💜آنلاینکده 🦋anlainkadeh
44.2K subscribers
45 photos
1 video
1.24K files
1.25K links
🔥لینک رمان های انلاین پرطرفدار🦋😻
رمانای ممنوعه جذاب🤤💜

تبلیغات 👇👇

@tabaneh
Download Telegram
کبودی.pdf
4.5 MB
نام رمان : #کبودی

ژانر : #ددی #لیتل_گرل #BDSM

نویسنده : #بلادی

خلاصه :
دلارام دختر زیبایی که لیتل استادش کیان میشود ....

@anlainkadeh🔥
👍67👎1911🤔3👏2🔥1
🥰10👍5😱4😁3🤔3👏2
رمان: #معشوقه_هات_ارباب

ژانر: #عاشقانه #اربابی #صحنه_دار

نویسنده: #نیلا

خلاصه:
بارین دختر ارباب ده بالاست یه روز که می خواست بره چشمه شنا کنه برسام خفتش میکنه می خواد بهش تجاوز کنه اما نمی تونه صدای یه پایی میاد و بارین از این فرصت استفاده می کنه و از دستش فرار می کنه فردای اون روز خانواده برسام میان خونشون و اونجا باهم آشنا می شن این میشه شروع رابطشون ولی وقتی مادرش از این رابطه خبر دار میشه برسام میزاره میره آلمان بعد برسام بارین با کیانمهر که دوست بچگیاشه ازدواج میکنه و باهم بچه دار میشن و یه زندگی آروم رو شروع میکنن
@anlainkadeh🔥
👍729🫡8🤣6🤯3😁1
آریانا.pdf
3.4 MB
#آریانا

نویسنده #سلنا_شمس

ژانر : #عاشقانه . #اربابی . #صحنه_دار . #هیجانی #جدید

خلاصه :
ارباب رایا .. شب عروسیش میفهمه فریال بکارت نداره و بعد از بهم زدن عروسی بدون توجه به کسی از عمارت خارج میشه و میره خونه باغ که با دیدن آریانا ...

@anlainkadeh🔥
👍7811👎2🔥2🤯2
دلربای ارباب زاده.pdf
4.3 MB
🌸رمان: #دلربای_ارباب_زاده
( جلد دوم رمان آریانا )

🌸ژانر: #عاشقانه #اربابی #بزرگسال #هیجانی #صحنه_دار

🌸نویسنده: #سلنا_شمس

🌸خلاصه:

آیلی دختر سرخدمتکاری هست که مادرش تو عمارت ارباب رایا و آریانا خانم کار می‌کنه که دو پسر دوقلو به نام کارن و سورن دارن. ایلی از بچگی همبازی اونها بوده و کارن از همون بچگی عاشق آیلی بوده اما بخاطر غرورش و صدالبته بچه خدمتکار بودن آیلی همش با ایلی لجه و رفتارهایی می‌کنه که ایلی فکر می‌کنه کارن ازش متنفره.! اما بعد از بیست سال کارن دیگه نمیتونه جلوی عشقش رو نسبت به آیلی بگیره و کاری می‌کنه که ایلی ...
@anlainkadeh🔥
👍11812👎11😁1
رمان: #رئیس_مغرور_من
جلد اول

نویسنده: #پرستو #ترلان

ژانر: #درام #عاشقانه #بزرگسال

خلاصه:
طرلان به اجبار پدر بزرگش مجبور به ازدواج اجباری با رئیس مغرورش میشه که قبلا بهش تجاوز کرده و ...

جلد دوم آنلاین
رئیس مغرور من
@anlainkadeh🔥
👍5510👎8
👍38🥰21👏16😁16🫡16🤔61🔥1💔1
‌‌#ترجمه: جلد اول از مجموعه تبدیل‌شوندگان شیطانی سایه

#جلد_اول: طرد شده

#ژانر: عاشقانه، هیجانی، فانتزی، بزرگسال

#نویسنده: جِیمِن ایو

#مترجم: الهه

#خلاصه🔥:

پدرم مرتکب یه اشتباه وحشتناک شد و فقط من باقی موندم تا تاوان کارش رو پس بدم!
به عنوان گرگینه‌ای که تو یه گروه قدرتمند بزرگ شده؛ من باید به بهترین شکل ممکن زندگی میکردم. اما بعد از اینکه پدرم سعی کرد رهبرمون رو به قتل برسونه، به من برچسب یه خائنِ منفور، طرد‌شده، کثیف و به درد نخور زده شد!
وقتی دیگه نتونستم زندگی بین گرگینه‌های گروه رو تحمل کنم، فرار کردم؛ اما ظاهرا اون‌ها دوست نداشتن کیسه بوکسشون که من بودم رو از دست بدن.
تورین، پسر رهبر گروه، اومد دنبالم تا قبل از اولین تغییرشکلم، منو به گروه برگردونه. با اولین تغییرشکل معلوم میشد که جفت واقعی من کیه. من هیچوقت نتونستم پیش‌بینی کنم که جفت گرگ من، ممکنه کی باشه؛ اما اون لحظه‌ای که گرگم به چشم‌های تورین نگاه کرد، وجود من پر از شور و امید شد که حداقل یه آینده روشن درانتظارمه. تا اون زمان، هیچ گرگی، جفت واقعی خودش رو طرد نکرده بود؛ مگه نه؟ اما تورین این کار رو با من کرد!
اشتباه بود. خیلی اشتباه بود. وقتی گرگینه‌ها حمله کردن، روح من با تمام وجود کینه و انتقام رو فریاد کشید و یه‌جوری من تونستم جهان سایه رو لمس کنم!
یه‌جوری تونستم اون مرد رو به سرزمین خودمون بکشونم. اسمش سایه بود! خدای تبدیل‌شونده‌ها! که خودش یه شیطان بود!
از قرار معلوم، طرد شدن توسط جفتم، فقط شروع ماجرا بوده!

* گرگینه‌ها نوعی تبدیل‌شونده محسوب میشن؛ درواقع موجودات انسان‌نمایی که میتونن به گرگ تبدیل بشن. *
@anlainkadeh🔥
👍665🤩3🤔1
‌#ترجمه: جلد دوم از مجموعه‌ تبدیل‌شوندگان شیطانی سایه

#جلد_دوم: بازگردانده شده

#ژانر: فانتزی، رازآلود، عاشقانه، بزرگسال

#نویسنده: جِیمِن ایو

#مترجم: الهه (Elahe_V)

#خلاصه🔥:

اون‌ها همشون مرتکب یه اشتباه بزرگ شدن. اشتباهی که باید بخاطرش تاوان سنگینی پس بدن!
در طی ده سال گذشته، با من مثل یه قربانی رفتار شد.
یه قربانی برای گرگینه‌های گروهم...
یه قربانی برای جفت واقعیم؛ کسی که به بی‌رحمانه‌ترین شکل ممکن منو از خودش طرد کرد.
و یه قربانی برای سایه‌ی وحشی؛ کسی که برای رسیدن به اهدافش، از من سواستفاده کرد.
یا شاید هم نکرده... واقعا سایه با من همچین کاری کرده؟
سایه‌... مردی که پر از راز و معماست و هرگز حاضر نمیشه تمام افکار و نقشه‌هاش رو فاش کنه...
اما من از یه چیز مطمئنم!
تو مدتی که در کنار این مرد زندگی کردم، حسابی عوض شدم.
حالا من دیگه تو مسیری که مردهای قدرتمند زندگیم بهم دیکته میکنن، قدم برنمیدارم!
دیگه هرگز اجازه نمیدم قدرتی که تو وجودم جریان داره، ازم گرفته بشه‌.
من باید متحول بشم یا بمیرم!
و ما هممون میدونیم وقتی تو همچین دوراهی قرار بگیریم، فقط یه بار حق انتخاب داریم!

این جلد کامل نیست و ادامه‌اش تو کانال پارت‌گذاری میشه
@anlainkadeh🔥
👍555🤩4