Kimia zeraati
34 subscribers
67 photos
7 videos
4 files
9 links
Download Telegram
آسایش دو گیتی مابین آن دو دست است
در خنده ات مروت در چشم تو مدارا

معتاد یک نوازش مجنون یک کلامم
این حجم دلبری ها دیوانه کرده ما را

کنجی گزیدم اینجا ،درمانده، مانده در راه
باشد که باز بینیم دیدار آشنا را ...

محتاجم و ولیکن پروا ندارم هرگز
کین کیمیای هستی قارون کند گدا را

در کوی نام داران نامی شدم به مستی
زیرا که او شراب است ، پر کرده جام‌ مارا

این خرقه شد می آلود وان دیگری خمار است
یاغی خلاف حافظ پوشیده خرقه ها را

گفتم چو سنگ گردم گفتا مشو تو سرکش
دلبر که در کف او موم است سنگ خارا

از دست دلبر امروز دل مینمانده در جان
سر را بدادم و او تاراج برد سرا را

حافظ عجب نوشتی شرح درون ما را
دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را

#کیمیا_زراعتی
#حضرت_حافظ
#اقتباس