انجمن اسلامی دانشجویان ترقی‌خواه پلی‌تکنیک
1.89K subscribers
1.23K photos
250 videos
59 files
197 links
انجمن اسلامی دانشجویان ترقی‌خواه پلی‌تکنیک
#انجمن_پلی_تکنیک

اکانت روابط عمومی انجمن پلی‌تکنیک
@Anjomanpolytechniccc


Instagram: http://instagram.com/Anjoman_Polytechnic
Download Telegram
گرامی داشت #شهریار شعر، و روز بزرگداشت #شعر و #ادب_پارسی
27ام شهریور ماه سال روز در گذشت #سید_محمد_حسین_بهجت_تبریزی، ملقب به شهریار است. شهریار شاعر و غزل سرای نامی معاصر زاده تبریز و از مفاخر خطه #آذربایجان به هر دو زبان فارسی و ترکی آذربایجانی شعر سروده و مضمون پردازی کرده و یادگار او قول و غزل هایی است که امروز میان ایرانیان به مانند مثل سائر رواج پیدا کرده است. غزل معروف او با مطلع :

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
از همین نمونه است.

27ام شهریور ماه چند سالی است که بهانه سالمرگ درگذشت شهریار به نام روز "بزرگداشت شعر و ادب پارسی" نامگذاری شده و گرامی داشته می شود. در تاریخ غنی و پر افتخار زبان و ادبیات پارسی کم نبوده اند بزرگانی که سزاوار بودند چنین روزی به نامشان سند بخورد. اما در این نامگذاری چند نکته حائز اهمیت را می توان مشاهده کرد. شهریار شاعر بزرگی در ادبیات معاصر ایران است و برخلاف بسیاری از بزرگان معاصر اقبال اجتماعی بالایی را میان عموم مردم به دست آورده است و در عین آنکه به لطافت و زیبایی غزلیاتش مشهور است در بسیاری از اشعار خود به موضوع #ملیت و #زبان_ملی می پردازد. شهریار فرزند آذربایجان است و همچون هم دیاران #مشروطه_خواهش که برای #وحدت ملی ایران از جان مایه گذاشته و کوشیده اند، سخنان و تحرکات #تفرقه_انگیز عمال #شوروی موسوم به فرقه دموکرات را به پشیزی برنمی گیرد. در همین معانی است که می سراید :
اختلاف لهجه مليت نزايد بهر كس                                  
ملتي با يك زبان كمتر به ياد آرد زمان
گر بدين منطق ترا گفتند ايراني نه اي                              
صبح را خواندند شام و آسمان را ريسمان
بي كس است ايران، به حرف ناكسان از ره مرو            
جان به قربان تو اي جانانه آذربايجان

شهریار که همچون سایر بزرگان عرصه ادب با تاریخ و ادبیات این مرز و بوم آشناست نیک می داند که زبان و ادب پارسی چه نقش بی بدیلی را در #هویت_آفرینی ملی ایفا کرده و همچون رشته ای مروارید های اقوام گوناگون ایرانی را در کنار هم به زیبایی گرد آورده است. شهریار فرزند آذربایجان است و بدان خطه و مردمش، و زبان مردمانش عشق می ورزد اما با آگاهی به تاریخ و ادبیات به ارزش والای ایران و زبان پارسی پی برده و در اعتلای آن تلاش کرده است. و اینگونه است که او شهریار غزل ایران می شود.

ترکی ما بس عزیز است و زبان مادری
لیک اگر «ایران» نگوید لال بادا این زبان

نامگذاری این روز به نام بزرگداشت زبان و ادب پارسی نشان از همپذیری بالای اقوام ایرانی نسبت به هم دارد. همپذیری که نشان از سالیان سال همزیستی مسالمت آمیز ایرانیان و تلاش آنان برای رشد و اعتلای این فرهنگ غنی است و هر یک به گونه ای سهیم در این گنجینه بی مثال اند.
فرهنگ والای #پارسی و ایرانی که از آسیای میانه و فرا رود تا آسیای صغیر و میان رودان گستردگی داشت، به مدد مکر و حیلت بیگانگان برخی پاره های تنش را جدا کردند. امروز نیز شنیده می شود برخی جا مانده های #جمهوری_فروپاشیده بر طبل کهنه و بد صدای تفرقه گرایی می کوبند. اما زهی خیال باطل که #سرزمین_شهریاران، این عرصه سیمرغ، جولانگاه چنین مگسانی نیست.

#شهريار
#٢٧_شهريور
#انجمن_پلی_تکنیک

@AnjomanPolytechnic
📝 راوی سرگردانی

«#ادبیات زمانی معنا و شایستگی خود را می یابد که به مورد خطابش افرادی باشند که خود را به طرح هایی ملزم کرده اند، وقتی معنا می یابد که به آنها کمک کند که به سوی افق های گسترده تری حرکت کنند. ادبیات باید جزئی از #جنبش_تعالی_انسان باشد.»
📷http://yon.ir/cz3Co
❇️ آثار #صادق_چوبک نیز یک قوری تزئینی یا یک تابلو برای زینت بخشیدن به #کتابخانه ی #تاریخ_ادبیات #زبان_فارسی نیست. #داستان های چوبک ذره بینی هستند که مشکلات و #مصائب_اجتماعی و #خرافه_پرستی و #کوته_نظری ها را در یک جغرافیای فرهنگی روایت میکند. در آثار چوبک راه فراری وجود ندارد و بوی هیچ بهبودی از اوضاع جهانش به مشام نمیرسد. اکثر شخصیت های اصلی صادق چوبک، #سرگردان و ناتوان در مواجهه درست با شرایط خود هستند و به قول خودش «#برزخ شده» اند. برزخ شدن کامل ترین توضیح برای این سرگردانی است.
انتری را تصور کنید که هر روز با لوتیش در سفر به شهر های مختلف باشد. در میدان شهر ها و کافه ها با حرکاتش مردمی را به خود جلب کند و درآمد اندکی از این نمایش نصیب لوتیش کند. مقداری غذا و مبلغی دود تریاک نیز دستمزد این خوش رقصی خواهد بود. این یک زندگی آرام و ایده آل برای یک انتر دست آموز است. اما حالا در جاده ای، لوتیش از خواب بیدار نمیشود. ساعت هاست پایش به درختی زنجیر شده، خبری از تریاک و غذا هم نیست. صدای تبر و برزمین افتادن درختان اطراف نیز ترسش را بیشتر میکند. به سختی #زنجیر را میشکند، سراغ لوتیش میرود و میفهمد که لوتیش مرده.
❗️ #انتری_که_لوتیش_مرده_بود، میداند که باید کاری بکند و میفهمد که لازم است تصمیمی بگیرد. اما هیچ وقت نمیداند چه کاری و چه تصمیمی او را از این شرایط خارج میکند. این وضعیت سرگردان یا «#برزخ_شدن» است که اکثر شخصیت های چوبک به آن دچار میشوند. آنها برزخ می شوند، سرگردانند و نمیتوانند تصمیم گیری درستی انجام دهند، چراکه اصلا نمیدانند چه نسبتی با جهان پیرامونشان دارند. اما ناچارند که کاری بکنند. در داستان ها این سرگردانی تا حدی پیش می رود و در نهایت مجبور به #مبارزه خشونت آمیز با شرایط میشوند. مبارزه ای که شاید بی اثر باشد اما به نظر #رهایی_بخش می آید. حداقل محصول این نبرد، #تسلیم_نشدن به شرایط ناگوار است. همانند #تنگسیر که میداند کشتن ظالمانی که زندگی را بر او تنگ کرده اند شرایط خودش را بهتر نمیکند، حتی باعث مرگش می شود، اما برای تنگ کردن نفس ظلم هم که شده دست به این کار میزند.

❇️ رمان تنگسیر روایت نسبتا متفاوتی نسبت به دیگر آثار صادق چوبک دارد. #قهرمان این داستان که تمام دارایی اش را به نا حق از او گرفته اند، دست به #قتل ظالمان می زند و مردم در این مسیر او را همراهی میکنند و در فرار یاری میدهند.

❗️ #ابر_سیاهی فضای غالب داستان های چوبک را پر کرده است. در جایی این ابر سیاه #خرافه است، در داستان «#آتما_سگ_من» خود شخصیت داستان و در «#چشم_شیشه‌ای» چشم مصنوعی یک کودک. شاید شخصیت های چوبک تمام توانشان را برای #مقابله با این ابر سیاه به کار بگیرند اما در واقع اتفاقی که نهایت می افتد این است که کاری از هیچ کدام بر نمی آید. تلاش آنها یک اثر حداقلی بر سیاهی جهان دارد. درواقع جهان مسیر خودش را طی میکند و #جنبش های کوچک در آن بی اثر هستند. روایت های چوبک تلاش در نمایش مشکلات و مصائب زندگی در دنیایی دارد که #مانع حرکت در مسیر تعالی انسانی هستند.

#صادق_چوبک
#کمیته_فرهنگی
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
7 مرداد زادروز مسعود کیمیایی، کارگردان و فیلمنامه نویس مطرح #معاصر، است که این روزها کمتر کسی را می توان یافت که نامش را نشنیده باشد. او که از چهره های برجسته ی سینمای ایران می‌باشد و در کنار افرادی چون #بهرام_بیضایی، #داریوش_مهرجویی و #علی_حاتمی به عنوان یکی از آغازگران #موج_نو در سینمای ایران شناخته می شود، در سال 1320 در خیابان چراغ برق تهران، شهری که تعلق خاطر وی به آن از آثار سینمایی و مصاحبه هایش مشهود است، چشم به جهان گشود و پس از دو دهه پا به مسیر #روشن‌فکری و سینمای ایران گذاشت.
از سال 1345 که فعالیت سینمایی خود را با فیلم "#خداحافط_تهران" آغاز کرد تا 1395 که "#قاتل_اهلی" را به عنوان تازه ترین اثرش ساخت؛ آثار پرمایه اش پیاپی مهمان پرده‌ی سفید بوده اند، نسل های متفاوتی را با فیلم های "#قیصر"، "#گوزن‌ها"، "#داش_آکل"، "#غزل"، "#خط_قرمز"، "#دندان_مار"، "#سلطان"، "#ردپای_گرگ"، "#حکم"، "#جرم" و "#متروپل" و ... به فکر فروبرده و باورها و ارزش های انسانی همچون #جوانمردی و #غیرت را به تار و پود قصه هایش گره زده است.
در طی تمام سال های فعالیتش، کیمیایی نیز همچون سایر هنرمندان از #تیغ_سانسور و حواشی در امان نبوده است. از رابطه ی نامطلوب مدیران دولتی با این فیلم ساز #اجتماعی_سیاسی همین بس که کیمیایی در کنار جوایز متعدد بین الملی، تنها دو جایزه از جشنواره ی #فیلم_فجر را در کارنامه ی خود دارد که هر دو متعلق به فیلم "#جرم" هستند و فیلم های "#خط_قرمز"، "#تیغ_و_ابریشم" و "#ردپای_گرگ" وی نیز دچار #ممیزی و #سانسور های بسیاری شده اند. کیمیایی معتقد است که حواشی زندگی شخصی و سبک زندگی اش، بیشتر از موضوع اصلی فیلم هایش بر نظر منتقدان درباره ی آثار وی تاثیرگذار است.
در کنار حرفه ی کارگردانی که آن را نه به صورت آکادمیک که بر اثر تجربه های حاصل از همکاری اش با سازندگان فیلم های "#قهرمانان" و "#خداحافظ_تهران" فراگرفته است، کیمیایی فیلم نامه ی تمام آثارش را خودش نوشته و همچنین تدوین و طراحی صحنه و لباس تعدادی از فیلم هایش را نیز خود به عهده داشته است. بارزترین توانایی کیمیایی خلق #دیالوگ ها و #مونولوگ های ماندگار در #فیلمنامه هایش است که آن را مرهون به کارگیری ماهرانه ی شناختش از #زبان کوچه و بازار می‌باشد.
با هم به تماشای بخشی از فیلم "#گوزن_ها" که منتقدین بسیاری آن را به عنوان بهترین فیلم پیش از انقلاب و همچنین یکی از آثار برجسته ی کل ادوار تاریخ سینمای ایران می شناسند، بنشینیم.

#مسعود_کیمیایی
#کمیته_فرهنگی
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic