کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
2.07K subscribers
8.96K photos
1.02K videos
63 files
3.94K links
ارگان رسمی کانون صنفی معلمان ایران(تهران)

بازتاب‌دهنده مواضع و خبرهای کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
@Ertebat_Ba_KSMtehran
Download Telegram
💠 #تاریخچه_آموزش_و_پرورش_نوین_در_ایران

#فصل_دوازدهم

🔺
آموزش و پرورش در دوره پهلوی دوم (۲۸)

اعتراضات و آشوب‌های دانش‌آموزان دبیرستانی، از مهر ۱۳۴۹ و از آن‌جایی شروع شد که توسط وزارت آموزش برای افزایش استانداردهای آزمون‌های ورودی تصمیمی جدید گرفته شد. وزیر گفت که مقصود بهبود کیفیت آموزش متوسطه است، اما وزارت آشکارا این قصد را هم داشت که تعداد ورودی‌های دانشگاه را تنظیم کند و به دانش آموزان متوسطه هشدار دهد که انتظاراتشان را پایین بیاورند.
حکومت به سرعت فرمان را لغو کرد و خود را مجبور به مصالحه در مورد کنکور دید. این ناآرامی بیشتر از این جهت اهمیت داشت که خلاف خفقان سنگین حاکم بر فضای سیاسی آن روزها بود؛ در پایان سال ۱۳۵۶ و در طول ۱۳۵۷ دانش‌آموزان نقشی فعال در اعتراضات آشوب‌های علیه شاه ایفا کردند. انگیزه‌های آن‌ها برای پیوستن به مخالفان بسیار پیچیده بود، اما بن‌بست بودن مسیر زندگی و تحصیل به سمت آموزش عالی بدون شک نقش بزرگی در تصمیم آن‌ها داشت.
احساس عصبانیت افرادی که نتوانسته بودند به دانشگاه راه یابند در موعد سالیانه اعلام نتایج کنکور در تهران آشکارا قابل مشاهده بود. اسامی روی دیوارهای وزارت علوم و آموزش عالی نصب و سپس در روزنامه‌ها چاپ می‌شد - که خود نشانه‌ای بر هیجان عمومی‌ای بود که اعلام نتایج برمی‌انگیخت. این نتایج برای عده‌ی کمی خوشحال کننده و برای عده بسیار زیادی مایه رنج و نومیدی بود. ده‌ها هزار خانواده در عمق ناراحتی فرو می‌رفتند و عصبانیت و خشم آنها به همین جا محدود نمی‌شد، چرا که مردودین بدون هیچ وقفه‌ای باید خود را برای اعزام به خدمت اجباری نظام وظیفه معرفی می‌کردند.
افرادی که مسئول برنامه‌ریزی آموزشی بودند از طنین سیاسی این وضعیت بی‌اطلاع نبودند. در مصوبه‌های کمیته آموزش پیش از دانشگاه در نهمین کنفرانس ارزیابی آموزش که در سال ۱۳۵۵ در رامسر برگزار شد، بدون تعارف بیان شد که «شرایط کنونی هیچ‌ راهی را غیر از دانشگاه رفتن برای جوانان ما باقی نمی‌گذارد... این روش‌های آموزشی با نیازهای اجتماعی و اقتصادی ما مطابقت ندارند. این روش‌ها منجر به تنزل سطح تعلیم و تحصیل شده‌اند و نارضایتی جوانان را به بار آورده‌اند ... روند موجود به سوی عصیان کسانی پیش می‌رود که در آزمون‌های رقابتی شکست خورده‌اند».
پروفسور عباس صفویان در کنفرانس بیان کرد: «ما همه افراد جوان را پشت سد بزرگی قرار می‌دهیم و فقط تعداد اندکی از آنها را به سمت دانشگاه راه می‌دهیم». وی افزود که سیستم مدرسه هم‌چنان این موضوع را به نسل جوان القا می‌کند که تنها از طریق تحصیلات دانشگاهی می‌توانند به «قله‌های خوشبختی» برسند.
محافل اپوزیسیون خیلی زودتر دریافتند که نارضایتی فارغ التحصیلان دبیرستان‌ها عواقب سیاسی جدی در پی خواهد داشت. مثلاً جلال آل احمد در کتاب غرب‌زدگی خود نوشت: «دبیرستان‌ها هر سال حدود ۲۰ هزار فارغ التحصیل بیرون می‌دهند که بی چون و چرا تبدیل به سوخت سیاسی برای نارضایتی‌ها، آشوب‌ها، بحران‌ها و یا حتی انقلاب‌های آینده می‌شود».
از لحاظ کمّی به هر شکل آموزش ابتدایی و راهنمایی به‌تدریج به ماجرای موفقی تبدیل شدند، اما به طور کلی نظام آموزشی ایران نتوانست فلسفه آموزشی مناسبی پدید آورد.‌ به دلیل افزایش سریع دانش‌آموزان، آموزش دبیرستانی (به قول ایلیچ) به «پلی به ناکجا آباد» تبدیل شد. در میانه ۱۳۴۹ کارشناسان آموزش و پرورش به شاه در مورد خطرات سیاسی و اقتصادی ملازم با شرایط در حال ظهور هشدار دادند، اما طرح این مسئله بسیار دیر و بسیار کمرنگ بود. ناراحتی دانش آموزان عامل افزون دیگری شد بر تلاطم‌هایی که در نهایت شاه را به زیر کشید.

https://tttttt.me/KSMtehran/18197

#تاریخچه_آموزش‌وپرورش_نوین_درایران

🔹🔹🔹

🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran