تجربه های خوب_همسران موفق
10.2K subscribers
602 photos
162 videos
32 files
448 links
تجربه ونظرات اعضا بدون ذكر نام
بهترين راه برای شناخت و درك همسران از خواسته های همدیگر
گرفتن پیام:
https://tttttt.me/HarfBeManBOT?start=NjY3NzYzMjE

همسران موفق 👇
@Hamsaraane

خانمهای قری*مختص خانم ها* 👇
@ide_Hamsaraane
Download Telegram
#تجربه_سکس_در_زمان_عقد
#تجربه_طلاق
#شوهر_معتاد
#تعصب_بی جا
با سلام. این تجربه در رابطه با خواهرم هست. ایشون یک خواستگار داشتن که بسیار خانواده موجه و مذهبی بودن و شاید همین باعث شد ما بهشون راحتتر اعتماد کنیم و در واقع گول بخوریم. متاسفانه بعد از یک ماه آشنایی بخاطر تعصب بیجای پدرم که قبول نکردن صیغه باشن برای آشنایی بیشتر، ناچارا عقد کردن. یک ماه اول خوب بود و آقای داماد کارمند وزارت دفاع بودن. بعد از یک ماه خیلی رفتار و کردارش مشکوک شد ولی ما هیچ سندی دال بر اعتیادشون نداشتیم فقط میدونستیم کاراشون شبیه معتادا هست. علائمش رو میگم شاید به درد بخوره:قرار که داشتن همیشه با تاخیر میومدن یا نصفه مواقع بعد از کلی تاخیر کنسل میکردن، یهو جمع رو رها میکردن میگفتن ی دعایی باید بخونم نذر دارم و به این بهونه جمع رو برای دقایقی ترک میکردن، کلا زیاد جیم میزدن، یهو به یه جایی خیره میموندن و چِت میشدن و یه سری رفتارا و عکس العمل غیرارادی داشتن. روزای بدی داشتیم میدونستیم معتاده ولی از طرفی مدرک نداشتیم ثابت کنیم و معتادا هم خیلی راحت آزمایش خونو میپیچونن. تا اینکه ی سفر شمال رفتیم و ایشونو هم با خودمون بردیم و اونجا دیگه فهمیدیم حشیش مصرف میکنه ولی اصلا بروش نیاوردیم... از مسافرت که برگشتیم پدرم رفتن خونشون و گفتن عقد از طرف ما رد میشه و ما داماد معتاد نمیخوایم چون تنها شرطی که پدرم گذاشته بود عدم اعتیاد بود که اونام وقتی پدرم این شرط رو گذاشت هی میگفتن استغفرالله استغفرالله. ما مهریه رو اجرا گذاشتیم تا به هربدبختی که بود تونستیم در ازای بخشیدن مهریه طلاق خواهرمو بگیریم. دوستان خواهرم در زمان عقد بکارتشو حفظ کرده بود که اگر این کارو نمیکرد شاید از ترس آینده بدتر به این امید مینشست که شاید پسره بتونه ترک کنه. خواهرم شناسنامه اشو براحتی عوض کرد و دوباره ازدواج کرد. پس لطفا تو زمان عقد حواستون به روابطتتون باشه نمیشه برای همه یه نسخه پیچید اما بیشتر دقت کنید. اگه پدرم تعصب بیجا نداشت کار به عقد نمیکشید و ما میفهمیدیم معتاده. در ضمن مهریه واقعا تنها پشتوانه زنه. البته اینا چون وضع مالی بدی داشتن طلاق دادن اگه وضع مالیشون خوب بود خدا میدونه چقد خواهرمو برای طلاق زجر میدادن. نکته دیگه اینکه واقعا لعنت به پدرها و مادرهایی که فک میکنن اگر برای پسر معتادشون زن بگیرن درست میشه. ببخشید طولانی شد امیدوارم این تجربه به دردتون بخوره.

@ArHamsaraane
#تجربه
#خواستگاری
#مشاوره
سلام من حدود یک سال درگیر مشاور ازدواج بودم
ازدواج یه تصمیم بزرگه که نمیشه سریع تصمیم گرفت
عزیزان حتما حتما حتما برید مشاور قبل ازدواج اونم حتما جایی که مرکز مشاورس
و از شما تست شخصیت شناسی میگیره
من وقتی با اقامون اشنا شدم گفتن
بهترین ویژگیتونو اگه بخواین بگین
که بهش افتخار میکنین چیه؟(بهترین روش سوال پرسیدن)
من گفتم صبرم،من خیلی صبورم...
وقتی درگیر مشاوره شدیم بعد تست شخصیت فعمیدم من اصلا ادم صبوری
نیستم و برعکس ایشون ادم صبوری هستن هر دو تعجب کردیم علتشو پرسیدیم مشاور گفت این بستگی به فکر تو داره تو که فکر میکردی صبوری
زمان واست مهم نبود اما تو صبر زمان مهمه...
زیر نظر مشاور و خانواده به گفته ی
مشاور ما ۶ ماه باید در ارتباط میبودیم
تا از خلقیات هم مطلع میشدیم
مثلا : تو رفتو امدها رفتارایه بد و خوب همو متوجه میشین
بعد اینها مشاور گفت حالا لیستی
از انتظارات همسر اینده که قبلا برام اورده بودین با الان که رفتارها و اخلاق خوب و بد همو نوشتین چک میکنیم.
مشاور گفت تو این زمان هایی که بیرون میرفتین کجاها بیشتر میرفتین؟
ما گفتیم : بیشتر امام زاده
پارک رستوران سر مزار شهداو...
این هم جالبه که ازین طریق متوجه شدم علایق هامون یکیه.
به رفتار هایه هم دیگه امتیاز میدادیم
مثلا :
امروز در ماشینو برام باز کرد ۳۰ امتیاز مثبت
دیروز موقع غذا خوردن همش داشت با دوستش چت میکرد ۲۰ امتیاز منفی
اینارو به مشاور بدین


