#عطش_سوخته
عطش_سوخته

https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEPkzZgkAG81FMXhow

https://tttttt.me/joinchat/-4Io-vrC071lZThk

#دردسر_های_نگار (#یگانه_اولادی)
دردسر های نگار (یگانه اولادی)

لانه ی دو پرنده
#لانه‌_ی_دو_پرنده (جلد دوم دو پرنده‌ی بی‌سرزمین)🕊👇💋
https://tttttt.me/+HrwjExaF4is4MTM0

عشق بازی دختر خاله پسر خاله ای توی مطب 🙈😜😱

🤍شب اول  ✨🌙
#پارت355

با فشار دستش هم دردم اومد هم سست شده بودم

_آییی

_جوونم
غزالم اجازه میدی دستمو ببرم زیر شورتت عشقم

_ن نمیشه بسه الان یکی میاد

دستشو همینجور داشت نوازش وار وسط واژنم حرکت میداد

_قول میدی ازم لباتو نگیری

_من ازت نگرفتم تو هروقت خواستی بوسیدیشون

_چون مال خودمه

پاهامو بیشتر فاصله داد و شستشو به طرف چپ و راست روی چوچولم میکشید که دیگه آهم دراومده بود

_آآهه .. آآهه

_قربونت آه گفتنت
جوونم دوست داری

_آره ولی اینجا ن

_کجا دوست داری

برای خوندن ادامه ی داستان جذابمون بدو بیا 😜❤️


پارت واقعی (۳۵۵)💥
👇👇👇
https://tttttt.me/+FOQF77KrGrZkMmRk

#نگار
جلد اول
نویسنده: #فرشته_حیدری( #فرشته_ادیب ) / فرشته حیدری ( فرشته ادیب )
ژانر #عاشقانه #اجتماعی #تجاوزی
صفحات : 667
خلاصه:
نگار دخترکی ساده که قربانی هوس یک شبه‌ی فرهاد می‌شه و به دست ناعدالتی‌های روزگار از کانون گرم خانواده طرد می‌شه و با بچه‌ای چند ماهه آواره ی بی کسی می‌شه.
فرهاد مردی لاابالی و خشن و سخت گیر
و نگار دختری بی‌گناه ، مظلوم و بی‌پناه
نگار 1
فقط pdf ❌
@anlainkadeh🔥

رمان #نگار
فصل دوم
نویسنده: #فرشته_حیدری( #فرشته_ادیب ) / فرشته حیدری ( فرشته ادیب )
ژانر #عاشقانه
صفحات : 406

خلاصه:
داستان دختری به اسم میرا با برادران نگار ،
میرا دختری که دل به نیما برادر کوچکتر داده، نیما به شدت غیرتی ....
ولی نوید برادر بزرگترِ نیما برای تلافی عشق قدیمی که او را ترک کرده به میرا پیشنهاد ازدواج سوری میدهد و ....
از اواسط داستان نقش نگار پررنگ میشه

نگار 2
فقط pdf
@anlainkadeh🔥

#بهشت_دختر_عمو

نویسنده : #ناشناس
ژانر : #عاشقانه #اروتیک #بزرگسال #صحنه_دار
صفحات : 1721

خلاصه :
این رمان در مورد پسری به اسم رادین که عاشق دختر عموی ۱۵سالش نهال میشه و باهم رابطه دارن چند سال از اون موقع می گذره و وقتی میخوان رابطه اشونو رسمی کنن یک اتقاق تلخ همه چیز و بهم می ریزه.
پایان خوش

بهشت دختر عمو
فقط pdf ❌
@anlainkadeh🔥

نام رمان : #جلد_اول #حماقت_کوچک

ژانر : #عاشقانه #اروتیک #بزرگسال

نویسنده : #آسمان_m

فاقد خلاصه :❌❌❌


@anlainkadeh🔥

نام رمان : #جلد_دوم #حماقت_کوچک

ژانر : #عاشقانه #اروتیک #بزرگسال 

نویسنده : #آسمان_m

فاقد خلاصه :❌❌❌

@anlainkadeh🔥

نام رمان : #جلد_سوم #حماقت_کوچک

ژانر : #عاشقانه #غمگین #انتقامی #اروتیک #بزرگسال

نویسنده : #آسمان_m

خلاصه :
بعد از گذشت چندین سال شخصیت های رمان سنشون بالاتر رفته بچه ها بزرگتر شدن اما همچنان کسایی هستن که دنبال انتقام گرفتن باشن،بهدادی که دنبال انتقام گرفتن از دختر سحره چون فکر می‌کنه اون باعث و بانی حال بده عمه اشه،سامانی ک با پسرش گم و گور شده و مهشیدی که تو افسردگی دست و پا میزنه و عشقی که از لا به لای انتقام شکل میگیره!

@anlainkadeh🔥

رمان: #زنانگی {#زیر_خواب}

ژانر: #عاشقانه #ممنوعه

نویسنده:#فروغ_خوانساری

خلاصه:
دختری به اسم ترانس که به خاطر وابستگی عاطفی، که به بچه همسر اول، شوهر قمار باز و خائن و بی غیرتش پیدا کرده مجبوره باهاش زندگی کنه و زیر بار هر خفتی بره چون میترسه با طلاق گرفتن دیگه اون بچه رو نبینه.

@anlainkadeh 🔥

📚#سوگلی_معلم(#جلد_اول)
📚#Teachers_Pet
📚#مجموعه_تابو_کوتاه(#6جلدی)
📚#Taboo_Shorts_1
نویسنده : #جنیکا_اسنو #سم_کرسنت
#Jenika_Snow #Sam_Crescent

ژانر : #خارجی #اروتیک #صحنه_دار

خلاصه :
از لحظه‌ای که مدی دو ماه پیش به کلاس من منتقل شد، اون رو می‌خواستم. اون خوشگل و با شکوهه و خب سنشم قانونیه و بی‌ گناه و معصوم به نظر میرسه، ولی همه چیز اون منو آزار میدن. با اون دامن کوتاه و هیکل پر پیچ و خمش که بهم مهمات کافی واسه دیدن رو میداد، و من خجالت نمیکشم که اعتراف کنم بیشتر از زمانی که تنها بودم درباره‌ اش فکر کرده ام و خود ارضایی کردم. یه چیزی در مورد اون وجود داره که باعث میشه من یه گرگ شوم و وحشی بشم، و همه عقل سلیمم منو تنها بذاره. اون تنها چیزی بود که من می‌خواستم، و این برای من کافی بود که همه چیز که شامل شغلم میشه رو به خطر بندازم.حالا، اون یه معلم خصوصی می‌خواست و هیچ راهی نداره که من از پسش بر بیام.....

سوگلی معلم

@anlainkadeh 🔥

رمان : #دامینیک
مترجم : #MaryaMKH
ژانر : #عاشقانه #تینیجری #اروتیک

خلاصه :
شاید همه "نیک" صداش کنن، و خودش هم اینجوری ترجیح بده. اما من همه نبودم! بنابراین اگه یه روزی مجبور بشم صداش کنم حتما دامینیک یا عن‌چهره صداش می‌زنم. البته به احتمال زیاد دومی رو بگم!
جذابیت دامینیک همه دخترهای اطرافش رو تحت تاثیر قرار می‌ده، اما برونا نه تنها ازش خوشش نمیاد که با تمام وجود ازش متنفره! و همین انگیزه‌ای میشه برای دامینیک تا با اذیت‌ها و شیطنت‌هاش توجهشو جلب کنه تا جایی که‌‌‌ وسط یکی از کل‌کلای همیشگیشون وقتی به خودشون میان که دارن همو می‌بوسن و...

@anlainkadeh🔥

#عشق_و_آبرو
عشق و آبرو

نوشته: #لیانا_دیاکو

محتوای: #🔞

@anlainkadeh🔥

keeping lily🔞
#تصاحب_لیلی
تصاحب لیلی

مترجم: #لیانا_دیاکو😊

@anlainkadeh🔥

#هوس_و_آبرو
هوس و آبرو

مترجم: #لیانا_دیاکو

@anlainkadeh🔥

_ میخوامت

+ پشیمون میشی ...

سرم را به چپ و راست تکان میدهم ...

+ برو اونور ..

_ نمیخوام ... مگه نمیشنوی چی میگم ؟

+ هنوز بچه ای نمیفهمی

صدایم بالا میرود و دست خودم نیست ...

_ من بچه نیستم ... چند بار باید بهت بگممم ...

او هم به تبعیت از من صدایش را بالا میبرد

+ دِ هستی دیگه ... اگر بچه نبودی که همچین چیزی نمیگفتی ... هه .. میخوامت ... تو اصلا میدونی معنی حرفت چیه ؟؟

_ میدونم ... خوب میدونم ... یعنی دوستت دارم ... نمیخوامم .. نمیخوام که از دستت بدم ...

+ از دست بدی ؟! تو کی منو به دست آوردی که الان نگرانی از دست بدی هومم؟؟

اشک هایم راه خود را پیدا کرده اند و تصویرش را محو میبینم ...
https://tttttt.me/sahelechashmanat

_ خودت گفتی .... گفتی که دوستم داری ... نگفتی ؟

+ دِ وقتی میگم بچه ای واسه همینه ... دختر!! من ارسلان رو هم دوست دارم دلیل میشه برم باهاش بخوابم ؟!

از حرفی که بی پروا گفته بود گونه هایم سرخ میشود ...

_ مگه اونروز که ... که نفس تنگی گرفته بودم خودت کمکم نکردی ؟؟!! ...

+ من دکترم احمق ... میفهمی ؟؟  ... اگر قرار باشه هر کسی رو که نجات بدم همین فکرو بکنه که کلاهم پس معرکه اس ...

_ یعنی .. یعنی هیچ وقت دوستم نداشتی ؟

نگاهم میکند ... و چرا سکوتش را نمیشکند ؟؟!! .. چرا نمیگوید من همیشه در نظرش تنها دختر بچه ای بیش نبودم ...

+ رها ... برو ...

_ نمیخوام ... جوابمو بده ...

+ دارم جوابتو میدم ... برو ... از زندگیم برو ...

او میگوید و میرود و نمیبیند ... نمیبیند قلبی را که از تپش ایستاده ... نمیبیند نگاهی را که بی فروغ میشود ... نمیبیند خونی را که خشک میشود درون رگ هایم ...

https://tttttt.me/sahelechashmanat