Kimia zeraati
34 subscribers
67 photos
7 videos
4 files
9 links
Download Telegram
Kimia zeraati
@moozikestan_bot – Siamak Abbasi Eshghe Door
عشق دورم
تا تو هستی من صبورم
کوهم اما
پیش چشمات بی غرورم
عشق دورم
من ی راه بی عبورم
سوت و کورم
با تو اما غرق نورم ...
#عشق_دورم
Forwarded from • ZiiChannel •
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
(دوره سوم فستیوال ایوان)
◆پرفورمنس "کی هستی؟"◆

وحید مسعودی
لیلی تن ساز
سانازصادقیان نژاد
اشکان یحیوی
شایان درویش
●پنجشنبه۱ تیرماه ساعت ۲۱:۰۰
رزرو صندلی:
http://dahouse.ir/ivan3
تیزر: زهرا جمشیدی
مثل يك بوسه گرم
مثل يك غنچه سرخ
مثل يك پرچم خونين ظفر
دلِ افروخته ام را
به تو
مى بخشم ، من..

#هوشنگ_ابتهاج
بخوان به معراج آغوشت مرا
که سرزمین این کـــــــــولی
از مرز نفس های تو آغاز می شود

#یغما_گلرویی
آی عشق
چه کسی میگوید
چهره آبی تو پیدا نیست ؟!
مگر آن آبیِ تو در ته این دریا نیست ؟
عطر تو پیچیدست
بین سر سبز ترین منظره ی زیبایی
حس تو نزدیک است
چه کسی میگوید
چهره سرخ تو هم پیدا نیست؟!
مگر آن قایق قرمز که فراسوی افق میراند
نشود توصیفت ؟
نتوان در دل آن
سرعتِ مهرت را دید
که شتابان راند تا افق خاطر من ؟
اه ای عشق ، تو هم اینجایی ...
می شتابی در من...
می تراود عطرت...
می خرامد یادت...
#کیمیا_زراعتی
میترسم ...
میترسم از آدم هایی که
در رویت میخندند و
پشت سرت آشی می پزند
که بی خوردنش
میسوزد دهانت ...
#کیمیا_زراعتی
Forwarded from Kimia zeraati
لعنت به من
اگر روزی تو
دلت برای من تنگ شود و
من میان
مشغله های روزانه ام
جایی برای
دیدن تو
باز نکنم...

#کیمیا_زراعتی
دل من تاب ندارد
شعف و شور ببارد
دیده ام خواب ندارد

که بیایی و بمانی

در میخانه شکستم
قدح آماده به دستم
سر راه تو نشستم

که بیایی و بمانی

نیمه بود و همگی شد
همه ام در تو یکی شد
دل ز هر غصه تهی شد

که بیایی و بمانی

همه روح و همه تن تو
و همه  باغ و سمن تو
روشنی در دل من تو

که بیایی و بمانی

بی قرارت شده جانم
تو همه جان و جهانم
و کنار تو بمانم ...

که بیایی و بمانی

حال من را تو ندانی
در چنین وقت و زمانی
که وصال است و تهانی

که بیایی و بمانی
که بیایی و بمانی
که بیایی و بمانی
که بیایی و...
که بیای...
که ب...
که...

#کیمیا_زراعتی
شمه‌ای از داستان عشق شورانگیز ماست

این حکایتها که از فرهاد و شیرین کرده‌اند

#حافظ
جُرمی ندارم بیش از این کز دل هوادارم تو را
از زعفران روی من رو می بِگردانی چرا؟

#حضرت_مولانا
از لمس تو هم رامم و هم آشوب
مبهم تر از این نیست در این دنیا
دل در گرو یک نظر از جانان
معتاد محبت شده ام گویا ...

#کیمیا_زراعتی
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم ...
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم...
#فریدون_مشیری
ماه من گرفته ای ؟!
چیست در آن خاموشی ؟
یا تو هم
مثل منِ بی خبرت
در انزوا مست شدی
مدهوشی ؟
ماه من گرسنه ای ؟
نان بدهم ؟
ماه من تب نکنی!
جان بدهم!
ماه من خانه ما
بی تو به سامان نشود ...
شب سیاه است بیا!
ماه که پنهان نشود!
ماه من ناز مکن
غمزه مکن
دور نشو
ناله هایم بشنو
سوت نشو
کور نشو
دل من تنگ شود
گر تو نباشی به دمی
نفسم میگیرد
نیست دمی باز دمی
من از این لحظه ی سرد بی صدا
میترسم
ز غروبِ بی فروغِ بی شما
میترسم ...
ماه من ناز مکن ، غمزه مکن ، دور نشو !
ناله هایم بشنو،  سوت نشو ، کور نشو !

#کیمیا_زراعتی
ز تمام بودنی ها...
تو همین از آنِ من باش!
که به غیر با تو بودن...
دلم آرزو ندارد!

#حسین_منزوی
آسایش دو گیتی مابین آن دو دست است
در خنده ات مروت در چشم تو مدارا

معتاد یک نوازش مجنون یک کلامم
این حجم دلبری ها دیوانه کرده ما را

کنجی گزیدم اینجا ،درمانده، مانده در راه
باشد که باز بینیم دیدار آشنا را ...

محتاجم و ولیکن پروا ندارم هرگز
کین کیمیای هستی قارون کند گدا را

در کوی نام داران نامی شدم به مستی
زیرا که او شراب است ، پر کرده جام‌ مارا

این خرقه شد می آلود وان دیگری خمار است
یاغی خلاف حافظ پوشیده خرقه ها را

گفتم چو سنگ گردم گفتا مشو تو سرکش
دلبر که در کف او موم است سنگ خارا

از دست دلبر امروز دل مینمانده در جان
سر را بدادم و او تاراج برد سرا را

حافظ عجب نوشتی شرح درون ما را
دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را

#کیمیا_زراعتی
#حضرت_حافظ
#اقتباس
تو بیا مست در آغوش من و
دل خوش‌دار ...
مستیَ‌ت با بغلت
هر دو گناهش با من

#حسین_منزوی
Kimia zeraati
Mohsen Namjoo – Jabre Joghrafiaei
ای عرش کبریایی چیه پس تو سرت؟
کی با ما راه میایی؟ جون مادرت🙄