Forwarded from 🔹لبیڪ یا حُسین (hassan.karami)
#امام_صادق
اگرچه سوخت حریمت
ولی ندید نگاهت
زگوش دخترکان تو گوشواره بیفتد....
#شهادت_امام_صادق
#علی_اکبر_لطیفیان
#لبیڪ_یا_حُسین 👇
🍃🌺 @labaykayahosein🌺🍃
اگرچه سوخت حریمت
ولی ندید نگاهت
زگوش دخترکان تو گوشواره بیفتد....
#شهادت_امام_صادق
#علی_اکبر_لطیفیان
#لبیڪ_یا_حُسین 👇
🍃🌺 @labaykayahosein🌺🍃
#یارب
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
زانو بغل کرده ولی انگار خوابیده
یا از نفس افتاده یا اینبار خوابیده
بر خشت خوابیدن برایش کار سختی نیست
طفلی که تا دیشب به روی خار خوابیده
هر بار خوابش برد از روی شتر افتاد
روی شتر حداقل ده بار خوابیده
دیروز زیر سایه ی عباس میخوابید
امروز زیر سایه ی دیوار خوابیده
هرکس که آمد دیدنش سر به سرش بگذاشت
امروز را از صبح بالاجبار خوابیده
اینگونه بیدارش نکن ای زجر ای نامرد
شلاق را از صورتش بردار ... خوابیده
#علی_اکبر_لطیفیان
#ملیکه حسین
#لبیڪ_یا_حُسین ✋
🏴 @labaykayahosein 🏴
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
زانو بغل کرده ولی انگار خوابیده
یا از نفس افتاده یا اینبار خوابیده
بر خشت خوابیدن برایش کار سختی نیست
طفلی که تا دیشب به روی خار خوابیده
هر بار خوابش برد از روی شتر افتاد
روی شتر حداقل ده بار خوابیده
دیروز زیر سایه ی عباس میخوابید
امروز زیر سایه ی دیوار خوابیده
هرکس که آمد دیدنش سر به سرش بگذاشت
امروز را از صبح بالاجبار خوابیده
اینگونه بیدارش نکن ای زجر ای نامرد
شلاق را از صورتش بردار ... خوابیده
#علی_اکبر_لطیفیان
#ملیکه حسین
#لبیڪ_یا_حُسین ✋
🏴 @labaykayahosein 🏴
Forwarded from 🔹لبیڪ یا حُسین (hassan.karami)
احمد و
حیدر و
زهرا و
حسن رادیدم؛
علی اکبر پسرم...
درعبایم همه آل عباراچیدم؛
علی اکبرپسرم ...
#علی_اکبر
#بچه_بزرگ_نکردم_آسون😢
#لبیڪ_یا_حُسین 👇
🍃🌺 @labaykayahosein🌺🍃
حیدر و
زهرا و
حسن رادیدم؛
علی اکبر پسرم...
درعبایم همه آل عباراچیدم؛
علی اکبرپسرم ...
#علی_اکبر
#بچه_بزرگ_نکردم_آسون😢
#لبیڪ_یا_حُسین 👇
🍃🌺 @labaykayahosein🌺🍃
Forwarded from 🔹لبیڪ یا حُسین (JAVAN)
#حضرت_علی_اکبر
با سرِ نیزه تنت را چه به هم ریخته اند
ذره ذره بدنت را چه به هم ریخته اند
سنگ ها روی لب خشک تو جا خوش کردند
این عقیق یمنت را چه به هم ریخته اند
وسط معرکه ای رفتی و گیر افتادی
سر فرصت بدنت را چه به هم ریخته اند
تا به حالا نشده بود جوابم ندهی
وای بر من دهنت را چه به هم ریخته اند
چشم من تار شده با چه مداواش کنم
یوسفم پیرهنت را چه به هم ریخته اند
عمه ات آمده تا دست به معجر ببرد
پدر بی کفنت را چه به هم ریخته اند
ابروان تو حسینی ست و چشمت حسنی ست
این حسین و حسنت را چه به هم ریخته اند
#علی_اکبر_لطیفیان
#علی_اکبر
#لبیڪ_یا_حُسین 👇
🍃🌺 @labaykayahosein🌺🍃
با سرِ نیزه تنت را چه به هم ریخته اند
ذره ذره بدنت را چه به هم ریخته اند
سنگ ها روی لب خشک تو جا خوش کردند
این عقیق یمنت را چه به هم ریخته اند
وسط معرکه ای رفتی و گیر افتادی
سر فرصت بدنت را چه به هم ریخته اند
تا به حالا نشده بود جوابم ندهی
وای بر من دهنت را چه به هم ریخته اند
چشم من تار شده با چه مداواش کنم
یوسفم پیرهنت را چه به هم ریخته اند
عمه ات آمده تا دست به معجر ببرد
پدر بی کفنت را چه به هم ریخته اند
ابروان تو حسینی ست و چشمت حسنی ست
این حسین و حسنت را چه به هم ریخته اند
#علی_اکبر_لطیفیان
#علی_اکبر
#لبیڪ_یا_حُسین 👇
🍃🌺 @labaykayahosein🌺🍃
http://kheimegah.com/sazvar
حاج حسین سازور
از قسم های پر از گریه که زینب به تو داد
قسم فاطمه باعث شده تا برخیزی
#علی_اکبر
#حاج_حسین_سازور
#شب_هشتم_محرم
#لبیڪ_یا_حُسین ✋
🏴 @labaykayahosein 🏴
قسم فاطمه باعث شده تا برخیزی
#علی_اکبر
#حاج_حسین_سازور
#شب_هشتم_محرم
#لبیڪ_یا_حُسین ✋
🏴 @labaykayahosein 🏴
دست زینب کمکت کرد ز جا برخیزی
ور نه با قامت بشکسته کجا برخیزی
امدی با سر زانو به کنار پسرت
این بعید است که خود باز ز پا برخیزی
کمر خم دل خون گریه لبریز ای وای
یکی از این همه کافی ابدا برخیزی
جگرم سوخت از این جسم ز هم پاشیده
هیچ امید نمی رفت شما برخیزی
از قسم های پر از گریه که زینب به تو داد
قسم فاطمه باعث شده تا برخیزی
وسط هلهله ها خصم به تو می خندد
شادمانند که با قامت تا برخیزی
دست بر سر مزن ای تاج سر آل علی
جای ان نیست که با حال عزا برخیزی
پیش این دشمن خناس مکن گریه حسین
این روا نیست که با حال بکاء برخیزی
جمع کردی بدن ریخته را بین عبا
سخت شد بر تو که از پیش عبا برخیزی
تا ابد خیر ببینند جوانان حرم
ور نه بی یار نمیشد که ز جا برخیزی
با گرفتاری این پیکر اربا اربا
با خود این زمزمه کردی که چرا برخیزی
#علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم
#لبیڪ_یا_حُسین ✋
🏴 @labaykayahosein 🏴
ور نه با قامت بشکسته کجا برخیزی
امدی با سر زانو به کنار پسرت
این بعید است که خود باز ز پا برخیزی
کمر خم دل خون گریه لبریز ای وای
یکی از این همه کافی ابدا برخیزی
جگرم سوخت از این جسم ز هم پاشیده
هیچ امید نمی رفت شما برخیزی
از قسم های پر از گریه که زینب به تو داد
قسم فاطمه باعث شده تا برخیزی
وسط هلهله ها خصم به تو می خندد
شادمانند که با قامت تا برخیزی
دست بر سر مزن ای تاج سر آل علی
جای ان نیست که با حال عزا برخیزی
پیش این دشمن خناس مکن گریه حسین
این روا نیست که با حال بکاء برخیزی
جمع کردی بدن ریخته را بین عبا
سخت شد بر تو که از پیش عبا برخیزی
تا ابد خیر ببینند جوانان حرم
ور نه بی یار نمیشد که ز جا برخیزی
با گرفتاری این پیکر اربا اربا
با خود این زمزمه کردی که چرا برخیزی
#علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم
#لبیڪ_یا_حُسین ✋
🏴 @labaykayahosein 🏴
Forwarded from 🔹لبیڪ یا حُسین (hassan.karami)
من از این مردم بی عار بدم میآید
از مکافات، از آزار بدم میآید
ذبح را آب نداده جلویم سر نبرید
تا قیامت من از این کار بدم میآید
سنگها از در و دیوار به ما میخوردند
تا ابد از در و دیوار بدم میآید
پای من بسته نبود اسب زمینم میزد
من ز افتادن بر خار بدم می آید
محمل عمه ی ما را چقدر هل دادند
بخدا از سر بازار بدم می آید
دست من بسته که شد برده فروشی رفتیم
من از این دست گرفتار بدم می آید
مردم و زنده شدم بسکه نگاهم غم دید
عمه ی من چقدر مجلس نامحرم دید
#امام_سجاد
#علی_اکبر_لطیفیان
#لبیڪ_یا_حُسین 👇
🍃🌺 @labaykayahosein🌺🍃
از مکافات، از آزار بدم میآید
ذبح را آب نداده جلویم سر نبرید
تا قیامت من از این کار بدم میآید
سنگها از در و دیوار به ما میخوردند
تا ابد از در و دیوار بدم میآید
پای من بسته نبود اسب زمینم میزد
من ز افتادن بر خار بدم می آید
محمل عمه ی ما را چقدر هل دادند
بخدا از سر بازار بدم می آید
دست من بسته که شد برده فروشی رفتیم
من از این دست گرفتار بدم می آید
مردم و زنده شدم بسکه نگاهم غم دید
عمه ی من چقدر مجلس نامحرم دید
#امام_سجاد
#علی_اکبر_لطیفیان
#لبیڪ_یا_حُسین 👇
🍃🌺 @labaykayahosein🌺🍃
#بابایی
میل پریدن هست اما بال و پر، نه
هر آن چه می خواهی بگو اما بپر، نه
حالا که بعد از چند روزی پپش مایی
دیگر به جان عمه ام حرف سفر، نه
یا نه اگر میل سفر داری، دوباره
باشد برو اما بدون همسفر، نه
با این کبودیهای زیر چشم هایم
خیلی شبیه مادرت هستم، مگر نه؟!
ازکیسوان خاکیم تا که ببافی
یک چیزها یی مانده اما آنقدر نه
دیشب که گیسویم به دست باد افتاد
گفتم: بکش، باشد ولی ازپشت سرنه
امروز دیدم لرزه های خواهرم را
در مجلسی که داد می زد: ای پدر نه
تو وقت داری خیزران ها را ببوسی
اما برای این لب خونین جگر نه؟!
ای میهمان تازه برگشته چه بد شد
تو آمدی و شامیان خوابند ورنه
#علی اکبر_لطیفیان
#رقیه_س
#لبیڪ_یا_حُسین
🏴 @labaykayahosein🏴
میل پریدن هست اما بال و پر، نه
هر آن چه می خواهی بگو اما بپر، نه
حالا که بعد از چند روزی پپش مایی
دیگر به جان عمه ام حرف سفر، نه
یا نه اگر میل سفر داری، دوباره
باشد برو اما بدون همسفر، نه
با این کبودیهای زیر چشم هایم
خیلی شبیه مادرت هستم، مگر نه؟!
ازکیسوان خاکیم تا که ببافی
یک چیزها یی مانده اما آنقدر نه
دیشب که گیسویم به دست باد افتاد
گفتم: بکش، باشد ولی ازپشت سرنه
امروز دیدم لرزه های خواهرم را
در مجلسی که داد می زد: ای پدر نه
تو وقت داری خیزران ها را ببوسی
اما برای این لب خونین جگر نه؟!
ای میهمان تازه برگشته چه بد شد
تو آمدی و شامیان خوابند ورنه
#علی اکبر_لطیفیان
#رقیه_س
#لبیڪ_یا_حُسین
🏴 @labaykayahosein🏴
#امام_زمان_عج
#غزل
هر کس که بر سرش زده با عشق سر کند
باید هواى داشتن دردسر کند
باید هر آنکسى که پى وصل میرود
تا مرز سوختن بتواند خطر کند
از دست این فراق مجال فرار نیست
سوگند خورده است مرا خونجگر کند
شب آمده است و باز زلیخا نشسته است
شاید دوباره یوسف از اینجا گذر کند
باشد به التماس دل ما محل نده
پس لااقل بگو که چه خاکى به سر کند
اصلا چگونه شمع در این گوشهی اتاق
شب را بدون صحبت پروانه سر کند
دیدی که خون ناحق پروانه شمع را
چندان امان نداد که شب را سحر کند
افتادهاند در بغل هم دو سوخته
دیگر کسى نمانده کسى را خبر کند
وقتى فقیر فقر ندارد فقیر نیست
کارى کنید فقر مرا بیشتر کند
هر آنچه دادهام دوبرابر گرفتهام
آنکس ضرر نکرد که اینجا ضرر کند
با آنکه ذره را به نظر آفتاب کرد
باد صبا بگو که به ما هم نظر کند
#علی_اکبر_لطیفیان
#غزل
هر کس که بر سرش زده با عشق سر کند
باید هواى داشتن دردسر کند
باید هر آنکسى که پى وصل میرود
تا مرز سوختن بتواند خطر کند
از دست این فراق مجال فرار نیست
سوگند خورده است مرا خونجگر کند
شب آمده است و باز زلیخا نشسته است
شاید دوباره یوسف از اینجا گذر کند
باشد به التماس دل ما محل نده
پس لااقل بگو که چه خاکى به سر کند
اصلا چگونه شمع در این گوشهی اتاق
شب را بدون صحبت پروانه سر کند
دیدی که خون ناحق پروانه شمع را
چندان امان نداد که شب را سحر کند
افتادهاند در بغل هم دو سوخته
دیگر کسى نمانده کسى را خبر کند
وقتى فقیر فقر ندارد فقیر نیست
کارى کنید فقر مرا بیشتر کند
هر آنچه دادهام دوبرابر گرفتهام
آنکس ضرر نکرد که اینجا ضرر کند
با آنکه ذره را به نظر آفتاب کرد
باد صبا بگو که به ما هم نظر کند
#علی_اکبر_لطیفیان
Forwarded from 🔹لبیڪ یا حُسین (karami)
#امام_صادق
اگرچه سوخت حریمت
ولی ندید نگاهت
زگوش دخترکان تو گوشواره بیفتد....
#شهادت_امام_صادق
#علی_اکبر_لطیفیان
#لبیڪ_یا_حُسین 👇
🍃🌺 @labaykayahosein🌺🍃
اگرچه سوخت حریمت
ولی ندید نگاهت
زگوش دخترکان تو گوشواره بیفتد....
#شهادت_امام_صادق
#علی_اکبر_لطیفیان
#لبیڪ_یا_حُسین 👇
🍃🌺 @labaykayahosein🌺🍃
Forwarded from 🔹لبیڪ یا حُسین (karami)
احمد و
حیدر و
زهرا و
حسن رادیدم؛
علی اکبر پسرم...
درعبایم همه آل عباراچیدم؛
علی اکبرپسرم ...
#علی_اکبر
#بچه_بزرگ_نکردم_آسون😢
#لبیڪ_یا_حُسین 👇
🍃🌺 @labaykayahosein🌺🍃
حیدر و
زهرا و
حسن رادیدم؛
علی اکبر پسرم...