در مورد سوال پرسیدن :
مثلا من واسم خیلی مهم بود که طرف مقابلم نماز خون باشه اما این موضوع رو این شکل گفتم :
وقتی نماز میخونم حس خیلی خوبی دارم
احساس نزدیکی با خدا شما چطور؟
بعد جواب طرف مقابل مثلا متوجه میشی یکم رو نماز صبحش شُله
میگی:
یه جا خوندم نماز صبح به خاطر انرژی مثبتی که تو فضا هست تاکید شده
من بیشتر نماز صبحام پنجره اتاقمو باز میکنمو هوای تازه تنفس میکنم
اونجاس که قطعا لو نیده که من نمیخونم...
یا مثلا درصد #رفیق_بازی:
_من: وقتی با دوستام هستم اصلا نمیدونم زمان کی میگزره
اقا:_ منم همینطور بیشتر وقتام با دوستامه


حالا اگه میگفتم شما چقدر با دوستاتون رفتو امد دارین؟رفیق باز که نیستین؟
قطعا میگه نه


از تست هایه شخصیت گوگل استفاده کنین تستهایه روانشناسی زیادی هست که کمی کمک میکنه بهتون
من حتی سوالات خواستگاری دانلود کردم حدود ۹۰ تا بود
اما فقط برای خودم سوال ایحاد کرد
اون سوالارو با همون شکل بیان نکنین.


یه مورد دیگه منو اقامون روز اول که خواستیم حرف بزنیم من از بچگی شروع کردم به خاطره هام خودمو از وقتی شناختم گفتم و ایشونم همینطور
خیلی کمک کرد متوجه شدم ایشون
از بچگی کار میکرده یا مثلا فعال بوده

ببخشید طولانی شد
برای هم دعای خوشبختی کنیم❤️
🌸🌸

@ArHamsaraane
#تجربه
من چند ماهه که نامزد کردم ولی قدر ی زن که چند ساله ازدواج کرده از زندگی ناامیدم
شوهرم اصلا ب حرفهای من گوش نمی کنه،اصلا بهم توجه نمیکنه همیشه خواهراش ک تازه با ما ازدواج کردن رو می بینم یا اطرافیان حسرت زندگیشون رو میخورم،وقتی بهش میگم میگ حسودی می‌کنی چرا
ما زنها از زندگی فقط امید میخایم،محبت کردن صحبت کردن میخایم،توقع زیادی نیست،کاش آقایون متوجه بشن
Forwarded from 💃ایده_خانم های قررری 💃 (Sahar Banoo🍃)
#تجربه_قررری
#قابل_تامل
#ارسالی_اعضا
💃خانم های قررری همسران موفق💃

سلام .من همون خانم ۲۷ ساله هستم که تجربیاتم روگفتم.
خواستم تجربیاتم رودررابطه با اینکه همسرم چجوری بهم توجه می کنه رودراختیارتون بذارم
۱-خریدن حلواشکری وشیرکاکائو
من علاقه ی شدیدی به حلواشکری وشیرکاکائو دارم.اوایل عروسی که باهم خرید می رفتیم حلواشکری می گرفتم شوهرم نمی ذاشت بخرم .میگفت من حلواشکری دوست ندارم .هرچندوقت یکبار خودم می خریدم تااینکه کم کم متوجه شد من خیلی به حلواشکری وشیرکاکائو علاقه دارم...
بعضی وقت ها که باهم دعوا می کنیم ومن ازدستش واقعا ناراحت میشم وباهاش سرسنگین میشم وحس میکنم بینمون علاقه ای وجود نداره ...همسرم به جای اینکه بیاد برام شاخه گل بخره وبیادبگه من اشتباه کردم ودوست دارم ...
توی خرید صبحانه حلواشکری می خره😂
واینومیدونم که اینوبرای دل من خریده ومنم امکان نداره باکارش خندم نگیره ....وبااین خرید من به این نتیجه می رسم که.... به من علاقه داره وبرای جبران اشتباهش این کارو کرده وداره بهم توجه می کنه ...
شاید چیز خیلی بی ارزشی باشه ولی توجه به خواست وعلاقه من برام خیلی باارزشه ....
۲-ماشین نداریم وهروقت ماشین دربست یا تاکسی می گیرم شوهرم همیشه کنارمن می شینه شاید توخونه یامهمانی دوست داشته باشم بیادکنارم بشینه ولی توجمع این کارو نمی کنه....
اما حتی به درخواست راننده ماشین ،چه تومسافت های طولانی وچه تومسافت های کوتا ه که بهش گفتندبیاجلوبشین ،بدون توجه به این حرفا همیشه میادکنارم می شینه...
این کارش خیلی برام شیرینه ،چه تودعوا چه توقهرباشیم ...
خیلی برام جالبه اخه تودعواهاوقتی قهرمیکرد رختخوابش رو ازم جدامیکردولی اگه بیرون میخواستیم بریم کنارم می نشست ...پس می تونستم به زندگیم خیلی امیدوارباشم که هنوزم دوسم داره، بالاخره درست میشه...
۳-عدم پاسخگویی به پیام وزنگ
وای که این موضوع چقدربد بود این یکی ازعادت های بسیاربدی بود که ازدوران مجردی شوهرم داشت ..ینی اصلا جواب پدرومادرش روهم نمی داد حتی بعدعقدهم اگه پدرومادرش به منم زنگ می زدن ناراحت می شد ....وای که من چقدربه خاطر این موضوع حرص خوردم
اوایل خیلی دوست داشتم که وقتی رسیدم دانشگاه یادارم ازدانشگاه میام شوهرم بهم زنگ بزنه وبپرسه من کجام وچیکارمی کنم ولی شوهرم اصلابهم توجه نمی کرد ومیگفت لزومی نداره زنگ بزنم ..‌.
یامن اگه بهش زنگ می زدم باید ده بارزنگ می زدم تاجوابم روبده....گاهی اوقات اگه قهربودیم وفاصله داشتیم که اصلا جواب نمی داد...تاین که بعضی وقت ها کارم داشت زنگ می زد و جوابش رونمی دادم مخصوصا وقتی پشت هم زنگ می زد وکارواجب داشت ...چندین باراین کاروکردم تاکم کم روش تاثیر گذاشت گاهی اوقات بهش می گفتم که ازقصدجواب ندادم تاشماهم توشرایط من قراربگیری ....
یه بارم که همسرم خونه پدرش رفته بود من گوشیم خراب شده بود نه بهش زنگ زدم ونه سعی کردم بهش زنگ بزنم ...تاشب هم بهش خبرندادم کجاهستم وقتی رفتم خونه پدرم ،فهمیدم که به چندجازنگ زده تا خبری ازمن بگیره ..منم باگوشی پدرم بهش زنگ زدم ودرکمال آرامش باهم صحبت کردیم به روی خودم نیاوردم که نگران شده ..ازاون روز به بعد امکان نداره بهش زنگ بزنم جواب نده یااگه جایی برم زنگ نزنه ...این پروسه تقریبا سه سال طول کشیدولی این آخریه خیلی خوب جواب داد😂😂😂
۴-موقعی که دارم غذامی پزم ..اگه خونه باشه امکان نداره همسرم نیاد ویه نگاه به غذانندازه ویه چرخی توی آشپزخونه نزنه...اوایل فکرمی کردم فقط به خاطر شکمشه ولی رفته رفته فهمیدم اون این کارمنو توجه به خودش می دونه واگه میادتوآشپزخونه میخوادبهم بگه که من حواسم هست که خانمم توآشپزخونه داره زحمت می کشه وسرک کشیدنش برای توجه به منه....😍
به این کارش عادت کردم وهروقت دارم آشپزی می کنم منتظرم ببینم کی پا میشه بیاد ببینه چیکارمی کنم...
۵-من لباساشو اتومی کشیدم یاکفشش رو واکس می زدم وازنظرخودم ینی بهش توجه کردم ولی همسرم اصلا این کارو توجه به خودش نمی دونست وبراش مهم نبودوهیچ وقت تشکر نمی کرد ..منم اصلا خودمو ناراحت نکردم ولی به جاش دیگه لباساشو اتو نمی کنم وواکس نمی زنم بیشتر روآشپزی تمرکز می کنم..
دوستان گلم تودعوابحث هابگردین ببینید چی همسرتون روناراحت کرده ویاچی ازتون میخواد واینکه رفتارای همسرتون روبررسی کنید وازخصوصیات وروحیاتش چیزی پیداکنید تا دوسش داشته باشید
همسرم باهمه این اخلاق های بدی که داشت اصلا اهل رفیق بازی نیست.اهل اعتیادنیست .خیلی خوش حسابه .چشماش خیلی قشنگه .خسیس نیست .اهل ماهواره این بندوبساط هانیست ومن این هارو توهردعوابحثی ازاول می شمردم وبرای خودم بزرگش می کردم ....ورفتارای کوچیکش برای ابراز علاقه به خودم بزرگ کردم تافکرکنم هنوزم دوسم داره واین اخلاقاش دست خودش نیست ...
ریز بشید رورفتارای همسرتون تا ببینید اگه مشکل کار ازخودتونه لااقل اونا روکم کنید اگه ذره ای علاقه بینتون هست تلاش کنید
#رابطه_کامل_در_عقد
سلام روز همگی بخیر
میخواستم بگم من همه ی پیام‌ارو خوندم اکثرا خانم هایی که عقد و نامزدیشون به ازدواج موفق ختم شده از اینکه در زمان عقد با همسرشون سکس کامل داشتن راضی ان و این کاملا منطقیه. و کسانی که عقدشون به هم خورده از این کار پشیمانن و این هم بخاطر عرف جامعه منطقیه پس عملا این بحث به نتیجه گیری ختم نمیشه چون واضح و مشخصه. دوستانی که میگن اگه طرفتو شناختی و خوب بود با خیال راحت سکس کن، خواستم به مجردا توصیه کنم هیچوقت نمی‌تونید کسیو 100درصد بشناسید.
#تجربه_طلاق خواهرم به من فهموند هرگز زیر بار سکس کامل در عقد نرم. چون بعد از 9ماه فهمید شوهرش حشیش مصرف میکنه و مشاوران و پزشکان گفتن این دیگه نمیتونه ترک کنه. اونقد این پسر و خانواده اش مذهبی مومن و با فرهنگ بودن و اونقد تو محله و محل کار از خوبیاشون میگفتن و اونقد رفتار و کردارشون خوب بود که هیچکس شک نمی‌کرد و ما واقعا متوجه نشدیم تا زمانی که شک کردیم با خودمون به سفر بردیمش. خداروشکر خواهر من طلاق گرفت و چون بکارت داشت شناسنامه عوض کرد و بعد از یکسال که حالش رو به بهبود رفت دوباره نامزد کرد.
دخترا اینجا ایرانه هنوزم ارزش دختر به بکارتشه🤦‍♀️ لطفا مواظب باشید در این جامعه جنسیت زده بی ارزش نشید.
سلام به همه
میشه خواهش کنم وقتی میخواین همدیگه رو نقد کنین از عبارت «التماس تفکر» استفاده نکنین؟🤦🏻‍♀️هر کس یه طرز تفکری داره که حاصل تجربیات منحصر به فردش هست و شما با این عبارت اعلام می کنین که حاضرین هر کاری کنین که طرف مشابه شما فکر کنه؟

و اما #تجربه یا #عبرت من در زندگیم
اول اینکه ناراحتی از آدم ها رو به زبون بیارم.قبلا طرف شمشیر میکرد تو قلبم و من با لبخند می گفتم طوری نیس.خوب میشه :)اما الان یاد گرفتم از احساساتم صحبت کنم
در مورد روابط عشقی هم تجربه شخصی من اینه که منطقی فکر کنم.هر وقت فکر کردم معجزه ای اتفاق می افته نیفتاد.بنابراین تصمیم گرفتم احساساتم رو کنار بذارم و از رابطه ی اشتباهم بیرون بیام.
و سومین و شاید مهم ترین تجربه ام #احترام گذاشتن به خودم بود. یاد گرفتم تا وقتی که عاشق خودم نباشم نباید انتظار عشق و احترام از بقیه رو داشته باشم
ممنون از توجهتون
#التماس تفکر🤒🤪

@ArHamsaraane
سلاااام
برای خانومی که مشکل #تیروئید داشتن
عزیزم بالاخره اون شخصی که میری پیشش برای نمونه یه "دکتر" هست
اونم کارشو بلده بهش اعتماد کن و به خدا توکل کن؛)
دختر دایی و خاله من مشکل حاد تیروئید داشتن و اخرشم مجبور شدن تیروئیدشونو بردارن و الانم حالشون خوبه فقط دارو مصرف میکنن و یکمم رعایت میکنن
درسته من نمیدونم دقیق مشکل شما چی هست و دقیق هم نمیدونم چی به خاله و دختر داییم میگذره
اما اینایی گفتم از زبون خودشون بود و گفتن هیچ مشکلی بعده عمل براشون پیش نیومده
به عنوان #تجربه از اقوامم
امیدوارم خبر خوب شدنتو از همین کانال بشنوم عزیزم🌹
برای همتون تنی سالم و دلی خوش ارزو میکنم
#🪐
امیدوارم پیاممو ببینین و استفاده کنین🤍

@ArHamsaraane
سلاااام
برای #نازخاتون جان مینویسم
اول اینکه خیلی با نظر همسرتون موافقم به‌نظرم پیام هارو نخونین یا فقط اونایی که #راهکار و #تجربه دارن رو بخونین
و اگه میبینین هنوز هم اون جریانات روی شما اثر داره به نظرم هیچ کس مثل یه مشاور قدر (حتما حسابی تحقیق کنین) نمیتونه کمک کنه
این شرایط شما جوری هست که با توجه به شخصیت و سلیقه و ادم های اطراف هر شخص نسخه متفاوتی باید براش پیچیده شه
و کسی بهتر از یه مشاور خوب نمیتونه کمکتون کنه
به نظر شخصی من درمورد تمام احساساتتون با همسرتون در یه زمان مناسب و وقتی که هردو از لحاظ روحی مساعد هستین صحبت کنین و خودتونو خالی کنین
ایشون بیشتر شمارو درک میکنن و چه بهتر از این که ایشونم توی جریانات پشتتون باشن
(نکته:حتما توی حرفاتون قید کنین که چقددددر همسرتون رو دوست دارین و نمیخواین از دستش بدین و همونجاهم نظرشونو درمورد مشاوره بپرسین و بخواین که توی مسیر همراهتون باشن)
براتون زندگی بی دغدغه و اروم ارزو میکنم
#🪐
امیدوارم پیاممو ببینین و استفاده کنین🤍

@ArHamsaraane
سلام سحر جون.میخواستم یه چیزی بگم که حکم #تجربه رو داره.اول بخاطر حال بدم گفتم ولش کن.ادما تا خودشون تجربه نکنن گوش نمیدن اما دلم نیومد.حرف من با اون دوستانیه که مجرد هستن و میان پیامارو میخونن درباره خواسته ها و میگن که ما از ازدواج میترسیم و ما زده شدیم.شاید بتونم به یه نفر کمک کنم.برای همین اگر صلاح دیدین پیاممو بذارین تو کانال.
دوستای عزیزم من قبلا هم چندین بار پیام دادم.من 8 سال قبل ازدواج با همسرم دوست بودم.یه دوستی طولانی که همه خوب و بدشو میدونستم.بخاطر عشق چشممو رو بدی ها بستم.میدونستم زود عصبانی میشه ها اما گفتم من عصبانیش نمیکنم.میدونستم کینه ای هست اما میگفتم من میتونم کاری کنم که کار به عصبانیت و کینه نرسه.
تو دوران دوستی به دعوا و عصبانیتش کارمون میکشید ولی من یه جوری رفعش میکردم.اما الان نه؛کم اوردم.
دوستای عزیزی که مجردین یا تو دوران نامزدی هستین.ترخدا از کنار کوچیکترین ایرادا هم ساده نگذرین.چون یا تهش میرسه به طلاق که خوب کلی ضربه میخورین.یا میرسه به سازش که ضربه ش از طلاقم بدتره.چون دایم مجبور میشین خودتونو زیر پا بذارین.ازدواج ترس نداره اگه چشمتونو خووووب باز کنین.
اونوقت اگر خصلتی رو همسرتون بعد ازدواج رو کنه که شما دوسش ندارین خودتونو سرزنش نمیکنین که میدونستم و دونسته خودمو تو این همه فشار و تنش انداختم.
باورتون نمیشه من بیشتر از خسته شدن از عصبانیتای مکرر همسرم؛ از اینکه دونسته خودمو تو این تنش انداختم عذاب میکشم.
خواهش میکنم قبل ازدواج یا لااقل قبل اینکه خیلی ازش بگذره چشماتونو باز کنین بخدا حیف عمرمونه که اینجوری و با تنش و غصه بگذره.

#مجردها_بدانند
@ArHamsaraane
سلام وقتتون بخیر من زهرا هستمو 23 سالمه. اول از هر چیزی تشکر میکنم از سحر خانوم گل بابت این کانال و مطالب مفیدی که به اشتراک میذارن و کمک میکنن که خیلی از زندگی ها و رابطه ها در آرامش باقی بمونه و سر مسائل کوچیک از بین نره من یک سال هست که عقد کردم و تا قبل از این با عشقم2 سال دوست بودم بعد عقد همسرم سربازی اعزام شدن و شرایط برای من داشت روز به روز سخت تر میشد هربار که میومد مرخصی حالش یه طوری بود که انگار خستس و حوصله هیچیو نداره و فقط میخواد تنها باشه و از اون آدمی که من میشناختم خیلی فاصله گرفته بود ولی خب چون میخواست اخلاقش با من عوض نشه و من اذیت نشم خیلی سعی میکرد پیش من مثل گذشته شاد و سرحال باشه ولی گاهی اوقاتم اینقدر درگیر کارهاش میشد که نمیرسید بهم حتی یک زنگ بزنه چه برسه بخاد جواب پیام هامو بده(وقتی میاد مرخصی میره سرکار پیش پدرش)و بعد دو سه روز پیداش میشد و کلی عذرخواهی میکرد و دلیل میاورد واسه کم بودنش راستش من داشتم سرد میشدم و خسته میشدم از اینکه فقط من دارم تلاش میکنم رابطمون حفظ شه و فکر میکردم اصلا واسه همسرم مسئله با من بودن مهم نیست 5 ماهی بود به جدایی فکر میکردم حتی با خانوادم مطرحش هم کردم ولی تامیومدم به خودش بگم اینقدر با مهربونی باهام حرف میزد که نمیتونستم هیچی بگم ولی یکم که میگذشت بازم میرفت و خبری ازش نبود تا اینکه تقریبا دوماه پیش از پادگانشون زنگ میزنه به من(به گفته خودش از سر دلتنگی زیااد) و جوابشو از قصد نمیدم اونم نگران میشه و گوشیو باخودش میبره سر پست متاسفانه گروهبانشون میبینه و مرخصی که من کلی براش تدارک دیده بودم از بین میره و یک شبم بازداشتش میکنن من توی این مدت باهاش قهر بودم بخاطر این کارش و تصمیم داشتم وقتی میاد ازش جدا شم چون خیلی واسم سخت بود که مثل گذشته توجهی نمیکرد بهم کلی باهاش دعوا میکردم ولی اون میگفت بخدا تقصیر من نیست که کم کنارتم شرایطم اینطوری شده و من فکر میکردم همش بهونس چند روز پیش اومد مرخصی و خبری ازش نبود تا اینکه امروز دلم طاقت نیوورد و زنگ زدم بهش خواستم دعوا راه بندازم همینکه برداشت گوشیو کلی قربون صدقم رفت و شروع کرد توضیح بده که چی شده و چرا خبری نبوده ازش یکم منطقی فکر کردم و فهمیدم من اشتباه کردم اون حق داره واسه این رفتاراش اگه منم جای اون بودم همینطوری رفتار میکردم فهمیدم اشتباه از منه که شرایط جدیدمون رو درک نمیکنم و توقع دارم مثل دوران دوستیمون وقتش آزاد باشه و بامن باشه کل روز رو،فهمیدم شب و روزش رو گم کرده و هروقت میاد مرخصی میره سرکار که بتونه زندگیه خوبیو واسه من رقم بزنه من فهمیدم عشق من داره بهم ثابت میکنه که دوستم داره درسته نمیرسه زیاد بگه ولی وقتیم هست همیشه خوش رفتاره باهام و بجای اینکه باهم دعوا کنیم حرف میزنیم و سوء تفاهم های بینمون رفع میشه خیلی خوشحالم که بعد این همه مدت دوری و اینهمه سوء تفاهم عشقم بهش کم نشده و هرروز بیشترم میشه
#تجربه_من من با خوندن مطالب کانالتون یاد گرفتم که اول آرامش خودمو حفظ کنم عصبانیتمو کنترل کنم نفس عمیق بکشم و بعد سوالامو بپرسم مثلا بگم (خیلی دلتنگتم همسر مهربونم لطفا باهام تماس بگیر چون بیشتر از همیشه بهت نیاز دارم)وبجای اینکه تند تند زنگ بزنم و همه جا پیام بزارم اونم با دعوا و شلوغ کردن، یک پیام میذارم و منتظر جواب همون میمونم. باور کنید اگر قررری حرف بزنید و منطقی فکر کنید خیلی از دعواها بینتون اتفاق نمیوفته و بیشترم عاشق هم میشید
امیدوارم همه بتونن رابطه عاشقانشون رو کنترل و حفظ کنن😊🌷

@ArHamsaraane
سلام ب همه دوستان 😍
خواستم نظرمو راجب بحث بگم☺️
البته از چند جهت🙂
شاید طولانی بشه ببخشید 🙏
من 26سالمه و 3سال بعد ازدواج تصمیم ب بچه دارشدن گرفتیم و الان دخترم9ماهشه 🤱🤰
وقتی صحبت دوستان میخونم گذشته خودم واسم تداعی میشه ک چ نگرانی هایی داشتم چ فکرای بیخودی ک ذهنم درگیر کرده بود..
مثلا بچه چ #تاثیری تو زندگی میزاره رابطم با همسرم چطور میشه و از این داستانا😁ک شاید اگر اصرار همسرم نبود هنوزم تصمیم برای باردار شدن نداشتم
اما با اومدن دخترم فک میکنم چ افکار بچگانه ای داشتم چون انقد حس مادری عمیق وشیرینه و لذت بخشه با همه سختیاش لذت میبری از ثانیه ثانیش 🥰
درسته زندگی مسیرش عوض میشه تغییراتی درش بوجود میاد اما فوق العاده لذت بخشه.
حس مادر بودن از همسر بودن خیلی قویتره😊😍
#بارداری سختی نداشتم و اصلا شکمم ترک پوستی برنداشت با اینکه رو این چیزا حساس بودم اما الان دیگ برام مهم نیس بخاطر اضافه وزن و کمی شکم ک دوره قشنگی رو برام یادآور میشه من خودم #طبیعی زایمان کردم اونم بدون هیچ آمپول و مسکنی😐 خییلی دردش سخت و بد بود اما بلا فاصله بعد زایمان تمام درد از تنت میریزه و اولین کسی هسی ک بچتو میبینی👼🤱
و هیچ عوارضی برای من نداشت و هیچ تغییری در واژن بوجود نیومد چ بسا بهتر از قبل..
و حرکت کردن خیلی راحته و سختی سزارین اصلا نداری.. درسته دردش زیاده اما بعد زایمان خیلی راحتی و هیچ محدودیتی نداری 😊
اما #تغییراتی هم داشتیم ک هم #مثبت و #منفی بود..
مهمترین نکته مثبتش اینک زندگی شیرین تر جذاب تر شد. از یکنواختی دراومد.
همسرم تو کارای خونه و بچه داری خیلی کمکم میکنه... بسیار کمک حالم شده ک قبلا اینطور نبود❤️
منفیش اینک دیگ مثل قبل نمیشه زیاد رابطه داشت...
نمیتونم خیلی بکارای خونه برسم.و تمام وقتم در اختیار دخترمه. نمیتونم مثل قبل بیرون برم البته الان بیشتر بخاطر کرونا... ☹️
و شب بیداری و نق زدن. لجبازی. وابستگی شدیدم نسبت به همسرم کمتر شد.
البته شرایط هرکسی متفاوت و زیاد نمیشه ب تجربه دیگران بسنده کرد.. و همه چیز ب مدیرت 2طرف بستگی داره ولی چون منو همسرم بشدت رو بچه حساسیم و برای ما تو اولویته از شرایطمون اصلا ناراضی نیستیم و خیلی همو حمایت میکنیم..
اما #تجربه و توصیه من اینکه حداقل2، 3سال باید از ازدواج بگذره وبعد تصمیم ب بچه دارشدن گرفت ک هم از لحاظ روانی آمادگی برای بچه دارشدن داشت و هم خوشی های 2نفرو تجربه کرد👩‍❤️‍👨👫👩‍❤️‍💋‍👨
با همه اوصاف من عاشق دخترمم😍😍
یک حس ناب و قشنگ ❤️❤️
برای همه دوستان آرزو میکنم این حس قشنگو تجریه کنن🤱😍😘
#sh

@ArHamsaraane
سلام. #تجربه_رای
من و دوستام‌ دوره ی قبل ۵ ساعت تو صف بودیم که رای بدیم. انقد طولانی شد که دیگه شروع کردیم به پانتومیم بازی کردن و اینا و خب خوش گذشت.
ولی الان پشیمونم از تمام رای هایی که دادم. از تمام دفعاتی که باعث شدم این نظام فکر کنه طرفدارشم و قبولش دارم‌. من هدفم این نبود ولی میدونم که باعث تداومش شدم. من دیگه هرگز رای نمیدم تا وقتی کاندیدایی معرفی و تایید صلاحیت بشه که واقعا واقعا قبولش داشته باشم. نه اینکه مجبور باشم بین بد و بدتر انتخاب کنم. من به کسی که ازادیم رو صلب کنه و منو ادم حساب نکنه و از اولین حقوق انسانی محروم کنه رای نمیدم و برامم مهم نیست که چه کسی انتخاب بشه چون فرقی نداره و تصمیم گیرنده شخص دیگه ایه.
#نوشین
@ArHamsaraane
#تجربه_شما

سلام ۱۰ ساله ازدواج کردم و مثل دوست صمیمم با همسرم رفتار میکنم مخاطب من همون خانمیه که الان داره این پیام رو میخونه ،

ببین با دوست صمیمیت چه رفتاری داری . آیا همه اخلاقهاش را می پسندی و همه کارهاش را قبول داری ؟
حتما اینطور نیست ولی سعی می کنی خصوصیات و علایق مشترکتون رو
پیدا کنی و بیشتر به اونها بپردازی . دو تا دوست صمیمی و واقعی همیشه همراه و پشتیبان هم هستند با هم تفریح و خوشی می کنند و برای غم و مشکلات هم ناراحت میشن . در برابر دیگران از هم طرفداری و حمایت می کنند و عیبهای هم رو می پوشونند ...با هم برای اهداف مشترک تلاش می کنند

من هم همینکارها رو کردم و احساس خوشبختی واقعی دارم
@ArHamsaraane
#تجربه_شما

مردها روی خانواده شون خیلی حساس هستن ... اوایل برای من قابل قبول نبود ولی بعد پذیرفتم ... الان هم همون جور که اون دوست داره رفتار می کنم .... گاهی دلش میخواد یه حریم خصوصی با مادرش یا خانواده اش داشته باشه دیگه اصلا حساس نمیشم .... به هر حال خانواده اش هستند و حق داره .... من همچینن اخلاقی ندارم ... توی خانواده مون کسی آب بخوره بهش میگم .... ولی اون شاید اینطور نباشه ....

ولی من با همینش هم کنار اومدم .... مسلما شرایطی که ما توش بزرگ شدیم با هم فرق داشته ( ۷ ساله ازدواج کردم)
@ArHamsaraane
#تجربه_شما

سلام ۱۰ ساله ازدواج کردم و مثل دوست صمیمم با همسرم رفتار میکنم مخاطب من همون خانمیه که الان داره این پیام رو میخونه ،

ببین با دوست صمیمیت چه رفتاری داری . آیا همه اخلاقهاش را می پسندی و همه کارهاش را قبول داری ؟
حتما اینطور نیست ولی سعی می کنی خصوصیات و علایق مشترکتون رو
پیدا کنی و بیشتر به اونها بپردازی . دو تا دوست صمیمی و واقعی همیشه همراه و پشتیبان هم هستند با هم تفریح و خوشی می کنند و برای غم و مشکلات هم ناراحت میشن . در برابر دیگران از هم طرفداری و حمایت می کنند و عیبهای هم رو می پوشونند ...با هم برای اهداف مشترک تلاش می کنند

من هم همینکارها رو کردم و احساس خوشبختی واقعی دارم
@ArHamsaraane
#پیام_ناشناس
#تجربه
سلام. با همسرتون قبل از ازدواج در مورد مسئولیت هاتون صحبت کنید و هرکس مسئولیتی رو بر حسب تواناییش انتخاب کنه. بعد از اون از کلمه وظیفته هرگز استفاده نکنید.

حالا اگه متاهلید یه جلسه برای تقسیم مسئولیت بذارید و بعدش دیگه از اون کلمه استفاده نکنید. تاثیر خوبش رو تو زندگیتون میبینید.

@ArHamsaraane
#تجربه_شما

سلام دوستان از تجربه ی خودم میخوام بگم ، من میدونم که نصف بیشتر این عصبی بودن ولجبازی ومغرور بودن شوهرم به خاطررفتار بدمادرشه توی مجردیش من دیدم که مادرش 1حرف کوچک روچه جوری بزرگ میکنه وهمسرم و تحقیرمیکنه
شوهرمنم همپای مادرش جروبحث میکنه این خیلی زشته
چی ارزش داره که 2نفربخوان باهم به خاطر اون دعواکنن؟

1بارکه شوهرم بامادرش دعواکرد
(البته خداییش حق باخودش بود)خیلی بد جواب داد مادرشوهرمم بغض کرد وقتی با مادرش تنها شدیم من پیشونی مادرش‌ رو بوسیدم و گفتم به خاطر من ببخشید
اونم میگفت تقصیر شما نبود
ولی گفتم اگه شما ازدستش راضی نباشی زندگی ما کلا خراب میشه اونم قبول کرد
بعد بهش گفتم اخلاق این اقا 1کم تنده دیگه 2باره شروع کرد به بد وبیراه گفتن که چراباید اینطوری باشه؟

منم ازهمونجافهمیدم اگه عصبانیت خانماخوب بودالان مادرشوهرم باید واسش بهترین زن دنیا میبود
میدونم که هرچی مثل اون کمتر اعصابشو تحریک کنم بیشتر به خواسته هام میرسم و واقعا هم خیلی به حرفمه
@ArHamsaraane
#تجربه_شما

سلام خانما من ۵ ساله ازدواج کردم اینها
بزرگترین تجربه هامه تازه عروسها لطفا گوش کنید همه چیز نباید خودتون تجربه کنید

_هیچوقت نباید پیش شوهر از خانواده اش گله کرد حتی اگه اونا مقصر باشن.خودمون باید به یک روشی بهشون بفهمونیم کارشون اشتباهه.گاهی هم سکوت خیلی بیشتر جواب میده.
_پیش خانواده شوهر با شوهر درباره مسایل زندگیمون صحبت نکنم.
_ هوای شوهرم رو بیشتر داشته باشم.
_همیشه حد وحدود مشخصی رو برای روابط در نظر بگیرم.
_منم یه روز مادر شوهر میشم پس همون رفتاری رو باید داشته باشم که دوست دارم با خودم بشه.
_خانواده شوهرم رو با همه خوبی ها و بدیهاشون قبول کنم و بادید مثبت به کارهاشون نگاه کنم.
_هیچوقت اونا رو با خانواده خودم مقایسه نکنم.که ما اینطوریم و شما اونطور!
_موقع عصبانیت هیچ تصمیمی نگیرم چون هیچ چیز توی این دنیا همیشگی نیست.
_هیچ کس حتی خانواده خودم که عزیزند جای شوهرم رو رو برام نمیگیرن.
@ArHamsaraane
#تجربه_شما

سلام خدمت همه دوستانی که توی این کانال هستن
امیدوارم تجربیات ۱۱ ساله ی زندگی مشترکم به دردتون بخوره
۵ سال اول زندگی من به کامم تلخ بود چون من حساس بودم تجربم کم بود سنم کم بود و واقعا رفتارمو بلد نبودم
حدودای سال ۹۵ بود که من به شدت و مثل همیشه از خانواده ی شوهرم ناراحت بودم و توی ذهنم باهاشون میجنگیدم تو همین حین بود با یه خانمی صحبت میکردم و درد و دل میکردم گفت کتاب بخون و کتاب اثر مرکب رو برام معرفی کرد
من با تصمیم قوی کتاب رو خریدم و شروع کردم به خوندن از اون روزی که این کتابو خوندم تا الان که ۶ ساله ازش میگذره کلا زندگیم زیر و رو شد به طوریکه همه و همه اقرار میکنن چقدر عوض شدم
حالا عواملی که باعث شدن چیا هستن؟
اول از همه شروع کردم به خودشناسی (البته که این موضوع خیلی وسیعه و یادگیریش مادام العمره اینجوری نیس که آدم تو یه بازه ی زمانی بو جوابش برسه)ولی همین که شروع میکنیم به خودشناسی راه ها برات باز میشه،هستی بهت جوابارو دونه دونه میگه
دوما شروع کردم به انجام تمرین های اون کتاب و شروع کردم به هدف گذاری تو زندگیم تو همه ی بعدهای مالی،روابط،روحی،جسمی.....فهمیدم آدم وقتی هدفمنده کلا فکرش درگیر هدف و رسیدن به هدفاشه دیگه وقت نمیکنه به چیزای سطحی که فلانی چی گفت،فلانی چیکار کرد،به فلانی باید این جوابو میدادم و ....فکر بده (و صد البته برای هر هدفم کتاب تهیه میکنم و به شدت اهل مطالعه شدم و واقعا به این حرف که کتاب بهترین دوستمون هست رسیدم)
دومین مورد مرزبندی و تعیین خط قرمزهام بود،رفتارای بدمو لیست کردم و به شدت معتقد شدم که رفتار من تعیین کننده ی رفتار دیگران با من هست منی که فکر میکردم هرچقدر صمیمی تر بشم با خونواده ی شوهرم از گزند و نیش و کنایه ها و مداخله های اون ها در امان خواهم بود بدتر پاشونو به زندگیم باز میکردم .صمیمیتم رو کم کم حذف کردم،لباس رسمی پوشیدم،به جای تو از شما استفاده میکنم و خیلی محترمانه حرف میزنم اصلا شوخی نمیکنم باهاشون و یه جوری فهموندم که بین من و شما فاصله و احترام زیاد هست و میتونم اعتراف کنم این رفتارم باعث شد اونا خودشون خجالت بکشن با من بد حرف بزنن و البته که فقط خونواده ی شوهرو شامل نمیشه بلکه همه ی افرادی که باهاشون در ارتباطم رو شامل میشه
فهمیدم که توی رابطه ی زناشویی احترام احترام احترام واجب ترین رکن هست،رابطه ی دوستانه و صمیمی همراه با ذوق و شوق که خانم خونه نقش بسیاری توی این موضوع داره
خلاصه همیشه تصورتون از خودتون یه خانم با وقار و با کلاس باشه همیشه به خودتون گوش زد کنین همیشه تمرین کنین مثل یه خانم با وقار رفتار کنین،چه تو خلوتتون چه پیش همسرتون چه پیش هر کس دیگه ای و حتما هدفمند زندگی کنین و همیشه تمرکزتون روی خودتون باشه و روی تمام بُعدهای زندگیتون سرمایه گذاری کنین
من یه مطلب رو هم نوشتم چندین ساله هرروز بهش نگاه میکنم و یه دیدِ کلی از تمام مسیر زندگیم یادآوری میشه بهم و اون متن اینه
*بانو همیشه سرت رو بالا و قلبت رو محکم نگه دار*
@ArHamsaraane