ArtTalks
1.02K subscribers
1.48K photos
775 videos
5 files
1.71K links
رسانه تصویری-تحلیلی سینما
سردبیر: خسرو نقیبی
زیرنظر گروه رسانه‌ای تحلیلگران
Download Telegram
📺 تحلیل سریال «زخم کاری» | اپیزود یک از فصل دوم
#️⃣ #نقد_زخم_کاری
#نقد_سریال_ایرانی #اپیزودها_زیر_ذره_بین

بخشی از متن:
اقتباس از شکسپیر –کسی که تاریخ ادبیات نمایشی نتوانسته از زیر سایه‌‌ی سنگینش بیرون بیاید- ادعایی بزرگ است. فقط به حرف و متن روی تیتراژ نیست. همین‌که سارا رنج پنهان و رازی داشته باشد، او را به نورای ایبسن تبدیل یا حتا نزدیک نمی‌کند.مهرجویی در جزئیات وارد نکات خیره‌کننده‌ای می‌شود. صرف «انتقام»، متن‌ها را به نگاهی به هملت تبدیل نمی‌کند. برای کاراکتر اصلی این ادعا، چه فکری شده؟ میثم چرا باید در چشم مخاطب بزرگ شود، تا جلوتر اقداماتش به چشم بیاید؟ جای صحنه‌ی شبه‌عقده‌گشایی نشستن میثم پشت میز و بیرون‌‌کردن زیردست‌ها از اتاق، فیلم‌نامه به یک چالش بزرگ در شرکت نیاز داشت تا در همین پایلوت، میثم زیر فشار کاری کم بیاورد و لحظه‌ی آخر خودش را نجات دهد و به میثم تازه‌ای تبدیل شود. «تو پسر مالکی!» باد هواست. به ساختاری از چیدمان صحنه‌ها برای تثبیت جان‌سخت‌بودن کاراکتر‌ نیاز داریم. تو فلانی هستی که نمی‌شود شخصیت‌پردازی!

📜 متن کامل نقد اپیزود اول از فصل دوم «زخم کاری» را با کلیک روی لینک، عکس یا متن پایین بخوانید:
B2n.ir/zakhm-s02e01
📺 تحلیل سریال «زخم کاری» | اپیزود دو از فصل دوم
#️⃣ #نقد_زخم_کاری
#نقد_سریال_ایرانی #اپیزودها_زیر_ذره_بین  

بخشی از متن: 
صحنه‌ی آخر، از رونمایی کاراکتر مرموزِ «پوست شیر» بهتر از آب درآمده؛ مصداق بارز پلانِ «مفید و مختصر». افشای زنده‌بودن مالک، اما در نمایی از پشت که فقط تا این‌حد از مالک رونمایی شده باشد که زنده است و در جایی از شهر حضور دارد، اما برای دیدار با او، باید حداقل یک اپیزود دیگر منتظر ماند. جلوی مالک، ماکِت ساختمانی وجود دارد، که حس‌وحال «در سر داشتن ایده‌ها» را منتقل می‌کند.  طراحی صحنه و فیلم‌برداری این صحنه نقش مهمی در آزادسازی انرژی پایانی اپیزود دارند.

📜 متن کامل نقد اپیزود دوم از فصل دوم «زخم کاری» را با کلیک روی لینک، عکس یا متن پایین بخوانید:  
B2n.ir/zakhm-s02e02
📺 تحلیل سریال «زخم کاری» | اپیزودهای ۵ تا ۱۲ از فصل سوم
#️⃣ #نقد_زخم_کاری
#نقد_سریال_ایرانی #اپیزودها_زیر_ذره_بین

بخشی از متن:
یک اِشکال در دیالوگ‌نویسی «زخم کاری» در این چند اپیزود بیش‌تر توجه را جلب می‌کند: افراد مختلف با شخصیت‌های متفاوت و با هر جنسیتی، در موقعیت‌های خاص مثل هم حرف می‌زنند. مثلن هم پانته‌‌آ در پایان سکانس از روی عصبانیت به طرف مقابلش می‌گوید «حمال!» و هم طلوعی به برادرش وقتی در اولین قرار بردار را از خانه بیرون می‌کند. یا مثلن نصف شخصیت‌ها درباره‌ی پیش‌روی‌ برنامه‌شان می‌گویند «دیگه به دُمش رسیده». این‌ها اصلن عبارات متداولی نیستند که همه مثل هم از آن‌ها استفاده کنند. «سلام» و «چه‌خبر» نیستند. این‌ «به دُمش رسیده» عبارت پرکاربرد دست‌کم یکی از نویسندگان سریال است که توی دهان همه‌ی کاراکترها گذاشته شده. این نکته در فن دیالوگ‌نویسی یک ضعف به‌حساب می‌آید. آدم‌های مختلف، متفاوت از هم حرف می‌زنند؛ یکی می‌گوید «آخرهای کاره»، یکی می‌گوید «چیزی نمونده به هدفم برسم»، یکی می‌گوید «یه مرحله دیگه مونده»، یکی می‌گوید «آخرهاشه»، یکی می‌گوید «فقط مونده قدم آخر» و البته یکی هم می‌گوید «به دُمش رسیدیم». حالا همین بحث را می‌شود گرفت و تعمیم داد به کلیت سریال که چرا کاراکترها بیش از هم شبیه هم‌اند و نقش آن را در نبود تنوع و تکثر طیف شخصیتی در سریال و آسیب‌های آن به جذب مخاطب را بررسی کرد.

📜 متن کامل نقد اپیزودهای پنجم تا دوازدهم از فصل سوم «زخم کاری» را با کلیک روی لینک، عکس یا متن پایین بخوانید:
B2n.ir/zakhm-s03e05e12
📺 تحلیل سریال «زخم کاری» | اپیزودهای ۱۳ و ۱۴ از فصل سوم
#️⃣ #نقد_زخم_کاری
#نقد_سریال_ایرانی #اپیزودها_زیر_ذره_بین

بخشی از متن:
در ارتباط با ساخت و اجرای «زخم کاری ۳» و به استناد همین فصل از سریال می‌شود گفت با محمدحسین مهدویان دیگری روبه‌رو‌ایم. منظورم از «دیگر» نسبت به گذشته، هم شامل بحث‌های سبکی می‌شود و هم موارد رویکردی. مهدویانِ دهه‌ی نود، آن کارگردانی که خیلی‌ها را با داکیودرام آشنا کرد و آن را به‌عنوان زبان سینمایی ویژه‌ای که به‌ش مسلط است به سینمای ایران معرفی کرد، کارگردانی بود که با فیلم‌برداری با فاصله از سوژه و نماهای مستندگونه بیش‌تر به‌دنبال «فضاسازی» بود و حالا با نماهای بسته و استفاده‌ی طولانی و غلیظ از موسیقی متن پرحجم و اسلوموشن‌های گاه‌وبی‌گاهِ درست و غلط، جور دیگری توجهات را جلب می‌کند، بی‌آن‌که بعد از گذشت سه فصل از سریال هنوز شمای دقیقی از هلدینگ یا خانه‌ی کاراکترها به مخاطب داده باشد. مهدویان کارهای سخت را خیلی زود انجام داد. خیلی زود بارها و بارها نامزد و برنده‌ی جشنواره شد و فکر می‌کنم حالا دیگر فرمول‌های دیگر فیلم‌سازی برایش جذاب باشند. راستش را بخواهید «زخم کاری» خیلی فرمول مشخص و آسانی دارد. ضمن عرض خسته نباشید به همه‌ی عواملش، شیوه‌ی نگارش و ضبط صحنه‌های دونفره در لوکیشن‌های محدود و با اقل جابه‌جایی‌ها شیوه‌ای مناسب برای تولید انبوه سریال‌های حوزه‌ی سرگرمی است که «زخم کاری» هم از همان بهره می‌برد. به‌نظر می‌رسد گروه به این فرمول‌ مسلط شده‌اند و تولید اپیزودهای آن در تیراژهای بالاتر برای پلتفرم و سازندگان امری بهینه باشد...

📜 متن کامل نقد اپیزودهای پایانی فصل سوم «زخم کاری» را با کلیک روی لینک پایین بخوانید:
B2n.ir/zakhm-s03e13e14