💠 #روز_جهانی_آموزش
🔺به بهانه شعار روز جهانی آموزش با عنوان «آموزش و صلح»
✍علی بهشتینیا،
صفحه نخست روزنامه اعتماد، ۴ بهمن ۱۴۰۲
در جهانی که روز به روز جنگ و خشونت در آن گسترش می یابد و زبان حاکمان زبان سلاح و آتش شده، می توان شعار جهانی آموزش در سال ۲۰۲۴ را یکی از بهترین و ضروری ترین شعارها در گاهنامه شعارهای آموزش نامید. آموزش و صلح واژگانی ارزشمند و عنصری اساسی برای توسعه و پیشرفت جوامع بشری هستند. آموزش به عنوان ابزاری کارآمد می تواند با افزایش دانش و فهم جامعه، زمینه ساز ترویج مهربانی، احترام متقابل و ارزش های صلح باشد و توسعه مهارتهایی چون حل اختلاف، فنون مذاکره، تعامل مسالمت آمیز با آموزش مفاهیمی چون صلح، در هم تنیده است. همچنین می توان به دلیل ارتباط موثر و پایدار آموزش و پرورش و مدارس با افراد جامعه، این بستر را هموارترین مسیر آموزش صلح دانست.
آموزش فرهنگ صلح در کتاب های درسی و مدارس، به ویژه از زمان کودکی امری ضروری، در مسیر توسعه کشورها و زیست مسالمت آمیز در جامعه جهانی است. با توجه به ضرورت تحقق شعار جهانی "آموزش و صلح" می توان به جایگاه واژه صلح در آموزش و پرورش ایران اندیشد و آن را واکاوی کرد. سابقه مفاهیم صلح پیش از این در اواخر دهه ی هفتاد در قالب شعار سازمان ملل در سال ۲۰۰۱ با عنوان «گفتگوی تمدن ها» و به ابتکار ایران به تصویب رسید، شعاری که بیانگر درک عمیق ایران از ضرورت احیای مفاهیم صلح در قالب تمدن بشری و جامعه جهانی بود و صلحی که پس از دو دهه شعار جهانی آموزش می شود.
در بیانی ساده اگر بخواهیم صلح را نفی خشونت و دشمنی و گسترش مهربانی و دوستی معنا کنیم و بر اساس این تعریف به نظام آموزش کشورمان نمره دهیم، آموزش و پرورش نمره قابل قبولی را نخواهد گرفت. برخورد قهرآمیز معلم با دانش آموز، رفتارهای خشونت آمیز دانش آموزان با یکدیگر و معلمان و رفتارهای نابهنجار اجتماعی همه بیانگر آن است که پیش از این ما نتوانستیم از آموزش به عنوان ابزاری برای صلح بهره برده و آن را گسترش دهیم. همچنین رتبه پایین ایران در شاخص های جهانی صلح، خود گواهی فاصله معنادار ما با مفاهیم صلح و جایگاه ایران در مقابل سایر کشورهاست. نداشتن جنگ و تعارضات نظامی، تعامل مسالمت آمیز، حقوق بشر و احترام به حقوق اساسی و آزادی های انسان، تعهد به قانون و توزیع عادلانه منابع و فرصت ها در جامعه، بخشی از معیارهای صلح و پایداری در جوامع و جهان است.
به راستی مدارس، کتاب های درسی و محتوای تربیتی و پرورشی کشور، به عنوان بستری برای صلح، چه اندازه با این شاخص ها همسو و همگام بوده؟ آنچه از آموزش و صلح در نظام آموزشی ایران به ذهن می رسد شبیه ادبیات نظامی رایج در کشور، هنگام مانورهای نظامی است؛ آنجا که هدف از برگزاری مانور را ارسال پیام صلح به سایر کشورها می دانند. صلح و ابزارهای نظامی معنایی پارادوکسیکال دارند و در باور عموم صلح به دیپلماسی نزدیک تر است تا ابزارهای نظامی. تصمیم گیران آموزشی نیز محتوای آموزشی و کتاب های درسی را همواره در مسیر تعالی انسان و عدالت اجتماعی و صلح و آرامش می دانند اما نشانه های موجود در نظام آموزشی عکس آن است. نابرابری های آموزشی، توزیع نابرابر امکانات آموزشی، محتوای رنج آور کتاب های درسی و گنجاندن باورهای خاص و اعتقادی ایدئولوگ در برنامه های پرورشی و بخشنامه هایی که معلمان و مدارس مجریان آن هستند، بیانگر آن است که آموزش و پرورش در ایران با شعار جهانی آموزش فاصله ی بسیار دارد و برای تحقق شعار «آموزش و صلح» مسیر پر فراز و فرود پیش رو خواهد داشت.
https://B2n.ir/n60851
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🔺به بهانه شعار روز جهانی آموزش با عنوان «آموزش و صلح»
✍علی بهشتینیا،
صفحه نخست روزنامه اعتماد، ۴ بهمن ۱۴۰۲
در جهانی که روز به روز جنگ و خشونت در آن گسترش می یابد و زبان حاکمان زبان سلاح و آتش شده، می توان شعار جهانی آموزش در سال ۲۰۲۴ را یکی از بهترین و ضروری ترین شعارها در گاهنامه شعارهای آموزش نامید. آموزش و صلح واژگانی ارزشمند و عنصری اساسی برای توسعه و پیشرفت جوامع بشری هستند. آموزش به عنوان ابزاری کارآمد می تواند با افزایش دانش و فهم جامعه، زمینه ساز ترویج مهربانی، احترام متقابل و ارزش های صلح باشد و توسعه مهارتهایی چون حل اختلاف، فنون مذاکره، تعامل مسالمت آمیز با آموزش مفاهیمی چون صلح، در هم تنیده است. همچنین می توان به دلیل ارتباط موثر و پایدار آموزش و پرورش و مدارس با افراد جامعه، این بستر را هموارترین مسیر آموزش صلح دانست.
آموزش فرهنگ صلح در کتاب های درسی و مدارس، به ویژه از زمان کودکی امری ضروری، در مسیر توسعه کشورها و زیست مسالمت آمیز در جامعه جهانی است. با توجه به ضرورت تحقق شعار جهانی "آموزش و صلح" می توان به جایگاه واژه صلح در آموزش و پرورش ایران اندیشد و آن را واکاوی کرد. سابقه مفاهیم صلح پیش از این در اواخر دهه ی هفتاد در قالب شعار سازمان ملل در سال ۲۰۰۱ با عنوان «گفتگوی تمدن ها» و به ابتکار ایران به تصویب رسید، شعاری که بیانگر درک عمیق ایران از ضرورت احیای مفاهیم صلح در قالب تمدن بشری و جامعه جهانی بود و صلحی که پس از دو دهه شعار جهانی آموزش می شود.
در بیانی ساده اگر بخواهیم صلح را نفی خشونت و دشمنی و گسترش مهربانی و دوستی معنا کنیم و بر اساس این تعریف به نظام آموزش کشورمان نمره دهیم، آموزش و پرورش نمره قابل قبولی را نخواهد گرفت. برخورد قهرآمیز معلم با دانش آموز، رفتارهای خشونت آمیز دانش آموزان با یکدیگر و معلمان و رفتارهای نابهنجار اجتماعی همه بیانگر آن است که پیش از این ما نتوانستیم از آموزش به عنوان ابزاری برای صلح بهره برده و آن را گسترش دهیم. همچنین رتبه پایین ایران در شاخص های جهانی صلح، خود گواهی فاصله معنادار ما با مفاهیم صلح و جایگاه ایران در مقابل سایر کشورهاست. نداشتن جنگ و تعارضات نظامی، تعامل مسالمت آمیز، حقوق بشر و احترام به حقوق اساسی و آزادی های انسان، تعهد به قانون و توزیع عادلانه منابع و فرصت ها در جامعه، بخشی از معیارهای صلح و پایداری در جوامع و جهان است.
به راستی مدارس، کتاب های درسی و محتوای تربیتی و پرورشی کشور، به عنوان بستری برای صلح، چه اندازه با این شاخص ها همسو و همگام بوده؟ آنچه از آموزش و صلح در نظام آموزشی ایران به ذهن می رسد شبیه ادبیات نظامی رایج در کشور، هنگام مانورهای نظامی است؛ آنجا که هدف از برگزاری مانور را ارسال پیام صلح به سایر کشورها می دانند. صلح و ابزارهای نظامی معنایی پارادوکسیکال دارند و در باور عموم صلح به دیپلماسی نزدیک تر است تا ابزارهای نظامی. تصمیم گیران آموزشی نیز محتوای آموزشی و کتاب های درسی را همواره در مسیر تعالی انسان و عدالت اجتماعی و صلح و آرامش می دانند اما نشانه های موجود در نظام آموزشی عکس آن است. نابرابری های آموزشی، توزیع نابرابر امکانات آموزشی، محتوای رنج آور کتاب های درسی و گنجاندن باورهای خاص و اعتقادی ایدئولوگ در برنامه های پرورشی و بخشنامه هایی که معلمان و مدارس مجریان آن هستند، بیانگر آن است که آموزش و پرورش در ایران با شعار جهانی آموزش فاصله ی بسیار دارد و برای تحقق شعار «آموزش و صلح» مسیر پر فراز و فرود پیش رو خواهد داشت.
https://B2n.ir/n60851
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
روزنامه اعتماد
آموزش و صلح
علي بهشتينيا
💠 #روز_جهانی_آموزش
🔺۲۴ ژانویه/ ۴ بهمن روز جهانی آموزش
شعار امسال روز جهانی آموزش:
🍃«آموزش برای صلح پایدار»🍃
ده مولفه صلح از نگاه یونسکو:
۷. توسعه تفکر انتقادی
مهارت اساسی برای حل مسئله شامل تجزیه و تحلیل و استفاده از استدلال منطقی.
همچنین رواداری نسبت به نگرشهای متفاوت و مخالف.
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🔺۲۴ ژانویه/ ۴ بهمن روز جهانی آموزش
شعار امسال روز جهانی آموزش:
🍃«آموزش برای صلح پایدار»🍃
ده مولفه صلح از نگاه یونسکو:
۷. توسعه تفکر انتقادی
مهارت اساسی برای حل مسئله شامل تجزیه و تحلیل و استفاده از استدلال منطقی.
همچنین رواداری نسبت به نگرشهای متفاوت و مخالف.
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #روز_جهانی_آموزش
🔺۲۴ ژانویه/ ۴ بهمن روز جهانی آموزش
شعار امسال روز جهانی آموزش:
🍃«آموزش برای صلح پایدار»🍃
ده مولفه صلح از نگاه یونسکو:
۸. حل تعارضات بدون خشونت
مهارتهای تفکر انتقادی، مذاکره، گوشدادن فعال، میانجیگری، حل خلاقانه مسئله و جستجوی راهحل جایگزین، به حل تعارضات عاری از خشونت کمک میکند.
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🔺۲۴ ژانویه/ ۴ بهمن روز جهانی آموزش
شعار امسال روز جهانی آموزش:
🍃«آموزش برای صلح پایدار»🍃
ده مولفه صلح از نگاه یونسکو:
۸. حل تعارضات بدون خشونت
مهارتهای تفکر انتقادی، مذاکره، گوشدادن فعال، میانجیگری، حل خلاقانه مسئله و جستجوی راهحل جایگزین، به حل تعارضات عاری از خشونت کمک میکند.
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #روز_جهانی_آموزش
🔺۲۴ ژانویه/ ۴ بهمن روز جهانی آموزش
شعار امسال روز جهانی آموزش:
🍃«آموزش برای صلح پایدار»🍃
ده مولفه صلح از نگاه یونسکو:
۹. توانایی ایجاد صلح در اجتماع(صلح ایجابی)
درک درستی از واقعیتهای اجتماعی و مشکلات موجود و ایجاد توانمندی در افراد برای بازشناسی و رفع این مشکلات با نگرش صلح
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🔺۲۴ ژانویه/ ۴ بهمن روز جهانی آموزش
شعار امسال روز جهانی آموزش:
🍃«آموزش برای صلح پایدار»🍃
ده مولفه صلح از نگاه یونسکو:
۹. توانایی ایجاد صلح در اجتماع(صلح ایجابی)
درک درستی از واقعیتهای اجتماعی و مشکلات موجود و ایجاد توانمندی در افراد برای بازشناسی و رفع این مشکلات با نگرش صلح
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #روز_جهانی_آموزش
🔺۲۴ ژانویه/ ۴ بهمن روز جهانی آموزش
شعار امسال روز جهانی آموزش:
🍃«آموزش برای صلح پایدار»🍃
ده مولفه صلح از نگاه یونسکو:
۱۰. حفظ محیطزیست
درک محیط زیست ملی و جهانی و نیاز به حفاظت از سیاره مادر برای حفظ بقا را توسعه میدهد.
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🔺۲۴ ژانویه/ ۴ بهمن روز جهانی آموزش
شعار امسال روز جهانی آموزش:
🍃«آموزش برای صلح پایدار»🍃
ده مولفه صلح از نگاه یونسکو:
۱۰. حفظ محیطزیست
درک محیط زیست ملی و جهانی و نیاز به حفاظت از سیاره مادر برای حفظ بقا را توسعه میدهد.
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #یادداشت
#گاهنامه_فرهنگی_آموزشی_فرهیزش
#روز_جهانی_آموزش
سال سوم/شماره دوازده/ بهمن ۱۴۰۲
بخش ترجمهها
آموزش صلح*
برگردان :زهرا علی اکبری
هدف اصلی آموزش، ساختن جامعه ای است که در آن همه به یکدیگر احترام بگذارند و در آسایش زندگی کنند. برای این کار، افراد باید ضمن رعایت قانون و حقوق شهروندی، به یکدیگر احترام بگذارند و تفاوت ها را بپذیرند.اینجاست که آموزش صلح در مدارس موضوعیت پیدا می کند. افراد باید اهمیت صلح را در جامعه ای که در آن زندگی می کنند بیاموزند تا به عنوان بزرگسالان آینده، مسئولیت پذیر رشد کنند.
باید بپذیریم که از مدارس است که اصلاحات در جامعه آغاز می شود. دانش آموزان زمانی که در مورد حقوق و تکالیف خود به عنوان اعضای جامعه بیاموزند، به درک اهمیت توانایی حل و فصل مسالمت آمیز مشکلات دست می یابند.
آموزش صلح چیست؟
دانش آموزان مهارت ها و اطلاعات لازم برای حل تعارض را بدون توسل به خشونت از طریق آموزش صلح می آموزند. از این رو، آموزش صلح بر مفاهیم عدالت اجتماعی و عدم خشونت متمرکز است.
با اقدامات تروریستی اخیر که تنش ها را در مقیاس جهانی افزایش داده است، ایجاد فرهنگ صلح در کلاس درس یک کار مهم و در عین حال دشوار است. در این یادداشت به برخی روش های موثر برای آموزش صلح و کردار و رفتار مدارا به دانش آموزان اشاره خواهد شد.
*ترویج آموزش صلح در کلاس درس( القای همدلی در بین دانش آموزان)
همدلی توانایی درک افکار یا احساسات شخص دیگر است. ثابت شده است که همدلی پیش بینی کننده مهمی در مورد چگونگی حل و فصل مردم در منازعه و درگیری است. قصهگویی، بازیهای نقشآفرینی و سایر فعالیتهایی که به کودکان فرصت تمرین تعامل با یکدیگر را میدهند، تنها چند رویکرد برای آموزش همدلی هستند.
به منظور تحریک همدلی در بین دانش آموزان ، می توانید یادگیری عاطفی اجتماعی را در کلاس ارتقا دهید. هدف اصلی یادگیری عاطفی اجتماعی توسعه شایستگی های اجتماعی و عاطفی دانش آموزان است. این یادگیری باعث همدلی برای دیگران می شود و به آنها می آموزد که چگونه احساسات خود را کنترل کنند.
*ارتقاء مهارت های اجتماعی و عاطفی
به گفته نیویورک تایمز، یکی از بهترین راهها برای تشویق فرهنگ صلح در کلاس درس، تأکید بر آموزش مهارتهای اجتماعی و عاطفی است.دهه ها تحقیق گردآوری شده برای یادگیری اجتماعی و عاطفی منجر به ایجاد پنج هدف شده است که می تواند این یادگیری را در دانش آموزان تشویق کند.
۱- ارتقای خودآگاهی برای همه دانش آموزان به منظور ایجاد توانایی برای هر فرد برای انعکاس احساسات و افکار شخصی خود.
۲ -تشویق به خود مدیریتی. تشویق به خودکنترلی و مسئولیت پذیری در قبال این احساسات و اقدامات متعاقب آن مهم است.
۳- ایجاد آگاهی اجتماعی. دانشآموز با تکیه بر خودآگاهی، زملنی که به او آموزش داده شود که با دیگران همدردی کند و از دیدگاهها، باورها و فرهنگهای متفاوت آگاه باشد، کاملاً همدل و همراه میشود.
۴-توسعه مهارت های رابطه. هنگامی که این سه مرحله از آگاهی آموخته شد، دانش آموزان باید یاد بگیرند که چگونه مهارت های ارتباطی را توسعه دهند که به آنها در برقراری ارتباط با همسالان کمک کند.
۵-آموزش تصمیم گیری مسئولانه. آموزش مسئولیت پذیری و نحوه انتخاب سالم به دانش آموزان کمک می کند تا رفتار خود را به یکی از بهترین راه های ممکن مدیریت کنند.
*رویدادهای سالانه ای را که موضوع صلح است برگزار کنید
ادامه را در اینجا بخوانید
https://tttttt.me/amoozeshvaandishe/8625
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
#گاهنامه_فرهنگی_آموزشی_فرهیزش
#روز_جهانی_آموزش
سال سوم/شماره دوازده/ بهمن ۱۴۰۲
بخش ترجمهها
آموزش صلح*
برگردان :زهرا علی اکبری
هدف اصلی آموزش، ساختن جامعه ای است که در آن همه به یکدیگر احترام بگذارند و در آسایش زندگی کنند. برای این کار، افراد باید ضمن رعایت قانون و حقوق شهروندی، به یکدیگر احترام بگذارند و تفاوت ها را بپذیرند.اینجاست که آموزش صلح در مدارس موضوعیت پیدا می کند. افراد باید اهمیت صلح را در جامعه ای که در آن زندگی می کنند بیاموزند تا به عنوان بزرگسالان آینده، مسئولیت پذیر رشد کنند.
