Forwarded from وارثین ملکوت
انتساب به حکومت بنیامیه ننگ و عار است و در آن، هیچ شرافت و افتخاری نیست. پس به چه کسی افتخار میکنید؟ آیا به معاویه و یزید یا به مروان و فرزندانش؟
ابن ابیحاتم، ابنمردویه و بیهقی در کتاب دلائل و ابنعساکر، از سعیدبن مسیب رضیاللهعنه، نقل کردهاند که گفت: رسولالله صلىالله عليه وسلم، بنیامیه را بر منبرها دید و این موضوع برایش ناخوشایند بود. پس خداوند به او وحی کرد که این فقط دنیاست که به آنها داده شده است، پس چشمش روشن شد. و این همان سخن خداست که فرمود: (ما رؤیایی را که به تو نشان دادیم، جز فتنه برای مردم قرار ندادیم)، یعنی بلا و آزمایش برای مردم.
ابنمردویه، از عایشه رضیاللهعنها، نقل کرده است که به مروانبن حکم میگفت: از رسولالله صلىالله عليه وسلم شنیدم که به پدر و جدت گفت: «شما درخت ملعون در قرآن هستید.»
منبع: الدر المنثور- امام حافظ جلالالدین سیوطی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤76🕊9❤🔥5👍3🙏3💔1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ایستگاه_تفکر
#امام_زمان
#ظهور
❄️ ظهور؛ آنها منتظرند یا نگران؟
✍️ به قلم مجتبی انصاری
پیامبر اسلام (ص) میفرماید: «مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة»[1] «هرکس بميرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلى مرده است.»
هر خداپرستی برای آنکه عقاید خود را اصلاح کند و به احکام الهی عمل کند نیاز دارد که حجت منصوب از سوی خداوند در زمان خود را بشناسد. بدون چنین شناختی دین ناقص است و مردم در جاهلیت خواهند بود، حتی اگر به حجج الهی قبل معتقد باشند.
امام صادق (ع): «کسی که آخرینِ ما را انکار کند همانند این است که اولینِ ما را انکار کرده است.»[2]
در دورانی که امام زمان (روحی له الفداء) در پردﮤ غیبت هستند، بهترین عمل انتظار فرج است و اگر فرج حاصل نشود، دوران سرگردانی امت اسلام پایانی نخواهد داشت.
🔴 امام مهدی (روحی له الفداء) میفرماید: «... و اما چگونگى انتفاعى كه مردم در غيبتم از من مىبرند، همچون انتفاع از خورشيد است، هنگامى كه پشت ابرها پنهان شود. من امان مردم روى زمين هستم، همانطور كه ستارگان امان اهل آسمانها هستند. بنابراين، سؤالهايى كه به شما سودى ندارد، پرسش نكنيد و خود را بهخاطر چيزى كه نيازى به آن نداريد، به مشقت نيندازيد. براى تعجيل در فرج و ظهور من زياد دعا كنيد كه رهايى شما از قيدوبندها در دعاست ... .»[3]
ازاینرو در دوران غیبت، انتظار مهمترین و بهترین اعمال عبادی است.[4]
✅ کسی که منتظر باشد با شنیدن کوچکترین خبری از محبوب خود، مشتاقانه آن را جستوجو میکند و اگر نشانهای ببیند، امیدوارانه آن را پی میگیرد. حتی اگر در انتها مشخص شود که آن خبر یا آن نشانه درست نبوده است، بازهم شخص منتظر ناامید نمیشود و بازهم بهدنبال نشانههای محبوب خود میگردد.
امروز بسیاری از نشانههای ظهور محقق شده است و تقریباً برای تمام مردم دنیا مشخص است که در دوران خاصی هستیم. باز با این حال، گاهی چنین جملاتی را از زبان کسانی میشنویم که انتظار میرود جزو منتظران و یاران قائم (ع) باشند. (حداقل خودشان چنین ادعایی دارند):
«نباید نشانههای ظهور را تطبیق داد ... مگر ندیدید که فلان تطبیق اشتباه از آب درآمد ... هشتصد سال پیش فلان کس منتظر ظهور بود، اما ظهور محقق نشد ... شاید پس از آشکار شدن نشانهها بداء حاصل شد و تا 200 سال دیگر ظهور رخ نداد ... وظیفۀ ما این است که کار دیگری (بهجز انتظار ظهور و رصد نشانههای ظهور) انجام دهیم ...»
🔎 چنین اظهارنظرهایی نشانۀ یک فرد منتظر نیست. بلکه برعکس، چنین اظهارنظرهایی نشان از نگرانی دارد. مانند کسانی که نمیخواهند طلوع خورشید را باور کنند، لذا چشمان خود را بهروی آسمان میبندند و روی خود را بهسمتی دیگر میچرخانند.
❔ چرا؟
چرا بعضی از دینداران باید نگران ظهور باشند؟
مگر آنها منتظر امام زمان خویش نیستند؟
مگر با آمدن امام عدالت بر پا نخواهد شد؟
مگر با جمع شدن گرد پرچم امام مهدی (روحی له الفداء) از شر ستمگران نجات نخواهند یافت؟
مگر با شناخت امام، با احکام حقیقی اسلام آشنا و از احکام ظنی بینیاز نخواهند شد؟
و ...
شاید پاسخ در این کلام امام صادق (ع) نهفته باشد که فرمود: «هنگامی که قائم قیام کند، از امر ولایت او کسانی بیرون میروند که همواره چنین به نظر میرسید که از یاران او باشند و به امر ولایت او درمیآیند آنانی که شبیه خورشیدپرستان و ماهپرستاناند.»[5]
روایات متعددی در وصف دینداران و فقهای آخرالزمان و پیروان آنها وارد شده است، همچون:
⚫️ فقهای آن زمان بدترین دشمنان قائم (ع) هستند![6]
⚫️ علیه قائم (ع) با قرآن احتجاج میکنند![7]
⚫️ در کوفه به جنگ قائم(ع) میروند![8]
⚫️ در بصره و کوفه در برائت از علی (ع) بیانیه صادر میکنند![9]
و ...
🗣 برای اینکه بتوانیم آنها را بهتر درک کنیم، اجازه دهید که خود را بهجای آنها قرار دهیم:
«دهها سال در حوزه درس خواندهام که به درجۀ اجتهاد برسم، ولی در زمان قائم (ع) باید بهعنوان طلبۀ ترم اول پای درس قائم (ع) بنشینم، در کنار جوانانی که همانند ماهپرستان و خورشیدپرستاناند.
اکنون مقلدان و مریدان بسیاری دارم، ولی در زمان قائم (ع) آنها را از دست خواهم داد و باید آنها را بهسوی صاحب حق راهنمایی کنم.
🔺 اکنون جایگاه اجتماعی خوبی دارم، مردم مرا میشناسند، به من احترام میگذارند و مرا «آیتالله» و «آیتاللهالعظمی» خطاب میکنند، ولی در زمان قائم (ع) دیگر کسی مرا نخواهد شناخت و جایگاه اجتماعی خود را از دست خواهم داد و دیگر نباید از القاب اهلبیت (ع) برای خود استفاده کنم.
اکنون وجوهات شرعی مانند خمس و زکات را از مردم میگیرم و آنها را در جاهایی که صلاح میدانم خرج میکنم، ولی در زمان قائم (ع) از کجا باید کسب درآمد کنم؟!
📖 صفحه ۱
👇 ادامه
🚀 @Zaman_Zohour
#امام_زمان
#ظهور
پیامبر اسلام (ص) میفرماید: «مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة»[1] «هرکس بميرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلى مرده است.»
هر خداپرستی برای آنکه عقاید خود را اصلاح کند و به احکام الهی عمل کند نیاز دارد که حجت منصوب از سوی خداوند در زمان خود را بشناسد. بدون چنین شناختی دین ناقص است و مردم در جاهلیت خواهند بود، حتی اگر به حجج الهی قبل معتقد باشند.
امام صادق (ع): «کسی که آخرینِ ما را انکار کند همانند این است که اولینِ ما را انکار کرده است.»[2]
در دورانی که امام زمان (روحی له الفداء) در پردﮤ غیبت هستند، بهترین عمل انتظار فرج است و اگر فرج حاصل نشود، دوران سرگردانی امت اسلام پایانی نخواهد داشت.
ازاینرو در دوران غیبت، انتظار مهمترین و بهترین اعمال عبادی است.[4]
امروز بسیاری از نشانههای ظهور محقق شده است و تقریباً برای تمام مردم دنیا مشخص است که در دوران خاصی هستیم. باز با این حال، گاهی چنین جملاتی را از زبان کسانی میشنویم که انتظار میرود جزو منتظران و یاران قائم (ع) باشند. (حداقل خودشان چنین ادعایی دارند):
«نباید نشانههای ظهور را تطبیق داد ... مگر ندیدید که فلان تطبیق اشتباه از آب درآمد ... هشتصد سال پیش فلان کس منتظر ظهور بود، اما ظهور محقق نشد ... شاید پس از آشکار شدن نشانهها بداء حاصل شد و تا 200 سال دیگر ظهور رخ نداد ... وظیفۀ ما این است که کار دیگری (بهجز انتظار ظهور و رصد نشانههای ظهور) انجام دهیم ...»
چرا بعضی از دینداران باید نگران ظهور باشند؟
مگر آنها منتظر امام زمان خویش نیستند؟
مگر با آمدن امام عدالت بر پا نخواهد شد؟
مگر با جمع شدن گرد پرچم امام مهدی (روحی له الفداء) از شر ستمگران نجات نخواهند یافت؟
مگر با شناخت امام، با احکام حقیقی اسلام آشنا و از احکام ظنی بینیاز نخواهند شد؟
و ...
شاید پاسخ در این کلام امام صادق (ع) نهفته باشد که فرمود: «هنگامی که قائم قیام کند، از امر ولایت او کسانی بیرون میروند که همواره چنین به نظر میرسید که از یاران او باشند و به امر ولایت او درمیآیند آنانی که شبیه خورشیدپرستان و ماهپرستاناند.»[5]
روایات متعددی در وصف دینداران و فقهای آخرالزمان و پیروان آنها وارد شده است، همچون:
و ...
«دهها سال در حوزه درس خواندهام که به درجۀ اجتهاد برسم، ولی در زمان قائم (ع) باید بهعنوان طلبۀ ترم اول پای درس قائم (ع) بنشینم، در کنار جوانانی که همانند ماهپرستان و خورشیدپرستاناند.
اکنون مقلدان و مریدان بسیاری دارم، ولی در زمان قائم (ع) آنها را از دست خواهم داد و باید آنها را بهسوی صاحب حق راهنمایی کنم.
اکنون وجوهات شرعی مانند خمس و زکات را از مردم میگیرم و آنها را در جاهایی که صلاح میدانم خرج میکنم، ولی در زمان قائم (ع) از کجا باید کسب درآمد کنم؟!
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤25👍6🕊4👏1
و ...»
اگر با خود منصف باشیم، ما نیز جای آنها بودیم، احتمالاً همان کاری را میکردیم که آنها انجام میدهند.
طبیعی است که بدعتگذاران در دین [10]
نگران نزدیکی ظهور باشند.
طبیعی است که غاصبان القاب اهل بیت (القابی همچون «آیت الله» و «آیت الله العظمی» و «حجت الاسلام» و ...) [11] از آمدن منجی نگران باشند.
طبیعی است کسانی که خود را شایستۀ ولایت و امامت [13] دانستهاند و بیعت گرفتهاند و بیعت کردهاند [14] از آمدن ولیعصر و امام زمان نگران باشند.
طبیعی است که آنها نزدیکی ظهور و شناسایی علائم ظهور را دوست نداشته باشند و بخواهند تا 500 سال دیگر با قواعد فقهی خود بر دوش مردم سوار باشند.
طبیعی است که آنها نخواهند مردم با روایات اهلبیت آشنا شوند، چراکه وصف خود را در آن دیدهاند.
طبیعی است که آنها نگران آگاهی ما از برافراشته شدن پرچم حق و هدایت به دست فرستادهای از سوی امام مهدی (روحی له الفداء) باشند.
اما اگر ما نیز نگران آخرت خویش هستیم، باید خودمان حقیقت را جستوجو کنیم و طبق دستور امام حسن عسکری (ع) دین و ایمان خود را از شر آنها حفظ کنیم. [15]
امام باقر (ع) میفرماید: «به زمین بچسب و هرگز از هیچکسی و هیچ پرچمی تبعیت نکن تا اینکه مردی از نسل حسین (ع) ببینی که وصیت پیامبر (ص) و پرچم و سلاحش با اوست.»[18]
خلاصه اینکه: بسیاری از کسانی که به لباس دین درآمدهاند، نهتنها منتظر آمدن امام زمان خویش نیستند، بلکه نگرانِ آشکار شدن علائم ظهور و برافراشته شدن پرچم حق و هدایت امام مهدی (روحی له الفداء) هستند. چراکه این پرچم بهسوی بیعت با خداوند[19] و خلفای منصوب از سوی خداوند دعوت میکند و مردم را از پرستش بتهای آخرالزمان بینیاز میکند. اهلبیت (ع) نیز آنها را به دقت وصف کردهاند. پس ما نیز اگر دنبال هدایت هستیم، بهجای پیروی از آنها، بهتر است بهدنبال همین پرچم هدایت باشیم که در دستان یمانی (فرستادﮤ امام مهدی علیهالسلام) آشکار شده است.[20]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤27👍6🙏1
📚منابع:
[1] مناقب ابن شهرآشوب، ج ۱، ص ۲۴۶.
[2] شیخ صدوق، الاعتقادات في دين الإمامية، ص ۱۰۴.
[3] شیخ صدوق، کمالالدین و تمامالنعمة، ج ۲، ص ۴۸۳؛ بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۸۰.
[4] پیامبر (ص) فرمود: «أفضلُ أعمالِ أُمّتی انتظارُ الفَرَجِ من الله عزّوجلّ» «بالاترین اعمال امت من، انتظار فرج از ناحیۀ خداست.» صدوق، محمدبن علی، کمالالدین و تمامالنعمه، ج ۱، ص ۶۴۴.
[5] غیبت نعمانی، ص ۳۱۷.
[6] به نقل از ابن عربی: «دشمنان قائم (ع)، فقها و مقلّدان فقها هستند که با زور شمشیر یا به طمع آنچه در دست اوست، وارد حکم او میشوند؛ و اگر حکم و سلطنت در اختیارشان نبود، فتوای قتلش را صادر میکردند. اما عارفان به خدا، از راه مکاشفه و رؤیای صادقه با او بیعت خواهند کرد.» بشارةالإسلام،ص 393 و 394، چاپ کتابخانۀ مدرسۀ فقاهت:
https://lib.eshia.ir/13221/1/394
[7] ابیفضیلبن یسار میگوید: از امام صادق (ع) شنیدم که فرمودند: «وقتی قائم ما بیاید، با وضعی روبهرو میشود که از نادانیای که رسول خدا (ص) با آن مواجه شد، بدتر است.» عرض کردم: چگونه؟ فرمود: «رسول خدا (ص) نزد مردمی آمد که سنگها و صخرهها و چوبها و چوبهای تراشخورده را میپرستیدند؛ اما وقتی قائم ما بیاید، مردمی را مییابد که قرآن را علیه او تأویل میکنند و با آن بر او احتجاج مینمایند.»
سپس فرمود: «به خدا سوگند، عدل او ـ همانگونه که سرما و گرما وارد خانهها میشود ـ در خانههای آنان وارد خواهد شد.» غیبت نعمانی، ص ۲۹۷.
[8] امام باقر (ع): «قائم (ع) بهسوی کوفه رهسپار میشود؛ در آنجا شانزده هزار نفر از بتریه [کسانی که منکر فرزند داشتن امام مهدی (ع) هستند] با سلاح در برابر او میایستند. آنان قاریان قرآن و فقهای دیناند؛ پیشانیهایشان از سجدههای طولانی پینه بسته و چهرههایشان از شبزندهداری زرد شده است، اما در باطن، نفاق میورزند. همگی میگویند: "ای فرزند فاطمه، بازگرد، ما نیازی به تو نداریم." پس قائم (ع) در پشت شهر نجف، از عصر روز دوشنبه تا شامگاه، آنان را بدون وقفه از دم شمشیر میگذراند.» دلائلالإمامة، ص ۲۴۱؛ معجم أحادیث الإمام المهدی (ع)، ج ۳، ص ۳۰۶.
[9] امام صادق (ع) فرمود: «... و قائم (ع) خروج نمیکند، مگر آنکه دو نامه در برائت از علی (ع) خوانده شود؛ یکی در بصره و دیگری در کوفه.» غیبت نعمانی، ص ۱۹.
[10] رسول خدا (ص) فرمود: «زمانی بر مردم خواهد آمد که در عبادت سختکوش خواهند بود، اما درگیر بدعتگذاران میشوند. از جایی که نمیدانند، به شرک میافتند. از تلاوت قرآن و دانش دینی کسب درآمد میکنند، دنیا را با دین میجویند و دین را وسیلۀ دنیاطلبی میسازند. آنان پیروان دجال اعورند.» [یعنی پیرو کسانیاند که در لباس دین حکومت میکنند و تنها دغدغهشان حفظ قدرت خود است.] کنزالعمال، ج ۱۰، ص ۲۰۶، ح ۲۹۰۹۳.
[11] عبداللهبن زراره گفت: امام صادق (ع) به من فرمودند: «بر شما واجب است که تسلیم باشید و سخنی را که نمیفهمید به ما بازگردانید و منتظر امر ما و امر خودتان باشید، و منتظر فرج ما و گشایش کار خودتان بمانید. پس آنگاه که قائم ما (ع) قیام کند و با سخن ما سخن بگوید، و دین شما را ترک کرده و همانگونه که بر رسول خدا (ص) نازل شد، قرآن و شریعت دین و احکام و واجبات جدیدی را به شما تعلیم دهد، در آن روز اهل صبر و دینداران شما این دین را بهشدت انکار میکنند. سپس بر دین خدا و راه او استوار نمیمانید، مگر آنکه تیغ شمشیر بر گردنتان باشد. همانا پس از پیامبر (ص)، خداوند برای مردم سنتهای پیشینیان را قرار داد. پس دین خدا را تغییر دادند، تبدیل کردند، تحریف کردند، و در آن افزودند و کاستند. از آنچه مردم امروز بر آن هستند، هیچ چیز نمانده مگر آنکه نسبت به آنچه از سوی خدا نازل شده، تحریف شده است.» رجال کشی، ص ۳۵۱؛ بحارالأنوار، ج ۲، ص ۲۴۷؛ ر.ک: سید احمد الحسن، متشابهات، ج ۳، س ۱۲۱.
📖صفحه ۳
👇ادامه
🚀@Zaman_Zohour
[1] مناقب ابن شهرآشوب، ج ۱، ص ۲۴۶.
[2] شیخ صدوق، الاعتقادات في دين الإمامية، ص ۱۰۴.
[3] شیخ صدوق، کمالالدین و تمامالنعمة، ج ۲، ص ۴۸۳؛ بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۸۰.
[4] پیامبر (ص) فرمود: «أفضلُ أعمالِ أُمّتی انتظارُ الفَرَجِ من الله عزّوجلّ» «بالاترین اعمال امت من، انتظار فرج از ناحیۀ خداست.» صدوق، محمدبن علی، کمالالدین و تمامالنعمه، ج ۱، ص ۶۴۴.
[5] غیبت نعمانی، ص ۳۱۷.
[6] به نقل از ابن عربی: «دشمنان قائم (ع)، فقها و مقلّدان فقها هستند که با زور شمشیر یا به طمع آنچه در دست اوست، وارد حکم او میشوند؛ و اگر حکم و سلطنت در اختیارشان نبود، فتوای قتلش را صادر میکردند. اما عارفان به خدا، از راه مکاشفه و رؤیای صادقه با او بیعت خواهند کرد.» بشارةالإسلام،ص 393 و 394، چاپ کتابخانۀ مدرسۀ فقاهت:
https://lib.eshia.ir/13221/1/394
[7] ابیفضیلبن یسار میگوید: از امام صادق (ع) شنیدم که فرمودند: «وقتی قائم ما بیاید، با وضعی روبهرو میشود که از نادانیای که رسول خدا (ص) با آن مواجه شد، بدتر است.» عرض کردم: چگونه؟ فرمود: «رسول خدا (ص) نزد مردمی آمد که سنگها و صخرهها و چوبها و چوبهای تراشخورده را میپرستیدند؛ اما وقتی قائم ما بیاید، مردمی را مییابد که قرآن را علیه او تأویل میکنند و با آن بر او احتجاج مینمایند.»
سپس فرمود: «به خدا سوگند، عدل او ـ همانگونه که سرما و گرما وارد خانهها میشود ـ در خانههای آنان وارد خواهد شد.» غیبت نعمانی، ص ۲۹۷.
[8] امام باقر (ع): «قائم (ع) بهسوی کوفه رهسپار میشود؛ در آنجا شانزده هزار نفر از بتریه [کسانی که منکر فرزند داشتن امام مهدی (ع) هستند] با سلاح در برابر او میایستند. آنان قاریان قرآن و فقهای دیناند؛ پیشانیهایشان از سجدههای طولانی پینه بسته و چهرههایشان از شبزندهداری زرد شده است، اما در باطن، نفاق میورزند. همگی میگویند: "ای فرزند فاطمه، بازگرد، ما نیازی به تو نداریم." پس قائم (ع) در پشت شهر نجف، از عصر روز دوشنبه تا شامگاه، آنان را بدون وقفه از دم شمشیر میگذراند.» دلائلالإمامة، ص ۲۴۱؛ معجم أحادیث الإمام المهدی (ع)، ج ۳، ص ۳۰۶.
[9] امام صادق (ع) فرمود: «... و قائم (ع) خروج نمیکند، مگر آنکه دو نامه در برائت از علی (ع) خوانده شود؛ یکی در بصره و دیگری در کوفه.» غیبت نعمانی، ص ۱۹.
[10] رسول خدا (ص) فرمود: «زمانی بر مردم خواهد آمد که در عبادت سختکوش خواهند بود، اما درگیر بدعتگذاران میشوند. از جایی که نمیدانند، به شرک میافتند. از تلاوت قرآن و دانش دینی کسب درآمد میکنند، دنیا را با دین میجویند و دین را وسیلۀ دنیاطلبی میسازند. آنان پیروان دجال اعورند.» [یعنی پیرو کسانیاند که در لباس دین حکومت میکنند و تنها دغدغهشان حفظ قدرت خود است.] کنزالعمال، ج ۱۰، ص ۲۰۶، ح ۲۹۰۹۳.
[11] عبداللهبن زراره گفت: امام صادق (ع) به من فرمودند: «بر شما واجب است که تسلیم باشید و سخنی را که نمیفهمید به ما بازگردانید و منتظر امر ما و امر خودتان باشید، و منتظر فرج ما و گشایش کار خودتان بمانید. پس آنگاه که قائم ما (ع) قیام کند و با سخن ما سخن بگوید، و دین شما را ترک کرده و همانگونه که بر رسول خدا (ص) نازل شد، قرآن و شریعت دین و احکام و واجبات جدیدی را به شما تعلیم دهد، در آن روز اهل صبر و دینداران شما این دین را بهشدت انکار میکنند. سپس بر دین خدا و راه او استوار نمیمانید، مگر آنکه تیغ شمشیر بر گردنتان باشد. همانا پس از پیامبر (ص)، خداوند برای مردم سنتهای پیشینیان را قرار داد. پس دین خدا را تغییر دادند، تبدیل کردند، تحریف کردند، و در آن افزودند و کاستند. از آنچه مردم امروز بر آن هستند، هیچ چیز نمانده مگر آنکه نسبت به آنچه از سوی خدا نازل شده، تحریف شده است.» رجال کشی، ص ۳۵۱؛ بحارالأنوار، ج ۲، ص ۲۴۷؛ ر.ک: سید احمد الحسن، متشابهات، ج ۳، س ۱۲۱.
📖صفحه ۳
👇ادامه
🚀@Zaman_Zohour
👍17❤8
[12] امام باقر (ع) فرمود: «هرکه مردم را با نظر خود فتوا دهد خدا را به آنچه نمیداند محکوم کرده است. و هرکه خدا را با آنچه نمیداند محکوم کند همانا با خدا مخالفت کرده در چیزی که حلال کرده، و آنچه را که حرام نموده، بدون علم حرام شمرده است.» وسائلالشیعة، ص ۴۲. و دربارﮤ علمای دین فرمود: «باید به آنها و احوالشان نگریست که معصوم نیستند، و چهبسا حلال را بر شما حرام و حرام را حلال کنند؛ که در این صورت، آنها را بهجای خدا پرستیدهاید.» سید احمد الحسن، گوساله، ج ۲، ص ۶۷.
[13] امام صادق (ع) فرمود: «سه گروه هستند که خداوند در روز قیامت با آنان سخن نمیگوید، آنها را پاک نمیسازد، و برایشان عذابی دردناک است: کسی که امامتی را از سوی خداوند ادعا کند که برای او نیست؛ کسی که امامی را که از سوی خداوند است انکار کند؛ و کسی که گمان کند این دو نفر در اسلام بهرهای دارند.» اصول کافی، ج ۲، ص ۲۱۰.
[14] امام صادق (ع) فرمود: «ای مفضل، هر بیعتی پیش از ظهور قائم (ع) کفر، نفاق و نیرنگ است. خداوند بیعتکننده و بیعتگیرندﮤ آن را لعنت کند.» البصائر، ص ۴۴۲؛ بحارالأنوار (ط. بیروت)، ج ۵۳، ص ۸؛ حلیة الأبرار فی أحوال محمد و آله الأطهار، ج ۶، ص ۳۷۹.
[15] امام حسن عسکری (ع) فرمودند: «ای اباهاشم، زمانی بر مردم خواهد آمد که چهرههایشان خندان و دلهایشان تاریک و مکدر است. سنت نزد آنان بدعت و بدعت، سنت تلقی میشود. مؤمن در میان آنها تحقیر میشود و فاسق مورد احترام است. حاکمانشان جاهل و ستمگر، و علمایشان در درگاه ظالمان در رفتوآمدند. ثروتمندان توشۀ فقرا را میدزدند، فرومایگان بر بزرگان مقدم میشوند، هر جاهلی نزد آنها خبره است، و هر توانگری فقیر شمرده میشود. مخلص را از منافق تشخیص نمیدهند، و میش را از گرگ بازنمیشناسند. علمای آنها بدترین خلق خدا بر روی زمیناند، چراکه به فلسفه و تصوف گرایش دارند. به خدا سوگند، آنها اهل عدول و انحرافاند؛ در محبت مخالفان ما مبالغه میکنند و شیعیان و دوستداران ما را گمراه میسازند. اگر به مقامی برسند، از رشوه سیر نمیشوند و اگر کنار گذاشته شوند، خدا را برای ریا عبادت میکنند. آگاه باشید که آنان راهزنان راه مؤمنان و دعوتکنندگان به مکتب ملحدان هستند پس هرکه به آنها برسد، باید برحذر باشد و دین و ایمانش را حفظ کند.» سپس فرمود: «ای اباهاشم، این را پدرم از پدرانش از امام صادق (ع) نقل کرده و این حدیث از اسرار ما اهلبیت (ع) است؛ پس آن را جز برای اهلش فاش مکن.» مستدرکالوسائل، ج ۱۱، ص ۳۸۱.
[16] ر.ک: سید احمد الحسن، خطبۀ محرم
[17] الغيبة، محمدبن إبراهيم النعمانی، ص ۲۶۴.
[18] بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۲۲۴.
[19] امام صادق (ع) فرمود: «همانا برای ما اهلبیت، پرچمی است، هرکه از آن پیشی گیرد پیمانشکنی کرده، و هرکه عقب بیفتد نابود میشود، و هرکه از آن پیروی کند به ما ملحق خواهد شد. بر آن نوشته شده است: "البیعة لله".» مائتان وخمسون علامة، ص ۱۵.
[20] امیرالمؤمنین (ع) فرمود: «همانا برای ما اهلبیت، پرچمی است، هرکه از آن پیشی گیرد پیمانشکنی کرده، و هرکه عقب بماند نابود میشود، وهر که با آن همراه شود به ما ملحق خواهد شد.» بشارةالإسلام، ص ۲۰۲.
📖 صفحه ۴
🚀 @Zaman_Zohour
[13] امام صادق (ع) فرمود: «سه گروه هستند که خداوند در روز قیامت با آنان سخن نمیگوید، آنها را پاک نمیسازد، و برایشان عذابی دردناک است: کسی که امامتی را از سوی خداوند ادعا کند که برای او نیست؛ کسی که امامی را که از سوی خداوند است انکار کند؛ و کسی که گمان کند این دو نفر در اسلام بهرهای دارند.» اصول کافی، ج ۲، ص ۲۱۰.
[14] امام صادق (ع) فرمود: «ای مفضل، هر بیعتی پیش از ظهور قائم (ع) کفر، نفاق و نیرنگ است. خداوند بیعتکننده و بیعتگیرندﮤ آن را لعنت کند.» البصائر، ص ۴۴۲؛ بحارالأنوار (ط. بیروت)، ج ۵۳، ص ۸؛ حلیة الأبرار فی أحوال محمد و آله الأطهار، ج ۶، ص ۳۷۹.
[15] امام حسن عسکری (ع) فرمودند: «ای اباهاشم، زمانی بر مردم خواهد آمد که چهرههایشان خندان و دلهایشان تاریک و مکدر است. سنت نزد آنان بدعت و بدعت، سنت تلقی میشود. مؤمن در میان آنها تحقیر میشود و فاسق مورد احترام است. حاکمانشان جاهل و ستمگر، و علمایشان در درگاه ظالمان در رفتوآمدند. ثروتمندان توشۀ فقرا را میدزدند، فرومایگان بر بزرگان مقدم میشوند، هر جاهلی نزد آنها خبره است، و هر توانگری فقیر شمرده میشود. مخلص را از منافق تشخیص نمیدهند، و میش را از گرگ بازنمیشناسند. علمای آنها بدترین خلق خدا بر روی زمیناند، چراکه به فلسفه و تصوف گرایش دارند. به خدا سوگند، آنها اهل عدول و انحرافاند؛ در محبت مخالفان ما مبالغه میکنند و شیعیان و دوستداران ما را گمراه میسازند. اگر به مقامی برسند، از رشوه سیر نمیشوند و اگر کنار گذاشته شوند، خدا را برای ریا عبادت میکنند. آگاه باشید که آنان راهزنان راه مؤمنان و دعوتکنندگان به مکتب ملحدان هستند پس هرکه به آنها برسد، باید برحذر باشد و دین و ایمانش را حفظ کند.» سپس فرمود: «ای اباهاشم، این را پدرم از پدرانش از امام صادق (ع) نقل کرده و این حدیث از اسرار ما اهلبیت (ع) است؛ پس آن را جز برای اهلش فاش مکن.» مستدرکالوسائل، ج ۱۱، ص ۳۸۱.
[16] ر.ک: سید احمد الحسن، خطبۀ محرم
[17] الغيبة، محمدبن إبراهيم النعمانی، ص ۲۶۴.
[18] بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۲۲۴.
[19] امام صادق (ع) فرمود: «همانا برای ما اهلبیت، پرچمی است، هرکه از آن پیشی گیرد پیمانشکنی کرده، و هرکه عقب بیفتد نابود میشود، و هرکه از آن پیروی کند به ما ملحق خواهد شد. بر آن نوشته شده است: "البیعة لله".» مائتان وخمسون علامة، ص ۱۵.
[20] امیرالمؤمنین (ع) فرمود: «همانا برای ما اهلبیت، پرچمی است، هرکه از آن پیشی گیرد پیمانشکنی کرده، و هرکه عقب بماند نابود میشود، وهر که با آن همراه شود به ما ملحق خواهد شد.» بشارةالإسلام، ص ۲۰۲.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍27❤13👌1
#نشریه_زمان_ظهور
#نشریه_شماره_201
#مکارم_شیرازی
❄️ روشنگری یا تردستی؟
✨ بررسی ادعای ناصر مکارم شیرازی دربارﮤ مئود مئود در پیدایش 20:17
✍️ بهقلم ارمیا خطیب
💢ناصر مکارم شیرازی حتی نمیداند عبارت مئود در عبری به چه معناست!
پیشتر نقدی بر تفسیر هادی صالحی دربارﮤ پیدایش ۲۰:۱۷ ارائه کردیم. عجیب آن است که ناصر مکارم شیرازی نیز ادعای هادی صالحی را تکرار میکند و بر آن میافزاید که در این متن، نام پیامبر خدا - حضرت محمد (ص) - آمده است!
ناصر مکارم شیرازی میگوید:
🗣 «بشارت ديگرى در سفر تكوين و پيدايش تورات، در فصل هفتم، به چشم مىخورد كه نشانههاى آن جز بر پيامبر اسلام (ص) تطبيق نمىكند. در جملههاى 17 تا 20 چنين مىخوانيم: «و ابراهيم به خدا گفت:"اى كاش، اسماعيل در حضور تو زندگى نمايد ..." و در حق اسماعيل (دعاى) تو را شنيدم، اينك او را بركت دادم و او را بارور گردانيده به غايت زياد خواهم نمود، و دوازده سرور توليد خواهد نمود، و او را امت عظيمى خواهم نمود.»
🔺 در كتاب انيسالأعلام، متن اين جملههاى تورات را كه با زبان عبرى در اختيار داشته است نقل كرده و در ترجمۀ آن چنين مىنويسد: «... و او را بارور و بزرگ گردانيد به ماد ماد و دوازدهامام كه از نسل او خواهد بود و او را امت عظيمى خواهم نمود.»
سپس مىافزايد: «ماد ماد همان عبرانى محمد (ص) است».
⚡️ با توجه به اينكه پيامبر اسلام (ص)، مسلماً از دودمان اسماعيل است و در بشارت فوق آمده كه او را امت عظيمى خواهد بود، و دوازده سرور و امام به وجود خواهد آورد، روشن مىشود كه مصداقى جز شخص پيامبر اسلام (ص) ندارد و اگر واژﮤ ماد ماد نيز به آن ضميمه شود كه در متن عبرى آمده، هرچند در ترجمۀ عربى به فارسى، آن را نياوردهاند، مسئله بسيار روشنتر خواهد بود.» [1]
چنانچه از متن پیداست، ناصر مکارم شیرازی باور دارد که عبارت «ماد ماد» همان عبارت محمد است!
✍️ در پاسخ به او -که حتی نام فصل را اشتباه آورده است- میگوییم:
🔺 اول. وی تلفظ صحیح عبارت "מאד מאד" در پیدایش ۲۰:۱۷ را که "مئود مئود" است، "ماد ماد" بیان میکند. [2]
🔺 دوم. ناصر مکارم شیرازی حتی نمیداند عبارت مئود در عبری به چه معناست! این واژه در زبان عبری، معانی متنوعی دارد که ازجملۀ آنها میتوان به: ۱. توانایی، نیرو و قدرت؛ ۲. خیلی، زیاد، بهحد زیاد اشاره کرد. [3]
🔺 سوم. به متن عبری پیدایش 20:17 -که در آن عبارت «مئود مئود» آمده است- بنگریم:
«ולישמעאל שמעתיך הנה ברכתי אתו והפריתי אתו והרביתי אתו במאד מאד שנים עשר נשיאם יוליד ונתתיו לגוי גדול׃»
اکنون برای نشان دادن تردستی ناصر مکارم شیرازی و همانندهای او بهجای «مئود مئود»، عبارت «محمد» را در ترجمۀ قدیم مسیحی قرار میدهیم:
🔴 «و اما در خصوص اسماعیل، تو را اجابت فرمودم. اینک او را برکت داده، بارور گردانم، و او را - محمد - گردانم. دوازده رئیس از وی پدید آیند، و امتی عظیم از وی به وجود آورم.»
اکنون آیا فرد عاقلی وجود دارد که با چنین روش تحریفگونۀ ناشایستی بخواهد با مسیحیان و یهودیان بحث کند و آبروی دین خدا را ببرد؟!
در پیدایش 2:17 میخوانیم:
«ואתנה בריתי ביני ובינך וארבה אותך במאד מאד׃»
«و عهد خویش را در میان خود و تو خواهم بست، و تو را بسیاربسیار کثیر خواهم گردانید.»
آیا ناصر مکارم شیرازی قادر خواهد بود به این پرسش پاسخ دهد که معنای متن مذکور در صورت جایگزینی نام محمد چیست؟!
«... تو را محمد کثیر خواهم گردانید.»
در پیدایش ۶:۱۷ میخوانیم:
«והפרתי אתך במאד מאד ונתתיך לגוים ומלכים ממך יצאו׃»
🟢 «تو را بسیاربسیار بارور خواهم ساخت؛ از تو قومها پدید خواهم آورد، و پادشاهان از تو به وجود خواهند آمد.»
شبیه پرسش بالا را دربارﮤ این متن از ناصر مکارم شیرازی مطرح میکنیم!
در پیدایش ۴۳:۳۰ میخوانیم:
«ויפרץ האיש מאד מאד ויהי לו צאן רבות ושפחות ועבדים וגמלים וחמרים׃»
«و آن مرد بسیار ترقی نمود، و گلههای بسیار و کنیزان و غلامان و شتران و حماران به هم رسانید.»
در نسخۀ انگلیسی DARBY این عبارت با دقت بیشتری آمده است که در آن میخوانیم:
(And the man increased very, very much, and had much cattle, and bondwomen, and bondmen, and camels, and asses).
📌همچنین در اینجا نیز ناصر مکارم شیرازی چگونه میتواند مئود مئود را معادل نام محمد قرار دهد؟!
«و آن مرد [یعقوب] محمد ترقی نمود، ...»
بهطور مشخص، تمامی این متون با قرار دادن نام محمد، بدون معنا خواهند شد. همچنین نمونههای بسیار دیگری در کتاب مقدس وجود دارد که باور ناصر مکارم شیرازی را منهدم میکند:
در خروج ۷:۱ میخوانیم:
«ובני ישראל פרו וישרצו וירבו ויעצמו במאד מאד ותמלא הארץ אתם׃»
📖 صفحه ۱
👇 ادامه مقاله
👏 @Zaman_Zohour
#نشریه_شماره_201
#مکارم_شیرازی
💢ناصر مکارم شیرازی حتی نمیداند عبارت مئود در عبری به چه معناست!
پیشتر نقدی بر تفسیر هادی صالحی دربارﮤ پیدایش ۲۰:۱۷ ارائه کردیم. عجیب آن است که ناصر مکارم شیرازی نیز ادعای هادی صالحی را تکرار میکند و بر آن میافزاید که در این متن، نام پیامبر خدا - حضرت محمد (ص) - آمده است!
ناصر مکارم شیرازی میگوید:
سپس مىافزايد: «ماد ماد همان عبرانى محمد (ص) است».
چنانچه از متن پیداست، ناصر مکارم شیرازی باور دارد که عبارت «ماد ماد» همان عبارت محمد است!
«ולישמעאל שמעתיך הנה ברכתי אתו והפריתי אתו והרביתי אתו במאד מאד שנים עשר נשיאם יוליד ונתתיו לגוי גדול׃»
اکنون برای نشان دادن تردستی ناصر مکارم شیرازی و همانندهای او بهجای «مئود مئود»، عبارت «محمد» را در ترجمۀ قدیم مسیحی قرار میدهیم:
اکنون آیا فرد عاقلی وجود دارد که با چنین روش تحریفگونۀ ناشایستی بخواهد با مسیحیان و یهودیان بحث کند و آبروی دین خدا را ببرد؟!
در پیدایش 2:17 میخوانیم:
«ואתנה בריתי ביני ובינך וארבה אותך במאד מאד׃»
«و عهد خویش را در میان خود و تو خواهم بست، و تو را بسیاربسیار کثیر خواهم گردانید.»
آیا ناصر مکارم شیرازی قادر خواهد بود به این پرسش پاسخ دهد که معنای متن مذکور در صورت جایگزینی نام محمد چیست؟!
«... تو را محمد کثیر خواهم گردانید.»
در پیدایش ۶:۱۷ میخوانیم:
«והפרתי אתך במאד מאד ונתתיך לגוים ומלכים ממך יצאו׃»
شبیه پرسش بالا را دربارﮤ این متن از ناصر مکارم شیرازی مطرح میکنیم!
در پیدایش ۴۳:۳۰ میخوانیم:
«ויפרץ האיש מאד מאד ויהי לו צאן רבות ושפחות ועבדים וגמלים וחמרים׃»
«و آن مرد بسیار ترقی نمود، و گلههای بسیار و کنیزان و غلامان و شتران و حماران به هم رسانید.»
در نسخۀ انگلیسی DARBY این عبارت با دقت بیشتری آمده است که در آن میخوانیم:
(And the man increased very, very much, and had much cattle, and bondwomen, and bondmen, and camels, and asses).
📌همچنین در اینجا نیز ناصر مکارم شیرازی چگونه میتواند مئود مئود را معادل نام محمد قرار دهد؟!
«و آن مرد [یعقوب] محمد ترقی نمود، ...»
بهطور مشخص، تمامی این متون با قرار دادن نام محمد، بدون معنا خواهند شد. همچنین نمونههای بسیار دیگری در کتاب مقدس وجود دارد که باور ناصر مکارم شیرازی را منهدم میکند:
در خروج ۷:۱ میخوانیم:
«ובני ישראל פרו וישרצו וירבו ויעצמו במאד מאד ותמלא הארץ אתם׃»
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍15❤9👏3
در نسخۀ عربی Smith & Van Dyke این عبارت با دقت بیشتری آمده است که در آن میخوانیم:
«و اما بنو اسرائيل فاثمروا وتوالدوا ونموا وكثروا كثيرا جدا وامتلأت الارض منهم.»
در اعداد ۷:۱۴ میخوانیم:
«ויאמרו אל כל עדת בני ישראל לאמר הארץ אשר עברנו בה לתור אתה טובה הארץ מאד מאד׃»
در ۱ پادشاهان ۴۷:۷ میخوانیم:
«וינח שלמה את כל הכלים מרב מאד מאד לא נחקר משקל הנחשת׃»
در ۲ پادشاهان ۴:۱۰ میخوانیم:
«ויראו מאד מאד ויאמרו הנה שני המלכים לא עמדו לפניו ואיך נעמד אנחנו׃»
«اما ایشان بهشدت ترسان شدند و گفتند: «اینک دو پادشاه نتوانستند با او مقاومت نمایند، پس ما چگونه مقاومت خواهیم کرد؟"»
در نسخۀ عربی Smith & Van Dyke این عبارت با دقت بیشتری آمده است که در آن میخوانیم:
در حزقیال ۹:۹ میخوانیم:
«ויאמר אלי עון בית ישראל ויהודה גדול במאד מאד ותמלא הארץ דמים והעיר מלאה מטה כי אמרו עזב יהוה את הארץ ואין יהוה ראה׃»
«مرا گفت: "گناه خاندان اسرائیل و یهودا بینهایت عظیم است. این سرزمین، آکنده از خون است و این شهر پر از بیعدالتی است. زیرا میگویند، "خداوند این سرزمین را ترک گفته است؛ خداوند نمیبیند."»
📌در نسخۀ عربی Smith & Van Dyke این عبارت با دقت بیشتری آمده است که در آن میخوانیم:
«فقال لي ان اثم بيت اسرائيل ويهوذا عظيم جدا جدا وقد امتلأت الارض دماء وامتلأت المدينة جنفا. لانهم يقولون الرب قد ترك الارض والرب لا يرى.»
در حزقیال ۱۳:۱۶ میخوانیم:
«ותעדי זהב וכסף ומלבושך ששי ומשי ורקמה סלת ודבש ושמן אכלתי ותיפי במאד מאד ותצלחי למלוכה׃»
«پس با طلا و نقره، آرایش یافتی و لباست از کتان نازک و ابریشم قلابدوزی بود و آرد میده و عسل و روغن خوردی و بینهایت جمیل شده، به درجۀ ملوکانه ممتاز گشتی.»
«فتحليت بالذهب والفضة ولباسك الكتان والبز والمطرز. وأكلت السميذ والعسل والزيت وجملت جدا جدا فصلحت لمملكة.»
در حزقیال ۱۰:۳۷ میخوانیم:
«והנבאתי כאשר צוני ותבוא בהם הרוח ויחיו ויעמדו על רגליהם חיל גדול מאד מאד׃»
«پس چنانکه مرا امر فرمود، نبوت نمودم. و روح به آنها داخل شد و آنها زنده گشته، بر پایهای خود لشکر بینهایت عظیمی ایستادند.»
«فتنبأت كما امرني فدخل فيهم الروح فحيوا وقاموا على اقدامهم جيش عظيم جدا جدا.»
در پایان، این افراد چیزی از اسلام را باقی نگذاشتهاند و از هر سو، دین خدا را مضحکۀ خود ساختهاند و به نام اسلام آبروی دین را بردهاند. [4]
[1] ناصر مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج ۸، ص ۴۳۰.
[2] https://mechon-mamre.org/mp3/t0117.mp3
[3] https://B2n.ir/d15585
[4] سید احمد الحسن در کتاب سیزدهمین حواری، وصیتهای انبیای پیشین را در اثبات حقانیت پیامبر اسلام و جانشینان ایشان ارائه کرده است و همچنین تطبیق قانون ثابت شناخت فرستادگان بر ایشان را نشان داده است. (ر.ک: سید احمد الحسن، سیزدهمین حواری، پینوشت دکتر توفیق مغربی، نسخۀ عربی، ص63-69).
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤26👍9👏5🕊2
#نشریه_زمان_ظهور
#نشریه_شماره_201
#علوم_عقلی
✔️ پیِ آواز حقیقت بدویم
🟡 قسمت چهارم: علوم عقلی
✍️ به قلم مجتبی انصاری
در قسمت سوم، به بررسی علوم تجربی پرداختیم. علوم تجربی اهمیت بسیاری در دستیابی به حقیقت دارند، تا آنجا که بسیاری از افراد، تنها درک حسی از جهان را ملاک حقیقت میپندارند.
🗣 این تفکر آنقدر عمیق است که در ویکیپدیا مفهوم علم به این شکل تعریف شده است: «علم تلاشی نظاممند است که دانش را در قالب توضیحات و پیشبینیهای قابلآزمایش دربارﮤ تمامیت جهان میسازد و سازمان میدهد.» به بیان دیگر، چیزی که در محدودﮤ آزمایش قرار نگیرد از گردونۀ علم خارج میشود و برای سنجش آن، ملاک ابطالپذیری را وضع کردهاند و آن را اینگونه تعریف میکنند:
▫️« امکان منطقی این است که غلط بودن یک گزاره را بتوان از طریق یک مشاهده یا تجربۀ فیزیکی نشان داد.» با این ملاک، گزارههایی که قابلمشاهده و تجربۀ فیزیکی نباشد ابطالپذیر محسوب نمیشوند و آنها را شبهعلم مینامند.
⚡️ در تعریف فرضیه، آمده است: «فرضیه یک حدس منطقی و آزمایشپذیر مبتنی بر پدیدههایی است که در جهانِ طبیعت مشاهده میکنید». و «فرضیه، به فرضی گفته میشود که بهعنوان یک توضیح قابلآزمایش مطرح میشود». در تمام این مطالب، تأکید ویژهای بر آزمایش، تجربه و درک حسی مشاهده میشود. این همان روشی است که علوم تجربی در پیش گرفته است. لذا میتوان گزارﮤ زیر را باور مشترک تعداد زیادی از اندیشمندان دانست: علوم تجربی، تنها راه دستیابی به حقیقت است.
🔎 بیاییم همین گزاره را با دقت بیشتری بررسی کنیم. این گزاره خودش ممکن است بیانگر یک حقیقت باشد یا نباشد! اگر حقیقت باشد، طبق مطلبی که بیان میکند، باید از طریق تجربی به دست آمده باشد. اما هیچ آزمایش یا ابزاری طراحی نشده که درستی این گزاره را نشان دهد. بنابراین این گزاره، یک تناقض منطقی در درون خود دارد. پس به لحاظ منطقی، نمیتواند درست باشد. در نتیجه، راه دستیابی به حقیقت به تجربه و علوم تجربی محصور نمیشود.
➕ بعلاوه علوم تجربی نیز، بر گزارههای پایهای استوار شدهاند که از طریق تجربه به دست نیامدهاند. چنین گزارههایی معمولاً در محدودﮤ فلسفه دستهبندی میشوند. به بیان دیگر، رویکرد فلسفی افراد در روش علمی آنها اثر مستقیم دارد. علومی همچون فلسفه، منطق، ریاضیات و امثال آنها ابزارهای دیگری است که آنها هم در تلاش برای دستیابی به حقیقت هستند. بعضی از این علوم به مفاهیمی میپردازند که مصداق بیرونی ندارند. برای مثال، «اعداد» موجودیتهایی ذهنی هستند، ولی در بسیاری از علوم تجربی از زیستشناسی گرفته تا نجوم، از فرمولهای ریاضی برای اندازهگیری و توصیف روابط و قوانین حاکم بر طبیعت استفاده میشود، بهطوری که گویا تمام حقیقت در همین فرمولهای ریاضی نهفته است.
◀️ گاهی کار به جایی میرسد که در علوم تجربی نیز روش آزمایش و تجربه کنار گذاشته میشود و واقعیتها از طریق علوم عقلی بررسی میشوند. برای نمونه، نظریۀ نسبیت انیشتین، نظریۀ ریسمان، نظریۀ انفجار بزرگ، وجود سیاهچالهها و بسیاری از نظریههای مطرح امروزی از طریق تجربه و استقرا به دست نیامدهاند، بلکه از علوم عقلی حاصل شدهاند. (هرچند که برای برخی از آنان بعدها شواهد علمی ارائه شد).
🔵 در هر حال، ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، چه آگاهانه و چه ناخودآگاه، از گزارههای عقلی استفاده میکنیم. چه این گزارههای عقلی را با تفکر و تحقیق به دست آورده باشیم، و چه تقلیدی آنها را پذیرفته باشیم.
📌در قسمتهای قبلی، دو گزارﮤ عقلی را بررسی کردیم:
⚫️ 1- عدم، نامولد است
⚫️ 2- صفت اثر بر صفت مؤثر آن دلالت میکند.
در این قسمت نیز، گزارﮤ «علوم تجربی تنها راه رسیدن به حقیقت است» را ارزیابی کردیم و وجود تناقض درونی در این گزاره را با استدلالی عقلی نشان دادیم.
✨ ادامه دارد ...
🔗 قسمت سوم
🔗 نشریه شماره 201
👏 @Zaman_Zohour
#نشریه_شماره_201
#علوم_عقلی
در قسمت سوم، به بررسی علوم تجربی پرداختیم. علوم تجربی اهمیت بسیاری در دستیابی به حقیقت دارند، تا آنجا که بسیاری از افراد، تنها درک حسی از جهان را ملاک حقیقت میپندارند.
▫️« امکان منطقی این است که غلط بودن یک گزاره را بتوان از طریق یک مشاهده یا تجربۀ فیزیکی نشان داد.» با این ملاک، گزارههایی که قابلمشاهده و تجربۀ فیزیکی نباشد ابطالپذیر محسوب نمیشوند و آنها را شبهعلم مینامند.
📌در قسمتهای قبلی، دو گزارﮤ عقلی را بررسی کردیم:
در این قسمت نیز، گزارﮤ «علوم تجربی تنها راه رسیدن به حقیقت است» را ارزیابی کردیم و وجود تناقض درونی در این گزاره را با استدلالی عقلی نشان دادیم.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍22❤3🕊2
Forwarded from وارثین ملکوت
امیرالمؤمنین علی فرمود: «همانا دنیا پس از سرکشیاش، به ما روی خواهد آورد، چنانکه شترمادهای مهربان بهسوی فرزندش روی میآورد.» و پس از آن، این آیه را تلاوت فرمود: (وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ) [سورۀ قصص، آیۀ 5] (و ما میخواهیم بر کسانی که در زمین ناتوان شمرده شدند، منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم).
و در مجلس امام صادق، این آیه تلاوت شد:
(وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا ...)، آنگاه چشمان ایشان پر از اشک شد و فرمود: «به خدا سوگند، ما هستیم آن مستضعفان.»
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤84🕊9💔4😍3😢2
Forwarded from اشعار احمدی
#امام_مهدی_ع
#احمد_الحسن_فرستاده_امام_مهدی_ع
مردی از بصره...
بنویسید کران تا به کران پل زده است
هاتفی طعنه به دیوار تغافل زده است
بنویسید که آن عشق، جوان آمده است
نفس باد صبا مشک فشان آمده است
بنویسید و بگویید سحر نزدیک است
لحظه آمدن شمس و قمر نزدیک است
بنویسید مبادا که شما گم بشوید
دست دژخیم زمان لشگر هیزم بشوید
بنویسید که دنیا شده آبستن درد
بنویسید دوباره شده هنگام نبرد
بنویسید که ابلیس مهیا شده است
ناله جنگ در این معرکه برپا شده است
بنویسید که ساعت شده نزدیک قیام
بنویسید و درآرید تبر را ز نیام
🍂🍂🍂🍂🍂
هاتفی آمده درمان بکند انسان را
هاتفی آمده خشنود کند قرآن را
خاطرت هست که آواره صحرا بودی؟
در غمش در به در و واله و شیدا بودی
غم جانان نشود با غم نان همسایه
نیست در هیکل حق مختصری پیرایه
پشت کن بر غم دنیا غم جانان آید
در دل معرکه ها لشکر ایمان آید
از خدایان خودت تا که رها می گردی
تازه آبستن اذکار خدا می گردی
سایه را نیست وجودی که مسیحا بشود
باید از نور خدا هر گره ای وا بشود
با خدا می شود از حادثه ها کرد عبور
زنده گردید به نور رخ او اهل قبور
🍂🍂🍂
می کند دشمنت اقرار بزودی احمد
می کند اسم تو تکرار به زودی احمد
عاقبت جان تو را شوق بغل می گیرد
از لب لعل تو زنبور عسل می گیرد
می رسد لحظه ی دیدار تو را می بینم
می شوی شهره ی بازار تو را می بینم
من در آن لحظه پر از شور پر از فریادم
من از آن روز که در بند تو ام آزادم
یوسف از سمت خدا باز به کنعان آید
مردی از بصره به آغوش خراسان آید
آه مظلوم به این خانه اثر خواهد کرد
این زمین چادر گل دار به سر خواهد کرد
✍ کمیل انصاری
🌹 @ashaar13 🕊 🕊.....🕊🕊🕊
با عضویت در کانال از ما حمایت کنید.👆❤️
#احمد_الحسن_فرستاده_امام_مهدی_ع
مردی از بصره...
بنویسید کران تا به کران پل زده است
هاتفی طعنه به دیوار تغافل زده است
بنویسید که آن عشق، جوان آمده است
نفس باد صبا مشک فشان آمده است
بنویسید و بگویید سحر نزدیک است
لحظه آمدن شمس و قمر نزدیک است
بنویسید مبادا که شما گم بشوید
دست دژخیم زمان لشگر هیزم بشوید
بنویسید که دنیا شده آبستن درد
بنویسید دوباره شده هنگام نبرد
بنویسید که ابلیس مهیا شده است
ناله جنگ در این معرکه برپا شده است
بنویسید که ساعت شده نزدیک قیام
بنویسید و درآرید تبر را ز نیام
🍂🍂🍂🍂🍂
هاتفی آمده درمان بکند انسان را
هاتفی آمده خشنود کند قرآن را
خاطرت هست که آواره صحرا بودی؟
در غمش در به در و واله و شیدا بودی
غم جانان نشود با غم نان همسایه
نیست در هیکل حق مختصری پیرایه
پشت کن بر غم دنیا غم جانان آید
در دل معرکه ها لشکر ایمان آید
از خدایان خودت تا که رها می گردی
تازه آبستن اذکار خدا می گردی
سایه را نیست وجودی که مسیحا بشود
باید از نور خدا هر گره ای وا بشود
با خدا می شود از حادثه ها کرد عبور
زنده گردید به نور رخ او اهل قبور
🍂🍂🍂
می کند دشمنت اقرار بزودی احمد
می کند اسم تو تکرار به زودی احمد
عاقبت جان تو را شوق بغل می گیرد
از لب لعل تو زنبور عسل می گیرد
می رسد لحظه ی دیدار تو را می بینم
می شوی شهره ی بازار تو را می بینم
من در آن لحظه پر از شور پر از فریادم
من از آن روز که در بند تو ام آزادم
یوسف از سمت خدا باز به کنعان آید
مردی از بصره به آغوش خراسان آید
آه مظلوم به این خانه اثر خواهد کرد
این زمین چادر گل دار به سر خواهد کرد
✍ کمیل انصاری
🌹 @ashaar13 🕊 🕊.....🕊🕊🕊
با عضویت در کانال از ما حمایت کنید.👆❤️
❤37👍4👏4
#معرفی
#منیت
✔️ روانپریشی پنهان: اختلال ناشی از منیت
✍️ به قلم مریم احمدیار
✅ زمانی که میدانیم و باور داریم چیزی متعلق به ما نیست، خود را برای از دست دادنش آماده میکنیم، امّا اگر تصور کنیم صلاح زندگیمان را خودمان بهتر از خدا میدانیم، مصداق همان خیالی میشویم که دچار بیماری منیّت شده است!
✅ باور بنیادین «من» مانند فرماندهای است که سیستم اضطرابی بدن را به کار میاندازد که از خود در برابر تهدیدها محافظت کند.
✅ معمولاً همۀ ما انسانها در ذهنمان با خودمان صحبت میکنیم، برای مثال، موضوعی را در ذهن خود تحلیل و بررسی میکنیم، قضاوت میکنیم، خاطراتمان را مرور میکنیم و گاهی این گفتوگوهای ذهنی میتواند به شکل افکار خودآیند به ذهنمان خطور کند.
🔗 مطالعه مقاله در نشریه شماره 201
👏 @Zaman_Zohour
#منیت
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍32❤13👏5
#نشریه_زمان_ظهور
#نشریه_شماره_201
#منیت
❄️ روانپریشی پنهان: اختلال ناشی از منیت
✔️ قسمت دوم
✍️ به قلم مریم احمدیار
در مقالۀ پیشین، بیان شد که نفس دارای نیروهای متضادی است و ازاینرو همیشه بین دو انتخاب قرار دارد: انتخاب میان خود و خدا، ظلمت و نور، بیماری و سلامت و ... . باید توجه داشته باشیم که انتخابهای نفس همیشه در معرض بیماری منیّت قرار دارند که میتوانند توجه فرد را از مسیر حقیقی منحرف سازند و او را به بیراهۀ ظلمت بکشانند. فردی که به اختلال ناشی از منیّت مبتلاست مرز بین خیال و واقعیت را تشخیص نمیدهد. او دچار هذیان و توهماتی میشود که پیشتر در مقالۀ قبلی بیان کردیم. متأسفانه این اختلال پنهان چنان در جامعۀ انسانی ما رایج است که به این پدیده به چشم یک بیماری نگاه نمیکنیم. اگرچه بسیاری از روانشناسان، اختلالات روانی را نتیجۀ انحراف از هنجارهای اجتماعی میدانند، [1] اما دربارﮤ بیماری منیّت باید بگویم خود تبدیل به یک هنجار اجتماعی شده است.
🗣 در طول زندگی، اتفاقات بسیاری میافتد که به ما یادآور میشود «من» یک مفهوم خیالی و ساختهشده از هیچ دارد. برای مثال، هنگامی که با مشکل بزرگی مواجه میشویم که امیدی به حل آن نداریم، یا گرفتار بیماری لاعلاجی میشویم و مرگمان را جلوی چشمانمان میبینیم و ... ماهیت حقیقی من بروز میکند. من قدرت و توانی ندارد که بتوانیم به آن تکیه کنیم. اگر نور خدا را هم در درونمان خاموش کرده باشیم، هیچ نجاتدهندهای را نمییابیم. توهم بیخدایی چنان وجود ما را مسموم میکند که گمان میکنیم زندگی همین است! از این تلخی و تنهایی گریزی نیست. [2]
🔺 «من» در برابر مشکلات آسیبپذیر است و تابآوری ما را در برابر رفتار بیرحمانۀ جهان که توان مقابله با آن را نداریم کاهش میدهد. ما را آرامآرام از مسیر هدف منحرف ساخته و گرفتار بیراهۀ پوچی و بیهدفی میکند [3]؛ پناهگاهی پوشالی و سست است. خداوند در سورﮤ عنکبوت، آیۀ 41 میفرماید:
▫️(مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ)
▫️(مثل کسانی که غیرخدا را به دوستی و سرپرستی برگزيدند، همانند مَثَل عنكبوت است كه (براى خود) خانهاى ساخته؛ و البته سستترين خانهها خانۀ عنكبوت است، اگر مىدانستند.)
⚡️ برای مصون ماندن نفس از بیماری ناشی از منیّت، لازم است به دو مبحث «باور من» و «احساس منیّت» بپردازیم، زیرا این دو رفتار و شیوﮤ تفکر، ما را بهشدت تحتتأثیر قرار میدهند. بنابراین شناخت این دو کمک میکند که راهکارهای مؤثرتری را برای مقابله با بیماری ناشی از منیّت به کار بگیریم.
📖 صفحه ۱
👇 ادامه مقاله
👏 @Zaman_Zohour
#نشریه_شماره_201
#منیت
در مقالۀ پیشین، بیان شد که نفس دارای نیروهای متضادی است و ازاینرو همیشه بین دو انتخاب قرار دارد: انتخاب میان خود و خدا، ظلمت و نور، بیماری و سلامت و ... . باید توجه داشته باشیم که انتخابهای نفس همیشه در معرض بیماری منیّت قرار دارند که میتوانند توجه فرد را از مسیر حقیقی منحرف سازند و او را به بیراهۀ ظلمت بکشانند. فردی که به اختلال ناشی از منیّت مبتلاست مرز بین خیال و واقعیت را تشخیص نمیدهد. او دچار هذیان و توهماتی میشود که پیشتر در مقالۀ قبلی بیان کردیم. متأسفانه این اختلال پنهان چنان در جامعۀ انسانی ما رایج است که به این پدیده به چشم یک بیماری نگاه نمیکنیم. اگرچه بسیاری از روانشناسان، اختلالات روانی را نتیجۀ انحراف از هنجارهای اجتماعی میدانند، [1] اما دربارﮤ بیماری منیّت باید بگویم خود تبدیل به یک هنجار اجتماعی شده است.
▫️(مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ)
▫️(مثل کسانی که غیرخدا را به دوستی و سرپرستی برگزيدند، همانند مَثَل عنكبوت است كه (براى خود) خانهاى ساخته؛ و البته سستترين خانهها خانۀ عنكبوت است، اگر مىدانستند.)
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍18❤8👏4