عاشقانه های فاطیما
820 subscribers
21.2K photos
6.5K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
Forwarded from Deleted Account
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@asheghanehaye_fatima


بغض های بی شانه
تهوع تنهایی اند.
دل، جوجه گنجشکی ست لرزان
میان انتظار کفتارها...


#هومن_داوودی
@asheghanehaye_fatima


فردا كه پيمانِ عاشقيتان را قرار است بر سَـرِ سُفره عقدتان ببنديد،
به اويي كه زن خانه و زندگيت ميشود بگو:
قبل از عروس رفته گُل بچينه و عروس رفته گلاب بياره، "بلـه اي" را كه قرار است وقتي براي بارِ سوم عاقد از او ميپرسد:
"آيا وكيلم؟!"
همان بار اول بگويد:
"بـــله"
يك بله ي خالي كفايت ميكند!
از قولِ من به او بگو:
"قبل از اينكه دير بشود و تو را از دست بدهد، به عقدِ دائميت در بيايد و از بعدِ اولين امضا، نفسِ عميق بكشد و آرام بگيرد...
از قولِ من به عروس لحظه هاي تا آخرِ عمريت بگو:
وقتي ميخواهد عسل را با انگشتِ كوچكش در دهانت بگذارد، اگر دندانت كوچكتوين برخوردي با انگشتش داشت، وانمود كند دردش گرفته و بعد ريز ريز بخندد...او نميداند اما من كه ميدانم، حس قدرت دادن به تو چه اعتماد به نفس و حس رضايتي را در تو بر مي انگيزد!
آري به عروست بگو :
حلقه را كه به انگشتت مي اندازد، مطمئن شود خوب سر جايش چِفت شده! مبادا ذره اي گشاد باشد و فردا با كوچكترين آب خوردني از دستت در بيايد!
به او بگو :
تا ميتواند با تو سرِ سفره ي عقد عكس بگيرد و به كسي كه از شما فيلم ميگيرد تاكيد كند:" از لحظه ي "بلــه" گفتنِ تو به عاقد، به شكل واضح و زوم شده اي، فيلم تهيه كند تا فردا مدعي نشوي :"تو دنبالِ من بودي، نه من دنبالِ تو!"
آري...به عروست بگو:
قدرِ لحظه هاي با تو بودن را بداند، كسي چه ميداند،
شايد فردا،
باز يادت رفت،
كسي را چون من،
يك روز،
عاشقانه دوست داشتي و عمرِ عاشقانه هايمان يك پاييز هم نشد!

#غزاله_دلفاني
@asheghanehaye_fatima


کاش کمی
شعبده می دانستم
چشمم به چشمت که می افتاد
کلاه از سرم بر می داشتم
تا عشق
مثل کبوتری گرفتار
یک مرتبه
از جیب چپ پیرهنم پر بکشد
چرخی و زود
نرم
روی شانه ات بنشیند
کاش سعی ام جواب می داد
می خندیدی
سر شوق می آمدم و
زود دست به کار عجیب تر می زدم
مثلا با فاصله به آغوش می کشیدمت
طوری که لباست جمع می شد
لب غنچه می کردم از دور ولی
گونه ها ی تو لاله لاله رنگ می گرفت
خوشت می آمد و می پرسیدی
چگونه این ها را یاد گرفتید؟
می خندیدم و می گفتم
هر وقت شما گفتید چگونه با لبخند
مرا به پرنده تبدیل کردید
من هم کلکم را می گویم

#رسول_ادهمی
🔆🔆🔆🔆🔆🔆
🔆

تو نیستی و من حالا
با غرورم خلوت کرده ام !
غرورم اما
چیزی نمی گوید
مثل تو لبخند نمی زند
مثل تو عشق نمی پاشد
اما من او را به تو
ترجیح داده ام .

آن طرف تر
من در کنارت نیستم
و تو در کنار غرورت لمیده ای
غرور تو اما مثل من
نازت را خریدار نیست
آغوشی برای دفن دلتنگی هایت ندارد
و گوشش
بدهکار درددلهایت نمی شود
اما تو به جای من
او را حفظ کرده ای
او را برگزیده ای .

من و تو کودکان سالخورده ای بودیم
که فکر می کردیم عشق
پروانه ای در میان انگشت هایمان است
که هر گاه مشتمان را به رویش وا کنیم
دوباره بر دست هایمان خواهد نشست... .

من و تو
فرصت زندگی هم بودیم
ما
همدیگر را
از دست داده ایم... .



#مصطفی_زاهدی
از مجموعه ی «دست هایش بوی نرگس می داد»



@asheghanehaye_fatima

🔆
🔆🔆🔆🔆🔆🔆
@asheghanehaye_fatima


از یه جایی به بعد
آدم دیگه دوست نداره همه چی درست بشه!
دوست داره همه چی تموم بشه…
@asheghanehaye_fatima


گاهی فکر میکنم
تو فقط زیبا نبودی!
خب...
اگر فقط زیبا بودی لااقل دلم کمی تقلا میکرد!
مردانگی به خرج میداد؛
دست و پایی میزد!
لااقل اینطور از خود بی خود نمی شد!
دردت به جانم!
بگذار امروز برایت بگویم که،
حضرتعالی؛
جذاب تشریف داشتید!
آن هم کمی زیادی!
مشکل اصلا همین بود،
با آن موهای چتری لعنتی!
آن لبخند لامصب!
چشم های مصیبت!
و البته آن لبهای خاک بر سری ات!
از راه که هیچ،
از بی راه هم به در شدیم رفت پی کارش!
حالا هم نخند
ما که مشتری دائم شماییم
دوستت دارم امروزمان را محبت کنید رفع زحمت کنیم!
و من ا... توفیق☺️😉

#حامد_نیازی
Forwarded from Deleted Account
Audio
عاشقانه های فاطیما
Audio
ترانه:نقش غربت

ترانه سرا:مهدی کرباسیان

ملودی و تنظیم:فرهاد زارع

با صدای دوست عزیزم #سعید_عوض_پور
🔆🔆🔆🔆🔆🔆
🔆

سیبی اگرم بود

با توأش نیمه می کنم

تبسمی اگرم بود

با توأش نیمه می کنم

غمی ولی

اگرم بود

از توأش دریغ می کنم

چون واپسین نفسش

فرو می دهم !

#عبداله_پشیو

@asheghanehaye_fatima

🔆
🔆🔆🔆🔆🔆🔆
@asheghanehaye_fatima


زنی که حافظه‌ی خاطراتش پر شده را تنها باید دوست داشت ،

باید مرور کرد عاشقی‌اش را در پس نگاهِ پشت پلکش وقتی هیچ آرایشی نگاهش را نپوشانده ، وقتی هیچ رنگِ‌سرخی بر لبانش نیست تا شبیه غنچه‌های رز برایت بوسه‌ای از فاصله‌ی اتاق تا کاناپه‌ی راحتی‌ات بفرستد ،

وقتی لباسِ تنش شلوارکِ راحتیِ دورانِ دختری‌اش می‌باشد و تاپ و ژاکتی را باهم ، بی‌هیچ نظم و هماهنگی رنگی پوشیده است ،
تا سوز پاییزی جناقِ خشکیده‌ی سینه‌اش را تب‌دار نکند ،

وقتی دستانش طبیعی‌ترین حالتِ زندگی را دارند و دورتادور بازوانش را گرفته‌اند ،

وقتی مدتی‌ست ،
رنگِ هیچ لاکی را بر ناخن‌های کوتاهش طاقت نمی‌آورد ،

وقتی خسته از گیره‌های سَر ، پریشانیِ موهای مجعدش را دورتادورِ تنهایی‌اش دوست دارد ،

وقتی با رشته‌ای از موهایش ساعت‌ها نوازش را به یاد می‌آورد و می‌پیچاند گیسوانش را به دور انگشتانی که هیچ ناخن مصنوعی‌ای قشنگشان نکرده است ،

زنی شبیه خودش را باید تنها دوست داشت و به بغل گرفت تنِ حساسش را ،
وقتی حتا حوصله‌ای برای فرار کردن از تنگِ آغوشت ندارد و ،

با رشته‌های تابیده‌ی نور بر صورتش هنگامِ شستنِ ظرف غرقِ لذت می‌شود و ،
فنجانِ داغِ چای میان دستانِ سردش ،
احساسِ تب‌دارش را لو می‌دهد

گاهی باید تمام آشفتگی‌های زنی را ،
مردی به آغوش بگیرد ،
که تمام قد ،
چشمانِ بدون آرایشِ همسرش را دوست دارد ،

که واقعیتِ معصومانه‌ی خانمِ خانه‌اش را هر روز بارها با نگاهش می‌پرستد ،
تا شاید لب به خنده باز کند ،
زنی که قلبِ نحیفش گاهی ،
حوصله‌ای برای زندگی ندارد .



#مرجان_پورشریفی
چشم

بر

هم

مزن

میخواهم دایره سیاه چشمانت

ذوبم کند و غرق شوم در چهار چوب بازوانت

خیره نگاهم کن

و با تار و پود گیسوانت برایم

غزلی از جنس عشق بنویس

تا تپش های قلب خسته ام را

آرام بخشد

آرامشم

تنها

توووویی

آرام

بانووووو


#امیرعباس_خالقوردی

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima


آدمها با دلايل خاص خودشان به زندگی‌ ما وارد می شوند
و با دلايل خاص خودشان از زندگی ما می روند

نه از آمدن‌ ها زياد خوشحال باش ، نه از رفتن‌ ها زياد غمگين

تا هستند دوستشان داشته باش
به هر دليلی‌ که آمده اند
به هر دليلی‌ که هستند
بودنشان را دوست داشته باش
بی هيچ دليلی

شادمانی‌ های بی‌ سبب
همين دوست داشتن‌ های بی‌ چون و چراست !



📖 #درخانه_ما_عشق_كجا_ضيافت_داشت
#نیکی_فیروزکوهی
@asheghanehaye_fatima

ﺁﻩ ﻫﺎ
ﺑﺎﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺑﺎﺩ ﻣﯽﺭﻭﻧﺪ

ﺍﺷﮏ ﻫﺎ
ﺁﺏ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺭﯾﺎ ﻣﯽﭘﯿﻮﻧﺪﻧﺪ

ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﮕﻮ
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻋﺸﻖ
ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯽﺷﻮﺩ
ﺑﻪ ﮐﺠﺎ ﻣﯽﺭﻭﺩ ؟

#ﮔﻮﺳﺘﺎﻭ_ﺁﺩﻭﻟﻔﻮ_بکر
🍀
@asheghanehaye_fatima

مي تواني به رفتن فكر كني
و من چيزي نفهمم!
اما وقتي حرفش را به زبانت مي راني
دلشوره اي در من مي افتد
كه ديگر حتا لبخندي نمي تواند حالِ بدِ مرا پنهان كند !..

#سپيده_اميدى
🍀
دل سِتاندی ز من و
دل نسپردی بر من

اینچنین داد و ستد را
ز که آموخته ای ؟


#حسین_فروتن


@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima


مرا
مثل نداشتنت.... عمیق
مثل حرف هایت....محکم
مثل یک زندانی.... حبس
در آغوش بگیر
زیباترین وداع هنوز اتفاق نیفتاده است
برای روزهایی که نیستم
عمیق
محکم
حبس
مرا در آغوش بگیر
با احساس مردی
که لب مرز نشسته و می داند
به جنگ برود
یا ازکشور
فرقی نمی کند
خانه اش آتش گرفته است

#منیره_حسینی
@asheghanehaye_fatima

با دست هاي خالي
نگاهم مي كند
و با احتياط
سمت من قدم برمي دارد
تنهايي
از آنچه در آينه مي بينم
به من نزديك تر است

#مهسا_رهنما
🍀
@asheghanehaye_fatima

یک زن
مگر
چقدر قدرت دارد
در بزند،
و کسی
در را
برایش باز نکند...؟!

یک در
مگر
چقدر قدرت دارد
بسته بماند،
وقتی
زنی عاشق
در می زند ... ؟!!

#چیستا_یثربی
🍀
@asheghanehaye_fatima


تلخ است دل بریدن و از من رمیدنت
باید دوباره "هی بدَوم" تا رسیدنت!

گلخند‌های باغ لبت بود و چشم‌هام
آغاز شوم حادثه شد سیب چیدنت

ابراز عشق کردم و پاسخ سکوت بود
اما شکست بغض مرا لب گزیدنت

می‌خاستم تمامی تو سهم من شود
راضی شدم به"از لب فنجان" چشیدنت

باید برای لمس نگاهت وضو گرفت
ای چشم‌هات،کعبه و معراج،دیدنت

"عیسی"تر از مسیحم و تنهاتر از خدا
بر من بِدَم که زنده شوم از دمیدنت

«تو» چکه چکه میچکی از سقف "بیت"هام
«من» لحظه لحظه مستم از اینسان چکیدنت

ای دل درون سینه چنین بال و پر نزن
شرمندگی‌ست حاصل من از تپیدنت

#م_هاشمی_هخا