نشریه زمان ظهور
3.9K subscribers
2.62K photos
498 videos
574 files
3.4K links
نشریه زمان ظهور تحت اشراف موسسه رسمی وارثین ملکوت

📬 ارتباط با ما :

🆔 @warethinmalakoot_publicrelation

🌐 varesin.org

📧 varesin.org@gmail.com
Download Telegram
💢احساس منیّت

یکی از مهم‌ترین مفروضه‌ها در روان‌درمانی شناختی این است که تفسیر و برداشت افراد از یک واقعه، تعیین‌کنندﮤ احساس و رفتار آنهاست. در گذشته، تصور این بود که موقعیت‌ و محیطی که فرد در آن قرار گرفته است موجب ایجاد احساس می‌شود. برای مثال، دیدن مار باعث ایجاد احساس ترس در فرد می‌شود. امّا بعدها روان‌شناسان شناختی به این نتیجه رسیدند که احساسات، نتیجۀ چگونگی تفکر افراد دربارﮤ یک موقعیت‌اند.

◀️در واقع، دیدن مار موجب ترس نمی‌شود، بلکه باور به خطرناک بودن آن ترس را به وجود می‌آورد. دو نفر ممکن است در یک موقعیت خاص احساسات متفاوتی را تجربه کنند. یکی ممکن است از سگ بترسد، زیرا فکر می‌کند سگ به او آسیب می‌رساند. دیگری ممکن است با این فکر که سگ حیوان وفادار و مهربانی است به آن دل‌بسته شود. اگر کسی فکر کند دیگری از او سوءاستفاده می‌کند، احساس عصبانیت و کینه‌توزی را تجربه می‌کند و اگر فکر کند کسی او را دوست ندارد، احساس غمگینی خواهد کرد. بنابراین احساسات برخاسته از افکار و برداشتی است که از واقعیت‌های پیرامون خود داریم. [4]

احساس منیّت نیز برخاسته از «باور من» - من هستم، من می‌فهمم، من می‌خواهم، من می‌توانم و ... - است و البته خیلی پیچیده‌تر! زیرا:

✔️1. احساس منیّت ناشی از پررنگ‌ترین و بنیادی‌ترین باور ماست، یعنی «من هستم» و در نتیجه، احساسی همیشگی است که به وجودش عادت کرده‌ایم، مانند تیک‌تاک ساعت اتاقمان که آن‌قدر به آن عادت کرده‌ایم که در هیاهوی مشغله‌های روزانه‌مان آن را نمی‌شنویم.

✔️2. منیّت احساس خوشایندی است و این امر باعث می‌شود آن را دوست داشته باشیم و بپذیریم.

✔️3. گاهی در لباس احساس ثانویه‌ای مانند خشم، عصبانیت، خجالت و ... درمی‌آید و تشخیص‌ آن برایمان سخت می‌شود. هیجانات ثانویه پاسخ ما در برابر هیجانات اولیه هستند؛ یعنی ما به هیجان اولیۀ خود با یک هیجان دیگر واکنش نشان می‌دهیم. برای مثال، فرض کنید کار اشتباهی انجام داده‌ایم که دیگران ما را به‌خاطر آن طرد کرده‌اند. هیجانی که در چنین موقعیتی معمولاً سراغمان می‌آید شرم است. امّا از آنجایی که تحمل شرم را نداریم، به‌جای پذیرفتنش از دست دیگران خشمگین (هیجان ثانویه) می‌شویم که چرا ما را ترک کردند و ناراحت شدند. باید بدانیم که هیجانات ثانویه آسیب‌زا هستند، زیرا دسترسی ما را به هیجانات اولیه قطع می‌کنند و اطلاعات اشتباهی را به مخاطب ارائه می‌دهند. [5]

🙃خب اجازه دهید دربارﮤ منیّت و احساسات ثانویه مثالی بزنم. تصور کنید برای چندروزی در خانه‌ای مهمان هستید و میزبان اتاقی بسیار زیبا را در اختیار شما قرار می‌دهد. آن اتاق شما را چنان مجذوب می‌کند که دلتان می‌خواهد صاحب آن اتاق باشید، حتی ممکن است از این هم فراتر رفته و دچار این توهم شوید که این اتاق برای شما ساخته شده است و متعلق به شماست. زمانی که وقت رفتن‌ می‌رسد، دلتان نمی‌آید امانت را به صاحبش برگردانید! این دقیقاً اتفاقی است که در زندگی روزمرﮤ ما رخ می‌دهد؛هذیان مالکیت موجب احساس منیّت می‌شود و زمانی که با واقعیت روبه‌رو می‌شویم - که هیچ چیز در دنیا متعلق به ما نیست و باید آنها را بگذاریم و بگذریم - غم و اندوه شدیدی سراغمان می‌آید. غم و اندوه احساس ثانویه‌ای است که مانع می‌شود شما نسبت به سرچشمۀ همۀ دردها یعنی منیّت آگاه شوید.

در واقع، اگر دست روزگار از شما اتاق، خانه، وسیله، خانواده، فرزند و ... را که باور دارید متعلق به شماست بگیرد، احساسات ناخوشایندی مانند عصبانیت یا افسردگی را تجربه می‌کنید. امّا اگر با این واقعیت روبه‌رو شوید که آنها متعلق به شما نیستند و قرار است روزی آنها را به صاحبش برگردانید، با وجود دل‌بستگی‌ای که به آنها ایجاد شده است، میزان احساسات ناخوشایند شما قطعاً کمتر خواهد بود.


📖صفحه ۲
👇ادامه مقاله

👏@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍13👏6😢2💯1
✍️سید احمد الحسن می‌فرماید:
«... و ای پروردگارم، پیش از سکوت، جسم و روح و تمام وجودم را بگیر و در راه خودت نابود یا پاره‌پاره کن.
پروردگارا، هرچه می‌خواهی با آن انجام بده،
من جسمم، روحم و هرآنچه را به من داده‌ای به تو بخشیده‌ام،
به تو بخشیده‌ام چیزی را که تو مالک آنی و من مالکش نیستم.» [6]

📌زمانی ‌که می‌دانیم و باور داریم چیزی متعلق به ما نیست، خود را برای از دست دادنش آماده می‌کنیم، امّا اگر تصور کنیم ما مالک زندگی، خانواده، همسر، فرزندان، شغل و دارایی‌هایمان هستیم، یا اگر تصور کنیم صلاح زندگی‌مان را خودمان بهتر از خدا می‌دانیم، مصداق همان خیالی می‌شویم که دچار بیماری منیّت شده‌ است! بنابراین، باور من (برای مثال، من مالک هرآنچه خداوند در اختیارم قرار داده هستم) باعث ایجاد احساس منیّت می‌شود، و زمانی که برخلاف آنچه باور داریم اتفاق می‌افتد (برای مثال، آنچه را تصور می‌کنم مالک آن هستم خداوند از من می‌گیرد) احساس منیّت در لباس خشم، غم، اضطراب و ... سر از زندگی‌مان درمی‌آورد.

💢باور من


همان‌طور که پیش‌تر گفته شد، هر احساسی که تجربه می‌کنیم ناشی از برداشت ما از موقعیتی است که در آن قرار گرفته‌ایم. در واقع، باورهای ما نقش اساسی در ایجاد احساسات مختلف دارند. احساس منیّت، ناشی از باور بنیادین «من» است و همان‌طور که بیان شد می‌تواند خودش را در لباس احساسات ثانویه بپوشاند. برای شناخت محتوای باور «من»، باید به‌دنبال در دسترس‌ترین سرنخ‌ها باشیم؛ یعنی ابتدا از خود بپرسیم چه احساسی دارم؟ چه چیزی (چه فکری) باعث شده است این احساس را داشته باشم؟ کجای این تجربه پای «باور من» یا همان فریاد انانیت در کار است؟ در واقع، از «سرنخ احساسی» که برایمان واضح است شروع می‌کنیم و به‌طرف منبع اصلی آن یعنی باورهای بنیادینمان می‌رویم. برای مثال، فرض کنید صحبت کردن در جمع شما را مضطرب می‌کند. احساسی که تجربه می‌کنید اضطراب است، امّا چه چیزی باعث شده است مضطرب شوید؟ احتمال دارد بگویید این فکر که ممکن است دیگران مرا مسخره کنند ... یا شاید مطلب را فراموش کنم یا تپق بزنم و ... ، امّا می‌دانید کجای این اتفاق دست منیّت در کار است؟!

🗣در جواب باید بگویم زمانی که با یک موقعیت تهدیدآمیز (واقعی یا فرضی) روبه‌رو می‌شویم اضطراب سراغمان می‌آید. البته اضطراب بخشی از زندگی هر انسانی محسوب می‌شود و در حد اعتدال پاسخی سازش‌یافته تلقی می‌شود، زیرا اضطراب ما را به تلاش وامی‌دارد. همۀ قدم‌هایی که انسان به جلو برمی‌دارد و همۀ کشف‌های علمی، هنری و ادبی براساس اضطراب انجام می‌گیرد. [7] بنابراین ممکن است اضطراب همیشه بیمارگونه و ناشی از بیماری منیّت نباشد. امّا در مثال فوق، اضطراب احساس ثانویه‌ای است تا از باور من (آنچه دوست دارم باشم) محافظت کند. برای نمونه، «من» دوست دارد آدم سخنوری باشد، امّا قضاوت دیگران به او یادآوری می‌کند که آنچه دوست دارد باشد نیست. بنابراین قضاوت یک تهدید اساسی برایش محسوب می‌شود. در نتیجه، من سیستم سمپاتیک بدن را فعال نموده تا فرد را آمادﮤ مقابله با خطر کند. [8]

باور بنیادین «من» مانند فرمانده‌ای است که سیستم اضطرابی بدن را به‌ کار می‌اندازد که از خود در برابر تهدید‌ها محافظت کند.


📖صفحه ۳
👇ادامه مقاله

👏@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍136👏5🕊1
👈بسیاری از احساسات ناخوشایندی که تجربه می‌کنیم نسبت به احساس منیّت، ثانویه محسوب می‌شوند. امام صادق (ع) می‌فرمایند: «حواريون به عيسى‌بن مريم گفتند:"اى آموزگار نيكى‌ها، به ما ياد بده كه سخت‌ترين چيزها چيست‌؟" گفت: "سخت‌ترين چيزها خشم خداوند است." گفتند: "با چه چيزى از خشم خداوند مى‌توان دورى كرد؟" فرمود: "به اين‌كه شما به كسى خشم نگيريد." گفتند: "سرچشمۀ خشم چيست‌؟" فرمود: "تکبر و خود بزرگ‌بينى و كوچك شمردن مردم."» بنابراین با توجه به کلام امام صادق (ع)، زیربنای احساس خشم، احساس تکبر و هذیان خودبزرگ‌بینی است که ما را به باور بنیادین «من از دیگران برترم» می‌رساند.

◀️نکتۀ مهم این است که باور «من» در لایۀ زیرین ذهنمان چنان خود را پنهان کرده است و در سکوت پادشاهی می‌کند که ممکن است نسبت به آن آگاهی زیادی نداشته نباشیم. برای مثال، ممکن است بگوییم من به خدای مهربان ایمان دارم، درحالی‌که برخلاف گفتۀ خود عمل می‌کنیم. خداوند می‌فرماید: «... دروغ مى‌گويد كسى كه گمان مى‌كند مرا دوست دارد، ولى هنگامى كه شب فرامى‌رسد همۀ شب را مى‌خوابـد.» [9]

🔵بنابراین ما گمان می‌کنیم خداوند را دوست داریم، امّا باور عمیق‌تری در ما وجود دارد که رفتارهای ما را تحت‌کنترل دارد. ما حاضریم شب را بیدار بمانیم تا با دوست قدیمی‌مان گپ بزنیم یا فیلم موردعلاقه‌مان را ببینیم، چون پادشاه درونمان - یعنی من - از آن خشنود می‌شود، امّا عبادت نیمه‌شب را که موجب خشنودی خداوند است رها می‌کنیم تا زمینۀ راحتی و استراحت «من» را هرچه بهتر فراهم کنیم. بنابراین آیا منطقی است ادعا کنیم که مِهر خداوند و نه «من» در دلمان جای دارد!؟
شناخت پادشاه درون لازمۀ درمان دردهای ناشی از منیّت است، البته این امر کار ساده‌ای نیست، زیرا اگر من پادشاه درون باشد - یعنی نیت‌ها و اعمالمان از جانب من صادر شود - ظهور و نمود دستوراتش به‌صورت آشکارا نخواهد بود.

💡من وانمود می‌کند که از خدا داناتر است، امّا در عین حال می‌داند که این ادعا بیش از حد غیرمنطقی است؛ سید احمد الحسن بیان می‌کند مخلوق در برابر پروردگارش پادشاهیِ من درونی‌اش را در نهان به کار می‌گیرد و منیّتش به شکل غیرمستقیم در برابر خداوند بروز پیدا می‌کند. مانند این است که فردی بر نفس خود تمرکز کرده است و بدون این‌که آشکارا بگوید «من برتر از کسی هستم که مرا خلق نموده!» یا بگوید «نفس من مهم‌تر از کسی است که مرا آفریده است.» امّا حالش و نظرش که متمرکز بر نفس خویش شده است، گویای این سخن است. [10] خداوند می‌فرماید: (و بیشترشان ایمان نمی‌آورند، مگر آن‌که مشرک‌اند). [11]

🔎نمونه‌ای مشهور از نمود منیّت نحوﮤ عبادت ابلیس است. ابلیس بر خدا تکبر ورزید. او می‌خواست خدا را به همان روشی که دوست دارد عبادت کند نه با روشی که خداوند سبحان می‌خواهد. [12] در واقع، ابلیس در عمل به خداوند می‌گوید من بهتر می‌دانم که چگونه تو را عبادت کنم! بنابراین باید تا جای ممکن گفت‌وگوهای مخفیانۀ ذهن خود یا باور بنیادین «من» را اصلاح کنیم تا نفسمان سلامتی خود را به دست بیاورد. امّا چگونه می‌توانیم لایه‌های ذهنی خود را کنار بزنیم و نسبت به عمیق‌ترین و ناهشیارترین باور خود آگاهی یابیم؟!

📖صفحه ۴
👇ادامه مقاله

👏@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍124👏4❤‍🔥2👎1
💢گفت‌وگوهای ذهنی و محاسبۀ نفس

معمولاً همۀ ما انسان‌ها در ذهنمان با خودمان صحبت می‌کنیم. برای مثال، موضوعی را در ذهن خود تحلیل و بررسی می‌کنیم، حل مسئله انجام ‌می‌دهیم، قضاوت می‌کنیم، یا با خودمان خاطراتمان را مرور می‌کنیم، دربارﮤ اتفاقات احتمالی آینده با خود گفت‌وگو می‌کنیم و ... . گاهی این گفت‌وگوهای ذهنی می‌تواند به شکل افکار خودآیند به ذهنمان خطور کند. [13] افکار خودآیند از یک تفکر دقیق سرچشمه نمی‌گیرد، بلکه به شکل عادتی و اتوماتیک‌وار به ذهنمان می‌آید. آرون بک بیان می‌کند که افکار خودآیند خصوصیات زیر را دارند:

⚫️1-کوتاه و اختصاصی هستند و بلافاصله بعد از یک واقعه رخ می‌دهند.
⚫️ 2-در یک جمله رخ نمی‌دهند، بلکه ممکن است از چندین کلمه یا تصویر ذهنی تشکیل شده باشند.
⚫️3-شما طالب آن نیستید و نمی‌توانید به‌راحتی از دستشان خلاص شوید.
⚫️4-در آن لحظۀ خاص، منطقی به نظر می‌رسند. (برای مثال، فکر می‌کنید دوستتان جواب سلام شما را نداده است، چون به کار جدیدش زیادی می‌بالد و قصد دارد شما را با این کار تحقیر کند. این موضوع در آن لحظه شما را عصبانی می‌کند، امّا بعد که به آن فکر می‌کنید به خودتان می‌گویید حقیقتاً او آدم مغروری نیست و شاید آن لحظه فکرش مشغول بوده و صدای شما را نشنیده است).

🗣افکار خودآیند معمولاً درون‌مایۀ شبیه به هم دارند. برای مثال، «من شکست‌خورده‌ام»، «من بی‌ارزشم» و ... .
افرادی که مشکلات هیجانی شبیه به هم دارند (مانند افسردگی، اضطراب و وسواس)، در نوع افکار خودآیند نیز مشابه هستند.
افکار خودآیند نسبت به دیگر انواع تفکر، واقعیت را بیشتر تحریف می‌کنند. (برای نمونه، ممکن است کسی ناخواسته لیوان آبی را روی لباستان بریزد و شما از این اتفاق فاجعه‌سازی کنید و بسیار عصبانی شوید. در واقع، یک مسئلۀ کوچک در ذهنتان بزرگ جلوه می‌کند).
و ... . [14]

📌توجه و بررسی محتوای گفت‌وگوی ذهنی غالب، از هر نوعی که باشد - خودخواسته یا خودآیند‌ - سرنخی است که ما را به باور بنیادینمان (پادشاه درون) می‌رساند. در حقیقت، وقت آن است که یک ذرّه‌بین به دست بگیریم و ردپای زنجیرﮤ افکار خود را به‌دقت دنبال کنیم تا ببینیم گفت‌وگوهای ذهنی‌مان متوجه «من» است یا خداوند؟

می‌توانیم از خود بپرسیم: چرا آن رفتار از من سر زد؟ چرا چنین چیزی را گفتم؟ در آن لحظه، چه احساسی داشتم؟ چه فکری باعث شد در آن موقعیت، آن احساس را تجربه کنم؟ آن فکر چه معنایی برای من دارد؟

نکتۀ مهم این است که همیشه ردپایی از پادشاهی من را در میان افکارمان خواهیم یافت و هرچه تلاش کنیم باور «من» را کم‌رنگ‌تر کنیم، به سلامت روان بیشتری دست پیدا خواهیم کرد. دلیلش این است که حیوانات و ازجمله انسان‌ها معمولاً براساس منیت و خودخواهی عمل می‌کنند. در طبیعت، رفتارهای دگرخواهانه در قیاس با رفتار خودخواهانه بسیار اندک است. در حقیقت، این یک «خودخواهی ژنتیکی» است که موجب بقای ژن‌ها می‌شود.

💥خودخواهی ژنتیکی می‌گوید من برتر از دیگران هستم، پسرم برتر از پسر برادرم است، برادرم برتر از پسرعمویم است، پسرعمویم برتر از افراد غریبه است، همشهری‌ام برتر از اهالی شهرهای دیگر است، مردم کشورم برتر از مردم دیگر کشورها هستند و ... . ازاین‌رو ریچارد داوکینز اعتقاد دارد اگر جامعۀ انسانی تنها بر پایۀ قانون‌های بی‌رحمانۀ ژنتیکی استوار باشد، جامعۀ بسیار ناخوشایندی برای زیستن خواهد بود. و باید بگویم ما به‌عنوان گونۀ انسان به لطف نیروهای نفس، در عمل، خودپرستی ژن‌ها را نابود ساخته‌ایم، زیرا اخلاق والا یا ایثارگری واقعی که انبیا و فرستادگان الهی آن را رواج داده‌اند و ادیان الهی به آن توصیه کرده‌اند، این خودخواهی را در هم کوبیده است.

📖صفحه ۵
👇ادامه مقاله

👏@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍15👏3👌21
👈ما با بررسی افکار و پرسیدن چند سؤال ساده می‌توانیم به‌راحتی نفس خود را مورد حسابرسی قرار دهیم، امّا معمولاً از این خودکاوی غفلت می‌کنیم. امام کاظم (ع) می‌فرمایند:«از ما نیست کسی که هر روز نفس خود را محاسبه نکند ...». همچنین امام علی (ع) می‌فرمایند: «کسی که به محاسبۀ نفس خود بپردازد به عیب‌هایش آگاه می‌شود و از گناهانش باخبر می‌شود و گناهان را جبران می‌کند و عیب‌ها را برطرف می‌سازد.» [15] امّا چرا برای حسابرسی نفس بر افکار تأکید می‌کنم؟

🔠نیت و اهداف باطنی انسان زودتر از اعمال بدنی او به پیشگاه خداوند عرضه می‌شود و خداوند پیش از عمل به نیت فرد توجه می‌کند. [16] همچنین عمل صالح جز با نیت صالح به حد کمال نمی‌رسد. [17] اگرچه محاسبۀ اعمالمان نیز بسیار مهم است، امّا زیربنای رفتارهایمان را افکار و نیت‌هایمان تشکیل می‌دهد. سید واثق حسینی می‌گوید:

📌«... افکاری را می‌یابیم که بر حالات انسان، بر سلامتی او، بر طریقۀ صحبت کردن و به کار بردن کلمات، بر اعمال و رفتار او اثر می‌گذارد، تا آنجا که حتی این افکار بر شخصیت انسان هم تأثیر می‌گذارد؛ و شخصیت انسان را افکاری تعیین می‌کند که با آن سروکار دارد.» [18] بررسی و اصلاح افکار بر روی رفتار و کردارمان نیز تأثیر می‌گذارد. زمانی که باور من و تأثیری را که بر حالات، سلامتی، گفتار و کردارمان دارد بشناسیم، می‌توانیم با آن مقابله کنیم. امیرالمؤمنین (ع) می‌فرمایند: «هرکس پیوسته به حساب نفس خود برسد از سازش‌کاری با او در امان مانَد.» [19]

💢طرح‌واره‌های زیربنایی من


در پایین‌ترین لایه‌های ذهنی‌مان، عمیق‌ترین و ابتدایی‌ترین باورها که معمولاً از دوران کودکی شکل گرفته‌اند، قرار دارد. جفری یانگ باورهای ناهشیار و ناسازگاری را که انسان دربارﮤ خود، دیگران و دنیا دارد طرح‌واره می‌نامد. طرح‌واره‌ها قالب‌های ذهنی هستند که درک ما از جهان پیرامون را شکل می‌دهد. آنها واقعیت را تحریف می‌کنند، امّا آنچنان برایمان واقعی و بدیهی به نظر می‌آیند که تصور می‌کنیم واقعیت محض هستند. این قالب‌های ذهنی، معمولاً در اوایل کودکی شکل می‌گیرند. [20]

⚡️ما هر اطلاعاتی را که از جهان پیرامون دریافت می‌کنیم، در آن قالب‌ها قرار می‌دهیم. برای مثال، تصور کنید در ذهن خود قالبی به شکل مربع داریم که هر اطلاعاتی که وارد ذهن می‌شود داخل آن قالب ریخته می‌شود و به شکل مربع درمی‌آید. در نتیجه، بعد از مدتی بیشتر اطلاعات موجود در حافظۀ ما به شکل مربع ذخیره می‌شود. ممکن است ما در ذهن خود قالبی داشته باشیم به نام طرح‌وارﮤ «بی‌اعتمادی/ سوءاستفاده». فردی که دارای چنین قالب ذهنی (یا طرح‌واره) است گمان می‌کند دیگران قصد سوءاستفاده از او را دارند. بنابراین هر اطلاعاتی را که از انسان‌های اطراف دریافت می‌کند داخل این قالب قرار می‌دهد و رفتارها و کلام دیگران را براساس طرح‌وارﮤ خودش تفسیر می‌کند. جفری یانگ، هجده طرح‌وارﮤ ناسازگار اولیه را تبیین کرده است که همگی از اوایل کودکی در ذهن شکل گرفته است‌ و در طول زندگی تکرار و گسترش داده می‌شوند. [21]

🔎یکی دیگر از این قالب‌ها طرح‌وارﮤ «نقص و شرم» است. کسی که دارای چنین قالب ذهنی است تصور می‌کند حقیر، بی‌ارزش و دارای نقص و عیب است. ازاین‌رو از خودش شرم دارد. فرد یا تسلیم این طرح‌واره می‌شود و برای همیشه احساس دردناک شرم را با خود حمل می‌کند، یا برای رهایی از احساس شرمی که برایش دردناک است دست به مقابله با آن می‌زند و در خود اعتمادبه‌نفس کاذبی را شکل می‌دهد، یا از موقعیت‌هایی که نقصش را به او یادآور می‌شود اجتناب می‌کند و نسبت به نقد و انتقاد واکنش افراطی نشان می‌دهد. [22]

📶طرح‌واره‌های افرادی که از نظر روان‌شناختی سلامت بیشتری دارند ملایم و انعطاف‌پذیرند. امّا در افرادی با اختلالات شخصیت، [23] طرح‌واره‌ها شدیدتر و غیرقابل‌انعطاف هستند. در طول جلسات روان‌درمانی، طرح‌وارﮤ‌ درمانگر سعی می‌کند به قالب ذهنی فرد ازجمله «من دوست‌داشتنی نیستم»، «من یک فرد شکست‌خورده‌ام»، «من دارای نقص هستم»، «من هرگز به اندازﮤ کافی خوب عمل نمی‌کنم» و ... ، با استفاده از احساسی که فرد در موقعیت‌های مختلف تجربه می‌کند، محتوای گفت‌وگوهای ذهنی، و معنایی که اتفاقات مختلف برای فرد دارد دسترسی پیدا کند و آن‌ها را به چالش بکشد. برای مثال، ممکن است چنین گفت‌وگویی بین یک روان‌شناس و مُراجع رخ دهد:

📖صفحه ۶
👇ادامه مقاله

👏@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍144👏3
👈- مراجع: نمی‌توانم تحمل کنم که از آن مصاحبۀ شغلی رد شدم.
- روان‌شناس: از این‌که از آن مصاحبۀ شغلی رد شدی، چه احساسی داری؟
- خیلی ناراحتم، از خودم بدم می‌آید.
- رد شدن در مصاحبۀ شغلی چه معنایی برایت دارد؟
- بازهم شکست خوردم.
- شکست دوباره برایت چه معنایی دارد؟
- من همیشه شکست می‌خورم.
- چه شواهدی نشان می‌دهد که تو همیشه شکست می‌خوری؟
- خب، همسرم از من جدا شد ... در کار قبلی‌ام، با رئیسم بحثم شد و اخراج شدم ... اصلاً دست روی هر کاری می‌گذارم شکست می‌خورم ...
- فرض کن اینجا دادگاه است و من می‌خواهم شما را محکوم کنم به این‌که همیشه شکست می‌خوری. خب، می‌توانی نقش وکیلت را بازی کنی و شواهدی ارائه دهی که این‌طور نیست و همیشه شکست نخورده‌ای، بلکه مورادی هم بوده که در آن‌ها موفق بوده‌ای؟
- خب ... راستش، بله‌ ... من در دوران مدرسه یک بار در مسابقات ورزشی مقام آورده‌ام ...‌ .

⚡️البته که در اتاق درمان همیشه گفت‌وگوهای روان‌شناسان و مراجعان به همین سادگی نیست و باورهای بنیادین افراد به‌راحتی از بین نمی‌روند، بلکه روان‌شناس با این پرسش‌ها می‌تواند تَرَکی بر ساختار باورهای غیرمنطقی بیمار ایجاد کند. بعد از چنین گفت‌وگویی، قطعاً شعلۀ کوچک امیدی در دل فرد روشن می‌شود. این‌طور بگویم فرد از این‌که «من» همیشه شکست می‌خورد احساس سرخوردگی می‌کند و روان‌شناس کمک می‌کند که او به این نتیجه برسد: «من» آن‌قدرها هم ضعیف و شکست‌خورده نیست و می‌تواند حداقل گاهی موفق باشد، پس منطقی نیست بگوییم همیشه!

🗣اگرچه طرح‌وارﮤ ‌درمانگر به‌زعم خود تلاش می‌کند که فرد به شکل منطقی‌تری فکر کند و به اتفاقات بنگرد، امّا به عقیدﮤ نویسنده باز در همان دور باطل گرفتار شده است، زیرا حقیقت این است که «من» وجودی ندارد که اصولاً بخواهیم آن را تعریف کنیم. مانند این است که دو نفر بر روی رنگ هوایی که نفس می‌کشیم بحث کنند و سعی کنند با استناد به رنگ آبی آسمان یکدیگر را قانع کنند که هوا آبی تیره است یا آبی روشن، درحالی‌که حقیقت این است که هوا بی‌رنگ است! [24]

🔺این کاملاً طبیعی است که همگی ما تعریفی از خودمان، شخصیتمان، خواسته‌ها، عقاید و نظراتمان داشته باشیم، امّا نکتۀ مهم این است که نباید به یک تعریف از «من» دست پیدا کنیم، بلکه باید به «بی‌تعریفی» برسیم، یعنی چیزی از خودمان نداشته باشیم و چیزی از خودمان در ذهن نسازیم. دین الهی به ما می‌آموزد که برای سالم بودن و زنده شدن به عشق باید از آنچه از خودساخته‌ایم (چه زشت و چه زیبا) و از آنچه دوست داریم باشیم گذر کنیم ... درونمان را از من خالی کنیم و اجازه بدهیم روح خداوند در ما جریان یابد، ما را به حرکت دربیاورد و رشد دهد، زیرا روح به معنای ریح (حرکت) است و زندگی، آرامش و رهایی از روح آغاز می‌شود.

💡کافی است اعتراف کنیم که هیچ نمی‌دانیم و هیچ نمی‌توانیم جز به حول و قوﮤ الهی، کافی است به‌جای فریاد‌های پوچ «من» سکوت کنیم و شاهد باشیم که خداوند چگونه ظرف خالی نفس ما را از روح خود پر می‌کند و چطور نفس ما همچون پیراهنی برای روح خدا خواهد شد:

◀️«این من نه منم، آن‌که منم گویی کیست
گویا نه منم در دهنم گویی کیست
من پیرهنی بیش نیم سر تا پای
آن کس که منش پیرهنم گویی کیست ... .» [25]


📖صفحه ۷
👇ادامه مقاله

👏@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍125👏3
👈«این من نه منم، آن‌که منم گویی کیست
گویا نه منم در دهنم گویی کیست
من پیرهنی بیش نیم سر تا پای
آن کس که منش پیرهنم گویی کیست ... .» [25]

🔹بنابراین تفاوت روان‌شناسی سکولار و روان‌شناسی دین در اینجا بارز می‌شود: در روان‌شناسی دین، وجود من - چه مطلوب چه نامطلوب - هر دو ناسالم است، زیرا منشأ هر دوی آنها منیّت است و منیّت سرچشمۀ همۀ دردهاست.

🔸باور به «من بی‌ارزشم»، یا «من با ارزشم» هر دو از دیدگاه روان‌شناسی دین رد شده است، زیرا من شوجودی ندارد که بتواند به نفس ارزش دهد. نفس زمانی ارزش پیدا می‌کند که از «من و منیت» تهی شود. در چنین نفسی، روح خداوند هرچه بیشتر تجلی پیدا می‌کند.
برای توضیح بیشتر دربارﮤ تفاوتی که در روان‌شناسی سکولار و دینی وجود دارد‌، اجازه دهید به چهار وضعیت انسان که اریک برن [26] آن را مطرح می‌کند، نگاهی بیندازیم:

🔸من بدم، تو خوبی: فردی که در چنین وضعیتی قرار گرفته است در برابر دیگران احساس ضعف می‌کند و به نیازهای دیگران بیشتر از خودش توجه می‌کند.

🔸من بدم، تو بدی: فرد در این وضعیت هیچ اهمیتی به دیگران نمی‌دهد و به هیچ اصول و قوانینی در زندگی پایبند نیست و ممکن است رفتارهای ناپخته و جنایت‌کارانه از او سر بزند.

🔸من خوبم، تو بدی: آدم‌هایی که چنین دیدگاهی دارند گمان می‌کنند خودشان خوب هستند و تمامی مشکلات و مسائل خود را به دیگران نسبت می‌دهند و خودشان را از دیگران برتر می‌دانند.

🔸من خوبم، تو خوبی: کسانی که در این وضعیت قرار دارند به ارزش‌های دیگران احترام می‌گذارند و برای همه ازجمله وجود خودشان ارزش قائل هستند. این افراد از لحاظ روان‌شناختی دارای سلامت روان محسوب می‌شوند. [27]

🔻امّا دیدگاه دینی چه می‌گوید؟ از لحاظ روان‌شناسی، دین در این سطح منیّت نمودی مطلوب پیدا کرده است، امّا حقیقت این است که من هیچ وجودی ندارد - چه خوب و چه بد - هرچه هست خداوند است (یعنی تنها خداوند وجود حقیقی دارد). [28] باور به وجود داشتنِ من، یک باور هذیانی است که باید در برابر آن بایستیم و خود را از آن برهانیم.
سید احمد الحسن بیان می‌کند: «من (و پناه می‎برم از منیّت) ... تو و همۀ کسانی را که طالب حقیقت‌اند دعوت می‌کنم به این‌که تبری بردارید، همان‌گونه که ابراهیم (ع) تبر برداشت، و همۀ بت‌هایی را که غیرخدا پرستیده می‌شوند در هم بشکنید، ازجمله بتی که در وجودتان است و آن "من" است.» [29]

🔻امّا اگر نفس را از من تهی کنیم، چه اتفاقی می‌افتد؟ چرا باید هر تصویری را که از خودمان داریم - چه مثبت و مطلوب، چه منفی و نامطلوب - در هم بشکنیم و همان‌طور که سید احمد‌ الحسن بیان می‌کند، تبری برداریم و تمامی بت‌ها، به‌ویژه بت درونمان را بشکنیم؟!

📖صفحه ۸
👇ادامه مقاله

👏@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍13👏4😢21
💢ارتقای سلامت نفس

نفس مانند ظرفی است که هرچه آن را از ظلمت و منیت خالی کنیم، میزان نوری که در آن جریان می‌یابد بیشتر خواهد بود؛ و هرچه میزان ظلمت را بیشتر کنیم، ظرفیت ظرف برای دریافت نور قطعاً کمتر خواهد بود. بنابراین با تهی کردن نفس از من و منیّت، صفات خداوند در آن تجلی پیدا می‌کند، تا جایی که هرآنچه در نفس جریان می‌یابد، اراده می‌کند و انجام می‌دهد خداوند است و نه من. سید احمد الحسن می‌گوید:

🟠«انسان تجلی لاهوت سبحان در عالم آفرینش است. فطرت انسان این شایستگی را به او می‌دهد که خدای در خلق، یعنی صورت خدا یا وجه خدا یا دست خدا باشد ... تا جایی که انسان را - اگر مخلص و خالی از تعلق به منیّت باشد - به آنجا می‌رساند که خدای در خلق یعنی صورت لاهوت و وجه لاهوت شود. در این مرحله و مقام، انسان عارف به خود می‌شود و معرفت او نسبت به خودش همان معرفت او نسبت به پروردگارش است، چراکه او اکنون وجه‌الله است و خداوند به صورتی که با آن به وی رو کنند شناخته می‌شود. هر انسانی که با اخلاص به‌سوی خدا سیر کند به اندازﮤ خودش و براساس سعی و اخلاصی که دارد، یعنی طبق صفات الهی که نفس وی به‌طور کمی و کیفی در بر گرفته است، وجه‌الله می‌شود.» [30]

🔎از کلام سید احمد الحسن، این‌گونه برداشت می‌شود: به میزانی که از منیّت خالی شویم صفات خداوند در ما تجلی پیدا می‌کند. نکتۀ مهم دیگر این است که برای خالی شدن از منیّت باید «اخلاص» داشته باشیم. البته این‌که اخلاص چیست و چگونه می‌توان اخلاص داشت، موضوع بسیار مهمی است که در مقالۀ دیگری به آن خواهیم پرداخت.هرچه بیشتر سکوت کنیم و در برابر خدا تسلیم باشیم، روح خداوند بیشتر در درونمان جریان می‌یابد و این‌چنین با لمس نور خداوندی که در نفسمان ریشه دوانده است به هدف والای زندگی خود - یعنی شناخت و عبادت خداوند - دست پیدا می‌کنیم. [31] سید احمد الحسن بیان می‌کند که شناخت ما از صفات خدا ازجمله علم، رحمت، قدرت و ... به اندازﮤ توجه ما به خدای سبحان و تجلی آن صفات در ماست. [32]

💢عزّت‌نفس


هرچه ظرف نفس از منِ هذیانی خالی شود، یگانه حقیقت موجود (خداوند) در آن بیشتر جریان پیدا می‌کند و به آن ارزش و عزت‌ می‌بخشد. عزت‌نفس از عوامل اساسی در سلامت روان و از نیازهای اساسی هر انسانی محسوب می‌شود. [33] عزت‌نفس رابطۀ مستقیمی با میزان احساس اضطراب، افسردگی، اعتمادبه‌نفس و مؤلفه‌های سلامت روان دارد و به ارزشی گفته می‌شود که برای خودمان قائل هستیم. در واقع، آن نشان می‌دهد تا چه اندازه خود را توانا و ارزشمند می‌دانیم. [34] امّا نکتۀ مهم این است که نفس به‌تنهایی عزّتی ندارد. همان‌طور که گفتیم نفس مانند ظرف است و آنچه درون ظرف را پر کرده است بدان ارزش و اعتبار می‌بخشد. از سید احمد الحسن چنین سؤالی پرسیده شد: «اسلام دعوت می‌کند غرور را رها کنیم، امّا در عین حال عزت‌نفس را می‌ستاید. چه تفاوتی وجود دارد؟ اگر کمی دقت کنیم خواهیم دید که هر دو یکی هستند! همچنین به خوار و ذلیل بودن در برابر خدا رضایت می‌دهد؛ حال چگونه این نفس می‌تواند عزیز باشد؟!» ایشان در جواب می‌فرمایند:

⚡️«خدا کیست؟ مگر او همان کسی نیست که تو را از عدم و نیستی خلق کرد و به وجود آورد؟ هر نَفَسی که می‌کِشی با خواست و به قدرت خداوند است و نفسی که در کالبدت داری با قدرت خدا بر پاست و اگر خداوند سبحان و متعال بخواهد قدرت و نور خودش را از آن بردارد، به همان عدم و نیستی بازخواهی گشت. پس هیچ عزتی بدون خدای سبحان و متعال نخواهد بود. چگونه انسان در پیشگاه خداوند و در حضور او عزیز باشد؟ آیا با عزت‌ اوست یا با عزت‌ کسی دیگر؟ عزتمندی غیر از خدای سبحان به من نشان بده که به خدا نیاز نداشته یا در مقابل او باشد که بتواند به عزت‌ خویش و نه عزت‌ خداوند، عزیز باشد! و اگر با او عزیز باشد، آیا با رضایت او خواهد بود یا با روی‌گردانیدن از او؟! و کسی نمی‌تواند از او روی گرداند، مگر این‌که بزرگ‌تر از او باشد، درحالی‌که هیچ چیز بزرگ‌تر از خداوند نیست!» [35]

🔺کسی که خداوند در نفسش تجلی یافته است دارای گوهری درونی است که قطعاً آن را ارزشمند می‌داند. ما از خودمان، شخصیت، اخلاق و خلق‌وخویمان تعریفی داریم که همان‌گونه که پیش‌تر گفتیم، همگی ناشی از افکار و باورهای ماست. فردی که خود را تا جای ممکن از منیّت خالی می‌کند و با باور «من» پیکار می‌کند از خودش شخصیت، تصمیم، هدف، اراده و اخلاقی ندارد، بلکه هرچه در او جاری است، صفات و ارادﮤ الهی است و این خداوند است که او را به مکارم اخلاق آراسته می‌کند. [36]

📖صفحه ۹
👇ادامه مقاله

👏@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍116👏4
💢اعتمادبه‌نفس

اعتمادبه‌نفس نیز ازجمله عواملی است که در کیفیت زندگی، سلامت روان و سلامت جسمی بسیار مؤثر است. اعتمادبه‌نفس پایین علائم و اختلالات روانی فراوانی ازجمله افسردگی، اضطراب، پرخاشگری، وسواس و ... را به دنبال دارد. [37] امّا به چه نفسی می‌توان اعتماد کرد؟
نفسی که روح خداوند در آن جریان دارد دارای قدرت و نیروی غیرقابل تصوری است که می‌توان یقیناً به آن اعتماد کرد. برای مثال، در طول تاریخ، ما افراد با اعتمادبه‌نفسی را می‌بینیم که کارهایی را انجام می‌دهند که یک انسان معمولی نمی‌تواند آنها را انجام دهد. برای نمونه، حضرت زینب (س) با چه اعتمادبه‌نفسی در کاخ پادشاهی یزید سخنرانی ماندگاری از خود به جای گذاشت! [38]

💬ارتش مؤمنان با تعداد 313 نفر، چگونه بر ارتش چندهزارنفری در جنگ بدر پیروز شدند! حضرت داوود (ع) چگونه با چند قلوه‌سنگ سپاه مجهز جالوت را درهم‌شکست و وی را از پای درآورد؟ حضرت موسی (ع) عصایش را با چه اعتمادبه‌نفسی دراز کرد و دریا در برابرش سر تسلیم فرود آورد و شکافته شد؟ در ذهن آنها چیز دیگری جز "لا حول ولا قوة الا بالله" جریان نداشت. جملاتی از قبیل «من از پسش برنمی‌آیم»، «اگر نتوانستم چه؟!»، «نکند شکست بخورم!» و ... که عزم انسان را سست می‌کند برخاسته از «من» است. در انبیا و اوصیا نیروی من به‌قدری کوچک و حقیر است که فریادش به گوش آنان نمی‌رسد. اعتمادبه‌نفسی که «من» در آن بزرگی و پادشاهی می‌کند دست و دل را می‌لرزاند، زیرا من قدرتی ندارد، بلکه خود را یا می‌بازد یا در لباس اعتمادبه‌نفس پوشالی می‌پوشاند تا ناتوانی‌اش او را رسوا نسازد.

💬احمد الحسن نمونۀ یک فرد سالم است که توانسته نفسش را از صفات بیمارگونۀ منیّت خالی کند و تجلی صفات الهی شود. او کسی است که منِ درونش را از یک سگ مریض نیز کوچک‌تر و پست‌تر می‌داند، و این مهم‌ترین ویژگی‌ای است که ایشان را شایستۀ مقام یمانی آل‌محمد (ع) کرده است، زیرا در سید احمد الحسن نه او بلکه نور و روح خداوند جریان دارد و از ظلمت من شائبه‌ای بیش نمانده است. زنی مسیحی از سید احمد الحسن می‌پرسد: ویژگی‌هایی که شما را شایستۀ این مأموریت کرده که امام مهدی‌ (ع) شما را برای جانشینی و نمایندگی خود انتخاب کند چیست؟ ایشان این‌گونه پاسخ می‌دهند:

💬«زمانی که خداوند با موسی (ع) سخن گفت، به او فرمود: هروقت به مناجات آمدی، با خودت کسی را بیاور که تو از او برتر باشی. موسی (ع) به هرکسی که برخورد می‌کرد جرئت نمی‌کرد به وی بگوید از او برتر است. پس انسان‌ها را رها کرد و سراغ حیوانات رفت تا این‌که از کنار یک سگ بیمارِ گَر گذر کرد. گفت این را می‌برم. بر گردنش ریسمانی نهاد و آن را به‌دنبال خود کشید. اندکی از راه را رفته بود که موسی (ع) نگاهی به سگ انداخت و گفت نمی‌دانم تو با کدام زبان خداوند را تسبیح می‌گویی؟ پس چطور می‌توانم از تو برتر باشم؟ موسی (ع) سگ را رها کرد و به مناجات رفت. پروردگار فرمود: "آنچه به تو امر کردم کجاست؟" موسی (ع) عرض کرد: "پروردگارا، نیافتمش!" پس پروردگار فرمود: "ای پسر عمران، اگر آن سگ را رها نمی‌کردی، قطعاً نامت را از دیوان پیامبران محو می‌کردم." من بندﮤ حقیر به فکرم خطور نمی‌کند که از سگ مریضی هم برتر باشم، چراکه پروردگار رئوف رحیم، مرا از گناه بزرگم در پیشگاهش آگاه ساخته است.» [39]

📖صفحه ۱۰
👇ادامه مقاله

👏@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍13👏62💯2
👈همان‌طور که در کلام سید احمد الحسن واضح است، «من» چنان خوار و خفیف گشته است که حتی ندایی درونی هم در ذهن ایشان شنیده نمی‌شود که از سگ مریضی برتر باشد. ایشان چیزی از خود بیشتر از یک ظرف باقی نگذاشته‌اند. بنابراین هرچه ما از سید احمد الحسن می‌شنویم و می‌بینیم، نه از او بلکه از تجلی خدا در اوست. بنابراین چه کسی شایسته‌تر و توانمندتر از وجه خدا برای چنین مأموریت بزرگی باشد؟! مأموریتی که تمامی اولیا و اوصیا برایش زمینه‌سازی کرده و آرزوی همراهی با او را داشته‌اند ... . [40]

اگرچه شایسته است انسان در مسیر روبه‌رشد و تکاملی خود بکوشد تا به آنجا برسد که منیت را از صفحۀ وجودش بزداید و این همان مقام «فتح مبین» است که تنها پیامبر اکرم حضرت محمد (ص) برای لحظاتی به آن دست یافت. برای لحظه‌ای از ایشان (ص) هیچ اسم و رسمی و حتی ظرف نفسی باقی نماند و در وجود خداوند فنا شد. به‌سبب برداشته شدن حجاب و فتح مبین و فنا شدن رسول‌الله (ص) در ذات الهی، ایشان (ص) وجه خداوند و کلمۀ تامۀ خداوند شدند. همۀ انسان‌ها در مقایسه با ایشان (ص) در خسران هستند. [41]

ادامه دارد ...

📚منابع:

[1] جزایری علیرضا، فتحعلی لواسانی فهیمه. نگاهی به نظریه‌های اجتماعی فرهنگی در شکل‌گیری اختلالات روانی. رفاه اجتماعی[Internet]. 1381؛2(6):29-42. Available from: https://sid.ir/paper/56378/fa
[2] برای مطالعۀ بیشتر در این زمینه، به کتاب توهم بی‌خدایی نوشتۀ سید احمد الحسن مراجعه کنید. Available at: https://B2n.ir/e16348
[3] هدف از آفرینش انسان، شناخت خداوند سبحان و متعال است و کسی که این هدف را ضایع و تباه کند همه‌چیز را از دست می‌دهد. برای مطالعۀ بیشتر، به کتاب توحید، ص 35 مراجعه بفرمایید. Available from: https://B2n.ir/w34044
[4] لیهی‌، رابرت. تکنیک‌های شناخت درمانی (راهنمای کاربردی برای متخصصان بالینی)، انتشارات ارجمند، ترجمۀ حسن حمیدپور و زهرا اندوز، 1402. فصل اول.
[5] حسنوند صبا، کربلایی محمد میگونی احمد، رضا بخش حسین، الگوی ساختاری بیان خشم در زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان براساس سبک‌های دلبستگی با میانجی‌گری اجتناب تجربی و هیجان‌های خودآگاه، روان پرستاری[Internet] . 1401؛10(6):12-25. Available from: https://sid.ir/paper/1126779/fa
[6] پیام سید احمد الحسن در ایکس، 2024.
Available from: https://twitter.com/Ahmedalhasan313/status/1789357618508497113?t=KzZEsGVU17C8byS6kt5DKA&s=19
[7] پوررجب، فاطمه، اضطراب، مشکوه النور، 1381، شمارﮤ 19، ص 59-62. Available from: https://www.noormags.ir
[8] سیستم سمپاتیک بخشی از سیستم عصبی خودکار است که در نزدیکی ناحیۀ قفسۀ سینه و کمر در نخاع قرار دارد. عملکرد اصلی این سیستم، تحریک سیستم جنگ یا گریز در بدن انسان است. واکنش جنگ یا گریز یک واکنش فیزیولوژیک است که جانوران در پاسخ به ادراکاتشان نسبت به موقعیت‌های خطرناک، برای نجات خود نشان می‌دهند. در این واکنش، فرد احساس اضطراب و عصبانیت کرده و بدن آماده است با خطر بجنگد یا از آن فرار کند.
[9] القمی، الشیخ عباس، سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار، ج 8، ص 369.
[10] سید احمد الحسن، در محضر عبدصالح، 2015، ج 1، ص 114. Available at: https://B2n.ir/j95867
[11] سورﮤ یوسف، آیۀ 106
[12] سید احمد الحسن. متشابهات. ج 2، پرسش 23. Available at: https://B2n.ir/f84234
[13] در واقع، در برخی موقعیت‌های مشابه ما یک سری گفت‌وگوهای ذهنی را آن‌قدر با خودمان تکرار کرده‌ایم که اکنون به شکل عادتی و اتوماتیک‌وار بروز می‌کنند.
[14] فری، مایکل ال، شناخت‌درمانی گروهی، نشر سایۀ سخن، 1401، ترجمۀ دکتر علی صاحبی، دکتر حسن حمیدپور و دکتر زهرا اندوز. ص 147-149.
[15] سید هاشم رسولی‌ محلاتی، غرر الحکم و درر الکلم آمدی (ره). ج 2، ص 399، ح 8927.
[16] مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج 78، ص 364.
[17] تمیمی آمدی، عبدالواحدبن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، ۵۷۹۲.
[18] فلیح حسین حسینی، واثق، صندوق حافظه: 11 دلیل حبس انفرادی انسان در صندوق حافظه و افکار، همایش‌های هفتگی.
[19] تميمى آمدى، عبد الواحدبن محمد، غرر الحكم و درر الكلم‌، 8080.
[20] یانگ، جفری؛ کلوسکو، ژانت؛ ویشار، مارجوری، طرح‌وارﮤ درمانی (جلد 1) راهنمای کاربردی برای متخصصین بالینی، انتشارات ارجمند.
[21] همان
[22] برای مطالعۀ بیشتر در این زمینه، به کتاب طرح‌وارﮤ درمانی (جلد 1) راهنمای کاربردی برای متخصصین بالینی اثر جفری یانگ، ژان کلوسکو و مارجوری ویشار مراجعه کنید.

📖صفحه ۱۱
👇ادامه


👏@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍146👏3
[23] شخصیت شامل ویژگی‌های فردی ازجمله الگوهای ثابت فکری، عاطفی و رفتاری است. فردی که به اختلال شخصیت دچار است دارای صفات شخصیتیِ ناسازگارانه‌ای است که این صفت‌ها آن‌قدر عمیق هستند که در برابر هرگونه تغییر و دگرگونی مقاومت می‌کنند.
[24] جو زمین حاوی مقادیر زیادی از مولکول‌های اکسیژن و نیتروژن است. اندازﮤ این مولکول‌ها به‌قدری است که باعث پخش‌شدگی‌ نور با طول‌موج آبی خورشید می‌شود. به این دلیل، چشم‌ ما می‌تواند رنگ‌های متفاوتی از آسمان ببینید. و آسمان به معنای جو زمین، در شرایط متفاوت می‌تواند طول‌موج‌‌های متفاوتی از نور خورشید را پخش کند یا عبور دهد. مثل رنگ آبی در وسط روز و قرمز در هنگام طلوع و غروب خورشید.
[25] مولانا، دیوان شمس، رباعی شمارﮤ 215.
[26] اریک برن روان‌درمانگر کانادایی و بنیان‌گذار مدل تحلیل رفتار متقابل است.
[27] برای مطالعۀ بیشتر، به کتاب وضعیت آخر، نوشتۀ تام ای. هریس (ترجمۀ اسماعیل فصیح، نشر نو) مراجعه کنید.
[28] مجموع انرژی جهان صفر است. به عقیدﮤ لاورنس کراوس، جهانی که مجموع انرژی آن صفر باشد ممکن است از هیچ به وجود آمده باشد، زیرا هیچ انرژی خارجی در آن دخالت نداشته است. سید احمد الحسن در کتاب توهم بی‌خدایی بیان می‌کند وجود کلی مخلوق نباید چیز دیگری غیر از عدم خودش باشد. حقیقت این است که وجود مخلوقات در برابر وجود خداوند صرفاً یک وجود اعتباری است. ما در برابر خداوند سبحان صرفاً عدم هستیم، چراکه اصولاً ما از عدم خارج نشده‌‍‌‌‌‌ایم. بنابراین جز خداوند سبحان چیز دیگری موجود نیست. برای مطالعۀ بیشتر، می‌توانید به کتاب توهم بی‌خدایی نوشتۀ سید احمد الحسن (فصل ششم: عدم، نامولد است، مبحث مجموع انرژی در جهان و جهانی از هیچ چیز) مراجعه کنید. Available at: https://B2n.ir/e16348
[29] سید احمد الحسن. پاسخ‌های روشنگر بر بستر امواج، 2015، ج 1، ص 20. Available at: https://B2n.ir/s07332
[30] سید احمد الحسن، پاسخ‌های روشنگر بر بستر امواج، ج 4، ص 61. Available at: https://B2n.ir/s07332
[31] خداوند در سورﮤ الذاریات، آیۀ 56 می‌فرماید: (و جن و انس را جز برای این‌که مرا بپرستند نیافریدیم).
[32] سید احمد الحسن، عقاید اسلام و از تو دربارﮤ روح می‌پرسند. (ترجمۀ گروه مترجمان انتشارات انصار امام مهدی علیه‌السلام)، 1400، ص 230. Available at: https://B2n.ir/t25648
[33] شفیعی اعظم، رنجبر محمد، برزگر اسماعیل. عزت‌نفس و ویژگی‌های شخصیتی دانشجویان، 1394. Available from: https://sid.ir/paper/829032/fa
[34] گل‌محمدی کریم، روشن رسول، ارتضایی بهناز. عزت‌نفس و سلامت روان‌شناختی در دانشجویان، 1394. Available from: https://sid.ir/paper/829195/fa
[35] سید احمد الحسن، پاسخ‌های روشنگر بر بستر امواج، ج 2، ص 124. Available at: https://B2n.ir/s07332
[36] سید احمد الحسن در کتاب پاسخ‌های روشنگر بر بستر امواج بیان می‌کند: «اگر بنده نیتش را برای خداوند سبحان و متعال خالص گرداند و خواهان وجه او باشد، خداوند او را دوست می‌دارد و ملکی را موکل او می‌کند تا او را به هر خیری وارد و از هر شری خارج کند و او را به‌سوی مکارم اخلاق سوق می‌دهد.» سید احمد الحسن، پاسخ‌های روشنگر بر بستر امواج. ج 1، سؤال 23. Available at: https://B2n.ir/s07332
[37] کاشفی طیبه، منتظرتربتی عصمت، حیدری فاطمه، شجاعی مرضیه. بررسی ارتباط اعتمادبه‌نفس و وسواس در دختران دبیرستانی، 1394. Available from: https://sid.ir/paper/826905/fa
[38] برای اطلاعات بیشتر در این زمینه، کتاب فاطمه (ع) صدیقۀ شهیده، نوشتۀ دکتر عبدالعالی منصوری، فصل اول (خطبۀ زهرا (س) در مسجد رسول خدا (ص)) را مطالعه بفرمایید. Available from: https://B2n.ir/d49916
[39] سید احمد الحسن، پاسخ‌های روشنگر بر بستر امواج، ج 1، ص 17. Available at: https://B2n.ir/s07332
[40] امام صادق (ع) می‌فرمایند: «اگر دوران او را درک می‌کردم، همۀ روزهای زندگی‌ام را در خدمت به او می‌گذراندم.» (مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج 51، ص 148)
[41] برای مطالعۀ بیشتر در این زمینه، می‌توانید به کتاب توحید، ص 32، نوشتۀ سید احمد الحسن مراجعه کنید. Available from: https://B2n.ir/w34044

📖صفحه ۱۲

🔗قسمت قبل

🔗نشریه شماره 201


👏@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍1710👏6
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
12
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
9👏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#معرفی
#تیزر

❄️تیزر نشریه زمان ظهور

❄️ #نشریه_شماره_202


✍️در این شماره از نشریه زمان ظهور می‌خوانیم:

✔️دلایل حقانیت سید احمدالحسن برای اهل تصوف و عرفان
✔️مکلفان ماورائی به نام جن
✔️چند ورق از سفر طواف
✔️پیِ آواز حقیقت بدویم |قسمت پنجم
✔️فرازهایی از خطبه‌های نماز جمعه


🗓زمان انتشار: جمعه ۲۹ فروردین ۱۴۰۴


📌با ما همراه باشید...

〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
👏@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👏1711👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👏6
Forwarded from وارثین ملکوت
🔵 #وارثین_ملکوت
📚 #معرفی_کتاب

🛡 سپر داوود

💬با آن‌که بسیاری از مسلمانان و مردم جهان، نگاه مثبتی به یهودیان ندارند و این نگرش، برخاسته از رفتارهای ظالمانۀ صهیونیست‌هاست، اما امام باقر علیه‌السلام، قرن‌ها پیش، وعده داده است که شمار زیادی از یهودیان، پس از احتجاج مهدی علیه‌السلام با ایشان، به حق ایمان خواهند آورد.[*]

امروز، در آستانۀ تحقق این وعدۀ مبارک قرار داریم؛ چراکه سید احمد الحسن ـ رهایی‌بخش موعود در ادیان ابراهیمی ـ مطالب فراوانی را برای یهودیان بیان کرده‌اند که مستند به کتاب‌های خودشان است و برای هر جویندۀ حقی کافی و راه‌گشاست.

😀نویسندۀ کتاب سپر داوود کوشیده است آنچه تلمودیست‌ها و بزرگ‌ترین علمای یهود، همچون موسی‌بن میمون و راشی و ...، از کتاب مقدّس برداشت و تفسیر کرده‌اند، با تفسیرهای سید احمد الحسن مقایسه کند تا همۀ یهودیان دریابند که اینک چه بزرگ‌مردی در میان ماست.

او در این کتاب، با بهره‌گیری از روشنگری‌های سید احمد الحسن، دلایل حقانیت پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله و جانشینان معصوم او علیهم‌السلام ـ که در وصیت شب وفات پیامبر آمده است ـ را گردآوری کرده و به برکت دانش وی، به اشکالات موسی‌بن میمون ـ از علمای یهود ـ دربارۀ پیامبر اسلام، پاسخ داده است.

همچنین نویسندۀ سپر داوود، با تمرکز بر متون مقدّس یهود، دلایل حقانیت سید احمد الحسن را ـ که سیزدهمین جانشین معرفی‌شده در وصیت پیامبر اسلام است ـ به‌تفصیل ارائه کرده و توضیحاتی روشنگرانه پیرامون آن‌ها عرضه داشته است.

◀️بسیاری از یهودیان، تاکنون نام سید احمد الحسن را نشنیده‌اند و از دانش الهی او و دلایل حقانیتش بی‌خبرند. انصار امام مهدی با مطالعۀ این کتاب، می‌توانند به‌راحتی از این دلایل آگاه شوند و آن را در اختیار یهودیانی که می‌شناسند قرار دهند؛ تا شاید آنان هرچه زودتر، صدای پدر حقیقی خود را بشنوند و از سرگردانی دنیا رهایی یابند.

اکنون می‌توانید سپر داوود را از اینجا دریافت کنید:
📎https://almahdyoon.co/separe-davoud/

پانوشت:
[*] کامل سلیمان، یوم الخلاص فی ظل القائم المهدی علیه‌السلام، مؤسسۀ دار المجتبی للمطبوعات، ص۲۳۶.


❤️@Varesin13
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍37🕊6❤‍🔥4👏4🥰1😍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
10🕊3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
9🕊2
▫️#بازنشر


🍃انتشار #ویژه‌نامه زمان ظهور 🗞

🍃
#ویژه‌نامه_جمعه_صلیب 🗞


✍️در این ویژه‌نامه می‌خوانیم:

▫️عیسی(ع) درخواست می‌کند که به صلیب کشیده نشود
▫️مصلوب نمی‌پذیرد بگوید که او پادشاه بنی‌اسرائیل است
▫️مصلوب مادر عیسی را با عبارت: (ای زن) خطاب کرد
▫️پطرس خودش را بعنوان کسی عرضه می‌دارد که بجای عیسی به صلیب کشیده می‌شود
▫️مصلوب و عیسی در برابر پذیرفتن به صلیب کشیده شدن، دو برخورد مختلف را اتخاد می‌کنند
▫️ مصلوب ساکت و خاموش بود؛ چرا که زمان بعثتش فرا نرسیده بود
▫️انجیل یهودا مصلوب را به ما می‌شناساند
▫️انجیل یهودا و کلیسا
▫️قرآن دربارهٔ مصلوب چه می‌گوید؟ آیا او عیسی(ع) بود؟
▫️در کتاب‌های شیعه دربارهٔ مصلوب چه آمده است؟


🔗دانلود ویژه‌نامه


📌با ما همراه باشید...

〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
✈️@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍17🕊92👏2
Jom'eye_Salib.pdf
2.9 MB
#انتشار
#ویژه‌نامه
#بازنشر


🗞ویژه‌نامه مسیحیت #جمعه_صلیب


🔗عناوین ویژه‌نامه


📌با ما همراه باشید...

〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
✈️@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍21👏421