📝⭕️ چگونه خانۀ ملّتِ محصول انقلاب تضعیف میشود؟
(چهرۀ دیگری از حکمرانی حاج آقایی)
✍سعید زیباکلام
🔸 پس از شنیدن سخنان شجاعانۀ آقای صباغیان، نمایندۀ بافق و مهریز در مجلس، حیاتیتر میشود که به این سوال بنیانی بپردازیم که خانۀ ملّت چگونه این چنین ضعیف شده؟ و چرا حیاتیتر؟ برای اینکه این روند تضعیف که چندین دهه است ویرانگرانه تداوم دارد بطور روزافزونی روبه تشدید است.
🔸 بیتردید نمیتوان به پدیدار بسیار پیچیده و ذوابعاد فوق در حد یادداشتی کوتاه در فضای شبکۀ اجتماعی پرداخت و لذا به اشارتی بسیار مجمل به برخی از علل فرآیند تضعیف خانۀ ملّت بسنده میکنم.
🔸 بنظرم یکی از مهمترین عوامل تضعیف خانۀ ملّت و، در نتیجه، خود ملّت و نقش جمهور مردم در حکمرانی، ایجاد شوراهای عالی در حوزههای مختلف بسیاری است که تدریجا از سال 1359 آغاز گشت. و لابد میدانید که شوراهای عالی نقش تقنینی و در مواردی نقش اجرایی هم دارند. و این، یعنی خانۀ ملّت در موضوعات و عرصههایی که شورای عالیای وجود دارد نمیتواند و نباید ورود کند. لازم و بل واجب است بدانیم جمعا تا به امروز 105 شورایعالی داریم که اعضای عموم آنها انتصابیاند و جمهور مردم کمترین نقشی در انتخاب اعضای آنها ندارند. اخیرترین این قبیل شوراها که نه در قانون اساسی پیشبینیشده و نه در مجلس شورا طرح و تصویب شده، شورای سران قوا است. همان شورایی که وجود و حضور ضدمردمیاش را در آبان 1398 بر سر افزایش غیرکارشناسی و ناگهانی قیمت بنزین بطرز دردناک، سرکوبگرانه، و خونریزانه کف خیابانهای بسیاری از شهرها دیدیم و لمس کردیم.
🔸 عامل بسیار مهم دیگر تضعیف خانۀ ملّت این بینشِ ناکاویدۀ فراگیر اما بسیار تاثیرگذار است که شرکت در انتخابات وظیفۀ شرعی و ملّی است. این بینش که در جای خود باید مورد تحلیل و ارزیابی انتقادی قرار گیرد، خیلی ساده به ملّت میگوید: صرفنظر از عملکرد و پاسخگوییِ منتخبان انتخابات قبلی، ملّت ایران وظیفۀ شرعی و ملّی دارد که در انتخابات پیش رو شرکت کند. این بینش ضددموکراتیکِ ضدجمهوریتی در یک گام دو ضربت بر پیکر اقتدار و حاکمیت ملّت میزند: نخست اینکه، ملّت ایران! تجربۀ ملموس خود از حکمرانی مسئولان و مقامات را کلا و جزئا فراموش کنید. دوم اینکه، صرفنظر از حکمرانی مثبت یا منفی یا مفتضح مسئولان، شما ملّت ایران! یک وظیفۀ الهیـماوراییِ تصدیق و تایید و مشروعیتبخشی به نظام دارید که با حضور در پای صندوقهای رای آن را محقّق میکنید! این بینش ضدمردمی یکی از مهمترین ابزارهای اعمال قدرت و حاکمیت ملّت بر حکمرانان را از آنها به سهولت سلب میکند.
✅ اگر عمری بود و حضرت حق توفیق عطا فرمود در آینده به عوامل دیگری مستقل از این دو عامل فوق خواهم پرداخت.
🔺”با الله و آنان که ایمان آوردهاند خدعه میکنند، و خدعه نمیکنند جز به خود در حالیکه نمیفهمند“(سورۀ مبارکۀ بقره: 9)
🔻سوم شهریور 1401
#حکمرانی_حاج_آقایی
#خانه_ملت
#مجلس_شورای_اسلامی
#شوراهای_عالی
#تضعیف_خانه_ملت
#قانون_اساسی
#شورای_سران_قوا
🆔@saeidzibakalam
(چهرۀ دیگری از حکمرانی حاج آقایی)
✍سعید زیباکلام
🔸 پس از شنیدن سخنان شجاعانۀ آقای صباغیان، نمایندۀ بافق و مهریز در مجلس، حیاتیتر میشود که به این سوال بنیانی بپردازیم که خانۀ ملّت چگونه این چنین ضعیف شده؟ و چرا حیاتیتر؟ برای اینکه این روند تضعیف که چندین دهه است ویرانگرانه تداوم دارد بطور روزافزونی روبه تشدید است.
🔸 بیتردید نمیتوان به پدیدار بسیار پیچیده و ذوابعاد فوق در حد یادداشتی کوتاه در فضای شبکۀ اجتماعی پرداخت و لذا به اشارتی بسیار مجمل به برخی از علل فرآیند تضعیف خانۀ ملّت بسنده میکنم.
🔸 بنظرم یکی از مهمترین عوامل تضعیف خانۀ ملّت و، در نتیجه، خود ملّت و نقش جمهور مردم در حکمرانی، ایجاد شوراهای عالی در حوزههای مختلف بسیاری است که تدریجا از سال 1359 آغاز گشت. و لابد میدانید که شوراهای عالی نقش تقنینی و در مواردی نقش اجرایی هم دارند. و این، یعنی خانۀ ملّت در موضوعات و عرصههایی که شورای عالیای وجود دارد نمیتواند و نباید ورود کند. لازم و بل واجب است بدانیم جمعا تا به امروز 105 شورایعالی داریم که اعضای عموم آنها انتصابیاند و جمهور مردم کمترین نقشی در انتخاب اعضای آنها ندارند. اخیرترین این قبیل شوراها که نه در قانون اساسی پیشبینیشده و نه در مجلس شورا طرح و تصویب شده، شورای سران قوا است. همان شورایی که وجود و حضور ضدمردمیاش را در آبان 1398 بر سر افزایش غیرکارشناسی و ناگهانی قیمت بنزین بطرز دردناک، سرکوبگرانه، و خونریزانه کف خیابانهای بسیاری از شهرها دیدیم و لمس کردیم.
🔸 عامل بسیار مهم دیگر تضعیف خانۀ ملّت این بینشِ ناکاویدۀ فراگیر اما بسیار تاثیرگذار است که شرکت در انتخابات وظیفۀ شرعی و ملّی است. این بینش که در جای خود باید مورد تحلیل و ارزیابی انتقادی قرار گیرد، خیلی ساده به ملّت میگوید: صرفنظر از عملکرد و پاسخگوییِ منتخبان انتخابات قبلی، ملّت ایران وظیفۀ شرعی و ملّی دارد که در انتخابات پیش رو شرکت کند. این بینش ضددموکراتیکِ ضدجمهوریتی در یک گام دو ضربت بر پیکر اقتدار و حاکمیت ملّت میزند: نخست اینکه، ملّت ایران! تجربۀ ملموس خود از حکمرانی مسئولان و مقامات را کلا و جزئا فراموش کنید. دوم اینکه، صرفنظر از حکمرانی مثبت یا منفی یا مفتضح مسئولان، شما ملّت ایران! یک وظیفۀ الهیـماوراییِ تصدیق و تایید و مشروعیتبخشی به نظام دارید که با حضور در پای صندوقهای رای آن را محقّق میکنید! این بینش ضدمردمی یکی از مهمترین ابزارهای اعمال قدرت و حاکمیت ملّت بر حکمرانان را از آنها به سهولت سلب میکند.
✅ اگر عمری بود و حضرت حق توفیق عطا فرمود در آینده به عوامل دیگری مستقل از این دو عامل فوق خواهم پرداخت.
🔺”با الله و آنان که ایمان آوردهاند خدعه میکنند، و خدعه نمیکنند جز به خود در حالیکه نمیفهمند“(سورۀ مبارکۀ بقره: 9)
🔻سوم شهریور 1401
#حکمرانی_حاج_آقایی
#خانه_ملت
#مجلس_شورای_اسلامی
#شوراهای_عالی
#تضعیف_خانه_ملت
#قانون_اساسی
#شورای_سران_قوا
🆔@saeidzibakalam
🔴 مفهوم اعتراض نزد آقای رئیس جمهور؟
✍سعید زیباکلام
🔶 جناب آقای سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور، در گفتگوی چهارشنبه شب، 6 مهرماه 1401، دربارۀ اعتراض و نحوۀ انجام آن گفتهاند: «ما باید زمینۀ هرگونه نظر مخالف، نقد، و اعتراض را کاملا در مباحث بازبگذاریم...». آقای رئیسی سپس در پاسخ به سوال: چه بستری برای اعتراض قانونی وجود دارد، میگوید: «... در دانشگاه، حوزه، مراکز فرهنگی و علمی و دستگاههای اجرایی این موضوع میتواند صورت بگیرد، اما پیشنهادم این است که با الهام گرفتن از قانون اساسی و فرمایشات رهبری معظم انقلاب اسلامی که خودشان اصلا کرسیهای آزاداندیشی را در دانشگاهها مورد تاکید قرار دادند این محلها برای شنیدن سخن افرادی که نقد و اعتراض دارند ایجاد شود...».
🔶 از این اظهارات بوضوح میتوان نتیجه گرفت که از نظر آقای رئیس جمهور، بستر اعتراض همان دانشگاه و حوزه و مراکز فرهنگی و علمی است. اما ایشان مدعیاند که از قانون اساسی الهام گرفتهاند که کرسیهای آزاداندیشی محل شنیدن اعتراضات است.
🔶 جناب آقای رئیس جمهور! در اینجا سوالاتی چند مطرح میشود از جمله اینکه از کجای قانون اساسی نتیجه گرفتید که محل اعتراض همان دانشگاه و حوزه و مراکز علمی و فرهنگی است، آنهم ذیل مقوله یا نهادی بنام کرسیهای آزاداندیشی؟ آیا منظور آقای رئیسی اصل 27 قانون اساسی است که صریح و شفاف میگوید: «تشکیل اجتماعات و راهپیماییها، بدون حمل سلاح، به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است»؟
🔶 آقای رئیس جمهور! آیا برای شما روشن است که با حصر اعتراضات و تجمعات در چارچوب کرسیهای آزاداندیشی، اصل 27 قانون اساسی را بالکل منتفی و بلاموضوع کردهاید؟
🔶 جناب آقای رئیسی! برای شما حقیقتا روشن نیست که اصل 27 قانون اساسی دربارۀ تظاهرات و تجمعات سیاسی و صنفی اعتراضی است و هیچ ربطی به طرح و بحث و تضارب آراء و اندیشهها ندارد که بتواند در چارچوب کرسیهای آزاداندیشی قرار گیرد؟
🔶 آقای رئیس جمهور! آیا برای خود شما روشن است که معنی حرف جنابعالی مصداقا اینست که هر کس دربارۀ مرگ مهسا امینی، ”گشت ارشاد“، و ”حجاب اجباری“ اعتراض دارد نظرات و استدلالات خود را بزند زیر بغلش و تشریف ببرد به یک دانشگاهی و درخواست کرسی آزاداندیشی بدهد و ...؟
🔶 جناب آقای رئیسی! شما به زبان بیزبانی این سیاست پیشتر اعمالشده را اینک اعلام میکنید: ایهاالنّاس! اعتراض و تجمع و راهپیمایی و تظاهرات، ممنوع. هر کسی اما نظر و اندیشهای در هر زمینهای دارد شاید بتواند در دانشگاه یا حوزه مطرح کند!
🔶 آقای رئیس جمهور! این سیاست شما بپای فقه و فقاهتِ مقامات نظام و از آن رهگذر البته به غلط، بپای دین و دیانت بطور کلی نوشته میشود. روشن است که عدم تصریح به این سیاست، معترضان دیروز و امروز را از پیبردن به وجود چنین سیاستی بازنمیدارد.
🔶 آقای رئیس جمهور! امیدوارم برای شما، سایر مقامات، و مجتهدان حوزویِ مدافع این قبیل سیاستها روشن باشد که این قبیل سیاستگذاریها چه عواقب خونبار و ویرانگری در کوتاه مدت خواهد داشت.
🔶 بارالها! تو شاهد باش که از سر عشق به اعتلا و عزّت هموطنانم آنچه در کنه قلبم بود بازگو کردم و حقّی را که حاکمان بر گردنم داشتند ادا کردم.
🔺ای دنیا! اف بر تو! و اف بر شیفتگان ثروت و قدرت!
🔻یکشنبه ۱۰ مهرماه 1401
#مهسا_امینی
#گشت_ارشاد
#حجاب_اجباری
#ممنوعیت_اعتراض
#سید_ابراهیم_رئیسی
#رئیس_جمهور_ایران
#قانون_اساسی
#اصل_۲۷_قانون_اساسی
#آزادی_تجمعات_و_تظاهرات
#فقه_و_فقاهت
🆔@saeidzibakalam
✍سعید زیباکلام
🔶 جناب آقای سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور، در گفتگوی چهارشنبه شب، 6 مهرماه 1401، دربارۀ اعتراض و نحوۀ انجام آن گفتهاند: «ما باید زمینۀ هرگونه نظر مخالف، نقد، و اعتراض را کاملا در مباحث بازبگذاریم...». آقای رئیسی سپس در پاسخ به سوال: چه بستری برای اعتراض قانونی وجود دارد، میگوید: «... در دانشگاه، حوزه، مراکز فرهنگی و علمی و دستگاههای اجرایی این موضوع میتواند صورت بگیرد، اما پیشنهادم این است که با الهام گرفتن از قانون اساسی و فرمایشات رهبری معظم انقلاب اسلامی که خودشان اصلا کرسیهای آزاداندیشی را در دانشگاهها مورد تاکید قرار دادند این محلها برای شنیدن سخن افرادی که نقد و اعتراض دارند ایجاد شود...».
🔶 از این اظهارات بوضوح میتوان نتیجه گرفت که از نظر آقای رئیس جمهور، بستر اعتراض همان دانشگاه و حوزه و مراکز فرهنگی و علمی است. اما ایشان مدعیاند که از قانون اساسی الهام گرفتهاند که کرسیهای آزاداندیشی محل شنیدن اعتراضات است.
🔶 جناب آقای رئیس جمهور! در اینجا سوالاتی چند مطرح میشود از جمله اینکه از کجای قانون اساسی نتیجه گرفتید که محل اعتراض همان دانشگاه و حوزه و مراکز علمی و فرهنگی است، آنهم ذیل مقوله یا نهادی بنام کرسیهای آزاداندیشی؟ آیا منظور آقای رئیسی اصل 27 قانون اساسی است که صریح و شفاف میگوید: «تشکیل اجتماعات و راهپیماییها، بدون حمل سلاح، به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است»؟
🔶 آقای رئیس جمهور! آیا برای شما روشن است که با حصر اعتراضات و تجمعات در چارچوب کرسیهای آزاداندیشی، اصل 27 قانون اساسی را بالکل منتفی و بلاموضوع کردهاید؟
🔶 جناب آقای رئیسی! برای شما حقیقتا روشن نیست که اصل 27 قانون اساسی دربارۀ تظاهرات و تجمعات سیاسی و صنفی اعتراضی است و هیچ ربطی به طرح و بحث و تضارب آراء و اندیشهها ندارد که بتواند در چارچوب کرسیهای آزاداندیشی قرار گیرد؟
🔶 آقای رئیس جمهور! آیا برای خود شما روشن است که معنی حرف جنابعالی مصداقا اینست که هر کس دربارۀ مرگ مهسا امینی، ”گشت ارشاد“، و ”حجاب اجباری“ اعتراض دارد نظرات و استدلالات خود را بزند زیر بغلش و تشریف ببرد به یک دانشگاهی و درخواست کرسی آزاداندیشی بدهد و ...؟
🔶 جناب آقای رئیسی! شما به زبان بیزبانی این سیاست پیشتر اعمالشده را اینک اعلام میکنید: ایهاالنّاس! اعتراض و تجمع و راهپیمایی و تظاهرات، ممنوع. هر کسی اما نظر و اندیشهای در هر زمینهای دارد شاید بتواند در دانشگاه یا حوزه مطرح کند!
🔶 آقای رئیس جمهور! این سیاست شما بپای فقه و فقاهتِ مقامات نظام و از آن رهگذر البته به غلط، بپای دین و دیانت بطور کلی نوشته میشود. روشن است که عدم تصریح به این سیاست، معترضان دیروز و امروز را از پیبردن به وجود چنین سیاستی بازنمیدارد.
🔶 آقای رئیس جمهور! امیدوارم برای شما، سایر مقامات، و مجتهدان حوزویِ مدافع این قبیل سیاستها روشن باشد که این قبیل سیاستگذاریها چه عواقب خونبار و ویرانگری در کوتاه مدت خواهد داشت.
🔶 بارالها! تو شاهد باش که از سر عشق به اعتلا و عزّت هموطنانم آنچه در کنه قلبم بود بازگو کردم و حقّی را که حاکمان بر گردنم داشتند ادا کردم.
🔺ای دنیا! اف بر تو! و اف بر شیفتگان ثروت و قدرت!
🔻یکشنبه ۱۰ مهرماه 1401
#مهسا_امینی
#گشت_ارشاد
#حجاب_اجباری
#ممنوعیت_اعتراض
#سید_ابراهیم_رئیسی
#رئیس_جمهور_ایران
#قانون_اساسی
#اصل_۲۷_قانون_اساسی
#آزادی_تجمعات_و_تظاهرات
#فقه_و_فقاهت
🆔@saeidzibakalam
📝⭕️زمینهسازی نظام برای آشوبهای آتی!
✍️سعید زیباکلام
🔶شورایعالی انقلاب فرهنگی یکشنبه 17/7/1401 برای 9 مسئله راهبردها و برنامههایی را تصویب کرد. از جملۀ این راهبردهای مصوب «فعلیت بخشیدن به مصوبۀ قبلی شورایعالی تحت عنوان ”خانۀ ملی گفتگوی آزاد“ میباشد.» دبیر شورایعالی در توضیح خود گفتهاند که ”خانۀ ملی“ زمینۀ ایجاد فضای آزاد برای دانشآموزان و دانشجویان را به دور از ”هرگونه محذوریت علمی“ و گفتگوی در محیط مدرسه و دانشگاه فراهم میکند.
🔷 نخستین نکتۀ احتمالا پیشپاافتاده اینکه هر قدر تامل کردم نتوانستم دریابم مراد دبیر شورایعالی از ”محذوریت علمی“ چیست. احتمال بیشتر دادم که منظور ایشان ”محذوریت سیاسی“ بوده که سهوا محذوریت علمی عنوان شده است. والله علیم بذاتالصّدور!
🔶 اما ماجرای «فعلیت بخشیدن به مصوبۀ قبلی» چیست؟ اینست که حدود یک دهه پیشتر، همین ”خانۀ ملی گفتگوی آزاد“ تصویب شده لیکن همچون بسیاری از مصوبات دیگر همین شورایعالی، جنازهاش در همان برگۀ مصوبه دفن شده است. براستی جای سئوال ندارد که چه ضرورت یا نیازی ده سال پیش برای تقنین چنین قانونی وجود داشته که پس از تصویب همانجا کفن و دفن شده و نه هیچ جناح و تشکلی پیگیر اجرای آن شده و، از آن مفتضحتر، نه خود اعضا و ارکان شورایعالی انقلاب فرهنگی؟ نظر به اینکه در کتاب خلاف جریان مفصلاً ساختار بنیاناً و ساختاراً عقیم شورایعالی را تشریح کردهام در اینجا هیچ نمیگویم.
🔷 و اما اصل موضوع! بر چه کسی آشکار نیست که نظام اینک شورایعالی انقلاب فرهنگی را به میدان آورده تا برای ممنوعیت و بالکل منتفی کردن تجمعات و تظاهرات اعتراضیِ مصرّح در قانون اساسی محملی قانونی و بسیار شیکوشکیل هم فراهم کند؟
🔶 براستی چرا نظام مصرّ است که این امکان بازخورد قانونی و مدنیِ بدون قتل و جرح دو طرفه، بدون خسارات سنگین به حیثیت سیاسی خود، بدون خسارات سنگین مالی، و بدون خسارات سنگین به روال عادی و آرام حکمرانی را (سه چهار هفته است که کلّ کشور بعوض پرداختن به امراض دیرپای فقر و تبعیض و استضعاف ساختاری و غیرساختاری، درگیر التهاب و آشوب و زدوخورد خیابانی و پاسخگویی به نیرنگهای افرنگیان و همپیمانان منطقهایشان شده) ممنوع و موقوف کند؟
🔷 فرض میکنیم اصل صریح و شفّاف 27 قانون اساسی دربارۀ حق تجمع و راهپیمایی اعتراضی اصلا وجود ندارد. با توجه به گوشبفرمانی و توسریخوری جمیع رسانهها و تعطیلی اساسی کارویژۀ رسانه در حکمرانی ما، آیا نباید نظام تجمع و راهپیمایی اعتراضی قانونی اقشار و اصناف مختلف ملّت را موهبتی بداند تا از طریق آن از خواستهها و حاجات مردم و نابسامانیها و ناهنجاریهای سیاستگذاری خود اطلاع پیدا کند؟ آیا نباید نظام خود پیشگام و مصرّ در بهرهبرداری از چنین سازوکار حکمرانی باشد تا از خُلل و فُرج حکمرانی خویش آگاه شود؟
🔶 آیا سرکوب و معدوم کردن اصل27 قانون اساسی، ”حکمرانی حاجآقایی“ ما را هر چه پنهانکارانهتر و غیرمردمیتر، و در نتیجه مستعد ضربات سنگین نرمافزارانۀ اروپا ــ آمریکاییانِ در کمین نمیکند؟
🔷 چطور هنگامیکه جلیقه زردها در فرانسه، بیخانمانها و فقرا در آمریکا، کارمندان نیروگاههای برق انگلستان و الی ماشاالله اصناف بسیار دیگر در اروپا و آمریکا بکرّات اعتصاب و تظاهرات میکنند با وجد و شعف فراوان آن اقدامات را بارها و بارها و با آبوتاب گزارش میکنید اما به ایران که میرسد ملّت ایران باید تظاهر کند که یکپارچه حامی جمیع نهادهای نظام است و همۀ امور گلوبلبل است و ملّت و نظام در وحدت و اتحادی یکپارچه و خللناپذیر هستند؟
🔶 آخر نفاق و دروغ حد و اندازه ندارد؟ از این مهمتر، براستی به کی داریم دروغ میگوییم، به ملّت خودمان که تا خرخره گرفتار دهها و صدها مشکل ابتدایی معیشتی است؟ به افرنگیان مکّار هفتخطی که هرجا با قیافۀ دلسوزانه و شعارهای آزادی و صلح و توسعه و پیشرفت وارد میشوند تا ملّتها را خام و خمار آن وعدههای سرابی کرده بساط سیطره و چپاول خود را پهن کنند؟
🔷 حقیقتا متحیّرم که چگونه نظام از یک طرف مجدّانه تلاش میکند راه ورود و سیطرۀ سختافزارانۀ سیاسی و نظامی افرنگیان حیلهگر سفّاک را حتیالامکان مسدود کند اما راه ورود و سیطرۀ همانها را با سیاستهای ویرانگر آشکار خود در عرصۀ داخلی هر چه بیشتر میگشاید!
🔺اف بر دنیا! و اف بر افسونگریهای کارگزاران ثروت و قدرتش!
🔻شنبه 23 مهر 1401
#حق_تجمع_و_راهپیمایی_اعتراضی
#قانون_اساسی
#اصل_27_قانون_اساسی
#نظام
#شورایعالی_انقلاب_فرهنگی
#خانه_ملی_گفتگوی_آزاد
#افرنگیان_مکار_سفاک
#سیطره_افرنگیان
#حکمرانی_حاجآقایی
#رسانههای_ایران
🆔@saeidzibakalam
✍️سعید زیباکلام
🔶شورایعالی انقلاب فرهنگی یکشنبه 17/7/1401 برای 9 مسئله راهبردها و برنامههایی را تصویب کرد. از جملۀ این راهبردهای مصوب «فعلیت بخشیدن به مصوبۀ قبلی شورایعالی تحت عنوان ”خانۀ ملی گفتگوی آزاد“ میباشد.» دبیر شورایعالی در توضیح خود گفتهاند که ”خانۀ ملی“ زمینۀ ایجاد فضای آزاد برای دانشآموزان و دانشجویان را به دور از ”هرگونه محذوریت علمی“ و گفتگوی در محیط مدرسه و دانشگاه فراهم میکند.
🔷 نخستین نکتۀ احتمالا پیشپاافتاده اینکه هر قدر تامل کردم نتوانستم دریابم مراد دبیر شورایعالی از ”محذوریت علمی“ چیست. احتمال بیشتر دادم که منظور ایشان ”محذوریت سیاسی“ بوده که سهوا محذوریت علمی عنوان شده است. والله علیم بذاتالصّدور!
🔶 اما ماجرای «فعلیت بخشیدن به مصوبۀ قبلی» چیست؟ اینست که حدود یک دهه پیشتر، همین ”خانۀ ملی گفتگوی آزاد“ تصویب شده لیکن همچون بسیاری از مصوبات دیگر همین شورایعالی، جنازهاش در همان برگۀ مصوبه دفن شده است. براستی جای سئوال ندارد که چه ضرورت یا نیازی ده سال پیش برای تقنین چنین قانونی وجود داشته که پس از تصویب همانجا کفن و دفن شده و نه هیچ جناح و تشکلی پیگیر اجرای آن شده و، از آن مفتضحتر، نه خود اعضا و ارکان شورایعالی انقلاب فرهنگی؟ نظر به اینکه در کتاب خلاف جریان مفصلاً ساختار بنیاناً و ساختاراً عقیم شورایعالی را تشریح کردهام در اینجا هیچ نمیگویم.
🔷 و اما اصل موضوع! بر چه کسی آشکار نیست که نظام اینک شورایعالی انقلاب فرهنگی را به میدان آورده تا برای ممنوعیت و بالکل منتفی کردن تجمعات و تظاهرات اعتراضیِ مصرّح در قانون اساسی محملی قانونی و بسیار شیکوشکیل هم فراهم کند؟
🔶 براستی چرا نظام مصرّ است که این امکان بازخورد قانونی و مدنیِ بدون قتل و جرح دو طرفه، بدون خسارات سنگین به حیثیت سیاسی خود، بدون خسارات سنگین مالی، و بدون خسارات سنگین به روال عادی و آرام حکمرانی را (سه چهار هفته است که کلّ کشور بعوض پرداختن به امراض دیرپای فقر و تبعیض و استضعاف ساختاری و غیرساختاری، درگیر التهاب و آشوب و زدوخورد خیابانی و پاسخگویی به نیرنگهای افرنگیان و همپیمانان منطقهایشان شده) ممنوع و موقوف کند؟
🔷 فرض میکنیم اصل صریح و شفّاف 27 قانون اساسی دربارۀ حق تجمع و راهپیمایی اعتراضی اصلا وجود ندارد. با توجه به گوشبفرمانی و توسریخوری جمیع رسانهها و تعطیلی اساسی کارویژۀ رسانه در حکمرانی ما، آیا نباید نظام تجمع و راهپیمایی اعتراضی قانونی اقشار و اصناف مختلف ملّت را موهبتی بداند تا از طریق آن از خواستهها و حاجات مردم و نابسامانیها و ناهنجاریهای سیاستگذاری خود اطلاع پیدا کند؟ آیا نباید نظام خود پیشگام و مصرّ در بهرهبرداری از چنین سازوکار حکمرانی باشد تا از خُلل و فُرج حکمرانی خویش آگاه شود؟
🔶 آیا سرکوب و معدوم کردن اصل27 قانون اساسی، ”حکمرانی حاجآقایی“ ما را هر چه پنهانکارانهتر و غیرمردمیتر، و در نتیجه مستعد ضربات سنگین نرمافزارانۀ اروپا ــ آمریکاییانِ در کمین نمیکند؟
🔷 چطور هنگامیکه جلیقه زردها در فرانسه، بیخانمانها و فقرا در آمریکا، کارمندان نیروگاههای برق انگلستان و الی ماشاالله اصناف بسیار دیگر در اروپا و آمریکا بکرّات اعتصاب و تظاهرات میکنند با وجد و شعف فراوان آن اقدامات را بارها و بارها و با آبوتاب گزارش میکنید اما به ایران که میرسد ملّت ایران باید تظاهر کند که یکپارچه حامی جمیع نهادهای نظام است و همۀ امور گلوبلبل است و ملّت و نظام در وحدت و اتحادی یکپارچه و خللناپذیر هستند؟
🔶 آخر نفاق و دروغ حد و اندازه ندارد؟ از این مهمتر، براستی به کی داریم دروغ میگوییم، به ملّت خودمان که تا خرخره گرفتار دهها و صدها مشکل ابتدایی معیشتی است؟ به افرنگیان مکّار هفتخطی که هرجا با قیافۀ دلسوزانه و شعارهای آزادی و صلح و توسعه و پیشرفت وارد میشوند تا ملّتها را خام و خمار آن وعدههای سرابی کرده بساط سیطره و چپاول خود را پهن کنند؟
🔷 حقیقتا متحیّرم که چگونه نظام از یک طرف مجدّانه تلاش میکند راه ورود و سیطرۀ سختافزارانۀ سیاسی و نظامی افرنگیان حیلهگر سفّاک را حتیالامکان مسدود کند اما راه ورود و سیطرۀ همانها را با سیاستهای ویرانگر آشکار خود در عرصۀ داخلی هر چه بیشتر میگشاید!
🔺اف بر دنیا! و اف بر افسونگریهای کارگزاران ثروت و قدرتش!
🔻شنبه 23 مهر 1401
#حق_تجمع_و_راهپیمایی_اعتراضی
#قانون_اساسی
#اصل_27_قانون_اساسی
#نظام
#شورایعالی_انقلاب_فرهنگی
#خانه_ملی_گفتگوی_آزاد
#افرنگیان_مکار_سفاک
#سیطره_افرنگیان
#حکمرانی_حاجآقایی
#رسانههای_ایران
🆔@saeidzibakalam