This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 تربیت یعنی تحقق بخشیدن به استعدادها
🖋 «تربیت، تحقق توانایی و استعدادهای افراد جامعه را به دنبال دارد. ...هر دوره تاریخی اقتضائات ویژه خود را دارد و تربیت تحقق و فعلیت بخشیدن به استعداد در این میسر است.»
🕊 پیشنهاد می کنم کلیپ کوتاهِ یکدقیقهای بالا را از دست ندهید.
#گزین_گویه
#رضا_داوری_اردکانی
#مهارت #استعداد
#معلولیت #تربیت #استعداد
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام العمر باشیم:
@TeacherasLLL
🖋 «تربیت، تحقق توانایی و استعدادهای افراد جامعه را به دنبال دارد. ...هر دوره تاریخی اقتضائات ویژه خود را دارد و تربیت تحقق و فعلیت بخشیدن به استعداد در این میسر است.»
🕊 پیشنهاد می کنم کلیپ کوتاهِ یکدقیقهای بالا را از دست ندهید.
#گزین_گویه
#رضا_داوری_اردکانی
#مهارت #استعداد
#معلولیت #تربیت #استعداد
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام العمر باشیم:
@TeacherasLLL
📆 به مناسبت زادروز دکتر #رضا_داوری_اردکانی
🌱 پانزده خرداد زادروز دکتر داوری بود.
#گزین_گویه بالا را با آرزوی طول عمر و سلامت این بزرگمرد پیشکش شما می کنم.
#ادبیات_فارسی #انشا
#نویسندگی #فرهنگ
#آموزش_عالی #دانشگاه
منبع:
@cheshmocheragh
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام العمر باشیم:
@TeacherasLLL
🌱 پانزده خرداد زادروز دکتر داوری بود.
#گزین_گویه بالا را با آرزوی طول عمر و سلامت این بزرگمرد پیشکش شما می کنم.
#ادبیات_فارسی #انشا
#نویسندگی #فرهنگ
#آموزش_عالی #دانشگاه
منبع:
@cheshmocheragh
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام العمر باشیم:
@TeacherasLLL
🖋 تاملی در موضوع مهاجرت نخبگان
🌱 دکتر رضا داوری اردکانی
📌 فرار مغزها و مهاجرت نخبگان مساله ای تاریخی است و فرع و نتیجه عدم تعادل در شئون توسعه است. وقتی تعداد تحصیل کرده بیش از میزان نیاز است گروهی از آنان و البته بهترین هایشان به جایی که علم در آنجا آسان تر و راحت تر نفس می کشد می روند و بعضی از آنان ممکن است در زمره دانشمندان بزرگ جهان قرار گیرند. از این مهاجرت نه اخلاقاً و نه عملاً نمی توان جلوگیری کرد.
📌 اگر میگویند که این مهاجرت خسرانی بزرگ برای کشور است راست می گویند ولی با این سخن راست چه می توان کرد؟ اولین کاری که می توانیم بکنیم این است که به وضع جهان کنونی و در روابط و مناسباتی که اقتضایش محروم شدن جهان توسعه نیافته از بهترین داشته هایش به سوی قدرت های جهانی است، بیندیشیم.
📌 مساله مهاجرت نخبگان، مساله ای سیاسی نیست. سیاستمداران بهترین تصمیمی که می توانند بگیرند این است که در طراحی برنامه های توسعه هماهنگ، برای هماهنگ سازی شئون توسعه بکوشند.
کشور هر چه در راه توسعه پیش رود، نیازش به دانشمند بیشتر می شود و تحصیلات دانشگاهی نیز صورتی کم و بیش متعادل پیدا می کند
📌 اگرها را باید دور انداخت و کاش می توانستیم از شر این همه اگر که هر روز در حل مسائل خرج می کنیم رها شویم. آیا ما اکنون برای همه دانشمندان داوطلب خدمت در کشور شغل مناسب و وسایل رفاه و شرایط آسودگی تن و جان و خاطر آماده داریم یا می توانیم در کوتاه مدت اینها را فراهم کنیم؟ فرض کنیم که فردا بیست هزار دانشمند ایرانی از خارج بیایند و داوطلب خدمت در کشور شوند. کشور به آنها چه نیازی دارد و دانشگاه ها و مراکز علمی- پژوهشی چه پاسخی به آنها می توانند بدهند. مسائل واقعی با اگرهای بی وجه و بی جا حل نمی شود.
📌 اینکه دانشمندان ما در مجلات و نشریات علمی آثار و پژوهش های خود را عرضه کنند یک فضیلت است اما الزام دانشمندان به نوشتن مقاله در مجلات خارجی را می توان تأیید ضمنی و البته نادانسته جواز مهاجرت دانشمندان دانست زیرا اگر نتایج کار علمی در کشور به کار نمی آید و باید به خارج فرستاده شود معنی اش این است که کشور به دانشمند و دانشش نیاز ندارد. اگر دانش را می توان صادر کرد چرا مهاجرت دانشمند را منع کنند.
📌 می گویند این قبیل مطالب بوی اعتقاد به ضرورت تاریخی (دترمینیسم) و اضطرار اجتماعی می دهد و با اختیار منافات دارد. اختیار را با توهم همه توانی اشتباه نباید کرد. تاریخ ضرورت ها، اضطرارها و امکان ها دارد و اختیار موکول به درک ضرورت ها و اضطرارها و کوشش برای یافتن امکان هاست. ضرورت ها و اضطرارها چه بخواهیم و چه نخواهیم وجود دارد و با انکار آنها مشکل ها حل نمیشود. ضرورت و اضطرار را باید تصدیق کرد تا راهی به اختیار یافت. این اضطرارها و ضرورت ها لازمه امور تاریخی اند و تعلق بی واسطه به سیاست ندارند
📌 اگر از آنچه گفته شود نتیجه بگیرند که پس به رفتن مستعدان از کشور تن باید داد مراد نویسنده را درنیافته اند زیرا آنچه گفته شد دعوت به تأمل بیشتر و اندیشیدن به این پرسش است که چاره ها و درمان ها تاکنون چه اثر داشته است. اگر مؤثر بوده و امید می رود که باز هم مؤثر باشد قدرشان را باید دانست و بر صاحبانش درود فرستاد اما تدبیری را که اثر ندارد یا اثرش پوشاندن و پنهان کردن غفلت هاست رها باید کرد تا مجال و فرصتی برای اندیشیدن به درد و مساله پیدا شود
🖋 فرازهایی بود از مقاله «ناهمزمانی در جهان کنونی؛ زمینه ساز خلط مسائل سیاسی و تاریخی است»، اثر رضا داوری اردکانی، منتشرشده در سال ۱۳۹۳
#رضا_داوری_اردکانی
#سیاست #فرار_مغزها
#سیاستگذاری_آموزشی
#سیاست #مدیریت_آموزشی
#دانشگاه #آموزش_عالی
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام العمر باشیم:
@TeacherasLLL
🌱 دکتر رضا داوری اردکانی
📌 فرار مغزها و مهاجرت نخبگان مساله ای تاریخی است و فرع و نتیجه عدم تعادل در شئون توسعه است. وقتی تعداد تحصیل کرده بیش از میزان نیاز است گروهی از آنان و البته بهترین هایشان به جایی که علم در آنجا آسان تر و راحت تر نفس می کشد می روند و بعضی از آنان ممکن است در زمره دانشمندان بزرگ جهان قرار گیرند. از این مهاجرت نه اخلاقاً و نه عملاً نمی توان جلوگیری کرد.
📌 اگر میگویند که این مهاجرت خسرانی بزرگ برای کشور است راست می گویند ولی با این سخن راست چه می توان کرد؟ اولین کاری که می توانیم بکنیم این است که به وضع جهان کنونی و در روابط و مناسباتی که اقتضایش محروم شدن جهان توسعه نیافته از بهترین داشته هایش به سوی قدرت های جهانی است، بیندیشیم.
📌 مساله مهاجرت نخبگان، مساله ای سیاسی نیست. سیاستمداران بهترین تصمیمی که می توانند بگیرند این است که در طراحی برنامه های توسعه هماهنگ، برای هماهنگ سازی شئون توسعه بکوشند.
کشور هر چه در راه توسعه پیش رود، نیازش به دانشمند بیشتر می شود و تحصیلات دانشگاهی نیز صورتی کم و بیش متعادل پیدا می کند
📌 اگرها را باید دور انداخت و کاش می توانستیم از شر این همه اگر که هر روز در حل مسائل خرج می کنیم رها شویم. آیا ما اکنون برای همه دانشمندان داوطلب خدمت در کشور شغل مناسب و وسایل رفاه و شرایط آسودگی تن و جان و خاطر آماده داریم یا می توانیم در کوتاه مدت اینها را فراهم کنیم؟ فرض کنیم که فردا بیست هزار دانشمند ایرانی از خارج بیایند و داوطلب خدمت در کشور شوند. کشور به آنها چه نیازی دارد و دانشگاه ها و مراکز علمی- پژوهشی چه پاسخی به آنها می توانند بدهند. مسائل واقعی با اگرهای بی وجه و بی جا حل نمی شود.
📌 اینکه دانشمندان ما در مجلات و نشریات علمی آثار و پژوهش های خود را عرضه کنند یک فضیلت است اما الزام دانشمندان به نوشتن مقاله در مجلات خارجی را می توان تأیید ضمنی و البته نادانسته جواز مهاجرت دانشمندان دانست زیرا اگر نتایج کار علمی در کشور به کار نمی آید و باید به خارج فرستاده شود معنی اش این است که کشور به دانشمند و دانشش نیاز ندارد. اگر دانش را می توان صادر کرد چرا مهاجرت دانشمند را منع کنند.
📌 می گویند این قبیل مطالب بوی اعتقاد به ضرورت تاریخی (دترمینیسم) و اضطرار اجتماعی می دهد و با اختیار منافات دارد. اختیار را با توهم همه توانی اشتباه نباید کرد. تاریخ ضرورت ها، اضطرارها و امکان ها دارد و اختیار موکول به درک ضرورت ها و اضطرارها و کوشش برای یافتن امکان هاست. ضرورت ها و اضطرارها چه بخواهیم و چه نخواهیم وجود دارد و با انکار آنها مشکل ها حل نمیشود. ضرورت و اضطرار را باید تصدیق کرد تا راهی به اختیار یافت. این اضطرارها و ضرورت ها لازمه امور تاریخی اند و تعلق بی واسطه به سیاست ندارند
📌 اگر از آنچه گفته شود نتیجه بگیرند که پس به رفتن مستعدان از کشور تن باید داد مراد نویسنده را درنیافته اند زیرا آنچه گفته شد دعوت به تأمل بیشتر و اندیشیدن به این پرسش است که چاره ها و درمان ها تاکنون چه اثر داشته است. اگر مؤثر بوده و امید می رود که باز هم مؤثر باشد قدرشان را باید دانست و بر صاحبانش درود فرستاد اما تدبیری را که اثر ندارد یا اثرش پوشاندن و پنهان کردن غفلت هاست رها باید کرد تا مجال و فرصتی برای اندیشیدن به درد و مساله پیدا شود
🖋 فرازهایی بود از مقاله «ناهمزمانی در جهان کنونی؛ زمینه ساز خلط مسائل سیاسی و تاریخی است»، اثر رضا داوری اردکانی، منتشرشده در سال ۱۳۹۳
#رضا_داوری_اردکانی
#سیاست #فرار_مغزها
#سیاستگذاری_آموزشی
#سیاست #مدیریت_آموزشی
#دانشگاه #آموزش_عالی
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام العمر باشیم:
@TeacherasLLL
🖋 تولید فارغالتحصیل نشانه پیشرفت نیست
📌 سالهاست که تعبیر تولید علم و فکر رایج شده است ولی اینها کالای تولیدی نیستند و اگر کالای تولیدی تقلیدی باشند به درد مصرف روز میخورند و به کار کشور نمیآیند. تعبیر تولید فکر، اندیشه، نظر و علم مشکل بحث و نظر را بیشتر میکند؛ زیرا تولید فکر و علم کاری غیر ممکن است، مگر آنکه مقالهسازی را تولید علم بدانند، زیرا تولید و ساختن چیزی با مواد و مصالح موجود بر طبق دستورالعمل معین است و اندیشه و نظر را با دستورالعمل و با مواد موجود نمیتوان ساخت.
📌 من با اینکه اهل ملامت نیستم... به صراحت عرض میکنم که وضع فکر و نظر در زمان کنونی چندان خوب نیست و به خصوص که سیاست فرهنگ و علم هم به این وضع هیچ وقعی نمیگذارد و شاید از آن خبری هم نداشته باشد. گویی ما به خرد و تفکر پشت کردهایم. فضل و علم داریم اما به ندرت فکر میکنیم. زمان هم زمان تفکر نیست.
📌 وضعی که به آن اشاره کردید از نشانههای صریح انحطاط است که متأسفانه با فساد هم ملازمت دارد. با این وضع به آینده نمیتوان اندیشید. ما هم که در زمان حال آویزان به گذشته، به سر میبریم کاری با آینده نداریم.
📌 البته هیچ شخص و گروه خاصی مسئول این امر نیست، بلکه همه مردم و در وهله اول دولتمردان و دانشمندان و نویسندگان و اصحاب رسانه مسئول هستند. اینها حتی اگر نتوانند مانع این سیر شوند لااقل باید به آن فکر کنند.
🔗 متن کامل گفتگو با دکتر #رضا_داوری_اردکانی:
https://iqna.ir/fa/news/4020071/
#دانشگاه
#آموزش_عالی
#مدیریت_آموزشی
#سیاستگذاری_آموزشی
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادامالعمر باشیم:
@TeacherasLLL
📌 سالهاست که تعبیر تولید علم و فکر رایج شده است ولی اینها کالای تولیدی نیستند و اگر کالای تولیدی تقلیدی باشند به درد مصرف روز میخورند و به کار کشور نمیآیند. تعبیر تولید فکر، اندیشه، نظر و علم مشکل بحث و نظر را بیشتر میکند؛ زیرا تولید فکر و علم کاری غیر ممکن است، مگر آنکه مقالهسازی را تولید علم بدانند، زیرا تولید و ساختن چیزی با مواد و مصالح موجود بر طبق دستورالعمل معین است و اندیشه و نظر را با دستورالعمل و با مواد موجود نمیتوان ساخت.
📌 من با اینکه اهل ملامت نیستم... به صراحت عرض میکنم که وضع فکر و نظر در زمان کنونی چندان خوب نیست و به خصوص که سیاست فرهنگ و علم هم به این وضع هیچ وقعی نمیگذارد و شاید از آن خبری هم نداشته باشد. گویی ما به خرد و تفکر پشت کردهایم. فضل و علم داریم اما به ندرت فکر میکنیم. زمان هم زمان تفکر نیست.
📌 وضعی که به آن اشاره کردید از نشانههای صریح انحطاط است که متأسفانه با فساد هم ملازمت دارد. با این وضع به آینده نمیتوان اندیشید. ما هم که در زمان حال آویزان به گذشته، به سر میبریم کاری با آینده نداریم.
📌 البته هیچ شخص و گروه خاصی مسئول این امر نیست، بلکه همه مردم و در وهله اول دولتمردان و دانشمندان و نویسندگان و اصحاب رسانه مسئول هستند. اینها حتی اگر نتوانند مانع این سیر شوند لااقل باید به آن فکر کنند.
🔗 متن کامل گفتگو با دکتر #رضا_داوری_اردکانی:
https://iqna.ir/fa/news/4020071/
#دانشگاه
#آموزش_عالی
#مدیریت_آموزشی
#سیاستگذاری_آموزشی
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادامالعمر باشیم:
@TeacherasLLL
iqna.ir | خبرگزاری بین المللی قرآن
گویی به خرد و تفکر پشت کردهایم/ تولید فارغالتحصیل نشانه پیشرفت نیست
رضا داوری اردکانی ضمن انتقاد از وضعیت تفکر در ایران تصریح کرد: وضع فکر و نظر در زمان کنونی چندان خوب نیست و به خصوص که سیاست فرهنگ و علم هم به این وضع هیچ وقعی نمیگذارد و شاید از آن خبری هم نداشته باشد. گویی ما به خرد و تفکر پشت کردهایم.
معلم: یادگیرنده مادام العمر
🤖 وقتی از لبه دانش صحبت میکنیم لبه دانش بودن یعنی یکی دو سال بیشتر از دسترسی عموم به AI نمیگذرد ولی رشته الهیات و هوش مصنوعی را در دانشگاه تدریس میکنند. #فناوری #تکنولوژی #دانشگاه #آموزش_عالی #سیاستگذاری_آموزشی #مدیریت_آموزشی منبع: @beautinesswriter 🔻🔻🔻…
🖋 استقبال از بردگی
🌱 در صفحه اینستاگرام دکتر داوری میخوانیم:
اگر هوش مصنوعی مهارشدنی است و در اختیار دانشمندان قرار دارد و آنها حدود قدرتش را معلوم میکنند، دیگر هوش مصنوعی و جانشین انسان نیست، بلکه یک وسیله است؛ ولی هوش مصنوعی وسیله نیست. چیزی است که آدمی در ساختن و به جهان آوردنش شریک است؛ اما وقتی ساخته میشود و به جهان میآید، قدرت و اختیار انسان و بلکه شأن وجود را از او سلب میکند و جای او را میگیرد
وقتی انسان جای و جایگاهی ندارد، چرا باید در فکر تربیتش بود؟ جهان کنونی نه به اخلاق میاندیشد و نه به تربیت انسان، به آزادی تعلیم هم کاری ندارد. این جهان، جهان قهر است. بخش توسعهیافتهاش مقهور قهر تکنیک است و بخش توسعهنیافتهاش دچار قهر حکومتهای بیگانه با اوضاع جهان. اکنون امریکا در پی هوش مصنوعی است و دیگر حتی به مربی بزرگی مثل جان دیوئی نیاز ندارد و میدانیم جان دیوئی در امریکا جانشینی نداشته است؛ اما طالبان در افغانستان به هوش ـ چه مصنوعی و چه طبیعی ـ توجه و نیاز ندارد، بلکه خود را مأمور الزام مردمان به پیروی از احکام شریعت و اجرای اعمال شرع به صورتی که خود میپسندد، میداند. یکی منتظر هوش مصنوعی است و در سودای پدیدآوردن قدرتی است که جای انسان را میگیرد و یکی دیگر در سودای ساختن برده مصنوعی است و دوست نمیدارد که آدمیان فکر کنند و رأی و نظر و آزادی داشته باشند. جهان در همه مراتبش میل به استعفای از درک و دانایی و استقبال از بردگی دارد!
تفاوت این بردگی با بردگی قدیم، این است که برده معاصر محکوم به کار شاق بدنی نیست، بلکه از قدرت اندیشیدن و تصمیم گرفتن و اختیار محروم شده است و به مشغولیتی که تکنیک برایش فراهم آورده، سرگرم است و خود را آزاد میپندارد. هر چه جهان تکنیکیتر شود، مردمان کمتر فرصت دخالت در کار جهان دارند و بیشتر تسلیم گردش آن میشوند. در جهان تکنیک، به تعلیم و تربیت نیاز نیست و اگر برای زندگی در این جهان باید از قواعد و دستورالعملهایی پیروی کرد، این قواعد را اهل تکنیک خود تدوین میکنند! ولی آیا جهان توسعهنیافته نیز که صرفاً مصرفکننده فناوری در دوران اخیر است، به تعلیم و تربیت و فلسفه و علوم انسانی نیاز ندارد و مسائلش را فناوری خریداریشده حل میکند؟
پ.ن: بخشی از مقاله «چرا تعلیم و تربیت فراموش شده است»
#رضا_داوری_اردکانی #فناوری
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام العمر باشیم:
@TeacherasLLL
🌱 در صفحه اینستاگرام دکتر داوری میخوانیم:
اگر هوش مصنوعی مهارشدنی است و در اختیار دانشمندان قرار دارد و آنها حدود قدرتش را معلوم میکنند، دیگر هوش مصنوعی و جانشین انسان نیست، بلکه یک وسیله است؛ ولی هوش مصنوعی وسیله نیست. چیزی است که آدمی در ساختن و به جهان آوردنش شریک است؛ اما وقتی ساخته میشود و به جهان میآید، قدرت و اختیار انسان و بلکه شأن وجود را از او سلب میکند و جای او را میگیرد
وقتی انسان جای و جایگاهی ندارد، چرا باید در فکر تربیتش بود؟ جهان کنونی نه به اخلاق میاندیشد و نه به تربیت انسان، به آزادی تعلیم هم کاری ندارد. این جهان، جهان قهر است. بخش توسعهیافتهاش مقهور قهر تکنیک است و بخش توسعهنیافتهاش دچار قهر حکومتهای بیگانه با اوضاع جهان. اکنون امریکا در پی هوش مصنوعی است و دیگر حتی به مربی بزرگی مثل جان دیوئی نیاز ندارد و میدانیم جان دیوئی در امریکا جانشینی نداشته است؛ اما طالبان در افغانستان به هوش ـ چه مصنوعی و چه طبیعی ـ توجه و نیاز ندارد، بلکه خود را مأمور الزام مردمان به پیروی از احکام شریعت و اجرای اعمال شرع به صورتی که خود میپسندد، میداند. یکی منتظر هوش مصنوعی است و در سودای پدیدآوردن قدرتی است که جای انسان را میگیرد و یکی دیگر در سودای ساختن برده مصنوعی است و دوست نمیدارد که آدمیان فکر کنند و رأی و نظر و آزادی داشته باشند. جهان در همه مراتبش میل به استعفای از درک و دانایی و استقبال از بردگی دارد!
تفاوت این بردگی با بردگی قدیم، این است که برده معاصر محکوم به کار شاق بدنی نیست، بلکه از قدرت اندیشیدن و تصمیم گرفتن و اختیار محروم شده است و به مشغولیتی که تکنیک برایش فراهم آورده، سرگرم است و خود را آزاد میپندارد. هر چه جهان تکنیکیتر شود، مردمان کمتر فرصت دخالت در کار جهان دارند و بیشتر تسلیم گردش آن میشوند. در جهان تکنیک، به تعلیم و تربیت نیاز نیست و اگر برای زندگی در این جهان باید از قواعد و دستورالعملهایی پیروی کرد، این قواعد را اهل تکنیک خود تدوین میکنند! ولی آیا جهان توسعهنیافته نیز که صرفاً مصرفکننده فناوری در دوران اخیر است، به تعلیم و تربیت و فلسفه و علوم انسانی نیاز ندارد و مسائلش را فناوری خریداریشده حل میکند؟
پ.ن: بخشی از مقاله «چرا تعلیم و تربیت فراموش شده است»
#رضا_داوری_اردکانی #فناوری
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام العمر باشیم:
@TeacherasLLL