💜آنلاینکده 🦋anlainkadeh
نام رمان : #در_بند_نام نویسنده : #Cora_Reilly ژانر : #عاشقانه #خارجی #بزرگسال #صحنه_دار #اروتیک خلاصه : آریا اسکودری در یکی از خانوادههای برجستهی مافیایی در شیکاگو به دنیا اومده و پرنسسیه که بهواسطه زیباییش شناخته شده است. خیلیها ازدواج اجباریش…
#در_بند_تعهد
جلد دوم مجموعه #در_بند_خون
#Bound_by_honor
#Born_In_Blood
✍🏼نویسنده: #Cora_Reilly
ژانر: #عاشقانه #خارجی #بزرگسال #صحنه_دار #اروتیک
📝تیم ترجمه اکو
#خلاصه:
همسر دانته کاوالارو چهار سال پیش فوت کرد اما یاد و خاطرهاش هنوز ذهن دانته رو ترک نکرده. دانته در آستانهی تبدیل شدن به جوانترین رهبر، در طولِ تاریخ مافیای شیکاگو، یا باید دوباره ازدواج کنه یا ریسک ضعیف ظاهر شدن توی این جایگاه رو بپذیره.
ولنتینا برای ایفای این نقش انتخاب شده.
اونم شوهرش رو از دست داده ولی در واقع اولین ازدواجش همیشه در حد یه نمایش سوری بوده. حتی بعد از مرگ شوهرش هم ولنتینا بار رازهای اونو به دوش میکشه، تا از عزت و آبروی یه مرد فوت شده و خودش محافظت کنه.
به واسطهی ازدواجش با دانته، قصر دروغهاش در معرض ویرانی قرار میگیره.
ولنتینا میترسه که شب عروسی رازش برملا شه، اما وقتی اون شب دانته نادیدهاش میگیره، نگرانیهاش بی مورد از آب درمیان. و خیلی زود ترسش تبدیل به گیجی و خشم میشه.
ولنتینا از مورد بیتوجهی قرار گرفتن و بیاعتنایی خسته است. اون مصمم شده توجه و تمایل دانته رو به خودش جلب کنه، حتی اگه نتونه قلبش رو که هنوز متعلق به زن مرحومشه به دست بیاره.
ولنتینا می خواد قلب سرد دانته رو اسیر کنه اما اینطوری ممکنه مجبور شه تن به خواستهاش بده...
@anlainkadeh 🔥
جلد دوم مجموعه #در_بند_خون
#Bound_by_honor
#Born_In_Blood
✍🏼نویسنده: #Cora_Reilly
ژانر: #عاشقانه #خارجی #بزرگسال #صحنه_دار #اروتیک
📝تیم ترجمه اکو
#خلاصه:
همسر دانته کاوالارو چهار سال پیش فوت کرد اما یاد و خاطرهاش هنوز ذهن دانته رو ترک نکرده. دانته در آستانهی تبدیل شدن به جوانترین رهبر، در طولِ تاریخ مافیای شیکاگو، یا باید دوباره ازدواج کنه یا ریسک ضعیف ظاهر شدن توی این جایگاه رو بپذیره.
ولنتینا برای ایفای این نقش انتخاب شده.
اونم شوهرش رو از دست داده ولی در واقع اولین ازدواجش همیشه در حد یه نمایش سوری بوده. حتی بعد از مرگ شوهرش هم ولنتینا بار رازهای اونو به دوش میکشه، تا از عزت و آبروی یه مرد فوت شده و خودش محافظت کنه.
به واسطهی ازدواجش با دانته، قصر دروغهاش در معرض ویرانی قرار میگیره.
ولنتینا میترسه که شب عروسی رازش برملا شه، اما وقتی اون شب دانته نادیدهاش میگیره، نگرانیهاش بی مورد از آب درمیان. و خیلی زود ترسش تبدیل به گیجی و خشم میشه.
ولنتینا از مورد بیتوجهی قرار گرفتن و بیاعتنایی خسته است. اون مصمم شده توجه و تمایل دانته رو به خودش جلب کنه، حتی اگه نتونه قلبش رو که هنوز متعلق به زن مرحومشه به دست بیاره.
ولنتینا می خواد قلب سرد دانته رو اسیر کنه اما اینطوری ممکنه مجبور شه تن به خواستهاش بده...
@anlainkadeh 🔥