@asheghanehaye_fatima
کسانی را که دوست داری همیشه کنار خود داشته باش
و بگو چقدر به آنها علاقه
و نیاز داری
مراقبشان باش...
#گابریل_گارسیا_مارکز
کسانی را که دوست داری همیشه کنار خود داشته باش
و بگو چقدر به آنها علاقه
و نیاز داری
مراقبشان باش...
#گابریل_گارسیا_مارکز
@asheghanehaye_fatima
.بانوی من
آغوش تو دروازه های یونان است...
که به رویم گشوده میشود..
آرتمیس و آتنا
در تپندگی سینه های تو,دوشادوش,
مرزبانان اند...
بر نوک برج های سرخ..
برای دست نیازیدن
هر میرنده به تو...
در موهای تو وستا
باکره تر از نگهبانان تن تو
به نوازش موهایت
آه موهایت..
که جهانی را به پرستشگاه پیشانی تو,
کشانده است...
و پریانی دریایی
که روی اندام میانی تو ,
به سماع نشسته اند
مست ,
طغیانگر ,
باشکوه ,,,
آه که آفرودیت
همه زیبایی اش را
وام دار لبهای توست,,,
لبهایت دو سرخ
دو آتشین
دو تبدار همیشه...
که بر عطش میرندگان آب می شوند ..
در چشم راست تو
زئوس
آسمان را نگاه داشته است
و زمین را نیز...
و هرا ,
در چشم چپ تو
غیرت همه معشوقه ها را
به عاریت دارد...
بانوی من ,
چگونه از دروازه های یونان بگذرم,
و مقابل ازلیت باشکوه ات
مقابل تناسب نامیرای اندامت,
مدهوش نباشم؟!
#آریو_همتی
.بانوی من
آغوش تو دروازه های یونان است...
که به رویم گشوده میشود..
آرتمیس و آتنا
در تپندگی سینه های تو,دوشادوش,
مرزبانان اند...
بر نوک برج های سرخ..
برای دست نیازیدن
هر میرنده به تو...
در موهای تو وستا
باکره تر از نگهبانان تن تو
به نوازش موهایت
آه موهایت..
که جهانی را به پرستشگاه پیشانی تو,
کشانده است...
و پریانی دریایی
که روی اندام میانی تو ,
به سماع نشسته اند
مست ,
طغیانگر ,
باشکوه ,,,
آه که آفرودیت
همه زیبایی اش را
وام دار لبهای توست,,,
لبهایت دو سرخ
دو آتشین
دو تبدار همیشه...
که بر عطش میرندگان آب می شوند ..
در چشم راست تو
زئوس
آسمان را نگاه داشته است
و زمین را نیز...
و هرا ,
در چشم چپ تو
غیرت همه معشوقه ها را
به عاریت دارد...
بانوی من ,
چگونه از دروازه های یونان بگذرم,
و مقابل ازلیت باشکوه ات
مقابل تناسب نامیرای اندامت,
مدهوش نباشم؟!
#آریو_همتی
@asheghanehaye_fatima
هر چهارشنبه،
دوشیزهای معطر،
یک اسکناس صد کرونی میدهد
تا بگذارم با زندانی تنها بماند.
پنجشنبه هم،
صد کرون بابت آبجو از دست میرفت ...
وقتی ساعت ملاقات تمام میشد،
دوشیزهخانم که بر لباسهای فاخرش بوی زندانی را بههمراه داشت
بیرون میآمد و زندانی هم با بوی عطر دوشیزهخانم بر لباس زندان به سلول باز میگشت.
برای من هم، بوی آبجو باقی میماند ... زندگی چیزی نیست مگر تبادل بوها ...
(اگر شبی از شبهای زمستان مسافری)
#ایتالو_کالوینو
هر چهارشنبه،
دوشیزهای معطر،
یک اسکناس صد کرونی میدهد
تا بگذارم با زندانی تنها بماند.
پنجشنبه هم،
صد کرون بابت آبجو از دست میرفت ...
وقتی ساعت ملاقات تمام میشد،
دوشیزهخانم که بر لباسهای فاخرش بوی زندانی را بههمراه داشت
بیرون میآمد و زندانی هم با بوی عطر دوشیزهخانم بر لباس زندان به سلول باز میگشت.
برای من هم، بوی آبجو باقی میماند ... زندگی چیزی نیست مگر تبادل بوها ...
(اگر شبی از شبهای زمستان مسافری)
#ایتالو_کالوینو
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دلم نیومد حس خوبش رو باهاتون شریک نشم...
انگار هواشون،نگاهشون،خنده هاشون با ما فرق داره...
چقدر حالشون خوبه...
از این حالای خوب براتون آرزو می کنم♥️
#میشه_بخندی
@asheghanehaye_fatima
دلم نیومد حس خوبش رو باهاتون شریک نشم...
انگار هواشون،نگاهشون،خنده هاشون با ما فرق داره...
چقدر حالشون خوبه...
از این حالای خوب براتون آرزو می کنم♥️
#میشه_بخندی
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
در لحظهای خاص از درد یا بیداد، هیچکس نمیتواند برای هیچکس کاری بکند؛ رنج تنهاست...
#آلبر_كامو
در لحظهای خاص از درد یا بیداد، هیچکس نمیتواند برای هیچکس کاری بکند؛ رنج تنهاست...
#آلبر_كامو
@asheghanehaye_fatima
وقتی نمی توانی
هم مسافر باشی،
هم سوزنبان
بهتر است
قطار را دلتنگ نکنی
و بگذاری بی دغدغه
راهش را برود
و سهم همه ی ما را
از افق ها بگیرد.
#حسین_منزوی
وقتی نمی توانی
هم مسافر باشی،
هم سوزنبان
بهتر است
قطار را دلتنگ نکنی
و بگذاری بی دغدغه
راهش را برود
و سهم همه ی ما را
از افق ها بگیرد.
#حسین_منزوی
@asheghanehaye_fatima
.
مواظب باش راهی که به قلب مرد میرسد، راهی نباشد که زن را از خودش دور میکند.
موقعی که میخواهی او را به طرف خودت بکشی، با خودت غریبه نشوی...
#الیف_شافاک
ملت عشق
.
مواظب باش راهی که به قلب مرد میرسد، راهی نباشد که زن را از خودش دور میکند.
موقعی که میخواهی او را به طرف خودت بکشی، با خودت غریبه نشوی...
#الیف_شافاک
ملت عشق
زیبایی دیگران،
شکنجه ی من است،
مثل زنی که بچه ندارد،
اما مجبور است،
که در کارگاه عروسک سازی کار کند
تو نیستی،
و تقویم،
که نقشه ی چند ماه آینده است،
تنها
ترک دیوار را پوشانده!
چه می شود گفت؟
به تو که یک نفری،
و چند نفر دیگر را دوست داری!
چه می شود گفت؟
به من که یک نفرم،
اما به اندازه ی آن چند نفر،
تنهایم!
آن چند نفر،
که به تو می گویند دوستت دارم،
و نقشه ی زیبایی ات را،
روی زمین زده اند.
#محسن_بیدوازی
#مجموعه_شعر_غم_های_تزئینی
شکنجه ی من است،
مثل زنی که بچه ندارد،
اما مجبور است،
که در کارگاه عروسک سازی کار کند
تو نیستی،
و تقویم،
که نقشه ی چند ماه آینده است،
تنها
ترک دیوار را پوشانده!
چه می شود گفت؟
به تو که یک نفری،
و چند نفر دیگر را دوست داری!
چه می شود گفت؟
به من که یک نفرم،
اما به اندازه ی آن چند نفر،
تنهایم!
آن چند نفر،
که به تو می گویند دوستت دارم،
و نقشه ی زیبایی ات را،
روی زمین زده اند.
#محسن_بیدوازی
#مجموعه_شعر_غم_های_تزئینی
@asheghanehaye_fatima
خدایان سیزیف را محکوم کرده بودند که دائما سنگی را به بالای کوه بغلتاند، تا جایی که سنگ به خاطر وزنش به پایین میافتاد. آنها به دلایلی فکر میکردند که تنبیه وحشتناکتری از کار عبث و بیامید وجود ندارد!
آلبر کامو | کتاب: افسانه سیزیف
#آلبر_کامو
خدایان سیزیف را محکوم کرده بودند که دائما سنگی را به بالای کوه بغلتاند، تا جایی که سنگ به خاطر وزنش به پایین میافتاد. آنها به دلایلی فکر میکردند که تنبیه وحشتناکتری از کار عبث و بیامید وجود ندارد!
آلبر کامو | کتاب: افسانه سیزیف
#آلبر_کامو
@asheghanehaye_fatima
با دویستوچند تکه استخوانم دوستت دارم
(و چندسال باید بگذرد؟
تا استخوانهای آدم، همهچیز را فراموش کنند)
با من بگو
بگو قلبها فراموشکارترند،
یا استخوانها؟
با من بگو
بگو مثل خواب
که گاهی از دستهایم شروع میشود، گاهی از پاهایم،
پوسیدن از قلبم آغاز میشود،
یا استخوانهایم؟
#لیلا_کردبچه
با دویستوچند تکه استخوانم دوستت دارم
(و چندسال باید بگذرد؟
تا استخوانهای آدم، همهچیز را فراموش کنند)
با من بگو
بگو قلبها فراموشکارترند،
یا استخوانها؟
با من بگو
بگو مثل خواب
که گاهی از دستهایم شروع میشود، گاهی از پاهایم،
پوسیدن از قلبم آغاز میشود،
یا استخوانهایم؟
#لیلا_کردبچه
امروز همهی نیاز من این است
که تو را به "نام" بخوانم
و مشتاق حرف حرفِ نام تو باشم
مثل کودکی که مشتاق تکهای حلواست ..
مدتهاست نامت
بر روی نامههایم نیست
و از گرمی آن گرم نمیشوم
اما امروز
در محاصره پنجرههای "پاییز"
میخواهم تو را به نام بخوانم
آتش کوچکی روشن کنم،
چیزی بپوشم
و تو را ای پیراهن بافته از گل پرتقال
و شکوفههای شب بو، صدا کنم ...
#نزار_قبانی
که تو را به "نام" بخوانم
و مشتاق حرف حرفِ نام تو باشم
مثل کودکی که مشتاق تکهای حلواست ..
مدتهاست نامت
بر روی نامههایم نیست
و از گرمی آن گرم نمیشوم
اما امروز
در محاصره پنجرههای "پاییز"
میخواهم تو را به نام بخوانم
آتش کوچکی روشن کنم،
چیزی بپوشم
و تو را ای پیراهن بافته از گل پرتقال
و شکوفههای شب بو، صدا کنم ...
#نزار_قبانی
Gom Kardeh
Siavash Ghomeishi
.
و گه گاهی و گه گاهی
دو خط شعری
که گویای همه چیز است و خود ناچیز ...
#سیاوش_قمیشی
#گم_کرده
@asheghanehaye_fatima
و گه گاهی و گه گاهی
دو خط شعری
که گویای همه چیز است و خود ناچیز ...
#سیاوش_قمیشی
#گم_کرده
@asheghanehaye_fatima
شرارت، چهرههای زیادی داره.
هیچ کدوم شون به اندازهی پاک دامنی خطرناک نیست!
Sleepy hallow (1999)
Director: Tim Burton
#دیالوگ
@asheghanehaye_fatima
هیچ کدوم شون به اندازهی پاک دامنی خطرناک نیست!
Sleepy hallow (1999)
Director: Tim Burton
#دیالوگ
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
باید تو زندگیت یکی باشه
یکی فقط یکی!
یکی که جوری اسمتو صدا بزنه
اونم با میمممم مالکیت ؛
که نتونی بش نگی جونم!
اونم از ته دلت؛
یکی باشه؛
که باااشه
که بمونه
که بفهمه
آره جونم یکی فقط یکی!
#عادل_دانتیسم
باید تو زندگیت یکی باشه
یکی فقط یکی!
یکی که جوری اسمتو صدا بزنه
اونم با میمممم مالکیت ؛
که نتونی بش نگی جونم!
اونم از ته دلت؛
یکی باشه؛
که باااشه
که بمونه
که بفهمه
آره جونم یکی فقط یکی!
#عادل_دانتیسم
@asheghanehaye_fatima
سنمان کم است
تو
در زمان هیچکدام از
دیکتاتورها نبودی
چگونه یاد گرفتی
بر من و احساس من
بی رحمانه حکومت کنی؟
#عادل_دانتیسم
سنمان کم است
تو
در زمان هیچکدام از
دیکتاتورها نبودی
چگونه یاد گرفتی
بر من و احساس من
بی رحمانه حکومت کنی؟
#عادل_دانتیسم