#گزیده_کتاب
"طراحی فضای شهری"
برخورد مسئله شناسانه با موضوع که تفکر در پاسخ دادن را به همراه دارد [به جای بیان توصیفی]، در شرایط فعلی شهرها سخت مورد نیاز است. ما باید بتوانیم به مسائل مشخص، پاسخ های روشن بدهیم.
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
"طراحی فضای شهری"
برخورد مسئله شناسانه با موضوع که تفکر در پاسخ دادن را به همراه دارد [به جای بیان توصیفی]، در شرایط فعلی شهرها سخت مورد نیاز است. ما باید بتوانیم به مسائل مشخص، پاسخ های روشن بدهیم.
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
#گزیده_کتاب
"طراحی فضای شهری"
...چون بیشتر فضاهای[شهری] باارزش به دوران های گذشته تعلق دارد، بنابراین نباید گمان کرد که فضای شهری عنصری است قدیمی و شهر امروز بدان نیازی ندارد. چنین نیست مگر زمانی برسد که آدمی از آن چه امروز هست تنهاتر شود... که این جز مرگ زندگی شهری نیست.
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
"طراحی فضای شهری"
...چون بیشتر فضاهای[شهری] باارزش به دوران های گذشته تعلق دارد، بنابراین نباید گمان کرد که فضای شهری عنصری است قدیمی و شهر امروز بدان نیازی ندارد. چنین نیست مگر زمانی برسد که آدمی از آن چه امروز هست تنهاتر شود... که این جز مرگ زندگی شهری نیست.
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
#گزیده_کتاب
#فلسفه_و_شهر
Philosophical and political writings
#هایدگر
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
#فلسفه_و_شهر
Philosophical and political writings
#هایدگر
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
دانشنامه شهری
#گزیده_کتاب #فلسفه_و_شهر Philosophical and political writings #هایدگر 🔍 دانشنامه شهری 🔈 @urbanencyclopedia
#گزیده_کتاب
Philosophical and political writings
#هایدگر
ترجمه ی احسان سنایی اردکانی
"برای مردم شهر اغلب عجیب است که یک نفر، تک و تنها برای چنین مدت طولانی و ملال آوری میان کوه ها و بین روستایی ها به سر برد اما اسم این تنهایی نیست؛ خلوت است. در کلان شهرها می شود از هر جای دیگری تنها بود اما هیچوقت نمی شود احساس خلوت کرد. قدرت عجیب و خصلت اصیل خلوت گزینی، در جداکردنمان از جمع نیست بلکه در فرافکندن کل وجودمان به گستره ی نزدیک حضور اشیاست."
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
Philosophical and political writings
#هایدگر
ترجمه ی احسان سنایی اردکانی
"برای مردم شهر اغلب عجیب است که یک نفر، تک و تنها برای چنین مدت طولانی و ملال آوری میان کوه ها و بین روستایی ها به سر برد اما اسم این تنهایی نیست؛ خلوت است. در کلان شهرها می شود از هر جای دیگری تنها بود اما هیچوقت نمی شود احساس خلوت کرد. قدرت عجیب و خصلت اصیل خلوت گزینی، در جداکردنمان از جمع نیست بلکه در فرافکندن کل وجودمان به گستره ی نزدیک حضور اشیاست."
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
#شهر_و_ادبیات
#گزیده_کتاب
جزء از کل
استیو تولتز
پیمان خاکسار
پاریس بهترین شهر برای تنها و بدبخت بودن. لندن برای آدمی مغرور و بی‌عرضه زیادی عبوس و بی‌رحم است. آه لندن! تو ای شهر مهیب! تو ای ابر سرد خاکستری! تو استخر کم‌عمق ژن‌های گوناگون! تو شهر پیشه‌ها! تو امپراتوری سرنگون..
ونیز؟ پر از توریست‌هایی به بلاهتِ معتقدها که به کبوترهای ایتالیایی غذا میدهند، ولی به کبوترهای شهر خودشان محل نمی‌گذارند...
اسپانیا؟ خیابان‌ها بوی جورابی میدهند که در ادرار سرخ شده باشد و یک عالم کاتولیک که با دومی تعمید داده شده‌اند.
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
#گزیده_کتاب
جزء از کل
استیو تولتز
پیمان خاکسار
پاریس بهترین شهر برای تنها و بدبخت بودن. لندن برای آدمی مغرور و بی‌عرضه زیادی عبوس و بی‌رحم است. آه لندن! تو ای شهر مهیب! تو ای ابر سرد خاکستری! تو استخر کم‌عمق ژن‌های گوناگون! تو شهر پیشه‌ها! تو امپراتوری سرنگون..
ونیز؟ پر از توریست‌هایی به بلاهتِ معتقدها که به کبوترهای ایتالیایی غذا میدهند، ولی به کبوترهای شهر خودشان محل نمی‌گذارند...
اسپانیا؟ خیابان‌ها بوی جورابی میدهند که در ادرار سرخ شده باشد و یک عالم کاتولیک که با دومی تعمید داده شده‌اند.
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
#گزیده_کتاب
کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم
#اسلاونکا_دراکولیچ
رؤیا رضوانی
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم
#اسلاونکا_دراکولیچ
رؤیا رضوانی
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
#گزیده_کتاب
کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم
#اسلاونکا_دراکولیچ
رؤیا رضوانی
@urbanencyclopedia
... حقیقتش را بخواهید در ساختمان به آن بزرگی که او نقشه‌اش را کشیده بود، تقریباً از هر پنج آپارتمان، یکی‌شان بالکنِ خیلی خیلی کوچک داشت. آدم آن بالکن‌ها را که می‌دید خیال می‌کرد خشک‌کن هستند: تقریباً هیچ چیز جز رختِ شسته در آنها نبود. از پنجره آپارتمانِ بلاگا در صوفیه که به پایین نگاه می‌کردم، با خودم فکر کردم همین خشک‌کن‌های بالکنی است که وجه مشخصه منحصر به فرد شهرهای ماست. نمی‌دانم چرا همکار من در تایمز چیزی از آنها ننوشته، از اینکه اینجا مردم رخت‌های شسته‌شان را کجا و چطور پهن می‌کنند، از دنیای طناب‌هایی که این بالا در هوا کشیده شده. شاید اولش که در مرکز شهر و در خیابان‌های اصلی هستید، به نظرتان نیاید، اما همین که به خیابان‌های فرعی بپیچید، لباس‌های شسته که مثل پرچم کشوری دیگر در باد تکان می‌خورند، اعلام می‌کنند که وارد قلمرو دیگری شده‌اید: قلمرو زنانه.
... با نگاه به بند رختِ خانه‌ها می‌توانم بگویم کدام خانه حتماً کدبانوی خوبی دارد، رخت‌های چه کسی خوب سفید شده و مرتب پهن شده است، هر خانواده چقدر جمعیت دارد و چه کسی تنها زندگی می‌کند. همه این‌ها را مامان بزرگ به من یاد داده... که چطور می‌توان فقط با یک نگاه به رخت‌های روی بند خیلی چیزها، حتی شخصیت آدم‌ها را فهمید. مثلاً "اون زنه رو اونجا می‌بینی که ادایِ خانومای متشخص رو در میاره، ببین چندتا جوراب نایلونی انداخته روی بند!!"
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم
#اسلاونکا_دراکولیچ
رؤیا رضوانی
@urbanencyclopedia
... حقیقتش را بخواهید در ساختمان به آن بزرگی که او نقشه‌اش را کشیده بود، تقریباً از هر پنج آپارتمان، یکی‌شان بالکنِ خیلی خیلی کوچک داشت. آدم آن بالکن‌ها را که می‌دید خیال می‌کرد خشک‌کن هستند: تقریباً هیچ چیز جز رختِ شسته در آنها نبود. از پنجره آپارتمانِ بلاگا در صوفیه که به پایین نگاه می‌کردم، با خودم فکر کردم همین خشک‌کن‌های بالکنی است که وجه مشخصه منحصر به فرد شهرهای ماست. نمی‌دانم چرا همکار من در تایمز چیزی از آنها ننوشته، از اینکه اینجا مردم رخت‌های شسته‌شان را کجا و چطور پهن می‌کنند، از دنیای طناب‌هایی که این بالا در هوا کشیده شده. شاید اولش که در مرکز شهر و در خیابان‌های اصلی هستید، به نظرتان نیاید، اما همین که به خیابان‌های فرعی بپیچید، لباس‌های شسته که مثل پرچم کشوری دیگر در باد تکان می‌خورند، اعلام می‌کنند که وارد قلمرو دیگری شده‌اید: قلمرو زنانه.
... با نگاه به بند رختِ خانه‌ها می‌توانم بگویم کدام خانه حتماً کدبانوی خوبی دارد، رخت‌های چه کسی خوب سفید شده و مرتب پهن شده است، هر خانواده چقدر جمعیت دارد و چه کسی تنها زندگی می‌کند. همه این‌ها را مامان بزرگ به من یاد داده... که چطور می‌توان فقط با یک نگاه به رخت‌های روی بند خیلی چیزها، حتی شخصیت آدم‌ها را فهمید. مثلاً "اون زنه رو اونجا می‌بینی که ادایِ خانومای متشخص رو در میاره، ببین چندتا جوراب نایلونی انداخته روی بند!!"
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
#شهر_جدید
#گزیده کتاب : بازتعریف کیفیت محیطی و قلمرو همگانی شهرهای جدید (پایه ریزی چارچوب طراحی شهری کیفیت مبنا)
دکتر سهند لطفی، دکتر مهسا شعله
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
#گزیده کتاب : بازتعریف کیفیت محیطی و قلمرو همگانی شهرهای جدید (پایه ریزی چارچوب طراحی شهری کیفیت مبنا)
دکتر سهند لطفی، دکتر مهسا شعله
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
شهر جدید.pdf
1.3 MB
#شهر_جدید
#گزیده_کتاب
" شهر جدید، جدید نیست، شهر است! "
سهند لطفی، مهسا شعله
تعداد صفحات : 5
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
#گزیده_کتاب
" شهر جدید، جدید نیست، شهر است! "
سهند لطفی، مهسا شعله
تعداد صفحات : 5
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
#گزیده_کتاب
رمزگان شهری ، یکصد آموزه برای درک شهر
مولفین : Anne Mikoleit , Mortiz Purckauer
مترجم : مهتاب نظافت
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanen
رمزگان شهری ، یکصد آموزه برای درک شهر
مولفین : Anne Mikoleit , Mortiz Purckauer
مترجم : مهتاب نظافت
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanen
#گزیده_کتاب
کتاب رمزگان شهری
آنه میکولایت و موریتس پورکهاور
ترجمه : مهتاب نظافت
دریک منطقه دارای کاربری های متنوع ، بسته به اینکه چه زمانی از روز است ، گروه های مختلفی از مردم در عرصه های عمومی حضور پیدا می کنند. به بیان ساده تر ، آن ها از طریق رفتار ، نوع فعالیت و نشان های فرهنگی که به جای می گذارند ، در تعیین ویژگی های منطقه نقش دارد. برای مثال هدفمندی پیاده روی آن ها ، منعکس کننده لایه های علایقی است که به طور همزمان از آن فضا استفاده می کنند. در حالی که در هنگام صبح ، ضرب آهنگ جنب و جوش و حرکت کاری افراد بر حال و هوای شهر غالب است در هنگام عصر ، گردشگران از راه می رسند که به نظر می رسد رفتارشان به طور شهودی تحت تاثیر آن چیزی است که ویترین فروشگاه ها به نمایش می گذارند. از دید پرنده ، حرکت آن ها مانند یک زیگزاگ نامنظم به نظر می رسد. عصرها ، زمانی که مردم گروه گروه به خانه های خود باز می گردند بار دیگر محلی ها منظر خیابان را پس می گیرند. این چرخه که هر روز تکرار می شود ، تابع آداب روزمره ای است که دائم تکرار می شود.
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
کتاب رمزگان شهری
آنه میکولایت و موریتس پورکهاور
ترجمه : مهتاب نظافت
دریک منطقه دارای کاربری های متنوع ، بسته به اینکه چه زمانی از روز است ، گروه های مختلفی از مردم در عرصه های عمومی حضور پیدا می کنند. به بیان ساده تر ، آن ها از طریق رفتار ، نوع فعالیت و نشان های فرهنگی که به جای می گذارند ، در تعیین ویژگی های منطقه نقش دارد. برای مثال هدفمندی پیاده روی آن ها ، منعکس کننده لایه های علایقی است که به طور همزمان از آن فضا استفاده می کنند. در حالی که در هنگام صبح ، ضرب آهنگ جنب و جوش و حرکت کاری افراد بر حال و هوای شهر غالب است در هنگام عصر ، گردشگران از راه می رسند که به نظر می رسد رفتارشان به طور شهودی تحت تاثیر آن چیزی است که ویترین فروشگاه ها به نمایش می گذارند. از دید پرنده ، حرکت آن ها مانند یک زیگزاگ نامنظم به نظر می رسد. عصرها ، زمانی که مردم گروه گروه به خانه های خود باز می گردند بار دیگر محلی ها منظر خیابان را پس می گیرند. این چرخه که هر روز تکرار می شود ، تابع آداب روزمره ای است که دائم تکرار می شود.
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
#گزیده_کتاب
عنوان : روانشناسی ، شهر و زندگی روزمره
نویسنده : حسن عماری
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
عنوان : روانشناسی ، شهر و زندگی روزمره
نویسنده : حسن عماری
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
#گزیده_کتاب
عنوان کتاب : روانشناسی ، شهر و زندگی روزمره
نویسنده کتاب : حسن عماری
✅ چنانچه بخواهیم در توسعه شهرها ، پاسخ گوی احتیاجات امروزه باشیم ، و سهم نسل آینده از منابع را نیز در نظر بگیریم ، بایستی اداره شهر ها را بر پایه مشارکت آگاهانه شهروندان تعریف و برنامه ریزی کنیم. این مدیریت و برنامه ریزی اقتضا می کند که مردم به عنوان شریک و نه رقیب ، در امور مربوط به اداره شهرها مشارکت داشته باشند ؛ به این معنا که با اعمال سیاست تمرکز زدایی ، قدرت تصمیم گیری اجتماعات محلی افزایش یابد و مقتدرسازی در سطح پایین و اطلاع رسانی و فضای امن از بالا ایجاد شود.
✅ انسان در سایه آزادی و مسوولیت پذیری و مشارکت فعال در انجام امور ، می تواند موانع زندگی خود و جامعه را پس از تشخیص یکی پس از دیگری کنار بزند و روند زندگی را بر خود و دیگران آسان کند.
✅ هابرماس جامعه مدنی را حوزه ای می داند که در آن تصمیم گیری ها از طریق فرآیندهای جمعی و مشارکت فعالانه شهروندان در شرایطی آزاد صورت می گیرد. پس می توان گفت که قهرمان اصلی جامعه مدنی ، شهروندی است که مشارکت از جمله حقوق اساسی وی به شمار می رود.
✅ وقتی نتایج مطالعات از تاثیرات مخرب شهرنشینی بر رفتار انسانی حکایت دارند ؛ زمانی که ثابت می شود الگوهای رفتاری غریزی انسان در شرایط شهرهای شلوغ تغییر می کنند؛هنگامی که در می یابییم میزان وقوع بیماری های روانی با شهرنشینی افزایش یافته است و بیشترین میزان شیوع اسکیزوفرنی در مراکز شهرها دیده می شود یا وقتی ثابت می شود تنها یک پنجم جمعیت شهرهای بزرگ در شرایط نسبتا دور از نشانه های آسیب شناسی به سر می برند؛ یعنی شهرهای امروزی با وجود تلاش های فراوان برای توسعه شهریت ، خواسته یا ناخواسته به فروپاشی الگوهای رفتار انسان ها دامن می زنند و انسان را هر چه بیشتر از شرایط روانی مناسب دور کرده اند.
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
عنوان کتاب : روانشناسی ، شهر و زندگی روزمره
نویسنده کتاب : حسن عماری
✅ چنانچه بخواهیم در توسعه شهرها ، پاسخ گوی احتیاجات امروزه باشیم ، و سهم نسل آینده از منابع را نیز در نظر بگیریم ، بایستی اداره شهر ها را بر پایه مشارکت آگاهانه شهروندان تعریف و برنامه ریزی کنیم. این مدیریت و برنامه ریزی اقتضا می کند که مردم به عنوان شریک و نه رقیب ، در امور مربوط به اداره شهرها مشارکت داشته باشند ؛ به این معنا که با اعمال سیاست تمرکز زدایی ، قدرت تصمیم گیری اجتماعات محلی افزایش یابد و مقتدرسازی در سطح پایین و اطلاع رسانی و فضای امن از بالا ایجاد شود.
✅ انسان در سایه آزادی و مسوولیت پذیری و مشارکت فعال در انجام امور ، می تواند موانع زندگی خود و جامعه را پس از تشخیص یکی پس از دیگری کنار بزند و روند زندگی را بر خود و دیگران آسان کند.
✅ هابرماس جامعه مدنی را حوزه ای می داند که در آن تصمیم گیری ها از طریق فرآیندهای جمعی و مشارکت فعالانه شهروندان در شرایطی آزاد صورت می گیرد. پس می توان گفت که قهرمان اصلی جامعه مدنی ، شهروندی است که مشارکت از جمله حقوق اساسی وی به شمار می رود.
✅ وقتی نتایج مطالعات از تاثیرات مخرب شهرنشینی بر رفتار انسانی حکایت دارند ؛ زمانی که ثابت می شود الگوهای رفتاری غریزی انسان در شرایط شهرهای شلوغ تغییر می کنند؛هنگامی که در می یابییم میزان وقوع بیماری های روانی با شهرنشینی افزایش یافته است و بیشترین میزان شیوع اسکیزوفرنی در مراکز شهرها دیده می شود یا وقتی ثابت می شود تنها یک پنجم جمعیت شهرهای بزرگ در شرایط نسبتا دور از نشانه های آسیب شناسی به سر می برند؛ یعنی شهرهای امروزی با وجود تلاش های فراوان برای توسعه شهریت ، خواسته یا ناخواسته به فروپاشی الگوهای رفتار انسان ها دامن می زنند و انسان را هر چه بیشتر از شرایط روانی مناسب دور کرده اند.
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
Audio
#گزیده_کتاب
خوانش یادداشتی از کتاب "تجربه مدرنیته"
اثر مارشال برمن
منبع :
Radiodeev
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
خوانش یادداشتی از کتاب "تجربه مدرنیته"
اثر مارشال برمن
منبع :
Radiodeev
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
#گزیده_کتاب
#سفرنامه
#شهر_دیروز
"مشاهدات سفر از بنگال به ایران (۱۷۸۶ م)؛ ویلیام فرانکلین"
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
#سفرنامه
#شهر_دیروز
"مشاهدات سفر از بنگال به ایران (۱۷۸۶ م)؛ ویلیام فرانکلین"
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
#گزیده_کتاب
#سفرنامه
#شهر_دیروز
توصیف بازار وکیل در شیراز از کتاب
"مشاهدات سفر از بنگال به ایران (۱۷۸۶ م)؛ ویلیام فرانکلین"
شیراز دارای بازار ها و کاروانسراهای متعدد است که از آن میان بازار وکیل ( چون توسط کریم خان ساخته شده است به این اسم نامیده می شود) خیلی از همه بزرگتر و باشکوه تر است.این بازار خیابانی است به طول تقریبا چهار مایل که تماما از آجر ساخته شده و دارای طاقی است که بیش و کم شبیه "پیاتزاس" در "کاونت گاردن" می باشد.این بازار بسیار باهیبت بوده و خوب ساخته شده است.در طرفین آن مغازه ها و حجره ها و سایر مراکز داد و ستد قرار دارند که در آن ها انواع کالاها در معرض فروش قرار گرفته است.
مغازه ها به خان تعلق دارند و به قیمت نازلی به مغازه دارها و تجار اجاره داده شده اند. در خارج از محوطه بازار، کاروانسرایی وجود دارد که به شکل هشت ضلعی است و تماما از آجر درست شده است. در ورودی این کاروانسرا دارای طاق ضربی بسیار بلندی است و وسط آن، محل قرار دادن کالا و مال التجاره است و اطراف آن در دو طبقه، اتاقهای راحتی جهت سکونت تجار و مسافرین درست شده است که آنها را هم با قیمت ارزانی به کسانی که مایل باشند اجاره میدهند. در وسط بازار مذکور در فوق نیز یک کاروانسرای وسیع وجود دارد که چهار گوش است و جبهه آن دارای نقاشیهای زیبایی با رنگ آبی و سفید است و در آن اجناس چینی نشان داده شده و به چشم خیلی قشنگ می آید.
عمارت این کاروانسرا بزرگتر از آن دیگری است که در یادداشتهای تجار ارمنی و مسیحیان دیگر پیشتر از آن نام برده شده است.
غیر از بازار وکیل، بازارهای دیگری نیز در شیراز وجود دارد که هر کدام خاص یکی از اصناف است مثل: بازار زرگرها، بازار سفید گرها، بازار رنگرزها، بازار تجارها، بازار کلاهدوزها و بازار کفشدوزها
هندیها نیز برای خود کاروانسرایی دارند که در گوشه دیگری از شهر واقع شده است و در مقابل از ایشان پول دریافت می شود.
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
#سفرنامه
#شهر_دیروز
توصیف بازار وکیل در شیراز از کتاب
"مشاهدات سفر از بنگال به ایران (۱۷۸۶ م)؛ ویلیام فرانکلین"
شیراز دارای بازار ها و کاروانسراهای متعدد است که از آن میان بازار وکیل ( چون توسط کریم خان ساخته شده است به این اسم نامیده می شود) خیلی از همه بزرگتر و باشکوه تر است.این بازار خیابانی است به طول تقریبا چهار مایل که تماما از آجر ساخته شده و دارای طاقی است که بیش و کم شبیه "پیاتزاس" در "کاونت گاردن" می باشد.این بازار بسیار باهیبت بوده و خوب ساخته شده است.در طرفین آن مغازه ها و حجره ها و سایر مراکز داد و ستد قرار دارند که در آن ها انواع کالاها در معرض فروش قرار گرفته است.
مغازه ها به خان تعلق دارند و به قیمت نازلی به مغازه دارها و تجار اجاره داده شده اند. در خارج از محوطه بازار، کاروانسرایی وجود دارد که به شکل هشت ضلعی است و تماما از آجر درست شده است. در ورودی این کاروانسرا دارای طاق ضربی بسیار بلندی است و وسط آن، محل قرار دادن کالا و مال التجاره است و اطراف آن در دو طبقه، اتاقهای راحتی جهت سکونت تجار و مسافرین درست شده است که آنها را هم با قیمت ارزانی به کسانی که مایل باشند اجاره میدهند. در وسط بازار مذکور در فوق نیز یک کاروانسرای وسیع وجود دارد که چهار گوش است و جبهه آن دارای نقاشیهای زیبایی با رنگ آبی و سفید است و در آن اجناس چینی نشان داده شده و به چشم خیلی قشنگ می آید.
عمارت این کاروانسرا بزرگتر از آن دیگری است که در یادداشتهای تجار ارمنی و مسیحیان دیگر پیشتر از آن نام برده شده است.
غیر از بازار وکیل، بازارهای دیگری نیز در شیراز وجود دارد که هر کدام خاص یکی از اصناف است مثل: بازار زرگرها، بازار سفید گرها، بازار رنگرزها، بازار تجارها، بازار کلاهدوزها و بازار کفشدوزها
هندیها نیز برای خود کاروانسرایی دارند که در گوشه دیگری از شهر واقع شده است و در مقابل از ایشان پول دریافت می شود.
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
#گزیده_کتاب
#سفرنامه
#شهر_دیروز
شرح "آرامگاه حضرت حافظ" در دوره زندیه از ویلیام فرانکلین
از کتاب "مشاهدات سفر از بنگال به ایران ۱۷۸۶ م" ص ۷۹
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرامگاه شاعر معروف و شایسته تمجید، حافظ، که یکی از بزرگترین شعرای ایران است در تقریبا دو مایلی باروی شهر در سمت شمال شرق در سمت دروازه شاه میرزاحمزه قرار دارد. در اینجا کریمخان وکیل ایوانی با شکوه همراه با حجرههای متعدد بنا کرده است وسبك ساختمان آن درست شبیه به دیوانخانه میباشد و در هیچیک از آنها زیبائی فدای مخارج نگشته است.
آرامگاه حافظ در وسط یک باغ بزرگی واقع شده است و روبروی آن یک حوض بزرگ آب قرار دارد که در وسط دارای یک فواره می باشد. در باغ تعداد زیادی درخت سرو هست که عظمت و بلندی خارق العاده دارند و بسیار زیبا میباشند. این درختها خیلی قدیمی هستند و به نظر من همانند درختی هستند که سرجان شاردن در یادداشتهای خود شرح داده است.
قبر محمد شمس الدين حافظ زیر سایه این درختها قرار دارد. سنگ قبر از مرمر سفید یکپارچه تبریزی است که هشت پا طول و چهارپا عرض دارد. این سنگ را در زمان کریمخان ساخته اند و روی سنگ قبلی گذاشته شده است. در طرفین و روی این سنگ اشعاری از خود شاعر به خط بسیار خوش نستعلیق حجاری شده است.
در فصل بهار وتابستان مردم به این محل می آیند و وقت خود را با کشیدن قلیان، بازی شطرنج و بازیهای دیگر و هم چنین خواندن اشعار حافظ که برای ایرانیها پرشورتر و پرحالتر از هر شاعر دیگری است می گذرانند. ایرانیها حافظ را تا حد پرستش گرامی میدارند و هرگز جز با احترام خارق العاده از او سخن نمی گویند.
در روی سنگ قبر او يك نسخه نفیس از اشعار وی گذاشته شده است تا کسانی که برمزار این شاعر نامدار می روند بتوانند از آن استفاده کنند. جوانهای تحصیل کرده شهر همه این جا جمع میشوند و با خواندن اشعاری از حافظ که مورد علاقه شان میباشد نسبت به او ادای احترام می کنند و به ياد او باده های خوشگوار شهر خود را مینوشند.
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
#سفرنامه
#شهر_دیروز
شرح "آرامگاه حضرت حافظ" در دوره زندیه از ویلیام فرانکلین
از کتاب "مشاهدات سفر از بنگال به ایران ۱۷۸۶ م" ص ۷۹
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرامگاه شاعر معروف و شایسته تمجید، حافظ، که یکی از بزرگترین شعرای ایران است در تقریبا دو مایلی باروی شهر در سمت شمال شرق در سمت دروازه شاه میرزاحمزه قرار دارد. در اینجا کریمخان وکیل ایوانی با شکوه همراه با حجرههای متعدد بنا کرده است وسبك ساختمان آن درست شبیه به دیوانخانه میباشد و در هیچیک از آنها زیبائی فدای مخارج نگشته است.
آرامگاه حافظ در وسط یک باغ بزرگی واقع شده است و روبروی آن یک حوض بزرگ آب قرار دارد که در وسط دارای یک فواره می باشد. در باغ تعداد زیادی درخت سرو هست که عظمت و بلندی خارق العاده دارند و بسیار زیبا میباشند. این درختها خیلی قدیمی هستند و به نظر من همانند درختی هستند که سرجان شاردن در یادداشتهای خود شرح داده است.
قبر محمد شمس الدين حافظ زیر سایه این درختها قرار دارد. سنگ قبر از مرمر سفید یکپارچه تبریزی است که هشت پا طول و چهارپا عرض دارد. این سنگ را در زمان کریمخان ساخته اند و روی سنگ قبلی گذاشته شده است. در طرفین و روی این سنگ اشعاری از خود شاعر به خط بسیار خوش نستعلیق حجاری شده است.
در فصل بهار وتابستان مردم به این محل می آیند و وقت خود را با کشیدن قلیان، بازی شطرنج و بازیهای دیگر و هم چنین خواندن اشعار حافظ که برای ایرانیها پرشورتر و پرحالتر از هر شاعر دیگری است می گذرانند. ایرانیها حافظ را تا حد پرستش گرامی میدارند و هرگز جز با احترام خارق العاده از او سخن نمی گویند.
در روی سنگ قبر او يك نسخه نفیس از اشعار وی گذاشته شده است تا کسانی که برمزار این شاعر نامدار می روند بتوانند از آن استفاده کنند. جوانهای تحصیل کرده شهر همه این جا جمع میشوند و با خواندن اشعاری از حافظ که مورد علاقه شان میباشد نسبت به او ادای احترام می کنند و به ياد او باده های خوشگوار شهر خود را مینوشند.
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
📚#گزیده_کتاب
#روانشناسی_محیط
#معماری
#شهرسازی
______________________________
📙کتاب:روانشناسی محیط
🖌نوشته:دکتر حسن شمس اسفند آباد
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
#روانشناسی_محیط
#معماری
#شهرسازی
______________________________
📙کتاب:روانشناسی محیط
🖌نوشته:دکتر حسن شمس اسفند آباد
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
📚#گزیده_کتاب
#فضای_شهری
#معماری
#روانشناسی_محیط
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🏠ساختمان سالم
📚فرایند ساخت یک خانه به انتخاب محل صورت می گیرد. منطقی به نظر می رسد که محلی انتخاب شود که از بادهای سرد پاییز و زمستان در امان باشد، به خوبی در معرض نور خورشید باشد، در تابستان از تهویه طبیعی در راستای خنک شدن هوای داخل برخوردار باشد و نیز پوشش گیاهی سالمی داشته باشد و سیستم فاضلاب کارامد در آن تعبیه گردد. در یک طرح ایده آل باید امکاناتی چون میزان نور طبیعی، جهت وزش باد در تابستان و زمستان در نظر گرفته شود.
🏚ساختمان های بیمار
📚امروزه در در بحث پیرامون مکان های مسکونی و محیط های کاری، نشانگان ساختمان های بیمار، مشکلٍ شناخته شده ایست. این نشانگان در محیطهای کاری به ویژه ساختمان های مراکز صنعتی مشاهده می شود. نشانگان ساختمان بیمار وضعیتی است که در آن افراد علائمی را تجربه می کنند که به نظر می رسد مربوط به ماندن طولانی مدت در یک ساختمان است. ساختمان های بیمار منحصر به ساختمان های اداری نیستند و ساختمان های مسکونی نیز می توانند بیمار باشند. مشخصه ساختمان های بیمار ارتباط آنها با محیط است، به طوریکه با ورود به ساختمان و یا اندکی بعد از آن علائم شروع می شود و با خروج از ساختمان از بین می رود.
در مطالعات مختلف ، عوامل گوناگونی به عنوان علت نشانگان ساختمان های بیمار معرفی شده اند، از جمله تهویه ناکافی، ایجاد آلاینده های شیمیایی از منابع داخل ساختمان، آلاینده های بیولوژیک، وسایل اتاق کار، از قبیل پرینتر، دستگاه کپی و ماشین های اداری دیگر، مواد ضد عفونی کننده، پاک کننده ها، فضاهای کاری شلوغ، سروصدای نامتعادل و رطوبت نامناسب.
منبع: کتاب روانشناسی محیط
نوشته: دکتر حسن شمس اسفند آباد
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
#فضای_شهری
#معماری
#روانشناسی_محیط
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🏠ساختمان سالم
📚فرایند ساخت یک خانه به انتخاب محل صورت می گیرد. منطقی به نظر می رسد که محلی انتخاب شود که از بادهای سرد پاییز و زمستان در امان باشد، به خوبی در معرض نور خورشید باشد، در تابستان از تهویه طبیعی در راستای خنک شدن هوای داخل برخوردار باشد و نیز پوشش گیاهی سالمی داشته باشد و سیستم فاضلاب کارامد در آن تعبیه گردد. در یک طرح ایده آل باید امکاناتی چون میزان نور طبیعی، جهت وزش باد در تابستان و زمستان در نظر گرفته شود.
🏚ساختمان های بیمار
📚امروزه در در بحث پیرامون مکان های مسکونی و محیط های کاری، نشانگان ساختمان های بیمار، مشکلٍ شناخته شده ایست. این نشانگان در محیطهای کاری به ویژه ساختمان های مراکز صنعتی مشاهده می شود. نشانگان ساختمان بیمار وضعیتی است که در آن افراد علائمی را تجربه می کنند که به نظر می رسد مربوط به ماندن طولانی مدت در یک ساختمان است. ساختمان های بیمار منحصر به ساختمان های اداری نیستند و ساختمان های مسکونی نیز می توانند بیمار باشند. مشخصه ساختمان های بیمار ارتباط آنها با محیط است، به طوریکه با ورود به ساختمان و یا اندکی بعد از آن علائم شروع می شود و با خروج از ساختمان از بین می رود.
در مطالعات مختلف ، عوامل گوناگونی به عنوان علت نشانگان ساختمان های بیمار معرفی شده اند، از جمله تهویه ناکافی، ایجاد آلاینده های شیمیایی از منابع داخل ساختمان، آلاینده های بیولوژیک، وسایل اتاق کار، از قبیل پرینتر، دستگاه کپی و ماشین های اداری دیگر، مواد ضد عفونی کننده، پاک کننده ها، فضاهای کاری شلوغ، سروصدای نامتعادل و رطوبت نامناسب.
منبع: کتاب روانشناسی محیط
نوشته: دکتر حسن شمس اسفند آباد
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
#معرفی_کتاب
#گزیده_کتاب
#برندینگ_شهری
🖌نویسنده:رها خرازی آذر
______________________________
🖋برخی سؤال‌ها سال‌ها در ذهن باقی می‌مانند. یکی از این سؤالات مربوط به جنبه‌ای متفاوت از یک واقعه ذاتاً امنیتی است: اینکه چرا برج‌های دوقلو تجارت جهانی، همچنان در خاک آمریکا فرو می‌ریزند و نه در شهر نیویورک؟
📝صبحانه روز یازده سپتامبر سال 2001 - و حتی ماه‌ها و سال‌های بعد از این واقعه- اغلب جهانیانی که به شبکه‌های ماهواره‌ای اخبار به ویژه شبکه‌های تلویزیونی ماهواره‌ای سی.ان.ان بین‌المللی و بی.بی.سی جهانی دسترسی داشتند، همراه بود با لحظات برخورد هواپیماها به برج‌های دوقلو مرکز تجارت جهانی و ریزش برج‌ها در محله منهتن شهر نیویورک. اما از همان لحظات اول که ریزش برج‌های دوقلو بر صفحه تلویزیون‌های جهانی سرتاسر گیتی نقش می‌بست و تا هفته‌ها، ماه‌ها و سال‌ها بعد از رویداد 11 سپتامبر که این صحنه در اذهان جهانیان و قلوب آنها به گفتمان و تصویری ماندگار تبدیل شد؛ برج‌های دوقلو در خاک آمریکا فروریخت و نه در منهتن نیویورک.
📝واقعه 11 سپتامبر، با گفتمان‌هایی دربرگیرنده مفاهیم و مباحث "تروریسم "، "امنیت ملی ایالات متحده آمریکا در خاورمیانه"، "دکترین نوین سیاست خارجی آمریکا"، "عملیات روانی پنتاگون"؛ با تعلق ژئوپلیتیکی به کشور "آمریکا"به‌عنوان "ایالات‌متحده‌آمریکا"، طرح گفتمان شد و نه با تعلق‌ژئوپلیتیکی به کلانشهر "نیویورک" با ژئوکالچر "قلب‌تپنده مراودات جهانی اقتصادی فرهنگ‌گرا و خلاق".
چرا تصاویر و گفتمان‌های رویداد 11 سپتامبر بیشتر در طرح دیپلماسی رسانه‌ای آمریکا طرح می‌شود و نه در دیپلماسی رسانه‌ای کلانشهر نیویورک؟
📝چرا برج‌ها در آمریکا مورد حمله تروریستی قرار گرفت؛ نه در نیویورک با برج‌های غرورآفرین به‌عنوان نگین اغلب فیلم‌های هالیوود، قلب صنعت شکوفای مد و حیات شگفت انگیز تجارت جهانی. مگر "این نیویورک" از "آن نیویورک" متفاوت است؟
پاسخ کمی روشن است: این نیویورک چشم‌انداز برندینگ شهری "مرکز اقتصاد جهانی مد و فرهنگ" را دنبال می‌کند؛ اما برند آن نیویورک، اگر به‌عنوان شهری که در آن واقعه 11 سپتامبر به‌وقوع پیوسته، مدام در رسانه‌ها بازنمایی می‌شد؛ از مؤلفه مهم و اولیه برندینگ‌شهری یعنی "امنیت‌شهری" فاصله بسیاری می‌داشت.
📝از زاویه دید نقشه‌راه "دیپلماسی‌رسانه‌ای" کشور آمریکا به "طرح برندینگ‌شهری" نیویورک، این تقسیم‌بندی تصویری - گفتمانی برای ایالات..
❖ "دیپلماسی رسانه‌ای" دربرگیرنده گفتمان و تصاویر دیپلماسی رسمی و سیاست خارجی آمریکا، در قامت "برند کشوری آمریکا"
❖ "دیپلماسی رسانه‌ای" اقتصاد و تجارت فرهنگ‌گرا در قامت "برندینگ شهری کلانشهرهای ایالات متحده آمریکا"
📝نیویورک از آمریکای به شدت سیاسی در صحنه بین‌المللی جدا به تصویر کشیده‌می‌شود. آوازه و برند این شهر در پوسته بیرونی ژئوپلیتیکی‌اش؛ ژئوکالچری با گفتمان، تصاویر و احساس خوش زندگی، رشد اقتصادی و رنگ‌های متنوعی از رویدادهای فرهنگی به اذهان و قلوب وامی‌نمایاند.
بدین‌ترتیب نیویورک به‌عنوان کلانشهری با استراتژی کلان اقتصادی در پوشش استراتژی‌های فرهنگی و بازنمایی‌کننده "اقدامات بشردوستانه".
و براساس چشم‌انداز برندینگ شهری این کلانشهر:
❖ نیویورک یعنی انرژی، نشاط، شور، طراوت، عطر و بوی خوش
❖ نیویورک یعنی شهر سرگرمی‌های هیجان‌انگیز با درهای گشوده به‌سوی همه استعدادهای انسانی و سرمایه‌ای از زبان‌ها و فرهنگ‌های سراسر جهان
❖ نیویورک یعنی شهر فرهنگ، هنر و شعر، با بازار بزرگ و پرسابقه برای هنر، صنایع خلاق و مد از سراسر جهان
❖ نیویورک یعنی شهری جذاب با فعالیت‌های سرگرم‌کننده، در عین حال هوشمند و مملو از فرصت‌های کسب مدارج بالای تحصیلی.
🖌رها خرازی آذر 1396
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
#گزیده_کتاب
#برندینگ_شهری
🖌نویسنده:رها خرازی آذر
______________________________
🖋برخی سؤال‌ها سال‌ها در ذهن باقی می‌مانند. یکی از این سؤالات مربوط به جنبه‌ای متفاوت از یک واقعه ذاتاً امنیتی است: اینکه چرا برج‌های دوقلو تجارت جهانی، همچنان در خاک آمریکا فرو می‌ریزند و نه در شهر نیویورک؟
📝صبحانه روز یازده سپتامبر سال 2001 - و حتی ماه‌ها و سال‌های بعد از این واقعه- اغلب جهانیانی که به شبکه‌های ماهواره‌ای اخبار به ویژه شبکه‌های تلویزیونی ماهواره‌ای سی.ان.ان بین‌المللی و بی.بی.سی جهانی دسترسی داشتند، همراه بود با لحظات برخورد هواپیماها به برج‌های دوقلو مرکز تجارت جهانی و ریزش برج‌ها در محله منهتن شهر نیویورک. اما از همان لحظات اول که ریزش برج‌های دوقلو بر صفحه تلویزیون‌های جهانی سرتاسر گیتی نقش می‌بست و تا هفته‌ها، ماه‌ها و سال‌ها بعد از رویداد 11 سپتامبر که این صحنه در اذهان جهانیان و قلوب آنها به گفتمان و تصویری ماندگار تبدیل شد؛ برج‌های دوقلو در خاک آمریکا فروریخت و نه در منهتن نیویورک.
📝واقعه 11 سپتامبر، با گفتمان‌هایی دربرگیرنده مفاهیم و مباحث "تروریسم "، "امنیت ملی ایالات متحده آمریکا در خاورمیانه"، "دکترین نوین سیاست خارجی آمریکا"، "عملیات روانی پنتاگون"؛ با تعلق ژئوپلیتیکی به کشور "آمریکا"به‌عنوان "ایالات‌متحده‌آمریکا"، طرح گفتمان شد و نه با تعلق‌ژئوپلیتیکی به کلانشهر "نیویورک" با ژئوکالچر "قلب‌تپنده مراودات جهانی اقتصادی فرهنگ‌گرا و خلاق".
چرا تصاویر و گفتمان‌های رویداد 11 سپتامبر بیشتر در طرح دیپلماسی رسانه‌ای آمریکا طرح می‌شود و نه در دیپلماسی رسانه‌ای کلانشهر نیویورک؟
📝چرا برج‌ها در آمریکا مورد حمله تروریستی قرار گرفت؛ نه در نیویورک با برج‌های غرورآفرین به‌عنوان نگین اغلب فیلم‌های هالیوود، قلب صنعت شکوفای مد و حیات شگفت انگیز تجارت جهانی. مگر "این نیویورک" از "آن نیویورک" متفاوت است؟
پاسخ کمی روشن است: این نیویورک چشم‌انداز برندینگ شهری "مرکز اقتصاد جهانی مد و فرهنگ" را دنبال می‌کند؛ اما برند آن نیویورک، اگر به‌عنوان شهری که در آن واقعه 11 سپتامبر به‌وقوع پیوسته، مدام در رسانه‌ها بازنمایی می‌شد؛ از مؤلفه مهم و اولیه برندینگ‌شهری یعنی "امنیت‌شهری" فاصله بسیاری می‌داشت.
📝از زاویه دید نقشه‌راه "دیپلماسی‌رسانه‌ای" کشور آمریکا به "طرح برندینگ‌شهری" نیویورک، این تقسیم‌بندی تصویری - گفتمانی برای ایالات..
❖ "دیپلماسی رسانه‌ای" دربرگیرنده گفتمان و تصاویر دیپلماسی رسمی و سیاست خارجی آمریکا، در قامت "برند کشوری آمریکا"
❖ "دیپلماسی رسانه‌ای" اقتصاد و تجارت فرهنگ‌گرا در قامت "برندینگ شهری کلانشهرهای ایالات متحده آمریکا"
📝نیویورک از آمریکای به شدت سیاسی در صحنه بین‌المللی جدا به تصویر کشیده‌می‌شود. آوازه و برند این شهر در پوسته بیرونی ژئوپلیتیکی‌اش؛ ژئوکالچری با گفتمان، تصاویر و احساس خوش زندگی، رشد اقتصادی و رنگ‌های متنوعی از رویدادهای فرهنگی به اذهان و قلوب وامی‌نمایاند.
بدین‌ترتیب نیویورک به‌عنوان کلانشهری با استراتژی کلان اقتصادی در پوشش استراتژی‌های فرهنگی و بازنمایی‌کننده "اقدامات بشردوستانه".
و براساس چشم‌انداز برندینگ شهری این کلانشهر:
❖ نیویورک یعنی انرژی، نشاط، شور، طراوت، عطر و بوی خوش
❖ نیویورک یعنی شهر سرگرمی‌های هیجان‌انگیز با درهای گشوده به‌سوی همه استعدادهای انسانی و سرمایه‌ای از زبان‌ها و فرهنگ‌های سراسر جهان
❖ نیویورک یعنی شهر فرهنگ، هنر و شعر، با بازار بزرگ و پرسابقه برای هنر، صنایع خلاق و مد از سراسر جهان
❖ نیویورک یعنی شهری جذاب با فعالیت‌های سرگرم‌کننده، در عین حال هوشمند و مملو از فرصت‌های کسب مدارج بالای تحصیلی.
🖌رها خرازی آذر 1396
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia