#غزل۹
گر ماه من برافکند از رخ نقاب را
بُرقَع فروهلد به جمال آفتاب را
گویی دو چشم جادوی عابدفریب او
بر چشم من به سِحر ببستند خواب را
اولنظر زِ دست برفتم عنان عقل
وان را که عقل رفت چه داند صواب را
گفتم مگر به وصل رهایی بُوَد زِ عشق
بیحاصل است خوردن مستسقی آب را
دعوی درست نیست گر از دست نازنین
چون شربت شکر نخوری زهر ناب را
عشق آدمیت است گر این ذوق در تو نیست
همشرکتی به خوردن و خفتن دَواب را
آتش بیار و خرمنِ آزادگان بسوز
تا پادشه خراج نخواهد خراب را
قوم از شراب مست و زِ منظور، بینصیب
من مست از او چنان که نخواهم شراب را
سعدی! نگفتمت که مرو در کمندِ عشق؟
تیر نظر بیفکند افراسیاب را
شعر:
#سعدی
خوانش:
#قاسم_فرخی
https://telegram.me/nimaasakk
گر ماه من برافکند از رخ نقاب را
بُرقَع فروهلد به جمال آفتاب را
گویی دو چشم جادوی عابدفریب او
بر چشم من به سِحر ببستند خواب را
اولنظر زِ دست برفتم عنان عقل
وان را که عقل رفت چه داند صواب را
گفتم مگر به وصل رهایی بُوَد زِ عشق
بیحاصل است خوردن مستسقی آب را
دعوی درست نیست گر از دست نازنین
چون شربت شکر نخوری زهر ناب را
عشق آدمیت است گر این ذوق در تو نیست
همشرکتی به خوردن و خفتن دَواب را
آتش بیار و خرمنِ آزادگان بسوز
تا پادشه خراج نخواهد خراب را
قوم از شراب مست و زِ منظور، بینصیب
من مست از او چنان که نخواهم شراب را
سعدی! نگفتمت که مرو در کمندِ عشق؟
تیر نظر بیفکند افراسیاب را
شعر:
#سعدی
خوانش:
#قاسم_فرخی
https://telegram.me/nimaasakk