کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
2.06K subscribers
8.5K photos
948 videos
59 files
3.78K links
ارگان رسمی کانون صنفی معلمان ایران(تهران)

بازتاب‌دهنده مواضع و خبرهای کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
@Ertebat_Ba_KSMtehran
Download Telegram
💠 #یاد

#مهرتاج_رخشان (۱۲۶۰ در تهران-۲۹ شهریور ۱۳۵۳ دماوند)
                                            
۱. مختصری از زندگیِ پربار زنده یاد بانو مهرتاج( بدرالدجی) رخشان
🔹🔹🔹
-اولین فارغ التحصیل مدرسه دخترانه امریکایی تهران
- موسس مدرسه دخترانه «ام المدارس»
-عضو هیات تحریریه مجله عالم نسوان
-نویسنده نخستین نظام نامه مدارس ایران برای وزارت معارف
بدرالدجی در خانواده ای اشرافی به دنیا آمد؛ پدرش میرزا محمد باقر رضوی معروف به امام الحکما قاضی و طبیب و مادرش حمیده خانم نام داشت.
۲. دلیلی انسانی برای تغییر نام
نام اصلی مهرتاج رخشان، بدرالدجی بود که پدرش برای او گذاشته بود. خودش درباره نامش اینطور می گوید: «پدرم اسم بدرالدجی را برایم انتخاب کرد ولی خودم وقتی بزرگ شدم فهمیدم که این اسم یعنی یک ماه در میان دنیای تاریکی و از آن خوشم نیامد. نام مهرتاج را برای خودم برگزیدم. من نمی خواستم تنها یک ماه باشم در میان دنیای تاریکی؛ دلم می خواست همه زنان ماه باشند و دنیا از وجود زن پر از نور و روشنایی شود»
مهرتاج فقه، عربی، تاریخ و زبان انگلیسی را نزد پدر و مادرش آموخت.

۳. جسارت و پیگیری مهرتاج برای ادامه تحصیل
او در شانزده سالگی به همراه خواهرش برای آن که پدرشان را وادار کنند تا به تحصیل آن ها در مدرسه رضایت دهد، در منزل علی اصغر خان اتابک که از دشمنان پدرش بود، بست نشستند. بعد از یک ماه امام الحکما تسلیم شد و مهرتاج در کلاس چهارم مدرسه امریکایی تهران پذیرفته شد.
۴. طراحی مانتو برای آزادی عمل بیشتر
مهرتاج رخشان طراح مدل خاصی از چادر بود که بسیار شبیه به مدل چادر ایرانی امروزی است. او ابتدا با چادر و روبنده به مدرسه می‌رفت اما چند سال بعد برای آن که از گرفتاری های کیلومترها پیاده روی از خانه تا مدرسه با چادر رهایی یابد، نوعی لباس شبیه مانتو امروزی با افزودن یک کلاه ابداع کرد.
وی ایده‌ طراحی را این گونه بیان می‌کند:
«برای رفتن به مدرسه راه درازی را باید طی می‌کردم و هر روز چندین کتاب قطور مدرسه‌ای و یک ظرف غذا نیز با خود داشتم. حمل کردن اینها و گرفتن چادر به اتفاق برایم خیلی مشکل بود و همیشه در این فکر بودم که چکار کنم تا از این عذاب راحت بشوم. خلاصه بعد از مدتی با فکر زیاد به این نتیجه رسیدم که باید لباسی درست کنم که از هر جهت پوشیده باشد و در عوض دست هایم آزاد باشند.»
استفاده از این چادر با مخالفت بسیاری همراه بود و مهرتاج نتوانست در مقابل آنها تاب بیاورد و در نهایت مجبور شد که از چادر به شکل معمول آن استفاده کند.
 ۵. تأسیس مدرسه برای دختران (گامی جهت برابری جنسیتی در آموزش)
مهرتاج سه سال پیش از فارغ التحصیل شدن از مدرسه با کمک پدرش مدرسه «ام المدارس» را در تهران تاسیس کرد. او و خواهرش در این مدرسه تدریس می کردند.
مهرتاج درسال ۱۲۸۴ یک سال پیش از انقلاب مشروطه از مدرسه فارغ التحصیل شد. او برای این که بتواند در جشن فارغ التحصیلی مانند دختران دیگر بدون حجاب حاضر شود و سخنرانی کند، به پدرش گفت که اگر چادر بپوشد به او دیپلم نمی‌دهند. حضور بدون حجاب مهرتاج رخشان در مراسم فارغ التحصیلی خود در مدرسه دخترانه امریکایی و سخنرانی او به دو زبان انگلیسی و فارسی از نخستین نمونه های کشف حجاب در تاریخ معاصر ایران است.

۶. فعالیت‌های آموزشی و اجتماعی
پس از فارغ التحصیلی، او به معلمی در مدرسه امریکایی ها پرداخت و مدتی در اداره مدرسه ای در اصفهان همکاری کرد. سپس مدیر مدرسه هایی در انزلی، مشهد، اصفهان، گلپایگان و ملایر شد.
رخشان در سال ۱۳۰۷ در مقاله ای درنشریه ی «عالم نسوان» پیشنهاد تشکیل خانه ی امید برای نگهداری و آموزش زنان روسپی را مطرح کرد. از نظر او جامعه مقصر اصلی در برابر پدیده روسپی گری بود. طرح او البته به جایی نرسید. اما از اولین نمونه های ایرانیِ توجه به وضعیت روسپیان بود.
۷. بازنشستگی اجباری
رخشان نهایتا در سال ۱۳۱۱ از اداره فرهنگ بازنشسته شد. یکی از دلایل بازنشستگی او اختلاف نظر در مورد آموزش درس حفظ‌ الصحه بود که مسئول آموزش و پرورش ملایر آن را درسی بی‌فایده می‌پنداشتند.
در همان سال در دومین کنگره «نسوان شرق»  در تهران شرکت کرد و در سخنرانی که در این کنگره داشت، پیشنهاد کرد دوخت لباس سربازان وظیفه را به زنان روسپی بسپارند و دستمزدی را به آن‌ها بپردازند. پیشنهاد او در ماده ۱۷ قطعنامه کنگره ی بین المللی زنان به صورت لغو فحشا و بردگی مطرح شد. او در سخنرانی خود به این اشاره کرده بود که باید از روسپی گری مخفی جلوگیری و روسپی گری علنی را در نقاط معلوم محدود کرد.
رخشان در سال ۱۳۱۱ به دماوند رفت و قصد داشت پرورشگاهی جهت نگهداری کودکان یتیم و بی بضاعت تاسیس کند که موفق نشد.
 او ۴۲ سال پایانی عمر خود را تنها در باغی در دماوند گذراند و در گمنامی و فراموشی به آرامش ابدی رسید.
#تاریخچه_آپ
#تقویم
🖋 کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
🆔 @KSMtehran
💠 #یاد

🔺#مهرتاج_رخشان (۱۲۶۰ در تهران-۲۹ شهریور ۱۳۵۳ دماوند)
                                            
۱. مختصری از زندگیِ پربار زنده یاد بانو مهرتاج( بدرالدجی) رخشان
🔹🔹🔹
-اولین فارغ التحصیل مدرسه دخترانه امریکایی تهران
- موسس مدرسه دخترانه «ام المدارس»
-عضو هیات تحریریه مجله عالم نسوان
-نویسنده نخستین نظام نامه مدارس ایران برای وزارت معارف
بدرالدجی در خانواده ای اشرافی به دنیا آمد؛ پدرش میرزا محمد باقر رضوی معروف به امام الحکما قاضی و طبیب و مادرش حمیده خانم نام داشت.
۲. دلیلی انسانی برای تغییر نام
نام اصلی مهرتاج رخشان، بدرالدجی بود که پدرش برای او گذاشته بود. خودش درباره نامش اینطور می گوید: «پدرم اسم بدرالدجی را برایم انتخاب کرد ولی خودم وقتی بزرگ شدم فهمیدم که این اسم یعنی یک ماه در میان دنیای تاریکی و از آن خوشم نیامد. نام مهرتاج را برای خودم برگزیدم. من نمی خواستم تنها یک ماه باشم در میان دنیای تاریکی؛ دلم می خواست همه زنان ماه باشند و دنیا از وجود زن پر از نور و روشنایی شود»
مهرتاج فقه، عربی، تاریخ و زبان انگلیسی را نزد پدر و مادرش آموخت.

۳. جسارت و پیگیری مهرتاج برای ادامه تحصیل
او در شانزده سالگی به همراه خواهرش برای آن که پدرشان را وادار کنند تا به تحصیل آن ها در مدرسه رضایت دهد، در منزل علی اصغر خان اتابک که از دشمنان پدرش بود، بست نشستند. بعد از یک ماه امام الحکما تسلیم شد و مهرتاج در کلاس چهارم مدرسه امریکایی تهران پذیرفته شد.
۴. طراحی مانتو برای آزادی عمل بیشتر
مهرتاج رخشان طراح مدل خاصی از چادر بود که بسیار شبیه به مدل چادر ایرانی امروزی است. او ابتدا با چادر و روبنده به مدرسه می‌رفت اما چند سال بعد برای آن که از گرفتاری های کیلومترها پیاده روی از خانه تا مدرسه با چادر رهایی یابد، نوعی لباس شبیه مانتو امروزی با افزودن یک کلاه ابداع کرد.
وی ایده‌ طراحی را این گونه بیان می‌کند:
«برای رفتن به مدرسه راه درازی را باید طی می‌کردم و هر روز چندین کتاب قطور مدرسه‌ای و یک ظرف غذا نیز با خود داشتم. حمل کردن اینها و گرفتن چادر به اتفاق برایم خیلی مشکل بود و همیشه در این فکر بودم که چکار کنم تا از این عذاب راحت بشوم. خلاصه بعد از مدتی با فکر زیاد به این نتیجه رسیدم که باید لباسی درست کنم که از هر جهت پوشیده باشد و در عوض دست هایم آزاد باشند.»
استفاده از این چادر با مخالفت بسیاری همراه بود و مهرتاج نتوانست در مقابل آنها تاب بیاورد و در نهایت مجبور شد که از چادر به شکل معمول آن استفاده کند.
 ۵. تأسیس مدرسه برای دختران (گامی جهت برابری جنسیتی در آموزش)
مهرتاج سه سال پیش از فارغ التحصیل شدن از مدرسه با کمک پدرش مدرسه «ام المدارس» را در تهران تاسیس کرد. او و خواهرش در این مدرسه تدریس می کردند.
مهرتاج درسال ۱۲۸۴ یک سال پیش از انقلاب مشروطه از مدرسه فارغ التحصیل شد. او برای این که بتواند در جشن فارغ التحصیلی مانند دختران دیگر بدون حجاب حاضر شود و سخنرانی کند، به پدرش گفت که اگر چادر بپوشد به او دیپلم نمی‌دهند. حضور بدون حجاب مهرتاج رخشان در مراسم فارغ التحصیلی خود در مدرسه دخترانه امریکایی و سخنرانی او به دو زبان انگلیسی و فارسی از نخستین نمونه های کشف حجاب در تاریخ معاصر ایران است.

۶. فعالیت‌های آموزشی و اجتماعی
پس از فارغ التحصیلی، او به معلمی در مدرسه امریکایی ها پرداخت و مدتی در اداره مدرسه ای در اصفهان همکاری کرد. سپس مدیر مدرسه هایی در انزلی، مشهد، اصفهان، گلپایگان و ملایر شد.
رخشان در سال ۱۳۰۷ در مقاله ای درنشریه ی «عالم نسوان» پیشنهاد تشکیل خانه ی امید برای نگهداری و آموزش زنان روسپی را مطرح کرد. از نظر او جامعه مقصر اصلی در برابر پدیده روسپی گری بود. طرح او البته به جایی نرسید. اما از اولین نمونه های ایرانیِ توجه به وضعیت روسپیان بود.
۷. بازنشستگی اجباری
رخشان نهایتا در سال ۱۳۱۱ از اداره فرهنگ بازنشسته شد. یکی از دلایل بازنشستگی او اختلاف نظر در مورد آموزش درس حفظ‌ الصحه بود که مسئول آموزش و پرورش ملایر آن را درسی بی‌فایده می‌پنداشتند.
در همان سال در دومین کنگره «نسوان شرق»  در تهران شرکت کرد و در سخنرانی که در این کنگره داشت، پیشنهاد کرد دوخت لباس سربازان وظیفه را به زنان روسپی بسپارند و دستمزدی را به آن‌ها بپردازند. پیشنهاد او در ماده ۱۷ قطعنامه کنگره ی بین المللی زنان به صورت لغو فحشا و بردگی مطرح شد. او در سخنرانی خود به این اشاره کرده بود که باید از روسپی گری مخفی جلوگیری و روسپی گری علنی را در نقاط معلوم محدود کرد.
رخشان در سال ۱۳۱۱ به دماوند رفت و قصد داشت پرورشگاهی جهت نگهداری کودکان یتیم و بی بضاعت تاسیس کند که موفق نشد.
 او ۴۲ سال پایانی عمر خود را تنها در باغی در دماوند گذراند و در گمنامی و فراموشی به آرامش ابدی رسید.
#تاریخچه_آپ

🖋 کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
🆔 @KSMtehran