This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💠 #بهاریه
✍ #شفیعی_کدکنی
🍃گفت و گو🍃
گفتم: -" این باغ ار گل سرخ بهاران بایدش ؟..."
گفت: -" صبری تا كران روزگاران بایدش
تازیانه ی رعد و نیزه ی آذرخشان نیز هست،
گر نسیم و بوسه های نرم باران بایدش."
گفتم: -" آن قربانیان پار, آن گلهای سرخ ؟..."
گفت: -"آری..." ناگهانش گریه آرامش ربود،
وز پی خاموشی طوفانی اش
گفت: -" اگر در سوك شان ابر می خواهد گریست،
هفت دریای جهان یك قطره باران بایدش."
گفتمش: -" خالی ست شهر از عاشقان ،
وینجا نماند مرد راهی تا هوای كوی یاران بایدش."
گفت: -" چون روح بهاران آید از اقصای شهر ،
مردها جوشد ز خاك، آنسان كه از باران گیاه،
و آنچه می باید كنون صبر مردان و دل امیدواران بایدش
#زن_زندگی_آزادی
#ادبیات
#فرهنگ
#یاد
#علیه_فراموشی
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
✍ #شفیعی_کدکنی
🍃گفت و گو🍃
گفتم: -" این باغ ار گل سرخ بهاران بایدش ؟..."
گفت: -" صبری تا كران روزگاران بایدش
تازیانه ی رعد و نیزه ی آذرخشان نیز هست،
گر نسیم و بوسه های نرم باران بایدش."
گفتم: -" آن قربانیان پار, آن گلهای سرخ ؟..."
گفت: -"آری..." ناگهانش گریه آرامش ربود،
وز پی خاموشی طوفانی اش
گفت: -" اگر در سوك شان ابر می خواهد گریست،
هفت دریای جهان یك قطره باران بایدش."
گفتمش: -" خالی ست شهر از عاشقان ،
وینجا نماند مرد راهی تا هوای كوی یاران بایدش."
گفت: -" چون روح بهاران آید از اقصای شهر ،
مردها جوشد ز خاك، آنسان كه از باران گیاه،
و آنچه می باید كنون صبر مردان و دل امیدواران بایدش
#زن_زندگی_آزادی
#ادبیات
#فرهنگ
#یاد
#علیه_فراموشی
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه
بهار زخمیِ این باغ ، دلکش است هنوز
اگرچه نغمه به لب خشک شد هزاران را
بهوش باش که خونریزیِ خزان کوشد
که روحِ باغ فرامُش کند بهاران را.
#شفیعی_کدکنی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
بهار زخمیِ این باغ ، دلکش است هنوز
اگرچه نغمه به لب خشک شد هزاران را
بهوش باش که خونریزیِ خزان کوشد
که روحِ باغ فرامُش کند بهاران را.
#شفیعی_کدکنی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه
در دوردست باغ برهنه چکاوکی
بر شاخه می سراید
این چند برگ پیر
وقتی گسست از شاخ
آندم جوانه های جوان
باز می شود
بیداری بهار
آغاز می شود.
#شفیعی_کدکنی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
در دوردست باغ برهنه چکاوکی
بر شاخه می سراید
این چند برگ پیر
وقتی گسست از شاخ
آندم جوانه های جوان
باز می شود
بیداری بهار
آغاز می شود.
#شفیعی_کدکنی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه
ای نغمه ساز باغ بیبرگی
بمان تا بشنوند از شور آوازت
درختانی که اینک
در جوانههای خرد باغ
در خواباند
بمان تا دشتهای روشن آیینهها
گلهای جوباران
تمام نفرت و نفرین این ایام غارت را
از آواز تو دریابند...
#شفیعی_کدکنی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
ای نغمه ساز باغ بیبرگی
بمان تا بشنوند از شور آوازت
درختانی که اینک
در جوانههای خرد باغ
در خواباند
بمان تا دشتهای روشن آیینهها
گلهای جوباران
تمام نفرت و نفرین این ایام غارت را
از آواز تو دریابند...
#شفیعی_کدکنی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه
ای نغمه ساز باغ بیبرگی
بمان تا بشنوند از شور آوازت
درختانی که اینک
در جوانههای خرد باغ
در خواباند
بمان تا دشتهای روشن آیینهها
گلهای جوباران
تمام نفرت و نفرین این ایام غارت را
از آواز تو دریابند...
