"دم عشق،دمشق"
با نوای کاروان از نو بخوان آهنگران چون در باغ شهادت را کلید آورده اند ... ✍️ عكس نوشت: شهيد احمد كاظمى 🆔 @labbaykeyazeinab
شهيد احمد كاظمى به روايت سردار حاج قاسم سليمانى؛
🌷بسم رب الشهداء و الصديقين🌷
"ما مدّعیان صف اول بودیم، از آخر مجلس شهدا را چیدند؛ (بخش سى و هشتم)، ادب" ...
🔻ادب احمد فوقالعاده بود، این #ادب احمد به نظر من #شاه_کلید همه چیز بود و به خیلی چیزها #رشد داد. نمونهای از #تواضع احمد این بود که در مراسمهای مختلف مثلا در هفته جنگ که فرماندهان را دعوت میکنند یا یک روز ستاد کل دعوت میکند، به جلسهای. ترتیب چیدن صندلیها به نسبت درجه و رتبه و جایگاه است و هر کس جای مشخصی دارد.
🔸یکی از علتهایی که من امتناع داشتم از شرکت در مراسمها به خاطر #اخلاق و برخورد متواضعانه احمد بود، یک معرکهای داشتیم در جایگاه، احمد همه را به هم میریخت و جابه جا میکرد تا خودش آخر بایستند، امکان نداشت که این جوری نباشد.
🔺یک روز به آقا رحیم گفتم که شما فکر میکنید که ما به احمد خط میدهیم؟ احمد را ما نمیشناسیم؟ احمدی که در جنگ وقتی تصمیم میگرفت که بگوید نه، همه میگفتند حریف احمد نمیشویم. آن وقت این ادب احمد است؛ مسافرت میخواستیم برویم اگر سه تا ماشین بودیم، اینقدر میایستاد تا ماشینها جلو بروند و او آخرین ماشین باشد. حتی در #تردد، ادب او فوقالعاده بود، شما بگردید در بین دوستان احمد، کسی را پیدا نمیکنید که احمد بدگویی او را بگوید و غیبت کسی را بکند. اگر مخالفت داشت کوتاه یک چیزی میگفت و زیاد به این موضوع نمیپرداخت. همه را بر خودش ترجیح میداد. البته ممکن است کسی احمد کاظمی را در جنگ دیده باشد و از نزدیک با او آشنا نباشد و بگوید احمد یک آدم لجبازی است، اما او اینجوری نبود و این قضاوت صحیحی نیست.
صفحه ٣٨
ادامه دارد ...
✍️ مجموعه #منش_شهدا
#چهل_روز_خودسازى_با_شهدا
🆔 @labbaykeyazeinab
🌷بسم رب الشهداء و الصديقين🌷
"ما مدّعیان صف اول بودیم، از آخر مجلس شهدا را چیدند؛ (بخش سى و هشتم)، ادب" ...
🔻ادب احمد فوقالعاده بود، این #ادب احمد به نظر من #شاه_کلید همه چیز بود و به خیلی چیزها #رشد داد. نمونهای از #تواضع احمد این بود که در مراسمهای مختلف مثلا در هفته جنگ که فرماندهان را دعوت میکنند یا یک روز ستاد کل دعوت میکند، به جلسهای. ترتیب چیدن صندلیها به نسبت درجه و رتبه و جایگاه است و هر کس جای مشخصی دارد.
🔸یکی از علتهایی که من امتناع داشتم از شرکت در مراسمها به خاطر #اخلاق و برخورد متواضعانه احمد بود، یک معرکهای داشتیم در جایگاه، احمد همه را به هم میریخت و جابه جا میکرد تا خودش آخر بایستند، امکان نداشت که این جوری نباشد.
🔺یک روز به آقا رحیم گفتم که شما فکر میکنید که ما به احمد خط میدهیم؟ احمد را ما نمیشناسیم؟ احمدی که در جنگ وقتی تصمیم میگرفت که بگوید نه، همه میگفتند حریف احمد نمیشویم. آن وقت این ادب احمد است؛ مسافرت میخواستیم برویم اگر سه تا ماشین بودیم، اینقدر میایستاد تا ماشینها جلو بروند و او آخرین ماشین باشد. حتی در #تردد، ادب او فوقالعاده بود، شما بگردید در بین دوستان احمد، کسی را پیدا نمیکنید که احمد بدگویی او را بگوید و غیبت کسی را بکند. اگر مخالفت داشت کوتاه یک چیزی میگفت و زیاد به این موضوع نمیپرداخت. همه را بر خودش ترجیح میداد. البته ممکن است کسی احمد کاظمی را در جنگ دیده باشد و از نزدیک با او آشنا نباشد و بگوید احمد یک آدم لجبازی است، اما او اینجوری نبود و این قضاوت صحیحی نیست.
صفحه ٣٨
ادامه دارد ...
✍️ مجموعه #منش_شهدا
#چهل_روز_خودسازى_با_شهدا
🆔 @labbaykeyazeinab
Forwarded from عکس نگار
امام خامنهاى [مدظلهالعالى]:
🔴 «نظمی در زندگی فردی و اجتماعی مطلوب است که از تقوا سرچشمه گیرد» ...
🔻جملهای از #امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام ... که به #وصیّت آن بزرگوار به #اولاد و بازماندگانشان مربوط است و آنگونه که خود ایشان - بنا به نقل #نهجالبلاغه (نامه ٤٧) - در آن نوشته مرقوم کردهاند، #مخاطب این وصیّت، #همه کسانی هستند که این #نامه و این وصیّت به آنها میرسد؛ یعنی ما هم #مخاطب کلمات امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام هستیم.
🔹این همان وصیّت #معروف است که بعد از یکی دو سطر میفرمایند: «اوصیکما و جمیع ولدي و اهلي و من بلغه کتابي بتقوی اللَّه و نظم امرکم و صلاح ذات بینکم (برشی از نهجالبلاغه، نامه ٤٧)». تقریباً بیست #مطلب در این وصیّت ذکر شده است. بدیهی است وصیّت یک #انسان_بزرگ، آن هم وقتی که در #آخرین ساعات #عمر او این وصیت #نوشته میشود، شامل حسّاسترین مطالب به نظر اوست. امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام این وصیت را بعد از #ضربت ابنملجم نوشتهاند؛ «لمّا ضربه ابن ملجم (عنوان انتخابى نامه ٤٧، نهجالبلاغه)».
🔸تقریباً بیست مطلبی که در این #وصیت آمده، #مهم است. مطالب، درباره #دنیاطلبی، #قرآن، #حج، #جهاد، #یتیمان، #همسایگان و ... است. دو مطلب از تقریباً بیست مطلب ... یکی «#نظم امرکم» و دوم «صلاح ذات بینکم»؛ یعنی ایجاد #الفت میان برادران. از اینجا میشود فهمید که این دو مطلب جزو مطالب #بسیار_مهم درنظر امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام است ...
🔹#نظم یعنی هر چیزی در جای خود قرار گیرد ... اگر #عمل و #رفتار انسان از نظم برخوردار باشد، هماهنگی میان او و دنیای پیرامونش تأمین خواهد شد. نظم به #انسان این #فرصت را میدهد تا بتواند از هر چیزی به نحو #شایسته آن استفاده کند و چیزی معطّل نماند ... عیناً همین مطلب در رفتارهای انسان - چه در #زندگی #فردی و چه در رفتارهای #اجتماعی - وجود دارد؛ بنابراین نظم دارای #اهمیت است.
🔸البته قلمرو نظم، #وسیع است. از زندگی #خصوصی انسان و درون اتاقی که در آن #زندگی یا #کار میکند، نظم مطرح میشود - #اتاق منظّم، اتاق نامنظّم - تا رفتارهای #فردی او در محیط #کار و درس و #تحصیل و تا محیط #اجتماعی و ساخت #جامعه و بنای #نظام اجتماعی؛ یعنی همان ساختی که از #نظم ویژهای که تابع #فلسفه خاصّی است، سرچشمه گرفته است. همه اینها مشمول «و نظم امرکم» است که #امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام در این قطعه از وصیّتشان آن را بیان فرمودند.
🔹آن حضرت قبل از آن که #نظم را مطرح کنند، #تقوا را مطرح کردهاند. اوّلِ #وصیت هم #تقوا آمده است - «اوصیکما بتقوی اللَّه و ان لا تبغیا الدّنیا و إن بغتکما (نهج البلاغه، نامه ٤٧)» - ولی بعد از دو سطر، باز میفرمایند: «اوصیکما و جمیع ولدي و اهلي و من بلغه کتابي بتقوی اللَّه و نظم امرکم (نهج البلاغه، نامه ٤٧)»؛ اینجا #تقوا را مجدداً #تکرار میکنند. این شاید اشاره به این #نکته باشد که نظمی در زندگی #فردی و نظام زندگی #عمومی و #اجتماعی انسان #مطلوب است که از #تقوا سرچشمه گیرد و با تقوا #همراه و #هماهنگ باشد.
🔺پس، این یک وصیّت کلّی است برای همه ما که در زندگی #شخصی و #خانوادگی و در کارهای #تحصیلی و #اداری و در مشاغلی که در #جامعه داریم، #نظم و #برنامهریزی را #مراعات کنیم. اینها نظمهای عمدتاً #فردی است؛ اما در سطح #جامعه هم باید نظم را مراعات کنیم. هر کس در هر جایی قرار دارد، خود را موظّف بداند که #نظم_اجتماعی را رعایت کند. این یک #ادب عمومی برای ما در سطح جامعه است؛ همه هم در این جهت #شریک هستند. ٨١/٩/١
🆔 http://sapp.ir/Labbaykeyazeinabs
🔴 «نظمی در زندگی فردی و اجتماعی مطلوب است که از تقوا سرچشمه گیرد» ...
🔻جملهای از #امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام ... که به #وصیّت آن بزرگوار به #اولاد و بازماندگانشان مربوط است و آنگونه که خود ایشان - بنا به نقل #نهجالبلاغه (نامه ٤٧) - در آن نوشته مرقوم کردهاند، #مخاطب این وصیّت، #همه کسانی هستند که این #نامه و این وصیّت به آنها میرسد؛ یعنی ما هم #مخاطب کلمات امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام هستیم.
🔹این همان وصیّت #معروف است که بعد از یکی دو سطر میفرمایند: «اوصیکما و جمیع ولدي و اهلي و من بلغه کتابي بتقوی اللَّه و نظم امرکم و صلاح ذات بینکم (برشی از نهجالبلاغه، نامه ٤٧)». تقریباً بیست #مطلب در این وصیّت ذکر شده است. بدیهی است وصیّت یک #انسان_بزرگ، آن هم وقتی که در #آخرین ساعات #عمر او این وصیت #نوشته میشود، شامل حسّاسترین مطالب به نظر اوست. امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام این وصیت را بعد از #ضربت ابنملجم نوشتهاند؛ «لمّا ضربه ابن ملجم (عنوان انتخابى نامه ٤٧، نهجالبلاغه)».
🔸تقریباً بیست مطلبی که در این #وصیت آمده، #مهم است. مطالب، درباره #دنیاطلبی، #قرآن، #حج، #جهاد، #یتیمان، #همسایگان و ... است. دو مطلب از تقریباً بیست مطلب ... یکی «#نظم امرکم» و دوم «صلاح ذات بینکم»؛ یعنی ایجاد #الفت میان برادران. از اینجا میشود فهمید که این دو مطلب جزو مطالب #بسیار_مهم درنظر امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام است ...
🔹#نظم یعنی هر چیزی در جای خود قرار گیرد ... اگر #عمل و #رفتار انسان از نظم برخوردار باشد، هماهنگی میان او و دنیای پیرامونش تأمین خواهد شد. نظم به #انسان این #فرصت را میدهد تا بتواند از هر چیزی به نحو #شایسته آن استفاده کند و چیزی معطّل نماند ... عیناً همین مطلب در رفتارهای انسان - چه در #زندگی #فردی و چه در رفتارهای #اجتماعی - وجود دارد؛ بنابراین نظم دارای #اهمیت است.
🔸البته قلمرو نظم، #وسیع است. از زندگی #خصوصی انسان و درون اتاقی که در آن #زندگی یا #کار میکند، نظم مطرح میشود - #اتاق منظّم، اتاق نامنظّم - تا رفتارهای #فردی او در محیط #کار و درس و #تحصیل و تا محیط #اجتماعی و ساخت #جامعه و بنای #نظام اجتماعی؛ یعنی همان ساختی که از #نظم ویژهای که تابع #فلسفه خاصّی است، سرچشمه گرفته است. همه اینها مشمول «و نظم امرکم» است که #امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام در این قطعه از وصیّتشان آن را بیان فرمودند.
🔹آن حضرت قبل از آن که #نظم را مطرح کنند، #تقوا را مطرح کردهاند. اوّلِ #وصیت هم #تقوا آمده است - «اوصیکما بتقوی اللَّه و ان لا تبغیا الدّنیا و إن بغتکما (نهج البلاغه، نامه ٤٧)» - ولی بعد از دو سطر، باز میفرمایند: «اوصیکما و جمیع ولدي و اهلي و من بلغه کتابي بتقوی اللَّه و نظم امرکم (نهج البلاغه، نامه ٤٧)»؛ اینجا #تقوا را مجدداً #تکرار میکنند. این شاید اشاره به این #نکته باشد که نظمی در زندگی #فردی و نظام زندگی #عمومی و #اجتماعی انسان #مطلوب است که از #تقوا سرچشمه گیرد و با تقوا #همراه و #هماهنگ باشد.
🔺پس، این یک وصیّت کلّی است برای همه ما که در زندگی #شخصی و #خانوادگی و در کارهای #تحصیلی و #اداری و در مشاغلی که در #جامعه داریم، #نظم و #برنامهریزی را #مراعات کنیم. اینها نظمهای عمدتاً #فردی است؛ اما در سطح #جامعه هم باید نظم را مراعات کنیم. هر کس در هر جایی قرار دارد، خود را موظّف بداند که #نظم_اجتماعی را رعایت کند. این یک #ادب عمومی برای ما در سطح جامعه است؛ همه هم در این جهت #شریک هستند. ٨١/٩/١
🆔 http://sapp.ir/Labbaykeyazeinabs