@asheghanehaye_fatima
قلبت را میبَرم
قلبت را همه جا با خودم میبَرم
درون ِ قلبم میبَرمش
هرگز بی قلب ِ تو نیستم
هر کجا بروم تو میروی ، عزیزم
و هر کار که کنم
کار ِ توست ، نازنینم...
نمیترسم
از هیچ تقدیری
که تو تقدیر منی ، دلبندم...
نمیخواهم
هیچ جهانی را
که تو زیبا ، جهان ِ منی ، جهانِ واقعی ِ من
و تویی همهی معانی ِ ماه
و هر آن چه که خورشید بخواند تویی !
اینجا عمیقترین رازی است که کس نمیداند
اینجا ریشهی ریشه و شکوفهی شکوفه
و آسمانِ آسمانِ درختی است به نام زندگی که میروید
بلندتر از آن که روح بتواند به آن برسد و اندیشه بتواند کتمانش کند
و این آن شگفتی است که ستارهها را پراکنده میکند !
قلبت را میبَرم
درون ِ قلبم میبَرمش...
#ادوارد_استیلن_کامینگز
#پرنده_ای_آبی
قلبت را میبَرم
قلبت را همه جا با خودم میبَرم
درون ِ قلبم میبَرمش
هرگز بی قلب ِ تو نیستم
هر کجا بروم تو میروی ، عزیزم
و هر کار که کنم
کار ِ توست ، نازنینم...
نمیترسم
از هیچ تقدیری
که تو تقدیر منی ، دلبندم...
نمیخواهم
هیچ جهانی را
که تو زیبا ، جهان ِ منی ، جهانِ واقعی ِ من
و تویی همهی معانی ِ ماه
و هر آن چه که خورشید بخواند تویی !
اینجا عمیقترین رازی است که کس نمیداند
اینجا ریشهی ریشه و شکوفهی شکوفه
و آسمانِ آسمانِ درختی است به نام زندگی که میروید
بلندتر از آن که روح بتواند به آن برسد و اندیشه بتواند کتمانش کند
و این آن شگفتی است که ستارهها را پراکنده میکند !
قلبت را میبَرم
درون ِ قلبم میبَرمش...
#ادوارد_استیلن_کامینگز
#پرنده_ای_آبی
@asheghanehaye_fatima
قلبت را میبَرم
قلبت را همه جا با خودم میبَرم
درون ِ قلبم میبَرمش
هرگز بی قلب ِ تو نیستم
هر کجا بروم تو میروی ، عزیزم
و هر کار که کنم
کار ِ توست ، نازنینم...
نمیترسم
از هیچ تقدیری
که تو تقدیر منی ، دلبندم...
نمیخواهم
هیچ جهانی را
که تو زیبا ، جهان ِ منی ، جهانِ واقعی ِ من
و تویی همهی معانی ِ ماه
و هر آن چه که خورشید بخواند تویی !
اینجا عمیقترین رازی است که کس نمیداند
اینجا ریشهی ریشه و شکوفهی شکوفه
و آسمانِ آسمانِ درختی است به نام زندگی که میروید
بلندتر از آن که روح بتواند به آن برسد و اندیشه بتواند کتمانش کند
و این آن شگفتی است که ستارهها را پراکنده میکند !
قلبت را میبَرم
درون ِ قلبم میبَرمش...
#ادوارد_استیلن_کامینگز
#پرنده_ای_آبی
قلبت را میبَرم
قلبت را همه جا با خودم میبَرم
درون ِ قلبم میبَرمش
هرگز بی قلب ِ تو نیستم
هر کجا بروم تو میروی ، عزیزم
و هر کار که کنم
کار ِ توست ، نازنینم...
نمیترسم
از هیچ تقدیری
که تو تقدیر منی ، دلبندم...
نمیخواهم
هیچ جهانی را
که تو زیبا ، جهان ِ منی ، جهانِ واقعی ِ من
و تویی همهی معانی ِ ماه
و هر آن چه که خورشید بخواند تویی !
اینجا عمیقترین رازی است که کس نمیداند
اینجا ریشهی ریشه و شکوفهی شکوفه
و آسمانِ آسمانِ درختی است به نام زندگی که میروید
بلندتر از آن که روح بتواند به آن برسد و اندیشه بتواند کتمانش کند
و این آن شگفتی است که ستارهها را پراکنده میکند !
قلبت را میبَرم
درون ِ قلبم میبَرمش...
#ادوارد_استیلن_کامینگز
#پرنده_ای_آبی
@asheghanehaye_fatima
عروسکِ شادی را از دستش می گیرم
و شکمش را فشار می دهم.
عروسک، گریه می کند.
می گویم "مثلِ این".
باتری را از دلش درمی آورم
و دوباره عروسک را فشار می دهم. می گویم:
" می بینی؟
اگر صدایت در نیاید حتّی بدتر از عروسکِ بدونِ باتری هستی،
بدون قلب.
آن وقت می شود هر کاری با تو کرد.
چون کسی نمی فهمد".
#فریبا_وفی
#پرنده_من
عروسکِ شادی را از دستش می گیرم
و شکمش را فشار می دهم.
عروسک، گریه می کند.
می گویم "مثلِ این".
باتری را از دلش درمی آورم
و دوباره عروسک را فشار می دهم. می گویم:
" می بینی؟
اگر صدایت در نیاید حتّی بدتر از عروسکِ بدونِ باتری هستی،
بدون قلب.
آن وقت می شود هر کاری با تو کرد.
چون کسی نمی فهمد".
#فریبا_وفی
#پرنده_من
Parandey-e-Mohajer
Siavash Ghomayshi
#آهنگ_هایی_که_دوستشان_دارم
دلخوشیم به اینکه شاید، سحرُ یه روز ببینیم...❤️
#سیاوش_قمیشی
#پرنده_مهاجر
@asheghanehaye_fatima
دلخوشیم به اینکه شاید، سحرُ یه روز ببینیم...❤️
#سیاوش_قمیشی
#پرنده_مهاجر
@asheghanehaye_fatima
قلبمان
چنان پرندهای ست...
كه قبل از ياد گرفتن پرواز...
مجبور به كوچ شده است…
#جاهد_ظريف_اوغلو
#پرنده_ای_آبی
@asheghanehaye_fatima
چنان پرندهای ست...
كه قبل از ياد گرفتن پرواز...
مجبور به كوچ شده است…
#جاهد_ظريف_اوغلو
#پرنده_ای_آبی
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
خاله محبوب می گوید: من فقط به عشق ماتیک زدن زن جعفر شدم. جعفر شوهر اولش بود. گفتند: تا عروسی نکنی نمیتوانی ماتیک بزنی. مامان نمیداند به خاطر چه چیزی زن آقا جان شد.
یک روز مرا به پدرت دادند. فکر کردم لابد بابای دومم است و باید این دفعه دختر او باشم! یک نفر یک مشت به پهلویم زد و گفت: پدرت نیست، شوهرت است! از آن به بعد هر وقت مشت می خوردم می فهمیدم اتفاق مهمی افتاده است!
#فریبا_وفی
#پرنده_من
خاله محبوب می گوید: من فقط به عشق ماتیک زدن زن جعفر شدم. جعفر شوهر اولش بود. گفتند: تا عروسی نکنی نمیتوانی ماتیک بزنی. مامان نمیداند به خاطر چه چیزی زن آقا جان شد.
یک روز مرا به پدرت دادند. فکر کردم لابد بابای دومم است و باید این دفعه دختر او باشم! یک نفر یک مشت به پهلویم زد و گفت: پدرت نیست، شوهرت است! از آن به بعد هر وقت مشت می خوردم می فهمیدم اتفاق مهمی افتاده است!
#فریبا_وفی
#پرنده_من
یونانیها میگویند دوست داشتنِ مفرط و بی منطقِ هر چیزی، گناهی است علیه خدایان؛ آنها معتقدند اگر کسی را زیاد دوست بدارند، حسادت خدایان برانگیخته میشود و وقتی به اوج شکوفایی برسد آن را در هم میشکنند.
این برای ما درسی بزرگ است،
عشقِ بیش از حد، بی حرمتی به خدایان است.
کمال در هر چیزی بهطرزِ غیر قابل تحملی ملال آور است.
من خود با کمی نقص موافقم.
#پرنده_خارزار
#کالین_مک_کالو
@asheghanehaye_fatima
این برای ما درسی بزرگ است،
عشقِ بیش از حد، بی حرمتی به خدایان است.
کمال در هر چیزی بهطرزِ غیر قابل تحملی ملال آور است.
من خود با کمی نقص موافقم.
#پرنده_خارزار
#کالین_مک_کالو
@asheghanehaye_fatima
خاله محبوبه میگوید :
"من فقط به عشق ماتیک زن جعفر شدم !"
جعفر شوهر اولش بود.
" گفتند تا عروسی نکنی نمیتوانی ماتیک بزنی "
مامان نمیداند به خاطر چه چیزی زن آقاجان شد.
" یک روز مرا به پدرت دادند.
فکر کردم لابد بابای دومم است
و من باید این دفعه دختر او باشم.
یک نفر یک مشت به پهلویم زد و گفت،
پدرت نیست.شوهرت است.
از آن به بعد هر وقت مشت میخوردم
میفهمیدم اتفاق مهمی افتاده ... !
#پرنده_من
#فریبا_وفی
@asheghanehaye_fatima
"من فقط به عشق ماتیک زن جعفر شدم !"
جعفر شوهر اولش بود.
" گفتند تا عروسی نکنی نمیتوانی ماتیک بزنی "
مامان نمیداند به خاطر چه چیزی زن آقاجان شد.
" یک روز مرا به پدرت دادند.
فکر کردم لابد بابای دومم است
و من باید این دفعه دختر او باشم.
یک نفر یک مشت به پهلویم زد و گفت،
پدرت نیست.شوهرت است.
از آن به بعد هر وقت مشت میخوردم
میفهمیدم اتفاق مهمی افتاده ... !
#پرنده_من
#فریبا_وفی
@asheghanehaye_fatima
راینر سیگارش را انداخت و گفت: «جاستین عاشق من که نشدی، نه؟!»
جاستین جواب داد: «چهقدر مردها خودخواهند! متأسفم که ناراحت میشوی، اما نه».
بعد انگار میخواست نامهربانیِ حرفش را محو کند، دستِ راینر را گرفت و فشرد و ادامه داد: «چیزی بهتر از آن!»
راینر گفت: «چه چیزی از عشق بهتر است؟»
«من فکر میکنم هرچیزی. هرگز خیال ندارم به عشق نیاز پیدا کنم».
«شاید هم حق با تو باشد جاستین، ولی نگفتی چه چیزی از عشق خیلی بهتر است؟»
«پیدا کردنِ یک دوست».
چیزی بیشتر از اینکه به مردی گفته شود تو بهترینی خوشحالش نمی کند.
شهرنشینها نمیدانند ما در دهات چهطور زندگی میکنیم. آنها میتوانند حیواناتشان را طوری دوست بدارند که انگار بچهشان است. اما در دهات همهچیز فرق میکند. اینجا هرگز آدمی را نخواهید دید که نیاز به کمک داشته باشد و دیگران از کمک دریغ کنند. اما در شهر همان کسانی که حیواناتِ دستآموزشان را دوست دارند، به فریاد آدمها نمیرسند. اصولاً هر چیزی که زیاد باشد از بها میافتد. اینجا گوسفند زیاد است و در شهر آدم.
مراقب باشیم اعتقاداتمون از ما یه احمق نسازه شاید خودمونم خیلی متوجه آزاردهنده بودنمون نشیم اما چنین چیزی هست ...
یک تکه از کتاب
#پرنده_خارزار / #کالین_مک_کالو
@asheghanehaye_fatima
جاستین جواب داد: «چهقدر مردها خودخواهند! متأسفم که ناراحت میشوی، اما نه».
بعد انگار میخواست نامهربانیِ حرفش را محو کند، دستِ راینر را گرفت و فشرد و ادامه داد: «چیزی بهتر از آن!»
راینر گفت: «چه چیزی از عشق بهتر است؟»
«من فکر میکنم هرچیزی. هرگز خیال ندارم به عشق نیاز پیدا کنم».
«شاید هم حق با تو باشد جاستین، ولی نگفتی چه چیزی از عشق خیلی بهتر است؟»
«پیدا کردنِ یک دوست».
چیزی بیشتر از اینکه به مردی گفته شود تو بهترینی خوشحالش نمی کند.
شهرنشینها نمیدانند ما در دهات چهطور زندگی میکنیم. آنها میتوانند حیواناتشان را طوری دوست بدارند که انگار بچهشان است. اما در دهات همهچیز فرق میکند. اینجا هرگز آدمی را نخواهید دید که نیاز به کمک داشته باشد و دیگران از کمک دریغ کنند. اما در شهر همان کسانی که حیواناتِ دستآموزشان را دوست دارند، به فریاد آدمها نمیرسند. اصولاً هر چیزی که زیاد باشد از بها میافتد. اینجا گوسفند زیاد است و در شهر آدم.
مراقب باشیم اعتقاداتمون از ما یه احمق نسازه شاید خودمونم خیلی متوجه آزاردهنده بودنمون نشیم اما چنین چیزی هست ...
یک تکه از کتاب
#پرنده_خارزار / #کالین_مک_کالو
@asheghanehaye_fatima