🔳 گریه بر نعش کودکان بی آرزو
خوب به تصاویر نگاه کنید، نعش کوچکتر از گونی را بر کف خیابان ببینید. دهه نودی هایی که کودکی ندیده بالغ می شوند، بچه ها اینها هستند نه آنهایی که در سریال #مهمونی می بینید یا در تلویزیون میلی حکومت برای شما با ادا #سلام_فرمانده می خوانند.
خبر کوتاه است، به کوتاهی زندگی رحمت! رحمت کودک شش ساله زباله گرد، در یکی از جاده های روستای مهیار از توابع شهرضا در حین کار بر اثر تصادف با خودرو جان باخت.
#کودکان_کار
#حقوق_کودکان
#لعنت_به_این_زندگی
#تاریخ_یک_محذوف
#عدالت
#طبقه_کارگر
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
خوب به تصاویر نگاه کنید، نعش کوچکتر از گونی را بر کف خیابان ببینید. دهه نودی هایی که کودکی ندیده بالغ می شوند، بچه ها اینها هستند نه آنهایی که در سریال #مهمونی می بینید یا در تلویزیون میلی حکومت برای شما با ادا #سلام_فرمانده می خوانند.
خبر کوتاه است، به کوتاهی زندگی رحمت! رحمت کودک شش ساله زباله گرد، در یکی از جاده های روستای مهیار از توابع شهرضا در حین کار بر اثر تصادف با خودرو جان باخت.
#کودکان_کار
#حقوق_کودکان
#لعنت_به_این_زندگی
#تاریخ_یک_محذوف
#عدالت
#طبقه_کارگر
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
🔴یادداشتی از اوین:
◾️کارگر ارزان، ضامن بقای بربریت سرمایه
✍️ شاپور احسانیراد، زندان اوین
در اوضاع آشفته کنونی کشور و با اینهمه گرانی و تورم، فقر و فلاکت، بیکاری گسترده، #فساد_سیستماتیک و مضاف بر آن به ستوه آمدن ستمدیدگان جامعه و خیزش و طغیان جوانان عاصی بر علیه #استبداد حاکم در جهت باز پس گیری زندگی، نوشتن درباره حداقل مزد کارگران در سال آینده شاید بی تناسب و غریب به نظر برسد اما زمانی که در جراید میخوانیم صاحبان صنایع اعلام میکنند دستمزد نیروی انسانی در ایران حتی در مقایسه با ارزانترین کشورها ناچیز است و در همان حال نمایندگان آنها در حاکمیت در مورد تورم زا بودن افزایش حقوق کارگران سخن پراکنی میکنند تا مثل چند دهه گذشته کل غارتگری و چپاول اقتصاد مملکت را بر دوش کارگران سرشکن کنند و با سرکوب و تحمیل گرسنگی بر میلیونها انسان به سودآوری و انباشت سرمایه خود استمرار دهند باید به مسئله دستمزد به عنوان اصلی ترین حقوق بنیادی نیروی کار بطور ویژه تاکید داشت.
برای #طبقه_کارگر در هر عصر و دوره و زمانی و در هر شرایطی مسئله دستمزد، مسئله زندگی و بقاست. دستمزد سهم ما را از زندگی، خوراک و پوشاک، مسکن و بهداشت و تحصیل، اوقات فراغت و تفریح گرفته تا آزادی و حقوق شهروندی، کرامت و منزلت اجتماعی ما را تامین میکند.
در اینجا مخاطب من کارگرانی هستند که دیر زمانی است که زیر بار قرارداد ننگین و خفت بار موقت نه تنها امنیت شغلی بلکه روح و روان و شان انسانی آنها را به سخره گرفته اند. #بربریت_سرمایه با قراردادهای یکماه و دو ماهه و هشتاد و نه روزه با روزمزدی کردن نیروی کار با شرکتهای پیمانکاری خرید نیرو و با خارج کردن کارگاههای زیر ده نفر از شمول قانون کار و مناطق آزاد تجاری و با همه اهرمهای قانونی و غیر قانونی ارزش اضافی مطلق حاصل نیروی کار را به جیب میزنند و با استثمار وحشیانه، طوق بردگی و بندگی بر گردن کارگران را روز به روز محکمتر میکنند و خود چاق و فربه میشوند و کارگران زار و نزار.
در اینجا مخاطب من کارگرانی هستند که هر روزه تورم کمر شکن قدرت خریدشان را می بلعد و زیر بار حسرت و ذلت مزد چند برابر زیر خط فقر نظارهگر چشمان حسرت زده همسر و کودکان و بی رنگ شدن سفره هایشان می باشند. اجاره مسکن سر به آسمان میزند و آنها هر سال به طرف آلونکها و بیغوله های خارج از محدوده شهری پرتاب میشوند، کارگر ارزان، ارزانتر میشود و بی منزلت. از همین رو کارگران دیده نمیشوند، اصلا انگار وجود ندارند مگر زمانی که با اعتراض، تجمع و اعتصاب فریادشان به گوش برسد. در این چند دهه و بویژه در این چند سال اخیر ما کارگران با هزاران اعتصاب و تجمع در گوشه گوشه کشور خواب #سرمایه_داران را آشفته تر کردیم و #تضاد_کار_و_سرمایه را به یکی از جدی ترین چالشهای جامعه بدل کردیم اما با اینکه موفقیتهایی کسب کردیم.، هنوز به دستاورد قابل اتکایی برای نهادینه کردن و کسب حقوق بنیادی خود نرسیده ایم.
در صد و ده سال پیش #اتحادیه_کارگران چاپخانه در اولین نشریه خود به نام اتفاق کارگران اینطور نوشته است:” .... با اینحال در مملکت ایران به هیچ وجه حقوق رنجبران معلوم نیست چرا عمله جات ایران برای جزئی حقوق در عدلیه بروند، هنوز کسی نگفته چرا عمله جات ایرانی باید به علت مطالبه حقوق جلب به نظمیه بشوند، هنوز کسی نگفته چرا در ازای پول، عمله جات ایرانی باید فحش بشنوند.”
انگار امروز است با اینکه اکنون و در این زمان دهها هزار کارخانه و موسسه صنعتی و خدماتی با میلیونها کارگر با سواد و آگاه وجود دارد و یک جامعه صنعتی شکل گرفته است، بیش از آنزمان هنوز کارگر ایرانی تحقیر میشود، فحش و کتک میخورد، تعلیق و اخراج میشود و توسط نظمیه و دادگاه به زندان افکنده میشود. آیا هنوز ما عمله جات هستیم یا طبقه کارگر صنعتی ایران.
بنابر این برای اینکه ارزان نباشیم و ارزانتر، برای اینکه حقوقمان نهادینه و تعرض به آن غیر ممکن شود باید با #ایجاد_تشکلهای_پایدار_و_فراگیر_کارگری با اتحاد و انسجام در صف و قامتی واحد به سمت یک نیروی قدرتمند اجتماعی برای #دستمزد_شرافتمندانه و در خور زندگی انسان قد علم کنیم تا نه تنها ارزان فروشی نیروی کار این داغ لعنت خورده را برای همیشه تاریخ از پیشانی خود بزداییم بلکه در تقابل با بربریت سرمایه و برای احقاق #برابری_اجتماعی، خواهان محو استثمار و کار مزدی شویم زیرا به گفته آدام اسمیت، تازه، “دستمزد متعارف حداقل مزدی است که با حیات حیوانی منطبق باشد.”
▪️شاپور احسانیراد
زندان اوین بند هشت، سالن ده
۲۵ دیماه هزار و چهارصد و یک
▪️منبع: کانال تلگرامی اتحادیه آزاد کارگران ایران
#زن_زندگی_آزادی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
📚کانال صنفی معلمان ایران
🔸🔸🔸
🆔 @kasenfi
◾️کارگر ارزان، ضامن بقای بربریت سرمایه
✍️ شاپور احسانیراد، زندان اوین
در اوضاع آشفته کنونی کشور و با اینهمه گرانی و تورم، فقر و فلاکت، بیکاری گسترده، #فساد_سیستماتیک و مضاف بر آن به ستوه آمدن ستمدیدگان جامعه و خیزش و طغیان جوانان عاصی بر علیه #استبداد حاکم در جهت باز پس گیری زندگی، نوشتن درباره حداقل مزد کارگران در سال آینده شاید بی تناسب و غریب به نظر برسد اما زمانی که در جراید میخوانیم صاحبان صنایع اعلام میکنند دستمزد نیروی انسانی در ایران حتی در مقایسه با ارزانترین کشورها ناچیز است و در همان حال نمایندگان آنها در حاکمیت در مورد تورم زا بودن افزایش حقوق کارگران سخن پراکنی میکنند تا مثل چند دهه گذشته کل غارتگری و چپاول اقتصاد مملکت را بر دوش کارگران سرشکن کنند و با سرکوب و تحمیل گرسنگی بر میلیونها انسان به سودآوری و انباشت سرمایه خود استمرار دهند باید به مسئله دستمزد به عنوان اصلی ترین حقوق بنیادی نیروی کار بطور ویژه تاکید داشت.
برای #طبقه_کارگر در هر عصر و دوره و زمانی و در هر شرایطی مسئله دستمزد، مسئله زندگی و بقاست. دستمزد سهم ما را از زندگی، خوراک و پوشاک، مسکن و بهداشت و تحصیل، اوقات فراغت و تفریح گرفته تا آزادی و حقوق شهروندی، کرامت و منزلت اجتماعی ما را تامین میکند.
در اینجا مخاطب من کارگرانی هستند که دیر زمانی است که زیر بار قرارداد ننگین و خفت بار موقت نه تنها امنیت شغلی بلکه روح و روان و شان انسانی آنها را به سخره گرفته اند. #بربریت_سرمایه با قراردادهای یکماه و دو ماهه و هشتاد و نه روزه با روزمزدی کردن نیروی کار با شرکتهای پیمانکاری خرید نیرو و با خارج کردن کارگاههای زیر ده نفر از شمول قانون کار و مناطق آزاد تجاری و با همه اهرمهای قانونی و غیر قانونی ارزش اضافی مطلق حاصل نیروی کار را به جیب میزنند و با استثمار وحشیانه، طوق بردگی و بندگی بر گردن کارگران را روز به روز محکمتر میکنند و خود چاق و فربه میشوند و کارگران زار و نزار.
در اینجا مخاطب من کارگرانی هستند که هر روزه تورم کمر شکن قدرت خریدشان را می بلعد و زیر بار حسرت و ذلت مزد چند برابر زیر خط فقر نظارهگر چشمان حسرت زده همسر و کودکان و بی رنگ شدن سفره هایشان می باشند. اجاره مسکن سر به آسمان میزند و آنها هر سال به طرف آلونکها و بیغوله های خارج از محدوده شهری پرتاب میشوند، کارگر ارزان، ارزانتر میشود و بی منزلت. از همین رو کارگران دیده نمیشوند، اصلا انگار وجود ندارند مگر زمانی که با اعتراض، تجمع و اعتصاب فریادشان به گوش برسد. در این چند دهه و بویژه در این چند سال اخیر ما کارگران با هزاران اعتصاب و تجمع در گوشه گوشه کشور خواب #سرمایه_داران را آشفته تر کردیم و #تضاد_کار_و_سرمایه را به یکی از جدی ترین چالشهای جامعه بدل کردیم اما با اینکه موفقیتهایی کسب کردیم.، هنوز به دستاورد قابل اتکایی برای نهادینه کردن و کسب حقوق بنیادی خود نرسیده ایم.
در صد و ده سال پیش #اتحادیه_کارگران چاپخانه در اولین نشریه خود به نام اتفاق کارگران اینطور نوشته است:” .... با اینحال در مملکت ایران به هیچ وجه حقوق رنجبران معلوم نیست چرا عمله جات ایران برای جزئی حقوق در عدلیه بروند، هنوز کسی نگفته چرا عمله جات ایرانی باید به علت مطالبه حقوق جلب به نظمیه بشوند، هنوز کسی نگفته چرا در ازای پول، عمله جات ایرانی باید فحش بشنوند.”
انگار امروز است با اینکه اکنون و در این زمان دهها هزار کارخانه و موسسه صنعتی و خدماتی با میلیونها کارگر با سواد و آگاه وجود دارد و یک جامعه صنعتی شکل گرفته است، بیش از آنزمان هنوز کارگر ایرانی تحقیر میشود، فحش و کتک میخورد، تعلیق و اخراج میشود و توسط نظمیه و دادگاه به زندان افکنده میشود. آیا هنوز ما عمله جات هستیم یا طبقه کارگر صنعتی ایران.
بنابر این برای اینکه ارزان نباشیم و ارزانتر، برای اینکه حقوقمان نهادینه و تعرض به آن غیر ممکن شود باید با #ایجاد_تشکلهای_پایدار_و_فراگیر_کارگری با اتحاد و انسجام در صف و قامتی واحد به سمت یک نیروی قدرتمند اجتماعی برای #دستمزد_شرافتمندانه و در خور زندگی انسان قد علم کنیم تا نه تنها ارزان فروشی نیروی کار این داغ لعنت خورده را برای همیشه تاریخ از پیشانی خود بزداییم بلکه در تقابل با بربریت سرمایه و برای احقاق #برابری_اجتماعی، خواهان محو استثمار و کار مزدی شویم زیرا به گفته آدام اسمیت، تازه، “دستمزد متعارف حداقل مزدی است که با حیات حیوانی منطبق باشد.”
▪️شاپور احسانیراد
زندان اوین بند هشت، سالن ده
۲۵ دیماه هزار و چهارصد و یک
▪️منبع: کانال تلگرامی اتحادیه آزاد کارگران ایران
#زن_زندگی_آزادی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
📚کانال صنفی معلمان ایران
🔸🔸🔸
🆔 @kasenfi
🔴اعتراض و اعتصاب پرستاران بیمارستانهای شیراز بخشی از مبارزه طبقه کارگر
✍🏼 رضا امانیفر/ فعال صنفی معلمان
بارها و به درستی استدلال شده است که پرستاران، معلمان، بخش زیادی از جامعه زنان، کارگران بخشهای مختلف و همه مزدبگیران و استثمارشدگان در یک طبقه اقتصادی و اجتماعی قرار میگیرند. #طبقه_کارگر_به_معنای_عام، طبقهایست که در مناسبات اقتصادی و اجتماعی برساخت شده از نظام نئولیبرالیستی همسرنوشت شدهاند. در آن سوی نیز، کارفرمای دولتی و غیر دولتی - که این یکی معمولا از رانت دولتی بهره میبرد - قرار میگیرد و صف واحدی را تشکیل میدهد.
نیروی سرکوب نیز در همه موارد - اعتراضات پرستاران، معلمان، کارگران، مالباختگان و… - یکدست و یکشکل عمل میکند و نشان میدهد که دولت و نیروهایش در تحلیل نهایی، ابزاری برای سلطه طبقات حاکم اقتصادی و سیاسی است که در نقاط مختلفی به هم گره میخورند.
با این منطق، همه مزدبگیران و زحمتکشان و سرکوبشدگان جامعه بایستی به این درک مشترک برسند که صفی طولانی از استثمارکنندگان و استثمارشوندگان در مناسبات سرمایهسالار این نظام در مقابل هم میایستند و مبارزه پرستاران، معلمان، کارگران و…. مبارزهایست که از مرز قشربندیهای شغلی فراتر میرود و صفبندیها را هر روز مشخصتر میکند.
#پرستاران_بیمارستانهای_شیراز در چند روز اخیر بخشی از این صفبندی را به نمایش گذاشتهاند. تهدید نیروهای امنیتی نیز - از حراست و مدیران داخلی تا نیروهای بیرون از دانشگاه - به خوبی نشان میدهد که کارفرمای دولتی و غیردولتی و نیروهای سرکوبش بدنه واحدی را تشکیل میدهند و در هر قسم از اعتراض بازنشستگان، معلمان، کارگران، مالباختگان و حتی جامعه استثمارشده زنان به صورت مشابهی ورود میکنند.
بنابراین، پرستاران بیمارستانهای شیراز نیز مانند دیگر اقشار همسرنوشت خود، باید به این درک از نظام سلطه و غارت و سرکوب و همچنین جایگاه خود در مناسبات همراه این نظام برسند که بخشی از طبقه بزرگتر کارگرند و مرزبندی مشخص استثمارکننده و استثمارشونده جایگاه و حتی پراتیک صنفی و اجتماعی آنها را تعیین میکند. این مرزبندی و فهم و درک درست از آن است که به مبارزه رهاییبخش اقشار مختلف سامان میدهد و در نقاط تعیینکنندهای سبب وحدت آنها میشود.
نیروهای سرکوب در بیمارستانهای شیراز مانند موارد دیگر، قوانینی چون اصل ۲۹۵ قانون مجازات اسلامی که مسبب اتفاقات محیط کار را به کارگر و معلم و پرستار و…. ارجاع میدهد، پیش کشیدند تا با تهدید و ارعاب مطالبات به حق پرستاران را - که برخی از آنها حدود سه ماه است، حقوقی دریافت نکردهاند - به حاشیه ببرند و معترضان را زمبنگیر سازند.
استفاده از این شیوههای تهدید و پیش کشیدن این نوع از قوانین تنها در مورد پرستاران بیمارستانهای شیراز اعمال نشده، بلکه سالهاست که حکومت به این روشها چنگ انداخته است؛ در حالی که مسبب هر آنچه در محیط کار اتفاق میافتد، کارفرمای دولتی و غیر دولتی است که با دزدی و غارت و استثمار نیروی کار، هستی اجتماعی و اقتصادی و حتی روانی آنها را مورد تعرض قرار داده است.
📚کانال صنفی معلمان ایران
🔸🔸🔸
🆔 @kasenfi
✍🏼 رضا امانیفر/ فعال صنفی معلمان
بارها و به درستی استدلال شده است که پرستاران، معلمان، بخش زیادی از جامعه زنان، کارگران بخشهای مختلف و همه مزدبگیران و استثمارشدگان در یک طبقه اقتصادی و اجتماعی قرار میگیرند. #طبقه_کارگر_به_معنای_عام، طبقهایست که در مناسبات اقتصادی و اجتماعی برساخت شده از نظام نئولیبرالیستی همسرنوشت شدهاند. در آن سوی نیز، کارفرمای دولتی و غیر دولتی - که این یکی معمولا از رانت دولتی بهره میبرد - قرار میگیرد و صف واحدی را تشکیل میدهد.
نیروی سرکوب نیز در همه موارد - اعتراضات پرستاران، معلمان، کارگران، مالباختگان و… - یکدست و یکشکل عمل میکند و نشان میدهد که دولت و نیروهایش در تحلیل نهایی، ابزاری برای سلطه طبقات حاکم اقتصادی و سیاسی است که در نقاط مختلفی به هم گره میخورند.
با این منطق، همه مزدبگیران و زحمتکشان و سرکوبشدگان جامعه بایستی به این درک مشترک برسند که صفی طولانی از استثمارکنندگان و استثمارشوندگان در مناسبات سرمایهسالار این نظام در مقابل هم میایستند و مبارزه پرستاران، معلمان، کارگران و…. مبارزهایست که از مرز قشربندیهای شغلی فراتر میرود و صفبندیها را هر روز مشخصتر میکند.
#پرستاران_بیمارستانهای_شیراز در چند روز اخیر بخشی از این صفبندی را به نمایش گذاشتهاند. تهدید نیروهای امنیتی نیز - از حراست و مدیران داخلی تا نیروهای بیرون از دانشگاه - به خوبی نشان میدهد که کارفرمای دولتی و غیردولتی و نیروهای سرکوبش بدنه واحدی را تشکیل میدهند و در هر قسم از اعتراض بازنشستگان، معلمان، کارگران، مالباختگان و حتی جامعه استثمارشده زنان به صورت مشابهی ورود میکنند.
بنابراین، پرستاران بیمارستانهای شیراز نیز مانند دیگر اقشار همسرنوشت خود، باید به این درک از نظام سلطه و غارت و سرکوب و همچنین جایگاه خود در مناسبات همراه این نظام برسند که بخشی از طبقه بزرگتر کارگرند و مرزبندی مشخص استثمارکننده و استثمارشونده جایگاه و حتی پراتیک صنفی و اجتماعی آنها را تعیین میکند. این مرزبندی و فهم و درک درست از آن است که به مبارزه رهاییبخش اقشار مختلف سامان میدهد و در نقاط تعیینکنندهای سبب وحدت آنها میشود.
نیروهای سرکوب در بیمارستانهای شیراز مانند موارد دیگر، قوانینی چون اصل ۲۹۵ قانون مجازات اسلامی که مسبب اتفاقات محیط کار را به کارگر و معلم و پرستار و…. ارجاع میدهد، پیش کشیدند تا با تهدید و ارعاب مطالبات به حق پرستاران را - که برخی از آنها حدود سه ماه است، حقوقی دریافت نکردهاند - به حاشیه ببرند و معترضان را زمبنگیر سازند.
استفاده از این شیوههای تهدید و پیش کشیدن این نوع از قوانین تنها در مورد پرستاران بیمارستانهای شیراز اعمال نشده، بلکه سالهاست که حکومت به این روشها چنگ انداخته است؛ در حالی که مسبب هر آنچه در محیط کار اتفاق میافتد، کارفرمای دولتی و غیر دولتی است که با دزدی و غارت و استثمار نیروی کار، هستی اجتماعی و اقتصادی و حتی روانی آنها را مورد تعرض قرار داده است.
📚کانال صنفی معلمان ایران
🔸🔸🔸
🆔 @kasenfi