درعبایم همه آل عباراچیدم؛
علی اکبرپسرم ...
#علی_اکبر
#بچه_بزرگ_نکردم_آسون😢
#لبیڪ_یا_حُسین 👇
🍃🌺 @labaykayahosein🌺🍃
Forwarded from 🔹لبیڪ یا حُسین (admin)
#حضرت_علی_اکبر
با سرِ نیزه تنت را چه به هم ریخته اند
ذره ذره بدنت را چه به هم ریخته اند
سنگ ها روی لب خشک تو جا خوش کردند
این عقیق یمنت را چه به هم ریخته اند
وسط معرکه ای رفتی و گیر افتادی
سر فرصت بدنت را چه به هم ریخته اند
تا به حالا نشده بود جوابم ندهی
وای بر من دهنت را چه به هم ریخته اند
چشم من تار شده با چه مداواش کنم
یوسفم پیرهنت را چه به هم ریخته اند
عمه ات آمده تا دست به معجر ببرد
پدر بی کفنت را چه به هم ریخته اند
ابروان تو حسینی ست و چشمت حسنی ست
این حسین و حسنت را چه به هم ریخته اند
#علی_اکبر_لطیفیان
#علی_اکبر
#لبیڪ_یا_حُسین 👇
🍃🌺 @labaykayahosein🌺🍃
با سرِ نیزه تنت را چه به هم ریخته اند
ذره ذره بدنت را چه به هم ریخته اند
سنگ ها روی لب خشک تو جا خوش کردند
این عقیق یمنت را چه به هم ریخته اند
وسط معرکه ای رفتی و گیر افتادی
سر فرصت بدنت را چه به هم ریخته اند
تا به حالا نشده بود جوابم ندهی
وای بر من دهنت را چه به هم ریخته اند
چشم من تار شده با چه مداواش کنم
یوسفم پیرهنت را چه به هم ریخته اند
عمه ات آمده تا دست به معجر ببرد
پدر بی کفنت را چه به هم ریخته اند
ابروان تو حسینی ست و چشمت حسنی ست
این حسین و حسنت را چه به هم ریخته اند
#علی_اکبر_لطیفیان
#علی_اکبر
#لبیڪ_یا_حُسین 👇
🍃🌺 @labaykayahosein🌺🍃
تو را آورده ام اینجا که مهمان خودم باشی
شب آخر روی زلف پریشان خودم باشی
من از تاریکی شب های این ویرانه می ترسم
تو را آورده ام خورشید تابان خودم باشی
فراقت گرچه نابینام کرده باز می ارزد
که یوسف باشی و در راه کنعان خودم باشی
پدرنزدیک بود امشب کنیز خانه ای باشم
به توحق می دهم پاره گریبان خودم باشی
اگرچه عمه دلتنگ است اما عمه هم راضی ست
که تواین چند ساعت را به دامان خودم باشی
از این پنجاه سال توسه سالش قسمت ما شد
یک امشب را نمیخواهی پدرجان خودم باشی
سرت افتاد و دستی ازمحاسن ها بلندت کرد
بیا خب میهمان کنج ویران خودم باشی
سرت را وقت قرآن خواندنت برطشت کوبیدند
توبایدبعد از این قاری قرآن خودم باشی
کنار تو که از انگشتر و خلخال صحبت کردم
فقط می خواستم امشب پریشان خودم باشی
اگرچه این لبی که ریخته بوسیدنش سخت است
تقلامی کنم یک بوسه مهمان خودم باشی
#علی_اکبر_لطیفیان
#شهادت_حضرت_رقیه
شب آخر روی زلف پریشان خودم باشی
من از تاریکی شب های این ویرانه می ترسم
تو را آورده ام خورشید تابان خودم باشی
فراقت گرچه نابینام کرده باز می ارزد
که یوسف باشی و در راه کنعان خودم باشی
پدرنزدیک بود امشب کنیز خانه ای باشم
به توحق می دهم پاره گریبان خودم باشی
اگرچه عمه دلتنگ است اما عمه هم راضی ست
که تواین چند ساعت را به دامان خودم باشی
از این پنجاه سال توسه سالش قسمت ما شد
یک امشب را نمیخواهی پدرجان خودم باشی
سرت افتاد و دستی ازمحاسن ها بلندت کرد
بیا خب میهمان کنج ویران خودم باشی
سرت را وقت قرآن خواندنت برطشت کوبیدند
توبایدبعد از این قاری قرآن خودم باشی
کنار تو که از انگشتر و خلخال صحبت کردم
فقط می خواستم امشب پریشان خودم باشی
اگرچه این لبی که ریخته بوسیدنش سخت است
تقلامی کنم یک بوسه مهمان خودم باشی
#علی_اکبر_لطیفیان
#شهادت_حضرت_رقیه
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
در را بهم زدند بهم ریخت زندگیش
از این به بعد با چه دلی رو به در کند..
#علی_اکبر_لطیفیان
#فاطمیه
در را بهم زدند بهم ریخت زندگیش
از این به بعد با چه دلی رو به در کند..
#علی_اکبر_لطیفیان
#فاطمیه
Forwarded from 🔹لبیڪ یا حُسین (karami)
#امام_صادق
اگرچه سوخت حریمت
ولی ندید نگاهت
زگوش دخترکان تو گوشواره بیفتد....
#شهادت_امام_صادق
#علی_اکبر_لطیفیان
#لبیڪ_یا_حُسین 👇
🍃🌺 @labaykayahosein🌺🍃
اگرچه سوخت حریمت
ولی ندید نگاهت
زگوش دخترکان تو گوشواره بیفتد....
#شهادت_امام_صادق
#علی_اکبر_لطیفیان
#لبیڪ_یا_حُسین 👇
🍃🌺 @labaykayahosein🌺🍃
#حسین_جان
قرار بود دمادم به پات غم بخورم
هر آنچه غصه نوشتند دم به دم بخورم
مرا بخاطر این عشق سرزنش کردند
بگو فراق ببینم، کنایه هم بخورم!؟
من عاشق تو شدم تا که آخر عمرى
شبیه زلف بهم خورده ات بهم بخورم
شراب داد به من روزگار, لب نزدم
ولى تو زهر بده، قول میدهم بخورم
چقدر نامه نوشتم که دوستت دارم
ولى قبول نکردى، چرا؟ قسم بخورم؟!
لب و دهان مرا طعم باده میگیرد
اگر کنار تو چایى تازه دم بخورم
قلم بدست گرفتى مرا کنار نزن
مرا قلم کن و نگذار تا قلم بخورم
اگر قبول کنى نذر کرده ام پس از این
ناهار غصه بنوشم، و شام غم بخورم
بیا و سهم مرا کم نکن ز رزق لبت
طبیب گفته نباید زیاد کم بخورم
حرم حرم نکنم پس بگو چکار کنم
شده ست طالع من حسرت حرم بخورم….
#علی_اکبر_لطیفیان
#دیدی_اخر_نشدم_لایق_دیدار_حسین
#لبیڪ_یا_حُسین
🍃🌺 @labaykayahosein🌺🍃
قرار بود دمادم به پات غم بخورم
هر آنچه غصه نوشتند دم به دم بخورم
مرا بخاطر این عشق سرزنش کردند
بگو فراق ببینم، کنایه هم بخورم!؟
من عاشق تو شدم تا که آخر عمرى
شبیه زلف بهم خورده ات بهم بخورم
شراب داد به من روزگار, لب نزدم
ولى تو زهر بده، قول میدهم بخورم
چقدر نامه نوشتم که دوستت دارم
ولى قبول نکردى، چرا؟ قسم بخورم؟!
لب و دهان مرا طعم باده میگیرد
اگر کنار تو چایى تازه دم بخورم
قلم بدست گرفتى مرا کنار نزن
مرا قلم کن و نگذار تا قلم بخورم
اگر قبول کنى نذر کرده ام پس از این
ناهار غصه بنوشم، و شام غم بخورم
بیا و سهم مرا کم نکن ز رزق لبت
طبیب گفته نباید زیاد کم بخورم
حرم حرم نکنم پس بگو چکار کنم
شده ست طالع من حسرت حرم بخورم….
#علی_اکبر_لطیفیان
#دیدی_اخر_نشدم_لایق_دیدار_حسین
#لبیڪ_یا_حُسین
🍃🌺 @labaykayahosein🌺🍃
Forwarded from 🔹لبیڪ یا حُسین (H A S S A N . . .)
من از این مردم بی عار بدم میآید
از مکافات، از آزار بدم میآید
ذبح را آب نداده جلویم سر نبرید
تا قیامت من از این کار بدم میآید
سنگها از در و دیوار به ما میخوردند
تا ابد از در و دیوار بدم میآید
پای من بسته نبود اسب زمینم میزد
من ز افتادن بر خار بدم می آید
محمل عمه ی ما را چقدر هل دادند
بخدا از سر بازار بدم می آید
دست من بسته که شد برده فروشی رفتیم
من از این دست گرفتار بدم می آید
مردم و زنده شدم بسکه نگاهم غم دید
عمه ی من چقدر مجلس نامحرم دید
#امام_سجاد
#علی_اکبر_لطیفیان
#لبیڪ_یا_حُسین 👇
🍃🌺 @labaykayahosein🌺🍃
از مکافات، از آزار بدم میآید
ذبح را آب نداده جلویم سر نبرید
تا قیامت من از این کار بدم میآید
سنگها از در و دیوار به ما میخوردند
تا ابد از در و دیوار بدم میآید
پای من بسته نبود اسب زمینم میزد
من ز افتادن بر خار بدم می آید
محمل عمه ی ما را چقدر هل دادند
بخدا از سر بازار بدم می آید
دست من بسته که شد برده فروشی رفتیم
من از این دست گرفتار بدم می آید
مردم و زنده شدم بسکه نگاهم غم دید
عمه ی من چقدر مجلس نامحرم دید
#امام_سجاد
#علی_اکبر_لطیفیان
#لبیڪ_یا_حُسین 👇
🍃🌺 @labaykayahosein🌺🍃
Forwarded from 🔹لبیڪ یا حُسین (karami)
تو را آورده ام اینجا که مهمان خودم باشی
شب آخر روی زلف پریشان خودم باشی
من از تاریکی شب های این ویرانه می ترسم
تو را آورده ام خورشید تابان خودم باشی
فراقت گرچه نابینام کرده باز می ارزد
که یوسف باشی و در راه کنعان خودم باشی
پدرنزدیک بود امشب کنیز خانه ای باشم
به توحق می دهم پاره گریبان خودم باشی
اگرچه عمه دلتنگ است اما عمه هم راضی ست
که تواین چند ساعت را به دامان خودم باشی
از این پنجاه سال توسه سالش قسمت ما شد
یک امشب را نمیخواهی پدرجان خودم باشی
سرت افتاد و دستی ازمحاسن ها بلندت کرد
بیا خب میهمان کنج ویران خودم باشی
سرت را وقت قرآن خواندنت برطشت کوبیدند
توبایدبعد از این قاری قرآن خودم باشی
کنار تو که از انگشتر و خلخال صحبت کردم
فقط می خواستم امشب پریشان خودم باشی
اگرچه این لبی که ریخته بوسیدنش سخت است
تقلامی کنم یک بوسه مهمان خودم باشی
#علی_اکبر_لطیفیان
#شهادت_حضرت_رقیه
شب آخر روی زلف پریشان خودم باشی
من از تاریکی شب های این ویرانه می ترسم
تو را آورده ام خورشید تابان خودم باشی
فراقت گرچه نابینام کرده باز می ارزد
که یوسف باشی و در راه کنعان خودم باشی
پدرنزدیک بود امشب کنیز خانه ای باشم
به توحق می دهم پاره گریبان خودم باشی
اگرچه عمه دلتنگ است اما عمه هم راضی ست
که تواین چند ساعت را به دامان خودم باشی
از این پنجاه سال توسه سالش قسمت ما شد
یک امشب را نمیخواهی پدرجان خودم باشی
سرت افتاد و دستی ازمحاسن ها بلندت کرد
بیا خب میهمان کنج ویران خودم باشی
سرت را وقت قرآن خواندنت برطشت کوبیدند
توبایدبعد از این قاری قرآن خودم باشی
کنار تو که از انگشتر و خلخال صحبت کردم
فقط می خواستم امشب پریشان خودم باشی
اگرچه این لبی که ریخته بوسیدنش سخت است
تقلامی کنم یک بوسه مهمان خودم باشی
#علی_اکبر_لطیفیان
#شهادت_حضرت_رقیه
#حسین_جان
قرار بود دمادم به پات غم بخورم
هر آنچه غصه نوشتند دم به دم بخورم
مرا بخاطر این عشق سرزنش کردند
بگو فراق ببینم، کنایه هم بخورم!؟
من عاشق تو شدم تا که آخر عمرى
شبیه زلف بهم خورده ات بهم بخورم
شراب داد به من روزگار, لب نزدم
ولى تو زهر بده، قول میدهم بخورم
چقدر نامه نوشتم که دوستت دارم
ولى قبول نکردى، چرا؟ قسم بخورم؟!
لب و دهان مرا طعم باده میگیرد
اگر کنار تو چایى تازه دم بخورم
قلم بدست گرفتى مرا کنار نزن
مرا قلم کن و نگذار تا قلم بخورم
اگر قبول کنى نذر کرده ام پس از این
ناهار غصه بنوشم، و شام غم بخورم
بیا و سهم مرا کم نکن ز رزق لبت
طبیب گفته نباید زیاد کم بخورم
حرم حرم نکنم پس بگو چکار کنم
شده ست طالع من حسرت حرم بخورم….
#علی_اکبر_لطیفیان
#دیدی_اخر_نشدم_لایق_دیدار_حسین
#لبیڪ_یا_حُسین
🍃🌺 @labaykayahosein🌺🍃
قرار بود دمادم به پات غم بخورم
هر آنچه غصه نوشتند دم به دم بخورم
مرا بخاطر این عشق سرزنش کردند
بگو فراق ببینم، کنایه هم بخورم!؟
من عاشق تو شدم تا که آخر عمرى
شبیه زلف بهم خورده ات بهم بخورم
شراب داد به من روزگار, لب نزدم
ولى تو زهر بده، قول میدهم بخورم
چقدر نامه نوشتم که دوستت دارم
ولى قبول نکردى، چرا؟ قسم بخورم؟!
لب و دهان مرا طعم باده میگیرد
اگر کنار تو چایى تازه دم بخورم
قلم بدست گرفتى مرا کنار نزن
مرا قلم کن و نگذار تا قلم بخورم
اگر قبول کنى نذر کرده ام پس از این
ناهار غصه بنوشم، و شام غم بخورم
بیا و سهم مرا کم نکن ز رزق لبت
طبیب گفته نباید زیاد کم بخورم
حرم حرم نکنم پس بگو چکار کنم
شده ست طالع من حسرت حرم بخورم….
#علی_اکبر_لطیفیان
#دیدی_اخر_نشدم_لایق_دیدار_حسین
#لبیڪ_یا_حُسین
🍃🌺 @labaykayahosein🌺🍃