بوسه میآفرینند
و از قدرت دست هایم که آغوش می شوند
باور نمیکنند
اما تو شرح بده
از دوست داشتنمان بگو
از تپش قلبهایمان برای هم
از چشم به راه داشتن
از میراث عشقمان بگو
و بعد
به یادشان بیاور احساس سرکوب شدهیشان را
بگذار به یاد بیاورند در ابتدا
همه عاشق بودهایم
بگو ما به اصالتمان برگشتهایم و آنان که غریباند، آنهایند
بگو تا میتوانند دوست بدارند
دست از سرسختیِ خود بردارند که در انزوا خبری نیست
سپس به حال خود رهایشان کن
به آغوش من بازگرد
برای من از حسرتِ جامانده در چشمهایشان بگو
و چون کودکی بیتاب
از من پناه بخواه
و در من آرام بگیر
💠 { کانال ادبی شعرنوش }
🌼 @shernosh
Telegram
ArtaMusic_channel
🔹 نام اثر #در_من_آرام_بگیر
✍️ نوشته #زهرا_مهدوی
🎙 صداخوانی #فاطیما
📀 تنظیم #آرتا_رحیمی
🕊 ارائه شده در کانال #شعرنوش
💠 { کانال ادبی شعرنوش }
🌼 @shernosh
✍️ نوشته #زهرا_مهدوی
🎙 صداخوانی #فاطیما
📀 تنظیم #آرتا_رحیمی
🕊 ارائه شده در کانال #شعرنوش
💠 { کانال ادبی شعرنوش }
🌼 @shernosh
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
نخستین بار که عشق به سراغم آمد ،
ادعای مالکیت جهان را کردم و
همهچیز و همهکس را متعلق به خود دانستم .
امروز که تهی از خودخواهیها و تصاحبها ،
نگاهی عاشقانه به زندگی دارم ،
از هرچه هست تنها ،مالک تنهاییِ خویشم و
فروتنانه غیاب حضورم را اعلام میکنم .
این است نظام عشق ،
هیچکس نبودن...
📙 #در_فاصلهی_دو_نقطه
#ایران_درودی
@asheghanehaye_fatima
نخستین بار که عشق به سراغم آمد ،
ادعای مالکیت جهان را کردم و
همهچیز و همهکس را متعلق به خود دانستم .
امروز که تهی از خودخواهیها و تصاحبها ،
نگاهی عاشقانه به زندگی دارم ،
از هرچه هست تنها ،مالک تنهاییِ خویشم و
فروتنانه غیاب حضورم را اعلام میکنم .
این است نظام عشق ،
هیچکس نبودن...
📙 #در_فاصلهی_دو_نقطه
#ایران_درودی
@asheghanehaye_fatima
لذت، به عکس میماند: لذتی که در کنار دلدار حس میکنی، نگاتیوی بیش نیست. آن را بعد که به خانه رفتی ظاهر میکنی؛ هنگامی که تاریکخانه درونیات را دوباره در اختیار داری. تاریکخانهای که تا زمانی که با دیگرانی، درش به رویت بسته است.
از کتابِ #در_جستجوی_زمان_از_دست_رفته
#مارسل_پروست
ترجمه: #مهدی_سحابی
@asheghanehaye_fatima
از کتابِ #در_جستجوی_زمان_از_دست_رفته
#مارسل_پروست
ترجمه: #مهدی_سحابی
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
«وقتی منو بوسید به دنیا اومدم؛ وقتی ترکم کرد مردم؛ فقط چندهفتهای که دوستم داشت زندگی کردم.»
#دیالوگ
#In_a_Lonely_Place
#در_مکانی_خلوت
@asheghanehaye_fatima
«وقتی منو بوسید به دنیا اومدم؛ وقتی ترکم کرد مردم؛ فقط چندهفتهای که دوستم داشت زندگی کردم.»
#دیالوگ
#In_a_Lonely_Place
#در_مکانی_خلوت
@asheghanehaye_fatima
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
«تا این مرحله از زندگی دانستهام که
میباید کولهبار غمها و دلتنگیها را
بر زمین گذارد و به استقبال آینده رفت
حتی اگر این آینده یک روز یا،
یک ساعت یا فقط یک لحظه باشد.
مطمئن هستم بهترین لحظه،
لحظهی بعدی زندگیام خواهد بود.
شاید لحظهی بعدی، نوید خلق اثری باشد که
هنوز نیافریدهام. ولی در لحظهی بعدی،
اثری به ابعاد آرزوهایم،
اثری به رنگ عشقهایم،
اثری به شفافیت تمام آینهها،
خلق خواهم کرد و سپس این اثر را
در بالاترین نقطهی آسمان بر خواهم افراشت
تا تصویر تمامی این جهان در آن انعکاس یابد.»
✍ #ایران_درودی
📙 #در_فاصله_دو_نقطه
@asheghanehaye_fatima
«تا این مرحله از زندگی دانستهام که
میباید کولهبار غمها و دلتنگیها را
بر زمین گذارد و به استقبال آینده رفت
حتی اگر این آینده یک روز یا،
یک ساعت یا فقط یک لحظه باشد.
مطمئن هستم بهترین لحظه،
لحظهی بعدی زندگیام خواهد بود.
شاید لحظهی بعدی، نوید خلق اثری باشد که
هنوز نیافریدهام. ولی در لحظهی بعدی،
اثری به ابعاد آرزوهایم،
اثری به رنگ عشقهایم،
اثری به شفافیت تمام آینهها،
خلق خواهم کرد و سپس این اثر را
در بالاترین نقطهی آسمان بر خواهم افراشت
تا تصویر تمامی این جهان در آن انعکاس یابد.»
✍ #ایران_درودی
📙 #در_فاصله_دو_نقطه
@asheghanehaye_fatima
.
به راستی که نيمی ،نيم زيباتری، از زندگی
از چشم کسی که هيچگاه ديوانهوار عشق
نورزيده پنهان مانده است ...
✍ #استاندال
📙 #در_باره_عشق
@asheghanehaye_fatima
به راستی که نيمی ،نيم زيباتری، از زندگی
از چشم کسی که هيچگاه ديوانهوار عشق
نورزيده پنهان مانده است ...
✍ #استاندال
📙 #در_باره_عشق
@asheghanehaye_fatima
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«بی گناه»
.
🎙 #علیرضا_قربانی
امروز من مرهمی جز عشق که ذات درد
است،برای زخمهای زندگی نمیشناسم
چه شگفت است عشق...!!!
که هم زخم است و
هم مرهم.
📙 #در_فاصله_ی_دو_نقطه
✍ #ایران_درودی
@asheghanehaye_fatima
.
🎙 #علیرضا_قربانی
امروز من مرهمی جز عشق که ذات درد
است،برای زخمهای زندگی نمیشناسم
چه شگفت است عشق...!!!
که هم زخم است و
هم مرهم.
📙 #در_فاصله_ی_دو_نقطه
✍ #ایران_درودی
@asheghanehaye_fatima
.
عشق ورزیدن..
دستوپنجه نرم کردن است..!
ورای تنهایی، با هرچیزی که میتواند
در این دنیا به هستی حیات بخشد...
این جهان جاییست ؛
که من به چشم خودم میبینم
که چشمهی خوشبختی وجودم
با کسی دیگر شکل میگیرد..!
"عاشق تو هستم" یعنی:
در این جهان تو سرچشمهی من
در زندگی هستی...
.📙 #در_مدح_عشق
✍#آلن_بدیو
@asheghanehaye_fatima
عشق ورزیدن..
دستوپنجه نرم کردن است..!
ورای تنهایی، با هرچیزی که میتواند
در این دنیا به هستی حیات بخشد...
این جهان جاییست ؛
که من به چشم خودم میبینم
که چشمهی خوشبختی وجودم
با کسی دیگر شکل میگیرد..!
"عاشق تو هستم" یعنی:
در این جهان تو سرچشمهی من
در زندگی هستی...
.📙 #در_مدح_عشق
✍#آلن_بدیو
@asheghanehaye_fatima
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«تا این مرحله از زندگی دانستهام که
میباید کولهبار غمها و دلتنگیها را
بر زمین گذارد و به استقبال آینده رفت
حتی اگر این آینده یک روز یا،
یک ساعت یا فقط یک لحظه باشد.
مطمئن هستم بهترین لحظه،
لحظهی بعدی زندگیام خواهد بود.
شاید لحظهی بعدی، نوید خلق اثری باشد که
هنوز نیافریدهام. ولی در لحظهی بعدی،
اثری به ابعاد آرزوهایم،
اثری به رنگ عشقهایم،
اثری به شفافیت تمام آینهها،
خلق خواهم کرد و سپس این اثر را
در بالاترین نقطهی آسمان بر خواهم افراشت
تا تصویر تمامی این جهان در آن انعکاس یابد.»
✍ #ایران_درودی
📙 #در_فاصله_دو_نقطه
ایران درودی بانویی که هنر معاصر ایران تا
ابد مدیون و مرهون زحمات و تلاشهای
بیوقفه او خواهد بود.
یادونامشان گرامی و جاودان❤️
@asheghanehaye_fatima
میباید کولهبار غمها و دلتنگیها را
بر زمین گذارد و به استقبال آینده رفت
حتی اگر این آینده یک روز یا،
یک ساعت یا فقط یک لحظه باشد.
مطمئن هستم بهترین لحظه،
لحظهی بعدی زندگیام خواهد بود.
شاید لحظهی بعدی، نوید خلق اثری باشد که
هنوز نیافریدهام. ولی در لحظهی بعدی،
اثری به ابعاد آرزوهایم،
اثری به رنگ عشقهایم،
اثری به شفافیت تمام آینهها،
خلق خواهم کرد و سپس این اثر را
در بالاترین نقطهی آسمان بر خواهم افراشت
تا تصویر تمامی این جهان در آن انعکاس یابد.»
✍ #ایران_درودی
📙 #در_فاصله_دو_نقطه
ایران درودی بانویی که هنر معاصر ایران تا
ابد مدیون و مرهون زحمات و تلاشهای
بیوقفه او خواهد بود.
یادونامشان گرامی و جاودان❤️
@asheghanehaye_fatima