عاشقانه های فاطیما
818 subscribers
21.2K photos
6.5K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
هیچ چیز هرگز دوبار اتفاق نمی‌افتد
در نتیجه، واقعیتِ غم‌انگیز این است که
ما بالبداهه، این‌جا می‌آییم
و بی‌آن‌که فرصتی
برای انجام عملی داشته باشیم، این‌جا را
ترک می‌گوییم.

■شاعر: #ویسلاوا_شیمبورسکا | #ویسواوا_شیمبورسکا
#بهنوش_بختیاری
@asheghanehaye_fatima
باید خیلی سریع ابرها را توصیف کنم
چراکه تنها ثانیه‌یی کافی‌ست
تا به شکلی دیگر بدل شوند

هیچ نشان خاصی ندارند.
هرگز حتا یک شکلِ ساده را هم دوبار به خود نمی‌گیرند
حتا سایه‌هاشان هم مثلِ قبل نیست
نه موقعیت
و نه حتا چیدمان‌شان.
سبک بار، چون خیالِ کودکان
برفراز حقایق می‌گذرند

ابرها چه چیزِ زمین را تابِ دیدن می‌آورند.
هردم که چیزی رخ دهد، آن‌ها زود پراکنده شده و رفته‌اند

اما برعکسِ ابرها
زندگی بر زمین، سخت در جریان است
ثابت و همیشگی.

برای ابرها
حتا پاره‌سنگی هم برادر است.
کسانی که به‌راستی، می‌توان به آنان اعتماد کرد
حال‌آن‌که دور می‌شوند
این عموزادگانِ در پرواز

بگذار اگر مردم می‌خواهند
زنده باشند و بعد چشم فروببندند
ابرها
هیچ باک‌شان نیست
این پایین چه می‌گذرد

و چه مغرور می‌گذرند این ابرها
چه آرام رد می‌شوند
بر فراز زندگانیِ من و تو.

وقتی که ما دیگر رفته‌ایم
آن‌ها هرگز مجبور نیستند پنهان شوند
وقتی که خودشان می‌روند
هیچ نیازی نیست کسی دیده باشد آنان را...

#ویسلاوا_شیمبورسکا |
برگردان: #بابک_زمانی

@asheghanehaye_fatima
.
ما خوب و بد دنیا را شناختیم.
آن‌قدر کوچک است
که در یک دست جا می‌گیرد.
آن‌قدر ساده است
که می‌تواند با لب‌خندی توصیف شود.

واضح، مثلِ پژواکِ حقایقِ قدیمی در مناجات.
تاریخ با هیاهوی پیروزمندانه
به ما خوش‌آمد نگفت،
بل‌که خاک در چشم‌مان ریخت.
مقابل‌مان جاده‌های دوری بودند که به هیچ‌کجا می‌رفتند.
آب‌های مسموم، نانِ تلخ.

ویرانی‌های جنگ،‌
چیزی است که از دنیا شناختیم.
آن‌قدر بزرگ است
که در یک دست جا می‌گیرد.
آن‌قدر سخت است
که می‌تواند با لب‌خندی توصیف شود.
عجیب و غریب،
مثلِ پژواکِ حقایقِ قدیمی در مناجات!

■شاعر: #ویسلاوا_شیمبورسکا | #ویسواوا_شیمبورسکا [ لهستان،  ۱۹۲۳ – ۲۰۱۲ ]

@asheghanehaye_fatima
.

ترجیح می‌دهم


سینما را ترجیح می‌دهم
گربه‌ها را ترجیح می‌دهم
درختانِ بلوطِ کنارِ رود وارتا را ترجیح می‌دهم.
دیکنز را بر داستایوفسکی ترجیح می‌دهم.
خودم را که آدم‌ها را دوست دارد بر خودم که بشریت را دوست دارد،
ترجیح می‌دهم
ترجیح می‌دهم نخ و سوزن آماده دمِ دستم باشد.
رنگِ سبز را ترجیح می‌دهم.
ترجیح می‌دهم نگویم که
همه‌اش تقصیرِ عقل است.
استثناها را ترجیح می‌دهم.
ترجیح می‌دهم زودتر بیرون بروم.
ترجیح می دهم با پزشکان درباره‌یِ چیزهایِ دیگر صحبت کنم.
تصاویر قدیمی راه‌راه را ترجیح می‌دهم.
خنده‌دار بودنِ شعر گفتن را
به خنده‌دار بودنِ شعر نگفتن ترجیح می‌دهم.

در روابط عاشقانه سالگرد‌هایِ غیرِ رُند را ترجیح می دهم
(در روابط عاشقانه جشن های بی‌مناسبت را ترجیح ‌می‌دهم)
برای اینکه هر روز جشن گرفته شود.
اخلاق‌گرایانی را ترجیح می‌دهم
که هیچ وعده‌ای نمی‌دهند.
خوبی‌های‌ِ هشیارانه را بر خوبی‌هایِ بیش از حد زودباورانه ترجیح می‌دهم.
منطقه‌یِ غیرنظامیِ را ترجیح می‌دهم.
کشورهایِ تسخیر شده را بر کشورهایِ تسخیر کننده ترجیح می‌دهم.
ترجیح می‌دهم به چیزی ایراد بگیرم.
جهنمِ بی‌نظمی را بر جهنمِ نظم ترجیح می‌دهم.
قصه‌هایِ برادارانِ گریم را بر اولین صفحه‌یِ روزنامه‌ها ترجیح می‌دهم.
برگ هایِ بی‌گُل را بر گُل‌هایِ بی‌برگ ترجیح می‌دهم.
سگ‌هایی که دمشان بریده نشده ترجیح می دهم.
چشم هایِ روشن را ترجیح می‌دهم چرا که چشم هایِ من تیره است.
گشوها را ترجیح می‌دهم.
چیزهای زیادیِ را که اینجا از آنها نام نبرده‌ام
بر چیزهایِ زیادی که اینجا از آنها هم نامی برده نشد ترجیح می‌دهم.
صفرهای آزاد را بر صفرهایِ به‌صف‌شده برایِ عدد شدن را ترجیح می‌دهم.
زمان یک حشره را بر زمان یک ستاره ترجیح می‌دهم.
ترجیح می‌دهم بزنم به تخته!
ترجیح می‌دهم نپرسم تا کِی، و کِی.
ترجیح می‌دهم حتی این امکان را در نظر بگیرم
که وجود هم حقی دارد.


#ویسلاوا_شیمبورسکا
ترجمه از شهرام شیدایی 
و مارک اسموژنسکی و چوکاد چکاد


@asheghanehaye_fatima
سینما را ترجیح می‌دهم
گربه‌ها را ترجیح می‌دهم
درختانِ بلوطِ کنارِ رود وارتا را ترجیح می‌دهم.
دیکنز را بر داستایوفسکی ترجیح می‌دهم.
خودم را که آدم‌ها را دوست دارد بر خودم که بشریت را دوست دارد،
ترجیح می‌دهم

ترجیح می‌دهم نخ و سوزن آماده دمِ دستم باشد.
رنگِ سبز را ترجیح می‌دهم.
ترجیح می‌دهم نگویم که
همه‌اش تقصیرِ عقل است.
استثناها را ترجیح می‌دهم.
ترجیح می‌دهم زودتر بیرون بروم.
ترجیح می دهم با پزشکان درباره‌یِ چیزهایِ دیگر صحبت کنم.
تصاویر قدیمی راه‌راه را ترجیح می‌دهم.
خنده‌دار بودنِ شعر گفتن را
به خنده‌دار بودنِ شعر نگفتن ترجیح می‌دهم.


#ویسلاوا_شیمبورسکا

@asheghanehaye_fatima
عشقِ حقیقی
نمی‌تواند در میانِ جمعیتِ زمین شیوع پیدا کند
چرا که به‌ندرت رخ می‌دهد

بگذار آنان که عشقِ حقیقی را نیافته‌اند
بگویند هرگز چنین چیزی وجود ندارد
چنین باوری
مرگ و زندگی را برای‌شان آسوده‌تر خواهد کرد

■شاعر: #ویسلاوا_شیمبورسکا [ لهستان، ۱۹۲۳–۲۰۱۲ ]

■برگردان: #بابک_زمانی


@asheghanehaye_fatima