باید بپذیریم که از مدارس است که اصلاحات در جامعه آغاز می شود. دانش آموزان زمانی که در مورد حقوق و تکالیف خود به عنوان اعضای جامعه بیاموزند، به درک اهمیت توانایی حل و فصل مسالمت آمیز مشکلات دست می یابند.
آموزش صلح چیست؟
دانش آموزان مهارت ها و اطلاعات لازم برای حل تعارض را بدون توسل به خشونت از طریق آموزش صلح می آموزند. از این رو، آموزش صلح بر مفاهیم عدالت اجتماعی و عدم خشونت متمرکز است.
با اقدامات تروریستی اخیر که تنش ها را در مقیاس جهانی افزایش داده است، ایجاد فرهنگ صلح در کلاس درس یک کار مهم و در عین حال دشوار است. در این یادداشت به برخی روش های موثر برای آموزش صلح و کردار و رفتار مدارا به دانش آموزان اشاره خواهد شد.
*ترویج آموزش صلح در کلاس درس( القای همدلی در بین دانش آموزان)
همدلی توانایی درک افکار یا احساسات شخص دیگر است. ثابت شده است که همدلی پیش بینی کننده مهمی در مورد چگونگی حل و فصل مردم در منازعه و درگیری است. قصهگویی، بازیهای نقشآفرینی و سایر فعالیتهایی که به کودکان فرصت تمرین تعامل با یکدیگر را میدهند، تنها چند رویکرد برای آموزش همدلی هستند.
به منظور تحریک همدلی در بین دانش آموزان ، می توانید یادگیری عاطفی اجتماعی را در کلاس ارتقا دهید. هدف اصلی یادگیری عاطفی اجتماعی توسعه شایستگی های اجتماعی و عاطفی دانش آموزان است. این یادگیری باعث همدلی برای دیگران می شود و به آنها می آموزد که چگونه احساسات خود را کنترل کنند.
*ارتقاء مهارت های اجتماعی و عاطفی
به گفته نیویورک تایمز، یکی از بهترین راهها برای تشویق فرهنگ صلح در کلاس درس، تأکید بر آموزش مهارتهای اجتماعی و عاطفی است.دهه ها تحقیق گردآوری شده برای یادگیری اجتماعی و عاطفی منجر به ایجاد پنج هدف شده است که می تواند این یادگیری را در دانش آموزان تشویق کند.
۱- ارتقای خودآگاهی برای همه دانش آموزان به منظور ایجاد توانایی برای هر فرد برای انعکاس احساسات و افکار شخصی خود.
۲ -تشویق به خود مدیریتی. تشویق به خودکنترلی و مسئولیت پذیری در قبال این احساسات و اقدامات متعاقب آن مهم است.
۳- ایجاد آگاهی اجتماعی. دانشآموز با تکیه بر خودآگاهی، زملنی که به او آموزش داده شود که با دیگران همدردی کند و از دیدگاهها، باورها و فرهنگهای متفاوت آگاه باشد، کاملاً همدل و همراه میشود.
۴-توسعه مهارت های رابطه. هنگامی که این سه مرحله از آگاهی آموخته شد، دانش آموزان باید یاد بگیرند که چگونه مهارت های ارتباطی را توسعه دهند که به آنها در برقراری ارتباط با همسالان کمک کند.
۵-آموزش تصمیم گیری مسئولانه. آموزش مسئولیت پذیری و نحوه انتخاب سالم به دانش آموزان کمک می کند تا رفتار خود را به یکی از بهترین راه های ممکن مدیریت کنند.
*رویدادهای سالانه ای را که موضوع صلح است برگزار کنید
ادامه را در اینجا بخوانید
https://tttttt.me/amoozeshvaandishe/8625
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #روز_جهانی
#روز_جهانی_آموزش_۲۰۲۴
🔺تحقق ناپذیری مفهوم صلح در گفتمان آموزش رسمی
✍محمدتقی فلاحی، عضو کانون صنفی معلمان ایران (تهران)/ شماره دوازده گاهنامه فرهیزش
«آموزش برای صلح» شعار امسال یونسکو برای روز جهانی آموزش است. مفهوم عمیق و گسترده صلح بیتردید فراتر از آن شرایطی است که نبود جنگ را به ذهن متبادر میکند. به بیانی دیگر صلح مفهومی کیفی است و قابل تعریف نمیباشد؛ در کتاب راهنمای آموزش صلح یونسکو نیز به جای یک تعریف ثابت، مولفههای مفهوم صلح بیان شده که از میان ده مولفه مطرح شده، پذیرش پنداره مثبت نسبت به خود و دیگری، زندگی جمعی و مشارکتی، احترام به کرامت انسانی، حقوق بشر، عدالت و برابری در سطح کلان، توسعه تفکر انتقادی، حل تعارضات بدون خشونت، حفظ محیط زیست و... مواردی است که به عنوان مقدمه ضروری برای دستیابی به یک زندگی انسانی متناسب با صلح، باید به آنها پرداخته شود.
از سوی دیگر، اگر تقسیم بندی گالتونگ از صلح به دو معنای صلح مثبت و منفی را در نظر داشته باشیم، برخلاف آن مفهوم محافظهکارانهای که از صلح استنباط میشود، صلح گرایان واقعی با توجه به عوامل ساختاری، به رفع علل ریشهای خشونت یعنی فقر، تبعیض و بیعدالتی و برقراری دموکراسی، اهتمام میورزند.
با این مقدمه میتوان ادعا کرد هم به لحاظ نظری و هم به لحاظ ساختاری، آموزش رسمی ما در حال حاضر گفتمانی ضد صلح را ترویج و پیگیری میکند.
به لحاظ نظری قائل بودن به برتری مطلق یک دین/مذهب (اسلام، شیعه دوازده امامی) آنهم از نوع قرائت رسمی فعلی، بر سایر ادیان و مذاهب، به عنوان دال مرکزی آموزش رسمی، مهمترین عامل دیگریساز در آموزش است که در سند تحول بنیادین و طی سالهای متمادی قبل و بعد از تدوین آن، در کتابهای درسی تبلور یافته؛ (ما و دیگری غیر شیعه، ما و دیگری غیر مسلمان، ما و دیگری غیر معتقد به دین)؛ در این نگاه حقیقت امری است مطلق در نزد مروجان قرائت رسمی از دین که دیگرانِگمراه، لازم است به سمت آن هدایت شوند. بنابراین در ضدیتی آشکار با مفهوم برابری، مدارا و عدالت مستتر در صلح، نهتنها جامعهای طبقاتی برمبنای باورهای اعتقادی و لاجرم اقتصادی را طبیعی جلوه میدهد، که مدرسه بسان قلمرو مستعمراتی حکومت و طبعا معلم و دانشآموز عاملیت و هویت مستقلی نمیتوانند داشته باشند. معلم و کادر مدرسه با از دست دادن عاملیت تربیتی خود، تنها ابزارهایی برای القای نظرات دیکته شده از طرف صاحبان حقیقت تلقی میشوند و دانشآموزان ظروفی خالی که با انباشتن ذهنشان از گزارههای مطلق مورد نظر، باید هدایتشان کرد. در چنین نگاهی واضح است که تفکر انتقادی هیچ جایگاهی نداشته باشد و آموزش مشارکتی، بیمعنا و زائد محسوب شود.
روش یادگیری حافظه محور مدام ترویج و تحکیم میشود و به تعبیر #توران_میرهادی، «تفکر خلاق و انتقادی و خردمندانه اندیشیدن که بخشی از فرهنگ صلح است»، به انزوای بیشتری رانده میشود. شیوه تمرکزگرای اداره نظام آموزشی که با فرض فراهم نمودن امکان کنترل بیشتر در ادارهی امور اتخاذ شده، بر سر راه رشد ارزشهای دموکراتیک که با خودگردانی و استقلال مدرسه، معلم و دانشآموز، همبستهاند موانع جدی ایجاد میکند.
🆔https://tttttt.me/farhizesh_mag
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
#روز_جهانی_آموزش_۲۰۲۴
🔺تحقق ناپذیری مفهوم صلح در گفتمان آموزش رسمی
✍محمدتقی فلاحی، عضو کانون صنفی معلمان ایران (تهران)/ شماره دوازده گاهنامه فرهیزش
«آموزش برای صلح» شعار امسال یونسکو برای روز جهانی آموزش است. مفهوم عمیق و گسترده صلح بیتردید فراتر از آن شرایطی است که نبود جنگ را به ذهن متبادر میکند. به بیانی دیگر صلح مفهومی کیفی است و قابل تعریف نمیباشد؛ در کتاب راهنمای آموزش صلح یونسکو نیز به جای یک تعریف ثابت، مولفههای مفهوم صلح بیان شده که از میان ده مولفه مطرح شده، پذیرش پنداره مثبت نسبت به خود و دیگری، زندگی جمعی و مشارکتی، احترام به کرامت انسانی، حقوق بشر، عدالت و برابری در سطح کلان، توسعه تفکر انتقادی، حل تعارضات بدون خشونت، حفظ محیط زیست و... مواردی است که به عنوان مقدمه ضروری برای دستیابی به یک زندگی انسانی متناسب با صلح، باید به آنها پرداخته شود.
از سوی دیگر، اگر تقسیم بندی گالتونگ از صلح به دو معنای صلح مثبت و منفی را در نظر داشته باشیم، برخلاف آن مفهوم محافظهکارانهای که از صلح استنباط میشود، صلح گرایان واقعی با توجه به عوامل ساختاری، به رفع علل ریشهای خشونت یعنی فقر، تبعیض و بیعدالتی و برقراری دموکراسی، اهتمام میورزند.
با این مقدمه میتوان ادعا کرد هم به لحاظ نظری و هم به لحاظ ساختاری، آموزش رسمی ما در حال حاضر گفتمانی ضد صلح را ترویج و پیگیری میکند.
به لحاظ نظری قائل بودن به برتری مطلق یک دین/مذهب (اسلام، شیعه دوازده امامی) آنهم از نوع قرائت رسمی فعلی، بر سایر ادیان و مذاهب، به عنوان دال مرکزی آموزش رسمی، مهمترین عامل دیگریساز در آموزش است که در سند تحول بنیادین و طی سالهای متمادی قبل و بعد از تدوین آن، در کتابهای درسی تبلور یافته؛ (ما و دیگری غیر شیعه، ما و دیگری غیر مسلمان، ما و دیگری غیر معتقد به دین)؛ در این نگاه حقیقت امری است مطلق در نزد مروجان قرائت رسمی از دین که دیگرانِگمراه، لازم است به سمت آن هدایت شوند. بنابراین در ضدیتی آشکار با مفهوم برابری، مدارا و عدالت مستتر در صلح، نهتنها جامعهای طبقاتی برمبنای باورهای اعتقادی و لاجرم اقتصادی را طبیعی جلوه میدهد، که مدرسه بسان قلمرو مستعمراتی حکومت و طبعا معلم و دانشآموز عاملیت و هویت مستقلی نمیتوانند داشته باشند. معلم و کادر مدرسه با از دست دادن عاملیت تربیتی خود، تنها ابزارهایی برای القای نظرات دیکته شده از طرف صاحبان حقیقت تلقی میشوند و دانشآموزان ظروفی خالی که با انباشتن ذهنشان از گزارههای مطلق مورد نظر، باید هدایتشان کرد. در چنین نگاهی واضح است که تفکر انتقادی هیچ جایگاهی نداشته باشد و آموزش مشارکتی، بیمعنا و زائد محسوب شود.
روش یادگیری حافظه محور مدام ترویج و تحکیم میشود و به تعبیر #توران_میرهادی، «تفکر خلاق و انتقادی و خردمندانه اندیشیدن که بخشی از فرهنگ صلح است»، به انزوای بیشتری رانده میشود. شیوه تمرکزگرای اداره نظام آموزشی که با فرض فراهم نمودن امکان کنترل بیشتر در ادارهی امور اتخاذ شده، بر سر راه رشد ارزشهای دموکراتیک که با خودگردانی و استقلال مدرسه، معلم و دانشآموز، همبستهاند موانع جدی ایجاد میکند.
🆔https://tttttt.me/farhizesh_mag
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #روز_جهانی_آموزش
🔺 سخنرانی دکتر رضا امیدی درباره آموزش صلح در نشست مجازی کانون صنفی معلمان به مناسبت روز جهانی آموزش (۱)
سلام به دوستان. خوشحالم که در این جمع هستم. امیدوارم بتوانم بحث منظمی را ارائه کنم. در این نشست که به مناسبت روز جهانی آموزش و با محوریت صلح برگزار میشود، قبل از آغاز بحث، یاد میکنم از مرحوم مهدی بهلولی از اعضای کانون صنفی معلمان و یادشان را گرامی میدارم.
در فرصت ۲۰ دقیقهای که تعیین شده سعی میکنم بحثم را ذیل سه بخش ارائه کنم. ابتدا دربارۀ خود صلح و بهویژه صلح مثبت و سپس خیلی کوتاه دربارۀ نقش آموزشوپرورش در ساختن صلح بحثی را مطرح میکنم و در نهایت بحث را با نقش مدرسه و معلمان بهعنوان مهمترین واحد و اصلیترین عامل برای ایجاد تغییرات اجتماعی پایان میدهم.
صلح در معنای سادۀ خود بهمعنای نبودن خشونت است. اما خشونت دو شکل متفاوت دارد: خشونت فیزیکی و عریان که در قالب جنگها و مسائلی از این نوع خودش را نشان میدهد، و خشونت ساختاری که بیش از هر چیز در توزیع نابرابر قدرت و امکانات نمایان میشود. به تعبیر جان گالتونگ، از صاحبنظران حوزۀ صلح، این خشونت ساختاری است که در نهایت به خشونت عریان و فیزیکی هم منجر میشود. میبینیم که اخیراً توماس پیکتی دربارۀ غزه هم گفته است که هجوم به غزه بیش از هرچیز نمودی از نابرابری است و در چنین سطحی از نابرابری، امکان دستیابی به صلح ناممکن است. گالتونگ، صلح مثبت را مقابله با خشونت ساختاری میداند. از نظر او بنیان صلح مثبت، همبستگی اجتماعی است؛ یعنی همزمانی و پیوند میان عدالت اجتماعی و انسجام اجتماعی. ما جامعهای را برخوردار از سطح بالای همبستگی میدانیم که از یکسو در تلاش برای کاهش حداکثری انواع نابرابریهای اجتماعی اعم از منطقهای، جنسیتی، طبقاتی، مذهبی، قومیتی باشد و از سوی دیگر افزایش حداکثری پیوندهای اجتماعی، تعلّق اجتماعی، اعتماد اجتماعی، و سرمایۀ اجتماعی را دنبال کند. با این تعریف، شاخصهای متفاوتی برای صبح مثبت ارائه شده است که شاید شش شاخص در این دستهبندیها برجسته و مشترک باشد:
یکی از این شاخصها رفاه و بهزیستی اجتماعی است بهعنوان بنیان کیفیت زندگی فردی و اجتماعی در جوامع.
دومین شاخص، عدالت جنسیتی است که جزو پرتکرارترین شاخصها است.
سومین شاخص، توسعۀ پایدار با محوریت محیط زیست است. اخیراً یادداشتی از یکی از اساتید دانشگاه ییل در «مجلۀ علم» منتشر شده بود با عنوان «بحران اقلیم، بحران نابرابری است». نویسندۀ مقاله توضیح میدهد که تغییرات اقلیم بیش از هر چیز نشاندهندۀ نابرابریهایی است که در درون کشورها و بین کشورها ایجاد شده است.
چهارمین شاخص توسعه و توانمندکردن کودکان و جوانان است، که در ایجاد صلح مثبت پایدار بسیار مهم تلقی میشود.
پنجمین شاخص، سطح نشاط اجتماعی است که در واقع خودش یک مفهوم فربه و مستقل هست و زیرشاخصهای بسیاری را شامل میشود. برای مثال در پژوهشی که باعنوان «سیاست نشاط؛ ارزیابی دولت رفاه» انجام شده، پژوهشگران (پچک و رادکلیف) با بررسی رتبهبندیهای کشورها در حوزۀ رضایت از زندگی، رفاه ذهنی، کیفیت زندگی، و ... طی ۱۹۷۵ تا ۲۰۰۲ وجه اشتراک کشورهایی که در این سالها بیشتر در بین ۱۰ کشور برتر قرار داشتهاند را سطح بالای کالاییزدایی از حوزههای اجتماعی نظیر آموزش، سلامت، روابط کار، و ... و دستمزد اجتماعی میدانند.
و در نهایت،
شاخص ششم انسجام اجتماعی یعنی همان پیوندها و احساس تعلّق در جامعه است.
۰۰۰ ادامه دارد
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🔺 سخنرانی دکتر رضا امیدی درباره آموزش صلح در نشست مجازی کانون صنفی معلمان به مناسبت روز جهانی آموزش (۱)
سلام به دوستان. خوشحالم که در این جمع هستم. امیدوارم بتوانم بحث منظمی را ارائه کنم. در این نشست که به مناسبت روز جهانی آموزش و با محوریت صلح برگزار میشود، قبل از آغاز بحث، یاد میکنم از مرحوم مهدی بهلولی از اعضای کانون صنفی معلمان و یادشان را گرامی میدارم.
در فرصت ۲۰ دقیقهای که تعیین شده سعی میکنم بحثم را ذیل سه بخش ارائه کنم. ابتدا دربارۀ خود صلح و بهویژه صلح مثبت و سپس خیلی کوتاه دربارۀ نقش آموزشوپرورش در ساختن صلح بحثی را مطرح میکنم و در نهایت بحث را با نقش مدرسه و معلمان بهعنوان مهمترین واحد و اصلیترین عامل برای ایجاد تغییرات اجتماعی پایان میدهم.
صلح در معنای سادۀ خود بهمعنای نبودن خشونت است. اما خشونت دو شکل متفاوت دارد: خشونت فیزیکی و عریان که در قالب جنگها و مسائلی از این نوع خودش را نشان میدهد، و خشونت ساختاری که بیش از هر چیز در توزیع نابرابر قدرت و امکانات نمایان میشود. به تعبیر جان گالتونگ، از صاحبنظران حوزۀ صلح، این خشونت ساختاری است که در نهایت به خشونت عریان و فیزیکی هم منجر میشود. میبینیم که اخیراً توماس پیکتی دربارۀ غزه هم گفته است که هجوم به غزه بیش از هرچیز نمودی از نابرابری است و در چنین سطحی از نابرابری، امکان دستیابی به صلح ناممکن است. گالتونگ، صلح مثبت را مقابله با خشونت ساختاری میداند. از نظر او بنیان صلح مثبت، همبستگی اجتماعی است؛ یعنی همزمانی و پیوند میان عدالت اجتماعی و انسجام اجتماعی. ما جامعهای را برخوردار از سطح بالای همبستگی میدانیم که از یکسو در تلاش برای کاهش حداکثری انواع نابرابریهای اجتماعی اعم از منطقهای، جنسیتی، طبقاتی، مذهبی، قومیتی باشد و از سوی دیگر افزایش حداکثری پیوندهای اجتماعی، تعلّق اجتماعی، اعتماد اجتماعی، و سرمایۀ اجتماعی را دنبال کند. با این تعریف، شاخصهای متفاوتی برای صبح مثبت ارائه شده است که شاید شش شاخص در این دستهبندیها برجسته و مشترک باشد:
یکی از این شاخصها رفاه و بهزیستی اجتماعی است بهعنوان بنیان کیفیت زندگی فردی و اجتماعی در جوامع.
دومین شاخص، عدالت جنسیتی است که جزو پرتکرارترین شاخصها است.
سومین شاخص، توسعۀ پایدار با محوریت محیط زیست است. اخیراً یادداشتی از یکی از اساتید دانشگاه ییل در «مجلۀ علم» منتشر شده بود با عنوان «بحران اقلیم، بحران نابرابری است». نویسندۀ مقاله توضیح میدهد که تغییرات اقلیم بیش از هر چیز نشاندهندۀ نابرابریهایی است که در درون کشورها و بین کشورها ایجاد شده است.
چهارمین شاخص توسعه و توانمندکردن کودکان و جوانان است، که در ایجاد صلح مثبت پایدار بسیار مهم تلقی میشود.
پنجمین شاخص، سطح نشاط اجتماعی است که در واقع خودش یک مفهوم فربه و مستقل هست و زیرشاخصهای بسیاری را شامل میشود. برای مثال در پژوهشی که باعنوان «سیاست نشاط؛ ارزیابی دولت رفاه» انجام شده، پژوهشگران (پچک و رادکلیف) با بررسی رتبهبندیهای کشورها در حوزۀ رضایت از زندگی، رفاه ذهنی، کیفیت زندگی، و ... طی ۱۹۷۵ تا ۲۰۰۲ وجه اشتراک کشورهایی که در این سالها بیشتر در بین ۱۰ کشور برتر قرار داشتهاند را سطح بالای کالاییزدایی از حوزههای اجتماعی نظیر آموزش، سلامت، روابط کار، و ... و دستمزد اجتماعی میدانند.
و در نهایت،
شاخص ششم انسجام اجتماعی یعنی همان پیوندها و احساس تعلّق در جامعه است.
۰۰۰ ادامه دارد
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #روز_جهانی_آموزش
🔺 سخنرانی دکتر رضا امیدی درباره آموزش صلح در نشست مجازی کانون صنفی معلمان به مناسبت روز جهانی آموزش (۲)
پائولو فریره در جایی میگوید ما اگر بپذیریم که آزادی در عمیقترین معنای خودش مهمترین هدفی است که جوامع دنبال میکنند، باید بدانیم که برای دستیابی به آزادی پیش از هر چیزی باید بهدنبال درک نابرابریها وخشونتهای ساختاری باشیم. این درک از نابرابری و درک از خشونت ساختاری است که ما را رهنمون میکند به سمت مفاهیمی مثل مقتدرشدن جامعه، مثل مشارکت اجتماعی، مثل ادغام اجتماعی و فراگیری و مقولههایی از این دست. کسانی چون مایکل والزر و مایکل سندل قائل به این هستند که همچنان مدرسه تنها نهادی است که همۀ ما به نحوی همچنان ناگزیریم از آن عبور بکنیم، یک عبور بلندمدت. بهتعبیر مایکل والزر در کتاب حوزههای عدالت، مدرسه بهعنوان نهاد آموزشی یک کانالی است، مسیری است که یک گذار مکانی و زمانی را برای افراد ایجاد میکند؛ گذار از خانه به جامعه و گذار از کودکی به جوانی. و ازاینرو مهمترین نهادی است که میتوان این تحولات بنیادی را که برای تحقق عدالت و همبستگی و صلح ایجاد کرد.
در این جا خود مدرسه چگونه میتواند در ساختن این صلح نقش داشته باشد؟ این برمیگردد به سیاستگذاریهای جوامع و انتظاراتی که از نظام آموزشی دارند. دولتها تاچه اندازه آموزش را بهعنوان یکی از اصلیترین حوزههای سیاستگذاری اجتماعی میبینند؟ امروزه یک اتفاق نظری وجود دارد بین صاحبنظران حوزۀ عدالت اجتماعی مبنی بر اینکه مهمترین جایی که دولتها -اگر به مسئلۀ عدالت اهمیت بدهند- بخواهند سرمایهگذاری کنند همچنان در حوزۀ آموزش و بهویژه آموزش عمومی و پایه است. چه آنهایی که انتظارات اقتصادی دارند یعنی از منظر توسعۀ اقتصادی به آموزش نگاه میکنند و چه آنهایی که کارکردهایی فراتر از اقتصاد برای آموزش قائلاند نظیر فضیلتهای مدنی، دموکراسی، تقویت بنیانهای شهروندی، حقوق بشر، تأکید میکنند که آموزش عمومی همچنان مهمترین جایی است که دولتها باید سرمایهگذاری کنند.
مسئلۀ بعدی کیفیت آموزش و اهمیت دسترسی به آموزش باکیفیت است. تا چه اندازه ما در سیاستگذاریها این را به یک حق همگانی تبدیل کردهایم و خود نظام آموزش ما تا چه اندازه تبدیل به یک ابزاری برای کاهش نابرابریها و افزایش همبستگی اجتماعی بود است؟ نظام آموزشی ما چقدر توانسته در بین دانشآموزان نسبت به مسائلی نظیر عدالت، محیط زیست، زیست مدنی، تکثر اجتماعی، حساسیت ایجاد کند؟ اوایل دهۀ ۱۳۹۰ یک پژوهشی در تهران انجام شده و با حدود ۱۰۰ نفر از دانشجویان دانشگاههای شهر تهران از رشتههای مختلف درمورد حساسیتهای اجتماعی آنهامصاحبه شده است. درصد قابلتوجهی از آنها درک و حساسیت بسیار کمی نسبت به مسئلۀ عدالت جنسیتی داشتهاند. عموماً با مسائل محیط زیستی غریبه بودهاند؛ بهرغم اینکه ما با انواعی از بحرانهای محیط زیستی دست به گریبانیم. دانشجویانی که بهویژه در دورۀ دانشآموزی در کارهای جمعی و تشکلهای دانشآموزی فعالیت داشتهاند و کارهای گروهی انجام داده بودند، حساسیت بیشتری نسبت این مسائل داشتند.
لینک قسمت اول:
https://tttttt.me/KSMtehran/16543
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🔺 سخنرانی دکتر رضا امیدی درباره آموزش صلح در نشست مجازی کانون صنفی معلمان به مناسبت روز جهانی آموزش (۲)
پائولو فریره در جایی میگوید ما اگر بپذیریم که آزادی در عمیقترین معنای خودش مهمترین هدفی است که جوامع دنبال میکنند، باید بدانیم که برای دستیابی به آزادی پیش از هر چیزی باید بهدنبال درک نابرابریها وخشونتهای ساختاری باشیم. این درک از نابرابری و درک از خشونت ساختاری است که ما را رهنمون میکند به سمت مفاهیمی مثل مقتدرشدن جامعه، مثل مشارکت اجتماعی، مثل ادغام اجتماعی و فراگیری و مقولههایی از این دست. کسانی چون مایکل والزر و مایکل سندل قائل به این هستند که همچنان مدرسه تنها نهادی است که همۀ ما به نحوی همچنان ناگزیریم از آن عبور بکنیم، یک عبور بلندمدت. بهتعبیر مایکل والزر در کتاب حوزههای عدالت، مدرسه بهعنوان نهاد آموزشی یک کانالی است، مسیری است که یک گذار مکانی و زمانی را برای افراد ایجاد میکند؛ گذار از خانه به جامعه و گذار از کودکی به جوانی. و ازاینرو مهمترین نهادی است که میتوان این تحولات بنیادی را که برای تحقق عدالت و همبستگی و صلح ایجاد کرد.
در این جا خود مدرسه چگونه میتواند در ساختن این صلح نقش داشته باشد؟ این برمیگردد به سیاستگذاریهای جوامع و انتظاراتی که از نظام آموزشی دارند. دولتها تاچه اندازه آموزش را بهعنوان یکی از اصلیترین حوزههای سیاستگذاری اجتماعی میبینند؟ امروزه یک اتفاق نظری وجود دارد بین صاحبنظران حوزۀ عدالت اجتماعی مبنی بر اینکه مهمترین جایی که دولتها -اگر به مسئلۀ عدالت اهمیت بدهند- بخواهند سرمایهگذاری کنند همچنان در حوزۀ آموزش و بهویژه آموزش عمومی و پایه است. چه آنهایی که انتظارات اقتصادی دارند یعنی از منظر توسعۀ اقتصادی به آموزش نگاه میکنند و چه آنهایی که کارکردهایی فراتر از اقتصاد برای آموزش قائلاند نظیر فضیلتهای مدنی، دموکراسی، تقویت بنیانهای شهروندی، حقوق بشر، تأکید میکنند که آموزش عمومی همچنان مهمترین جایی است که دولتها باید سرمایهگذاری کنند.
مسئلۀ بعدی کیفیت آموزش و اهمیت دسترسی به آموزش باکیفیت است. تا چه اندازه ما در سیاستگذاریها این را به یک حق همگانی تبدیل کردهایم و خود نظام آموزش ما تا چه اندازه تبدیل به یک ابزاری برای کاهش نابرابریها و افزایش همبستگی اجتماعی بود است؟ نظام آموزشی ما چقدر توانسته در بین دانشآموزان نسبت به مسائلی نظیر عدالت، محیط زیست، زیست مدنی، تکثر اجتماعی، حساسیت ایجاد کند؟ اوایل دهۀ ۱۳۹۰ یک پژوهشی در تهران انجام شده و با حدود ۱۰۰ نفر از دانشجویان دانشگاههای شهر تهران از رشتههای مختلف درمورد حساسیتهای اجتماعی آنهامصاحبه شده است. درصد قابلتوجهی از آنها درک و حساسیت بسیار کمی نسبت به مسئلۀ عدالت جنسیتی داشتهاند. عموماً با مسائل محیط زیستی غریبه بودهاند؛ بهرغم اینکه ما با انواعی از بحرانهای محیط زیستی دست به گریبانیم. دانشجویانی که بهویژه در دورۀ دانشآموزی در کارهای جمعی و تشکلهای دانشآموزی فعالیت داشتهاند و کارهای گروهی انجام داده بودند، حساسیت بیشتری نسبت این مسائل داشتند.
لینک قسمت اول:
https://tttttt.me/KSMtehran/16543
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #روز_جهانی_آموزش
🔺 سخنرانی دکتر رضا امیدی درباره آموزش صلح در نشست مجازی کانون صنفی معلمان به مناسبت روز جهانی آموزش (۳)/ پایان
در نهایت نقش معلمان در زمینۀ صلح مثبت چه میتواند باشد؟ معلمان مهمترین عاملان یا سوژههای نظام آموزشی هستند و اصطلاحاً گیمچنجر هستند؛ کسانی هستند که میتوانند بازی را عوض کنند. یک نظام آموزشی هرچه قدر هم که ایدئولوژیک باشد، به تعبیر مایکل اپل در دروه خود یک جریان مقاومت را هم دارد. معلمان چقدر میتوانند فضای کلاسها و فضای مدرسه را به یک محیط امن و بدون اضطراب برای دانش آموزان تبدیل کنند. این یکی از شاخصهای مهم در ارزیابی کیفیت نظام آموزشی است. در کشورهایی، در مدارسی، در کلاسهایی، با معلمهایی که دانشآموزان احساس امنیت بیشتری میکنند، موفقیت یادگیری بیشتری هم دارند. تا چه اندازه معلمان میتوانند از الگوهای گفتگویی استفاده کنند، تشویق به مشارکت در کلاس کنند و خود این گفتگو، امکان گفتگو وحرفزدن دانشآموزان یکی از ابزارهای مهم در ارتقای دانشآموزان است. تا چه اندازه معلمان به گونههای خشونت حساسند؛ خشونتهای ساختاری ازجمله طبقاتی، جنسیتی، قومیتی. این مسئله مهمی است و این حساسبودن به گونه های مختلف خشونت و توجه به اعتماد به نفسدادن به دانشآموزان مسئله بسیار مهمی است. و براین اساس است که معلمها میتوانند از طریق بینشدادن به دانشآموزان، و حساسکردن آنها نسبت به مسئله برابری، نسبت به محیط زیست، نسبت به همبستگی و مسائلی از این دست بسیار تأثیرگذار باشند. نباید این نقشها و این ظرفیتها را نادیده گرفت. معلمها چقدر نسبت به یادگیری دانشآموزانشان حساسیت دارند. دوستان دربارۀ نقدهای من به وضعیت اقتصادی معلمان آگاهند و به همین دلیل است که به آن نمیپردازم. میدانم که بهلحاظ معیشتی، بهلحاظ سیاسی، بهلحاظ محدویت امکانات در مدارس چه فشارهایی روی آنها است.
بحث صلح یا مسائلی از این نوع بسیار فراتر از آن است که انتظار داشته باشیم مثلاً یک درس یا فصلی از یک درس به آن اختصاص یابد. چنین مقولههایی بینشی هستند باید در روابط درون نظام آموزشی درهمتنیده شود و معلمان در این زمینه مهمترین عامل هستند.
جمعبندی اینکه صلح معطوف به عدالت اجتماعی و انسجام اجتماعی است. برآمده از اینها است. نظام آموزشی و مدرسه و معلمان تا چه اندازه به آن حساسیت دارند. بهعنوان معلم چه انتظاری از خروجی نظام آموزشی داریم؟ تا چه اندازه تفاوت در ویژگیها و کیفیتهای اجتماعی را به رسمیت میشناسیم و ارج میگذاریم و از غیررسمیسازی دیگرانِ قومیتی، مذهبی، جنسیتی، طبقاتی اجتناب میکنیم؟ اینها در واقع آن چیزهایی است که بهعنوان بنیانهای صلح پایدار شناخته میشود و معلم بهعنوان عامل اصلی و مدرسه و کلاس درس بهعنوان واحد اصلی این تغییر بنیادین میتوانند باشند.▪️
لینک قسمت اول:
https://tttttt.me/KSMtehran/16543
لینک قسمت دوم:
https://tttttt.me/KSMtehran/16569
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🔺 سخنرانی دکتر رضا امیدی درباره آموزش صلح در نشست مجازی کانون صنفی معلمان به مناسبت روز جهانی آموزش (۳)/ پایان
در نهایت نقش معلمان در زمینۀ صلح مثبت چه میتواند باشد؟ معلمان مهمترین عاملان یا سوژههای نظام آموزشی هستند و اصطلاحاً گیمچنجر هستند؛ کسانی هستند که میتوانند بازی را عوض کنند. یک نظام آموزشی هرچه قدر هم که ایدئولوژیک باشد، به تعبیر مایکل اپل در دروه خود یک جریان مقاومت را هم دارد. معلمان چقدر میتوانند فضای کلاسها و فضای مدرسه را به یک محیط امن و بدون اضطراب برای دانش آموزان تبدیل کنند. این یکی از شاخصهای مهم در ارزیابی کیفیت نظام آموزشی است. در کشورهایی، در مدارسی، در کلاسهایی، با معلمهایی که دانشآموزان احساس امنیت بیشتری میکنند، موفقیت یادگیری بیشتری هم دارند. تا چه اندازه معلمان میتوانند از الگوهای گفتگویی استفاده کنند، تشویق به مشارکت در کلاس کنند و خود این گفتگو، امکان گفتگو وحرفزدن دانشآموزان یکی از ابزارهای مهم در ارتقای دانشآموزان است. تا چه اندازه معلمان به گونههای خشونت حساسند؛ خشونتهای ساختاری ازجمله طبقاتی، جنسیتی، قومیتی. این مسئله مهمی است و این حساسبودن به گونه های مختلف خشونت و توجه به اعتماد به نفسدادن به دانشآموزان مسئله بسیار مهمی است. و براین اساس است که معلمها میتوانند از طریق بینشدادن به دانشآموزان، و حساسکردن آنها نسبت به مسئله برابری، نسبت به محیط زیست، نسبت به همبستگی و مسائلی از این دست بسیار تأثیرگذار باشند. نباید این نقشها و این ظرفیتها را نادیده گرفت. معلمها چقدر نسبت به یادگیری دانشآموزانشان حساسیت دارند. دوستان دربارۀ نقدهای من به وضعیت اقتصادی معلمان آگاهند و به همین دلیل است که به آن نمیپردازم. میدانم که بهلحاظ معیشتی، بهلحاظ سیاسی، بهلحاظ محدویت امکانات در مدارس چه فشارهایی روی آنها است.
بحث صلح یا مسائلی از این نوع بسیار فراتر از آن است که انتظار داشته باشیم مثلاً یک درس یا فصلی از یک درس به آن اختصاص یابد. چنین مقولههایی بینشی هستند باید در روابط درون نظام آموزشی درهمتنیده شود و معلمان در این زمینه مهمترین عامل هستند.
جمعبندی اینکه صلح معطوف به عدالت اجتماعی و انسجام اجتماعی است. برآمده از اینها است. نظام آموزشی و مدرسه و معلمان تا چه اندازه به آن حساسیت دارند. بهعنوان معلم چه انتظاری از خروجی نظام آموزشی داریم؟ تا چه اندازه تفاوت در ویژگیها و کیفیتهای اجتماعی را به رسمیت میشناسیم و ارج میگذاریم و از غیررسمیسازی دیگرانِ قومیتی، مذهبی، جنسیتی، طبقاتی اجتناب میکنیم؟ اینها در واقع آن چیزهایی است که بهعنوان بنیانهای صلح پایدار شناخته میشود و معلم بهعنوان عامل اصلی و مدرسه و کلاس درس بهعنوان واحد اصلی این تغییر بنیادین میتوانند باشند.▪️
لینک قسمت اول:
https://tttttt.me/KSMtehran/16543
لینک قسمت دوم:
https://tttttt.me/KSMtehran/16569
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #روز_جهانی_آموزش
🔺سخنان محمدرضا نیکنژاد درباره آموزش صلح در نشست مجازی کانون صنفی معلمان به مناسبت روز جهانی آموزش (۱)
بهره بردم از سخنان جناب فلاحی، آقای حبیبی و جناب دکتر امیدی که خیلی خوب موضوع را مطرح کردند. نکتهای را که پیش از طرح بحثم میخواهم مطرح کنم ابراز خشنودی از این است که کانون صنفی معلمان ایران به عنوان نهادی صنفی، آموزشی و مدنی همواره تلاش کرده به گسترههایی که مستقیم با خواستههای صنفی، به ویژه خواستههای معیشتی معلمان پیوند ندارد، ورود داشتهباشد؛ گرچه من اینها را جدا از هم نمیدانم. بنده بر این باورم که رسالت کانون صنفی ایجاب میکند که در این زمینهها نیز فعال باشد. نمونههای جهانی که نمود آن در رویکردی با عنوان اتحادیهگرایی معلمان در کشورهای دیگر است دیده میشود و نشان میدهد که چنین کنشهایی موفقیتهایی برای اتحادیهها در پی داشته است. این رویکرد دغدغهها و دل نگرانیهای فراگیرتر و بزرگتری را مورد توجه و پوشش قرار میدهد و این خود نشانهی میل به اجتماعی شدن، میل به پیگیری خواستهها و نیازهای جامعه معلمان، در عین حال توجه به گرفتاریهای دانش آموزان و خانوادههاست. بیگمان چنین رویکرد مدرنی، هم باعث خوشحالی و افتخار است و هم نیاز به حمایت و گسترش بیشتر دارد. از کانون صنفی معلمان تهران که این نشست را برگزار کرده سپاس گزارم؛ به عنوان عضو هیات تحریریه گاهنامه فرهیزش نیز از همه دوستانی که در جمع هستند، به ویژه آقای امیدی و آقای مدادی و تکتک دوستان دیگر سپاسگزارم.
نکتهای را که پیش از هر چیز میخواهم مطرح کنم و دردناک هم هست این است که امروز ما بعنوان گروهی از معلمان تلاش کردیم که در حد توانمان روز جهانی آموزش را بازتاب دهیم و یک صفحه تقریبا کامل در روزنامه شرق مطلب داشتیم، دو یادداشت در روزنامه اعتماد، و یک یادداشت هم در خبرگزاری خبرآنلاین. ولی نکته دردناک اینجاست که دولت و حاکمیت و به ویژه ساختار آموزشی ما و مسئولین آموزشی در چنین روزهایی که به سرنوشت میلیونها دانش آموز گره خورده، کاملا منفعل بوده و گاه در برابر چنین روزها و چنین کنشهایی به شدت میایستند و با آن مقابله میکنند. در یک گستره بزرگ و در یک جهان بزرگتر، که اینترنت همه را به هم نزدیک کرده، باعث شده ما متوجه شویم که بسیاری از دل نگرانیهای ما در آموزش در کشورهای دیگر نیز وجود دارد و دردهای مشترک بسیاری در آموزش گریبانگیر آموزش در کشورهاست؛ البته در سطحها و چشم اندازهای متفاوت. امروز جای مسئولین آموزشی برای تبریک این روز، برای بزرگداشت این روز واقعا خالی است و امیدوارم روند پیشرفت جامعه به لحاظ آگاهیهای اجتماعی به سمتی برود که در آینده ما نیز بخشی از جامعه جهانی باشیم و همین دغدغهها که به نوعی دغدغههای انسانی به شمار میآیند را داشته باشیم و ما نیز روز جهانی آموزش، روز جهانی زن، روز جهانی محیط زیست، روز جهانی معلم و ... جشن بگیریم و گرامی بداریم. متاسفانه جای همه این روزها در تقویمهای سالانه ما خالی است. و البته خوشبختانه گروههای اجتماعی و مدنیِ هستند که تلاش میکنند این جای خالی را پر کنند و کانون صنفی یکی از آن نهادهاست.
اما خیلی جای تعجب ندارد که چرا یونسکو روزی را به عنوان "روز جهانی آموزش" اعلام کرده و آن را هر سال با شعاری تکمیل میکند. شعار سال ۲۰۲۴ با صلح پیوند خوردهاست؛ «آموزش برای صلح». این شعار به ویژه امسال پررنگتر از همیشه است چراکه میبینیم که در جهان پر آشوب ما، در درگیریهای منطقهای، در درگیریهای درونمرزی و برونمرزی چه فجایعی اتفاق میافتد که بیگمان دردناکترشان در غزه است که ۴۰٪ از انبوه کشتگان، کودکان هستند و بخش گستردهتری از جان باختگان غیر نظامیان؛ کودکان بیگناهی که آرزوهای فراوانی داشتند. بازهم بیدلیل نیست که یونسکو این روز را گرامی میدارد و برایش ارزش قائل میشود چراکه شاخص صلح جهانی در ۱۵ سال گذشته شوربختانه ۱۳ سال روند صلح در جهان را منفی ارزیابی کرده و خودِ این میتواند هشداری به شدت جدی باشد. در نگاه یونسکو، صلح در یکی-دو دههی گذشته در جهان خیلی پررنگ و ضروری شدهاست. از این روست که این سازمان و دیگر نهادهای جهانی مربوط به آموزش در سند ۲۰۳۰ تاکید بسیار بسیار زیادی بر صلح می کنند؛ و البته ما/ یعنی کشورمان همچنان در این موضوع سهمی نداریم! گمانی نیست که کشورها به ویژه دولتها میتوانند نقش مهمی در این موضوع داشته باشند و در این شرایط است که دولت و دولتهای ما همیشه در چنین مواردی غایب هست؛ غایب که چه عرض کنم در بسیاری از موارد سَد راه چنین برنامههایی میشوند!
⤵️
🔺سخنان محمدرضا نیکنژاد درباره آموزش صلح در نشست مجازی کانون صنفی معلمان به مناسبت روز جهانی آموزش (۱)
بهره بردم از سخنان جناب فلاحی، آقای حبیبی و جناب دکتر امیدی که خیلی خوب موضوع را مطرح کردند. نکتهای را که پیش از طرح بحثم میخواهم مطرح کنم ابراز خشنودی از این است که کانون صنفی معلمان ایران به عنوان نهادی صنفی، آموزشی و مدنی همواره تلاش کرده به گسترههایی که مستقیم با خواستههای صنفی، به ویژه خواستههای معیشتی معلمان پیوند ندارد، ورود داشتهباشد؛ گرچه من اینها را جدا از هم نمیدانم. بنده بر این باورم که رسالت کانون صنفی ایجاب میکند که در این زمینهها نیز فعال باشد. نمونههای جهانی که نمود آن در رویکردی با عنوان اتحادیهگرایی معلمان در کشورهای دیگر است دیده میشود و نشان میدهد که چنین کنشهایی موفقیتهایی برای اتحادیهها در پی داشته است. این رویکرد دغدغهها و دل نگرانیهای فراگیرتر و بزرگتری را مورد توجه و پوشش قرار میدهد و این خود نشانهی میل به اجتماعی شدن، میل به پیگیری خواستهها و نیازهای جامعه معلمان، در عین حال توجه به گرفتاریهای دانش آموزان و خانوادههاست. بیگمان چنین رویکرد مدرنی، هم باعث خوشحالی و افتخار است و هم نیاز به حمایت و گسترش بیشتر دارد. از کانون صنفی معلمان تهران که این نشست را برگزار کرده سپاس گزارم؛ به عنوان عضو هیات تحریریه گاهنامه فرهیزش نیز از همه دوستانی که در جمع هستند، به ویژه آقای امیدی و آقای مدادی و تکتک دوستان دیگر سپاسگزارم.
نکتهای را که پیش از هر چیز میخواهم مطرح کنم و دردناک هم هست این است که امروز ما بعنوان گروهی از معلمان تلاش کردیم که در حد توانمان روز جهانی آموزش را بازتاب دهیم و یک صفحه تقریبا کامل در روزنامه شرق مطلب داشتیم، دو یادداشت در روزنامه اعتماد، و یک یادداشت هم در خبرگزاری خبرآنلاین. ولی نکته دردناک اینجاست که دولت و حاکمیت و به ویژه ساختار آموزشی ما و مسئولین آموزشی در چنین روزهایی که به سرنوشت میلیونها دانش آموز گره خورده، کاملا منفعل بوده و گاه در برابر چنین روزها و چنین کنشهایی به شدت میایستند و با آن مقابله میکنند. در یک گستره بزرگ و در یک جهان بزرگتر، که اینترنت همه را به هم نزدیک کرده، باعث شده ما متوجه شویم که بسیاری از دل نگرانیهای ما در آموزش در کشورهای دیگر نیز وجود دارد و دردهای مشترک بسیاری در آموزش گریبانگیر آموزش در کشورهاست؛ البته در سطحها و چشم اندازهای متفاوت. امروز جای مسئولین آموزشی برای تبریک این روز، برای بزرگداشت این روز واقعا خالی است و امیدوارم روند پیشرفت جامعه به لحاظ آگاهیهای اجتماعی به سمتی برود که در آینده ما نیز بخشی از جامعه جهانی باشیم و همین دغدغهها که به نوعی دغدغههای انسانی به شمار میآیند را داشته باشیم و ما نیز روز جهانی آموزش، روز جهانی زن، روز جهانی محیط زیست، روز جهانی معلم و ... جشن بگیریم و گرامی بداریم. متاسفانه جای همه این روزها در تقویمهای سالانه ما خالی است. و البته خوشبختانه گروههای اجتماعی و مدنیِ هستند که تلاش میکنند این جای خالی را پر کنند و کانون صنفی یکی از آن نهادهاست.
اما خیلی جای تعجب ندارد که چرا یونسکو روزی را به عنوان "روز جهانی آموزش" اعلام کرده و آن را هر سال با شعاری تکمیل میکند. شعار سال ۲۰۲۴ با صلح پیوند خوردهاست؛ «آموزش برای صلح». این شعار به ویژه امسال پررنگتر از همیشه است چراکه میبینیم که در جهان پر آشوب ما، در درگیریهای منطقهای، در درگیریهای درونمرزی و برونمرزی چه فجایعی اتفاق میافتد که بیگمان دردناکترشان در غزه است که ۴۰٪ از انبوه کشتگان، کودکان هستند و بخش گستردهتری از جان باختگان غیر نظامیان؛ کودکان بیگناهی که آرزوهای فراوانی داشتند. بازهم بیدلیل نیست که یونسکو این روز را گرامی میدارد و برایش ارزش قائل میشود چراکه شاخص صلح جهانی در ۱۵ سال گذشته شوربختانه ۱۳ سال روند صلح در جهان را منفی ارزیابی کرده و خودِ این میتواند هشداری به شدت جدی باشد. در نگاه یونسکو، صلح در یکی-دو دههی گذشته در جهان خیلی پررنگ و ضروری شدهاست. از این روست که این سازمان و دیگر نهادهای جهانی مربوط به آموزش در سند ۲۰۳۰ تاکید بسیار بسیار زیادی بر صلح می کنند؛ و البته ما/ یعنی کشورمان همچنان در این موضوع سهمی نداریم! گمانی نیست که کشورها به ویژه دولتها میتوانند نقش مهمی در این موضوع داشته باشند و در این شرایط است که دولت و دولتهای ما همیشه در چنین مواردی غایب هست؛ غایب که چه عرض کنم در بسیاری از موارد سَد راه چنین برنامههایی میشوند!
⤵️
⤴️
اما در نسبت آموزش و صلح چه میتوان گفت و آموزش چه نقشی در گسترش صلح میتواند داشته باشد؟ پیش از هر چیز باید تاکید کرد که صلح یک پیشزمینههایی لازم دارد. برای نمونه: حکومتهای دموکراتیک، روندهای سیاسیِ مشارکتی، گفتوگو میان لایههای گوناگون اجتماعی و همبستگی که بین این لایهها ممکن است ایجاد شود، درک متقابل و نمونههایی مثل توسعه پایدار و برابری جنسیتی و گسترش حقوق بشر و آزادی های بنیادین و غیره.
همه اینها پیشزمینههایی برای برقراری صلح هستند و امروز اجماع جهانی تاکید دارد که کلید دستیابی به همه اینها آموزش است. آموزش در برقراری و پایداری صلح میتواند نقشی پیشگیرانه، حتی پیش از واکنشهای دفاعی و امنیتی، داشته باشد.
...ادامه دارد
#روز_جهانی_آموزش
#آموزش_برابر_حق_همه_کودکان
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
اما در نسبت آموزش و صلح چه میتوان گفت و آموزش چه نقشی در گسترش صلح میتواند داشته باشد؟ پیش از هر چیز باید تاکید کرد که صلح یک پیشزمینههایی لازم دارد. برای نمونه: حکومتهای دموکراتیک، روندهای سیاسیِ مشارکتی، گفتوگو میان لایههای گوناگون اجتماعی و همبستگی که بین این لایهها ممکن است ایجاد شود، درک متقابل و نمونههایی مثل توسعه پایدار و برابری جنسیتی و گسترش حقوق بشر و آزادی های بنیادین و غیره.
همه اینها پیشزمینههایی برای برقراری صلح هستند و امروز اجماع جهانی تاکید دارد که کلید دستیابی به همه اینها آموزش است. آموزش در برقراری و پایداری صلح میتواند نقشی پیشگیرانه، حتی پیش از واکنشهای دفاعی و امنیتی، داشته باشد.
...ادامه دارد
#روز_جهانی_آموزش
#آموزش_برابر_حق_همه_کودکان
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #روز_جهانی_آموزش
🔺سخنان محمدرضا نیکنژاد درباره آموزش صلح در نشست مجازی کانون صنفی معلمان به مناسبت روز جهانی آموزش (۲)
لینک قسمت اول:
https://tttttt.me/KSMtehran/16585
یونسکو در بیانیه مفهومیِ خود به مناسبت روز جهانی آموزش، و شعار آن یعنی آموزش برای صلح، تاکیدی دارد بر پرورش انسانِ صلحطلب که در محیطی صلحطلب رشد و نمو پیدا میکند. همانطور که دکتر امیدی هم فرمودند ما ۱۲ سال آموزش رسمی در کشور داریم که قرار است کودکان و نوجوانان در مسیری بیفتند که عادلانه باشد. افزون بر عادلانه بودن قرار است آموزش در دسترس همه باشد و البته باید آموزشهای کیفی به دانش آموزانمان بدهد؛ این تاکید نه تنها در ایران بلکه در جهان و در یک دید بزرگتر و از دلنگرانیها نهادهای مورد اشاره است. اما در بیانیه یونسکو میبینیم که تاکید میشود ۲۵۰ میلیون کودک و نوجوان در سراسر جهان از آموزش بازمیمانند، ۴۴ میلیون کمبود معلم در سراسر جهان داریم و اینها هیچ کدام نمیتواند سه شرط صلح در آموزش یعنی عدالت، دسترسی و کیفیت را فراهم کند. کشور ما نیز تا حدود زیادی درگیر این ماجراهاست. گزارشهای رسمی حکایت از نزدیک یک میلیون دانشآموزِ بازمانده از آموزش دارد؛ گرچه گزارشهای غیررسمیای که از نهادهای مدنی درگیر با موضوع میشنویم تاکید دارد که در کشور سه تا سهونیم میلیون دانشآموز از آموزش بازمانده و از حداقل آموزش محرومند؛ در عین حال به نظر من در ارزیابی محرومیت از آموزشِ کیفی، این عدد به دهها درصد خواهد رسید! به هر حال ما آمارهای دقیقی در این زمینه نداریم اما با توجه به تجربه زیستهی خودم، به عنوان یک معلم، گمانی ندارم که آموزشها چه در بُعد صرفا آموزشی یعنی خواندن، نوشتن و حساب و چه در پرورشِ مهارتهای فردی مانند آموزشِ روابط اجتماعی، دلسوزی، روراستی، راستگویی و در زمینه بحث ما، رواداری، مدارا و صلحِ انسان با خودش و صلح با جامعهاش، غایب بزرگ، آموزش و ساختار رسمی آن است. نشانهها در همین سه موردِ آموزشِ عادلانه، آموزشِ در دسترس و آموزشِ کیفی نشان میدهد که رنگ این سه شاخص سال به سال و دهه به دهه در آموزش ما کمتر شدهاست. با تاکید قانون اساسی، سندهای بالادستی و سندهای جهانی، آموزش و پرورش، نهادی است که باید عدالت اجتماعی بیشترین بازتاب را در آن داشتهباشد. آقای فلاحی اشاره کردند به خانم توران میرهادی، ایشان سالها و دههها پیش اشاره میکنند که اگر در هر جایی عدالت غایب باشد، در آموزش نباید بیعدالتی وجود داشته باشد، به لحاظ آموزشی نباید بین کودکان و نوجوانان تفاوتهای قائل شویم، همه بچهها در مدرسه باید از امکاناتِ یکسان برخوردار باشند حتی اگر از لایههای اجتماعی متفاوت باشند، زیرا آثار آسیبزای آن بسیار ریشهای بوده و در درازمدت بحرانهای فردی، خانوادگی، اجتماعی و سیاسی در پی خواهد داشت. اما امروز میبینیم که به شکلهای گوناگون و بوسیله بخشهای مختلف حاکمیت و گروههای سیاسی حاکم، از راست سنتی گرفته تا اصلاحطلب و پایداری و ...، مدارس دارند تقسیم بندی میشوند؛ تقسیم بندیهایی که نتیجه همه آنها پولیسازی بیشتر آموزش است. مدارس غیردولتی دارند به شدت رشد پیدا میکنند. مدارس دولتی به قصد و با برنامه فقیر نگه داشته میشوند تا خانوادههایی را که توان مالی دارند را به سمت مدارس پولی، از غیردولتی (غیر انتفاعی) و سمپاد و هیات امنایی گرفته تا نمونه دولتی و شاهد هل دهند. این روند خواسته یا ناخواسته تخم ناصلح، تخم خشونت و تخم حس فقر و نابرابری را در ذهن این بچهها میکارد و شاید به سختی خانواده و جامعه و نهادهای مدنی بتوانند این بچهها را راضی کنند که صلح آمیز بیندیشند، صلح آمیز رفتار کنند و صلح آمیز در میان لایههای اجتماعی دیگر زندگی کنند.
شوربختانه میبینیم آموزشی که باید نمود و نماد عدالت باشد خودش در ایران یکی از عاملهای بیعدالتی، شکاف طبقاتی و ایجاد ناصلح شدهاست. برای نمونه میتوان ادعا کرد که بیشترین بحرانهای قومی و بحرانهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را در مناطقی داریم که به لحاظ آموزشی هم محروم هستند. گرچه اثر گسترده و ژرف اقتصاد را نمیتوان کنار گذاشت. اما نگاهی به سیستان و بلوچستان با انواع محرومیتها، خوزستان، کردستان و استانهای غربی و شرقی میبینیم همچنان که گرفتار فقر و محرومیت هستند از حداقلهای آموزش نیز محروم میباشند.
...ادامه دارد
#روز_جهانی_آموزش
#آموزش_برابر_حق_همه_کودکان
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🔺سخنان محمدرضا نیکنژاد درباره آموزش صلح در نشست مجازی کانون صنفی معلمان به مناسبت روز جهانی آموزش (۲)
لینک قسمت اول:
https://tttttt.me/KSMtehran/16585
یونسکو در بیانیه مفهومیِ خود به مناسبت روز جهانی آموزش، و شعار آن یعنی آموزش برای صلح، تاکیدی دارد بر پرورش انسانِ صلحطلب که در محیطی صلحطلب رشد و نمو پیدا میکند. همانطور که دکتر امیدی هم فرمودند ما ۱۲ سال آموزش رسمی در کشور داریم که قرار است کودکان و نوجوانان در مسیری بیفتند که عادلانه باشد. افزون بر عادلانه بودن قرار است آموزش در دسترس همه باشد و البته باید آموزشهای کیفی به دانش آموزانمان بدهد؛ این تاکید نه تنها در ایران بلکه در جهان و در یک دید بزرگتر و از دلنگرانیها نهادهای مورد اشاره است. اما در بیانیه یونسکو میبینیم که تاکید میشود ۲۵۰ میلیون کودک و نوجوان در سراسر جهان از آموزش بازمیمانند، ۴۴ میلیون کمبود معلم در سراسر جهان داریم و اینها هیچ کدام نمیتواند سه شرط صلح در آموزش یعنی عدالت، دسترسی و کیفیت را فراهم کند. کشور ما نیز تا حدود زیادی درگیر این ماجراهاست. گزارشهای رسمی حکایت از نزدیک یک میلیون دانشآموزِ بازمانده از آموزش دارد؛ گرچه گزارشهای غیررسمیای که از نهادهای مدنی درگیر با موضوع میشنویم تاکید دارد که در کشور سه تا سهونیم میلیون دانشآموز از آموزش بازمانده و از حداقل آموزش محرومند؛ در عین حال به نظر من در ارزیابی محرومیت از آموزشِ کیفی، این عدد به دهها درصد خواهد رسید! به هر حال ما آمارهای دقیقی در این زمینه نداریم اما با توجه به تجربه زیستهی خودم، به عنوان یک معلم، گمانی ندارم که آموزشها چه در بُعد صرفا آموزشی یعنی خواندن، نوشتن و حساب و چه در پرورشِ مهارتهای فردی مانند آموزشِ روابط اجتماعی، دلسوزی، روراستی، راستگویی و در زمینه بحث ما، رواداری، مدارا و صلحِ انسان با خودش و صلح با جامعهاش، غایب بزرگ، آموزش و ساختار رسمی آن است. نشانهها در همین سه موردِ آموزشِ عادلانه، آموزشِ در دسترس و آموزشِ کیفی نشان میدهد که رنگ این سه شاخص سال به سال و دهه به دهه در آموزش ما کمتر شدهاست. با تاکید قانون اساسی، سندهای بالادستی و سندهای جهانی، آموزش و پرورش، نهادی است که باید عدالت اجتماعی بیشترین بازتاب را در آن داشتهباشد. آقای فلاحی اشاره کردند به خانم توران میرهادی، ایشان سالها و دههها پیش اشاره میکنند که اگر در هر جایی عدالت غایب باشد، در آموزش نباید بیعدالتی وجود داشته باشد، به لحاظ آموزشی نباید بین کودکان و نوجوانان تفاوتهای قائل شویم، همه بچهها در مدرسه باید از امکاناتِ یکسان برخوردار باشند حتی اگر از لایههای اجتماعی متفاوت باشند، زیرا آثار آسیبزای آن بسیار ریشهای بوده و در درازمدت بحرانهای فردی، خانوادگی، اجتماعی و سیاسی در پی خواهد داشت. اما امروز میبینیم که به شکلهای گوناگون و بوسیله بخشهای مختلف حاکمیت و گروههای سیاسی حاکم، از راست سنتی گرفته تا اصلاحطلب و پایداری و ...، مدارس دارند تقسیم بندی میشوند؛ تقسیم بندیهایی که نتیجه همه آنها پولیسازی بیشتر آموزش است. مدارس غیردولتی دارند به شدت رشد پیدا میکنند. مدارس دولتی به قصد و با برنامه فقیر نگه داشته میشوند تا خانوادههایی را که توان مالی دارند را به سمت مدارس پولی، از غیردولتی (غیر انتفاعی) و سمپاد و هیات امنایی گرفته تا نمونه دولتی و شاهد هل دهند. این روند خواسته یا ناخواسته تخم ناصلح، تخم خشونت و تخم حس فقر و نابرابری را در ذهن این بچهها میکارد و شاید به سختی خانواده و جامعه و نهادهای مدنی بتوانند این بچهها را راضی کنند که صلح آمیز بیندیشند، صلح آمیز رفتار کنند و صلح آمیز در میان لایههای اجتماعی دیگر زندگی کنند.
شوربختانه میبینیم آموزشی که باید نمود و نماد عدالت باشد خودش در ایران یکی از عاملهای بیعدالتی، شکاف طبقاتی و ایجاد ناصلح شدهاست. برای نمونه میتوان ادعا کرد که بیشترین بحرانهای قومی و بحرانهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را در مناطقی داریم که به لحاظ آموزشی هم محروم هستند. گرچه اثر گسترده و ژرف اقتصاد را نمیتوان کنار گذاشت. اما نگاهی به سیستان و بلوچستان با انواع محرومیتها، خوزستان، کردستان و استانهای غربی و شرقی میبینیم همچنان که گرفتار فقر و محرومیت هستند از حداقلهای آموزش نیز محروم میباشند.
...ادامه دارد
#روز_جهانی_آموزش
#آموزش_برابر_حق_همه_کودکان
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #روز_جهانی_آموزش
🔺سخنان محمدرضانیکنژاد درباره آموزش صلح در نشست مجازی کانون صنفی معلمان به مناسبت روز جهانی آموزش(۳)
نکته بعدی که میخواهم اشاره کنم این است که شاید مهمترین عاملی که میتواند جامعه صلحآمیز را به ما نوید دهد، تهیه محتوای آموزشی صلح-محور است. درونمایههای آموزشی و کنشهای وابسته به آن میتواند به شکلی باشد که دانشآموزان از لایههای اجتماعی گوناگون، از خانوادههای متفاوت، از قومیتها و نژادها و با تفاوتهای فرهنگی-زبانی متفاوت بتوانند در کنار هم زندگی کنند. این روند را در برخی از کشورها داریم. برای نمونه روزهای خاصی را در مدارس به معرفی فرهنگها و زبانها و نژادهای گوناگون ساکن آن کشور یا منطقه اختصاص میدهند و بچهها را عادت میدهند که شاخصههای فرهنگی دیگر را بشناسند و تحمل کنند و با هم زندگی کنند. آیا در کشورما چنین سازوکاری به شکل ساختارمند وجود دارد؟ پاسخ من به این پرسش نه است!
اما به باور بنده و متاسفانه مهمترین سد در برابر آموزش برای صلح در آموزش، اعمال ایدئولوژی موردنظر حاکمیت است.رویکرد ایدئولوژیک حاکمیت یک نوع خاص از دین، و از آن دین نیز، یک نوع خاص مذهب و سبک زندگی را تبلیغ میکند و محتوای آموزشی را پرکرده از آموزههایی که این دیدگاه خاص و محدود را نمایندگی میکند.این رویکردِ بشدت ایدئولوژی زده، خود عاملی شده برای گسترش حس نابرابری و حس تبعیض در گروههای مختلف دینی،مذهبی،اجتماعی و فرهنگی که میتواند منجر به بحرانهای اجتماعی شود. این آموزشِ ایدئولوژیک مانع بزرگی است برای اینکه آموزشهای صلحآمیز داشته باشیم. همین ایدئولوژی است که نمیگذارد ما روز جهانی زن، روز جهانی آموزش، روز جهانی محیط زیست را داشته باشیم و ... چراکه خود-حق پندار است و خود را حقِ مطلق میداند و بقیه را منحرف، خارج از دین و مذهب، کافرودشمن میداند و به همین دلیل خود را محق میپندارد تا محدودیتهایی را بر اندیشههای دیگر،سبک زندگی دیگر، باورمندان به دین و مذهب دیگر و در کل برای"دیگری" اعمال کند.
اما به هر صورت اگر بخواهیم تغییری ایجاد کنیم، نه بعنوان یک ساختار چراکه مسئولیت و اختیاری نداریم، اما بعنوان معلم و بدلیل عاملیتی که گروههای اجتماعی مختلف از جمله معلمان دارند میتوانیم در ایجاد و گسترش گفتمان صلح اثرگذار باشیم. بنده به عنوان یک معلم ادعا میکنم که بخش بزرگی از معلمان، با وجود همه محدودیتهای معیشتی، منزلتی و حرفهای همچنان دل در گرو آموزههای انسانی، از آن میان صلح، عدالت، رویارویی با تبعیضهای جنسیتی، پاسداری از محیطزیست و در محدوده حرفهای خود، عدالت آموزشی و آموزش کیفی دارند. اگر مبنای ارائه خدمت آموزشی را دستمزد و حقوق معلمان فرض کنیم، امروز بسیاری از معلمان شاید ده درصد این تلاشی را که در کلاسها ارائه میدهند، نداشتند. اما خوشبختانه بعنوان معلم ادعا میکنم که بسیاری از معلمان ما با همه سختیهایی که در آموزشوپرورش با آن دستوپنجه نرم میکنند، از جمله کلاسهای شلوغ، شرایط معیشتی نابسامان، مدارس نامتناسب با جهان و آموزشهای مدرن، نگاه استثمارگونه شغلی،فشارهای سیاسی-ایدئولوژیک محیط مدرسه و بسیاری از فشارهای دیگر، کموبیش همه تلاش خود را در کلاس و در مسیر آموزش و پرورش به کار میگیرند. به همین دلیل هم هست که خوشبختانه ما معلمان با ابزارها و ارتباطات نوینی که در دسترسمان قرار گرفته آگاهیهای فردی، ملی و جهانیمان را افزایش داده و در راستای نکتهای که یونسکو در همین بیانیه مفهومی آورده، آرام آرام به سمت آموزش و پرورشِ «شهروندجهانی» میرویم. امروز بسیاری از معلمان دادههایی را که از اینترنت، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی به دست میآورند، در کلاسها به اشتراک میگذارند. آموزشهای مشارکتی را آرام آرام بسیاری از معلمان در کلاسهاشان اجرا میکنند. اگرچه تاکید میکنم تا زمانی که این تلاشها ساختاری نباشد شاید اثرگذاری گستردهای نداشتهباشند، اما همین فعالیتها و این تلاشها در نقش یک عامل فعال و موثر میتواند در کنار تلاشهای خانواده، در کنار تلاشهای مدنی و درکنار جهانی به بزرگی فضای مجازی، ما را به سمتی رهبری کند که بتوانیم صلح، دوستی، محیط زیست، حقوقزنان و مبارزه علیه تبعیض برزنان را طرح و گسترش دهیم و سخنان نفرتانگیز، بیگانه ستیزی، نژادپرستی، یهودستیزی، مسلمان ستیزی، زن ستیزی و شکلهای دیگر عدمتحمل را در کلاسهایمان آرام آرام طرح و طرد کنیم و صلح در همه سطوح آن را معنا ببخشیم. این کارها و فعالیتها روشهایی دارند که امیدوارم آقای مدادی در سخنانشان به آنها اشاره کنند. میخواستم خیلی کلی درباره شعار امسال یونسکو در روز جهانی آموزش صحبت کنم و امیدوارم توانسته باشم این کار را انجام دهم. بیشتر از این وقت دوستان را نمی گیرم. سپاس از همگی▪️
لینک قسمت دوم:
https://tttttt.me/KSMtehran/16598
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🔺سخنان محمدرضانیکنژاد درباره آموزش صلح در نشست مجازی کانون صنفی معلمان به مناسبت روز جهانی آموزش(۳)
نکته بعدی که میخواهم اشاره کنم این است که شاید مهمترین عاملی که میتواند جامعه صلحآمیز را به ما نوید دهد، تهیه محتوای آموزشی صلح-محور است. درونمایههای آموزشی و کنشهای وابسته به آن میتواند به شکلی باشد که دانشآموزان از لایههای اجتماعی گوناگون، از خانوادههای متفاوت، از قومیتها و نژادها و با تفاوتهای فرهنگی-زبانی متفاوت بتوانند در کنار هم زندگی کنند. این روند را در برخی از کشورها داریم. برای نمونه روزهای خاصی را در مدارس به معرفی فرهنگها و زبانها و نژادهای گوناگون ساکن آن کشور یا منطقه اختصاص میدهند و بچهها را عادت میدهند که شاخصههای فرهنگی دیگر را بشناسند و تحمل کنند و با هم زندگی کنند. آیا در کشورما چنین سازوکاری به شکل ساختارمند وجود دارد؟ پاسخ من به این پرسش نه است!
اما به باور بنده و متاسفانه مهمترین سد در برابر آموزش برای صلح در آموزش، اعمال ایدئولوژی موردنظر حاکمیت است.رویکرد ایدئولوژیک حاکمیت یک نوع خاص از دین، و از آن دین نیز، یک نوع خاص مذهب و سبک زندگی را تبلیغ میکند و محتوای آموزشی را پرکرده از آموزههایی که این دیدگاه خاص و محدود را نمایندگی میکند.این رویکردِ بشدت ایدئولوژی زده، خود عاملی شده برای گسترش حس نابرابری و حس تبعیض در گروههای مختلف دینی،مذهبی،اجتماعی و فرهنگی که میتواند منجر به بحرانهای اجتماعی شود. این آموزشِ ایدئولوژیک مانع بزرگی است برای اینکه آموزشهای صلحآمیز داشته باشیم. همین ایدئولوژی است که نمیگذارد ما روز جهانی زن، روز جهانی آموزش، روز جهانی محیط زیست را داشته باشیم و ... چراکه خود-حق پندار است و خود را حقِ مطلق میداند و بقیه را منحرف، خارج از دین و مذهب، کافرودشمن میداند و به همین دلیل خود را محق میپندارد تا محدودیتهایی را بر اندیشههای دیگر،سبک زندگی دیگر، باورمندان به دین و مذهب دیگر و در کل برای"دیگری" اعمال کند.
اما به هر صورت اگر بخواهیم تغییری ایجاد کنیم، نه بعنوان یک ساختار چراکه مسئولیت و اختیاری نداریم، اما بعنوان معلم و بدلیل عاملیتی که گروههای اجتماعی مختلف از جمله معلمان دارند میتوانیم در ایجاد و گسترش گفتمان صلح اثرگذار باشیم. بنده به عنوان یک معلم ادعا میکنم که بخش بزرگی از معلمان، با وجود همه محدودیتهای معیشتی، منزلتی و حرفهای همچنان دل در گرو آموزههای انسانی، از آن میان صلح، عدالت، رویارویی با تبعیضهای جنسیتی، پاسداری از محیطزیست و در محدوده حرفهای خود، عدالت آموزشی و آموزش کیفی دارند. اگر مبنای ارائه خدمت آموزشی را دستمزد و حقوق معلمان فرض کنیم، امروز بسیاری از معلمان شاید ده درصد این تلاشی را که در کلاسها ارائه میدهند، نداشتند. اما خوشبختانه بعنوان معلم ادعا میکنم که بسیاری از معلمان ما با همه سختیهایی که در آموزشوپرورش با آن دستوپنجه نرم میکنند، از جمله کلاسهای شلوغ، شرایط معیشتی نابسامان، مدارس نامتناسب با جهان و آموزشهای مدرن، نگاه استثمارگونه شغلی،فشارهای سیاسی-ایدئولوژیک محیط مدرسه و بسیاری از فشارهای دیگر، کموبیش همه تلاش خود را در کلاس و در مسیر آموزش و پرورش به کار میگیرند. به همین دلیل هم هست که خوشبختانه ما معلمان با ابزارها و ارتباطات نوینی که در دسترسمان قرار گرفته آگاهیهای فردی، ملی و جهانیمان را افزایش داده و در راستای نکتهای که یونسکو در همین بیانیه مفهومی آورده، آرام آرام به سمت آموزش و پرورشِ «شهروندجهانی» میرویم. امروز بسیاری از معلمان دادههایی را که از اینترنت، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی به دست میآورند، در کلاسها به اشتراک میگذارند. آموزشهای مشارکتی را آرام آرام بسیاری از معلمان در کلاسهاشان اجرا میکنند. اگرچه تاکید میکنم تا زمانی که این تلاشها ساختاری نباشد شاید اثرگذاری گستردهای نداشتهباشند، اما همین فعالیتها و این تلاشها در نقش یک عامل فعال و موثر میتواند در کنار تلاشهای خانواده، در کنار تلاشهای مدنی و درکنار جهانی به بزرگی فضای مجازی، ما را به سمتی رهبری کند که بتوانیم صلح، دوستی، محیط زیست، حقوقزنان و مبارزه علیه تبعیض برزنان را طرح و گسترش دهیم و سخنان نفرتانگیز، بیگانه ستیزی، نژادپرستی، یهودستیزی، مسلمان ستیزی، زن ستیزی و شکلهای دیگر عدمتحمل را در کلاسهایمان آرام آرام طرح و طرد کنیم و صلح در همه سطوح آن را معنا ببخشیم. این کارها و فعالیتها روشهایی دارند که امیدوارم آقای مدادی در سخنانشان به آنها اشاره کنند. میخواستم خیلی کلی درباره شعار امسال یونسکو در روز جهانی آموزش صحبت کنم و امیدوارم توانسته باشم این کار را انجام دهم. بیشتر از این وقت دوستان را نمی گیرم. سپاس از همگی▪️
لینک قسمت دوم:
https://tttttt.me/KSMtehran/16598
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #روز_جهانی_آموزش
#یادداشت
نقش کتابخوانی در آموزش صلح
✍فاطمه رحمانی،
گاهنامه فرهیزش، فروردین ۱۴۰۳
« وزارت آموزش و پرورش فلسطین اعلام کرد از آغاز جنگ در غزه، ۴۱۵۶ دانشآموز فلسطینی در حملات اشغالگران اسرائیلی به شهادت رسیده و ۷۸۱۸ دانشآموز دیگر نیز زخمی شدند. کاترین راسل، مدیر اجرایی صندوق کودکان سازمان ملل متحد «یونیسف» در حساب توئیتر خود اعلام کرد که از آغاز جنگ روسیه و اوکراین در فوریه ۲۰۲۲ تاکنون حداقل ۵۰۱ کودک جان خود را از دست دادهاند.»
این دو تیتر آزار دهنده و گزنده حاکی از آن است که بحران جنگ در میان کشورها، علاوه نابودی و بیخانمان شدن انسانها باعث بروز شرایطی از قبیل بیعدالتی، ناگزیری، نابرابری، ترویج خشونت، احساس پوچی و بی ثباتی و در پی آن بحرانهای متعدد اجتماعی و اقتصادی خواهد شد. به همین دلیل شعار امسال روزجهانی آموزش،«آموزش برای صلح» شده است چرا که، ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ و بنیادینترین نهاد برای آموزش و ترویج فرهنگ صلح وخشونتستیزی، دستگاه تعلیم وتربیت میتواند باشد. لازمه این امر این است که آموزش صلح در آموزشوپرورش به عنوان یک اصل فراگیر، نهاد سازی و به رسمیت شناخته شود.
معلمان به عنوان سفیران فرهنگ صلح میتوانند با به کار گرفتن تمامی درس افزارها و منابع مطالعاتی طی برنامه ریزیهای صحیح با ابداع و خلاقیت ماهرانه و آگاهانه در مدارس و کلاسهای درس، با ایجاد فضاهایی مملو از عشق و دوستی، همیاری و مشارکت، همدلی و نوعدوستی، فرصتهای مناسبی فراهم کنند تا گفتوگوها و فعالیتها، حول محور آموزش صلح، خشونتستیزی و نهادینه سازی ارزشهای زندگی برای دانشآموزان بچرخد.
یکی از این ابداعات خلاقانه کتابخوانی است. مطالعه کتابهای متناسب با سن دانشآموزان به آنها کمک میکند تا درک بهتری از این جهان داشته باشند، هر آنچه را که یاد میگیرند، حتی به اندازه یک جمله یا یک عبارت کوتاه، تاثیر مثبتی در روند زندگیشان میگذارد. مطالعه و کتابخوانی، در کسب مهارتهای حل تعارض بدون خشونت و تقویت این مهارتها برای ارائه رفتارهای مسئولانه در جامعه به دانش آموزان، سهم عمدهای دارد. کتابخوانی با محوریت آموزش صلح رویکردی پیشگیرانه است و به منظورتربیت و ارتقای دانشآموزان بر اساس باورهای عدم خشونت، تسامح، برابری، احترام به تفاوتها و دستیابی به جامعهای عادلانه در زندگی آیندهشان به کار گرفته میشود.
با این مقدمه تجربه خودم به عنوان یک معلم و در عین حال مروج کتاب و کتابخوانی را با مخاطبان به اشتراک میگذارم؛ تجربهای در راستا و هدف آموزش صلح.
عمده خدمت معلمی من صرف دانشآموزان با نیازهای ویژه و آموزش تلفیقی بوده است. بعد از بازنشستگی اضافه تدریسم را بنا به تقاضای اداره، در مدارس عادی تقبل کردم. روش آموزش این دو گروه دانش آموزان خیلی متفاوت هست ...
همه این یادداشت را میتوانید در لینک زیر بخوانید.
گاهنامه فرهنگی- آموزشی فرهیزش
🆔https://tttttt.me/farhizesh_mag
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
#یادداشت
نقش کتابخوانی در آموزش صلح
✍فاطمه رحمانی،
گاهنامه فرهیزش، فروردین ۱۴۰۳
« وزارت آموزش و پرورش فلسطین اعلام کرد از آغاز جنگ در غزه، ۴۱۵۶ دانشآموز فلسطینی در حملات اشغالگران اسرائیلی به شهادت رسیده و ۷۸۱۸ دانشآموز دیگر نیز زخمی شدند. کاترین راسل، مدیر اجرایی صندوق کودکان سازمان ملل متحد «یونیسف» در حساب توئیتر خود اعلام کرد که از آغاز جنگ روسیه و اوکراین در فوریه ۲۰۲۲ تاکنون حداقل ۵۰۱ کودک جان خود را از دست دادهاند.»
این دو تیتر آزار دهنده و گزنده حاکی از آن است که بحران جنگ در میان کشورها، علاوه نابودی و بیخانمان شدن انسانها باعث بروز شرایطی از قبیل بیعدالتی، ناگزیری، نابرابری، ترویج خشونت، احساس پوچی و بی ثباتی و در پی آن بحرانهای متعدد اجتماعی و اقتصادی خواهد شد. به همین دلیل شعار امسال روزجهانی آموزش،«آموزش برای صلح» شده است چرا که، ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ و بنیادینترین نهاد برای آموزش و ترویج فرهنگ صلح وخشونتستیزی، دستگاه تعلیم وتربیت میتواند باشد. لازمه این امر این است که آموزش صلح در آموزشوپرورش به عنوان یک اصل فراگیر، نهاد سازی و به رسمیت شناخته شود.
معلمان به عنوان سفیران فرهنگ صلح میتوانند با به کار گرفتن تمامی درس افزارها و منابع مطالعاتی طی برنامه ریزیهای صحیح با ابداع و خلاقیت ماهرانه و آگاهانه در مدارس و کلاسهای درس، با ایجاد فضاهایی مملو از عشق و دوستی، همیاری و مشارکت، همدلی و نوعدوستی، فرصتهای مناسبی فراهم کنند تا گفتوگوها و فعالیتها، حول محور آموزش صلح، خشونتستیزی و نهادینه سازی ارزشهای زندگی برای دانشآموزان بچرخد.
یکی از این ابداعات خلاقانه کتابخوانی است. مطالعه کتابهای متناسب با سن دانشآموزان به آنها کمک میکند تا درک بهتری از این جهان داشته باشند، هر آنچه را که یاد میگیرند، حتی به اندازه یک جمله یا یک عبارت کوتاه، تاثیر مثبتی در روند زندگیشان میگذارد. مطالعه و کتابخوانی، در کسب مهارتهای حل تعارض بدون خشونت و تقویت این مهارتها برای ارائه رفتارهای مسئولانه در جامعه به دانش آموزان، سهم عمدهای دارد. کتابخوانی با محوریت آموزش صلح رویکردی پیشگیرانه است و به منظورتربیت و ارتقای دانشآموزان بر اساس باورهای عدم خشونت، تسامح، برابری، احترام به تفاوتها و دستیابی به جامعهای عادلانه در زندگی آیندهشان به کار گرفته میشود.
با این مقدمه تجربه خودم به عنوان یک معلم و در عین حال مروج کتاب و کتابخوانی را با مخاطبان به اشتراک میگذارم؛ تجربهای در راستا و هدف آموزش صلح.
عمده خدمت معلمی من صرف دانشآموزان با نیازهای ویژه و آموزش تلفیقی بوده است. بعد از بازنشستگی اضافه تدریسم را بنا به تقاضای اداره، در مدارس عادی تقبل کردم. روش آموزش این دو گروه دانش آموزان خیلی متفاوت هست ...
همه این یادداشت را میتوانید در لینک زیر بخوانید.
گاهنامه فرهنگی- آموزشی فرهیزش
🆔https://tttttt.me/farhizesh_mag
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #روز_جهانی_آموزش
🔺سخنان احمد مدادی درباره آموزش صلح در نشست مجازی کانون صنفی معلمان به مناسبت روز جهانی آموزش(۱)
به همه دوستان عزیز سلام عرض می کنم خیلی خوشحالم که در جمع شما هستم مخصوصا اجازه میخواهم که یک سلام ویژه و عرض ارادات ویژه بکنم به جناب اسماعیل عبدی بعد از سالها و مدتها که ما محروم بودیم از جامعه و محروم بودیم از حضورشان در جامعه و با همان تجربهای از مقاومت مدنی که داشتند در واقع پیامآوران صلح هم خیلی زیباست این که درواقع مقاومترین بخش جامعه ما که معلمها هستند وکانون صنفی معلمان هستند، پیام آوران صلح هم باشند. من با اجازتون در واقع برای آنکه بحث را سریعتر پیش ببرم یک اسلایدهایی حاضر کردم که آنها را باید به اشتراک بگذارم بعد شروع کنم. بحثم را اگر میبینید به من توی چت بنویسید یا بگید ممنون میشم. نکاتی که دوستان عزیز گفتند جناب نیک نژاد ،جناب امیدی و جناب فلاحی وجناب حبیبی عزیز به من خیلی کمک کرد و کلیات بحث رو گفتند و من میتوانم بحثم را یک مقدار جزییتر ارائه بدهم بر مبنای گفتههای آنها و مقدمهای طولانی و جامع که دوستان بیان کردند، بگذرم و جلو بروم. کمی متفاوت می خواهم بحث را جلو ببرم. به این معنا که آموزش صلح را باید به عنوان یک مهارت نگاه کنیم. مهارتی که معلمان نیازمندند. اگر معلمی بخواهد در آموزش صلح فعال باشد این آموزش صلح را یاد بدهد، مهارت داشته باشد و صلح را به عنوان مجموعهای از مهارتها به دانشآموزان یاد بدهد، در کنار آن که ارزش کلی صلح را همانطور که دوستان گفتند و نگرش بچهها و دانشآموزان را می تواند به صلح عوض کند. من از شما خواهش می کنم که با من همکاری کنید و یک مقدار فضا را مشارکتیتر پیش ببریم برای اینکه شروع کنیم از همه دوستان خواهش میکنم که چشم هاشون رو ببندند و سعی بکنند که در واقع یک فضایی، چشم اندازی را تصویر کنند و فردی، کسی که صلح را به یاد آنها میاندازد را به خاطرشان بیاورند. با یادآوری یک چیزی که در واقع جان شما را سرشار از صلح کند. میتواند یک تصویر، یک منظره، یک فرد یا یک اتفاق باشد. در قسمت بعد از همه میخواهم که وقتی در مورد آموزش صلح داشتیم صحبت می کردیم و صحبتهایی که می شد، چه نامی در ایران و چه مدرسهای و چه نهادی و چه موسسهای به یادتون میآید. اگر قرار باشد یک نام را ببرید از آموزش صلح که بهنحوی ربط به آموزش صلح داشته باشد. مثلا یکی دو بار اسم خانم توران میرهادی گفته شد، اسمهای دیگر، موسسههای دیگر، ساختمان یا چیزی اگر هست توی قسمت چت اگر بنویسید عالی میشه. بعدا به اینها برمیگردیم و در پایان بحثم به اینها مراجعه میکنم. اگر نام میتونه نام معلمی باشد، معلمی که شما را با صلح آشنا کرده یا معلم هم نیست و یا هرکسی مدرسهای که در آن به شکل ویژهای اتفاقی افتاده. بله خیلی ممنون ، جبار باغچهبان، دوستان دیگه هم اگر اسم های دیگه رو بخاطر دارید،بنویسید لطفا. درقسمت چت من یک اسم فقط می بینم فعلا. موسسات، سمنها. کسانی که در این حوزه کار میکنند و یا در گذشته کار می کردند، افرادی که دغدغه صلح دارند. بله خانم میرهادی را هم نوشتند که در صحبتهای دوستان اشاره شد. امیدوارم که در پایان بحث برگردیم. نلسون ماندلا، خیلی ممنون. مدرسه فرهاد بله. از دوستان اگر سمن و موسسهای یادشون بیاد خیلی خوبه که بنویسند من با اجازه در واقع اینجا می خواهم آموزش صلح را به صورت مجموعهای ازمهارتها نگاه کنم و نقش معلمان را بگویم و یک سری راهکارهایی را که توسط تجربیات جهانی و منطقهای میشود به آنها اشاره کرد.
#روز_جهانی_آموزش
... ادامه دارد
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🔺سخنان احمد مدادی درباره آموزش صلح در نشست مجازی کانون صنفی معلمان به مناسبت روز جهانی آموزش(۱)
به همه دوستان عزیز سلام عرض می کنم خیلی خوشحالم که در جمع شما هستم مخصوصا اجازه میخواهم که یک سلام ویژه و عرض ارادات ویژه بکنم به جناب اسماعیل عبدی بعد از سالها و مدتها که ما محروم بودیم از جامعه و محروم بودیم از حضورشان در جامعه و با همان تجربهای از مقاومت مدنی که داشتند در واقع پیامآوران صلح هم خیلی زیباست این که درواقع مقاومترین بخش جامعه ما که معلمها هستند وکانون صنفی معلمان هستند، پیام آوران صلح هم باشند. من با اجازتون در واقع برای آنکه بحث را سریعتر پیش ببرم یک اسلایدهایی حاضر کردم که آنها را باید به اشتراک بگذارم بعد شروع کنم. بحثم را اگر میبینید به من توی چت بنویسید یا بگید ممنون میشم. نکاتی که دوستان عزیز گفتند جناب نیک نژاد ،جناب امیدی و جناب فلاحی وجناب حبیبی عزیز به من خیلی کمک کرد و کلیات بحث رو گفتند و من میتوانم بحثم را یک مقدار جزییتر ارائه بدهم بر مبنای گفتههای آنها و مقدمهای طولانی و جامع که دوستان بیان کردند، بگذرم و جلو بروم. کمی متفاوت می خواهم بحث را جلو ببرم. به این معنا که آموزش صلح را باید به عنوان یک مهارت نگاه کنیم. مهارتی که معلمان نیازمندند. اگر معلمی بخواهد در آموزش صلح فعال باشد این آموزش صلح را یاد بدهد، مهارت داشته باشد و صلح را به عنوان مجموعهای از مهارتها به دانشآموزان یاد بدهد، در کنار آن که ارزش کلی صلح را همانطور که دوستان گفتند و نگرش بچهها و دانشآموزان را می تواند به صلح عوض کند. من از شما خواهش می کنم که با من همکاری کنید و یک مقدار فضا را مشارکتیتر پیش ببریم برای اینکه شروع کنیم از همه دوستان خواهش میکنم که چشم هاشون رو ببندند و سعی بکنند که در واقع یک فضایی، چشم اندازی را تصویر کنند و فردی، کسی که صلح را به یاد آنها میاندازد را به خاطرشان بیاورند. با یادآوری یک چیزی که در واقع جان شما را سرشار از صلح کند. میتواند یک تصویر، یک منظره، یک فرد یا یک اتفاق باشد. در قسمت بعد از همه میخواهم که وقتی در مورد آموزش صلح داشتیم صحبت می کردیم و صحبتهایی که می شد، چه نامی در ایران و چه مدرسهای و چه نهادی و چه موسسهای به یادتون میآید. اگر قرار باشد یک نام را ببرید از آموزش صلح که بهنحوی ربط به آموزش صلح داشته باشد. مثلا یکی دو بار اسم خانم توران میرهادی گفته شد، اسمهای دیگر، موسسههای دیگر، ساختمان یا چیزی اگر هست توی قسمت چت اگر بنویسید عالی میشه. بعدا به اینها برمیگردیم و در پایان بحثم به اینها مراجعه میکنم. اگر نام میتونه نام معلمی باشد، معلمی که شما را با صلح آشنا کرده یا معلم هم نیست و یا هرکسی مدرسهای که در آن به شکل ویژهای اتفاقی افتاده. بله خیلی ممنون ، جبار باغچهبان، دوستان دیگه هم اگر اسم های دیگه رو بخاطر دارید،بنویسید لطفا. درقسمت چت من یک اسم فقط می بینم فعلا. موسسات، سمنها. کسانی که در این حوزه کار میکنند و یا در گذشته کار می کردند، افرادی که دغدغه صلح دارند. بله خانم میرهادی را هم نوشتند که در صحبتهای دوستان اشاره شد. امیدوارم که در پایان بحث برگردیم. نلسون ماندلا، خیلی ممنون. مدرسه فرهاد بله. از دوستان اگر سمن و موسسهای یادشون بیاد خیلی خوبه که بنویسند من با اجازه در واقع اینجا می خواهم آموزش صلح را به صورت مجموعهای ازمهارتها نگاه کنم و نقش معلمان را بگویم و یک سری راهکارهایی را که توسط تجربیات جهانی و منطقهای میشود به آنها اشاره کرد.
#روز_جهانی_آموزش
... ادامه دارد
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #روز_جهانی_آموزش
🔺سخنان احمد مدادی درباره آموزش صلح در نشست مجازی کانون صنفی معلمان به مناسبت روز جهانی آموزش (۲)
چند تا اسلاید اول را من خیلی سریع خواهم رفت ونمی خواهم وارد بحث انتزاعی بشوم دوستان موارد زیادی را گفتند. من یکی دو تا تعریف آوردم ازمفهوم آموزش صلح و یک سری واژههایی را اینجا در واقع با رنگ قرمز گذاشتم و تاکیدم روی این واژههاست که از چه واژههایی استفاده می شود برای اینکه آموزش صلح را تعریف کنیم. آموزش صلح به این معنا از اواسط قرن بیستم و در واقع بعد از جنگ جهانی دوم وارد بحث آموزش شد. اگر چه اولین بار ظاهرا در قرن ۱۷ میلادی کسی اشاره می کند به بحث صلح و ربطش به آموزش و اگر چه در دنیای شرق بحث آموزشهای مرتبط با صلح و دوستی و نادوستی بسیار سنت قویتری است و از جمله در کشور خودمان. وقتی اینجا ببینید که واژههای قرمز دارید میبینید و از فلسفه پداگوژی یا فلسفه آموزشی صحبت میشود از یک فرآیند صحبت میشود. مجموعه مهارتها، نگرشها و دانش را اضافه می کند. آموزش ارزشها است و مهارتهای اجتماعی، آموزش صلح جامعهنگر، جامع هست. باز اینجا در ادامه می بینید که براساس تعریفهایی که آوردم میبینید که در چه سالی و از طرف چه کسی است. بازهم آموزش مهارتسازی را اشاره می کند که آموزش صلح یعنی یک سری مهارت را ساختن.
در سه سطح ما میتونیم به بحث صلح بپردازیم یک بحث پداگوژی صلح که چه جور پداگوژی هست و در سطح پداگوژی میتوانیم به آن بپردازیم و یک رویکرد آموزشی است که مهارتها، دانش و نگرشهایی برای رسیدن به صلح به افراد میدهد.
در سطح دیگر وقتی از آموزش برای صلح صحبت می کنیم از یک فرآیند برنامهریزی شده صحبت می کنیم که باز هم در واقع هدفش این هست که مهارتها رو هم مهارتی را ایجاد کند و هم دانش را به مخاطب بدهد و همین که نگرشهایی را تغییر بدهد در مخاطب بدون این که این سه جز در کنار هم قرار بگیرند در واقع آموزش برای صلح و یا آموزش صلح پرثمر نخواهد بود مگر زمانیکه در مورد مهارت ها صحبت کنیم.
مجموعهای از تواناییهای فرد برای حل مسالمت آمیز تعارض، همدلی با دیگران، احترام به تفاوت و مسئولیتپذیری اجتماعی. آموزش صلح کمک می کند که افراد مهارتهایی مثل حل مسالمتآمیز تعارض، همدلی با دیگران، پذیرفتن اختلافات، تنوعها، تکثر و مسئولیتپذیری اجتماعی و این لیست میتواند بلند بالا ادامه پیدا بکند. این بحث مقدمه بود که من سعی کردم خیلی سریع از آن بگذرم. یک سری کلید واژههایی را اشاره بکنم و بیاییم در واقع توی قسمتی که نقش معلمان در آموزش برای صلح چیست و چگونه باید باشد. اینجا رو باید یک مقدار بیشتر با همدیگه صحبت بکنیم. این دو عکس را حتما دوست دارم ببینید و وقتی داریم از آموزش برای صلح صحبت می کنیم این دو تا تصویر یادمون باشه که در واقع تصویر سمت چپ شاید خیلی چیزی است که هیچ ربطی به آموزش صلح ندارد و اینکه ما بتوانیم در واقع درسی داشته باشیم به اسم آموزش صلح و به شکلی در واقع درس های مرسوم و سخنرانی و لکچر اینگونه ارائه شود. این هیچ ارتباط زیادی با آموزش و پرورش صلح ندارد. آموزش برای صلح همان طور که در تصویر در بخش دوم دیده می شود مجموعه از مهارت ها، فرآیندها، فعالیت ها، همکاری ها که در واقع در این فضا به این شکل که در سمت راست می بیند. ما زمانیکه داریم درباره آموزش صلح و آموزش برای صلح صحبت می کنیم از چنین فضایی صحبت می کنیم تا اینکه یک کلاسی که راجع بهش صحبت بکنیم و به معنای دیگه که در واقع آموزش صلح اگرصرفا بخواهد دانش مخاطب یا دانش آموز را افزایش بدهد در واقع آموزش موفقیت آمیزی نخواهد بود. منتهی به صلح پایدار و به صلح در جامعه و جامعه عادلانه تر نخواهد بود. در بعضی جاها این اتفاق می افته وقتی قرار است در مورد صلح جلسات آموزشی و کارگاه ها انجام شود. بیشتر در بخش دانش و در بعضی جاها نگرش را می خواهیم عوض بکنیم. همه این ها لازم است و وقتی که در قدم آخر آن مهارتها هست که انجام نمیدهیم یا انجام نمیگیرد آن موقع هست که این دانش و حتی اگر تبدیل به ارزش شده باشد، خیلیها ممکن است این ارزش صلح را به عنوان یک ارزش درونی کرده باشند و پذیرفته باشند و در عمل میبینید که نمیتوانند از آن در جامعه استفاده کنند و پیش ببرند.
#روز_جهانی_آموزش
لینک قسمت اول:
https://tttttt.me/KSMtehran/16617
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🔺سخنان احمد مدادی درباره آموزش صلح در نشست مجازی کانون صنفی معلمان به مناسبت روز جهانی آموزش (۲)
چند تا اسلاید اول را من خیلی سریع خواهم رفت ونمی خواهم وارد بحث انتزاعی بشوم دوستان موارد زیادی را گفتند. من یکی دو تا تعریف آوردم ازمفهوم آموزش صلح و یک سری واژههایی را اینجا در واقع با رنگ قرمز گذاشتم و تاکیدم روی این واژههاست که از چه واژههایی استفاده می شود برای اینکه آموزش صلح را تعریف کنیم. آموزش صلح به این معنا از اواسط قرن بیستم و در واقع بعد از جنگ جهانی دوم وارد بحث آموزش شد. اگر چه اولین بار ظاهرا در قرن ۱۷ میلادی کسی اشاره می کند به بحث صلح و ربطش به آموزش و اگر چه در دنیای شرق بحث آموزشهای مرتبط با صلح و دوستی و نادوستی بسیار سنت قویتری است و از جمله در کشور خودمان. وقتی اینجا ببینید که واژههای قرمز دارید میبینید و از فلسفه پداگوژی یا فلسفه آموزشی صحبت میشود از یک فرآیند صحبت میشود. مجموعه مهارتها، نگرشها و دانش را اضافه می کند. آموزش ارزشها است و مهارتهای اجتماعی، آموزش صلح جامعهنگر، جامع هست. باز اینجا در ادامه می بینید که براساس تعریفهایی که آوردم میبینید که در چه سالی و از طرف چه کسی است. بازهم آموزش مهارتسازی را اشاره می کند که آموزش صلح یعنی یک سری مهارت را ساختن.
در سه سطح ما میتونیم به بحث صلح بپردازیم یک بحث پداگوژی صلح که چه جور پداگوژی هست و در سطح پداگوژی میتوانیم به آن بپردازیم و یک رویکرد آموزشی است که مهارتها، دانش و نگرشهایی برای رسیدن به صلح به افراد میدهد.
در سطح دیگر وقتی از آموزش برای صلح صحبت می کنیم از یک فرآیند برنامهریزی شده صحبت می کنیم که باز هم در واقع هدفش این هست که مهارتها رو هم مهارتی را ایجاد کند و هم دانش را به مخاطب بدهد و همین که نگرشهایی را تغییر بدهد در مخاطب بدون این که این سه جز در کنار هم قرار بگیرند در واقع آموزش برای صلح و یا آموزش صلح پرثمر نخواهد بود مگر زمانیکه در مورد مهارت ها صحبت کنیم.
مجموعهای از تواناییهای فرد برای حل مسالمت آمیز تعارض، همدلی با دیگران، احترام به تفاوت و مسئولیتپذیری اجتماعی. آموزش صلح کمک می کند که افراد مهارتهایی مثل حل مسالمتآمیز تعارض، همدلی با دیگران، پذیرفتن اختلافات، تنوعها، تکثر و مسئولیتپذیری اجتماعی و این لیست میتواند بلند بالا ادامه پیدا بکند. این بحث مقدمه بود که من سعی کردم خیلی سریع از آن بگذرم. یک سری کلید واژههایی را اشاره بکنم و بیاییم در واقع توی قسمتی که نقش معلمان در آموزش برای صلح چیست و چگونه باید باشد. اینجا رو باید یک مقدار بیشتر با همدیگه صحبت بکنیم. این دو عکس را حتما دوست دارم ببینید و وقتی داریم از آموزش برای صلح صحبت می کنیم این دو تا تصویر یادمون باشه که در واقع تصویر سمت چپ شاید خیلی چیزی است که هیچ ربطی به آموزش صلح ندارد و اینکه ما بتوانیم در واقع درسی داشته باشیم به اسم آموزش صلح و به شکلی در واقع درس های مرسوم و سخنرانی و لکچر اینگونه ارائه شود. این هیچ ارتباط زیادی با آموزش و پرورش صلح ندارد. آموزش برای صلح همان طور که در تصویر در بخش دوم دیده می شود مجموعه از مهارت ها، فرآیندها، فعالیت ها، همکاری ها که در واقع در این فضا به این شکل که در سمت راست می بیند. ما زمانیکه داریم درباره آموزش صلح و آموزش برای صلح صحبت می کنیم از چنین فضایی صحبت می کنیم تا اینکه یک کلاسی که راجع بهش صحبت بکنیم و به معنای دیگه که در واقع آموزش صلح اگرصرفا بخواهد دانش مخاطب یا دانش آموز را افزایش بدهد در واقع آموزش موفقیت آمیزی نخواهد بود. منتهی به صلح پایدار و به صلح در جامعه و جامعه عادلانه تر نخواهد بود. در بعضی جاها این اتفاق می افته وقتی قرار است در مورد صلح جلسات آموزشی و کارگاه ها انجام شود. بیشتر در بخش دانش و در بعضی جاها نگرش را می خواهیم عوض بکنیم. همه این ها لازم است و وقتی که در قدم آخر آن مهارتها هست که انجام نمیدهیم یا انجام نمیگیرد آن موقع هست که این دانش و حتی اگر تبدیل به ارزش شده باشد، خیلیها ممکن است این ارزش صلح را به عنوان یک ارزش درونی کرده باشند و پذیرفته باشند و در عمل میبینید که نمیتوانند از آن در جامعه استفاده کنند و پیش ببرند.
#روز_جهانی_آموزش
لینک قسمت اول:
https://tttttt.me/KSMtehran/16617
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
#روز_جهانی_آموزش
سخنان احمد مدادی درباره آموزش صلح در نشست مجازی کانون صنفی معلمان به مناسبت روز جهانی آموزش (۳)
لینک قسمت دوم:
https://tttttt.me/KSMtehran/16623
نقش معلمان را می خواهیم صحبت بکنیم. همانطور که جناب امیدی هم گفتند در واقع یکی از مهمترین محیطهایی که معلمان میتوانند نقش ایفا کنند، ایجاد محیطی امن و حمایتی در کلاس درس است؛ در مدرسه و در محیط آموزشی. اگر محیط آموزشی خارج از کلاس درس هم اتفاق می افتد، این بسیار مهم و در مناطق پرمنازعه مهمتر هم هست و در واقع در همه واحدهای آموزشی این مهم هست برای اینکه دانشآموز یا فرد آموزشگیرنده برای اینکه بتواند مشارکت کند، باید احساس امنیت داشته باشد و در کلاس احساس حمایت کند.
این بحث بخصوص بعد از دوران کرونا پیش آمد. بحثی به نام «پداگوژی پندمیک» که در واقع بحث سلامت روان، توجه به سلامت روان دانشآموزان، معلمان و کادر آموزشی است و بیش از پیش به آن توجه میکنند و فکر می کنند تا الان کمتر توجه شده بود. بهخاطر تاثیری که این دوره پندمیک گذاشته، خیلی از این دستور العملهای قبل را دارند بازبینی میکنند. یونسکو، یونیسف، اینها بحث سلامت روان و در کنار آن محیطی امن و حمایتی در جلسه، در کلاس درس را مطرح کردند. کارهایی هست که از عهده معلم بر میآید و در خیلی از جاها با بخشنامه و امکانات و هیچ کدام از اینها قابل انجام نیست. این مستقیم به فرد آموزش دهنده برمیگردد.
موضوع دیگر که در آموزش صلح و آموزش برای صلح مهمه، این است که ما محتوای آموزشی داشته باشیم. موضوعات مختلف با صلح. در برنامه درسی در دل کتابهای درسی در فعالیت های کلاسی و درسی گنجانده شود. بخشی از برنامه آموزشی مدرسه باشد. محتوای آموزشی مهم است. این محتوای آموزشی حالا میتواند رسمی باشد و یا محتوای آموزشی که به شکل غیر رسمی تولید میشود. اتفاقا در حوزه آموزش صلح ما محتوای آموزش غیر رسمی که داریم میشود گفت که بسیار بهتر از آموزش رسمی است. در آموزش رسمی شاید کشورهای محدودی هستند که توانستهاند محتوای آموزشی صلح را در محتوای آموزشی درسی و کلاسیشان به درستی جای دهند. ولی آموزشهای غیررسمی هم نهادهای بین المللی مثل یونسکو وسایر نهادها و بنیادها دارند خیلی کار میکنند و همین که به شکل غیر رسمی خود معلمان این حوزه خیلی بسیار فعال هستند.
باز هم در واقع یکی از مواردی که بعد از دوره پندمیک اشاره میشود تولید محتوای دیجیتال هست. اینجا در واقع حالا بازیها هستند، اپلیکیشنها، فعالیت های اینترانتی و تعاملی مختلف که میتواند در واقع مرتبط با برنامه صلح باشد و از همه مهمتر و شاید مهمترین قسمتش اینجا هست که استفاده از روشهای آموزشی مشارکتی و فعال.
اشاره شد که در روشهای آموزشی دانشآموز محورما نمیتوانیم کلاسی داشته باشیم مثل کلاسهای سنتی که همیشه هست و همه جا هست و همیشه هم برقرار میشه و ماهم به عنوان معلم عادت داشتیم به اینکه در این کلاسها باشیم نمی تواند setting کلاس چینش کلاس رابطه بین معلم ودانشآموز همان باشد که الان در خیلی کلاسها هست و ما بخواهیم در واقع خروجی این کلاس بشود آموزش صلح و یا دانشآموزانی بشوند که صلح را در این کلاسها آموزش ببینند. با این کلاس ها با این چهارچوب که معلممحور هست، رابطه دانش یک سویه از معلم به دانش آموز هست، با این کلاس نمیتوانیم به سمت آموزش صلح و آموزش برای صلح برویم؛ نیازمند این هستیم که تغییرات بنیادین راه بیفتد. به خاطر همین هم توی پرانتز بگم من در یک دورهای شرکت می کردم کلاس آموزش صلح بود، یک استاد پیرمردی داشتیم اولین کاری که می کرد با هر setting که شما نشسته بودید اون setting کلاس را تغییر می داد حتی اگر ما نسبت به هفته قبل هم همان setting را رعایت کرده بودیم و همانطور مینشستیم، باز هم می آمد تغییر می داد. بحثم این بود که روابط قدرت در کلاسی که برای صلح بحث میکند، رابطه برابری باشد. رابطه یک طرفه نباید باشد. معلم یا آموزش دهنده مزیت خاصی نباید داشته باشد.
این سه روش سه محور اصلی است که معلمان می توانند نقش ایفا کنند در آموزش صلح. و اینکه در کنار این سه هدف اصلی آموزش برای همه آموزش ها که من اینجا بر روی آموزش برای صلح مثال زدم، لازم است:
✓دانش را اضافه کنیم،
✓نگرش را تغییر دهیم
✓مهارت افزایی کنیم
در ادامه من تأکیدم روی مهارت افزایی هست اینجا به عنوان مشکل که شاید ما و چالشی که ما در جامعه در آموزش صلح داریم در خیلی از آموزشهای صلح این قسمت نادیده گرفته میشود. روی دو قسمت اول تاکید میشود که دانش صلح که اتفاقا ما در سنت خودمان در ادبیات خودمان خیلی نسبتا غنی هستیم در این زمینه یا تغییر نگرش نسبت به صلح نسبت به جامعه ولی کمتر به مهارتافزایی نگاه می کنیم.
⤵️
سخنان احمد مدادی درباره آموزش صلح در نشست مجازی کانون صنفی معلمان به مناسبت روز جهانی آموزش (۳)
لینک قسمت دوم:
https://tttttt.me/KSMtehran/16623
نقش معلمان را می خواهیم صحبت بکنیم. همانطور که جناب امیدی هم گفتند در واقع یکی از مهمترین محیطهایی که معلمان میتوانند نقش ایفا کنند، ایجاد محیطی امن و حمایتی در کلاس درس است؛ در مدرسه و در محیط آموزشی. اگر محیط آموزشی خارج از کلاس درس هم اتفاق می افتد، این بسیار مهم و در مناطق پرمنازعه مهمتر هم هست و در واقع در همه واحدهای آموزشی این مهم هست برای اینکه دانشآموز یا فرد آموزشگیرنده برای اینکه بتواند مشارکت کند، باید احساس امنیت داشته باشد و در کلاس احساس حمایت کند.
این بحث بخصوص بعد از دوران کرونا پیش آمد. بحثی به نام «پداگوژی پندمیک» که در واقع بحث سلامت روان، توجه به سلامت روان دانشآموزان، معلمان و کادر آموزشی است و بیش از پیش به آن توجه میکنند و فکر می کنند تا الان کمتر توجه شده بود. بهخاطر تاثیری که این دوره پندمیک گذاشته، خیلی از این دستور العملهای قبل را دارند بازبینی میکنند. یونسکو، یونیسف، اینها بحث سلامت روان و در کنار آن محیطی امن و حمایتی در جلسه، در کلاس درس را مطرح کردند. کارهایی هست که از عهده معلم بر میآید و در خیلی از جاها با بخشنامه و امکانات و هیچ کدام از اینها قابل انجام نیست. این مستقیم به فرد آموزش دهنده برمیگردد.
موضوع دیگر که در آموزش صلح و آموزش برای صلح مهمه، این است که ما محتوای آموزشی داشته باشیم. موضوعات مختلف با صلح. در برنامه درسی در دل کتابهای درسی در فعالیت های کلاسی و درسی گنجانده شود. بخشی از برنامه آموزشی مدرسه باشد. محتوای آموزشی مهم است. این محتوای آموزشی حالا میتواند رسمی باشد و یا محتوای آموزشی که به شکل غیر رسمی تولید میشود. اتفاقا در حوزه آموزش صلح ما محتوای آموزش غیر رسمی که داریم میشود گفت که بسیار بهتر از آموزش رسمی است. در آموزش رسمی شاید کشورهای محدودی هستند که توانستهاند محتوای آموزشی صلح را در محتوای آموزشی درسی و کلاسیشان به درستی جای دهند. ولی آموزشهای غیررسمی هم نهادهای بین المللی مثل یونسکو وسایر نهادها و بنیادها دارند خیلی کار میکنند و همین که به شکل غیر رسمی خود معلمان این حوزه خیلی بسیار فعال هستند.
باز هم در واقع یکی از مواردی که بعد از دوره پندمیک اشاره میشود تولید محتوای دیجیتال هست. اینجا در واقع حالا بازیها هستند، اپلیکیشنها، فعالیت های اینترانتی و تعاملی مختلف که میتواند در واقع مرتبط با برنامه صلح باشد و از همه مهمتر و شاید مهمترین قسمتش اینجا هست که استفاده از روشهای آموزشی مشارکتی و فعال.
اشاره شد که در روشهای آموزشی دانشآموز محورما نمیتوانیم کلاسی داشته باشیم مثل کلاسهای سنتی که همیشه هست و همه جا هست و همیشه هم برقرار میشه و ماهم به عنوان معلم عادت داشتیم به اینکه در این کلاسها باشیم نمی تواند setting کلاس چینش کلاس رابطه بین معلم ودانشآموز همان باشد که الان در خیلی کلاسها هست و ما بخواهیم در واقع خروجی این کلاس بشود آموزش صلح و یا دانشآموزانی بشوند که صلح را در این کلاسها آموزش ببینند. با این کلاس ها با این چهارچوب که معلممحور هست، رابطه دانش یک سویه از معلم به دانش آموز هست، با این کلاس نمیتوانیم به سمت آموزش صلح و آموزش برای صلح برویم؛ نیازمند این هستیم که تغییرات بنیادین راه بیفتد. به خاطر همین هم توی پرانتز بگم من در یک دورهای شرکت می کردم کلاس آموزش صلح بود، یک استاد پیرمردی داشتیم اولین کاری که می کرد با هر setting که شما نشسته بودید اون setting کلاس را تغییر می داد حتی اگر ما نسبت به هفته قبل هم همان setting را رعایت کرده بودیم و همانطور مینشستیم، باز هم می آمد تغییر می داد. بحثم این بود که روابط قدرت در کلاسی که برای صلح بحث میکند، رابطه برابری باشد. رابطه یک طرفه نباید باشد. معلم یا آموزش دهنده مزیت خاصی نباید داشته باشد.
این سه روش سه محور اصلی است که معلمان می توانند نقش ایفا کنند در آموزش صلح. و اینکه در کنار این سه هدف اصلی آموزش برای همه آموزش ها که من اینجا بر روی آموزش برای صلح مثال زدم، لازم است:
✓دانش را اضافه کنیم،
✓نگرش را تغییر دهیم
✓مهارت افزایی کنیم
در ادامه من تأکیدم روی مهارت افزایی هست اینجا به عنوان مشکل که شاید ما و چالشی که ما در جامعه در آموزش صلح داریم در خیلی از آموزشهای صلح این قسمت نادیده گرفته میشود. روی دو قسمت اول تاکید میشود که دانش صلح که اتفاقا ما در سنت خودمان در ادبیات خودمان خیلی نسبتا غنی هستیم در این زمینه یا تغییر نگرش نسبت به صلح نسبت به جامعه ولی کمتر به مهارتافزایی نگاه می کنیم.
⤵️
💠 #روز_جهانی_آموزش
سخنان احمد مدادی درباره آموزش صلح در نشست مجازی کانون صنفی معلمان به مناسبت روز جهانی آموزش (۴)
لینک قسمت سوم:
https://tttttt.me/KSMtehran/16630
مهارت کار گروهی و تیمی؛ این مهارت ها را چگونه باید معلم انجام دهد. این مهارت را معلمی که خودش باید مهارت را کسب بکند و مهارتها را ایجاد بکند، بخش هایی از مهارت ها را در کلاسش ایجاد کند. چگونه؟ این به نظر موضوع مهمی است. خب چه کار باید بکنیم؟ همه این مسائلی هم که گفتیم، این وضعیتی که توی جامعهمون داریم، این سیاستهای آموزشی که داریم، این نهاد آموزشی و ایدئولوژی که داریم، این مدارسی که داریم و... همه این مشکلاتی که توی جامعه داریم با همهی این ها چه کار باید کرد؟ چگونه باید انجام داد؟ اینجاست که گوشه چشمی به تجربیات جهانی هم میخواهیم داشته باشیم. بخش مهم ترش که میشود گفت خلاقیت معلمان و آموزش هست. عاملیتی که گفتند دوستان عزیز. در نبود برنامه درسی مدون این خلاقیت معلمان و آموزشگران است که می تواند عاملیت داشته باشد. در واقع همان گیم چینجری که آقای امیدی هم گفتند. بازی را می توان عوض کرد در یک کلاسی در یک مدرسهای در یک فضایی. این خلاقیت معلمان در یک جاهایی اهمیت بیشتر پیدا می کند. ممکن است در یک مدرسه در سعادت آباد تهران این خلاقیت یک معنی داشته باشد ولی در یک مدرسه ابتدایی در سیستان و بلوچستان یک معنی کاملا دیگری داشته باشد. اونجا هست که در واقع تاثیری که می تواند بگذارد، خیلی تاثیر عجیب و غریبی می تواند باشد. در مناطق کم برخوردار در مناطق حاشیهای و در مقاطع پیش دبستانی مخصوصا. در مقاطع پیش دبستانی بسیار این خلاقیت می تواند در معلمان و آموزشگران مهم باشد. در واقع اگر چنین مهارتی را خودشان می توانند داشته باشند حتما می توانند این مهارت را به دانش آموزان هم منتقل کنند.
شبکه های آموزشگران معلمان و مدارس. در دنیا وخیلی هم اتفاق می افتد که حتی در کشورهایی که خواستهاند آموزش صلح را وارد برنامه آموزشی خودشان بکنند، بازهم آموزش همه معلم ها سخت بوده باز هم موفقیتها کم بوده. حتی درکشورهای پیشرفته و در حال توسعه. در همه کشورها ما شبکههایی از آموزشگران صلح داریم که این ها به هم کمک می کنند، معلمان بدون مرز. انواع و اقسام شبکه های منطقهای هستند. یا در کشور هستند یا داخل یک استان یا یک شهر هستند. این آموزشگران، معلمان هم تولید محتوا می کنند و هم یکدیگر را حمایت میکنند و اینکه در واقع بار اصلی آموزش صلح در بسیاری ازمناطق دنیا روی آموزش های نیمه رسمی است نه روی دوش آموزش رسمی. در بسیاری از کشورها سمن های آموزشی دارند این کار را انجام می دهند و اتفاقا اون جاهایی که دولت میرود این کارها را انجام دهد می رود و اینها را می خرد با آنها قرار داد میبندد و آنها را وارد چرخه آموزش می کند. مثلا از آنها خواسته می شود که دو روز در مدرسه ما این آموزش را انجام بده. تجریبات را فقط مرور میکنم. خواستم از تجربه های جهانی بگم باز هم از منطقه خودمون بگم سعی کردم از ترکیه وپاکستان نمونههایی را بیاورم که در آموزش صلح چکار می کنند. در ترکیه یک مدرسهای هست مدرسه ناشناخته ها. مدرسه تابستانی است به نام مدرسه ناشناخته ها. یک دانشگاه در واقع این مدرسه را برگزار می کند. چند هفته در طول سال هیچ محتوای آموزشی ندارد. و دانش آموزان در یک فرآیندی شروع می کنند به کشف ناشناخته ها واز دل آن در واقع محتوای آموزشی در می آید. نمونه دیگر مرکز آموزش صلح دانشگاه است. سازمان داوطلبان آموزش ترکیه، سازمانی هست که با دولت همکاری می کند بیش از ۹۰ هزارنیروی آموزشی دارد. تقریبا در تمام استانها و شهرها مراکزی دارد که یکی از کارکردهای عمدهاش کمک به آموزش صلح است. در واقع آموزش برای صلح پداگوژی صلح ایجاد می کند.
⤵️
سخنان احمد مدادی درباره آموزش صلح در نشست مجازی کانون صنفی معلمان به مناسبت روز جهانی آموزش (۴)
لینک قسمت سوم:
https://tttttt.me/KSMtehran/16630
مهارت کار گروهی و تیمی؛ این مهارت ها را چگونه باید معلم انجام دهد. این مهارت را معلمی که خودش باید مهارت را کسب بکند و مهارتها را ایجاد بکند، بخش هایی از مهارت ها را در کلاسش ایجاد کند. چگونه؟ این به نظر موضوع مهمی است. خب چه کار باید بکنیم؟ همه این مسائلی هم که گفتیم، این وضعیتی که توی جامعهمون داریم، این سیاستهای آموزشی که داریم، این نهاد آموزشی و ایدئولوژی که داریم، این مدارسی که داریم و... همه این مشکلاتی که توی جامعه داریم با همهی این ها چه کار باید کرد؟ چگونه باید انجام داد؟ اینجاست که گوشه چشمی به تجربیات جهانی هم میخواهیم داشته باشیم. بخش مهم ترش که میشود گفت خلاقیت معلمان و آموزش هست. عاملیتی که گفتند دوستان عزیز. در نبود برنامه درسی مدون این خلاقیت معلمان و آموزشگران است که می تواند عاملیت داشته باشد. در واقع همان گیم چینجری که آقای امیدی هم گفتند. بازی را می توان عوض کرد در یک کلاسی در یک مدرسهای در یک فضایی. این خلاقیت معلمان در یک جاهایی اهمیت بیشتر پیدا می کند. ممکن است در یک مدرسه در سعادت آباد تهران این خلاقیت یک معنی داشته باشد ولی در یک مدرسه ابتدایی در سیستان و بلوچستان یک معنی کاملا دیگری داشته باشد. اونجا هست که در واقع تاثیری که می تواند بگذارد، خیلی تاثیر عجیب و غریبی می تواند باشد. در مناطق کم برخوردار در مناطق حاشیهای و در مقاطع پیش دبستانی مخصوصا. در مقاطع پیش دبستانی بسیار این خلاقیت می تواند در معلمان و آموزشگران مهم باشد. در واقع اگر چنین مهارتی را خودشان می توانند داشته باشند حتما می توانند این مهارت را به دانش آموزان هم منتقل کنند.
شبکه های آموزشگران معلمان و مدارس. در دنیا وخیلی هم اتفاق می افتد که حتی در کشورهایی که خواستهاند آموزش صلح را وارد برنامه آموزشی خودشان بکنند، بازهم آموزش همه معلم ها سخت بوده باز هم موفقیتها کم بوده. حتی درکشورهای پیشرفته و در حال توسعه. در همه کشورها ما شبکههایی از آموزشگران صلح داریم که این ها به هم کمک می کنند، معلمان بدون مرز. انواع و اقسام شبکه های منطقهای هستند. یا در کشور هستند یا داخل یک استان یا یک شهر هستند. این آموزشگران، معلمان هم تولید محتوا می کنند و هم یکدیگر را حمایت میکنند و اینکه در واقع بار اصلی آموزش صلح در بسیاری ازمناطق دنیا روی آموزش های نیمه رسمی است نه روی دوش آموزش رسمی. در بسیاری از کشورها سمن های آموزشی دارند این کار را انجام می دهند و اتفاقا اون جاهایی که دولت میرود این کارها را انجام دهد می رود و اینها را می خرد با آنها قرار داد میبندد و آنها را وارد چرخه آموزش می کند. مثلا از آنها خواسته می شود که دو روز در مدرسه ما این آموزش را انجام بده. تجریبات را فقط مرور میکنم. خواستم از تجربه های جهانی بگم باز هم از منطقه خودمون بگم سعی کردم از ترکیه وپاکستان نمونههایی را بیاورم که در آموزش صلح چکار می کنند. در ترکیه یک مدرسهای هست مدرسه ناشناخته ها. مدرسه تابستانی است به نام مدرسه ناشناخته ها. یک دانشگاه در واقع این مدرسه را برگزار می کند. چند هفته در طول سال هیچ محتوای آموزشی ندارد. و دانش آموزان در یک فرآیندی شروع می کنند به کشف ناشناخته ها واز دل آن در واقع محتوای آموزشی در می آید. نمونه دیگر مرکز آموزش صلح دانشگاه است. سازمان داوطلبان آموزش ترکیه، سازمانی هست که با دولت همکاری می کند بیش از ۹۰ هزارنیروی آموزشی دارد. تقریبا در تمام استانها و شهرها مراکزی دارد که یکی از کارکردهای عمدهاش کمک به آموزش صلح است. در واقع آموزش برای صلح پداگوژی صلح ایجاد می کند.
⤵️
⤴️
در کنار آن کار دیگری که انجام می دهد مدرسه تابستانی صلح که باز هم یک موسسه غیر انتفاعی انجام میدهد، آکادمی هنر و ریاضی نسیم که در واقع جزو آموزشهای صلح هست. و آنجا هم یک مدرسه تابستانی صلح دارد که بچه ها را می برد و آموزش می دهد. در کنار این هم از جنبشی بگویم که مبدع آن کشور ترکیه هست. و در ۱۸ تا کشور در حال اجرا است که مبنای تئوریکش را برآموزش صلح گذاشته و مبتنی بر آموزه های مولوی است. .در پاکستان و هندوستان هم چنین مدارسی وجود دارد و آموزشهایی برای مقابله با خشونتگرایی وجود دارد بویژه در پاکستان بسیار موضوع مهمی است ،کاری که در حال انجام است. عذر می خواهم طولانی شد من در همین حد تمام می کنم فقط اینکه برگردم به این که ما در حوزه دانش و آموزش صلح سنت داریم ادبیات ما ومکتب مولانا یکی از اون مکتب های بسیار غنی در موضوع آموزش صلح است با این که شعرمولانا که می گوید:
تو مگو همه بجنگند و ز صلح من چه آید تویکی نِهای هزاری تو چراغ خود برافروز
صحبت های خود را به پایان می برم.▪️
#روز_جهانی_آموزش
#آموزش_برای_صلح
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
در کنار آن کار دیگری که انجام می دهد مدرسه تابستانی صلح که باز هم یک موسسه غیر انتفاعی انجام میدهد، آکادمی هنر و ریاضی نسیم که در واقع جزو آموزشهای صلح هست. و آنجا هم یک مدرسه تابستانی صلح دارد که بچه ها را می برد و آموزش می دهد. در کنار این هم از جنبشی بگویم که مبدع آن کشور ترکیه هست. و در ۱۸ تا کشور در حال اجرا است که مبنای تئوریکش را برآموزش صلح گذاشته و مبتنی بر آموزه های مولوی است. .در پاکستان و هندوستان هم چنین مدارسی وجود دارد و آموزشهایی برای مقابله با خشونتگرایی وجود دارد بویژه در پاکستان بسیار موضوع مهمی است ،کاری که در حال انجام است. عذر می خواهم طولانی شد من در همین حد تمام می کنم فقط اینکه برگردم به این که ما در حوزه دانش و آموزش صلح سنت داریم ادبیات ما ومکتب مولانا یکی از اون مکتب های بسیار غنی در موضوع آموزش صلح است با این که شعرمولانا که می گوید:
تو مگو همه بجنگند و ز صلح من چه آید تویکی نِهای هزاری تو چراغ خود برافروز
صحبت های خود را به پایان می برم.▪️
#روز_جهانی_آموزش
#آموزش_برای_صلح
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran