✍ حقیر به عنوان عضوی از جامعه مسلمین در نظام جمهوری اسلامی خواهان اطلاع از میزان دریافتی ماهیانه و سالیانۀ همه مقامات کشورم از بیتالمال هستم. کاش رهبر معظم انقلاب و امام امت در این سنت حسنه پیشقدم شوند تا سایر مقامات و مدیران به تبعیت از ایشان ناچار به اعلام دریافتیهایشان شوند.
▪️پینوشت: بهرهمندی از چارچوبهای ارزشی به نفع مردم، از جمله آخرین فرصتهای تفکریست که در پی احیای نقش مذهب در حکمرانی است. اگر از این فرصتها استفاده نشود، به سختی میتوان جایگاهی برای عرضه اندام مذهب در آیندۀ حکومتداری متصور بود.
معتقدین به #حکمرانی_دینی باید نقطه مزیتشان در این عرصه به رخ بکشانند و الا آنچه به #قانون محول میشود، در سایر مدلهای حکمرانی به کفایت وجود دارد و ما را از ایده متدینین مستغنی میکند.
اکنون فرصت آنست که مقام معظم رهبری که به سلامت مالی و قناعت در جامعه شناخته میشود، به عنوان راهبر نظام اسلامی یکی از آن نقاط مزیت حکمرانی دینی را به منصه ظهور برساند و اصحاب حکومت را به همراهی با خود در این زمینه فراخواند.
✍ امیر تفرشی
🆔 @AmirTafreshi
🆔 @saeidzibakalam
▪️پینوشت: بهرهمندی از چارچوبهای ارزشی به نفع مردم، از جمله آخرین فرصتهای تفکریست که در پی احیای نقش مذهب در حکمرانی است. اگر از این فرصتها استفاده نشود، به سختی میتوان جایگاهی برای عرضه اندام مذهب در آیندۀ حکومتداری متصور بود.
معتقدین به #حکمرانی_دینی باید نقطه مزیتشان در این عرصه به رخ بکشانند و الا آنچه به #قانون محول میشود، در سایر مدلهای حکمرانی به کفایت وجود دارد و ما را از ایده متدینین مستغنی میکند.
اکنون فرصت آنست که مقام معظم رهبری که به سلامت مالی و قناعت در جامعه شناخته میشود، به عنوان راهبر نظام اسلامی یکی از آن نقاط مزیت حکمرانی دینی را به منصه ظهور برساند و اصحاب حکومت را به همراهی با خود در این زمینه فراخواند.
✍ امیر تفرشی
🆔 @AmirTafreshi
🆔 @saeidzibakalam
📝⭕️ وضع مملکت کی درست میشه؟
✍سعید زیباکلام
🔸دیروز هنگام تدفین یکی از بستگان در بهشت زهرا، بزرگوارِ پابهسن گذاشتهای، پس از سلام و چاقسلامتی، سرش را بیخ گوشم گذاشت و گفت: من از بچهمحلهای قدیم شما هستم. و بعد پرسید: ”وضع مملکت کی درست میشه؟“
🔹گفتم: هر وقت مردم تصمیم بگیرند و دوباره به عرصۀ سیاست برگردند و اعمال قدرت و اراده کنند.
🔸 گفت: ملت که اینکار را چهل و سه چهار سال پیش کرد. بازهم باید فداکاری و ایثار کند؟
🔹گفتم: اما ملت پس از برداشتن گام اول انقلاب در بهمن 57، سیاست و قدرت را در اختیار طبقۀ روحانیت قرار داد و از عرصۀ سیاست خارج شده یا فرمانبردار آن طبقه شد و یا به زندگی کاملا فردی خصوصی مشغول گردید.
🔹گفتم: اسم حضور و اعمال قدرت و نظارت در عرصۀ سیاست را فداکاری و ایثار بگذارید یا نگذارید، تفاوتی نمیکند: هرگاه ملّتی سرنوشت خود را به دست گروهی از معتمدان خود بسپارد و صحنۀ سیاست (شامل نظارت بر سیاست) را ترک کند و یا تدریجا به لطایفالحیلی وادار به ترک شود، استبداد و خودکامگی حاکمان اجتنابناپذیر میشود.
🔹 گفتم: خواه معتمدان آخوند باشند و خواه فکلـکراواتی، خواه شعار اسلام و ایمان و آزادی بدهند و خواه شعار توسعه و پیشرفت و آزادی، خواه شعار ”سیاست ما عین دیانت ماست“ بدهند و خواه شعار پیروی از عقل و عقلانیت مدرن بدهند و چهار نعل به دنبال فرهنگ و تمدن غربیان افتاده باشند، در هر حال هر گاه ملّت به جریانی، فکری، یا قشر و طبقهای اعتماد دربست کرد و صحنۀ سیاست و قدرت را ترک کرد با دست خویش، خود را به مهلکۀ استبداد و فقر و فلاکت و نفی حقوق و اقتدار خود افکنده است.
🔹 گفتم: برای من مثل روز روشن است که در صورت تداوم سبک حکمرانی جاریِ طبقة ممتازۀ روحانیت، قدرت و حکمرانی آتی در دستان رجالی قرار خواهد گرفت که شعارشان عقل و عقلانیت مدرن است و الگویشان هم جوامع غربی.
🔹گفتم: سوال بینهایت بنیانی و سرنوشتساز اینست که آیا ملّت اختیار و اقتدار خود را باردیگر بدست این رجال خواهد داد و خود را از مشارکت در حکمرانی برکنار خواهد کرد؟
▫️والسلام علی من تبع الهدی
▫️جمعه ۷ مرداد ۱۴۰۱
#طبقه_روحانیت
#حاکمیت_روحانیت
#عرصه_سیاست
#استبداد
#خودکامگی
#عقل_و_عقلانیت_مدرن
#سبک_حکمرانی
#حکمرانی_آینده_ایران
🆔@saeidzibakalam
✍سعید زیباکلام
🔸دیروز هنگام تدفین یکی از بستگان در بهشت زهرا، بزرگوارِ پابهسن گذاشتهای، پس از سلام و چاقسلامتی، سرش را بیخ گوشم گذاشت و گفت: من از بچهمحلهای قدیم شما هستم. و بعد پرسید: ”وضع مملکت کی درست میشه؟“
🔹گفتم: هر وقت مردم تصمیم بگیرند و دوباره به عرصۀ سیاست برگردند و اعمال قدرت و اراده کنند.
🔸 گفت: ملت که اینکار را چهل و سه چهار سال پیش کرد. بازهم باید فداکاری و ایثار کند؟
🔹گفتم: اما ملت پس از برداشتن گام اول انقلاب در بهمن 57، سیاست و قدرت را در اختیار طبقۀ روحانیت قرار داد و از عرصۀ سیاست خارج شده یا فرمانبردار آن طبقه شد و یا به زندگی کاملا فردی خصوصی مشغول گردید.
🔹گفتم: اسم حضور و اعمال قدرت و نظارت در عرصۀ سیاست را فداکاری و ایثار بگذارید یا نگذارید، تفاوتی نمیکند: هرگاه ملّتی سرنوشت خود را به دست گروهی از معتمدان خود بسپارد و صحنۀ سیاست (شامل نظارت بر سیاست) را ترک کند و یا تدریجا به لطایفالحیلی وادار به ترک شود، استبداد و خودکامگی حاکمان اجتنابناپذیر میشود.
🔹 گفتم: خواه معتمدان آخوند باشند و خواه فکلـکراواتی، خواه شعار اسلام و ایمان و آزادی بدهند و خواه شعار توسعه و پیشرفت و آزادی، خواه شعار ”سیاست ما عین دیانت ماست“ بدهند و خواه شعار پیروی از عقل و عقلانیت مدرن بدهند و چهار نعل به دنبال فرهنگ و تمدن غربیان افتاده باشند، در هر حال هر گاه ملّت به جریانی، فکری، یا قشر و طبقهای اعتماد دربست کرد و صحنۀ سیاست و قدرت را ترک کرد با دست خویش، خود را به مهلکۀ استبداد و فقر و فلاکت و نفی حقوق و اقتدار خود افکنده است.
🔹 گفتم: برای من مثل روز روشن است که در صورت تداوم سبک حکمرانی جاریِ طبقة ممتازۀ روحانیت، قدرت و حکمرانی آتی در دستان رجالی قرار خواهد گرفت که شعارشان عقل و عقلانیت مدرن است و الگویشان هم جوامع غربی.
🔹گفتم: سوال بینهایت بنیانی و سرنوشتساز اینست که آیا ملّت اختیار و اقتدار خود را باردیگر بدست این رجال خواهد داد و خود را از مشارکت در حکمرانی برکنار خواهد کرد؟
▫️والسلام علی من تبع الهدی
▫️جمعه ۷ مرداد ۱۴۰۱
#طبقه_روحانیت
#حاکمیت_روحانیت
#عرصه_سیاست
#استبداد
#خودکامگی
#عقل_و_عقلانیت_مدرن
#سبک_حکمرانی
#حکمرانی_آینده_ایران
🆔@saeidzibakalam
📝⭕️ چهرۀ دیگری از ”حکمرانی حاجآقائی“ (2)
✍️ سعید زیباکلام
🔹بدین ترتیب است که مجموعۀ بسیار بزرگی از نهادها، شخصیتها، روندها، هنجارها به نحو نانوشته و نامرئی دست به دست هم میدهند تا ”حکمرانی حاجآقائی“ را جهت تمهید و ایجاد فجایع و مصائب متعدد هر سالۀ این مرز و بوم تقویم و تحکیم کنند.
🔸و این یعنی، تصور اینکه با تعویض ولی فقیه، رئیس جمهور، شورای ملکوتی نگهبان، وزراء، چندین ده شورای عالی غیر قانونی ریز و درشت، مجمع مصلحت نظام، شورای ضد دموکراتیک سران سه قوه، و نمایندگان ولی فقیه در تعداد بسیار زیادی از نهادهای سراسر کشور، مملکت و حکمرانی و سیاستگزاری ما روندی جمهوریتی و پاسخگو و قاعدهمند خواهد یافت، توهمی و بلکه سرابی بیش نیست.
🔹لازم است عجالتاً به اجمال اضافه کنم که اگر تصور میکنیم با حذف مقولۀ ولایت فقیه، ”حکمرانی حاجآقائی“ جای خود را به سهولت به حکمرانی قاعدهمندِ پاسخگویِ جمهوریتی خواهد داد سخت در اشتباهیم. و اگر چه نهاد ولایت فقیه آب قابل توجهی به آسیاب ”حکمرانی حاجآقائی“ میریزد لیکن به نظر بنده به خودی خود، عمود خیمۀ ”حکمرانی حاجآقائی“ نیست. میتوان به راحتی تصور کرد که چند سال دیگر این نهاد بالکل از صحنۀ سیاستورزی ایران حذف شده باشد و معذلک مشکلات و مصائب مردم و غارت بیتالمال و تضییع حقوق عموم مردم و طبقات زحمتکش و مستضعف کماکان بر همان پاشنۀ سابق بچرخد.
🔸به عوض هتک حرمت و ارعاب و بعضا تهدید، که چرا از امکان حذف ولایت فقیه سخن بمیان آوردهام و یا چرا حذف آن را حلّال جمیع مشکلات و مصائب خرد و کلان حکمرانی جاری ندانستهام، توصیه میکنم کسانی که عشق و عرق و شفقتی نسبت به ملّت ایران در قلبشان جاری است تلاش کنند لایههای ژرفتر و زیرین ”حکمرانی حاجآقائی“ را صبورانهتر و بصیرتمندانهتر ببینند و به فکر ترمیم و تصحیح بسیار تدریجی و گام به گام این انبوه هنجارها و رویهها و عادات حکمرانیِ ویرانگرِ ضداسلامیِ ضدجمهوریتیِ ضد مردمی بیافتند.
🔺والسّلام علیالحسین و علی علیابنالحسین و علی اولادالحسین و علی اصحابالحسین
🔻 دوشنبه 1401/5/10
#حکمرانی_حاج_آقایی
#حکمرانی
#حکمرانی_پاسخگو
#حکمرانی_جمهوریتی
#حکمرانی_مردمی
#ولی_فقیه
#نهاد_ولایت_فقیه
#نقش_رسانه_ها_در_حکمرانی
#نقش_تشکل_ها_در_حکمرانی
#اصلاح_گام_به_گام_حکمرانی
🆔@saeidzibakalam
✍️ سعید زیباکلام
🔹بدین ترتیب است که مجموعۀ بسیار بزرگی از نهادها، شخصیتها، روندها، هنجارها به نحو نانوشته و نامرئی دست به دست هم میدهند تا ”حکمرانی حاجآقائی“ را جهت تمهید و ایجاد فجایع و مصائب متعدد هر سالۀ این مرز و بوم تقویم و تحکیم کنند.
🔸و این یعنی، تصور اینکه با تعویض ولی فقیه، رئیس جمهور، شورای ملکوتی نگهبان، وزراء، چندین ده شورای عالی غیر قانونی ریز و درشت، مجمع مصلحت نظام، شورای ضد دموکراتیک سران سه قوه، و نمایندگان ولی فقیه در تعداد بسیار زیادی از نهادهای سراسر کشور، مملکت و حکمرانی و سیاستگزاری ما روندی جمهوریتی و پاسخگو و قاعدهمند خواهد یافت، توهمی و بلکه سرابی بیش نیست.
🔹لازم است عجالتاً به اجمال اضافه کنم که اگر تصور میکنیم با حذف مقولۀ ولایت فقیه، ”حکمرانی حاجآقائی“ جای خود را به سهولت به حکمرانی قاعدهمندِ پاسخگویِ جمهوریتی خواهد داد سخت در اشتباهیم. و اگر چه نهاد ولایت فقیه آب قابل توجهی به آسیاب ”حکمرانی حاجآقائی“ میریزد لیکن به نظر بنده به خودی خود، عمود خیمۀ ”حکمرانی حاجآقائی“ نیست. میتوان به راحتی تصور کرد که چند سال دیگر این نهاد بالکل از صحنۀ سیاستورزی ایران حذف شده باشد و معذلک مشکلات و مصائب مردم و غارت بیتالمال و تضییع حقوق عموم مردم و طبقات زحمتکش و مستضعف کماکان بر همان پاشنۀ سابق بچرخد.
🔸به عوض هتک حرمت و ارعاب و بعضا تهدید، که چرا از امکان حذف ولایت فقیه سخن بمیان آوردهام و یا چرا حذف آن را حلّال جمیع مشکلات و مصائب خرد و کلان حکمرانی جاری ندانستهام، توصیه میکنم کسانی که عشق و عرق و شفقتی نسبت به ملّت ایران در قلبشان جاری است تلاش کنند لایههای ژرفتر و زیرین ”حکمرانی حاجآقائی“ را صبورانهتر و بصیرتمندانهتر ببینند و به فکر ترمیم و تصحیح بسیار تدریجی و گام به گام این انبوه هنجارها و رویهها و عادات حکمرانیِ ویرانگرِ ضداسلامیِ ضدجمهوریتیِ ضد مردمی بیافتند.
🔺والسّلام علیالحسین و علی علیابنالحسین و علی اولادالحسین و علی اصحابالحسین
🔻 دوشنبه 1401/5/10
#حکمرانی_حاج_آقایی
#حکمرانی
#حکمرانی_پاسخگو
#حکمرانی_جمهوریتی
#حکمرانی_مردمی
#ولی_فقیه
#نهاد_ولایت_فقیه
#نقش_رسانه_ها_در_حکمرانی
#نقش_تشکل_ها_در_حکمرانی
#اصلاح_گام_به_گام_حکمرانی
🆔@saeidzibakalam
📝⭕️حکمرانی برای خلق در مقابل حکمرانی برای خدا (تامّلی مفهومیـنظری)
✍سعید زیباکلام
🔷 اخیراً در یادداشت بسیار کوتاهی خواندم که «هدف دینداری تأمین رضایت خداوند و هدف حکومتداری هم جلب رضایت عموم مردم یک جامعه است.» اگر چه در آن نوشته هیچگاه به صراحت حکمرانی برای خلق در مقابل حکمرانی برای خدا قرار داده نشده اما بعید به نظر میرسد که خوانندۀ آن یادداشت، این برداشت را نکند، به ویژه که در ابتدای آن این سئوال طرح شده که «جلب رضایت کدام؟».
🔶 بدون هیچ پیشفرضی دربارۀ سایر آرای نویسنده، از این اظهارات به روشنی برمیآید که از نظر وی “هدف از دینداری“ و ”هدف از حکومتداری“ دو مقوله یا دو امر جداگانه هستند. روشن است که نویسنده در اینجا تمایز یا دوگانهای را ایجاد میکند که آثاری دارد و سئوالاتی را برمیانگیزد:
✅ با فرض ”یکی نبودن“(همان تغایر داشتن) مقولۀ دینداری و حکومتداری، آیا این دو مقولۀ کثیرالاجزاء در تمام اهداف زیرمجموعۀ خود متغایرند یا تنها در بعضی؟
✅ همچنین، آیا با وصف ”یکی نبودن“(تغایر) آن دو مقوله، آیا آنها در تمام یا بعضی از اهداف خود در تعارض هستند یا نه؟
✅ آیا اعمال و افعال دینداری تماماً با اعمال و افعال حکومتداری متغایرند یا تنها در بعضی؟
✅ ایضاً، آیا اعمال و افعال دینداری تماماً با اعمال و افعال حکومتداری متعارضاند یا تنها در بعضی؟
🔷 امیدوارم روشن باشد که این سئوالات را نمیتوان در وضعیت مفهومسازینشدۀ فعلیِ مفاهیم ”دینداری“ و ”حکومتداری“ پاسخ داد. و این، یعنی تا مراد و مقصود خود از مقوله یا امر ”دینداری“ و مقوله یا امر ”حکومتداری“ را به طور مشخص تعریف یا تحدید نکرده باشیم نمیتوانیم به آن سئوالات پاسخ دهیم.
🔶 امیدوارم همچنین روشن باشد که نمیتوان در اینجا به آن خاماندیشی ِعامیانۀ مرسوم متوسل شد که هر فرد بالغِ عاقلی دارای آن تلقّی واحدِ ثابتِ جهانشمولِ فراتاریخی و فرااجتماعی از امر دینداری و امر حکمرانی است.
🔷 با این مقدمات ابتدایی، اما بسیار بنیانی در پاسخ به سئوال: آیا ”هدف از دینداری“ و ”هدف از حکومتداری“ یکی نیست و متغایرند؟ باید گفت: بستگی دارد که تلقی یا تعریف فرد از دینداری و حکومتداری چه باشد. بدین ترتیب، متغایر، متعارض، یا متطابق بودن ”هدف از دینداری“ و ”هدف از حکومتداری“ متکی یا مبتنی بر ذات، ماهیت، سرشت، و طبیعت آن دو مقولةَ اساسی نیست که در اینجا همچون در موارد عدیدۀ دیگر، ذاتی و ماهیتی وجود ندارد. و یا اگر هم از سر مماشات بپذیریم که وجود دارد تازه وارد میدان بیکران منازعات و مناقشات فرجامناپذیر بر سر چیستی آن ماهیات میشدیم.
🔶 در این صورت، چه باید کرد؟ خیلی ساده، ناگزیریم که به تلقّی/ تعریف افراد از آن دو مقوله رجوع کنیم. یعنی اگر فردی قائل به تغایر و تعارض هدف از دینداری و هدف از حکومتداری میشود باید پرسید تلقّیاش از این دو مقوله چیست؟ و ثانیاً منبع یا منابعش چیست؟ آیا اساساً منابعی مورد توسل قرار گرفته و یا این تلقی صرفاً مولود تجارب فضای اجتماعی و سیاسی روزگاری است که فرد در آن دوره زیسته است.
🔷 به راستی چقدر میتوان بدین تلقیهای بلامنبعِ محصول روزگار اعتماد کرد؟
◽️”لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنه.... “
◽️ جمعه 14/5/1401
#حکمرانی
#حکمرانی_برای_خدا
#حکمرانی_برای_خلق
#هدف_از_دینداری
#هدف_از_حکمرانی
🆔@saeidzibakalam
✍سعید زیباکلام
🔷 اخیراً در یادداشت بسیار کوتاهی خواندم که «هدف دینداری تأمین رضایت خداوند و هدف حکومتداری هم جلب رضایت عموم مردم یک جامعه است.» اگر چه در آن نوشته هیچگاه به صراحت حکمرانی برای خلق در مقابل حکمرانی برای خدا قرار داده نشده اما بعید به نظر میرسد که خوانندۀ آن یادداشت، این برداشت را نکند، به ویژه که در ابتدای آن این سئوال طرح شده که «جلب رضایت کدام؟».
🔶 بدون هیچ پیشفرضی دربارۀ سایر آرای نویسنده، از این اظهارات به روشنی برمیآید که از نظر وی “هدف از دینداری“ و ”هدف از حکومتداری“ دو مقوله یا دو امر جداگانه هستند. روشن است که نویسنده در اینجا تمایز یا دوگانهای را ایجاد میکند که آثاری دارد و سئوالاتی را برمیانگیزد:
✅ با فرض ”یکی نبودن“(همان تغایر داشتن) مقولۀ دینداری و حکومتداری، آیا این دو مقولۀ کثیرالاجزاء در تمام اهداف زیرمجموعۀ خود متغایرند یا تنها در بعضی؟
✅ همچنین، آیا با وصف ”یکی نبودن“(تغایر) آن دو مقوله، آیا آنها در تمام یا بعضی از اهداف خود در تعارض هستند یا نه؟
✅ آیا اعمال و افعال دینداری تماماً با اعمال و افعال حکومتداری متغایرند یا تنها در بعضی؟
✅ ایضاً، آیا اعمال و افعال دینداری تماماً با اعمال و افعال حکومتداری متعارضاند یا تنها در بعضی؟
🔷 امیدوارم روشن باشد که این سئوالات را نمیتوان در وضعیت مفهومسازینشدۀ فعلیِ مفاهیم ”دینداری“ و ”حکومتداری“ پاسخ داد. و این، یعنی تا مراد و مقصود خود از مقوله یا امر ”دینداری“ و مقوله یا امر ”حکومتداری“ را به طور مشخص تعریف یا تحدید نکرده باشیم نمیتوانیم به آن سئوالات پاسخ دهیم.
🔶 امیدوارم همچنین روشن باشد که نمیتوان در اینجا به آن خاماندیشی ِعامیانۀ مرسوم متوسل شد که هر فرد بالغِ عاقلی دارای آن تلقّی واحدِ ثابتِ جهانشمولِ فراتاریخی و فرااجتماعی از امر دینداری و امر حکمرانی است.
🔷 با این مقدمات ابتدایی، اما بسیار بنیانی در پاسخ به سئوال: آیا ”هدف از دینداری“ و ”هدف از حکومتداری“ یکی نیست و متغایرند؟ باید گفت: بستگی دارد که تلقی یا تعریف فرد از دینداری و حکومتداری چه باشد. بدین ترتیب، متغایر، متعارض، یا متطابق بودن ”هدف از دینداری“ و ”هدف از حکومتداری“ متکی یا مبتنی بر ذات، ماهیت، سرشت، و طبیعت آن دو مقولةَ اساسی نیست که در اینجا همچون در موارد عدیدۀ دیگر، ذاتی و ماهیتی وجود ندارد. و یا اگر هم از سر مماشات بپذیریم که وجود دارد تازه وارد میدان بیکران منازعات و مناقشات فرجامناپذیر بر سر چیستی آن ماهیات میشدیم.
🔶 در این صورت، چه باید کرد؟ خیلی ساده، ناگزیریم که به تلقّی/ تعریف افراد از آن دو مقوله رجوع کنیم. یعنی اگر فردی قائل به تغایر و تعارض هدف از دینداری و هدف از حکومتداری میشود باید پرسید تلقّیاش از این دو مقوله چیست؟ و ثانیاً منبع یا منابعش چیست؟ آیا اساساً منابعی مورد توسل قرار گرفته و یا این تلقی صرفاً مولود تجارب فضای اجتماعی و سیاسی روزگاری است که فرد در آن دوره زیسته است.
🔷 به راستی چقدر میتوان بدین تلقیهای بلامنبعِ محصول روزگار اعتماد کرد؟
◽️”لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنه.... “
◽️ جمعه 14/5/1401
#حکمرانی
#حکمرانی_برای_خدا
#حکمرانی_برای_خلق
#هدف_از_دینداری
#هدف_از_حکمرانی
🆔@saeidzibakalam
📝⭕️ ”عمّالکم اعمالکم“
✍️سعید زیباکلام
🔷 در یکی از يادداشتهای اخیرم در باب ”حکمرانی حاج آقایی“ گفته بودم: ”مسئلۀ ایران“ بسیار بزرگتر از موضعگیریهای این یا آن جناح، این یا آن رجل بلند پایۀ نظام، این یا آن نهاد نظام است. آنها اغلب بر دوش این حکمرانی و آن اقتصاد سیاسی نشستهاند.
✅ دو نکته، یکی مبنایی و دیگری سیاسی: برای اینکه از این سخن استنباط نشود که ”مسئلۀ ایران“ را تبدیل به مسئلهای ماورایی یا استعلایی کرده، بنوعی آن را موکول به سرنوشتی مقدّر و جبری کردهام، میخواهم اضافه کنم که در این جا به هیچ سرنوشت حتمی و گریزناپذیر، به هیچ دست نامرئی و خارج از ارادۀ بشری کمترین اعتقادی ندارم. باور ندارم که برای ایران و ایرانیان سرنوشت کور و تاریک و پرمفسده و مظلمهای نوشته شده و ایرانیان را مطلقا هیچ مفرّی از آن نیست. که بر عکس! قویا بر این باورم که فرهنگ اجتماعی و فرهنگ سیاسی و نظام ارزشیـبینشی ما مردم ایران است که محصول و مولودش، شده این اوضاع و احوال، شده این مناسبات و رویههای سیاسی. شده ”حکمرانی حاج آقایی“ و اقتصاد سیاسی مالامال از تضییع حقوق عامۀ مردم و استثمار و تبعیض و فقر و غارتگری.
🔷 سخن ژرفی است منسوب به پیامبر اکرم(ص) و آن اینکه: «عمّالکم اعمالکم، کما تکونون یولی علیکم.» اینکه چقدر اسناد این سخن به پیامبر اکرم(ص) صحیح است موضوع بحثم نیست. اما سخن فوقالعادهایست: عمّال و کارگزاران شما مردم، محصول و برآمده از اعمال شماست. و بر ما مردم بدانگونه که هستیم حکمرانی میکنند. قویا بر این اعتقادم که فرهنگ سیاسی و فرهنگ اجتماعی ما مردم باید تدریجا و آگاهانه دچار دگردیسی شود. اگر بخواهم اقیانوسی از حرف و حدیث را در قطرهای بچکانم آنگاه باید بگویم: نمیشود از ”جمهوری اسلامی“ و از ”مردمسالاری“ و از ”مجلس شورای قانونگذاری“ و ”تفکیک قوا“، و نظارت تمام نهادهای حکمرانی توسط مردم و نهادهای مردمی داد سخن داد و همزمان فریاد کشید: ”مرگ بر ضدولایت فقیه“.
✅ و اما نکتۀ سیاسی: بسیاری از کسانیکه به ولایت فقیه، شورای نگهبان، مجمع مصلحت نظام، و بسیاری از نهادهای فعلی دیگر نقد و یا احیانا اعتراضات اصولی دارند چنانچه افراد محبوبشان سر از آن مناصب درآورند اعتراض و انتقاداتشان اگر نه کاملا دستکم عمدتا مرتفع میشود. و این یعنی، بسیاری از اعتراضات مبنایی آنها با تعویض مسئولان در کمال حیرت و خجلت تبخیر میشود. گمان نمیکنم به شواهد فراوانی نیاز باشد تا نشان داده شود که مشکل قریب به اتفاق منتقدین و معترضین اینست که چرا حزب یا جناح یا گروه ما بر سر قدرت نباشد؟ حقیقتا لازمست یکایک ما ایرانیانی که خود را وطندوست و دلسوز وطن میدانیم از خود سوال کنیم آیا اعتراض و اشکالات من به افرادی است که در مناصب قرار دارند یا به رویهها و سیاستها؟ نمیخواهم نقش و تاثیر افراد را در عرصۀ اجرا نادیده بگیرم و یا آن را کمینه کنم، اما یادمان باشد که اگر رویهها و سیاستها بدرستی طراحی و تعبیه شده باشند و نظارت نهادهای مردمی هم بدرستی و دقت اعمال شوند، حقیقتا چقدر تفاوت در امر حکمرانی ایجاد خواهد شد که زید بر مصدر منصبی باشد یا عمر و بکر؟ آری! البته نمیتوان امر سیاست و حکمرانی را بطور الگوریتمی مضبوط به ضوابطی کرد، بطوریکه نقش مقامات در حد رباتها تنزل کند. این ضابطهمندیِ سفت و سخت و قاطع را البته ناشدنی میدانم و همواره برای انسانها نقشی بیبدیل و گریزناپذیر قائلم. اما باید بپذیریم که در صورت حضور استوار و راسخ نهادهای نظارتی مردمی و نیز در صورت طراحی درست آن سیاستها و رویهها، نقش مقامات بهمقدار قابل توجهی کاهش خواهد یافت. برای نجات وطن عزیز از چنگال متکاثران قدرت و ثروت و رهایی از فساد اقتصادی و فساد سیاسی منشأ آن، هیچ چارهای جز اصلاح تدریجی آن سیاستها و رویههای دیرینه نمیبینم.
🔺 ”...ان الله لایغیّر مابقوم حتّی یغیّروا مابانفسهم...“سورۀ مبارکۀ رعد، 11
🔻(الله آنچه را از آن قومی است تغییر نمیدهد تا آنچه در دل دارند تغییر دهند)
◾️یکشنبه 30/5/1401
#حکمرانی
#حکمرانی_حاج_آقایی
#مسئله_ایران
#ضد_ولایت_فقیه
#نهادهای_مردمی
🆔@saeidzibakalam
✍️سعید زیباکلام
🔷 در یکی از يادداشتهای اخیرم در باب ”حکمرانی حاج آقایی“ گفته بودم: ”مسئلۀ ایران“ بسیار بزرگتر از موضعگیریهای این یا آن جناح، این یا آن رجل بلند پایۀ نظام، این یا آن نهاد نظام است. آنها اغلب بر دوش این حکمرانی و آن اقتصاد سیاسی نشستهاند.
✅ دو نکته، یکی مبنایی و دیگری سیاسی: برای اینکه از این سخن استنباط نشود که ”مسئلۀ ایران“ را تبدیل به مسئلهای ماورایی یا استعلایی کرده، بنوعی آن را موکول به سرنوشتی مقدّر و جبری کردهام، میخواهم اضافه کنم که در این جا به هیچ سرنوشت حتمی و گریزناپذیر، به هیچ دست نامرئی و خارج از ارادۀ بشری کمترین اعتقادی ندارم. باور ندارم که برای ایران و ایرانیان سرنوشت کور و تاریک و پرمفسده و مظلمهای نوشته شده و ایرانیان را مطلقا هیچ مفرّی از آن نیست. که بر عکس! قویا بر این باورم که فرهنگ اجتماعی و فرهنگ سیاسی و نظام ارزشیـبینشی ما مردم ایران است که محصول و مولودش، شده این اوضاع و احوال، شده این مناسبات و رویههای سیاسی. شده ”حکمرانی حاج آقایی“ و اقتصاد سیاسی مالامال از تضییع حقوق عامۀ مردم و استثمار و تبعیض و فقر و غارتگری.
🔷 سخن ژرفی است منسوب به پیامبر اکرم(ص) و آن اینکه: «عمّالکم اعمالکم، کما تکونون یولی علیکم.» اینکه چقدر اسناد این سخن به پیامبر اکرم(ص) صحیح است موضوع بحثم نیست. اما سخن فوقالعادهایست: عمّال و کارگزاران شما مردم، محصول و برآمده از اعمال شماست. و بر ما مردم بدانگونه که هستیم حکمرانی میکنند. قویا بر این اعتقادم که فرهنگ سیاسی و فرهنگ اجتماعی ما مردم باید تدریجا و آگاهانه دچار دگردیسی شود. اگر بخواهم اقیانوسی از حرف و حدیث را در قطرهای بچکانم آنگاه باید بگویم: نمیشود از ”جمهوری اسلامی“ و از ”مردمسالاری“ و از ”مجلس شورای قانونگذاری“ و ”تفکیک قوا“، و نظارت تمام نهادهای حکمرانی توسط مردم و نهادهای مردمی داد سخن داد و همزمان فریاد کشید: ”مرگ بر ضدولایت فقیه“.
✅ و اما نکتۀ سیاسی: بسیاری از کسانیکه به ولایت فقیه، شورای نگهبان، مجمع مصلحت نظام، و بسیاری از نهادهای فعلی دیگر نقد و یا احیانا اعتراضات اصولی دارند چنانچه افراد محبوبشان سر از آن مناصب درآورند اعتراض و انتقاداتشان اگر نه کاملا دستکم عمدتا مرتفع میشود. و این یعنی، بسیاری از اعتراضات مبنایی آنها با تعویض مسئولان در کمال حیرت و خجلت تبخیر میشود. گمان نمیکنم به شواهد فراوانی نیاز باشد تا نشان داده شود که مشکل قریب به اتفاق منتقدین و معترضین اینست که چرا حزب یا جناح یا گروه ما بر سر قدرت نباشد؟ حقیقتا لازمست یکایک ما ایرانیانی که خود را وطندوست و دلسوز وطن میدانیم از خود سوال کنیم آیا اعتراض و اشکالات من به افرادی است که در مناصب قرار دارند یا به رویهها و سیاستها؟ نمیخواهم نقش و تاثیر افراد را در عرصۀ اجرا نادیده بگیرم و یا آن را کمینه کنم، اما یادمان باشد که اگر رویهها و سیاستها بدرستی طراحی و تعبیه شده باشند و نظارت نهادهای مردمی هم بدرستی و دقت اعمال شوند، حقیقتا چقدر تفاوت در امر حکمرانی ایجاد خواهد شد که زید بر مصدر منصبی باشد یا عمر و بکر؟ آری! البته نمیتوان امر سیاست و حکمرانی را بطور الگوریتمی مضبوط به ضوابطی کرد، بطوریکه نقش مقامات در حد رباتها تنزل کند. این ضابطهمندیِ سفت و سخت و قاطع را البته ناشدنی میدانم و همواره برای انسانها نقشی بیبدیل و گریزناپذیر قائلم. اما باید بپذیریم که در صورت حضور استوار و راسخ نهادهای نظارتی مردمی و نیز در صورت طراحی درست آن سیاستها و رویهها، نقش مقامات بهمقدار قابل توجهی کاهش خواهد یافت. برای نجات وطن عزیز از چنگال متکاثران قدرت و ثروت و رهایی از فساد اقتصادی و فساد سیاسی منشأ آن، هیچ چارهای جز اصلاح تدریجی آن سیاستها و رویههای دیرینه نمیبینم.
🔺 ”...ان الله لایغیّر مابقوم حتّی یغیّروا مابانفسهم...“سورۀ مبارکۀ رعد، 11
🔻(الله آنچه را از آن قومی است تغییر نمیدهد تا آنچه در دل دارند تغییر دهند)
◾️یکشنبه 30/5/1401
#حکمرانی
#حکمرانی_حاج_آقایی
#مسئله_ایران
#ضد_ولایت_فقیه
#نهادهای_مردمی
🆔@saeidzibakalam
📝⭕️ چگونه خانۀ ملّتِ محصول انقلاب تضعیف میشود؟
(چهرۀ دیگری از حکمرانی حاج آقایی)
✍سعید زیباکلام
🔸 پس از شنیدن سخنان شجاعانۀ آقای صباغیان، نمایندۀ بافق و مهریز در مجلس، حیاتیتر میشود که به این سوال بنیانی بپردازیم که خانۀ ملّت چگونه این چنین ضعیف شده؟ و چرا حیاتیتر؟ برای اینکه این روند تضعیف که چندین دهه است ویرانگرانه تداوم دارد بطور روزافزونی روبه تشدید است.
🔸 بیتردید نمیتوان به پدیدار بسیار پیچیده و ذوابعاد فوق در حد یادداشتی کوتاه در فضای شبکۀ اجتماعی پرداخت و لذا به اشارتی بسیار مجمل به برخی از علل فرآیند تضعیف خانۀ ملّت بسنده میکنم.
🔸 بنظرم یکی از مهمترین عوامل تضعیف خانۀ ملّت و، در نتیجه، خود ملّت و نقش جمهور مردم در حکمرانی، ایجاد شوراهای عالی در حوزههای مختلف بسیاری است که تدریجا از سال 1359 آغاز گشت. و لابد میدانید که شوراهای عالی نقش تقنینی و در مواردی نقش اجرایی هم دارند. و این، یعنی خانۀ ملّت در موضوعات و عرصههایی که شورای عالیای وجود دارد نمیتواند و نباید ورود کند. لازم و بل واجب است بدانیم جمعا تا به امروز 105 شورایعالی داریم که اعضای عموم آنها انتصابیاند و جمهور مردم کمترین نقشی در انتخاب اعضای آنها ندارند. اخیرترین این قبیل شوراها که نه در قانون اساسی پیشبینیشده و نه در مجلس شورا طرح و تصویب شده، شورای سران قوا است. همان شورایی که وجود و حضور ضدمردمیاش را در آبان 1398 بر سر افزایش غیرکارشناسی و ناگهانی قیمت بنزین بطرز دردناک، سرکوبگرانه، و خونریزانه کف خیابانهای بسیاری از شهرها دیدیم و لمس کردیم.
🔸 عامل بسیار مهم دیگر تضعیف خانۀ ملّت این بینشِ ناکاویدۀ فراگیر اما بسیار تاثیرگذار است که شرکت در انتخابات وظیفۀ شرعی و ملّی است. این بینش که در جای خود باید مورد تحلیل و ارزیابی انتقادی قرار گیرد، خیلی ساده به ملّت میگوید: صرفنظر از عملکرد و پاسخگوییِ منتخبان انتخابات قبلی، ملّت ایران وظیفۀ شرعی و ملّی دارد که در انتخابات پیش رو شرکت کند. این بینش ضددموکراتیکِ ضدجمهوریتی در یک گام دو ضربت بر پیکر اقتدار و حاکمیت ملّت میزند: نخست اینکه، ملّت ایران! تجربۀ ملموس خود از حکمرانی مسئولان و مقامات را کلا و جزئا فراموش کنید. دوم اینکه، صرفنظر از حکمرانی مثبت یا منفی یا مفتضح مسئولان، شما ملّت ایران! یک وظیفۀ الهیـماوراییِ تصدیق و تایید و مشروعیتبخشی به نظام دارید که با حضور در پای صندوقهای رای آن را محقّق میکنید! این بینش ضدمردمی یکی از مهمترین ابزارهای اعمال قدرت و حاکمیت ملّت بر حکمرانان را از آنها به سهولت سلب میکند.
✅ اگر عمری بود و حضرت حق توفیق عطا فرمود در آینده به عوامل دیگری مستقل از این دو عامل فوق خواهم پرداخت.
🔺”با الله و آنان که ایمان آوردهاند خدعه میکنند، و خدعه نمیکنند جز به خود در حالیکه نمیفهمند“(سورۀ مبارکۀ بقره: 9)
🔻سوم شهریور 1401
#حکمرانی_حاج_آقایی
#خانه_ملت
#مجلس_شورای_اسلامی
#شوراهای_عالی
#تضعیف_خانه_ملت
#قانون_اساسی
#شورای_سران_قوا
🆔@saeidzibakalam
(چهرۀ دیگری از حکمرانی حاج آقایی)
✍سعید زیباکلام
🔸 پس از شنیدن سخنان شجاعانۀ آقای صباغیان، نمایندۀ بافق و مهریز در مجلس، حیاتیتر میشود که به این سوال بنیانی بپردازیم که خانۀ ملّت چگونه این چنین ضعیف شده؟ و چرا حیاتیتر؟ برای اینکه این روند تضعیف که چندین دهه است ویرانگرانه تداوم دارد بطور روزافزونی روبه تشدید است.
🔸 بیتردید نمیتوان به پدیدار بسیار پیچیده و ذوابعاد فوق در حد یادداشتی کوتاه در فضای شبکۀ اجتماعی پرداخت و لذا به اشارتی بسیار مجمل به برخی از علل فرآیند تضعیف خانۀ ملّت بسنده میکنم.
🔸 بنظرم یکی از مهمترین عوامل تضعیف خانۀ ملّت و، در نتیجه، خود ملّت و نقش جمهور مردم در حکمرانی، ایجاد شوراهای عالی در حوزههای مختلف بسیاری است که تدریجا از سال 1359 آغاز گشت. و لابد میدانید که شوراهای عالی نقش تقنینی و در مواردی نقش اجرایی هم دارند. و این، یعنی خانۀ ملّت در موضوعات و عرصههایی که شورای عالیای وجود دارد نمیتواند و نباید ورود کند. لازم و بل واجب است بدانیم جمعا تا به امروز 105 شورایعالی داریم که اعضای عموم آنها انتصابیاند و جمهور مردم کمترین نقشی در انتخاب اعضای آنها ندارند. اخیرترین این قبیل شوراها که نه در قانون اساسی پیشبینیشده و نه در مجلس شورا طرح و تصویب شده، شورای سران قوا است. همان شورایی که وجود و حضور ضدمردمیاش را در آبان 1398 بر سر افزایش غیرکارشناسی و ناگهانی قیمت بنزین بطرز دردناک، سرکوبگرانه، و خونریزانه کف خیابانهای بسیاری از شهرها دیدیم و لمس کردیم.
🔸 عامل بسیار مهم دیگر تضعیف خانۀ ملّت این بینشِ ناکاویدۀ فراگیر اما بسیار تاثیرگذار است که شرکت در انتخابات وظیفۀ شرعی و ملّی است. این بینش که در جای خود باید مورد تحلیل و ارزیابی انتقادی قرار گیرد، خیلی ساده به ملّت میگوید: صرفنظر از عملکرد و پاسخگوییِ منتخبان انتخابات قبلی، ملّت ایران وظیفۀ شرعی و ملّی دارد که در انتخابات پیش رو شرکت کند. این بینش ضددموکراتیکِ ضدجمهوریتی در یک گام دو ضربت بر پیکر اقتدار و حاکمیت ملّت میزند: نخست اینکه، ملّت ایران! تجربۀ ملموس خود از حکمرانی مسئولان و مقامات را کلا و جزئا فراموش کنید. دوم اینکه، صرفنظر از حکمرانی مثبت یا منفی یا مفتضح مسئولان، شما ملّت ایران! یک وظیفۀ الهیـماوراییِ تصدیق و تایید و مشروعیتبخشی به نظام دارید که با حضور در پای صندوقهای رای آن را محقّق میکنید! این بینش ضدمردمی یکی از مهمترین ابزارهای اعمال قدرت و حاکمیت ملّت بر حکمرانان را از آنها به سهولت سلب میکند.
✅ اگر عمری بود و حضرت حق توفیق عطا فرمود در آینده به عوامل دیگری مستقل از این دو عامل فوق خواهم پرداخت.
🔺”با الله و آنان که ایمان آوردهاند خدعه میکنند، و خدعه نمیکنند جز به خود در حالیکه نمیفهمند“(سورۀ مبارکۀ بقره: 9)
🔻سوم شهریور 1401
#حکمرانی_حاج_آقایی
#خانه_ملت
#مجلس_شورای_اسلامی
#شوراهای_عالی
#تضعیف_خانه_ملت
#قانون_اساسی
#شورای_سران_قوا
🆔@saeidzibakalam
🔴 رئیس جمهور و گشت ارشاد مدیران
✍ سعید زیباکلام
🔸 آقای رئیس جمهور در نشست خبری دیروز خود (7 شهریور 1401) از تحقّق وعدۀ ایجاد گشت ارشاد مدیران خبر داد. از این خبر داد که این گشت زیر نظر بازرسی ریاست جمهوری تشکیل شده و به دستگاههای مختلف سرکشی میکند. بعضی از تخلفات بمحض گزارش، موجب برکناری مقام متخلف میشود.
🔸 جناب آقای رئیسی! از این قبیل اخبار، ما در این سی چهل سال گذشته بسیار بسیار زیاد شنیدهایم و از سر سادهلوحی و یا نادانی و گاه ترکیبی از هر دو تا سالیان سال آنها را باور میکردیم. اما فقر و محرومیت و استضعاف و تبعیض و نابرابریهای فاحش، و غارت گستردۀ بیتالمال به ما مردم آموخته است که اعلام این قبیل اخبار از سوی خود مقامات نظام کمترین ارزش و اعتباری ندارد.
🔸 یک نمونۀ بسیار بارز این قبیل اطلاعرسانی از سوی مقامات نظام در دو دهۀ گذشته، ماجرای فضیحتبار ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی بود که پس از فرمان هشت مادهای رهبر در 20 اردیبهشت 1380 تشکیل شد و سالهای سال مقامات از اقدامات مثبت و موثّر و بهنگام خود اطلاعرسانی میکردند. امروزه اما آشکار شده که نه تنها این ستاد هیچ کار جدّی در این بیست و یکسال گذشته انجام نداده که در دورانی، این ستاد حفاظتی برای تبهکاری برخی بستگان دور و نزدیک حضرات مقامات بوده است.
🔸 آقای رئیس جمهور! یک نمونۀ دیگر، تشکیل کمیتهای است برای «خشکاندن ریشههای فساد» در دولت سیزدهم. هنگامی که رئیس جمهور منتخب بودید اولین جلسهٔ این کمیته را با حضور روسای همۀ نهادهای امنیتی و اطلاعاتی و نظارتی از هر سه قوا در تاریخ 22 تیر 1400 تشکیل و اطلاعرسانی کردید. اینک امکان دارد اخبار آن کمیته و اقدامات انجام شده در یک سال گذشته را به اطلاع ملت ایران برسانید؟ از سر تجربه میگویم، بنده بسیار بسیار بعید میدانم آن کمیته پس از اولین جلسهاش حتی یک جلسهٔ دیگر برگزار کرده باشد، اقدامات پیشکش!
🔸 جناب آقای رئیسی! با وجود این روند پرشتاب فقر و استضعاف و غارت فرض میکنیم که این گشت ارشاد مدیران شما بشدت و جدّیت در این یکسال گذشته فعّال بوده و ثمرات چشمگیر و مهمّی در خشکاندن ریشههای فساد هم داشته است. سوال اینک اینست که چرا ما جمهور مردم، ما ولینعمتان، باید از این فعالیتهای مهم و موثّر بیاطلاع باشیم؟
🔸 مگر نه اینست که شخص شما و دولت و تمام مقامات در تمام سطوح کارگزاران و خدمتگزاران مردم هستید؟
🔸 مگر نه اینست که مردم ولینعمتان شما و سایر مقامات هستند و شما و مقامات هیچ شآنیتی جز خدمت به مردم و توزیع عادلانۀ ثروت و قدرت و منابع ملی ندارید؟
🔸 مگر نه اینست که رضایت خلق بلاتردید رضایت خالق را موجب میشود؟
🔸 و مگر نه اینست که شیوۀ صریح و آشکار امیرالمومنین عزل و مجازات علنی مقامات و کارگزاران متخلف خود بود؟
🔸 اگر چنین است چرا از اعلام علنی تمام اقدامات گشت ارشاد مدیران ابا میکنید؟
🔸 نکند جمهور مردم را نامحرم و یا صغیر میپندارید؟
🔸 آیا وقت آن نرسیده که پس از چهل سال حکمرانی صغیرپندارانه بینش خود را نسبت به عرصۀ حکمرانی، سیاست، مردم، و مشروعیتبخشی مردم متحوّل و دگرگون کنید؟
🔺«بگذارشان بخورند و کامروایی کنند و آرزوهایشان آنها را سرگرم کند. بزودی خواهند دانست» (سورۀ مبارکۀ حجر: 3)
🔻سهشنبه ۸ شهریور 1401
#نشست_خبری_رئیس_جمهور
#گشت_ارشاد_مدیران
#مقامات_متخلف
#ستاد_مبارزه_با_مفاسد_اقتصادی
#فقر_و_استضعاف_و_غارت_بیتالمال
#توزیع_عادلانه_ثروت_و_قدرت_و_منابع_ملی
#حکمرانی
#حکمرانی_صغیرپندارانه
🆔@saeidzibakalam
✍ سعید زیباکلام
🔸 آقای رئیس جمهور در نشست خبری دیروز خود (7 شهریور 1401) از تحقّق وعدۀ ایجاد گشت ارشاد مدیران خبر داد. از این خبر داد که این گشت زیر نظر بازرسی ریاست جمهوری تشکیل شده و به دستگاههای مختلف سرکشی میکند. بعضی از تخلفات بمحض گزارش، موجب برکناری مقام متخلف میشود.
🔸 جناب آقای رئیسی! از این قبیل اخبار، ما در این سی چهل سال گذشته بسیار بسیار زیاد شنیدهایم و از سر سادهلوحی و یا نادانی و گاه ترکیبی از هر دو تا سالیان سال آنها را باور میکردیم. اما فقر و محرومیت و استضعاف و تبعیض و نابرابریهای فاحش، و غارت گستردۀ بیتالمال به ما مردم آموخته است که اعلام این قبیل اخبار از سوی خود مقامات نظام کمترین ارزش و اعتباری ندارد.
🔸 یک نمونۀ بسیار بارز این قبیل اطلاعرسانی از سوی مقامات نظام در دو دهۀ گذشته، ماجرای فضیحتبار ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی بود که پس از فرمان هشت مادهای رهبر در 20 اردیبهشت 1380 تشکیل شد و سالهای سال مقامات از اقدامات مثبت و موثّر و بهنگام خود اطلاعرسانی میکردند. امروزه اما آشکار شده که نه تنها این ستاد هیچ کار جدّی در این بیست و یکسال گذشته انجام نداده که در دورانی، این ستاد حفاظتی برای تبهکاری برخی بستگان دور و نزدیک حضرات مقامات بوده است.
🔸 آقای رئیس جمهور! یک نمونۀ دیگر، تشکیل کمیتهای است برای «خشکاندن ریشههای فساد» در دولت سیزدهم. هنگامی که رئیس جمهور منتخب بودید اولین جلسهٔ این کمیته را با حضور روسای همۀ نهادهای امنیتی و اطلاعاتی و نظارتی از هر سه قوا در تاریخ 22 تیر 1400 تشکیل و اطلاعرسانی کردید. اینک امکان دارد اخبار آن کمیته و اقدامات انجام شده در یک سال گذشته را به اطلاع ملت ایران برسانید؟ از سر تجربه میگویم، بنده بسیار بسیار بعید میدانم آن کمیته پس از اولین جلسهاش حتی یک جلسهٔ دیگر برگزار کرده باشد، اقدامات پیشکش!
🔸 جناب آقای رئیسی! با وجود این روند پرشتاب فقر و استضعاف و غارت فرض میکنیم که این گشت ارشاد مدیران شما بشدت و جدّیت در این یکسال گذشته فعّال بوده و ثمرات چشمگیر و مهمّی در خشکاندن ریشههای فساد هم داشته است. سوال اینک اینست که چرا ما جمهور مردم، ما ولینعمتان، باید از این فعالیتهای مهم و موثّر بیاطلاع باشیم؟
🔸 مگر نه اینست که شخص شما و دولت و تمام مقامات در تمام سطوح کارگزاران و خدمتگزاران مردم هستید؟
🔸 مگر نه اینست که مردم ولینعمتان شما و سایر مقامات هستند و شما و مقامات هیچ شآنیتی جز خدمت به مردم و توزیع عادلانۀ ثروت و قدرت و منابع ملی ندارید؟
🔸 مگر نه اینست که رضایت خلق بلاتردید رضایت خالق را موجب میشود؟
🔸 و مگر نه اینست که شیوۀ صریح و آشکار امیرالمومنین عزل و مجازات علنی مقامات و کارگزاران متخلف خود بود؟
🔸 اگر چنین است چرا از اعلام علنی تمام اقدامات گشت ارشاد مدیران ابا میکنید؟
🔸 نکند جمهور مردم را نامحرم و یا صغیر میپندارید؟
🔸 آیا وقت آن نرسیده که پس از چهل سال حکمرانی صغیرپندارانه بینش خود را نسبت به عرصۀ حکمرانی، سیاست، مردم، و مشروعیتبخشی مردم متحوّل و دگرگون کنید؟
🔺«بگذارشان بخورند و کامروایی کنند و آرزوهایشان آنها را سرگرم کند. بزودی خواهند دانست» (سورۀ مبارکۀ حجر: 3)
🔻سهشنبه ۸ شهریور 1401
#نشست_خبری_رئیس_جمهور
#گشت_ارشاد_مدیران
#مقامات_متخلف
#ستاد_مبارزه_با_مفاسد_اقتصادی
#فقر_و_استضعاف_و_غارت_بیتالمال
#توزیع_عادلانه_ثروت_و_قدرت_و_منابع_ملی
#حکمرانی
#حکمرانی_صغیرپندارانه
🆔@saeidzibakalam
📝⭕️زمینهسازی نظام برای آشوبهای آتی!
✍️سعید زیباکلام
🔶شورایعالی انقلاب فرهنگی یکشنبه 17/7/1401 برای 9 مسئله راهبردها و برنامههایی را تصویب کرد. از جملۀ این راهبردهای مصوب «فعلیت بخشیدن به مصوبۀ قبلی شورایعالی تحت عنوان ”خانۀ ملی گفتگوی آزاد“ میباشد.» دبیر شورایعالی در توضیح خود گفتهاند که ”خانۀ ملی“ زمینۀ ایجاد فضای آزاد برای دانشآموزان و دانشجویان را به دور از ”هرگونه محذوریت علمی“ و گفتگوی در محیط مدرسه و دانشگاه فراهم میکند.
🔷 نخستین نکتۀ احتمالا پیشپاافتاده اینکه هر قدر تامل کردم نتوانستم دریابم مراد دبیر شورایعالی از ”محذوریت علمی“ چیست. احتمال بیشتر دادم که منظور ایشان ”محذوریت سیاسی“ بوده که سهوا محذوریت علمی عنوان شده است. والله علیم بذاتالصّدور!
🔶 اما ماجرای «فعلیت بخشیدن به مصوبۀ قبلی» چیست؟ اینست که حدود یک دهه پیشتر، همین ”خانۀ ملی گفتگوی آزاد“ تصویب شده لیکن همچون بسیاری از مصوبات دیگر همین شورایعالی، جنازهاش در همان برگۀ مصوبه دفن شده است. براستی جای سئوال ندارد که چه ضرورت یا نیازی ده سال پیش برای تقنین چنین قانونی وجود داشته که پس از تصویب همانجا کفن و دفن شده و نه هیچ جناح و تشکلی پیگیر اجرای آن شده و، از آن مفتضحتر، نه خود اعضا و ارکان شورایعالی انقلاب فرهنگی؟ نظر به اینکه در کتاب خلاف جریان مفصلاً ساختار بنیاناً و ساختاراً عقیم شورایعالی را تشریح کردهام در اینجا هیچ نمیگویم.
🔷 و اما اصل موضوع! بر چه کسی آشکار نیست که نظام اینک شورایعالی انقلاب فرهنگی را به میدان آورده تا برای ممنوعیت و بالکل منتفی کردن تجمعات و تظاهرات اعتراضیِ مصرّح در قانون اساسی محملی قانونی و بسیار شیکوشکیل هم فراهم کند؟
🔶 براستی چرا نظام مصرّ است که این امکان بازخورد قانونی و مدنیِ بدون قتل و جرح دو طرفه، بدون خسارات سنگین به حیثیت سیاسی خود، بدون خسارات سنگین مالی، و بدون خسارات سنگین به روال عادی و آرام حکمرانی را (سه چهار هفته است که کلّ کشور بعوض پرداختن به امراض دیرپای فقر و تبعیض و استضعاف ساختاری و غیرساختاری، درگیر التهاب و آشوب و زدوخورد خیابانی و پاسخگویی به نیرنگهای افرنگیان و همپیمانان منطقهایشان شده) ممنوع و موقوف کند؟
🔷 فرض میکنیم اصل صریح و شفّاف 27 قانون اساسی دربارۀ حق تجمع و راهپیمایی اعتراضی اصلا وجود ندارد. با توجه به گوشبفرمانی و توسریخوری جمیع رسانهها و تعطیلی اساسی کارویژۀ رسانه در حکمرانی ما، آیا نباید نظام تجمع و راهپیمایی اعتراضی قانونی اقشار و اصناف مختلف ملّت را موهبتی بداند تا از طریق آن از خواستهها و حاجات مردم و نابسامانیها و ناهنجاریهای سیاستگذاری خود اطلاع پیدا کند؟ آیا نباید نظام خود پیشگام و مصرّ در بهرهبرداری از چنین سازوکار حکمرانی باشد تا از خُلل و فُرج حکمرانی خویش آگاه شود؟
🔶 آیا سرکوب و معدوم کردن اصل27 قانون اساسی، ”حکمرانی حاجآقایی“ ما را هر چه پنهانکارانهتر و غیرمردمیتر، و در نتیجه مستعد ضربات سنگین نرمافزارانۀ اروپا ــ آمریکاییانِ در کمین نمیکند؟
🔷 چطور هنگامیکه جلیقه زردها در فرانسه، بیخانمانها و فقرا در آمریکا، کارمندان نیروگاههای برق انگلستان و الی ماشاالله اصناف بسیار دیگر در اروپا و آمریکا بکرّات اعتصاب و تظاهرات میکنند با وجد و شعف فراوان آن اقدامات را بارها و بارها و با آبوتاب گزارش میکنید اما به ایران که میرسد ملّت ایران باید تظاهر کند که یکپارچه حامی جمیع نهادهای نظام است و همۀ امور گلوبلبل است و ملّت و نظام در وحدت و اتحادی یکپارچه و خللناپذیر هستند؟
🔶 آخر نفاق و دروغ حد و اندازه ندارد؟ از این مهمتر، براستی به کی داریم دروغ میگوییم، به ملّت خودمان که تا خرخره گرفتار دهها و صدها مشکل ابتدایی معیشتی است؟ به افرنگیان مکّار هفتخطی که هرجا با قیافۀ دلسوزانه و شعارهای آزادی و صلح و توسعه و پیشرفت وارد میشوند تا ملّتها را خام و خمار آن وعدههای سرابی کرده بساط سیطره و چپاول خود را پهن کنند؟
🔷 حقیقتا متحیّرم که چگونه نظام از یک طرف مجدّانه تلاش میکند راه ورود و سیطرۀ سختافزارانۀ سیاسی و نظامی افرنگیان حیلهگر سفّاک را حتیالامکان مسدود کند اما راه ورود و سیطرۀ همانها را با سیاستهای ویرانگر آشکار خود در عرصۀ داخلی هر چه بیشتر میگشاید!
🔺اف بر دنیا! و اف بر افسونگریهای کارگزاران ثروت و قدرتش!
🔻شنبه 23 مهر 1401
#حق_تجمع_و_راهپیمایی_اعتراضی
#قانون_اساسی
#اصل_27_قانون_اساسی
#نظام
#شورایعالی_انقلاب_فرهنگی
#خانه_ملی_گفتگوی_آزاد
#افرنگیان_مکار_سفاک
#سیطره_افرنگیان
#حکمرانی_حاجآقایی
#رسانههای_ایران
🆔@saeidzibakalam
✍️سعید زیباکلام
🔶شورایعالی انقلاب فرهنگی یکشنبه 17/7/1401 برای 9 مسئله راهبردها و برنامههایی را تصویب کرد. از جملۀ این راهبردهای مصوب «فعلیت بخشیدن به مصوبۀ قبلی شورایعالی تحت عنوان ”خانۀ ملی گفتگوی آزاد“ میباشد.» دبیر شورایعالی در توضیح خود گفتهاند که ”خانۀ ملی“ زمینۀ ایجاد فضای آزاد برای دانشآموزان و دانشجویان را به دور از ”هرگونه محذوریت علمی“ و گفتگوی در محیط مدرسه و دانشگاه فراهم میکند.
🔷 نخستین نکتۀ احتمالا پیشپاافتاده اینکه هر قدر تامل کردم نتوانستم دریابم مراد دبیر شورایعالی از ”محذوریت علمی“ چیست. احتمال بیشتر دادم که منظور ایشان ”محذوریت سیاسی“ بوده که سهوا محذوریت علمی عنوان شده است. والله علیم بذاتالصّدور!
🔶 اما ماجرای «فعلیت بخشیدن به مصوبۀ قبلی» چیست؟ اینست که حدود یک دهه پیشتر، همین ”خانۀ ملی گفتگوی آزاد“ تصویب شده لیکن همچون بسیاری از مصوبات دیگر همین شورایعالی، جنازهاش در همان برگۀ مصوبه دفن شده است. براستی جای سئوال ندارد که چه ضرورت یا نیازی ده سال پیش برای تقنین چنین قانونی وجود داشته که پس از تصویب همانجا کفن و دفن شده و نه هیچ جناح و تشکلی پیگیر اجرای آن شده و، از آن مفتضحتر، نه خود اعضا و ارکان شورایعالی انقلاب فرهنگی؟ نظر به اینکه در کتاب خلاف جریان مفصلاً ساختار بنیاناً و ساختاراً عقیم شورایعالی را تشریح کردهام در اینجا هیچ نمیگویم.
🔷 و اما اصل موضوع! بر چه کسی آشکار نیست که نظام اینک شورایعالی انقلاب فرهنگی را به میدان آورده تا برای ممنوعیت و بالکل منتفی کردن تجمعات و تظاهرات اعتراضیِ مصرّح در قانون اساسی محملی قانونی و بسیار شیکوشکیل هم فراهم کند؟
🔶 براستی چرا نظام مصرّ است که این امکان بازخورد قانونی و مدنیِ بدون قتل و جرح دو طرفه، بدون خسارات سنگین به حیثیت سیاسی خود، بدون خسارات سنگین مالی، و بدون خسارات سنگین به روال عادی و آرام حکمرانی را (سه چهار هفته است که کلّ کشور بعوض پرداختن به امراض دیرپای فقر و تبعیض و استضعاف ساختاری و غیرساختاری، درگیر التهاب و آشوب و زدوخورد خیابانی و پاسخگویی به نیرنگهای افرنگیان و همپیمانان منطقهایشان شده) ممنوع و موقوف کند؟
🔷 فرض میکنیم اصل صریح و شفّاف 27 قانون اساسی دربارۀ حق تجمع و راهپیمایی اعتراضی اصلا وجود ندارد. با توجه به گوشبفرمانی و توسریخوری جمیع رسانهها و تعطیلی اساسی کارویژۀ رسانه در حکمرانی ما، آیا نباید نظام تجمع و راهپیمایی اعتراضی قانونی اقشار و اصناف مختلف ملّت را موهبتی بداند تا از طریق آن از خواستهها و حاجات مردم و نابسامانیها و ناهنجاریهای سیاستگذاری خود اطلاع پیدا کند؟ آیا نباید نظام خود پیشگام و مصرّ در بهرهبرداری از چنین سازوکار حکمرانی باشد تا از خُلل و فُرج حکمرانی خویش آگاه شود؟
🔶 آیا سرکوب و معدوم کردن اصل27 قانون اساسی، ”حکمرانی حاجآقایی“ ما را هر چه پنهانکارانهتر و غیرمردمیتر، و در نتیجه مستعد ضربات سنگین نرمافزارانۀ اروپا ــ آمریکاییانِ در کمین نمیکند؟
🔷 چطور هنگامیکه جلیقه زردها در فرانسه، بیخانمانها و فقرا در آمریکا، کارمندان نیروگاههای برق انگلستان و الی ماشاالله اصناف بسیار دیگر در اروپا و آمریکا بکرّات اعتصاب و تظاهرات میکنند با وجد و شعف فراوان آن اقدامات را بارها و بارها و با آبوتاب گزارش میکنید اما به ایران که میرسد ملّت ایران باید تظاهر کند که یکپارچه حامی جمیع نهادهای نظام است و همۀ امور گلوبلبل است و ملّت و نظام در وحدت و اتحادی یکپارچه و خللناپذیر هستند؟
🔶 آخر نفاق و دروغ حد و اندازه ندارد؟ از این مهمتر، براستی به کی داریم دروغ میگوییم، به ملّت خودمان که تا خرخره گرفتار دهها و صدها مشکل ابتدایی معیشتی است؟ به افرنگیان مکّار هفتخطی که هرجا با قیافۀ دلسوزانه و شعارهای آزادی و صلح و توسعه و پیشرفت وارد میشوند تا ملّتها را خام و خمار آن وعدههای سرابی کرده بساط سیطره و چپاول خود را پهن کنند؟
🔷 حقیقتا متحیّرم که چگونه نظام از یک طرف مجدّانه تلاش میکند راه ورود و سیطرۀ سختافزارانۀ سیاسی و نظامی افرنگیان حیلهگر سفّاک را حتیالامکان مسدود کند اما راه ورود و سیطرۀ همانها را با سیاستهای ویرانگر آشکار خود در عرصۀ داخلی هر چه بیشتر میگشاید!
🔺اف بر دنیا! و اف بر افسونگریهای کارگزاران ثروت و قدرتش!
🔻شنبه 23 مهر 1401
#حق_تجمع_و_راهپیمایی_اعتراضی
#قانون_اساسی
#اصل_27_قانون_اساسی
#نظام
#شورایعالی_انقلاب_فرهنگی
#خانه_ملی_گفتگوی_آزاد
#افرنگیان_مکار_سفاک
#سیطره_افرنگیان
#حکمرانی_حاجآقایی
#رسانههای_ایران
🆔@saeidzibakalam