🍁 رمان: #بانو_کثیف
🍂 نویسنده: #نیلو
🍁 ژانر: #عاشقانه #صحنه_دار #بزرگسال #پایان_خوش
🍂 خلاصه:
اون لوسیون رو بردار و برو روی کاناپه لخت شو...داری لوسیون میمالی که پسره میاد و...انگشتم رو روی دهنش گذاشتم و لب زدم:
+فهمیدم نمیخواد توضیح بدی.. لوسیون رو از دستش گرفتم و لخت شدم..روی کاناپه نشستم و با گفتن کلمه "اکشن" شروع کردم به مالیدن لوسیون روی بدنم..براق و لیز شده بود و تحریک کننده... لبخندی زدم که دستی روی سی*نم نشست..سرم و بلند کردم ، چشمم خورد به یه پسر چهار شونه که برجستگیش داشت شلوارشو پاره میکرد پس اولین فیلم پو*رنم رو با این آقا شروع میکنم.. بلند شدم و الکی ممنوعه های بدنمو پوشوندم که چشمم خورد به برجستگی کارگردان و تهیه کننده و هر کس دیگه ای که اونجا بود..
آب دهنم رو قورت دادم که پسره انداختم روی کولش و بردم سمت اتاق و کارگردان دنبالمون راه افتاد...
رمان #ممنوعه🔥
@anlainkadeh
🍂 نویسنده: #نیلو
🍁 ژانر: #عاشقانه #صحنه_دار #بزرگسال #پایان_خوش
🍂 خلاصه:
اون لوسیون رو بردار و برو روی کاناپه لخت شو...داری لوسیون میمالی که پسره میاد و...انگشتم رو روی دهنش گذاشتم و لب زدم:
+فهمیدم نمیخواد توضیح بدی.. لوسیون رو از دستش گرفتم و لخت شدم..روی کاناپه نشستم و با گفتن کلمه "اکشن" شروع کردم به مالیدن لوسیون روی بدنم..براق و لیز شده بود و تحریک کننده... لبخندی زدم که دستی روی سی*نم نشست..سرم و بلند کردم ، چشمم خورد به یه پسر چهار شونه که برجستگیش داشت شلوارشو پاره میکرد پس اولین فیلم پو*رنم رو با این آقا شروع میکنم.. بلند شدم و الکی ممنوعه های بدنمو پوشوندم که چشمم خورد به برجستگی کارگردان و تهیه کننده و هر کس دیگه ای که اونجا بود..
آب دهنم رو قورت دادم که پسره انداختم روی کولش و بردم سمت اتاق و کارگردان دنبالمون راه افتاد...
رمان #ممنوعه🔥
@anlainkadeh
👍33❤3