هفت هفته با ACT
استیون هِیز
ترجمه: علی فیضی
بخش اول: چرا بیش از آن که لازم است رنج میکشید؟
انسانها انواع و اقسام هیجانهای دردناک از قبیل خشم، غم، اضطراب، حسرت، حسادت و نظیر اینها را تجربه میکنند و شما هم احتمالاً تا به حال در زندگی خود با این تجربهها به قدر کافی آشنا شدهاید. ممکن است اکنون با افسردگی، اضطراب، نگرانی یا نوع دیگری از درد، درگیر باشید؛ هرچه باشد گمان نمیکنم به مقدار بیشتری از آنها نیاز داشته باشید. واقعیت اما این است که این اضطراب یا افسردگی نیست که باعث رنج کشیدن شما میشوند. اقداماتی وجود دارد که اگر درد نمیکشیدید انجام میدادید و عدم انجام همین اقدامات نقش درد را در زندگی شما افزایش میدهند؛ به عبارت دیگر انجام ندادن این اقدامات، خود درد بیشتری تولید میکند. وقتی گرفتار درگیری با هیجانات نامطلوب -که ممکن است واکنشی طبیعی به شرایط ناخوشایند باشند- میشوید دردی به روی درد اولیه میافزایید و همین تعریف رنج را میسازد (نخواستن درد که موجب تولید درد میشود).
در چنین شرایطی نه تنها با درد بلافاصلۀ افکار، احساسات و بیماریهای جسمانی روبهرو هستید بلکه به جهت تقلا و کشمکش برای نخواستن و تجربه نکردن چنین دردی، با درد دیگری نیز مواجه میشوید: این کشمکش و مبارزه شما را از زیستن آن زندگی مطلوبتان باز میدارد.
هرچقدر برای اجتناب از دردِ ترس، افسردگی و اضطراب بیشتر تلاش کنید، درد بیشتری به روی درد خود میافزایید.
حالا، سوال من از شما این است: اگر دردتان رفع شود، زندگیتان چگونه خواهد شد؟
تمرین: بعد از درد، چه پیش خواهد آمد؟
تصور کنید فردی، چوبی جادویی را پیش روی شما تکان میدهد و درد روانی شما ناپدید میشود.
تصور کنید یک روز صبح بیدار میشوید و ناگهات بدون هیچ دلیلی، افسردگی مزمنی که سالهاست از آن رنج میبرید -یا اضطراب یا نگرانی یا هرچیزی که با آن به شدت درگیر هستید- از بین رفته است.
آن موقع چه میکنید؟
اگر .... دیگر مشکل من نباشد آنگاه این کار را انجام میدهم:....
اگر ... نداشتم آنگاه این رفتار نو را شروع میکردم:...
مثلاً:
• اگر خشم دیگر مشکل من نباشد، آنگاه روابط صمیمانهتری با عزیزانم برقرار میکنم
• اگر اینقدر استرس نداشتم، آنوقت بیشتر تلاش میکردم تا شغلی که دوست دارم را بیابم.
• اگر اینقدر مضطرب نبودم آنوقت مسافرت میکردم و بیشتر زندگی میکردم.
پنج دقیقه وقت بگذارید و دربارۀ آن نوع از زندگی که بعد از ناپدید شدن درد، از صمیم قلب میخواهید داشته باشید فکر کنید؛ هرقدر به طور خاصتر و جزئیتر به سوالات بالا پاسخ بدهید نتیجه بهتر خواهد شد.
در چند هفتۀ بعد، به شما خواهم آموخت که چطور از دست غیرضروری درد رها شوید و زندگی خود را در مسیر معناداری هدایت کنید.
#Learning_ACT
#ACT_is_Simple
#Acceptance_and_Commitment_Therapy
#انعطافپذیری_روانشناختی
https://tttttt.me/thirdwaveofBehaviorTherapy
استیون هِیز
ترجمه: علی فیضی
بخش اول: چرا بیش از آن که لازم است رنج میکشید؟
انسانها انواع و اقسام هیجانهای دردناک از قبیل خشم، غم، اضطراب، حسرت، حسادت و نظیر اینها را تجربه میکنند و شما هم احتمالاً تا به حال در زندگی خود با این تجربهها به قدر کافی آشنا شدهاید. ممکن است اکنون با افسردگی، اضطراب، نگرانی یا نوع دیگری از درد، درگیر باشید؛ هرچه باشد گمان نمیکنم به مقدار بیشتری از آنها نیاز داشته باشید. واقعیت اما این است که این اضطراب یا افسردگی نیست که باعث رنج کشیدن شما میشوند. اقداماتی وجود دارد که اگر درد نمیکشیدید انجام میدادید و عدم انجام همین اقدامات نقش درد را در زندگی شما افزایش میدهند؛ به عبارت دیگر انجام ندادن این اقدامات، خود درد بیشتری تولید میکند. وقتی گرفتار درگیری با هیجانات نامطلوب -که ممکن است واکنشی طبیعی به شرایط ناخوشایند باشند- میشوید دردی به روی درد اولیه میافزایید و همین تعریف رنج را میسازد (نخواستن درد که موجب تولید درد میشود).
در چنین شرایطی نه تنها با درد بلافاصلۀ افکار، احساسات و بیماریهای جسمانی روبهرو هستید بلکه به جهت تقلا و کشمکش برای نخواستن و تجربه نکردن چنین دردی، با درد دیگری نیز مواجه میشوید: این کشمکش و مبارزه شما را از زیستن آن زندگی مطلوبتان باز میدارد.
هرچقدر برای اجتناب از دردِ ترس، افسردگی و اضطراب بیشتر تلاش کنید، درد بیشتری به روی درد خود میافزایید.
حالا، سوال من از شما این است: اگر دردتان رفع شود، زندگیتان چگونه خواهد شد؟
تمرین: بعد از درد، چه پیش خواهد آمد؟
تصور کنید فردی، چوبی جادویی را پیش روی شما تکان میدهد و درد روانی شما ناپدید میشود.
تصور کنید یک روز صبح بیدار میشوید و ناگهات بدون هیچ دلیلی، افسردگی مزمنی که سالهاست از آن رنج میبرید -یا اضطراب یا نگرانی یا هرچیزی که با آن به شدت درگیر هستید- از بین رفته است.
آن موقع چه میکنید؟
اگر .... دیگر مشکل من نباشد آنگاه این کار را انجام میدهم:....
اگر ... نداشتم آنگاه این رفتار نو را شروع میکردم:...
مثلاً:
• اگر خشم دیگر مشکل من نباشد، آنگاه روابط صمیمانهتری با عزیزانم برقرار میکنم
• اگر اینقدر استرس نداشتم، آنوقت بیشتر تلاش میکردم تا شغلی که دوست دارم را بیابم.
• اگر اینقدر مضطرب نبودم آنوقت مسافرت میکردم و بیشتر زندگی میکردم.
پنج دقیقه وقت بگذارید و دربارۀ آن نوع از زندگی که بعد از ناپدید شدن درد، از صمیم قلب میخواهید داشته باشید فکر کنید؛ هرقدر به طور خاصتر و جزئیتر به سوالات بالا پاسخ بدهید نتیجه بهتر خواهد شد.
در چند هفتۀ بعد، به شما خواهم آموخت که چطور از دست غیرضروری درد رها شوید و زندگی خود را در مسیر معناداری هدایت کنید.
#Learning_ACT
#ACT_is_Simple
#Acceptance_and_Commitment_Therapy
#انعطافپذیری_روانشناختی
https://tttttt.me/thirdwaveofBehaviorTherapy
Telegram
کانال تخصصی موج سوم رفتاردرمانی
این کانال با هدف معرفی و آموزش رواندرمانیهای متعلق به موج سوم رفتاردرمانی و کاربردهای فردی و اجتماعی آنها ایجاد شده است.