#انتساب_کتب
( در باره ی کتاب الغیبة منسوب به فضل بن شاذان)
در برابر کتابهای حدیثی کهن وجاده ای که به دست میرسد دیدگاه های متفاوتی وجود دارد ؛ برخی تنها کتب اربعه و کتب انگشت شمار دیگری را _ آن هم بعد از گذر از چندین فیلتر!_ حجت میدانند؛ و برخی هر جزوه و رساله حدیثی را از هر جا که یافتند بر دیده می نهند. مسلما قبول یا انکار یک مجموعه حدیثی موازین علمی خاص خود را می طلبد و هرگز نمیتوان به حدس و گمان کتابی را ساخته داستان نویسان دانست ، چه بسا ولو یک روایت در این کتاب واقعا صادر شده و مرتکب گناه بزرگ رد قول حجّت خدا شده باشیم. متأسفانه این گمانه زنی ها به تازگی رواج فراوان یافته به گونه ای که محققین پر سابقه و روشمند نیز به دام آن گرفتار شده اند.
از جمله ی این کتب که مورد حمله قرار گرفته کتاب الغیبة یا اثبات الرجعة فضل بن شاذان است. که توسط برخی محققین ، جعلی و دستکاری شده و تلفیقی توصیف شده است:
( در باره ی کتاب الغیبة منسوب به فضل بن شاذان)
در برابر کتابهای حدیثی کهن وجاده ای که به دست میرسد دیدگاه های متفاوتی وجود دارد ؛ برخی تنها کتب اربعه و کتب انگشت شمار دیگری را _ آن هم بعد از گذر از چندین فیلتر!_ حجت میدانند؛ و برخی هر جزوه و رساله حدیثی را از هر جا که یافتند بر دیده می نهند. مسلما قبول یا انکار یک مجموعه حدیثی موازین علمی خاص خود را می طلبد و هرگز نمیتوان به حدس و گمان کتابی را ساخته داستان نویسان دانست ، چه بسا ولو یک روایت در این کتاب واقعا صادر شده و مرتکب گناه بزرگ رد قول حجّت خدا شده باشیم. متأسفانه این گمانه زنی ها به تازگی رواج فراوان یافته به گونه ای که محققین پر سابقه و روشمند نیز به دام آن گرفتار شده اند.
از جمله ی این کتب که مورد حمله قرار گرفته کتاب الغیبة یا اثبات الرجعة فضل بن شاذان است. که توسط برخی محققین ، جعلی و دستکاری شده و تلفیقی توصیف شده است:
فعلا در مورد نام این کتاب سخنی نداریم ، رخ دادن اشتباه در نام کتب امری طبیعیست که هرگز باعث خدشه در انتساب کتاب نمیشود.
مهم ایراداتیست که ایشان به مضامین این کتاب وارد میسازد.
⭕اشکال اول: ایشان بیان داشته که: ( روايات آن متن هم جز با چند استثنا هيچگاه در منابع کهن حديثی به نام فضل بن شاذان روايت نشده است).
✅پاسخ: با یک بررسی کوتاه میزان صحت این ادعا را متوجه میشویم. موارد زیر بر اساس کفایة المهتدی گرد آوری شده است:
1- حدیث 38 (الغيبة / 436 بإسناده عن الفضل)
2- عن سيف بن عميرة عن بكر بن محمد الأزدي عن أبي عبد الله ع قال خروج الثلاثة الخراساني و السفياني و اليماني في سنة واحدة في شهر واحد في يوم واحد و ليس فيها راية بأهدى من راية اليماني يهدي إلى االحق (الغيبة للطوسي/446 ، بإسناده عن الفضل بن شاذان )
3- کفایة المهتدی ص 682 ) فضل بن شاذان حدیثی دیگر هم روایت کرده ....و شیخ طوسی ره آن را از او در کتاب الغیبة روایت کرده).
4- در صفحه 444 سه حدیث از غیبت شیخ طوسی به اسنادش از فضل به شاذان نقل کرده و تصریح کرده که این احادیث در کتاب فضل بن شاذان هم موجود است.
• این مواردیست که عجالتا بر اساس تتبّع ناقص به دست آمد. با توجه به اینکه مجموع احادیث کتاب اثبات الرجعة منسوب به فضل بن شاذان که به دست ما رسیده حدود سی حدیثست ، در یک تتبع بدون استقصاء یک پنجم آن در کتاب غیبت شیخ طوسی روایت شده است؛ آیا این موارد (استثناء) محسوب میشوند؟!
مهم ایراداتیست که ایشان به مضامین این کتاب وارد میسازد.
⭕اشکال اول: ایشان بیان داشته که: ( روايات آن متن هم جز با چند استثنا هيچگاه در منابع کهن حديثی به نام فضل بن شاذان روايت نشده است).
✅پاسخ: با یک بررسی کوتاه میزان صحت این ادعا را متوجه میشویم. موارد زیر بر اساس کفایة المهتدی گرد آوری شده است:
1- حدیث 38 (الغيبة / 436 بإسناده عن الفضل)
2- عن سيف بن عميرة عن بكر بن محمد الأزدي عن أبي عبد الله ع قال خروج الثلاثة الخراساني و السفياني و اليماني في سنة واحدة في شهر واحد في يوم واحد و ليس فيها راية بأهدى من راية اليماني يهدي إلى االحق (الغيبة للطوسي/446 ، بإسناده عن الفضل بن شاذان )
3- کفایة المهتدی ص 682 ) فضل بن شاذان حدیثی دیگر هم روایت کرده ....و شیخ طوسی ره آن را از او در کتاب الغیبة روایت کرده).
4- در صفحه 444 سه حدیث از غیبت شیخ طوسی به اسنادش از فضل به شاذان نقل کرده و تصریح کرده که این احادیث در کتاب فضل بن شاذان هم موجود است.
• این مواردیست که عجالتا بر اساس تتبّع ناقص به دست آمد. با توجه به اینکه مجموع احادیث کتاب اثبات الرجعة منسوب به فضل بن شاذان که به دست ما رسیده حدود سی حدیثست ، در یک تتبع بدون استقصاء یک پنجم آن در کتاب غیبت شیخ طوسی روایت شده است؛ آیا این موارد (استثناء) محسوب میشوند؟!
#انتساب_کتب
ادامه (کتاب فضل بن شاذان) :
⭕️اشکال دوم : (در آن از مشايخی روايت شده که متأخر از ابن شاذان می زيسته اند و يا معاصر جوانتر او بوده اند)
✅پاسخ: اگر نگاهی به کتب علم الحدیث و درایه انداخته باشید متوجه خواهید شد که روایت نمودن از طبقه ی متأخر و حتی روایت پدر از پسر امر غریبی نبوده و نظیر هم دارد. بلی؛ در صورتی که کتاب راوی متقدم مشهور بوده و شیوخ با طریق عالی نقل میکرده اند ، و فضل بن شاذان به صورت مکرر همان کتاب مشهور را از معاصرین جوان نقل میکرد باعث شبهه میشد. اما آنچه در روایات اثبات الرجعة مشهود است ، اینست که بیشتر مشایخ این کتاب در کتب حدیثی معتبر دیگر در ضمن مشایخ ابن شاذان دیده میشوند. بلی؛ موارد اندکی هست که فضل بن شاذان با واسطه ی یکی از معاصرین جوان خود، از امام حسن عسکری علیه السلام نقل حدیث میکند؛ این موارد هرگز ضرر نمی رساند ؛ زیرا فضل در خراسان میزیسته و طبیعتا نمی توانسته محضر حضرتش برسد؛و طبیعتا میبایست واسطه ای بین او و حضرت علیه السلام قرار بگیرد؛ آیا میبایست خود را ملزم میکرد که آن واسطه حتما از طبقه ی سابق باشد؟! بلکه این امر امکان پذیر نیست ؛ زیرا مشایخ پر تکرار او از دنیا رفته بودند!
تنها مورد استثناء که یافت شد حدیث معروف عرض دین جناب عبد العظیم است که توسط سهل بن زیاد از او روایت کرده است( ح 27)، و گفتیم روایت اندک مضرّ نیست و روایات عبد العظیم هم چندان متداول نبوده که فضل بتواند با اسناد عالی روایت کند
ادامه (کتاب فضل بن شاذان) :
⭕️اشکال دوم : (در آن از مشايخی روايت شده که متأخر از ابن شاذان می زيسته اند و يا معاصر جوانتر او بوده اند)
✅پاسخ: اگر نگاهی به کتب علم الحدیث و درایه انداخته باشید متوجه خواهید شد که روایت نمودن از طبقه ی متأخر و حتی روایت پدر از پسر امر غریبی نبوده و نظیر هم دارد. بلی؛ در صورتی که کتاب راوی متقدم مشهور بوده و شیوخ با طریق عالی نقل میکرده اند ، و فضل بن شاذان به صورت مکرر همان کتاب مشهور را از معاصرین جوان نقل میکرد باعث شبهه میشد. اما آنچه در روایات اثبات الرجعة مشهود است ، اینست که بیشتر مشایخ این کتاب در کتب حدیثی معتبر دیگر در ضمن مشایخ ابن شاذان دیده میشوند. بلی؛ موارد اندکی هست که فضل بن شاذان با واسطه ی یکی از معاصرین جوان خود، از امام حسن عسکری علیه السلام نقل حدیث میکند؛ این موارد هرگز ضرر نمی رساند ؛ زیرا فضل در خراسان میزیسته و طبیعتا نمی توانسته محضر حضرتش برسد؛و طبیعتا میبایست واسطه ای بین او و حضرت علیه السلام قرار بگیرد؛ آیا میبایست خود را ملزم میکرد که آن واسطه حتما از طبقه ی سابق باشد؟! بلکه این امر امکان پذیر نیست ؛ زیرا مشایخ پر تکرار او از دنیا رفته بودند!
تنها مورد استثناء که یافت شد حدیث معروف عرض دین جناب عبد العظیم است که توسط سهل بن زیاد از او روایت کرده است( ح 27)، و گفتیم روایت اندک مضرّ نیست و روایات عبد العظیم هم چندان متداول نبوده که فضل بتواند با اسناد عالی روایت کند
🔴 اشکال سوم: حدّثنا محمّد بن أبي عمير، وصفوان بن يحيى رضي الله عنه قالا: حدّثنا جميل بن دراج، عن الصادق عليه السلام ، عن أبيه، عن آبائه، عن أمير المؤمنين عليه السلام أنه قال: الإسلام والسلطان العادل أخوان توأمان لا يصلح واحد منهما إلا بصاحبه، الإسلام اُسّ، والسلطان العادل حارس؛ ما لا اُس له فمنهدم، وما لا حارس له فضائع؛ فلذلك إذا رحل قائمنا لم يبق أثر من الإسلام، وإذا لم يبق أثر من الإسلام لم يبق أثر من الدنيا." عبارت اصلی اين متن متکی بر عهد اردشير است که بر آگاهان بر ادبيات ايرانی پيش از اسلام پوشيده نيست.
✅پاسخ: بنده ادّعای آشنایی با ادبیات ایران ساسانی ندارم ؛ ولی با روایات ائمّه ی اطهار علیهم السلام آشنایی مختصری دارم. مضمون این روایت چیزی جز مفاد روایات مستفیضه و عقیده ی ثابت شیعه مینی بر قوام دین و دنیا به حجّت الهی نیست. و شبیه همین روایت هم با همین ادبیات در اختصاص/ 263 مرسلا نقل شده. گرچه ظاهر این روایت همانگونه که از برخی روایات دیگر هم استفاده میشود اینست که حضرت حجّت علیه السلام چند روزی قبل از قیامت از دنیا میروند، و بعضی به این قسمت زائد ملتزم نشده اند؛ ولی این هم باعث نمیشود که آن را برگرفته از عهد اردشیر بدانیم.
🔴اشکال چهارم:
در يک مورد حديثی از حضرت رسول (ص) روايت می شود که در آن به اصطلاحاتی مانند "عرَض" و مانند آن در بافت فلسفی و کلامی اشاره شده است که ساختگی بودن آن بديهی است.
✅پاسخ: اولا اينكه همين روايت با همين تعبير در كتاب كفاية الأثر/13 ذكر شده است؛ آيا اين كتاب هم ساختگيست؟!
ثانيا: استفاده از لغات و اصطلاحات جديد نميتواند مانع انتساب روايت باشد، چه بسا توسط روات بعدي تعبير حضرت تغيير داده شده است؛براي مثال در خطبه ي أمير المؤمنين عليه السلام در منابع مختلف وارد شده است: ( و بتجهيره الجواهر عرف أن لا جوهر له)، بلکه زمان دقیق ورود این الفاظ به فرهنگ اسلامی مشخص نیست.
اشكال پنجم : رخی از احاديث اين متن بر اساس متن کفاية الأثر خزاز قمي و با اسانيدی ساختگی و ترکيبی و گاه تغييراتی در متن احاديث تنظيم شده است!
✅ اعتراف داریم مضمون مقدار بسیاری از روایات این کتاب نه تنها در کفایة الاثر، بلکه در کتب معتبر تر شیعه هم وارد شده؛ اما در این قسمت که این نشان دهنده ی ساختگی بودن اسناد و متن باشد موافق نیستیم، بلکه بر عکس این امر موجب وثوق بیشتر به مفاد آن میشود!
✅پاسخ: بنده ادّعای آشنایی با ادبیات ایران ساسانی ندارم ؛ ولی با روایات ائمّه ی اطهار علیهم السلام آشنایی مختصری دارم. مضمون این روایت چیزی جز مفاد روایات مستفیضه و عقیده ی ثابت شیعه مینی بر قوام دین و دنیا به حجّت الهی نیست. و شبیه همین روایت هم با همین ادبیات در اختصاص/ 263 مرسلا نقل شده. گرچه ظاهر این روایت همانگونه که از برخی روایات دیگر هم استفاده میشود اینست که حضرت حجّت علیه السلام چند روزی قبل از قیامت از دنیا میروند، و بعضی به این قسمت زائد ملتزم نشده اند؛ ولی این هم باعث نمیشود که آن را برگرفته از عهد اردشیر بدانیم.
🔴اشکال چهارم:
در يک مورد حديثی از حضرت رسول (ص) روايت می شود که در آن به اصطلاحاتی مانند "عرَض" و مانند آن در بافت فلسفی و کلامی اشاره شده است که ساختگی بودن آن بديهی است.
✅پاسخ: اولا اينكه همين روايت با همين تعبير در كتاب كفاية الأثر/13 ذكر شده است؛ آيا اين كتاب هم ساختگيست؟!
ثانيا: استفاده از لغات و اصطلاحات جديد نميتواند مانع انتساب روايت باشد، چه بسا توسط روات بعدي تعبير حضرت تغيير داده شده است؛براي مثال در خطبه ي أمير المؤمنين عليه السلام در منابع مختلف وارد شده است: ( و بتجهيره الجواهر عرف أن لا جوهر له)، بلکه زمان دقیق ورود این الفاظ به فرهنگ اسلامی مشخص نیست.
اشكال پنجم : رخی از احاديث اين متن بر اساس متن کفاية الأثر خزاز قمي و با اسانيدی ساختگی و ترکيبی و گاه تغييراتی در متن احاديث تنظيم شده است!
✅ اعتراف داریم مضمون مقدار بسیاری از روایات این کتاب نه تنها در کفایة الاثر، بلکه در کتب معتبر تر شیعه هم وارد شده؛ اما در این قسمت که این نشان دهنده ی ساختگی بودن اسناد و متن باشد موافق نیستیم، بلکه بر عکس این امر موجب وثوق بیشتر به مفاد آن میشود!
#تحقیق #حدیث
(درباره ی مجموعه احادیث إبن الجعفریه)
این مجموعه ی حدیثی توسط جناب محقق بزرگوار سید محمد جواد جلالی در شماره 14 میراث حدیث شیعه ، تحقیق شده و با عنوان «الاربعون حدیثا فی فضائل أهل البیت علیهم السلام » به چاپ رسیده است.
نخستین بار مرحوم میرزای نوری در مستدرک الوسائل از آن نقل کرده و در خاتمه در ضمن ذکر منابعش چنین توصیفش میکند:
(كتاب صغير): وجدناه في الخزانة الرضوية، فيه أخبار طريفة، يوجد متون أغلبها في الكتب المشهورة، أوله هكذا:
أخبرنا الشريف الأجل، العالم ضياء الدين أبو الفتح محمد بن محمد العلوي الحسيني، المعروف بابن جعفر الحائري- بحلة في شهر جمادى الآخرة من سنة ثلاث و سبعين و خمسمائة- قال: حدثنا الشيخ العالم أبو المكارم ابن كتيلة العلوي- بمشهد مولانا أمير المؤمنين علي بن أبي طالب عليه السلام، في جمادى الأولى، سنة ثلاث و خمسين و خمسمائة- قال: حدثنا إخبارا و إجازة أبو عبد الله محمد بن احمد بن شهريار الخازن، قال: حدثنا أبو الفرج محمد بن أحمد بن عالان العدل، قال: حدثنا القاضي أبو عبد الله، قال: حدثنا أبو محمد صالح بن وصيف البكائي، قال: حدثنا معاذ بن الميسي، قال: حدثنا سويد بن سعيد، قال حدثنا مبارك بن محيم، عن عبد العزيز بن صهيب، عن ابن مالك، عن النبي صلى الله عليه و آله أنه .قال لأصحابه: «ما من صدقة أفضل من سقي الماء».
آقای جلالی در تحقیق خود فقط از یک نسخه که در ضمن مجموعه ای در آستان قدس رضوی نگه داری میشود، استفاده کرده اند. [استطراد: ایشان تصور کرده اند که مالک مجموعه از پیش خود نام آن را مصباح الانظار نهاده؛ در حالیکه این عنوان مربوط به رساله اول مجموعه است که به نام مناظره وافد و عالم هم در نسخه های دیگری عنوان شده است]
تصور محقق بر این بوده که این نسخه همان نسخه ی مورد استفاده ی میرزای نوری بوده، گرچه این احتمال بعید نیست، اما اختلاف نقلی که در مستدرک با نسخه ی رضویه دارد موجب شک میشود. ظاهرا میرزای نوری ره نسخه های موردنیاز خود را به مستنسخ سفارش میداده که برایش رونویسی کند. در میان نسخه های کتابخانه مدرسه آية الله العظمی بروجردی نسخه ی رونویسی شده همین اثر را که گویا به سفارش مرحوم محدث نوری تهیه شده بوده و از همان استفاده میکردند، را یافتیم. این نسخه به همراه کتاب التعازی ابن شجری ـ که از آن هم در مستدرک استفاده و در خاتمه معرفی شده ـ در یک جلد موجودست. در حاشیه تصحیح هایی هم گویا به خط میرزای نوری دارد.
(درباره ی مجموعه احادیث إبن الجعفریه)
این مجموعه ی حدیثی توسط جناب محقق بزرگوار سید محمد جواد جلالی در شماره 14 میراث حدیث شیعه ، تحقیق شده و با عنوان «الاربعون حدیثا فی فضائل أهل البیت علیهم السلام » به چاپ رسیده است.
نخستین بار مرحوم میرزای نوری در مستدرک الوسائل از آن نقل کرده و در خاتمه در ضمن ذکر منابعش چنین توصیفش میکند:
(كتاب صغير): وجدناه في الخزانة الرضوية، فيه أخبار طريفة، يوجد متون أغلبها في الكتب المشهورة، أوله هكذا:
أخبرنا الشريف الأجل، العالم ضياء الدين أبو الفتح محمد بن محمد العلوي الحسيني، المعروف بابن جعفر الحائري- بحلة في شهر جمادى الآخرة من سنة ثلاث و سبعين و خمسمائة- قال: حدثنا الشيخ العالم أبو المكارم ابن كتيلة العلوي- بمشهد مولانا أمير المؤمنين علي بن أبي طالب عليه السلام، في جمادى الأولى، سنة ثلاث و خمسين و خمسمائة- قال: حدثنا إخبارا و إجازة أبو عبد الله محمد بن احمد بن شهريار الخازن، قال: حدثنا أبو الفرج محمد بن أحمد بن عالان العدل، قال: حدثنا القاضي أبو عبد الله، قال: حدثنا أبو محمد صالح بن وصيف البكائي، قال: حدثنا معاذ بن الميسي، قال: حدثنا سويد بن سعيد، قال حدثنا مبارك بن محيم، عن عبد العزيز بن صهيب، عن ابن مالك، عن النبي صلى الله عليه و آله أنه .قال لأصحابه: «ما من صدقة أفضل من سقي الماء».
آقای جلالی در تحقیق خود فقط از یک نسخه که در ضمن مجموعه ای در آستان قدس رضوی نگه داری میشود، استفاده کرده اند. [استطراد: ایشان تصور کرده اند که مالک مجموعه از پیش خود نام آن را مصباح الانظار نهاده؛ در حالیکه این عنوان مربوط به رساله اول مجموعه است که به نام مناظره وافد و عالم هم در نسخه های دیگری عنوان شده است]
تصور محقق بر این بوده که این نسخه همان نسخه ی مورد استفاده ی میرزای نوری بوده، گرچه این احتمال بعید نیست، اما اختلاف نقلی که در مستدرک با نسخه ی رضویه دارد موجب شک میشود. ظاهرا میرزای نوری ره نسخه های موردنیاز خود را به مستنسخ سفارش میداده که برایش رونویسی کند. در میان نسخه های کتابخانه مدرسه آية الله العظمی بروجردی نسخه ی رونویسی شده همین اثر را که گویا به سفارش مرحوم محدث نوری تهیه شده بوده و از همان استفاده میکردند، را یافتیم. این نسخه به همراه کتاب التعازی ابن شجری ـ که از آن هم در مستدرک استفاده و در خاتمه معرفی شده ـ در یک جلد موجودست. در حاشیه تصحیح هایی هم گویا به خط میرزای نوری دارد.
نسخه ی دیگر و مهمتری هم یافت شد که درمجلس نگهداری میشود. فهرست نگار قدمتش را به قرن 8 نسبت داده است.متأسفانه نواقص و سقط هایی دارد. انشاء الله در فرصت دیگر در مورد این نسخه سخن خواهم گفت.
آثار کهن شیعه
Photo
#فوائد_النسخ
اين نحوه توسل به حضرت حجّت صلوات الله علیه و عجّل فرجه، میان متأخّرین به صورت های مختلف نقل میشود. در این یادداشت به گونه ی متفاوتی از خط مرحوم شهید قده نقل شده که ظاهرا قدیمیترین نقل مربوط به این توسلست. (عبارت من مصباح الزائر ظاهرا اشتباهست)
اين نحوه توسل به حضرت حجّت صلوات الله علیه و عجّل فرجه، میان متأخّرین به صورت های مختلف نقل میشود. در این یادداشت به گونه ی متفاوتی از خط مرحوم شهید قده نقل شده که ظاهرا قدیمیترین نقل مربوط به این توسلست. (عبارت من مصباح الزائر ظاهرا اشتباهست)
#حدیث
قسمتی از کتاب مباهج المهج قطب الدین کیدری به فارسی کهن، معجزه ای از حضرت صاحب الزمان علیه السلام
قسمتی از کتاب مباهج المهج قطب الدین کیدری به فارسی کهن، معجزه ای از حضرت صاحب الزمان علیه السلام