#شفیعی_کدکنی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
ای نغمه ساز باغ بیبرگی
بمان تا بشنوند از شور آوازت
درختانی که اینک
در جوانههای خرد باغ
در خواباند
بمان تا دشتهای روشن آیینهها
گلهای جوباران
تمام نفرت و نفرین این ایام غارت را
از آواز تو دریابند...
#شفیعی_کدکنی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه
در دور دست آمدن روز
شعر بلند و روشن بیداری
تضمینی از ترانه شیرین جویبار
ترجیع یک درخت صنوبر
با واژههای سیره و سارش
همواره در ترنم
با صخرههای قافیه ای استوار
آفاق میسراید
شعری برای تو
شعری برای من
و یک هجای روشن خونرنگ
گاه گاه
در شعر او
به شادی
تکرار میشود
اینک تمام شعر
در ذهن آب و آبی مشرق
صبح آمده ست و
هستی بیدار میشود
#شفیعی_کدکنی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
در دور دست آمدن روز
شعر بلند و روشن بیداری
تضمینی از ترانه شیرین جویبار
ترجیع یک درخت صنوبر
با واژههای سیره و سارش
همواره در ترنم
با صخرههای قافیه ای استوار
آفاق میسراید
شعری برای تو
شعری برای من
و یک هجای روشن خونرنگ
گاه گاه
در شعر او
به شادی
تکرار میشود
اینک تمام شعر
در ذهن آب و آبی مشرق
صبح آمده ست و
هستی بیدار میشود
#شفیعی_کدکنی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه
تو خامُشی، که بخواند؟
تو می روی، که بماند؟
که بر نهالکِ بی برگِ ما ترانه بخواند؟
زمین تهیست ز رِندان،
همین تویی تنها
که عاشقانه ترین نغمه را دوباره بخوانی
بخوان به نام گل سرخ،
و عاشقانه بخوان:
«حدیث عشق بیان کن، بدان زبان که تو دانی»
#شفیعی_کدکنی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
تو خامُشی، که بخواند؟
تو می روی، که بماند؟
که بر نهالکِ بی برگِ ما ترانه بخواند؟
زمین تهیست ز رِندان،
همین تویی تنها
که عاشقانه ترین نغمه را دوباره بخوانی
بخوان به نام گل سرخ،
و عاشقانه بخوان:
«حدیث عشق بیان کن، بدان زبان که تو دانی»
#شفیعی_کدکنی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه
بخوان به نام گل سرخ، در صحاری شب،
که باغها همه بیدار و بارور گردند
بخوان، دوباره بخوان،
تا کبوتران سپید
به آشیانهی خونین دوباره برگردند.
بخوان به نام گل سرخ،
در رواق سکوت،
که موج و اوج طنینش ز دشتها گذرد؛
پیام روشن باران،
ز بام نیلی شب،
که رهگذار نسیمش به هر کرانه برد.
ز خشک سال چه ترسی!
– که سد بسی بستند:
نه در برابر آب،
که در برابر نور
و در برابر آواز و در برابر شور …
در این زمانه عسرت،
به شاعران زمان برگ رخصتی دادند
که از معاشقهی سرو و قمری و لاله
سرودها بسرایند
ژرف تر از خواب
زلال تر از آب.
تو خامشی،
که بخواند؟
تو میروی،
که بماند؟
که بر نهالک بیبرگ ما ترانه بخواند؟
از این گریوه به دور،
در آن کرانه ببین:
بهار آمده،
از سیم خاردار گذشته.
حریق شعله گوگردی بنفشه چه زیباست!
هزار آینه جاریست
هزار آینه
اینک
به همسرایی قلب تو میتپد با شوق
زمین تهی است ز رندان؛
همین تویی تنها!
که عاشقانه ترین نغمه را دوباره بخوانی.
بخوان به نام گل سرخ و عاشقانه بخوان!
حدیث عشق بیان کن بدان زبان که تو دانی.
#شفیعی_کدکنی🌱
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
بخوان به نام گل سرخ، در صحاری شب،
که باغها همه بیدار و بارور گردند
بخوان، دوباره بخوان،
تا کبوتران سپید
به آشیانهی خونین دوباره برگردند.
بخوان به نام گل سرخ،
در رواق سکوت،
که موج و اوج طنینش ز دشتها گذرد؛
پیام روشن باران،
ز بام نیلی شب،
که رهگذار نسیمش به هر کرانه برد.
ز خشک سال چه ترسی!
– که سد بسی بستند:
نه در برابر آب،
که در برابر نور
و در برابر آواز و در برابر شور …
در این زمانه عسرت،
به شاعران زمان برگ رخصتی دادند
که از معاشقهی سرو و قمری و لاله
سرودها بسرایند
ژرف تر از خواب
زلال تر از آب.
تو خامشی،
که بخواند؟
تو میروی،
که بماند؟
که بر نهالک بیبرگ ما ترانه بخواند؟
از این گریوه به دور،
در آن کرانه ببین:
بهار آمده،
از سیم خاردار گذشته.
حریق شعله گوگردی بنفشه چه زیباست!
هزار آینه جاریست
هزار آینه
اینک
به همسرایی قلب تو میتپد با شوق
زمین تهی است ز رندان؛
همین تویی تنها!
که عاشقانه ترین نغمه را دوباره بخوانی.
بخوان به نام گل سرخ و عاشقانه بخوان!
حدیث عشق بیان کن بدان زبان که تو دانی.
#شفیعی_کدکنی🌱
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه
باید از رود گذشت
باید از رود
اگر چند گلآلود گذشت
بال افشانی آن جفت کبوتر را
در افق می بینی
که چنان بالابال
دشت ها
را با ابر
آشتی دادند ؟
راستی آیا
می توان رفت و نماند
راستی آیا
می توان شعری در مدح
شقایق ها خواند ؟
#شفیعی_کدکنی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
باید از رود گذشت
باید از رود
اگر چند گلآلود گذشت
بال افشانی آن جفت کبوتر را
در افق می بینی
که چنان بالابال
دشت ها
را با ابر
آشتی دادند ؟
راستی آیا
می توان رفت و نماند
راستی آیا
می توان شعری در مدح
شقایق ها خواند ؟
#شفیعی_کدکنی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه
🔺اعتراف
بی اعتماد زیستن
این سان به آفتاب
بی اعتماد زیستن
این سان به خاک و آب
بی اعتماد زیستن
این سان به هر چه هست :
از آن همه شقایقِ بالنده در سحر
تا این همه درختِ گلِ کاغذین
که رنگ
بر گونه شان دویده و
بگرفته جای شرم
بی اعتماد زیستن
این سان به چشم و دست
در کوچه ای که پاکیِ یاران راه را
تنها ،
در لحظه ی گلوله ی سربی ،
در اوجِ خشم
تصدیق می توان کرد ،
آن هم ،
با قطره های اشکی ، در گوشه های چشم .....
#شفیعی_کدکنی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🔺اعتراف
بی اعتماد زیستن
این سان به آفتاب
بی اعتماد زیستن
این سان به خاک و آب
بی اعتماد زیستن
این سان به هر چه هست :
از آن همه شقایقِ بالنده در سحر
تا این همه درختِ گلِ کاغذین
که رنگ
بر گونه شان دویده و
بگرفته جای شرم
بی اعتماد زیستن
این سان به چشم و دست
در کوچه ای که پاکیِ یاران راه را
تنها ،
در لحظه ی گلوله ی سربی ،
در اوجِ خشم
تصدیق می توان کرد ،
آن هم ،
با قطره های اشکی ، در گوشه های چشم .....
#شفیعی_کدکنی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه
اعتراف
بی اعتماد زیستن
این سان به آفتاب
بی اعتماد زیستن
این سان به خاک و آب
بی اعتماد زیستن
این سان به هر چه هست :
از آن همه شقایقِ بالنده در سحر
تا این همه درختِ گلِ کاغذین
که رنگ
بر گونه شان دویده و
بگرفته جای شرم
بی اعتماد زیستن
این سان به چشم و دست
در کوچه ای که پاکیِ یاران راه را
تنها ،
در لحظه ی گلوله ی سربی ،
در اوجِ خشم
تصدیق می توان کرد ،
آن هم ،
با قطره های اشکی ، در گوشه های چشم .....
#شفیعی_کدکنی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
اعتراف
بی اعتماد زیستن
این سان به آفتاب
بی اعتماد زیستن
این سان به خاک و آب
بی اعتماد زیستن
این سان به هر چه هست :
از آن همه شقایقِ بالنده در سحر
تا این همه درختِ گلِ کاغذین
که رنگ
بر گونه شان دویده و
بگرفته جای شرم
بی اعتماد زیستن
این سان به چشم و دست
در کوچه ای که پاکیِ یاران راه را
تنها ،
در لحظه ی گلوله ی سربی ،
در اوجِ خشم
تصدیق می توان کرد ،
آن هم ،
با قطره های اشکی ، در گوشه های چشم .....
#شفیعی_کدکنی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه
به نام تو امروز آواز دادم سحر را
به نام تو خواندم
درخت و پل و باد و
نیلوفر صبحدم را
تو را باغ نامیدم و صبح در کوچه بالید
تو را در نفس های خود
آشیان دادم ای آذرخش مقدس
میان دل خویش و دریا
برای تو جایی دگر بایدم ساخت
در ایجاز باران و جایی
که نشنفته باشد
صدای قدم ها و هیهای غم را
#شفیعی_کدکنی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
به نام تو امروز آواز دادم سحر را
به نام تو خواندم
درخت و پل و باد و
نیلوفر صبحدم را
تو را باغ نامیدم و صبح در کوچه بالید
تو را در نفس های خود
آشیان دادم ای آذرخش مقدس
میان دل خویش و دریا
برای تو جایی دگر بایدم ساخت
در ایجاز باران و جایی
که نشنفته باشد
صدای قدم ها و هیهای غم را
#شفیعی_کدکنی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه
بر باغ ما ببار
بر باغ ما که خندهی خاکستر است
و خون
باغ درخت مردان
این باغ باژگون .
ما در میان زخم و شب و شعله زیستیم
در تور تشنگی و تباهی
با نظم واژههای پریشان گریستیم .
عصر دروغهای مقدس
عصری که مرغ صاعقه را نیز
میخواهند
در قاب و در قفس .
بر باغ ما ببار !
بر داغ ما ببار !
#شفیعی_کدکنی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
بر باغ ما ببار
بر باغ ما که خندهی خاکستر است
و خون
باغ درخت مردان
این باغ باژگون .
ما در میان زخم و شب و شعله زیستیم
در تور تشنگی و تباهی
با نظم واژههای پریشان گریستیم .
عصر دروغهای مقدس
عصری که مرغ صاعقه را نیز
میخواهند
در قاب و در قفس .
بر باغ ما ببار !
بر داغ ما ببار !
#شفیعی_کدکنی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه
به نام تو امروز آواز دادم سحر را
به نام تو خواندم
درخت و پل و باد و
نیلوفر صبحدم را
تو را باغ نامیدم و صبح در کوچه بالید
تو را در نفس های خود
آشیان دادم ای آذرخش مقدس
میان دل خویش و دریا
برای تو جایی دگر بایدم ساخت
در ایجاز باران و جایی
که نشنفته باشد
صدای قدم ها و هیهای غم را
#شفیعی_کدکنی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
به نام تو امروز آواز دادم سحر را
به نام تو خواندم
درخت و پل و باد و
نیلوفر صبحدم را
تو را باغ نامیدم و صبح در کوچه بالید
تو را در نفس های خود
آشیان دادم ای آذرخش مقدس
میان دل خویش و دریا
برای تو جایی دگر بایدم ساخت
در ایجاز باران و جایی
که نشنفته باشد
صدای قدم ها و هیهای غم را
#شفیعی_کدکنی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه
گر درختی از خزان، بی برگ شد
یا کِرِخت از سورت سرمایسخت
هست امیدی که ابر فروَدین
برگها رویانَدَش از فَرِّ بخت
بردرخت زنده بیبرگی چهغم؟
وای بر احوال برگ بی درخت
#شفیعی_کدکنی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
گر درختی از خزان، بی برگ شد
یا کِرِخت از سورت سرمایسخت
هست امیدی که ابر فروَدین
برگها رویانَدَش از فَرِّ بخت
بردرخت زنده بیبرگی چهغم؟
وای بر احوال برگ بی درخت
#شفیعی_کدکنی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه
زیباتر از درخت در اسفندماه چیست؟
بیداری شکفته پس از شوکران مرگ
زیباتر از درخت در اسفند ماه چیست؟
زیر درفش صاعقه و تیشه تگرگ
زیباتر از درخت در اسفند ماه چیست؟
عریانی و رهایی و تصویر بار و برگ...
#شفیعی_کدکنی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
زیباتر از درخت در اسفندماه چیست؟
بیداری شکفته پس از شوکران مرگ
زیباتر از درخت در اسفند ماه چیست؟
زیر درفش صاعقه و تیشه تگرگ
زیباتر از درخت در اسفند ماه چیست؟
عریانی و رهایی و تصویر بار و برگ...
#شفیعی_کدکنی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه
کمترین تحریری ..
از یک آرزو این است ...
آدمی را آب و نانی باید ..
و آنگاه آوازی ...
در قناری ها نگه کن ...
در قفس تا نیک دریابی ..
کزچه در آن تنگناشان باز ...
شادی های شیرین است ...
کمترین تحریری از یک زندگانی ..
آب ... نان ...آواز ...
ور فزونتر خواهی از آن، گاهگه پرواز ...
ور فزونتر خواهی از آن، شادی آغاز ....
ور فزونتر بازهم خواهی، بگویم باز ...؟
آن چنان بر ما ...
به نان و آب اینجا تنگسالی گشت ...
که کسی به فکر آوازی نباشد ..!
اگر آوازی نباشد ..
شوق پروازی نخواهد بود ...!
آب ... نان .... آواز .....
ور فزونتر بازهم خواهی ...
بگویم باز ...؟!
#شفیعی_کدکنی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
کمترین تحریری ..
از یک آرزو این است ...
آدمی را آب و نانی باید ..
و آنگاه آوازی ...
در قناری ها نگه کن ...
در قفس تا نیک دریابی ..
کزچه در آن تنگناشان باز ...
شادی های شیرین است ...
کمترین تحریری از یک زندگانی ..
آب ... نان ...آواز ...
ور فزونتر خواهی از آن، گاهگه پرواز ...
ور فزونتر خواهی از آن، شادی آغاز ....
ور فزونتر بازهم خواهی، بگویم باز ...؟
آن چنان بر ما ...
به نان و آب اینجا تنگسالی گشت ...
که کسی به فکر آوازی نباشد ..!
اگر آوازی نباشد ..
شوق پروازی نخواهد بود ...!
آب ... نان .... آواز .....
ور فزونتر بازهم خواهی ...
بگویم باز ...؟!
#شفیعی_کدکنی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه
سفر ادامه دارد ..
و پیامِ عاشقانهی کویرها
به ابرها ،
سلامِ جاودانهی نسیم ها
به تپه ها ...
تواضعِ لطیف و نرمِ دره ها ،
غرور پاک و برفپوشِ قله ها ،
صفایِ گشتِ گله ها به دشت ها ،
چرای سبز میش ها و قوچ ها و بره ها ...
سفر ادامه دارد و بهار ،
با تمام وسعتش
مرا که ماندهام به شهر
بندِ یک افق !
به بی کرانه می برد ...
#شفیعی_کدکنی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
سفر ادامه دارد ..
و پیامِ عاشقانهی کویرها
به ابرها ،
سلامِ جاودانهی نسیم ها
به تپه ها ...
تواضعِ لطیف و نرمِ دره ها ،
غرور پاک و برفپوشِ قله ها ،
صفایِ گشتِ گله ها به دشت ها ،
چرای سبز میش ها و قوچ ها و بره ها ...
سفر ادامه دارد و بهار ،
با تمام وسعتش
مرا که ماندهام به شهر
بندِ یک افق !
به بی کرانه می برد ...
#شفیعی_کدکنی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه
اگر عشق نمی بود
علف های بهاری
در آن سرد سحرگاه
سر از خاک نمی زد
اگر عشق نمی بود
ز سنگ سیه آن چشمهٔ جوشان
گریبان زمین را به جنون چاک نمی زد
اگر عشق نمی بود
بر آن شاخهٔ انجیر تک افتاده، چکاوک
چنین پرده عشاق، طربناک، نمی زد
اگر عشق نمی بود
اگر عشق نمی بود
#شفیعی_کدکنی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
اگر عشق نمی بود
علف های بهاری
در آن سرد سحرگاه
سر از خاک نمی زد
اگر عشق نمی بود
ز سنگ سیه آن چشمهٔ جوشان
گریبان زمین را به جنون چاک نمی زد
اگر عشق نمی بود
بر آن شاخهٔ انجیر تک افتاده، چکاوک
چنین پرده عشاق، طربناک، نمی زد
اگر عشق نمی بود
اگر عشق نمی بود
#شفیعی_کدکنی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه
صبح آمدست برخیز..
وین خواب و خستگی را..
در شط شب رها کن..
مستان نیم شب را..
بار دگر به فریاد..
در کوچه ها صدا کن...
بار دگر به شادی..
دروازه های شب را..
رو بر سپیده وا کن...
#شفیعی_کدکنی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
صبح آمدست برخیز..
وین خواب و خستگی را..
در شط شب رها کن..
مستان نیم شب را..
بار دگر به فریاد..
در کوچه ها صدا کن...
بار دگر به شادی..
دروازه های شب را..
رو بر سپیده وا کن...
#شفیعی_کدکنی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran