This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آنکس که میبایست بامن همسفر باشد
باید کمی هم از خودم دیوانه تر باشد
#غلامرضا_طریقی
@asheghanehaye_fatima
باید کمی هم از خودم دیوانه تر باشد
#غلامرضا_طریقی
@asheghanehaye_fatima
گرچه هنگام سفر ،جاده ها جانکاه اند
روی نقشه ،همه ی فاصله ها کوتاه اند
فاصله بين من و شهر شما ،يک وَجَب است
نقشه ها وقتی از اين فاصله ها ،می کاهند
من که از خود خبرم نيست، چه قيدی دارم؟
جمله های خبری، قيد مکان می خواهند
راهی شهر شما می شوم از راه خيال
بی خيالان چه بخواهند چه نه، گمراهند
شهر،پر می شود از اهل جنون ،بُرج به برج
مهر خواهان شما ،مشتری هر ماه اند
به نظامی برسانيد ،که در نسخه ی ما
خسروان ،برده ی کت بسته ی شيرين شاه اند
چند قرن است که خرما به نخيل است و هنوز
دست های طلب از چيدن آن کوتاه اند . . .
#غلامرضا_طریقی
@asheghanehaye_fatima
روی نقشه ،همه ی فاصله ها کوتاه اند
فاصله بين من و شهر شما ،يک وَجَب است
نقشه ها وقتی از اين فاصله ها ،می کاهند
من که از خود خبرم نيست، چه قيدی دارم؟
جمله های خبری، قيد مکان می خواهند
راهی شهر شما می شوم از راه خيال
بی خيالان چه بخواهند چه نه، گمراهند
شهر،پر می شود از اهل جنون ،بُرج به برج
مهر خواهان شما ،مشتری هر ماه اند
به نظامی برسانيد ،که در نسخه ی ما
خسروان ،برده ی کت بسته ی شيرين شاه اند
چند قرن است که خرما به نخيل است و هنوز
دست های طلب از چيدن آن کوتاه اند . . .
#غلامرضا_طریقی
@asheghanehaye_fatima
چشم زیتون سبز در کاسه،
سینه ها سیب سرخ در سینی
لب میان سفیدی صورت،
چون تمشکی نهاده بر چینی
سرخ یا سبز؟ سبز یا قرمز؟
ترش یا تلخ؟ تلخ یا شیرین؟
تو خودت جای من اگر باشی
ابتدا از کدام می چینی؟!!
با نگاهی، تبسمی، حرفی،
در بیاور مرا از این تردید
ای نگاهت محصل شیطان،
اخم هایت معلم دینی
هر لبت یک کبوتر سرخ است،
روی سیمی سفید، با این وصف
خنده یعنی صعود بالایی،
همزمان با سقوط پایینی!
می شوی یک پری دریایی
از دل آب اگر که برخیزی
می شوی یک صدف پر از گوهر
روی شن ها اگر که بنشینی
هرچه هستی بمان که من بی تو،
هستی بی هویتی هستم
مثل ماهی بدون زیبایی،
مثل سنگی بدون سنگینی....
#غلامرضا_طریقی
#عزیز_روزهام💋
@asheghanehaye_fatima
سینه ها سیب سرخ در سینی
لب میان سفیدی صورت،
چون تمشکی نهاده بر چینی
سرخ یا سبز؟ سبز یا قرمز؟
ترش یا تلخ؟ تلخ یا شیرین؟
تو خودت جای من اگر باشی
ابتدا از کدام می چینی؟!!
با نگاهی، تبسمی، حرفی،
در بیاور مرا از این تردید
ای نگاهت محصل شیطان،
اخم هایت معلم دینی
هر لبت یک کبوتر سرخ است،
روی سیمی سفید، با این وصف
خنده یعنی صعود بالایی،
همزمان با سقوط پایینی!
می شوی یک پری دریایی
از دل آب اگر که برخیزی
می شوی یک صدف پر از گوهر
روی شن ها اگر که بنشینی
هرچه هستی بمان که من بی تو،
هستی بی هویتی هستم
مثل ماهی بدون زیبایی،
مثل سنگی بدون سنگینی....
#غلامرضا_طریقی
#عزیز_روزهام💋
@asheghanehaye_fatima
در چشم من که «حال» ندارم بدون فال
«آینده» نیز _از تو چه پنهان_ «گذشته» است..!
#غلامرضا_طریقی
@asheghanehaye_fatima
«آینده» نیز _از تو چه پنهان_ «گذشته» است..!
#غلامرضا_طریقی
@asheghanehaye_fatima
میان خاطره هایت
چه کرده ای که پس از تو
به هر کجا که تو بودی غمی نشسته بجایت
#غلامرضا_طریقی
...🚶♂...
@asheghanehaye_fatima
چه کرده ای که پس از تو
به هر کجا که تو بودی غمی نشسته بجایت
#غلامرضا_طریقی
...🚶♂...
@asheghanehaye_fatima
گر چه تنت را هنوز لمس نکرده تنم
بوی تو را می دهد هر نخ پیراهنم
در رگ من جای خون، می دود اکنون جنون
چون که معطر به توست، هر چه نفس می زنم!
هم، همه ام سوختند، هم همه را سوختم
خرمن در آتشم، آتش در خرمنم
در خودم آتش زدم غافل از اینکه کنون
من توام و اوفتاد خون تو بر گردنم
فاصله ی عشق و مرگ، طی شده با پای من
گر نپذیری تو، نیست طاقت برگشتنم
پشت در دوستی ((کیستی؟)) از من مپرس
پیش تو من کیستم؟ تا که بگویم ((منم))؟!..
_🌹_
👤 #غلامرضا_طریقی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
بوی تو را می دهد هر نخ پیراهنم
در رگ من جای خون، می دود اکنون جنون
چون که معطر به توست، هر چه نفس می زنم!
هم، همه ام سوختند، هم همه را سوختم
خرمن در آتشم، آتش در خرمنم
در خودم آتش زدم غافل از اینکه کنون
من توام و اوفتاد خون تو بر گردنم
فاصله ی عشق و مرگ، طی شده با پای من
گر نپذیری تو، نیست طاقت برگشتنم
پشت در دوستی ((کیستی؟)) از من مپرس
پیش تو من کیستم؟ تا که بگویم ((منم))؟!..
_🌹_
👤 #غلامرضا_طریقی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
سلام ! شیره ی شعرم ! گلوله ی نمکم!
هنوز بی تو خودم مثل بغض می ترکم!
چه غنچه ها که به سودای بوسه پیش از تو
می آمدند ولی مــــن نمی گـزید ککـــم!
ولی تو آمدی و شور تازه آوردی
که دلپذیر شود روزگار بی نمکم!
کلک زدم کــــه نیایی ولی ندانستم
که با نیامدنت کنده می شود کلکم!
پری به پیله ام آوردی و من از آن روز
میان این همه گل با پـــر تو می پلکم!
بدون شبهه خدا آفرید کــــوتاهت
که ختم قافیه باشی سلام دلبرکم!
#غلامرضا_طریقی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
هنوز بی تو خودم مثل بغض می ترکم!
چه غنچه ها که به سودای بوسه پیش از تو
می آمدند ولی مــــن نمی گـزید ککـــم!
ولی تو آمدی و شور تازه آوردی
که دلپذیر شود روزگار بی نمکم!
کلک زدم کــــه نیایی ولی ندانستم
که با نیامدنت کنده می شود کلکم!
پری به پیله ام آوردی و من از آن روز
میان این همه گل با پـــر تو می پلکم!
بدون شبهه خدا آفرید کــــوتاهت
که ختم قافیه باشی سلام دلبرکم!
#غلامرضا_طریقی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من آن یخم که از آتش گذشت و آب نشد
دعای یک لب مستم که مستجاب نشد
من آن گلم که در آتش دمید و پرپر شد
به شکل اشک در آمد ولی گلاب نشد
نه گل که خوشه انگور گور خود شده ای
که روی شاخه دلش خون شد و شراب نشد
پیامبری که به شوق رسالتی ابدی
درون غار فنا گشت و انتخاب نشد
نه من که بال هزاران چو من به خون غلطید
ولی بنای قفس در جهان خراب نشد
هزار پرتو نور از هزار سو نیزه
به شب زدند و جهان غرق آفتاب نشد
به خواب رفت جهان آنچنان که تا به ابد
صدای هیچ خروسی حریف خواب نشد
#غلامرضا_طریقی
#باران_نیکراه
@asheghanehaye_fatima
دعای یک لب مستم که مستجاب نشد
من آن گلم که در آتش دمید و پرپر شد
به شکل اشک در آمد ولی گلاب نشد
نه گل که خوشه انگور گور خود شده ای
که روی شاخه دلش خون شد و شراب نشد
پیامبری که به شوق رسالتی ابدی
درون غار فنا گشت و انتخاب نشد
نه من که بال هزاران چو من به خون غلطید
ولی بنای قفس در جهان خراب نشد
هزار پرتو نور از هزار سو نیزه
به شب زدند و جهان غرق آفتاب نشد
به خواب رفت جهان آنچنان که تا به ابد
صدای هیچ خروسی حریف خواب نشد
#غلامرضا_طریقی
#باران_نیکراه
@asheghanehaye_fatima
چشم زیتون سبز در کاسه، سینهها سیب سرخ در سینی
لب میان سفیدی صورت، چون تمشکی نهاده بر چینی
سرخ یا سبز؟ سبز یا قرمز؟ ترش یا تلخ؟ تلخ یا شیرین؟
تو خودت جای من اگر باشی ابتدا از کدام میچینی؟
با نگاهی، تبسمی، حرفی، در بیاور مرا از این تردید
ای نگاهت محصل شیطان، اخمهایت معلم دینی
هر لبت یک کبوتر سرخ است، روی سیمی سفید، با این وصف
خنده یعنی صعود بالایی، همزمان با سقوط پایینی
میشوی یک پری دریایی از دل آب اگر که برخیزی
میشوی یک صدف پر از گوهر ، روی شنها اگر که بنشینی
هرچه هستی بمان که من بی تو، هستی بی هویتی هستم
مثل ماهی بدون زیبایی ، مثل سنگی بدون سنگینی
#غلامرضا_طریقی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
لب میان سفیدی صورت، چون تمشکی نهاده بر چینی
سرخ یا سبز؟ سبز یا قرمز؟ ترش یا تلخ؟ تلخ یا شیرین؟
تو خودت جای من اگر باشی ابتدا از کدام میچینی؟
با نگاهی، تبسمی، حرفی، در بیاور مرا از این تردید
ای نگاهت محصل شیطان، اخمهایت معلم دینی
هر لبت یک کبوتر سرخ است، روی سیمی سفید، با این وصف
خنده یعنی صعود بالایی، همزمان با سقوط پایینی
میشوی یک پری دریایی از دل آب اگر که برخیزی
میشوی یک صدف پر از گوهر ، روی شنها اگر که بنشینی
هرچه هستی بمان که من بی تو، هستی بی هویتی هستم
مثل ماهی بدون زیبایی ، مثل سنگی بدون سنگینی
#غلامرضا_طریقی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
Door Az Nafasat
Arman Garshasbi
🎼●آهنگ: «دور از نفسات»
🎙●خواننده: #آرمان_گرشاسبی
●شاعر: #غلامرضا_طریقی
●آهنگساز: #مهدی_پاکنژاد
@asheghanehaye_fatima
🎙●خواننده: #آرمان_گرشاسبی
●شاعر: #غلامرضا_طریقی
●آهنگساز: #مهدی_پاکنژاد
@asheghanehaye_fatima