کانال صنفی معلمان ایران
6.29K subscribers
16.3K photos
2.57K videos
401 files
8.2K links
#این_کانال_مستقل_است

حقوق دانش آموزان و معلمان
قوانین اداری
بخشنامه ها
یادداشت های صنفی و آموزشی
پلی بین معلمان و فعالان صنفی.
شعر ، داستان ، یادداشت خود را از طریق آی دی زیر برای ما ارسال نمایید.
@Ertebat_ba_kasenfe
Download Telegram
#حمید_جعفری کیست؟
(عشق فوتبال فلسفه)

#حمید_جعفری که خود را #حمید_جعفری_نصرآبادی می نامد در سال ۱۳۵۵ در سفیدشهر (نصرآباد) از توابع آران و بیدگل چشم به جهان گشود. او که از کودکی عاشق #فوتبال بود بخش مهمی از دوران کودکی و نوجوانی‌اش را به توپ زدن در تیم‌های محلی فوتبال گذراند. وی در دوران دبیرستان به عضویت تیم منتخب نوجوانان اصفهان برگزیده شد. آنچه که این عاشق فوتبال را از دیگران متمایز می‌ساخت سخت کوشی و تمرینات بسیار بود.

او که در هنرستان فنی کاشان به تحصیل در رشته برق مشغول بود با شرکت در کنکور سراسری ریاضی موفق به ورود به دانشگاه شهید رجایی شد. در دانشگاه اولین نشانه ها از شخصیت متمایز و منحصر به فرد او نمایان شد. این دانشجوی فعال و همکلاسی هایش با آنکه در دانشگاه شهید رجایی تهران پذیرفته شده بودند به دانشگاه صومعه سرا در گیلان فرستاده شدند. او که زاده‌ی کویر و فرهنگ سنتی و مردسالار بود، شیفته ی طبیعت، فرهنگ و مردم آزادمنش گیلان شد. زندگی در طبیعت و فرهنگ گیلان تغییرات جدی در نگرش او به زندگی ایجاد کرد. با این وجود، او که محروم شدن از تحصیل در تهران را اجحافی در حق خود می‌دانست به همراه همکلاسی‌هایش پس از شکل دادن اعتراضات و تحصن توانست از دانشگاه صومعه سرا به شهید رجایی تهران منتقل شود.

حمید در دانشگاه به شعر، ادبیات و #فلسفه علاقه‌مند شد. وی از سهراب سپهری به بودا و اوشو و سرانجام به نیچه رسید. او در این زمینه‌ها مطالعات عمیقی انجام داد و پس از آشنایی با نیچه، شیفته ی این فیلسوف آلمانی شد و سالیان دراز از عمر خود را که تا همین اواخر ادامه داشت به مطالعه‌ی عمیق و جدی این فیلسوف پرداخت. به گفته دوستان و نزدیکان، دانش وی درباره این متفکر و همچنین خوانش منحصر به فرد او ستودنی و کم نظیر است. حمید جعفری تحقیقات مفصلی درباره مفهوم "جان" از دیدگاه این فیلسوف انجام داده است.
آنچه حمید جعفری نصرآبادی را از دیگر فلسفه‌خوان‌ها متمایز می‌کند زیستن فلسفی اوست. در زندگی منحصر به فرد وی از ساده زیستی رواقیون تا انسان قوی نیچه‌ای تا لطافت سهراب سپهری را می‌توان مشاهده کرد. او در کنار فلسفه و فوتبال محور مهم دیگری یعنی #عشق را مبنای زندگی‌اش قرار داده است. عشق زیبای او به همسرش زبانزد خاص و عام است. او چندین سال است که از تهران به یکی از روستاهای کوچک کاشان نقل مکان کرده است تا با همسرش زندگی عاشقانه و فلسفی‌اش را تحقق بیشتری ببخشد. او که این سالها به بازخوانی و بازتفسیر آثار سهراب سپهری مشغول است، با نگاه فلسفی جدیدی که خودش آن را #سفیدآبی می نامد به دنیا می‌نگرد و می‌زید.

او در کاشان در کنار عشق و فلسفه به مربیگری فوتبال در تیم‌های کاشان ادامه داد و همچنین موفق به کسب مدرک مربیگری درجه A آسیا شد. این مربی سختکوش، صعود به لیگ دسته سوم با یکی از تیم‌های محلی سفید شهر را در کارنامه خود دارد. او سه کتاب در زمینه‌ی فوتبال نوشته است که کتاب "رویای بازی در آزادی" برای آنان که اهل فوتبال نیستند هم جالب و خواندنی است.

گرچه #عشق، #فوتبال و #فلسفه سه گانه‌ی زندگی او را تشکیل می‌دهد اما یکی از مبارک‌ترین اتفاقات زندگی او شغل #معلمی است. او که هماهنگی عجیبی در شخصیت انسان دوست خود و ارتباط با دانش آموزان یافته بود خود را وقف معلمی کرد. ساعتهای بسیاری را در منزل صرف تهیه درس برای دانش آموزان می‌کرد. او در رشته خود همواره یکی از بهترین معلم‌ها بود و دانش آموزان او در امتحانات نهایی نتایج عالی کسب می‌کردند. او عاشق دانش آموزانش است و کلاس‌های درس او مکانی جذاب و لذت بخش برای دانش آموزان است. او جزو معلمانی است که همواره از اینکه معلم شده است ابراز رضایت بسیار می‌کند و از بودن در این شغل لذت می‌برد.

حمید جعفری که در اوان جوانی در دوران تحصیل در دانشگاه شهید رجایی، به اتهام انتشار نشریه دانشجویی، یک سال و نیم در زندان اوین محبوس بود اکنون دیگر بار در حالی که به جز تدریس در مدرسه، فوتبال و زندگی عاشقانه کار دیگری انجام نمی داد در کمال ناباوری در اواخر مهرماه در مدرسه بازداشت شد.

آنچه بیان شد کلیتی است از زندگی یک معلم، مربی فوتبال و نویسنده‌ای که به جرم زیستنِ عاشقانه و فلسفی در زندان است. آنان که می‌خواهند درباره این معلم، نویسنده و متفکر بیشتر بدانند می‌توانند او را در دستنوشته‌هایش که بیانگر نگاه خاص او به زندگی است بهتر بشناسند. او دست نوشته های بسیاری را طی سالیان نوشته و منتشر کرده است که برگرفته از زندگی روزمره او و حاوی مضامین فلسفی است. این معلم پر ذوق که تصمیم داشت این نوشته ها را در اثری به نام سفیدآبی منتشر کند اکنون در زندان یزدل کاشان محبوس است.

در مطالب بعدی به تفکرات این معلم از جمله فلسفه‌ی سفیدآبی وی بیشتر پرداخته خواهد شد.

#حمید_جعفری
#حمید_جعفری_نصرآبادی
#عشق_فوتبال_فلسفه
#رویای_بازی_در_آزادی
#فلسفه_سفید_آبی

🆔@kasenfi
حمید جعفری نصرآبادی به مرخصی آمد

#حمید_جعفری_نصرآبادی، معلم، نویسنده و مربی فوتبال که در تاریخ ۲۷ مهر ۱۴۰۱ در مدرسه آسودگی کاشان بازداشت شده بود به مرخصی ۱۰ روزه فرستاده شد.

#حمید_جعفری در دادگاه انقلاب کاشان به ۱۵ ماه و یک روز حبس، انفصال از خدمات دولتی و عمومی و خروج از کشور محکوم شده است. همچنین برای ایشان پرونده دیگری در دادگاه عمومی کاشان تشکیل شده است که نتیجه آن هنوز به ایشان اعلام نشده است.

#فلسفه_سفید_آبی
#رویای_بازی_در_آزادی
#عشق_فوتبال_فلسفه
#حمید_جعفری_نصرآبادی
#حمید_جعفری

📚کانال صنفی معلمان ایران

🔸🔸🔸
🆔@kasenfi
#حمید_جعفری_نصرآبادی در دادگاه عمومی به موارد جدید و در مجموع دو دادگاه به نزدیک به ۵ سال حبس محکوم شد

حمید جعفری نصرآبادی، معلم، نویسنده و مربی فوتبال در کاشان که در تاریخ ۲۷ مهر ۱۴۰۱ در مدرسه بازداشت شده بود در دادگاه عمومی به ۳ سال حبس، علاوه بر محکومیت قبلی در دادگاه انقلاب، محکوم شد. او به جرم نوشتن و انتشار مطلب در فضای مجازی در مجموع به نزدیک به ۵ سال حبس محکوم شده است. وی که در دادگاه انقلاب به ۱۵ ماه و یک روز حبس به اتهام توهین به رهبری، ۷ ماه و یک روز حبس به اتهام تبلیغ علیه نظام، ۲ سال ممنوع الخروجی، انفصال از خدمت و محرومیت از خدمات عمومی محکوم شده بود، در دادگاه عمومی به موارد جدیدی محکوم شده است. در دادگاه عمومی که اخیرا نتیجه آن به وی اعلام شده است به ۲ سال حبس به اتهام نشر اکاذیب و ۱ سال به اتهام تمرد از دستور مامور قضایی محکوم شده است. لازم به ذکر است که هنوز میزان قابل اجرای این احکام به وی اعلام نشده است.

مصادیق جرم های نسبت داده شده به این معلم دلسوز و نویسنده صرفا دست نوشته ها و شعرهای اوست که در طول سالیان توسط او نوشته شده و در صفحات شخصی وی و گروه های مجازی از جمله در فیسبوک، واتس اپ و تلگرام منتشر شده است. جالب این است که برخی از اتهامات وی از جمله توهین به رهبری مربوط به چت های وی در گروه های کوچک دوستان و خانوادگی بوده است! او که در مدرسه در هنگام بازداشت صرفا از ماموران درخواست حکم و علت بازداشت کرده و همچنین خواهان اطلاع مدیر مدرسه از دستگیری وی شده بود به تمرد از دستور مامور متهم و به همین علت یک سال حبس دریافت کرده است!

در حالی که این روزها با حکم های عجیب تر از همیشه برای متهمان سیاسی مواجهه هستیم، در کاشان شرایط بسیار عجیب‌تر است؛ به گونه ای که با حکم‌های بی دلیل، حتی براساس قوانین و روال قضایی موجود در بقیه کشور روبرو هستیم!

حمید جعفری در دوران دانشجویی در دهه ۸۰ نیز به اتهام انتشار نشریه دانشجویی یک سال و نیم در زندان اوین محبوس بوده است.

#حمید_جعفری_نصرآبادی
#حمید_جعفری
#رویای_بازی_در_آزادی
#عشق_فوتبال_فلسفه

📚کانال صنفی معلمان ایران
🔸🔸🔸
🆔@kasenfi
نوشته یا مصداق جرمی (!) از #حمید_جعفری_نصرآبادی، معلم، مربی و نویسنده ای که به اتهام انتشار نوشته هایش در فضای مجازی به نزدیک به ۵ سال حبس در کاشان محکوم شده است:

"هفت دریچه"

_ "هر آنکس که بیشتر اوج می گیرد، از دید مردمان روی زمین، کوچکتر به نظر می رسد":
از این منظر یعنی از اوج هزاران پایی فراز آدمی، چه می توان گفت آنجا که هراکلیتوس آن شهسوار یونانی و نیچه آن نابغه ی آلمانی، پیش ترها به بهترین نحو ممکن بیان کرده اند: هراکلیتوس که انجام دهنده و به کمال رساننده ی حکم دلفی "خودت را بشناس" است، با بی میلی و نارضایتی به مردان جستجوگر و پرسنده می گفت: "من خودم را جستجوکردم و با خودم رایزنی نمودم". و نیچه که محرک همه ی اعمال و افکار آدمی را "خود بزرگ درون" می دانست، همیشه می گفت و می نوشت: "راه خود گیر".

_ لیک می دانم که بهتر است فتیله ی چراغ را پایین کشید و از آن اوج هزاران پایی به زیر آمد و در سطح افق، آرام و سبکبال به پرواز درآمد.اینجاست که نتایج افکار و زندگی ی نیچه، سال های سال زندگی کافکا و آلبر کامو را ساخت و ورق زد؛ اینجا، بر بلندای "هیچ"، بر بلندای "پوچ"؛ بر بلندای زیستن بی هیچ هدفی، زیستن بی هیچ شاخصی، بی هیچ معیاری. توانمندی "هیچ نداشتن".
آنجا که مردمان خود کم بین، حتا "داشتن هیچ" را به "هیچ نداشتن" ترجیح می دهند؛ "هیچ نداشتن" از نشانه های والایی ی جان آدمی است، جان والایی که با یک "هیچ بزرگ" شادمانه به "بازی" زندگی "آری" می گوید.

_ اما به گمان ام خوب تر آن است که ؛ دست از پرواز بشوییم، پاها را روی زمین بگذاریم و خاک را لمس کنیم و در فاصله ی بین طلوع و غروب خورشید گام زنیم، چه آنکه شاید ما را بیشتر از این تاب و توان مان نیست:
اینجا "طیفی نگریستن"، یعنی رنگین کمان رنگ ها را در تک رنگ اشعه ها ی خورشید دیدن، مسئله ای حیاتی است.
و نیز از چشم اندازهای متفاوت به مسائل زندگی نگریستن؛ از منظر سلامتی به بیماری و از منظر بیماری به سلامتی. در هنگامه ی طلوع خورشید از غروب آن گفتن و درست در میان غروب، طلوع خورشید را به نیش اندیشه کشیدن.

_ اینک احساس خستگی در عضلات مان نمایان شده است. شاید بهتر آن باشد که؛ در گوشه ای دنج و دلنواز، در کنار برکه ای، سبزه ای، واحه ای خوش آب و هوا، کفش ها را بِکنیم و پا در آب سرد و زلال چشمه گذاریم؛ اینجا، آنجا است که می توان فعل "سکوت" را بیان کرد، فعل "شنید و شنو" را. اینجا همان جا است که می توان دقایق خوشبو و اکسیژن زندگی را دم به دم فرو بلعید و گوش جان سپرد به صداها، آواها، و آهنگ های ناشنیدنی زیرزمینی، در اوج شلوغی پرترافیک تکنولوژی زندگی.
اما چه کس را یارای چنین زندگی والامنشانه ای است!؟ چه کس را یارای زندگی در "سکوت" است!؟ و چه کسی توان تحمل " تنهایی " و "سکوت" روبرو شدن با "خود" خویش را دارا است!؟

_ پس در چشم بر هم زدنی، قبل از اینکه فنا شویم، قبل از اینکه دچار استرس ها و اضطراب های جان فرسا و مرگ افزای زندگی شویم؛ جسم مان را به درون "شهر"، در انبوهه ی بازار، و در میان قیل و قال مردمان پرشتاب شهر، پرتاب می کنیم. اینگونه "رها" می شویم؛ رها می شویم از رهایی، از آسمان، از آزادی، رها می شویم از بی کرانگی و از بینهایت. آنگاه "نجات" می یابیم با گرمای گرمین تن دیگر آدمیان.

_ اکنون وقت آن است که کاغذ سفیدی برداریم و هر آنچه را که فی البداهه به ذهنمان می رسد و هر آنچه را که دوست داریم، بنویسیم. و درست همان کنیم که در آن صفحه ی کاغذی نوشته ایم.

_ اما هنوز دریچه هفتمی هست؛ دریچه ی همنوا شدن با "غوغای بازار"، پر طمطراق سخن گفتن و ورود کردن به عرصه ی رقابت، بالا رفتن از نردبام نام و نان جهان، و عکس خود را بر سقف بازار کوفتن و یا حداقل بر سردر بازار، اعلامیه ی فوت خویش را چسباندن. و این راهی است راحت، با خوشی های کوچک روزانه و دلخوشکنک های شبانه. راهی است مملو از تماشگرانی که چشم های شادشان از حدقه بیرون زده است و دست های بدون انگشت شان، از کف زدن های پی در پی، تاول. (اسفند 94)

#حمید_جعفری_نصرآبادی
#حمید_جعفری
#رویای_بازی_در_آزادی
#عشق_فوتبال_فلسفه

📚کانال صنفی معلمان ایران
🔸🔸🔸
🆔@kasenfi