@asheghanehaye_fatima
اول سراغِ چشمهایت رفتم،
چشمهایِ تو!
گفتم مبادا بسوزد
وَ ناز خوابِ تو کابوس شود
بعد سراغِ موهایت رفتم
موهایِ تو ناز بود وُ
باز بود
آنقدر که گفتم،
مبادا که سفت بگیرد این دستهایِ چِغِرَم
بعد تو دردت بیاید وُ
خواب ازسرت بپرد
بعد
سراغِ لبهایت
لبهای تو داغ بود
خیلی داغ!
آنقدر که نمیشد، نبویید،
نبوسید
گفتم مبادا که سردیِ تنم
لبانِ گرمِ تو را یخ کند
مبادا که بوسهام
لبِ لطیفِ تو را زخم کند
مبادا که وقتِ بوسه خیالِ خوشِ تو را
خَش کند
مبادا، مبادا که
اصلن خودَت بگو
میخواهی کجایِ خیالِ تو بمیرم؟!
#افشین_صالحی
اول سراغِ چشمهایت رفتم،
چشمهایِ تو!
گفتم مبادا بسوزد
وَ ناز خوابِ تو کابوس شود
بعد سراغِ موهایت رفتم
موهایِ تو ناز بود وُ
باز بود
آنقدر که گفتم،
مبادا که سفت بگیرد این دستهایِ چِغِرَم
بعد تو دردت بیاید وُ
خواب ازسرت بپرد
بعد
سراغِ لبهایت
لبهای تو داغ بود
خیلی داغ!
آنقدر که نمیشد، نبویید،
نبوسید
گفتم مبادا که سردیِ تنم
لبانِ گرمِ تو را یخ کند
مبادا که بوسهام
لبِ لطیفِ تو را زخم کند
مبادا که وقتِ بوسه خیالِ خوشِ تو را
خَش کند
مبادا، مبادا که
اصلن خودَت بگو
میخواهی کجایِ خیالِ تو بمیرم؟!
#افشین_صالحی
با چه نامی صدایت کنم
ڪه بهانه نگیرد دلم .
تو را چه بنامم ڪه بغض نڪنم ،
تا اشڪ از چشمانم جارے
نشود .
تو را چه بخوانم ..
ڪسی که رفته باشد ،
یا او که " رسیده " است .!!
#پوریا_نبی_پور
.
ڪه بهانه نگیرد دلم .
تو را چه بنامم ڪه بغض نڪنم ،
تا اشڪ از چشمانم جارے
نشود .
تو را چه بخوانم ..
ڪسی که رفته باشد ،
یا او که " رسیده " است .!!
#پوریا_نبی_پور
.
@asheghanehaye_fatima
بالاخره همه یک روزی میمیرند و صد سال که بگذرد، دیگر هیچکس دربارهٔ این که دیگران که بودند و چطور مردند سؤال نمیکند. پس بهتر است همانطور که دلت میخواهد زندگی کنی و همانطور که دوست داری بمیری...!
#کنزابورو_اوئه
کتاب #گریه_آرام
بالاخره همه یک روزی میمیرند و صد سال که بگذرد، دیگر هیچکس دربارهٔ این که دیگران که بودند و چطور مردند سؤال نمیکند. پس بهتر است همانطور که دلت میخواهد زندگی کنی و همانطور که دوست داری بمیری...!
#کنزابورو_اوئه
کتاب #گریه_آرام
@asheghanehaye_fatima
تو را زير بالشم پنهان مى كنم
شبيه كتابى ممنوعه
چراغها خاموش مى شوند
و صداها مى خوابند
سپس تو را بيرون مى آورم
و حريصانه مى بلعم
#مرام_المصری
از کتاب #چون_گناهى_آويخته_در_تو
ترجمه #سيد_محمد_مركبيان
#نشر_چشمه
تو را زير بالشم پنهان مى كنم
شبيه كتابى ممنوعه
چراغها خاموش مى شوند
و صداها مى خوابند
سپس تو را بيرون مى آورم
و حريصانه مى بلعم
#مرام_المصری
از کتاب #چون_گناهى_آويخته_در_تو
ترجمه #سيد_محمد_مركبيان
#نشر_چشمه
:
درخت حیاط ما
سالهاست که در حصر خانگی ست
ریشه هایش ولی
از دیوار گذشته اند.
رفته اند
#عبدالصابر_کاکایی
@asheghanehaye_fatima
درخت حیاط ما
سالهاست که در حصر خانگی ست
ریشه هایش ولی
از دیوار گذشته اند.
رفته اند
#عبدالصابر_کاکایی
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
به امتداد سکوتم که خشم و فریادست
به قطره قطره ی اشکی که پایت افتادست
به لخته لخته ی خونی کنار این تختم
به سرخی لب زخمِ منی که جان سختم
نفس نفس زدنت پای گریه ی گوشی
به سوگ جامه ترین لذت همآغوشی
به تلخی دهنت انتهای بوسیدن
به شوری دهن از اتهام خندیدن
به گریه های نجیبت شبانه در حمام
به نعره های خفیفی که پر شد از دشنام
به گریه ها و به بغضت که دوستت دارم
به بوسه از سر لذّت که دوستت دارم
به رختخواب من و تو که خیس از احساس ست
به دشمنت که به مرگت شدیدا حساس ست
به کودکانه ترین رقص در دل مرداب
شکنجه های تنت در ادامه ی این خواب
قدم قدم زدنم در جهان نابودی
به عشق پاک و عزیزی که شاعرش بودی
قسم به قفل و به زندان که دوستت دارم
به سر بریدن قرآن که دوستت دارم
منی که شاهد قتل و تجاوزت ....ای داد
شکوفه های تنت چرک و خون نشان می داد
تلو تلو بخورد شیشه های مشروبت
تلو تلو بخوری، غم کند لگد کوبت
و قصد جان بکند حلقه های سیگارت
و قصد من بکنی روی حلقه ی دارت
به انقلاب تنت در مسیر آزادی
بغل گرفتن تو در نهایت شادی
به لحظه لحظه ی خوابی که عین بیداری ست
به عشق و زندگیت که جنون ادواری ست
قسم به پشت کبودت که دوستت دارم
به غصه های نبودت که دوستت دارم
به اعتراف تو با چانه های لرزانت
نگاه هیز و پر از خشم و کین دربانت
به لاشه لاشه ی تو پای جوخه ی اعدام
به قبر بی کفنت پشت قطعه ای گمنام
که بوسه بوسه ترا میکشم در آغوشم
که جرعه جرعه ترا عاشقانه مینوشم
که آخرین قدمی در جهان آزادی
جهان بی غم را تو نشان من دادی
١۵اردیبهشت ٩٦
#م_ح_م_د_رضا_واقف
به امتداد سکوتم که خشم و فریادست
به قطره قطره ی اشکی که پایت افتادست
به لخته لخته ی خونی کنار این تختم
به سرخی لب زخمِ منی که جان سختم
نفس نفس زدنت پای گریه ی گوشی
به سوگ جامه ترین لذت همآغوشی
به تلخی دهنت انتهای بوسیدن
به شوری دهن از اتهام خندیدن
به گریه های نجیبت شبانه در حمام
به نعره های خفیفی که پر شد از دشنام
به گریه ها و به بغضت که دوستت دارم
به بوسه از سر لذّت که دوستت دارم
به رختخواب من و تو که خیس از احساس ست
به دشمنت که به مرگت شدیدا حساس ست
به کودکانه ترین رقص در دل مرداب
شکنجه های تنت در ادامه ی این خواب
قدم قدم زدنم در جهان نابودی
به عشق پاک و عزیزی که شاعرش بودی
قسم به قفل و به زندان که دوستت دارم
به سر بریدن قرآن که دوستت دارم
منی که شاهد قتل و تجاوزت ....ای داد
شکوفه های تنت چرک و خون نشان می داد
تلو تلو بخورد شیشه های مشروبت
تلو تلو بخوری، غم کند لگد کوبت
و قصد جان بکند حلقه های سیگارت
و قصد من بکنی روی حلقه ی دارت
به انقلاب تنت در مسیر آزادی
بغل گرفتن تو در نهایت شادی
به لحظه لحظه ی خوابی که عین بیداری ست
به عشق و زندگیت که جنون ادواری ست
قسم به پشت کبودت که دوستت دارم
به غصه های نبودت که دوستت دارم
به اعتراف تو با چانه های لرزانت
نگاه هیز و پر از خشم و کین دربانت
به لاشه لاشه ی تو پای جوخه ی اعدام
به قبر بی کفنت پشت قطعه ای گمنام
که بوسه بوسه ترا میکشم در آغوشم
که جرعه جرعه ترا عاشقانه مینوشم
که آخرین قدمی در جهان آزادی
جهان بی غم را تو نشان من دادی
١۵اردیبهشت ٩٦
#م_ح_م_د_رضا_واقف
@asheghanehaye_fatima
مي نوشم براي خانه ي ويران
براي زندگي قهرآلود خود
براي تنهايي
در حين با هم بودن
و براي تو من مي نوشم
براي دروغ لبهاي خيانتگرت به من
براي سرماي بي جان چشمانت
براي آن که دنيا زمخت و بيرحم بود
و براي آن که خدا هم نجاتمان نداد
#آنا_آخماتووا
مي نوشم براي خانه ي ويران
براي زندگي قهرآلود خود
براي تنهايي
در حين با هم بودن
و براي تو من مي نوشم
براي دروغ لبهاي خيانتگرت به من
براي سرماي بي جان چشمانت
براي آن که دنيا زمخت و بيرحم بود
و براي آن که خدا هم نجاتمان نداد
#آنا_آخماتووا
@asheghanehaye_fatima
ﺗﻮ ﺑﺎ ﺍﻧﺪﺍﻣﯽ ﺍﺯ ﺑﻬﺸﺖ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮ
ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺭﻭﺷﻦ ﺗﺮ
ﻟﺒﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺷﺮﺍﺏ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﺴﺖ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ
ﻭﻋﺪﻩ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﺍﺩ
ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﺭﻭﻥ ﺧﻮﺩﻡ ﻏﺴﻞ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﺍﺩ
ﻭ ﺩﻭ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺳﺒﺰ ﺭﺍ ﺩﺭﻭﻥ ﺳﯿﻨﻪ ﻫﺎﯾﻢ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﻧﻮﺷﯿﺪ
ﺑﻪ ﺗﻮ ﻭﻋﺪﻩ ﻣﯿﺪﻫﻢ
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﻬﺸﺖ ﺁﺭﺍﻣﺶ
ﻫﯿﭻ ﮔﻨﺎﻫﯽ ﻣﻮﺟﺐ ﻫﺒﻮﻁ ﻧﯿﺴﺖ
ﻫﯿﭻ ﻓﻌﻠﯽ ﺣﺮﺍﻡ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ
ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺁﺯﺍﺩ ﺍﺳﺖ
ﻭ ﻫﻤﻪ ﮐﺎﺭ ﺭﻫﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ
ﺑﻪ ﺗﻮ ﻭﻋﺪﻩ ﻣﯿﺪﻫﻢ
ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﻣﻦ ﺑﯿﺎ
#بروین_حبیب
ﺗﻮ ﺑﺎ ﺍﻧﺪﺍﻣﯽ ﺍﺯ ﺑﻬﺸﺖ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮ
ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺭﻭﺷﻦ ﺗﺮ
ﻟﺒﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺷﺮﺍﺏ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﺴﺖ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ
ﻭﻋﺪﻩ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﺍﺩ
ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﺭﻭﻥ ﺧﻮﺩﻡ ﻏﺴﻞ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﺍﺩ
ﻭ ﺩﻭ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺳﺒﺰ ﺭﺍ ﺩﺭﻭﻥ ﺳﯿﻨﻪ ﻫﺎﯾﻢ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﻧﻮﺷﯿﺪ
ﺑﻪ ﺗﻮ ﻭﻋﺪﻩ ﻣﯿﺪﻫﻢ
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﻬﺸﺖ ﺁﺭﺍﻣﺶ
ﻫﯿﭻ ﮔﻨﺎﻫﯽ ﻣﻮﺟﺐ ﻫﺒﻮﻁ ﻧﯿﺴﺖ
ﻫﯿﭻ ﻓﻌﻠﯽ ﺣﺮﺍﻡ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ
ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺁﺯﺍﺩ ﺍﺳﺖ
ﻭ ﻫﻤﻪ ﮐﺎﺭ ﺭﻫﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ
ﺑﻪ ﺗﻮ ﻭﻋﺪﻩ ﻣﯿﺪﻫﻢ
ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﻣﻦ ﺑﯿﺎ
#بروین_حبیب
@asheghanehaye_fatima
تختِ گناهكار!!!
همخوابه گي با لهجه ي بستري سرد
به پشتگرمي كدام عشق
تسليم ميكني ام
به سياهي ؟؟؟!!!!!
آينه ام !!!
ربط ميدهي مرا
به سكوت و ستاره از زخمه هاي عشق ،،
شايد
خيالِ خام شب
به خاكستر سپيده معطر است ،،،!!
هرشب
از تماميِ شب
حرفي غريب مي گذرد كه شنيدنش
از هواي دردهاي من پُر است ،،،!!!
خوشه هاي خشمِ عزيز
ايستاده
در انتهاي هرچه رهايي
كه يار من است .............
#روياكارپسند
تختِ گناهكار!!!
همخوابه گي با لهجه ي بستري سرد
به پشتگرمي كدام عشق
تسليم ميكني ام
به سياهي ؟؟؟!!!!!
آينه ام !!!
ربط ميدهي مرا
به سكوت و ستاره از زخمه هاي عشق ،،
شايد
خيالِ خام شب
به خاكستر سپيده معطر است ،،،!!
هرشب
از تماميِ شب
حرفي غريب مي گذرد كه شنيدنش
از هواي دردهاي من پُر است ،،،!!!
خوشه هاي خشمِ عزيز
ايستاده
در انتهاي هرچه رهايي
كه يار من است .............
#روياكارپسند
دلتنگ توام هواے دیدڹ دارم
بادم ڪه فقط شوق وزیدڹ دارم
وابستہ ترینم به تو میدانےڪہ
ایڹ ست ڪہ میڸ بوسھ چیدڹ دارم
#فرشتہ_خدابندھ
📚 ڪتاب/شانہ وگیسوے غزل
@asheghanehaye_fatima
بادم ڪه فقط شوق وزیدڹ دارم
وابستہ ترینم به تو میدانےڪہ
ایڹ ست ڪہ میڸ بوسھ چیدڹ دارم
#فرشتہ_خدابندھ
📚 ڪتاب/شانہ وگیسوے غزل
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
.
خبر داری دوستت دارم؟
خیلی هم دوستت دارم؛
زیر باران دوستت دارم،
با رنگین کمان دوستت دارم،
روز برفی دوستت دارم،
ابری و آفتابی دوستت دارم!
صبح دوستت دارم،ظهر و عصر دوستت دارم!
و وای از شب...
شب هم دوستت دارم؛
ببین مرا...
جورواجور دوستت دارم!
می شود جورواجور بگویی من هم!
هیچ کدام از قطره های باران شبیه هم نیستند زیبا!
جورواجورند!
باران باشی،مثل زمین می شوم
که یک قطره ات هم از آغوشم نمی افتد!
#حامد_نیازی🎀
#نامه_های_سوخته
.
خبر داری دوستت دارم؟
خیلی هم دوستت دارم؛
زیر باران دوستت دارم،
با رنگین کمان دوستت دارم،
روز برفی دوستت دارم،
ابری و آفتابی دوستت دارم!
صبح دوستت دارم،ظهر و عصر دوستت دارم!
و وای از شب...
شب هم دوستت دارم؛
ببین مرا...
جورواجور دوستت دارم!
می شود جورواجور بگویی من هم!
هیچ کدام از قطره های باران شبیه هم نیستند زیبا!
جورواجورند!
باران باشی،مثل زمین می شوم
که یک قطره ات هم از آغوشم نمی افتد!
#حامد_نیازی🎀
#نامه_های_سوخته
@asheghanehaye_fatima
.
نمیخواهم نگرانت کنم، امّا
هنوز زندهام
و اینروزها
هربار حواسم را پرت کردهام در خیابان،
بوق اولین ماشین، عقبعقبم راندهاست
نمیخواهم نگرانت کنم، امّا
اینشبها
هربار ناامیدی مرا به پشتبام خانه رساندهاست،
احتیاط
پله
پله
پله
پایینم کشاندهاست
با اینکه میدانسته در من
دیگر
چیز زیادی برای شکستن نماندهاست
اینشبها روی پیشانیام
جای روییدن شاخ میخارد و
پوستم اینروزها زبر و خشن شدهاست
و تو از شکوه کرگدنشدن چه میدانی؟
(و بر این سیّارۀ خاکی موجوداتی هستند
که سرانجام فهمیدهاند
بیعشق میشود زنده ماند؛
موجودات عجیبی
که بیآنکه کسی، جایی، نگرانشان باشد
با احتیاط از خیابان عبور میکنند
و صبحها در پارک میدوند
موجودات باشکوهی
که اگر خوب به سختجانیِ چشمهایشان خیره شوی،
میفهمی
هنوز نسل دایناسورها منقرض نشدهاست)
نمیخواهم نگرانت کنم
نمیخواهم نگرانت کنم، امّا... امّا...
نداشتنت را بلد شدهام
و مثل کودکیکه سرانجام فهمیدهاست
تمام آنانچه در تاریکیست
همانهاست که در روشناییست،
به خیانت دستهای تو فکر میکنم
که تمام این سالها
چراغها را
خاموش نگه داشتهبودند.
#لیلا_کردبچه
آوازکرگدن
نشرنیماژ
.
نمیخواهم نگرانت کنم، امّا
هنوز زندهام
و اینروزها
هربار حواسم را پرت کردهام در خیابان،
بوق اولین ماشین، عقبعقبم راندهاست
نمیخواهم نگرانت کنم، امّا
اینشبها
هربار ناامیدی مرا به پشتبام خانه رساندهاست،
احتیاط
پله
پله
پله
پایینم کشاندهاست
با اینکه میدانسته در من
دیگر
چیز زیادی برای شکستن نماندهاست
اینشبها روی پیشانیام
جای روییدن شاخ میخارد و
پوستم اینروزها زبر و خشن شدهاست
و تو از شکوه کرگدنشدن چه میدانی؟
(و بر این سیّارۀ خاکی موجوداتی هستند
که سرانجام فهمیدهاند
بیعشق میشود زنده ماند؛
موجودات عجیبی
که بیآنکه کسی، جایی، نگرانشان باشد
با احتیاط از خیابان عبور میکنند
و صبحها در پارک میدوند
موجودات باشکوهی
که اگر خوب به سختجانیِ چشمهایشان خیره شوی،
میفهمی
هنوز نسل دایناسورها منقرض نشدهاست)
نمیخواهم نگرانت کنم
نمیخواهم نگرانت کنم، امّا... امّا...
نداشتنت را بلد شدهام
و مثل کودکیکه سرانجام فهمیدهاست
تمام آنانچه در تاریکیست
همانهاست که در روشناییست،
به خیانت دستهای تو فکر میکنم
که تمام این سالها
چراغها را
خاموش نگه داشتهبودند.
#لیلا_کردبچه
آوازکرگدن
نشرنیماژ
صبح جمعه كه بیاید
از خواب بیدار شوم
تو نشسته باشی
تماشایم كنی و بگویی :
جانم
صبح جمعه ات بخیر
شاید این یک معجزه باشد
و تـــو پیامبر آرامش
دل افروخته ی من ....
#محمد_سمیری
.
از خواب بیدار شوم
تو نشسته باشی
تماشایم كنی و بگویی :
جانم
صبح جمعه ات بخیر
شاید این یک معجزه باشد
و تـــو پیامبر آرامش
دل افروخته ی من ....
#محمد_سمیری
.
@asheghanehaye_fatima
هر آشنایی تازه اندوهی است.
مگذارید نام شما را بدانند و به نام بخوانندتان.
هر سلام، سرآغاز دردناک یک خداحافظی ست...
#نادر_ابراهیمی
از کتاب #بار_دیگر_شهری_که_دوست_میداشتم
#نشر_روزبهان
هر آشنایی تازه اندوهی است.
مگذارید نام شما را بدانند و به نام بخوانندتان.
هر سلام، سرآغاز دردناک یک خداحافظی ست...
#نادر_ابراهیمی
از کتاب #بار_دیگر_شهری_که_دوست_میداشتم
#نشر_روزبهان