🔹 مطالبات صنفی معلمان از وزیر
📌جلسه دیروز با وزیر، نه مذاکره بود و نه گفتگو فقط #انتقال_خواستهها_و_مطالبات_معلمان بود
✍ مزبان حبیبی
نفس برگزاری جلسه سه ساعته وزیر با مدیران کل و تعدادی از معلمان که برخیها مانند نویسنده طی سی سال اخیر فقط معلمیِ در کلاسهای درس را تجربه کردهاند، اگر جای قدردانی نداشته باشد، حداقل مذموم نیست.
شاید هدف وزیر محکزدن فعالان صنفی و مدیران کل بود پس باید منتظر نتیجه ماند.
شاید هدف از برگزاری جلسه، مهندسی در طرح سوالات و برگزاری یک جلسه کنترل شده بود، اما دیروز قطعا چنین اتفاقی رخ نداد، بیست نفر از همکاران صحبت کردند و تا جاییکه من شناخت داشتم، اغلب افرادی از بدنه معلمان و فعالان صنفی بودند.
حداقل نمایندگان اصفهان، کردستان، کرمانشاه، شهرتهران، قزوین و تعدادی دیگر از همکاران خیلی خوب، مستدل و قانونی خواستهها و مطالبات را بیان کردند.
با توجه به فرصت کم، شخصا در چند گروه در استان فارس از همکاران پرسیده بودم، اگر بخواهید به وزیر یک موضوع را در یک جمله یادآوری کنید چه خواهید گفت؟
۲۳ مورد را یادداشت کرده بودم تا اگر فرصت صحبتکردن در جلسه مهیا شد آنها را بیان کنم، چون مشخص نبود چه کسانی قرار است صحبت کنند و پنج دقیقه قبل از شروع جلسه گفتند که در فرصت استان فارس، شما صحبت کنید.
قبل از فارس، شش مورد از موارد ۲۳ گانه را دیگر همکاران به همان ادبیاتی که من دوست داشتم گفتند، بدون لکنت زبان، بدون خواهش، بدون خودخواهی و با قدرت که نشانه معلمان آزاده است،
۱. مشکلات بازنشستگان فرهنگی
۲. نیروهای مناطق محروم و عدم اعتماد به وزارت
۳. عدم رضایت معلمان از رتبه بندی
۴. اختلاف حقوق فاحش معلمان با سایر دستگاهها
۵. اعتراض به نحوه همترازی در لایحه رتبهبندی
۶. بیمه تکمیلی و مشکلات آن.
هر نفر پنج دقیقه صحبت کرد و هر استان یک نفر را انتخاب کرده بودند، مدعوین هم مهمانان مدیران کل استانها بودند و هیچ کسی نماینده تشکل خاصی نبود هرچند ممکن است به احترام تشکیلات، با آنها هماهنگ کرده باشند.
چون گفته بودند موضوع جلسه رتبهبندی و دانشگاه فرهنگیان است، نوبت به فارس که رسید، من هم نه مورد را که فرصت شد، ذکر کردم:
۱. تلاش برای افزایش مناسب بودجه اجرای رتبهبندی چون بودجه موردنظر مجلس و دولت بسیار ناچیز است.
۲. مشارکت معلمان شاغل در تدوین آئین نامه اجرایی قانون رتبهبندی معلمان به ویژه استفاده از معلمان جدید الاستخدام چون آنان را به مراتب داناتر، توانمندتر و شجاعتر از خود میدانم.
۳. شرط سابقه برای شروع رتبه بندی منظور نشود و با استخدام هر همکاری، آنان مشمول رتبه بندی شوند.
۴. پیگیری مزایا و فوق العاده هایی که بقیه دستگاهها می گیرند اما در آموزش و پرورش نیست. ذکر شد که ۳۷ بند در فوق العاده ها و مزایای سایر دستگاهها وجود دارد که در حقوق معلمان اعمال نمیشود.
۵. تعارض منافع در آموزش و پرورش، معلمان از این موضوع به شدت گلهمند هستند.
۶. رسانهای نشدن مطالب مربوط به حقوق معلمان
گفتم شخصا از پنج وزیر، دو سرپرست و بیش از سی معاون، خبر اجرای رتبهبندی معلمان را شنیدهام در حالیکه هنوز اجرا نشدهاست.
۷. تلاش برای بالابردن بودجه آموزشوپرورش در لایحه بودجه ۱۴۰۱ با حمایت قاطع معلمان در سراسر کشور
۸. تهیه و تعریف سازوکاری برای دسترسی معلمان به رسانهها
مهمترین چیزی که مدنظر داشتم و قطعا باید میگفتم:
۹. وزیر به نمایندگی از دولت مسول است تا وعده های رئیس جمهور در حوزه آموزش را محقق کند. یکی از وعدهها این بود:
مشکل معیشت معلمان، یک بار برای همیشه باید حل شود.
گلهای هم از برخی از همکاران فرهنگی،
اینکه برخی دوستان حاضر نیستند دیگر معلمان را به عنوان صحبت کننده و مدعو در جلسه با وزیر یا سایر دستگاهها به رسمیت بشناسند، پیام خوبی نیست و این نگرش به شدت خطرناک است.
بارها گفتهایم هر کسی در مسیر تحقق اهداف معلمان قدمی برداشته یا قلمی زده باشد یا در تجمعی شرکت کرده، مورد احترام ماست و هنوز هم بر عهد خود ایستادهیم و این تخریب دوستان را هم با جانودل پذیرا هستیم.
صدور بیانیههای تخریبی برعلیه شرکت کنندگان در جلسه، قبل از اینکه بدانیم آنان چه کسانی بوده و چگونه انتخاب شدهاند، عواقب خوبی نخواهد داشت، به هماندیشی و همدلی اعتقاد داریم اما بپذیرید که *دیگران برای حرکت در مسیر مطالبهگری الزامی به کسب اجازه از شما ندارند.*
و نکته آخر، هیچ شخص، تشکل یا حزبی نمیتواند و نباید ادعای نمایندگی معلمان را داشته باشد و دیگران را از حضور در جلسات منع یا حضور آنان را تخطئه کند، همانگونه که همکاران استان فارس نشان دادند میتوان با همفکری و بدون ایجاد هزینههای غیرمعمول برای همکاران، مطالبات ملی معلمان را پیگیری نمود.
پنجم دی هزاروچهارصد
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
📌جلسه دیروز با وزیر، نه مذاکره بود و نه گفتگو فقط #انتقال_خواستهها_و_مطالبات_معلمان بود
✍ مزبان حبیبی
نفس برگزاری جلسه سه ساعته وزیر با مدیران کل و تعدادی از معلمان که برخیها مانند نویسنده طی سی سال اخیر فقط معلمیِ در کلاسهای درس را تجربه کردهاند، اگر جای قدردانی نداشته باشد، حداقل مذموم نیست.
شاید هدف وزیر محکزدن فعالان صنفی و مدیران کل بود پس باید منتظر نتیجه ماند.
شاید هدف از برگزاری جلسه، مهندسی در طرح سوالات و برگزاری یک جلسه کنترل شده بود، اما دیروز قطعا چنین اتفاقی رخ نداد، بیست نفر از همکاران صحبت کردند و تا جاییکه من شناخت داشتم، اغلب افرادی از بدنه معلمان و فعالان صنفی بودند.
حداقل نمایندگان اصفهان، کردستان، کرمانشاه، شهرتهران، قزوین و تعدادی دیگر از همکاران خیلی خوب، مستدل و قانونی خواستهها و مطالبات را بیان کردند.
با توجه به فرصت کم، شخصا در چند گروه در استان فارس از همکاران پرسیده بودم، اگر بخواهید به وزیر یک موضوع را در یک جمله یادآوری کنید چه خواهید گفت؟
۲۳ مورد را یادداشت کرده بودم تا اگر فرصت صحبتکردن در جلسه مهیا شد آنها را بیان کنم، چون مشخص نبود چه کسانی قرار است صحبت کنند و پنج دقیقه قبل از شروع جلسه گفتند که در فرصت استان فارس، شما صحبت کنید.
قبل از فارس، شش مورد از موارد ۲۳ گانه را دیگر همکاران به همان ادبیاتی که من دوست داشتم گفتند، بدون لکنت زبان، بدون خواهش، بدون خودخواهی و با قدرت که نشانه معلمان آزاده است،
۱. مشکلات بازنشستگان فرهنگی
۲. نیروهای مناطق محروم و عدم اعتماد به وزارت
۳. عدم رضایت معلمان از رتبه بندی
۴. اختلاف حقوق فاحش معلمان با سایر دستگاهها
۵. اعتراض به نحوه همترازی در لایحه رتبهبندی
۶. بیمه تکمیلی و مشکلات آن.
هر نفر پنج دقیقه صحبت کرد و هر استان یک نفر را انتخاب کرده بودند، مدعوین هم مهمانان مدیران کل استانها بودند و هیچ کسی نماینده تشکل خاصی نبود هرچند ممکن است به احترام تشکیلات، با آنها هماهنگ کرده باشند.
چون گفته بودند موضوع جلسه رتبهبندی و دانشگاه فرهنگیان است، نوبت به فارس که رسید، من هم نه مورد را که فرصت شد، ذکر کردم:
۱. تلاش برای افزایش مناسب بودجه اجرای رتبهبندی چون بودجه موردنظر مجلس و دولت بسیار ناچیز است.
۲. مشارکت معلمان شاغل در تدوین آئین نامه اجرایی قانون رتبهبندی معلمان به ویژه استفاده از معلمان جدید الاستخدام چون آنان را به مراتب داناتر، توانمندتر و شجاعتر از خود میدانم.
۳. شرط سابقه برای شروع رتبه بندی منظور نشود و با استخدام هر همکاری، آنان مشمول رتبه بندی شوند.
۴. پیگیری مزایا و فوق العاده هایی که بقیه دستگاهها می گیرند اما در آموزش و پرورش نیست. ذکر شد که ۳۷ بند در فوق العاده ها و مزایای سایر دستگاهها وجود دارد که در حقوق معلمان اعمال نمیشود.
۵. تعارض منافع در آموزش و پرورش، معلمان از این موضوع به شدت گلهمند هستند.
۶. رسانهای نشدن مطالب مربوط به حقوق معلمان
گفتم شخصا از پنج وزیر، دو سرپرست و بیش از سی معاون، خبر اجرای رتبهبندی معلمان را شنیدهام در حالیکه هنوز اجرا نشدهاست.
۷. تلاش برای بالابردن بودجه آموزشوپرورش در لایحه بودجه ۱۴۰۱ با حمایت قاطع معلمان در سراسر کشور
۸. تهیه و تعریف سازوکاری برای دسترسی معلمان به رسانهها
مهمترین چیزی که مدنظر داشتم و قطعا باید میگفتم:
۹. وزیر به نمایندگی از دولت مسول است تا وعده های رئیس جمهور در حوزه آموزش را محقق کند. یکی از وعدهها این بود:
مشکل معیشت معلمان، یک بار برای همیشه باید حل شود.
گلهای هم از برخی از همکاران فرهنگی،
اینکه برخی دوستان حاضر نیستند دیگر معلمان را به عنوان صحبت کننده و مدعو در جلسه با وزیر یا سایر دستگاهها به رسمیت بشناسند، پیام خوبی نیست و این نگرش به شدت خطرناک است.
بارها گفتهایم هر کسی در مسیر تحقق اهداف معلمان قدمی برداشته یا قلمی زده باشد یا در تجمعی شرکت کرده، مورد احترام ماست و هنوز هم بر عهد خود ایستادهیم و این تخریب دوستان را هم با جانودل پذیرا هستیم.
صدور بیانیههای تخریبی برعلیه شرکت کنندگان در جلسه، قبل از اینکه بدانیم آنان چه کسانی بوده و چگونه انتخاب شدهاند، عواقب خوبی نخواهد داشت، به هماندیشی و همدلی اعتقاد داریم اما بپذیرید که *دیگران برای حرکت در مسیر مطالبهگری الزامی به کسب اجازه از شما ندارند.*
و نکته آخر، هیچ شخص، تشکل یا حزبی نمیتواند و نباید ادعای نمایندگی معلمان را داشته باشد و دیگران را از حضور در جلسات منع یا حضور آنان را تخطئه کند، همانگونه که همکاران استان فارس نشان دادند میتوان با همفکری و بدون ایجاد هزینههای غیرمعمول برای همکاران، مطالبات ملی معلمان را پیگیری نمود.
پنجم دی هزاروچهارصد
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
💠#زنان_معلم_از_مشکلات_می_گویند_۲
✅ با سلام و عرض ادب.
بنده یک *معلم بازنشسته #مرد هستم ولی خانمم معلم است. بنابراین هرچند بهتر بود این سوال ها از ایشان پرسیده می شد اما به خاطر انجام وظیفه در حد توان و اطلاعاتی که دارم به این پرسش ها پاسخ می دهم.
۱- مشکلات زنان معلم کم نیست. یکی از اینها مساله #انتقال آنهاست که قبلا به صورت تابعیت همسر صورت می گرفت اما اکنون مدتی است با این برنامه مخالفت می شود. طبعا این مشکلات فراوانی را برای خانم های معلم ایجاد می کند که یکی از آنها مثلا رفتن از شهر تهران به شهرستان تابعه استان است. بخصوص وقتی یک زوج معلم، فرزند یا فرزندانی داشته باشند دیگر این مشکلات چند برابر می شود.
۲- مساله سرویس ایاب و ذهاب است. برای مثال خانم من چند سال است که دچار این مشکل شده چون آموزش و پرورش سرویس ها را قطع کرده است. قبلا سرویس هایی بود که آنها را از تهران به شهرستان می برد اما این برنامه را آنقدر تق و لق کردند که دیگر تقریبا بلا استفاده شده است و همین موضوع مشکلات فراوانی را ایجاد کرده است.
۳- مسئله #بی_عدالتی است. به این معنا که معمولا در ابتدای سال کلاس ها ومدارس را مدیران به کمک منطقه تقسیم می کند و معلمانی که به قول معروف پارتی لازم را نداشته باشند بدترین و یا دور ترین کلاس ها نصیب آنها می شود. این بی عدالتی در سطوح مختلف جریان دارد که یکی از آنها همین است.
۴- مورد دیگر تهیه صبحانه معلمان زن است. من خودم چون در مدارس مردانه تدریس کرده ام دیده ام که مدیر مدرسه با درآمدی که از بوفه مدرسه دارد صبحانه معلمان را هم تامین می کند . ولی در مدارس دخترانه این رسم پسندیده وجود ندارد و معمولا معلمان زن باید صبحانه خودشان را بیاورند. در مواردی حتی از آنها پول چای هم گرفته می شود که دیگر قوز بالاقوز است.
🔺 فکر می کنم مهم ترین #خواسته معلمان زن همان #انتقال به تابعیت همسر باشد. مساله دوم آنها هم همانطور که گفتم #سرویس رفت و آمد است. مساله سوم که در واقع اصلی ترین مساله همه معلمان است موضوع #حقوق_پایین آنهاست. با این مخارج و هزینه های سرسام آور حقوق معلمی جوابگوی کم ترین هزینه های یک زندگی آبرومندانه هم نیست.
🔺 #معلمان_فعال_صنفی تقریبا هیچ تضمینی ندارند. اگر در مدرسه ای مدیر بفهمد که معلمی فعال است یا در اعتصابات و تظاهرات شرکت می کند به شدت با او برخورد می کند یا سال دیگر عذرش را می خواهند. معمولا یکی از تنبیهات برای این گونه افراد فرستادن شان به بدترین مدارس و کلاس هاست.
البته اگر فردی فوق العاده فعال باشد که دیگر حسابش با کرام الکاتبین است. این گونه برخوردها ترس و وحشت عجیبی را بین معلمان زن ایجاد کرده است. برای همین تصور می کنم معلمان شاغل خیلی کم در تجمعات شرکت می کنند.
🔺 یکی دیگر از مشکلات معلمان زن، بودن در مدارسی است که به لحاظ سیاسی و آزادی بیان بسیار در تنگناست. برای مثال من که یک معلم مرد هستم می توانستم در کلاس با بچه ها در باره مسایل مختلف سیاسی و اجتماعی صحبت کنم اما معلمان زن ابدا از چنین امکانی برخوردار نیست. به لحاظ سیاسی و مذهبی در مدارس دخترانه به مراتب سخت گیری های بیشتری می شود و این هم برای دانش آموزان خطرناک و مضر است و هم برای معلمان . فضای مدارس دختران به شدت بسته است. حتی همکاران نمی توانند در دفتر در باره مسایل روز جامعه شان صحبت کنند. حال آنکه در مدارس پسرانه چنین نیست.
🔺 مدیران در مدارس دخترانه بسیار بیشتر از مدارس پسرانه تابع و تسلیم اداره هستند. به این معنا که اداره هر طرحی را بخواهد پیاده کند به صورت بخشنامه ای آن را تحمیل می کند و مدیران هم بلافاصله آن را در اختیار معلمان می گذارند و از آنها می خواهند بدون چون و چرا اجرا کنند. حال آنکه در مدارس پسرانه چنین نیست و بسیاری از بخشنامه های زاید یا مضر یا فکر نشده اجرا نمی شود و مدیران به نسبت استقلال رای بیشتری دارند.
* من فوق لیسانس بودم در دبیرستان های دولتی و عربی تاریخ وعلوم اجتماعی تدریس می کردم . خانمم هم لیسانس تاریخ دارند و در دبیرستان های دولتی تاریخ و علوم اجتماعی تدریس می کنند.
#زنان
#اشتغال
#زنان_معلم
#هشت_مارس
#روز_جهانی_زن
#نه_به_تبعیض
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
✅ با سلام و عرض ادب.
بنده یک *معلم بازنشسته #مرد هستم ولی خانمم معلم است. بنابراین هرچند بهتر بود این سوال ها از ایشان پرسیده می شد اما به خاطر انجام وظیفه در حد توان و اطلاعاتی که دارم به این پرسش ها پاسخ می دهم.
۱- مشکلات زنان معلم کم نیست. یکی از اینها مساله #انتقال آنهاست که قبلا به صورت تابعیت همسر صورت می گرفت اما اکنون مدتی است با این برنامه مخالفت می شود. طبعا این مشکلات فراوانی را برای خانم های معلم ایجاد می کند که یکی از آنها مثلا رفتن از شهر تهران به شهرستان تابعه استان است. بخصوص وقتی یک زوج معلم، فرزند یا فرزندانی داشته باشند دیگر این مشکلات چند برابر می شود.
۲- مساله سرویس ایاب و ذهاب است. برای مثال خانم من چند سال است که دچار این مشکل شده چون آموزش و پرورش سرویس ها را قطع کرده است. قبلا سرویس هایی بود که آنها را از تهران به شهرستان می برد اما این برنامه را آنقدر تق و لق کردند که دیگر تقریبا بلا استفاده شده است و همین موضوع مشکلات فراوانی را ایجاد کرده است.
۳- مسئله #بی_عدالتی است. به این معنا که معمولا در ابتدای سال کلاس ها ومدارس را مدیران به کمک منطقه تقسیم می کند و معلمانی که به قول معروف پارتی لازم را نداشته باشند بدترین و یا دور ترین کلاس ها نصیب آنها می شود. این بی عدالتی در سطوح مختلف جریان دارد که یکی از آنها همین است.
۴- مورد دیگر تهیه صبحانه معلمان زن است. من خودم چون در مدارس مردانه تدریس کرده ام دیده ام که مدیر مدرسه با درآمدی که از بوفه مدرسه دارد صبحانه معلمان را هم تامین می کند . ولی در مدارس دخترانه این رسم پسندیده وجود ندارد و معمولا معلمان زن باید صبحانه خودشان را بیاورند. در مواردی حتی از آنها پول چای هم گرفته می شود که دیگر قوز بالاقوز است.
🔺 فکر می کنم مهم ترین #خواسته معلمان زن همان #انتقال به تابعیت همسر باشد. مساله دوم آنها هم همانطور که گفتم #سرویس رفت و آمد است. مساله سوم که در واقع اصلی ترین مساله همه معلمان است موضوع #حقوق_پایین آنهاست. با این مخارج و هزینه های سرسام آور حقوق معلمی جوابگوی کم ترین هزینه های یک زندگی آبرومندانه هم نیست.
🔺 #معلمان_فعال_صنفی تقریبا هیچ تضمینی ندارند. اگر در مدرسه ای مدیر بفهمد که معلمی فعال است یا در اعتصابات و تظاهرات شرکت می کند به شدت با او برخورد می کند یا سال دیگر عذرش را می خواهند. معمولا یکی از تنبیهات برای این گونه افراد فرستادن شان به بدترین مدارس و کلاس هاست.
البته اگر فردی فوق العاده فعال باشد که دیگر حسابش با کرام الکاتبین است. این گونه برخوردها ترس و وحشت عجیبی را بین معلمان زن ایجاد کرده است. برای همین تصور می کنم معلمان شاغل خیلی کم در تجمعات شرکت می کنند.
🔺 یکی دیگر از مشکلات معلمان زن، بودن در مدارسی است که به لحاظ سیاسی و آزادی بیان بسیار در تنگناست. برای مثال من که یک معلم مرد هستم می توانستم در کلاس با بچه ها در باره مسایل مختلف سیاسی و اجتماعی صحبت کنم اما معلمان زن ابدا از چنین امکانی برخوردار نیست. به لحاظ سیاسی و مذهبی در مدارس دخترانه به مراتب سخت گیری های بیشتری می شود و این هم برای دانش آموزان خطرناک و مضر است و هم برای معلمان . فضای مدارس دختران به شدت بسته است. حتی همکاران نمی توانند در دفتر در باره مسایل روز جامعه شان صحبت کنند. حال آنکه در مدارس پسرانه چنین نیست.
🔺 مدیران در مدارس دخترانه بسیار بیشتر از مدارس پسرانه تابع و تسلیم اداره هستند. به این معنا که اداره هر طرحی را بخواهد پیاده کند به صورت بخشنامه ای آن را تحمیل می کند و مدیران هم بلافاصله آن را در اختیار معلمان می گذارند و از آنها می خواهند بدون چون و چرا اجرا کنند. حال آنکه در مدارس پسرانه چنین نیست و بسیاری از بخشنامه های زاید یا مضر یا فکر نشده اجرا نمی شود و مدیران به نسبت استقلال رای بیشتری دارند.
* من فوق لیسانس بودم در دبیرستان های دولتی و عربی تاریخ وعلوم اجتماعی تدریس می کردم . خانمم هم لیسانس تاریخ دارند و در دبیرستان های دولتی تاریخ و علوم اجتماعی تدریس می کنند.
#زنان
#اشتغال
#زنان_معلم
#هشت_مارس
#روز_جهانی_زن
#نه_به_تبعیض
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran