آثار کهن شیعه
2.6K subscribers
348 photos
4 videos
172 files
161 links
سیری در آثار متقدمین شیعه
تبیین احادیث مهمی که کمتر مطرح می شود
رجال و بزرگان شیعه
@sayed_msadegh
Download Telegram
با این بیان نیز نمی توان فایده ای برای بازسازی عنوان کرد. اختلاف نسخه های متون کهن امریست محرز، اما بامستندات فعلی ما هرگز نمی توان به نسخه های اصیل رسید. به جز موارد ناچیزی اطلاع تفصیلی از وضعیت نسخ اولیه در دست نیست. هم چنین ما کتابی را نمی شناسیم که سراسر آن در حضور خود امام و بلافاصله پس از صدور حدیث نوشته شده باشد. بله، رواتی هستند که خود از اصحاب ائمه علیهم السلام و صاحب کتاب بودند، اما صرف کتابت بلاواسطه نمی تواند در مقام تعارض مشکل گشا باشد. زیرا علاوه بر ظنی بودن این روش ما هیچ موجبی نمی بینیم که تنها کتابت زودتر باعث تقدیم نقل شود. برخی از اصولیین اوثقیت یا اعدلیت را در ضمن مرجحات تعارض ذکر کرده اند؛ اما صرف کتابت ولو کاتب وثاقتش از راوی شفاهی کمتر باشد،وجهی برای ترجیح نیست. مگر اینکه اولا: بپذیریم در باب تعارض مرجحات منصوصه لازم نیست. وثانیاً: ثابت کنیم تقدم کتابت نوعا موجب ظن اقوی می شود.
اما جنبه های دیگر بازسازی مانند روش شناسی محدثین متقدم، تحلیل حوزه های حدیثی، تاریخ تحولات حدیث و... اموریست که می تواند از دید تاریخی مورد بررسی قرار بگیرد.

#بازیابی_میراث
در مقابل باید به روش مهم تر و تأثیر گذار تر «بازیابی» شاره کرد که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. تألیف کتاب «المتبقی من کتب مفقودة» توسط دکتر انصاری از تلاش های نو و مهم در زمینه ی اصل بازیابی متونست؛ گر چه تمرکز سخن فعلا بر متون شیعیست.در بازیابی متون حدیث شیعه تلاش می شود از میان انبوه منابع مکتوب موجود در موضوعات مختلف آنچه را به حدیث شیعه مرتبطست بازیابی شود. خوشبختانه قسمتهای اندکی از آثار از دست رفته ی کهن شیعه در میان منقولات گذشتگان قابل بهره برداریست که پیش از در ضمن چند نوشتار به مواردی مانند کتب زیدیه، عامه و اسماعیلیه اشاره کردم. ان شاء الله به توفیق الهی در ادامه تفصیل بیشتری در راهکار های بازیابی و مزایای آن خواهم داد.
وصیة من الإمام الصادق علیه السلام لسفیان الثوري

نسخة قدیمة من زاد المسافر لأبي العلاء الحسن بن أحمد العطار الهمداني
Forwarded from Deleted Account
کتاب العروس لجعفر بن محمد بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن ابی طالب علیه السلام.

نسب مولف:
در المجتنی من دعا المجتبی لابن طاوس نسب او را چنین ذکر کرده اند: (ابوالفضل جعفر بن محمد بن محمد بن جعفر بن محمد بن علی لن الحسین بن علی بن ابی طالب علیه السلام).
در مستدرک الوسایل ۴: ۲۸۱ نسب او را چنین ذکر کرده:(جعفر بن محمد بن جعفر بن محمد بن جعفر بن محمد بن علی بن ابی طالب علیه السلام)
در هر صورت، مولف از نوادگان
امام صادق علیه السلام است، یا بدون واسطه یا مع الواسطه. وبا چهار واسطه از امیرالمومنین علیه السلام نقل می کند. ر.ک: مراه الکتب۱: ۴۰۴.

عدم ذکره فی کتب الرجال:
نام او را در کتب انساب ورجال نیافتیم. فقط در مستدرکات علم الرجال۲: ۱۹۳ ذکر شده.

موضوع کتاب:
کتاب "العروس" ظاهرا در ادعیه ومستحبات است.

بعض نصوصه:
این کتاب از مصادر دیلمی در مسند الفردوس است و برخی نقلها از او در کتب شیعه وسنی وجود دارد. ر.ک:المجتنی فی دعا المجتبی لابن طاوس: ۸۹، بحار الانوار ۸۹: ۳۶۱، کنزالعمال ۲: ۲۲۶ و ۶: ۴۶۱ و۷: ۵۳۵ و ۹: ۸۲ و ۱۵: ۴۱۳.

رواه کتاب:
علاوه بر دیلمی، ابوعبدالله حسین بن ابی الحسن بن خلف الفضلی الکاشغری متوفی ۴۸۴ ظاهرا در سمرقند ودر کتابش ریاض العابدین و کذا طلحه به شریح بن عبدالکریم التمیمی و ابویعقوب یوسف بن علی بن ابراهیم بن بحیر و محمد بن الفارس الطالقییون _ ظاهرا هر سه اهل طالقان بوده امد _ از روات کتاب هستنذ. ر.ک: المجتنی لابن طاوس، رساله المواسعه والمضایقه لاین طاوس المطبوع فی تراثنا ۸: ۳۴۵، ریاض العلما ۲: ۸.

اعتبار کتاب:
دیلمی وبه تبع او سایر علمای اهل سنت، اسانید وروایات کتاب را غیر معتبر دانسته اند. ر.ک: الاسرار المرفوعه للکنانی:۳۹۳، تنزیه الشریعه المرفوعه للکنانی ۱: ۴۵، کشف الخفا للعجلونی ۲: ۴۰۹، تذکره الموضوعات للفتنی: ۱۰، الموضوعات لابن الجوزی ۲: ۱۳۴ و۱۳۷.


تذکر:
باید دقت داشت که این کتاب "العروس" غیر از کتاب "العروس فی فضایل الجمعه والاعمال المستحبه فیه" تالیف ابی محمد جعفر بن احمد القمی است، چنانچه ثقه الاسلام تبریزی در مراه الکتب ۱: ۴۰۴ بر این نکته تذکر داده اند.
با تشکر از محقق عزیز و سخت کوش جهت تهیه و ارسال مطلب فوق
Forwarded from سید محمد عمادی حائری
نویسنده این متن، هر که هست، یا از دقایقی که سالها قبل طرح و به دقت به آنها پاسخ داده شده بی اطلاع است یا خود را به بی اطلاعی زده است.

موضوع ظنی بودن نتایج این شیوه از تحقیق فقهی (تاکید میکنم: "تحقیق فقهی"، که البته تاریخ در آن رکن اصلی است و مگر میتوان فقه را از تاریخ جدا کرد؟) و پیوند آن با مسئله اصولی "انسداد باب علم" را نگارنده در فصل چهارم باب اول کتاب "بازسازی متون کهن حدیث شیعه" طرح کرده و ضمن تقریر اجمالی محل نزاع، دفع دخل مقدر کرده بود (برای تفاوت رویکردهای فقهی و تمدنی نیز، نگاه کنید به مقدمه همان کتاب). در گفتگوی منتشرشده با حضرت استاد مددی در همان کتاب نیز این نقد اصولی طبعا نهفته است.

مسئله تفاوت "بازسازی" با "بازیابی" هم در همان فصل از باب چهارم طرح شده است و - چنانکه در همانجا آورده ام (نیز نگاه کنید به "قرآن فارسی کهن" که دو سال پیش از "بازسازی" منتشر شده و این مسئله از منظری متفاوت و با شواهد متعدد در آن طرح و اثبات شده است) - "بازسازی متون" ظرایف متن شناختی یی دارد بسیار بیشتر و مهمتر و دقیقتر از آنچه نویسنده در نظر دارد (از جمله احتمال جعل یا تحریف - و نه تصحیف - متن).
بماند که تفاوت "مسائل حلبی" با "کتاب حلبی" نیز نکته ای بود که این ناچیز در مقاله ای (درنگی در منابع مکتوب الایضاح) در سال 1385 برای نخستین بار طرح و اثبات کرد و همین مقاله در کتاب "بازسازی ..." نیز تجدید چاپ شده است (پس این کشف و اطلاع بی ارجاع هم از نویسنده نیست. هذه بضاعتنا ردت الینا). در همان مقاله، با قراین متن شناختی راه کشف و احراز تعلق متون حلبی به "کتاب" یا "مسائل" او را شرح داده ام. همین خود یکی نمونه است از آن ظرایف بسیار مورد اشاره.


نمیدانم چرا نویسنده / نویسندگان میپندارد/ میپندارند که حضرت استاد معظم آقای مددی و حلقه شاگردان ایشان از این موارد ابتدایی که به ذهن مشعشع نویسنده رسیده - یا رسانده اند - بی اطلاعند! آیا خوانندگان را عاقل و تاریخ منشورات را گویا نمیدانند؟

باری؛ اگر غفلت است و تغافل نیست، پیشنهاد میکنم دیگر بار کتاب "بازسازی" را کامل، نکته به نکته از متن تا پانوشتها، به دقت بخوانند.
جای خوش حالیست که جناب دکتر حائری یادداشت این کمینه را قابل آن دانسته که مطالعه و نقد کنند.
از نکاتی که اشاره فرمودند متشکرم.
گرچه سخنان بنده بر مبنای زیر پایه های حوزوی بوده و ممکنست اساسا با دید ایشان متقاوت باشد، اما لازم دیدم چند نکته را در پاسخ عرض کنم.
اولا که بنده هیچ ادعای تخصص آن چنانی در علوم حدیث ندارم، نمی دانم از کجای یادداشت برداشت کرده اند که برای خود ذهن مشعشعی تصور کرده و معلومات آیة الله مددی را ابتدایی جلوه داده ام؟!
ثانیا: اگر اشکالات مطرح شده اینقدر ابتدایی بوده آیا بهتر نبود به جای استهزاء پاسخ علمی به اشکالات مذکور می دادند؟
نوشته اند این مسأله با مسأله اصولی انسداد گره خورده؛ شکی نیست با بمیان آمدن بحث انسداد پای بسیاری از ظنون به وسط کشیده می شود، اما مشخص بود یادداشت بنده بر مبنای اصولی رایج وفعلی حوزه (یعنی انفتاح) نگاشته شده است. و جای سخن در اثبات یا رد آن هم دروس خارج اصولست نه اینجا.
اشاره کرده اند که تفاوت بازیابی و بازسازی در فلان قسمت کتاب مطرح شده، بله بنده این کتاب را همان اول انتشارش مطالعه کرده ام و مورد مراجعه ام بوده است و از همان قسمت مشار الیه هم اطلاع دارم؛ اما گویا مشخص نشده که اتفاقا اصل یادداشت بنده متمرکز بر همین تفاوت میان بازیابی و بازسازی و ترجیح بازیابی بوده است. و در انتها اشاره کردم که تفصیل این ترجیح و بیان چگونگی بازیابی و فواید آن را در ادامه ان شاء الله بحث خواهم کرد، آیا ایشان به چیزی که هنوز نگاشته نشده نقد دارند؟
اما مسأله تفاوت بین کتاب و مسائل حلبی چیزیست که با اول نگاهی به کتاب الایضاح نمود پیدا می کند؛ ضمن این که در مقاله (منابع مکتوب ایضاح) اشاره ای به روش تمییز متون این دو کتاب نشده است.
باز هم تکرار می کنم بنده هرگز منکر فوائد تاریخی و "ظرائف" بازسازی نیستم. سخن در جایگاه فقهی و اجتهادی بازسازی است.
تذکر این نکته نیز لازمست که آیة الله مددی در این بحث بر مبنای انفتاح و حتی جلوتر از غالب انفتاحیون مشی کرده اند. در انفتاح غالبا بر حجیت تعبدیه خبر معتقدند، در حالیکه آیة الله مددی در گفتاری که در کتاب مذکور ص 135 فرموده اند تصریح نموده اند که اطمینان حاصل از طریقه ی تحلیل فهرستی، فراتر از حجیت تعبدی و بنای عقلاست.
شرح حالی از اسماعیل بن حعفر علیه السلام صاحب جعفریات در ضمن نسخه تحفة الأزهار منسوب به خط ضامن بن شدقم ره (دانشگاه تهران)
جد مؤلف بر وی ثنا گفته است.
Preserving_Yemen_s_Cultural_Heritage_The.pdf
4.3 MB
حفاظا على تراث اليمن الثقافي
مشروع رقمنة المخطوطات اليمنية

زابينه اشميتكه
يان تيله
مقدمه ی اولیه کتاب جامع أحادیث الشیعة که به خط مرحوم سید مصطفی کاشفی خوانساری و ظاهرا به املای آیة الله بروجردی نوشته شده است.
#أین_الناصر_والمنتقم

ولا تُزیل حمرةَ العین سوی
بیض السیوف یوم ینشر اللوا...
(ولایتي لأمير المؤمنين علیه السلام أحب إلي من ولادتي منه...)

فما أشد أمر الولایة وما اخزی من انحاز الفضیلة وضیع الفریضة
مأخذ: أمالی طوسی، نسخه شیخ الإسلام زنجانی
این حدیث وهمچنین برخی احادیث دیگر این نسخه، در امالی مطبوع نیست.
در ترتیب و تاریخ مجالس نیز بعضا متفاوت است.
نسخه دیگری به این صورت مشاهده شده که در کتابخانه ملی موجود است.
لازمست امالی طوسی مجددا بر اساس این گونه نسخه ها به چاپ برسد.
جناب آقای جزینی در کانال کتابدار درباره ی تبارشناسی نسخه های امالی یادداشت های مفیدی دارند:
https://tttttt.me/libmazaheb/572
قائمة بذکر کتب للشیعة روي تأییدها من قبل الائمّة علیهم السلام ولو في الرؤیا ونحوها
ویلحق به ما ضمن مؤلفوها صحة محتویها

• الصحیفة السجادیة
• كتاب سليم بن قيس
• تفسير جابر الجعفي
• إختيارات الأيام عن الصادق عليه السلام
• كتاب عبيد الله الحلبي
• كتاب الصلاة لحريز بن عبد الله السجستاني
• الفقه المنسوب للرضا عليه السلام
• يوم وليلة للفضل بن شاذان
• كتب يونس بن عبد الرحمن
• كتاب الديات لظريف بن ناصح
• كتاب ابن خانبة في الأدعية والأعمال
• تفسير القمي
• الكافي
• الغيبة للنعماني
• كتاب من لا يحضره الفقيه
• دعائم الإسلام
• كامل الزيارات
• النهاية للشيخ الطوسي ره
• بشارة المصطفي صلی الله عليه وآله للطبري
• المزار لابن المشهدي
• الشهاب في الحكم والآداب ليحيی بن عشيرة البحراني (ق 10)
👍1
کتاب اختیارات الأیام عن الصادق علیه السلام

از این اثر در کتب رجال و فهرست نامی نیافتیم. اما از نقل امالی طوسی مشخص می شود کتاب مدونی بوده:
الفحام، قال: حدثني أبو الحسن المنصوري، قال: حدثني أبو السري سهل بن- يعقوب بن إسحاق، الملقب بأبي نواس المؤذن، في المسجد المعلق في صف شنيف بسرمن‏رأى، قال المنصوري: و كان يلقب بأبي نواس لأنه كان يتخالع و يطيب مع الناس و يظهر التشيع على الطيبة فيأمن على نفسه، فلما سمع الإمام (عليه السلام) لقبني بأبي نواس، قال: يا أبا السري، أنت أبو نواس الحق، و من تقدمك‏ أبو نواس الباطل.
قال: فقلت له ذات يوم: يا سيدي، قد وقع لي اختيار الأيام عن سيدنا الصادق (عليه السلام) مما حدثني به الحسن بن عبد الله بن مطهر، عن محمد بن سليمان الديلمي، عن أبيه، عن سيدنا الصادق (عليه السلام) في كل شهر فأعرضه عليك. فقال لي: افعل، فلما عرضته عليه و صححته، قلت له‏ ...الخ [جزء 10 ح 67]
حدیث مذکور در مجلس 11 ح 14 نیز احتمالا از همین کتابست.
مسند عبید الله بن علی حلبی در کتابخانه ی آیة الله بروجردی ره
با توجه به شباهت خط با برخی اجزاء جامع الاحادیث، می توان حدس زد توسط برخی شاگردان و به امر ایشان گرد آوری شده است.
پیگیری این اثر را مرهون اشاره ی جناب آقای عمادی حائری در کتاب بازسازی متون هستم.
الأول: عالم لا يعمل بعلمه هو وإبليس سواء...
[الثاني] وسلطان لا يعدل برعيّته هووفرعون سواء...
[الثالث] وغنيّ لا يُنتفع بماله هو والأجير سواء...
[الرابع] وفقير يتذلّل لغنيّ طمعاً لماله هو والكلب سواء...
[الخامس]: وامرأة تخرج من بيتها لغير ضرورة هي والأمة سواء...
—-------
عالمی که به علمش عمل نکند با شیطان برابر است...
فرمانروایی که به مردمانش عدل پیشه نکند با فرعون برابر است...
توانگری که از مالش بهره برده نشود با اجیر برابر است...
فقیری که برابر توانگر به طمع مالش خود را خوار کند با سگ برابر است...
زنی که بدون ضروروت از منزل خارج شود با کنیز برابر است...

[مجموعه 4566 مجلس، این حدیث در مصادر شیعه یافت نشد]
قال أمیر المؤمنین علیه السلام:
خُتِمت التوراة بخمس کلمات، فأنا أحبّ أن أطالعها في صبيحة كل يوم: